عصمت پیامبران: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
}} | }} | ||
'''[[عصمت]]''' به معنای [[حفظ]] و نگهداری و نیز منع کردن در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکهای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان بهرغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]] و [[عصیان]] در تمام مراحل [[زندگی]]، حتی قبل از [[نبوت]] و در [[زمان]] کودکی، مصون هستند. در نتیجه به وسیله این صفت، از [[سهو]] و [[نسیان]] هم مبرا و [[پاک]] هستند. [[امامیه]] عصمت انبیا را از ضروریترین شروط إعطای نبوت میداند. در محدوده و [[قلمرو عصمت]] سه دیدگاه وجود دارد که مشهور متکلمین دیدگاه "اطلاق عصمت از حیث زمانی و حالات [[معصوم]]" را قبول دارند. [[ادله نقلی]] محض عصمت، مشتمل بر [[آیات]] و روایاتی است که بر عصمت انبیا دلالت میکنند. آیاتی که انبیا را در شمار مخلصین میدانند، آیاتی که امر مطلق به اطاعت انبیا میکنند، آیاتی که آنها را هدای یافته معرفی میکنند و ... برخی از ادله عصمت پیامبران هستند. ادلّۀ [[عقلی]] عصمت انبیا نیز مشتمل بر براهین عقلی است که برخی از آنها عبارتاند از: [[برهان]] وجوب اطاعت نبی، برهان [[امتناع]] [[تسلل]]، برهان حفظ شرعیت، برهان عدم عصمت پیامبران ([[خلف]]). | '''[[عصمت]]''' به معنای [[حفظ]] و نگهداری و نیز منع کردن در اصطلاح متکلمان امامیه، گاه به لطفی از جانب [[خدای متعال]] به [[برگزیدگان]] خود و گاه نیز به ملکهای تعبیر شده که به موجب آن، [[انبیاء]] و اوصیای ایشان بهرغم داشتن [[قدرت]] بر انجام [[گناهان]]، از هر گونه [[خطا]] و [[اشتباه]]، [[گناه]] و [[عصیان]] در تمام مراحل [[زندگی]]، حتی قبل از [[نبوت]] و در [[زمان]] کودکی، مصون هستند. در نتیجه به وسیله این صفت، از [[سهو]] و [[نسیان]] هم مبرا و [[پاک]] هستند. [[امامیه]] '''عصمت انبیا''' را از ضروریترین شروط إعطای نبوت میداند. در محدوده و [[قلمرو عصمت]] سه دیدگاه وجود دارد که مشهور متکلمین دیدگاه "اطلاق عصمت از حیث زمانی و حالات [[معصوم]]" را قبول دارند. [[ادله نقلی]] محض عصمت، مشتمل بر [[آیات]] و روایاتی است که بر عصمت انبیا دلالت میکنند. آیاتی که انبیا را در شمار مخلصین میدانند، آیاتی که امر مطلق به اطاعت انبیا میکنند، آیاتی که آنها را هدای یافته معرفی میکنند و ... برخی از ادله عصمت پیامبران هستند. ادلّۀ [[عقلی]] عصمت انبیا نیز مشتمل بر براهین عقلی است که برخی از آنها عبارتاند از: [[برهان]] وجوب اطاعت نبی، برهان [[امتناع]] [[تسلل]]، برهان حفظ شرعیت، برهان عدم عصمت پیامبران ([[خلف]]). | ||
== معناشناسی [[عصمت]] == | == معناشناسی [[عصمت]] == | ||
=== معنای لغوی === | === معنای لغوی === | ||
عصمت، واژهای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار میرود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷ | عصمت، واژهای عربی و از ماده {{عربی|«عَصِمَ يَعْصِمُ»}} است که در لغت سه معنا برای آن ذکر شده؛ یکی: {{عربی|«مَسَکَ»}} به معنای حفظ و نگهداری<ref>راغب اصفهانی این معنا را برای واژه «عَصَمَ» آورده و میگوید: {{عربی|العصم: الإمساک و الاعتصام الاستمساک... (وقوله: «وَلَا تُمْسِکُوا بِعِصَمِ الْکَوَافِرِ» والعصام ما یعصم به ای یشد و عصمة الأنبیاء حفظه إیاهم}}؛ راغب اصفهانی، حسین بن محمد، المفردات، ص۵۶۹ ـ ۵۷۰ و {{عربی|عصم الله فلاناً من المکروه: ای حفظه و وقاه}}؛ یعنی [[خداوند]] فلانی را از [[مکروه]] حفظ کرده ({{عربی|عصمه}}) بعنی او را حفظ کرد و نگهداشت. المنجد، ص۱۵۰.</ref>، دوم: {{عربی|«مَنَعَ»}} به معنای مانع شدن<ref>ر.ک: فراهیدی،خلیل بن احمد، العین ج ۱ ص۳۱۴؛ فیروزآبادی، محمد بن یعقوب، قاموس محیط، ج۴، ص۱۵۱؛ الجوهری، اسماعیل بن حمّاد، الصحاح، ج۵، ص۱۹۸۶، ابن منظور، لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۳.</ref> و سوم به معنای وسیله بازداشتن<ref>ابنمنظور، از زجاج نقل میکند: {{عربی|أَصْلُ العِصْمَةِ الحبْلُ. و كلُّ ما أَمْسَكَ شَيئاً فقد عَصَمَهُ}}لسان العرب، ج۱۲، ص۴۰۵. یعنی، لغت عصمت در اصل به معنای طناب و ریسمان وضع شده است، ولی سپس از این معنا توسعه یافته و برای هر چیزی که موجب امساک و [[حفظ]] چیز دیگری شود، به کار میرود.</ref>. با این وجود واژه «[[عصمت]]»، به معنای «گرفتن» و «نگهداری» مناسبتر از معنای «مانع شدن» است و شاید به همین جهت است که برخی لغویون نیز «اعصم» را به معنای «مَسْک» و «[[اعتصام]]» را به «استمساک» معنا کردهاند<ref>ر.ک: المفردات فی غریب القرآن، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]]، ص۱۴.</ref> | ||
=== در اصطلاح [[متکلمان]] === | === در اصطلاح [[متکلمان]] === |