پرش به محتوا

اثبات امامت امام علی در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۷: خط ۷:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[متکلمان امامیه]] برای [[اثبات امامت علی بن ابیطالب]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] او {{ع}} به دو دسته [[دلایل]] [[تمسک]] جستهاند:
متکلمان امامیه برای [[اثبات امامت علی بن ابیطالب]] {{ع}} و [[فرزندان]] [[معصوم]] او {{ع}} به دو دسته [[دلایل]] [[تمسک]] جستهاند:
# '''[[دلایل عقلی]]:'''
# '''دلایل عقلی:'''
## '''[[قاعده لطف]]:''' همان سان که بنابر قاعده لطف، [[ارسال پیامبران]] بر [[خدا]] [[واجب]] است، [[نصب امام]] نیز واجب است. "[[امام]]" کسی است که از [[دین الهی]] [[آگاهی]] کامل و بینقص دارد و در این آگاهی، از [[شک]] و [[گمان]] [[پیروی]] نمی‌کند و به [[اشتباه]] و [[خطا]] نمی‌افتد. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[تعالیم اسلام]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] به میان [[مردم]] آورد؛ اما در مدت زندگانی آن [[پیامبر]] بزرگآسمانی {{صل}} مجال نبود تا مردم همه [[احکام]] و [[معارف الهی]] را بیاموزند. بدین روی، لازم نمود کسانی که از [[معارف وحیانی]] و [[معارف غیبی|غیبی]] نصیب می‌برند، پس از او میان مردم باشند و مردم را [[دستگیری]] کنند و [[راه هدایت]] را استمرار بخشند. پیامبر {{صل}} نیز این کسان را برای [[روزگار]] پس از خویش معرفی فرمود. متکلمان امامیه، این [[استدلال]] را بر قاعده لطف بنا کردهاند؛ بدین معنا که [[لطف الهی]] اقتضا دارد راه پیامبر {{صل}} ادامه یابد و [[امامان معصوم]] {{عم}} بر [[مسند]] هدایت و [[امامت]] جلوس کنند<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات، ۱/ ۵۲۹.</ref>.
## '''[[قاعده لطف]]:''' همان سان که بنابر قاعده لطف، [[ارسال پیامبران]] بر [[خدا]] [[واجب]] است، [[نصب امام]] نیز واجب است. "[[امام]]" کسی است که از [[دین الهی]] [[آگاهی]] کامل و بینقص دارد و در این آگاهی، از [[شک]] و [[گمان]] [[پیروی]] نمی‌کند و به [[اشتباه]] و [[خطا]] نمی‌افتد. [[پیامبر اسلام]] {{صل}} [[تعالیم اسلام]] را برای [[هدایت]] [[بشر]] به میان [[مردم]] آورد؛ اما در مدت زندگانی آن [[پیامبر]] بزرگآسمانی {{صل}} مجال نبود تا مردم همه [[احکام]] و [[معارف الهی]] را بیاموزند. بدین روی، لازم نمود کسانی که از [[معارف وحیانی]] و [[معارف غیبی|غیبی]] نصیب می‌برند، پس از او میان مردم باشند و مردم را [[دستگیری]] کنند و [[راه هدایت]] را استمرار بخشند. پیامبر {{صل}} نیز این کسان را برای [[روزگار]] پس از خویش معرفی فرمود. متکلمان امامیه، این [[استدلال]] را بر قاعده لطف بنا کردهاند؛ بدین معنا که [[لطف الهی]] اقتضا دارد راه پیامبر {{صل}} ادامه یابد و [[امامان معصوم]] {{عم}} بر [[مسند]] هدایت و [[امامت]] جلوس کنند<ref>مجموعه آثار شهید مطهری، ۴/ ۸۷۱؛ کشف المراد، ۳۸۸؛ کلم الطیب، ۳۲۹؛ الالهیات، ۱/ ۵۲۹.</ref>.
## '''[[عصمت]]:''' از نظرگاه [[امامیه]]، امام [[حافظ]] و نگاهبان [[شریعت]] و [[مرجع]] مردم برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بدین روی، همان سان که پیامبر {{صل}} باید از نیروی عصمت نصیب بَرَد، امام نیز باید معصوم باشد. اگر امامت، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره مائده، ۳.</ref>، امام باید همان [[وظایف]] پیامبر را برعهده گیرد و بدین‌سان، دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] پای میفشارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. چه بسا کسی بگوید: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به [[اشتباه]] افتد، کسان دیگر یاریاش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. این نظر، [[نادرست]] است؛ زیرا [[کلام]] به کسان دیگر [[نقل]] می‌یابد و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این دور همچنان پیش می‌رود مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و معصوم است وانگهی، اگر خطا و اشتباه بر امام روا باشد، [[مردم]] باید او را راه نمایند؛ حال آنکه [[وظیفه]] مردم [[پیروی]] از او است نه [[راهنمایی]]. از آن رو که عصمت، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص معصوم از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها خدا را توان آن هست که معصوم را به مردم نشان دهد و [[رسالت]] خویش را بدو بسپارد<ref>{{متن قرآن| وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. مردم را [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر نیست<ref>{{متن قرآن| وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ }}؛ سوره قصص، آیه ۶۸؛ کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref>.
## '''[[عصمت]]:''' از نظرگاه [[امامیه]]، امام [[حافظ]] و نگاهبان [[شریعت]] و [[مرجع]] مردم برای راه یافتن به [[اسلام]] است. بدین روی، همان سان که پیامبر {{صل}} باید از نیروی عصمت نصیب بَرَد، امام نیز باید معصوم باشد. اگر امامت، مکمل [[نبوت]] است<ref>{{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةُ وَالدَّمُ وَلَحْمُ الْخِنزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ وَالْمُنْخَنِقَةُ وَالْمَوْقُوذَةُ وَالْمُتَرَدِّيَةُ وَالنَّطِيحَةُ وَمَا أَكَلَ السَّبُعُ إِلاَّ مَا ذَكَّيْتُمْ وَمَا ذُبِحَ عَلَى النُّصُبِ وَأَن تَسْتَقْسِمُواْ بِالأَزْلامِ ذَلِكُمْ فِسْقٌ الْيَوْمَ يَئِسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن دِينِكُمْ فَلاَ تَخْشَوْهُمْ وَاخْشَوْنِ الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الإِسْلامَ دِينًا فَمَنِ اضْطُرَّ فِي مَخْمَصَةٍ غَيْرَ مُتَجَانِفٍ لِّإِثْمٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِيمٌ }}؛ سوره مائده، ۳.</ref>، امام باید همان [[وظایف]] پیامبر را برعهده گیرد و بدین‌سان، دلایلی که بر وجود [[عصمت]] در [[پیامبر]] پای میفشارند، به [[عصمت امام]] نیز نظر دارند. چه بسا کسی بگوید: لازم نیست [[امام]]، [[معصوم]] باشد؛ زیرا اگر به [[اشتباه]] افتد، کسان دیگر یاریاش می‌کنند و از اشتباه آگاهش می‌سازند. این نظر، [[نادرست]] است؛ زیرا [[کلام]] به کسان دیگر [[نقل]] می‌یابد و آنان نیز کسانی می‌خواهند تا آگاهشان سازند و این دور همچنان پیش می‌رود مگر به کسی برسد که از [[خطا]] و اشتباه مصون و معصوم است وانگهی، اگر خطا و اشتباه بر امام روا باشد، [[مردم]] باید او را راه نمایند؛ حال آنکه [[وظیفه]] مردم [[پیروی]] از او است نه [[راهنمایی]]. از آن رو که عصمت، حالتی [[باطنی]] است و جز [[خدا]] و [[رسول]] {{صل}} کسی از آن [[آگاه]] نیست، بازشناختن شخص معصوم از [[طاقت]] [[بشر]] بیرون است. پس تنها خدا را توان آن هست که معصوم را به مردم نشان دهد و [[رسالت]] خویش را بدو بسپارد<ref>{{متن قرآن| وَإِذَا جَاءَتْهُمْ آيَةٌ قَالُواْ لَن نُّؤْمِنَ حَتَّى نُؤْتَى مِثْلَ مَا أُوتِيَ رُسُلُ اللَّهِ اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسَالَتَهُ سَيُصِيبُ الَّذِينَ أَجْرَمُواْ صَغَارٌ عِندَ اللَّهِ وَعَذَابٌ شَدِيدٌ بِمَا كَانُواْ يَمْكُرُونَ }}؛ سوره انعام، آیه ۱۲۴.</ref>. مردم را [[توانایی]] و [[شایستگی]] این امر خطیر نیست<ref>{{متن قرآن| وَرَبُّكَ يَخْلُقُ مَا يَشَاء وَيَخْتَارُ مَا كَانَ لَهُمُ الْخِيَرَةُ سُبْحَانَ اللَّهِ وَتَعَالَى عَمَّا يُشْرِكُونَ }}؛ سوره قصص، آیه ۶۸؛ کشف المراد، ۳۹۰؛ راهبرد اهل سنت به مسألة امامت، ۱۸۵؛ مجموعه آثار، ۴/ ۸۶۴؛ الالهیات، ۱/ ۵۳۷.</ref>.
۱۱۵٬۹۶۳

ویرایش