شعر در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
(←پانویس) |
(←مقدمه) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
«شِعر» در لغت به معنای فهمیدن و [[آگاهی]] یافتن از چیزی، همراه دقت و [[فطانت]] آمده است. <ref>مفردات، ج۱، ص۴۵۶؛ القاموس المحیط، ج۲، ص۵۹، «شعر».</ref> در [[زبان فارسی]]، [[شعر]] معادلهایی گوناگون چون «سَرْواد»،<ref>فرهنگ فارسی، ج۲، ص۱۸۷۶، «سرواد».</ref> «چَکامه» و «سخن منظوم» دارد. <ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۰۷ - ۱۲۶۰۸، «شعر».</ref> | |||
شعر در اصطلاح ادبی، [[سخن]] موزون و قافیهداری است <ref>مفتاح العلوم، ص۵۱۷؛ نیز نک: فی العلاقة بین الشعر المطلق و الاعجاز القرآنی، ص۲۵. </ref> که از شروط آن معناداری است <ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۰۷ - ۱۲۶۰۸. </ref> و چون گوینده آن از پیش قصد کرده مضمونی خاص را موزون و قافیهدار ادا کند، او را شاعر مینامند. <ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۰۰۱، «شعر»</ref> برخی نیز خیالانگیز بودن را شرط [[شعر]] و آن را وجه تمایز شعر با [[نظم]] دانستهاند. <ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۰۷ - ۱۲۶۰۸. </ref> بنا بر این به هر سخن موزونی که بر زبان جاری شود شعر گفته نمیشود، بلکه شعر سخنی احساسی و خیالانگیز است که هم وزن شعری دارد و هم گوینده آن [[اراده]] کرده شعر بگوید <ref> احکام القرآن، ج۴، ص۱۶۱۵. </ref>. | شعر در اصطلاح ادبی، [[سخن]] موزون و قافیهداری است <ref>مفتاح العلوم، ص۵۱۷؛ نیز نک: فی العلاقة بین الشعر المطلق و الاعجاز القرآنی، ص۲۵. </ref> که از شروط آن معناداری است <ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۰۷ - ۱۲۶۰۸. </ref> و چون گوینده آن از پیش قصد کرده مضمونی خاص را موزون و قافیهدار ادا کند، او را شاعر مینامند. <ref>کشاف اصطلاحات الفنون، ج۱، ص۱۰۰۱، «شعر»</ref> برخی نیز خیالانگیز بودن را شرط [[شعر]] و آن را وجه تمایز شعر با [[نظم]] دانستهاند. <ref>لغتنامه، ج۹، ص۱۲۶۰۷ - ۱۲۶۰۸. </ref> بنا بر این به هر سخن موزونی که بر زبان جاری شود شعر گفته نمیشود، بلکه شعر سخنی احساسی و خیالانگیز است که هم وزن شعری دارد و هم گوینده آن [[اراده]] کرده شعر بگوید <ref> احکام القرآن، ج۴، ص۱۶۱۵. </ref>. |