پرش به محتوا

ابو دجانه انصاری: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'دست' به 'دست'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دست' به 'دست')
خط ۱۰: خط ۱۰:
او نخست در سریه حمزه<ref>واقدی، ج۱، ص۹.</ref> و پس از آن در [[جنگ بدر]] شرکت کرد و به [[رویارویی]] [[عاصم بن ابی عوف]] رفت که [[قریش]] را بر [[ضد]] [[مسلمانان]] تحریک می‌کرد و او را کُشت. پس از او، با [[معبد بن وهب]] روبه رو شد و از او ضربه [[سختی]] خورد، ولی در نهایت وی را کُشت<ref>واقدی، ج۱، ص۸۶.</ref>. همچنین در این [[غزوه]]، [[ربیعة بن اسود]]<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>، [[ابو مسافع اشعری]] (حلیف بنومخزوم)<ref>ابن هشام، ج۲، ص۵۲۸؛ واقدی، ج۱، ص۱۵۰.</ref> و [[ابوالعاص بن قیس]]<ref>واقدی، ج۱، ص۱۵۲.</ref> به دست وی کشته شدند.
او نخست در سریه حمزه<ref>واقدی، ج۱، ص۹.</ref> و پس از آن در [[جنگ بدر]] شرکت کرد و به [[رویارویی]] [[عاصم بن ابی عوف]] رفت که [[قریش]] را بر [[ضد]] [[مسلمانان]] تحریک می‌کرد و او را کُشت. پس از او، با [[معبد بن وهب]] روبه رو شد و از او ضربه [[سختی]] خورد، ولی در نهایت وی را کُشت<ref>واقدی، ج۱، ص۸۶.</ref>. همچنین در این [[غزوه]]، [[ربیعة بن اسود]]<ref>واقدی، ج۱، ص۱۴۸.</ref>، [[ابو مسافع اشعری]] (حلیف بنومخزوم)<ref>ابن هشام، ج۲، ص۵۲۸؛ واقدی، ج۱، ص۱۵۰.</ref> و [[ابوالعاص بن قیس]]<ref>واقدی، ج۱، ص۱۵۲.</ref> به دست وی کشته شدند.


در [[جنگ احد]] وقتی [[سپاه مشرکان]] و [[مسلمانان]] برای [[نبرد]] آماده شدند، [[رسول خدا]] {{صل}} پس از سفارش به [[پایداری]]، [[دست]] به قبضه شمشیرش برد و آن را بالا آورد و فرمود: چه کسی با گرفتن این [[شمشیر]]، [[حق]] آن را ادا می‌کند؟ [[عمر]] و [[زبیر]] [[آمادگی]] خود را اعلام کردند، ولی [[پیامبر خدا]] {{صل}} را از آنان روی برگرداند. [[ابودجانه]] گفت: [[حق]] این شمشیر چیست؟ فرمود: آنقدر با آن بجنگی تا خمیده شود. ابودجانه آمادگی خود را اعلام کرد و [[حضرت]] او را برای [[پیکار]] با [[دشمن]] برگزید. او با شمشیر و نشان رزمش، متکبرانه میان صفوف به راه افتاد.
در [[جنگ احد]] وقتی [[سپاه مشرکان]] و [[مسلمانان]] برای [[نبرد]] آماده شدند، [[رسول خدا]] {{صل}} پس از سفارش به [[پایداری]]، دست به قبضه شمشیرش برد و آن را بالا آورد و فرمود: چه کسی با گرفتن این [[شمشیر]]، [[حق]] آن را ادا می‌کند؟ [[عمر]] و [[زبیر]] [[آمادگی]] خود را اعلام کردند، ولی [[پیامبر خدا]] {{صل}} را از آنان روی برگرداند. [[ابودجانه]] گفت: [[حق]] این شمشیر چیست؟ فرمود: آنقدر با آن بجنگی تا خمیده شود. ابودجانه آمادگی خود را اعلام کرد و [[حضرت]] او را برای [[پیکار]] با [[دشمن]] برگزید. او با شمشیر و نشان رزمش، متکبرانه میان صفوف به راه افتاد.


یکی از آن دو نفر و به نقل [[ابن اسحاق]]، زبیر از [[انتخاب]] وی ناراحت شد و به تعقیب حرکات ابودجانه در صحنه نبرد پرداخت. سرانجام، او را [[قهرمانی]] دید که شمشیرش در اثر [[حمله]] و ضربات خردکننده، کُند و همچون داسی خمیده شده بود<ref>واقدی، ج۱، ص۳۵۹.</ref>. بنا بر نقل [[موسی بن عقبه]]، ابودجانه در [[أحد]] با [[شمشیر رسول خدا]] {{صل}} می‌جنگید<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۰۹.</ref> و به هنگام تحویل گرفتن شمشیر از رسول خدا {{صل}}، رجزی خواند که منابع<ref>ابن هشام، ج۳، ص۵۸۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۱۹.</ref> با تفاوت اندکی آن را نقل کرده‌اند:{{عربی | «أنا الذي عاهدني خليلي بالشعب ذي السفح لدى الخليل ألا أقوم الدهر في الكيول أضرب بسيف الله والرسول»}}؛
یکی از آن دو نفر و به نقل [[ابن اسحاق]]، زبیر از [[انتخاب]] وی ناراحت شد و به تعقیب حرکات ابودجانه در صحنه نبرد پرداخت. سرانجام، او را [[قهرمانی]] دید که شمشیرش در اثر [[حمله]] و ضربات خردکننده، کُند و همچون داسی خمیده شده بود<ref>واقدی، ج۱، ص۳۵۹.</ref>. بنا بر نقل [[موسی بن عقبه]]، ابودجانه در [[أحد]] با [[شمشیر رسول خدا]] {{صل}} می‌جنگید<ref>ابن عبدالبر، ج۴، ص۲۰۹.</ref> و به هنگام تحویل گرفتن شمشیر از رسول خدا {{صل}}، رجزی خواند که منابع<ref>ابن هشام، ج۳، ص۵۸۹؛ ابن سعد، ج۳، ص۴۱۹.</ref> با تفاوت اندکی آن را نقل کرده‌اند:{{عربی | «أنا الذي عاهدني خليلي بالشعب ذي السفح لدى الخليل ألا أقوم الدهر في الكيول أضرب بسيف الله والرسول»}}؛
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش