پرش به محتوا

کرامات امام صادق: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| پرسش مرتبط  =
| پرسش مرتبط  =
}}
}}
== مقدمه ==
== مقدمه ==
از [[امام صادق]] {{ع}} کارهای [[خارق العاده]] و [[کرامات]] زیادی در منابع معتبر به ثبت رسیده<ref>ر. ک: إثبات الهداة بالنصوص و المعجزات، ج ۴، ص ۱۳۴ و بحار، ج ۴۷، ص ۶۳.</ref> که در اینجا بعضی از آنها مورد اشاره قرار می‌گیرد:
[[معجزه]] و [[کرامت]] دو واژه مشابه برای [[اقدام]] [[خارق‌العاده]] است، بدون آنکه رابطه علیّت را در نظام [[آفرینش]] [[نفی]] کنند؛ زیرا آن دو خلاف [[عادت]] طبیعی [[مردم]] است. چنین اقدامی اگر از سوی [[پیامبران]] برای [[اثبات]] نبوتشان باشد، معجزه و اگر از سوی [[امامان]]{{عم}} یا [[اولیای الهی]] برای تقویت [[ایمان]] مردم باشد، [[فضیلت]] و به تعبیری کرامت نامیده می‌شود. [[کرامات]] امامان{{عم}} برای تثبیت [[امامت]] آنان و بر پایه دو مسئله [[علم]] و [[قدرت]] [[امام]] [[استوار]] است که گاهی از آنها به معجزه هـم یاد می‌شود.
 
'''نسوختن در [[آتش]]''': [[ابوجعفر]] [[منصور]] [[خلیفه عباسی]] به "حسن بن زید" که از طرف او [[والی]] [[مکه]] و [[مدینه]] بود، پیغام داد که: خانه [[جعفر بن محمد]] را بسوزان، او به خانه [[امام]] [[آتش]] افکند و آتش به در خانه و راهرو سرایت کرد. [[امام صادق]] {{ع}} بیرون آمد و در میان آتش گام برداشت راه می‌رفت می‌فرمود: {{متن حدیث|أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ {{ع}}}}؛ منم پسر أعراق الثری<ref>أعراق الثری بمعنی ریشه‌های در زمین است و آن لقب اسماعیل پیامبر است و شاید جهتش اینست که اولاد اسماعیل مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده شدند و افتخار امام صادق {{ع}} باو از این نظر است که او فرزند شریف و گرامی جناب ابراهیم است.</ref> منم پسر [[ابراهیم]] [[خلیل الله]] که [[آتش]] [[نمرود]] بر او سرد و [[سلامت]] گشت.
 
'''نشان دادن [[باطن]] افراد''': سَدِیر صیرَفِی می‌گوید با [[امام صادق]] {{ع}} در [[عرفات]] بودیم: {{متن حدیث|كُنْتُ مَعَ الصَّادِقِ {{ع}} فِي عَرَفَاتٍ فَرَأَيْتُ الْحَجِيجَ وَ سَمِعْتُ‏ الضَّجِيجَ فَتَوَسَّمْتُ وَ قُلْتُ فِي نَفْسِي: أَ تَرَى هَؤُلَاءِ كُلَّهُمْ عَلَى الضَّلَالِ؟ فَنَادَانِي الصَّادِقُ {{ع}} فَقَالَ: تَأَمَّلْ! فَتَأَمَّلْتُهُمْ فَإِذَا هُمْ قِرَدَةٌ وَ خَنَازِيرُ}}<ref>مناقب آل أبی طالب {{عم}}، ج ۴، ص ۲۳۴، فصل فی خرق العادات له {{ع}}...</ref>.


'''شفای [[بیمار]]''': سدیر صیرفی گفت زنی خدمت [[حضرت صادق]] {{ع}} رسیده عرض کرد فدایت شوم پدر و مادر و فامیلم ارادتمند به شمایند. [[امام]] فرمود راست می‌گوئی چه درخواستی داری؟ عرض کردم در بازویم پیسی پیدا شده از [[خدا]] بخواه برطرف شود. [[امام]] {{ع}} دست به [[دعا]] برداشته گفت: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ، وَ تُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ، أَلْبِسْهَا مِنْ عَفْوِكَ وَ عَافِيَتِكَ مَا تَرَى أَثَرَ إِجَابَةِ دُعَائِي}}؛ ای خدائی که نابینا و پیسی را خوب می‌کنی و استخوان پوسیده را زندگی می‌بخشی این [[زن]] را شفا بخش و مورد عفو خویش قرار ده به طوری که اثر [[مستجاب]] شدن دعای مرا ببینند. آن [[زن]] گفت به [[خدا]] قسم از جای حرکت کردم اثری کم یا زیاد از بیماری در من وجود نداشت<ref>امالی طوسی، ص ۴۰۷ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۶۴.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۵.</ref>
قدیمی‌ترین منبع در بیان معجزات و کرامات [[اهل بیت]]{{عم}} کتاب [[بصائر الدرجات]] است که صفّار، از [[محدثان]] و [[فقیهان]] و یاران [[امام عسکری]]{{ع}} آن را به منظور بصیرت‌افزایی در حوزه [[امام‌شناسی]] تدوین کرده و [[مرجع]] منابع بعدی شده است. کرامات نقل شده در این کتاب، صرف نظر از [[بررسی سندی]] و محتوایی، نوع تعامل امامان{{عم}} را با یاران و [[دوستان]] و نیز با مخالفان سیاسی و [[فکری]] ایشان در دو قلمرو علم و [[قدرت]] نشان داده و با علم و قدرت پیامبران برابر شمرده است. کرامات نقل شده، [[قلمرو علم امام]] صادق{{ع}} را با چهل و هفت خبر، شامل گذشته، حال و [[آینده]] و در موضوعات ذیل ترسیم کرده است:
# [[علم به آینده]] و [[پیش‌گویی]] حوادث، مانند ظهور زنادقه، [[زمان]] درگذشت یا طولانی شدن عمر برخی [[یاران]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۱۷۷، ۲۸۴ - ۲۸۵ و ۴۲۳.</ref>؛
# علم به حوادث گذشته<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۱۹۲، ۲۷۷، ۲۸۴ و ۳۵۴.</ref>؛
# علم به [[فکر]] و عملکرد [[آدمیان]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۲۵۵ - ۲۶۳، ۲۶۵ - ۲۶۷، ۲۷۰ – ۲۷۱.</ref>؛
# علم به زبان‌های مختلف آدمیان<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۳۵۳ – ۳۵۶، ۳۵۸ – ۳۵۹.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۲۶۳.</ref>


