حکومت کوفه: تفاوت میان نسخهها
←کوفه در خلافت عمر بن خطاب
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
در خصوص تاریخ [[بنای شهر کوفه]] [[روایات]] مختلفی هست؛ از جمله [[بلاذری]] [[مورخ]] متقدم تاریخ بنای این [[شهر]] را سال ۱۷ میداند<ref>فتوح البلدان، ص۳۸۷.</ref>. [[یعقوبی]] نیز در کتاب البلدان بنای آن را همزمان با بنای [[بصره]] در سال ۱۷ نوشته است<ref>البلدان، ص۶، ترجمه فارسی.</ref>، ولی در تاریخ خود مینویسد در سال ۲۰ [[سعد بن ابی وقاص]] به کوفه بازگشت و آنجا اقامت گزید و نقشهها طرح کرد و [[خانهها]] و محلهها ساخت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰۸.</ref>. [[طبری]] [[محرم]] سال ۱۷ (یعنی سال چهارم [[خلافت عمر]]) را سال طراحی کوفه و [[اردو]] زدن [[مسلمانان]] در این منطقه میداند، و در عین حال از [[واقدی]] نقل میکند که [[مردم]] در آخر سال ۱۷ در کوفه فرود آمدند. به روایتی نیز در آغاز سال ۱۸ کوفه محل اقامت شد<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۴۷.</ref>. [[مسعودی]] در مروج الذهب، [[سال]] ۱۵ را تاریخ بنای کوفه نوشته<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۳۲۹.</ref>، ولی در التنبیه و الاشراف در تاریخ بنای آن تشکیک کرده است و مینویسد: کوفه دومین شهر بزرگ بود که توسط مسلمانان بنا شد. درباره بنیاد آن [[اختلاف]] است. بعضی گفتهاند بنای آن نیز (مانند بصره) در سال هفدهم بوده که واقدی و دیگران بر این رفتهاند، و جمعی دیگر گفتهاند بنیاد آن به سال پانزدهم [[هجرت]] و به [[راهنمایی]] [[عبدالمسیح بن بقیله غسانی]] بوده است<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۲۶.</ref><ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۱۱۰.</ref> | در خصوص تاریخ [[بنای شهر کوفه]] [[روایات]] مختلفی هست؛ از جمله [[بلاذری]] [[مورخ]] متقدم تاریخ بنای این [[شهر]] را سال ۱۷ میداند<ref>فتوح البلدان، ص۳۸۷.</ref>. [[یعقوبی]] نیز در کتاب البلدان بنای آن را همزمان با بنای [[بصره]] در سال ۱۷ نوشته است<ref>البلدان، ص۶، ترجمه فارسی.</ref>، ولی در تاریخ خود مینویسد در سال ۲۰ [[سعد بن ابی وقاص]] به کوفه بازگشت و آنجا اقامت گزید و نقشهها طرح کرد و [[خانهها]] و محلهها ساخت<ref>تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰۸.</ref>. [[طبری]] [[محرم]] سال ۱۷ (یعنی سال چهارم [[خلافت عمر]]) را سال طراحی کوفه و [[اردو]] زدن [[مسلمانان]] در این منطقه میداند، و در عین حال از [[واقدی]] نقل میکند که [[مردم]] در آخر سال ۱۷ در کوفه فرود آمدند. به روایتی نیز در آغاز سال ۱۸ کوفه محل اقامت شد<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۱۴۷.</ref>. [[مسعودی]] در مروج الذهب، [[سال]] ۱۵ را تاریخ بنای کوفه نوشته<ref>مروج الذهب، ج۲، ص۳۲۹.</ref>، ولی در التنبیه و الاشراف در تاریخ بنای آن تشکیک کرده است و مینویسد: کوفه دومین شهر بزرگ بود که توسط مسلمانان بنا شد. درباره بنیاد آن [[اختلاف]] است. بعضی گفتهاند بنای آن نیز (مانند بصره) در سال هفدهم بوده که واقدی و دیگران بر این رفتهاند، و جمعی دیگر گفتهاند بنیاد آن به سال پانزدهم [[هجرت]] و به [[راهنمایی]] [[عبدالمسیح بن بقیله غسانی]] بوده است<ref>التنبیه و الاشراف، ص۳۲۶.</ref><ref>[[محمد حسین رجبی دوانی|رجبی دوانی، محمد حسین]]، [[کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی (کتاب)|کوفه و نقش آن در قرون نخستین اسلامی]] ص ۱۱۰.</ref> | ||
