پرش به محتوا

امام حسین علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه'
جز (جایگزینی متن - 'اهالی کوفه' به 'اهالی کوفه')
جز (جایگزینی متن - 'اهل مدینه' به 'اهل مدینه')
خط ۱۰۳: خط ۱۰۳:
[[معاویه]] قبل از شهادت امام حسن {{ع}} تصمیم گرفته بود [[یزید]] را [[جانشین]] خود سازد<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۱.</ref>؛ ولی بر اثر برخی موانع چنین نکرد؛ [[تعهد]] [[معاویه]] در [[پیمان]] صلحش در سال ۴۱ به واگذاری [[جانشینی]] به [[امام حسن]] {{ع}}<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۵؛ تاریخ طبری، ج۵،ص ۱۶۷.</ref>، مخالفت [[زیاد بن ابیه]] با [[جانشینی]] [[یزید]]<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۰۳؛ المنتظم، ج۵، ص۲۸۵ - ۲۸۶.</ref> و نوجوانی و سن اندک [[یزید]]، برخی از این موانع بودند.
[[معاویه]] قبل از شهادت امام حسن {{ع}} تصمیم گرفته بود [[یزید]] را [[جانشین]] خود سازد<ref>الاستیعاب، ج۱، ص۳۹۱.</ref>؛ ولی بر اثر برخی موانع چنین نکرد؛ [[تعهد]] [[معاویه]] در [[پیمان]] صلحش در سال ۴۱ به واگذاری [[جانشینی]] به [[امام حسن]] {{ع}}<ref>انساب الاشراف، ج۳، ص۲۹۵؛ تاریخ طبری، ج۵،ص ۱۶۷.</ref>، مخالفت [[زیاد بن ابیه]] با [[جانشینی]] [[یزید]]<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۰۳؛ المنتظم، ج۵، ص۲۸۵ - ۲۸۶.</ref> و نوجوانی و سن اندک [[یزید]]، برخی از این موانع بودند.


در سال ۵۶ [[معاویه]] [[یزید]] را ولی عهد خود کرد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۰۱.</ref> و همه [[مردم]] [[شهرها]] با وی [[بیعت]] کردند و تنها [[اهل]] [[مدینه]]<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۴؛ البدایة والنهایه، ج۸، ص۷۹.</ref> به ویژه چند تن از بزرگان [[صحابه]] که عموما از [[قریش]] بودند، از این [[بیعت]] سرباز زدند؛ [[امام حسین]] {{ع}} و [[ابن‌عباس]] از [[بنی‌هاشم]]، [[عبدالله بن زبیر]] از [[بنی‌اسد]]، [[عبدالله بن عمر]] از بنی‌عدی و عبدالرحمن بن ابوبکر از [[بنی‌تمیم]]<ref>البدایة والنهایه، ج۸، ص۷۹ - ۸۰.</ref>.
در سال ۵۶ [[معاویه]] [[یزید]] را ولی عهد خود کرد<ref>تاریخ طبری، ج۵، ص۳۰۱.</ref> و همه [[مردم]] [[شهرها]] با وی [[بیعت]] کردند و تنها [[اهل مدینه]]<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۴؛ البدایة والنهایه، ج۸، ص۷۹.</ref> به ویژه چند تن از بزرگان [[صحابه]] که عموما از [[قریش]] بودند، از این [[بیعت]] سرباز زدند؛ [[امام حسین]] {{ع}} و [[ابن‌عباس]] از [[بنی‌هاشم]]، [[عبدالله بن زبیر]] از [[بنی‌اسد]]، [[عبدالله بن عمر]] از بنی‌عدی و عبدالرحمن بن ابوبکر از [[بنی‌تمیم]]<ref>البدایة والنهایه، ج۸، ص۷۹ - ۸۰.</ref>.