==[[معجزات]]==
=== کرامات امام صادق {{ع}} ===
[[معجزه]] و [[کرامت]] دو واژه مشابه برای [[اقدام]] [[خارق‌العاده]] است، بدون آنکه رابطه علیت را در نظـام [[آفرینش]] [[نفی]] کنند؛ زیرا آن دو خلاف [[عادت]] طبیعی [[مردم]] است. چنین اقدامی اگر از سـوی [[پیامبران]] برای [[اثبات]] نبوتشان باشد، معجزه و اگر از سوی [[امامان]]{{عم}} یا [[اولیای الهی]] برای [[تقویت ایمان]] مردم باشد، [[فضیلت]] و به تعبیری کرامت نامیده می‌شود. [[کرامات]] امامان{{عم}} برای تثبیت [[امامت]] آنان و بر پایه دو مسئله [[علم]] و [[قدرت امام]] [[استوار]] است که گاهی از آنها به معجزه هـم یاد می‌شود.
بر اساس [[اخبار]] آن کتاب، قلمرو قدرت [[امام صادق]]{{ع}} نیز شامل تعامل آن حضرت با دوستان و مخالفان به شرح ذیل است که گاهی نشان دادن این [[توانمندی]] با درخواست کسی انجام شده و گاهی ابتدایی و بدون درخواست و با پیشنهاد خود [[امام]]{{ع}} تحقق یافته است:
قدیمی‌ترین منبع در بیان معجزات و کرامات [[اهل بیت]]{{عم}} کتاب [[بصائر الدرجات]] است که صفّار، از [[محدثان]] و [[فقیهان]] و [[یاران امام عسکری]]{{ع}} آن را به منـظور بصیرت‌افزایی در حوزه [[امام‌شناسی]] تدوین کرده و [[مرجع]] منابع بعدی شـده است. کرامات نقل شـده در ایـن کتاب، صرف نظر از [[بررسی سندی]] و محتوایی، نوع تعامل امامان{{عم}} را با یاران و [[دوستان]] و نیز با [[مخالفان سیاسی]] و [[فکری]] ایشان در دو قلمرو علم و [[قدرت]] نشان داده و با علم و قدرت پیامبران برابر شمرده است. کرامات نقل شده، [[قلمرو علم امام]] صادق{{ع}} را با چهل‌وهفت خبر، شامل گذشته، حال و [[آینده]] و در موضوعات ذیل ترسیم کرده است:
# '''نسوختن در [[آتش]]''': [[ابوجعفر]] [[منصور]] [[خلیفه عباسی]] به "حسن بن زید" که از طرف او [[والی]] [[مکه]] و [[مدینه]] بود، پیغام داد که: خانه [[جعفر بن محمد]] را بسوزان، او به خانه [[امام]] [[آتش]] افکند و آتش به در خانه و راهرو سرایت کرد. [[امام صادق]] {{ع}} بیرون آمد و در میان آتش گام برداشت راه می‌رفت می‌فرمود: {{متن حدیث|أَنَا ابْنُ أَعْرَاقِ الثَّرَى أَنَا ابْنُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلِ اللَّهِ {{ع}}}}؛ منم پسر أعراق الثری<ref>أعراق الثری بمعنی ریشه‌های در زمین است و آن لقب اسماعیل پیامبر است و شاید جهتش اینست که اولاد اسماعیل مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده شدند و افتخار امام صادق {{ع}} باو از این نظر است که او فرزند شریف و گرامی جناب ابراهیم است.</ref> منم پسر [[ابراهیم]] [[خلیل الله]] که [[آتش]] [[نمرود]] بر او سرد و [[سلامت]] گشت.
#[[علم به آینده]] و [[پیش‌گویی]] حوادث، مانند ظهور زنادقه، [[زمان]] درگذشت یا [[طولانی شدن عمر]] برخی [[یاران]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۱۷۷، ۲۸۴ - ۲۸۵ و ۴۲۳.</ref>؛
# '''نشان دادن [[باطن]] افراد''': سَدِیر صیرَفِی می‌گوید با [[امام صادق]] {{ع}} در [[عرفات]] بودیم: {{متن حدیث|كُنْتُ مَعَ الصَّادِقِ {{ع}} فِي عَرَفَاتٍ فَرَأَيْتُ الْحَجِيجَ وَ سَمِعْتُ‏ الضَّجِيجَ فَتَوَسَّمْتُ وَ قُلْتُ فِي نَفْسِي: أَ تَرَى هَؤُلَاءِ كُلَّهُمْ عَلَى الضَّلَالِ؟ فَنَادَانِي الصَّادِقُ {{ع}} فَقَالَ: تَأَمَّلْ! فَتَأَمَّلْتُهُمْ فَإِذَا هُمْ قِرَدَةٌ وَ خَنَازِيرُ}}<ref>مناقب آل أبی طالب {{عم}}، ج ۴، ص ۲۳۴، فصل فی خرق العادات له {{ع}}...</ref>.
#علم به حوادث گذشته<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۱۹۲، ۲۷۷، ۲۸۴ و ۳۵۴.</ref>؛
# '''شفای [[بیمار]]''': سدیر صیرفی گفت زنی خدمت [[حضرت صادق]] {{ع}} رسیده عرض کرد فدایت شوم پدر و مادر و فامیلم ارادتمند به شمایند. [[امام]] فرمود راست می‌گوئی چه درخواستی داری؟ عرض کردم در بازویم پیسی پیدا شده از [[خدا]] بخواه برطرف شود. [[امام]] {{ع}} دست به [[دعا]] برداشته گفت: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنَّكَ تُبْرِئُ الْأَكْمَهَ وَ الْأَبْرَصَ، وَ تُحْيِي الْعِظَامَ وَ هِيَ رَمِيمٌ، أَلْبِسْهَا مِنْ عَفْوِكَ وَ عَافِيَتِكَ مَا تَرَى أَثَرَ إِجَابَةِ دُعَائِي}}؛ ای خدائی که نابینا و پیسی را خوب می‌کنی و استخوان پوسیده را زندگی می‌بخشی این [[زن]] را شفا بخش و مورد عفو خویش قرار ده به طوری که اثر [[مستجاب]] شدن دعای مرا ببینند. آن [[زن]] گفت به [[خدا]] قسم از جای حرکت کردم اثری کم یا زیاد از بیماری در من وجود نداشت<ref>امالی طوسی، ص ۴۰۷ و بحار الأنوار، ج ۴۷، ص ۶۴.</ref>.<ref>[[عبدالمجید زهادت|زهادت، عبدالمجید]]، [[معارف و عقاید ۵ (کتاب)|معارف و عقاید ۵]]، جلد ۲ ص ۵۵.</ref>
#علم به [[فکر]] و عملکرد [[آدمیان]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۲۵۵ - ۲۶۳، ۲۶۵ - ۲۶۷، ۲۷۰ – ۲۷۱.</ref>؛
# استخدام [[جنیان]] و [[تسلط]] بر [[معادن]] و نباتات<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۱۱۹، ۲۷۴، ۳۹۴، ۵۳۳.</ref>؛
#علم به زبان‌های مختلف آدمیان<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۳۵۳ – ۳۵۶، ۳۵۸ – ۳۵۹.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۲۶۳.</ref>
# [[دعای مستجاب]] برای [[مرگ]] [[دشمن]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۲۳۹.</ref>؛
# حرکت دادن فوری [[یاران]] در مکان‌های مختلف<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۴۲۳.</ref>؛
# نشان دادن [[برزخ]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۴۲۵.</ref>؛
# پنهان کردن خود از دید دیگران<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۵.</ref>.


