عصمت در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
در تمام این موارد اگر امین افاده معنای [[عصمت]] را داشته باشد، عصمت در [[مقام]] اخذ و بازخوانی [[وحی]] را بیشتر از عصمت از [[گناه]] ایفاد میکند؛ گرچه رساندن عصمت مطلقه نیز مشکلی ایجاد نمیکند. | در تمام این موارد اگر امین افاده معنای [[عصمت]] را داشته باشد، عصمت در [[مقام]] اخذ و بازخوانی [[وحی]] را بیشتر از عصمت از [[گناه]] ایفاد میکند؛ گرچه رساندن عصمت مطلقه نیز مشکلی ایجاد نمیکند. | ||
البته «امین» در کنار کلمه «[[قوی]]» و «مکین» به عنوان صفت یوسف<ref>{{متن قرآن|إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ}} «بیگمان تو امروز نزد ما بلند جایگاهی امینی» سوره یوسف، آیه ۵۴.</ref> و [[آصف بن برخیا]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ}} «و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه ۳۹.</ref> (آورنده تخت بلقیس از [[صنعا]] به [[بیت المقدس]] در یک چشم به هم زدن) و نیز [[حضرت موسی]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}} «بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref> به عنوان استیجار برای شعیب در [[قرآن]] آمده است که در این موارد شاید معنای [[عرفی]] آن یعنی مورد اعتمادبودن مراد باشد تا معنای معصوم. | البته «امین» در کنار کلمه «[[قوی]]» و «مکین» به عنوان صفت یوسف<ref>{{متن قرآن|إِنَّكَ الْيَوْمَ لَدَيْنَا مَكِينٌ أَمِينٌ}} «بیگمان تو امروز نزد ما بلند جایگاهی امینی» سوره یوسف، آیه ۵۴.</ref> و [[آصف بن برخیا]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنِّي عَلَيْهِ لَقَوِيٌّ أَمِينٌ}} «و من در این کار بسی توانمند درستکارم» سوره نمل، آیه ۳۹.</ref> (آورنده [[تخت بلقیس]] از [[صنعا]] به [[بیت المقدس]] در یک چشم به هم زدن) و نیز [[حضرت موسی]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ خَيْرَ مَنِ اسْتَأْجَرْتَ الْقَوِيُّ الْأَمِينُ}} «بیگمان بهترین کسی که (میتوانی) به مزد بگیری، این توانمند درستکار است» سوره قصص، آیه ۲۶.</ref> به عنوان استیجار برای شعیب در [[قرآن]] آمده است که در این موارد شاید معنای [[عرفی]] آن یعنی مورد اعتمادبودن مراد باشد تا [[معنای معصوم]]. | ||
در مورد [[صدق]] نیز میتوان گفت صفت [[صدّیق]] در مورد بعضی از [[انبیا]] و [[اولیا]] مانند [[ابراهیم]]<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}} «و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.</ref>، [[حضرت مریم]]<ref>{{متن قرآن|وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ}} «و مادر او زنی بسیار راستکردار بود» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، [[ادریس]]<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}} «و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.</ref> و یوسف<ref>{{متن قرآن|يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ}} «یوسف، ای (یار) راستگو!» سوره یوسف، آیه ۴۶.</ref> در [[قرآن]] آمده است؛ اما آیا این کلمه میتواند دقیقاً مرادف [[مطهّر]] و مخلّص یا [[معصوم]] باشد که نشاندهنده [[افاضه]] موهبتی [[الهی]] از سوی [[خداوند]] به [[معصومان]] باشد، جای [[شک]] باقی است. | در مورد [[صدق]] نیز میتوان گفت صفت [[صدّیق]] در مورد بعضی از [[انبیا]] و [[اولیا]] مانند [[ابراهیم]]<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِبْرَاهِيمَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}} «و در این کتاب از ابراهیم یاد کن که او پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۴۱.</ref>، [[حضرت مریم]]<ref>{{متن قرآن|وَأُمُّهُ صِدِّيقَةٌ}} «و مادر او زنی بسیار راستکردار بود» سوره مائده، آیه ۷۵.</ref>، [[ادریس]]<ref>{{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ إِدْرِيسَ إِنَّهُ كَانَ صِدِّيقًا نَبِيًّا}} «و در این کتاب، ادریس را یاد کن که پیامبری بسیار راستگو بود» سوره مریم، آیه ۵۶.</ref> و یوسف<ref>{{متن قرآن|يُوسُفُ أَيُّهَا الصِّدِّيقُ}} «یوسف، ای (یار) راستگو!» سوره یوسف، آیه ۴۶.</ref> در [[قرآن]] آمده است؛ اما آیا این کلمه میتواند دقیقاً مرادف [[مطهّر]] و مخلّص یا [[معصوم]] باشد که نشاندهنده [[افاضه]] موهبتی [[الهی]] از سوی [[خداوند]] به [[معصومان]] باشد، جای [[شک]] باقی است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
در گستره زمانی، عصمت معصومان به لحاظ قبل از تصدی منصب نبوت یا امامت و از زمان تولد و نیز پس از تصدی منصب بررسی میشود: | در گستره زمانی، عصمت معصومان به لحاظ قبل از تصدی منصب نبوت یا امامت و از زمان تولد و نیز پس از تصدی منصب بررسی میشود: | ||
==== عصمت پیش از تصدی منصب ([[نبوت]] یا [[امامت]])==== | ==== عصمت پیش از تصدی منصب ([[نبوت]] یا [[امامت]])==== | ||
در قرآن کریم به [[قلمرو عصمت]] [[معصومان]] اعم از [[پیامبران]] و [[امامان]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از [[تصدی منصب نبوت]] و امامت و پس از آن اشارهای نشده علاوه بر اینکه این بحث تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در [[دوران حضور]] بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است<ref> | در قرآن کریم به [[قلمرو عصمت]] [[معصومان]] اعم از [[پیامبران]] و [[امامان]] و نیز تفکیک این بحث به قبل از [[تصدی منصب نبوت]] و امامت و پس از آن اشارهای نشده علاوه بر اینکه این بحث تا عصر [[امامان اهل بیت]]{{ع}} دیده و شنیده نشده چه اینکه گویا تأکید [[ائمه]] در [[دوران حضور]] بیشتر بر تثبیت اصل مسأله [[عصمت]] بوده است<ref>[[حسن یوسفیان]]، [[احمد حسین شریفی]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]]، ص۶۹؛ [[رضا استادی|استادی، رضا]]، [[پاسخ به چالشهای فکری در بحث عصمت و امامت (مقاله)|پاسخ به چالشهای فکری در بحث عصمت و امامت]]، ش۳۷، ص۳۶.</ref>. | ||
==== عصمت پس از تصدی منصب (نبوت یا امامت)==== | ==== عصمت پس از تصدی منصب (نبوت یا امامت)==== | ||
یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت پیامبران و [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب نبوت و امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران [[امامان معصوم]]{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref>فاریاب، | یکی از مسائل مورد اتفاق اندیشمندان امامیه در این قرون و حتی امروز، ضرورت عصمت پیامبران و [[امامان معصوم]] از [[گناه]] پس از تصدی منصب نبوت و امامت است. تصریح به این مسأله دست کم از دوران [[امامان معصوم]]{{ع}} مطرح شده و تا به امروز نیز ادامه داشته است<ref> [[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص412.</ref>. علاوه بر اینکه قدر متیقن از آیات عصمت در قرآن کریم نیز مربوط به به مصونیت انبیا و ائمه {{ع}} پس از تصدی منصب است. این بخش خود به چهار قسم دیگر تقسیم میشود که عبارتاند از: | ||
# عصمت در تلقی و ابلاغ وحی؛ | # عصمت در تلقی و ابلاغ وحی؛ | ||
# عصمت در [[تفسیر]] و تبیین وحی؛ | # عصمت در [[تفسیر]] و تبیین وحی؛ | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
== مصادیق عصمت == | == مصادیق عصمت == | ||
از منظر قرآن کریم، [[پیامبران]]{{ع}}، [[پیامبرخاتم]]{{صل}}، [[ | از منظر قرآن کریم، [[پیامبران]]{{ع}}، [[پیامبرخاتم]]{{صل}}، [[امامان اثنی عشر]]{{ع}}، [[اهل بیت]] پیامبر خاتم{{صل}}، [[قرآن کریم]]، [[وحی]]، [[فرشتگان]] و برخی دیگر از [[برگزیدگان الهی]] همچون [[حضرت مریم]]{{س}} از جمله مصادیق [[معصومان]] هستند که هر یک به تناسب شأن و جایگاهشان، در بهرهمندی از درجات عصمت با یکدیگر متفاوتند. آیات مرتبط با عصمت هر یک از مصادیق نامبرده در بخش اثبات عصمت بیان شده است. | ||
== [[اثبات عصمت]] == | == [[اثبات عصمت]] == | ||
خط ۱۰۸: | خط ۱۰۸: | ||
مرحوم [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] این آیات میگوید: {{متن قرآن|وَمَا يَنطِقُ}} مطلق است و مقتضای این اطلاق آن است که هوای نفس از تمام سخنان پیامبر{{صل}} نفی شده باشد، اما از آن جایی که در این آیات خطاب {{متن قرآن|صَاحِبُكُمْ}} به [[مشرکین]] است، به خاطر این قرینه مقامی باید گفت منظور این است که سخنان آن جناب در آنچه شما مشرکین را به سوی آن میخواند و آنچه از [[قرآن]] برایتان [[تلاوت]] میکند، ناشی از هوای نفس نیست، بلکه هرچه در این باب میگوید، وحیی است که [[خدای متعال]] به او نازل میکند»<ref>طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ذیل سوره نجم، آیات ۴-۲.</ref>. | مرحوم [[علامه طباطبائی]] در [[تفسیر]] این آیات میگوید: {{متن قرآن|وَمَا يَنطِقُ}} مطلق است و مقتضای این اطلاق آن است که هوای نفس از تمام سخنان پیامبر{{صل}} نفی شده باشد، اما از آن جایی که در این آیات خطاب {{متن قرآن|صَاحِبُكُمْ}} به [[مشرکین]] است، به خاطر این قرینه مقامی باید گفت منظور این است که سخنان آن جناب در آنچه شما مشرکین را به سوی آن میخواند و آنچه از [[قرآن]] برایتان [[تلاوت]] میکند، ناشی از هوای نفس نیست، بلکه هرچه در این باب میگوید، وحیی است که [[خدای متعال]] به او نازل میکند»<ref>طباطبایی، سیدمحمد حسین، المیزان، ذیل سوره نجم، آیات ۴-۲.</ref>. | ||
با این وجود برخی از [[مفسران]] معاصر معتقدند، از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى}} چنین استفاده میشود که [[رفتار]] و [[سیره پیامبر]]{{صل}} هم علاوه بر گفتار آن جناب، هیچگاه بدون [[اذن]] [[وحی]] نبوده است و اگر هم فرضا چنین معنای فراگیری را نتوانیم از این آیه [[استنباط]] کنیم از آیات دیگری مثل آیه ۵۰ سوره انعام و آیات دیگر، چنین چیزی استظهار میشود<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۸، ص۳۲.</ref>. | با این وجود برخی از [[مفسران]] معاصر معتقدند، از [[آیه]] {{متن قرآن|وَمَا يَنطِقُ عَنِ الْهَوَى}} چنین استفاده میشود که [[رفتار]] و [[سیره پیامبر]]{{صل}} هم علاوه بر گفتار آن جناب، هیچگاه بدون [[اذن]] [[وحی]] نبوده است و اگر هم فرضا چنین معنای فراگیری را نتوانیم از این آیه [[استنباط]] کنیم از آیات دیگری مثل [[آیه ۵۰ سوره انعام]] و آیات دیگر، چنین چیزی استظهار میشود<ref>ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ج۸، ص۳۲.</ref>. | ||
==== امر به [[اطاعت]] مطلق از آن حضرت ==== | ==== امر به [[اطاعت]] مطلق از آن حضرت ==== | ||
خط ۱۲۸: | خط ۱۲۸: | ||
[[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref> "[[آیه اولی الامر]]" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولیالأمر]] [[فرمان]] داده است<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نامدار (مقاله)|آیات نامدار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۴۱.</ref>. | [[آیه]] {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَأَطِيعُواْ الرَّسُولَ وَأُولِي الأَمْرِ مِنكُمْ فَإِن تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللَّهِ وَالرَّسُولِ إِن كُنتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً}}<ref>ای کسانی که ایمان آوردهاید، اطاعت کنید خدا را و اطاعت کنید از پیامبر خدا و صاحبان امر را، پس هرگاه در چیزی اختلاف گردید آن را به خدا و پیامبر ارجاع دهید، اگر ایمان به خدا و روز رستاخیز دارید، این برای شما بهتر و عاقبت و پایانش نیکوتر است. سوره نساء، آیه۵۹.</ref> "[[آیه اولی الامر]]" نام دارد؛ زیرا [[مؤمنان]] را به [[اطاعت از خدا]]، [[پیامبر]]{{صل}} و [[اولیالأمر]] [[فرمان]] داده است<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[آیات نامدار (مقاله)|آیات نامدار]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم ج۱]]؛ [[حسن علیپور وحید|علیپور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص۴۱.</ref>. | ||
در این [[آیه]] [[اطاعت از اولی الامر]] در [[سیاق]] [[اطاعت خداوند]] و [[اطاعت رسول]] قرار گرفته و بدیهی است اطاعت از خدا و [[رسول]] به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی [[واجب]] است؛ بنابراین [[اطاعت اولی الامر]] هم علیالاطلاق و بدون قید و شرط واجب است. از سوی دیگر [[اطاعت]] مطلق مستلزم [[معصوم]] بودن [[اولی الامر]] از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است زیرا [[پیروی]] و [[فرمانبرداری]] بیچون و چرا تنها از فردی واجب میشود که از هر گونه خطا و [[لغزش]] [[پاک]] و مبرا باشد و [[خداوند]] هرگز اطاعت از غیر معصوم را به صورت مطلق واجب نمیکند<ref>دلائل الصدق، ج ۲، ص۱۷-۱۸؛ مناهج الیقین، ص۴۷۵. و الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج ۲، ص۳۷۵.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، ص۱۰۷-۱۱۱؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۵۱.</ref> | در این [[آیه]] [[اطاعت از اولی الامر]] در [[سیاق]] [[اطاعت خداوند]] و [[اطاعت رسول]] قرار گرفته و بدیهی است اطاعت از خدا و [[رسول]] به صورت مطلق و بدون هیچ قید و شرطی [[واجب]] است؛ بنابراین [[اطاعت اولی الامر]] هم علیالاطلاق و بدون قید و شرط واجب است. از سوی دیگر [[اطاعت]] مطلق مستلزم [[معصوم]] بودن [[اولی الامر]] از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]] است زیرا [[پیروی]] و [[فرمانبرداری]] بیچون و چرا تنها از فردی واجب میشود که از هر گونه خطا و [[لغزش]] [[پاک]] و مبرا باشد و [[خداوند]] هرگز اطاعت از غیر معصوم را به صورت مطلق واجب نمیکند<ref>دلائل الصدق، ج ۲، ص۱۷-۱۸؛ مناهج الیقین، ص۴۷۵. و الإنصاف فی مسائل دام فیها الخلاف، ج ۲، ص۳۷۵.</ref>.<ref> [[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ ج۱ (کتاب)|معارف و عقاید ۵ ج۱]]، ص۱۰۷-۱۱۱؛ [[رضا محمدی|محمدی، رضا]]، [[عصمت در قرآن (کتاب)|عصمت در قرآن]]، ص۵۱.</ref> | ||
===== [[آیه صادقین]] ===== | ===== [[آیه صادقین]] ===== | ||
خط ۱۵۱: | خط ۱۵۱: | ||
[[قرآن کریم]] در [[فضیلت]] حضرت مریم{{س}} میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>«و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».، سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. با توجه به این آیه روشن است که [[خداوند]] حضرت مریم{{س}} را [[پاک]] و [[مطهر]] کرده و او را از میان [[زنان]] [[جهان]] برگزیده است. چه اینکه [[برگزیده خدا]] کسی است که دارای [[مقام عصمت]] باشد مثل [[انبیاء]] و [[اوصیاء]] انبیاء و این آیه دلالت دارد بر اینکه [[حضرت مریم]]{{س}} دارای مقام عصمت بوده است. [[طهارت]] مطلقه عبارت از طهارت ظاهریه از کثافات و نجاسات مثل حیض و نفاس و طهارت [[باطنیه]] از [[معاصی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] و طهارت معنویه از توجّه به غیر [[خدا]]ست و حضرت مریم{{س}} دارای جمیع این مراتب بود<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۳.</ref>. | [[قرآن کریم]] در [[فضیلت]] حضرت مریم{{س}} میفرماید: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَتِ الْمَلائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَى نِسَاء الْعَالَمِينَ}}<ref>«و (به یاد آورید) هنگامی را که فرشتگان گفتند: «ای مریم! خدا تو را برگزیده و پاک ساخته؛ و بر تمام زنان جهان، برتری داده است».