[[معاویه]] در مرحله نخست به مخالفان [[جانشینی]] [[یزید]] [[نامه]] نوشت؛ به [[امام حسین]] {{ع}} نوشت کارهایی را از شما به من گزارش داده‌اند که [[گمان]] ندارم شما انجام داده باشی؛ شما با هر که [[بیعت]] کنید، [[مردم]] به او روی می‌آورند، زیرا [[خدا]] [[ارزش]] و [[برتری]] و جایگاه تو را بالا برده است، پس [[تقوای الهی]] پیشه کرده و [[مردم]] را به [[فتنه]] نیفکن و خود، [[دین]] و [[امت]] [[محمد]] {{صل}} را در نظر داشته باش و مراقب باش دیگران تو را زبون نکنند<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۰ - ۲۰۱.</ref>. [[امام]] در پاسخ، طرفداران [[معاویه]] را گروه [[شیطان]]، بیرون از [[دین]] و [[ستمکار]] خواند و او را به جهت [[قتل]] مؤمنانی چون [[حجر بن عدی]] و [[عمرو بن حمق]] و حضرمی، همچنین [[برادر]] خواندن [[زیاد بن ابیه]] و اینکه بسیار [[مسلمانان]] را می‌کشت و دست و پای آنها را می‌برید، سرزنش کرد و بیرون از [[اسلام]] دانست. [[امام]] حکومت معاویه را بزرگ‌ترین [[فتنه]] و [[جهاد]] بر ضد آن را [[برترین]] [[امر]] دانست و سپس او را از [[عذاب الهی]] در [[قیامت]] برحذر داشت و فرجام [[جانشینی]] [[یزید]] را نابودی کار دنیای خود و ضایع کردن [[رعیت]] دانست<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۱ - ۲۰۳.</ref>؛ ولی اعلام کرد قصد ندارد با او [[جنگ]] کند<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۲؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۱۲۸ - ۱۳۰.</ref>.  
[[معاویه]] در مرحله نخست به مخالفان [[جانشینی]] [[یزید]] [[نامه]] نوشت؛ به [[امام حسین]] {{ع}} نوشت کارهایی را از شما به من گزارش داده‌اند که [[گمان]] ندارم شما انجام داده باشی؛ شما با هر که [[بیعت]] کنید، [[مردم]] به او روی می‌آورند، زیرا [[خدا]] [[ارزش]] و [[برتری]] و جایگاه تو را بالا برده است، پس [[تقوای الهی]] پیشه کرده و [[مردم]] را به [[فتنه]] نیفکن و خود، [[دین]] و [[امت]] [[محمد]] {{صل}} را در نظر داشته باش و مراقب باش دیگران تو را زبون نکنند<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۰ - ۲۰۱.</ref>. [[امام]] در پاسخ، طرفداران [[معاویه]] را گروه [[شیطان]]، بیرون از [[دین]] و [[ستمکار]] خواند و او را به جهت [[قتل]] مؤمنانی چون [[حجر بن عدی]] و [[عمرو بن حمق]] و حضرمی، همچنین [[برادر]] خواندن [[زیاد بن ابیه]] و اینکه بسیار [[مسلمانان]] را می‌کشت و دست و پای آنها را می‌برید، سرزنش کرد و بیرون از [[اسلام]] دانست. [[امام]] حکومت معاویه را بزرگ‌ترین [[فتنه]] و [[جهاد]] بر ضد آن را [[برترین]] [[امر]] دانست و سپس او را از [[عذاب الهی]] در [[قیامت]] برحذر داشت و فرجام [[جانشینی]] [[یزید]] را نابودی کار دنیای خود و ضایع کردن [[رعیت]] دانست<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۱ - ۲۰۳.</ref>؛ ولی اعلام کرد قصد ندارد با او [[جنگ]] کند<ref>الامامة والسیاسه، ج۱، ص۲۰۲؛ انساب الاشراف، ج۵، ص۱۲۸ - ۱۳۰.</ref>.  
۲۱۸٬۲۲۷

ویرایش