===علم به [[زبان حیوانات]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۳۶۲ - ۳۶۵ و ۳۶۹.</ref>===
[[قلمرو علم]] و قدرت امام از دیرباز مورد گفتگوی [[عالمان]] [[شیعی]] بوده است. [[شیخ مفید]] همسو با برخی [[امامیه]] [[معتقد]] است گستردگی [[علم]] و قدرت امام نه ممتنع است و نه وجوب عقلی دارد، بلکه باید [[روایت]] صحیح آن را حکایت کند<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ - ۶۹ و ۳۱۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]]، ص ۲۶۴.</ref>
بر اساس [[اخبار]] آن کتاب، قلمرو قدرت [[امام صادق]]{{ع}} نیز شامل تعامل آن [[حضرت]] با دوستان و [[مخالفان]] به شرح ذیل است که گاهی نشان دادن این [[توانمندی]] با درخواست کسی انجام شده و گاهی ابتدایی و بدون درخواست و با پیشنهاد خود [[امام]]{{ع}} تحقق یافته است:
#[[استخدام]] [[جنیان]] و [[تسلط]] بر [[معادن]] و نباتات<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۱۱۹، ۲۷۴، ۳۹۴، ۵۳۳.</ref>؛
#[[دعای مستجاب]] برای [[مرگ]] [[دشمن]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۲۳۹.</ref>؛
#نشان دادن ظاهر [[مردم]] بر اساس درون آنان<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۲۸۹.</ref>؛
#احیای [[مردگان]] و [[شفای بیماران]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۲۸۹، ۲۹۲ و ۲۹۴.</ref>؛
#حرکت دادن فوری [[یاران]] در مکان‌های مختلف<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۴۲۳.</ref>؛
#نشان دادن [[برزخ]]<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۴۲۵.</ref>؛
#پنهان کردن خود از دید دیگران<ref>صفار، بصائر الدرجات، ص۵۱۵.</ref>.
[[قلمرو علم]] و [[قدرت امام]] از دیرباز مورد گفتگوی [[عالمان]] [[شیعی]] بوده است. [[شیخ مفید]] همسو با برخی [[امامیه]] [[معتقد]] است گستردگی [[علم]] و قدرت امام نه ممتنع است و نه [[وجوب عقلی]] دارد، بلکه باید [[روایت]] صحیح آن را حکایت کند<ref>مفید، اوائل المقالات، ص۶۷ - ۶۹ و ۳۱۳.</ref>.<ref>پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، [[تاریخ اسلام بخش اول ج۲ (کتاب)|تاریخ اسلام بخش اول ج۲]] ص ۲۶۴.</ref>


== پرسش‌های وابسته ==
== پرسش‌های وابسته ==
۱۱۲٬۲۴۷

ویرایش