، سوره آل عمران، آیه ۴۲.</ref>. با توجه به این آیه روشن است که [[خداوند]] حضرت مریم{{س}} را [[پاک]] و [[مطهر]] کرده و او را از میان [[زنان]] [[جهان]] برگزیده است. چه اینکه [[برگزیده خدا]] کسی است که دارای [[مقام عصمت]] باشد مثل [[انبیاء]] و [[اوصیاء]] انبیاء و این آیه دلالت دارد بر اینکه [[حضرت مریم]]{{س}} دارای مقام عصمت بوده است. [[طهارت]] مطلقه عبارت از طهارت ظاهریه از کثافات و نجاسات مثل حیض و نفاس و طهارت [[باطنیه]] از [[معاصی]] و [[اخلاق]] [[رذیله]] و طهارت معنویه از توجّه به غیر [[خدا]]ست و حضرت مریم{{س}} دارای جمیع این مراتب بود<ref>طیب، سید عبدالحسین، تفسیر اطیب البیان فی تفسیر القرآن، ص۱۹۳.</ref>. | ||
با این حال اطلاق آیه مورد بحث دربارهِ فضیلت نفسی حضرت مریم با [[روایات]] وارده در [[افضلیت]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} مقید میشود، چون متعلق (اِصطفی) ذکر نشده، هم میتواند منظور زنان عصر مریم باشد و هم زنان همه اعصار؛ ولی به قرینه روایات، متعلق آن، زنان عصر خودش خواهد بود<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ص۲۴۷.</ref>. بنابراین وقتی ثابت شود که [[حضرت زهرا]]{{س}} افضل از تمام زنان عالم هستند، پس بر حضرت مریم{{س}} نیز [[برتری]] خواهند داشت. در این صورت اگر ویژگی [[عصمت]] برای حضرت مریم [[ثابت]] گردد، این ویژگی به طریق اولی برای حضرت زهرا{{س}} به [[اثبات]] خواهد رسید. چنانچه در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز چنین نقل شده است که [[فرشتگان الهی]] نزد [[فاطمه زهرا]]{{س}} میآمدند با او حرف میزدند و [[آیات الهی]] را بر او میخواندند و همان تعبیراتی که نسبت به مریم{{س}} در [[قرآن]] آمده را به فاطمه زهرا{{س}} خطاب کرده و میگفتند: {{متن حدیث|یا فاطمه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ}}<ref>حسینی، سید محمد باقر، قطره از دریا نشانی میدهد، ص۴۰.</ref>.<ref>[[ریحانه لطیفی]]، [[محمد مهدی کریمینیا]]، [[مجتبی انصاری مقدم]]، [[عصمت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه آیات و روایات (مقاله)|عصمت حضرت فاطمه زهرا | با این حال اطلاق آیه مورد بحث دربارهِ فضیلت نفسی حضرت مریم با [[روایات]] وارده در [[افضلیت]] [[حضرت فاطمه]]{{س}} مقید میشود، چون متعلق (اِصطفی) ذکر نشده، هم میتواند منظور زنان عصر مریم باشد و هم زنان همه اعصار؛ ولی به قرینه روایات، متعلق آن، زنان عصر خودش خواهد بود<ref>جوادی آملی، عبدالله، تفسیر تسنیم، ص۲۴۷.</ref>. بنابراین وقتی ثابت شود که [[حضرت زهرا]]{{س}} افضل از تمام زنان عالم هستند، پس بر حضرت مریم{{س}} نیز [[برتری]] خواهند داشت. در این صورت اگر ویژگی [[عصمت]] برای حضرت مریم [[ثابت]] گردد، این ویژگی به طریق اولی برای حضرت زهرا{{س}} به [[اثبات]] خواهد رسید. چنانچه در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نیز چنین نقل شده است که [[فرشتگان الهی]] نزد [[فاطمه زهرا]]{{س}} میآمدند با او حرف میزدند و [[آیات الهی]] را بر او میخواندند و همان تعبیراتی که نسبت به مریم{{س}} در [[قرآن]] آمده را به فاطمه زهرا{{س}} خطاب کرده و میگفتند: {{متن حدیث|یا فاطمه إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاک وَ طَهَّرَک وَ اصْطَفاک عَلی نِساءِ الْعالَمِینَ}}<ref>حسینی، سید محمد باقر، قطره از دریا نشانی میدهد، ص۴۰.</ref>.<ref> [[ریحانه لطیفی]]، [[محمد مهدی کریمینیا]]، [[مجتبی انصاری مقدم]]، [[عصمت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه آیات و روایات (مقاله)|عصمت حضرت فاطمه زهرا از دیدگاه آیات و روایات]].</ref> | ||
=== [[اثبات]] [[عصمت فرشتگان]] === | === [[اثبات]] [[عصمت فرشتگان]] === |