== | ==کوفه در زمان خلفای سهگانه== | ||
===کوفه در خلافت عمر بن خطاب=== | |||
[[عمر بن خطاب]]، [[سعد بن ابی وقاص]]<ref>سعد بن مالک بن وهب از تیره بنی زهره قبیله قریش، کنیهاش ابواسحق و برادرانش عتبه و عمیر بودند، عتبه همان است که در جنگ احد پیغمبر{{صل}} را ضربت زد و عمیر در جنگ بدر شهید شد. سعد یکی از عشره مبشره یعنی ده نفری است که وعده بهشت به آنها داده شد! سعد در سال ۵۵ مُرد. (البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۴) باید دانست که شیعه، حدیث عشره مبشره منسوب به رسول اکرم{{صل}} را مجعول و مردود میداند. کنیه مالک پدر سعد، ابو وقاص بود و به همین جهت به سعد وقاص و سعدبن ابی وقاص معروف است. او پدر عمر بن سعد لعنه الله فرمانده لشکر کوفه در کربلاست.</ref> را [[فرمان]] داد تا شهری برای [[سپاهیان]] مستقر در [[عراق]] بنا [[نهد]] و او کوفه را بنا کرد. سعد، اولین [[فرمانروای کوفه]] است که از سال تأسیس [[شهر]] (سال ۱۷) به مدت سه سال و نیم در آنجا [[فرمانروایی]] نمود<ref>الاخبار الطوال، ص۱۶۳ (با این حساب، زمان عزل سعد را باید سال ۲۱ دانست).</ref> و در سال ۲۰ یا ۲۱، [[عمر]] او را [[عزل]] کرد. در مورد علت برکناری او گفتهاند: [[مردم کوفه]] از وی [[شکایت]] کردند که [[نماز]] را درست نمیداند<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰۸؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۵.</ref>. [[خلیفه]] او را فراخواند. سعد نیز [[عبدالله بن عبدالله]] بن عتبان را به جای خویش نهاد و به سوی عمر رفت. | [[عمر بن خطاب]]، [[سعد بن ابی وقاص]]<ref>سعد بن مالک بن وهب از تیره بنی زهره قبیله قریش، کنیهاش ابواسحق و برادرانش عتبه و عمیر بودند، عتبه همان است که در جنگ احد پیغمبر{{صل}} را ضربت زد و عمیر در جنگ بدر شهید شد. سعد یکی از عشره مبشره یعنی ده نفری است که وعده بهشت به آنها داده شد! سعد در سال ۵۵ مُرد. (البدء و التاریخ، ج۵، ص۸۴) باید دانست که شیعه، حدیث عشره مبشره منسوب به رسول اکرم{{صل}} را مجعول و مردود میداند. کنیه مالک پدر سعد، ابو وقاص بود و به همین جهت به سعد وقاص و سعدبن ابی وقاص معروف است. او پدر عمر بن سعد لعنه الله فرمانده لشکر کوفه در کربلاست.</ref> را [[فرمان]] داد تا شهری برای [[سپاهیان]] مستقر در [[عراق]] بنا [[نهد]] و او کوفه را بنا کرد. سعد، اولین [[فرمانروای کوفه]] است که از سال تأسیس [[شهر]] (سال ۱۷) به مدت سه سال و نیم در آنجا [[فرمانروایی]] نمود<ref>الاخبار الطوال، ص۱۶۳ (با این حساب، زمان عزل سعد را باید سال ۲۱ دانست).</ref> و در سال ۲۰ یا ۲۱، [[عمر]] او را [[عزل]] کرد. در مورد علت برکناری او گفتهاند: [[مردم کوفه]] از وی [[شکایت]] کردند که [[نماز]] را درست نمیداند<ref>تاریخ طبری، ج۳، ص۲۰۹؛ تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۱۰۸؛ تاریخ بغداد، ج۱، ص۴۵.</ref>. [[خلیفه]] او را فراخواند. سعد نیز [[عبدالله بن عبدالله]] بن عتبان را به جای خویش نهاد و به سوی عمر رفت. | ||
به [[روایت]] [[طبری]]، خلیفه، پس از عزل سعد، عبدالله را در [[امارت کوفه]] ابقا کرد و سپس به او نوشت که به منظور ادامه پیشرویهای [[لشکر]] [[مسلمانان]] و گردآوری [[مردم]] از کوفه به [[مدائن]] حرکت کند و نتیجه اقدامات خود را به وی گزارش دهد. همچنین به عبدالله نوشته بود در غیاب خود کسی را [[جانشین]] نکند. وقتی به عمر خبر رسید که عبدالله به سوی مدائن حرکت کرده است، زیادبن [[حنظله]]<ref>زیادبن حنظله تمیمی: از صحابه پیغمبر اکرم{{صل}} بود و از طرف آن حضرت برای مقابله با مسیلمه و طلیحه و اسود عنسی (داعیان پیغمبری) به کمک قیس بن عاصم و زبرقان بن بدر فرستاده شد و برای آن حضرت کارهایی انجام داد. او از اصحاب خاص علی{{ع}} بود و در جنگهای آن حضرت شرکت داشت. (اسدالغابه، ج۲، ص۲۶۹) با اینکه ابن اثیر او را از صحابه خاص امیرالمؤمنین{{ع}} آورده که در جنگهای آن حضرت نیز شرکت کرده، ولی در کتابهای رجال شیعه مورد توجه واقع نشده است. شیخ طوسی که در کتاب رجال، سران خوارج را نیز در زمره یاران حضرت آورده است از زیادین حنظله نام نبرده است. محقق شوشتری نیز با ذکر آنچه ابن اثیر در مورد وی نوشته است، تنها میافزاید: من او را شیعه خوب میدانم و میگویم که اگر شیعه نبوده و سنی باشد، ناصبی هم نبوده است. (قاموس الرجال، ج۴، ص۲۱۲)</ref> (از [[مهاجران]]) را به [[امارت کوفه]] [[منصوب]] کرد. | به [[روایت]] [[طبری]]، خلیفه، پس از عزل سعد، عبدالله را در [[امارت کوفه]] ابقا کرد و سپس به او نوشت که به منظور ادامه پیشرویهای [[لشکر]] [[مسلمانان]] و گردآوری [[مردم]] از کوفه به [[مدائن]] حرکت کند و نتیجه اقدامات خود را به وی گزارش دهد. همچنین به عبدالله نوشته بود در غیاب خود کسی را [[جانشین]] نکند. وقتی به عمر خبر رسید که عبدالله به سوی مدائن حرکت کرده است، زیادبن [[حنظله]]<ref>زیادبن حنظله تمیمی: از صحابه پیغمبر اکرم{{صل}} بود و از طرف آن حضرت برای مقابله با مسیلمه و طلیحه و اسود عنسی (داعیان پیغمبری) به کمک قیس بن عاصم و زبرقان بن بدر فرستاده شد و برای آن حضرت کارهایی انجام داد. او از اصحاب خاص علی{{ع}} بود و در جنگهای آن حضرت شرکت داشت. (اسدالغابه، ج۲، ص۲۶۹) با اینکه ابن اثیر او را از صحابه خاص امیرالمؤمنین{{ع}} آورده که در جنگهای آن حضرت نیز شرکت کرده، ولی در کتابهای رجال شیعه مورد توجه واقع نشده است. شیخ طوسی که در کتاب رجال، سران خوارج را نیز در زمره یاران حضرت آورده است از زیادین حنظله نام نبرده است. محقق شوشتری نیز با ذکر آنچه ابن اثیر در مورد وی نوشته است، تنها میافزاید: من او را شیعه خوب میدانم و میگویم که اگر شیعه نبوده و سنی باشد، ناصبی هم نبوده است. (قاموس الرجال، ج۴، ص۲۱۲)</ref> (از [[مهاجران]]) را به [[امارت کوفه]] [[منصوب]] کرد. |