پرش به محتوا

اسوه در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۱: خط ۱۱:
واژه "[[اسوه|اُسوه]]" سه بار در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. در این سه بار سه [[اسوه]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] به [[مؤمنان]] معرفی شده است: [[رسول اکرم]] {{صل}}: {{متن قرآن|رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و کسانی که همراه ایشان بودند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref>.
واژه "[[اسوه|اُسوه]]" سه بار در [[قرآن کریم]] آمده است: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. در این سه بار سه [[اسوه]] در [[زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] به [[مؤمنان]] معرفی شده است: [[رسول اکرم]] {{صل}}: {{متن قرآن|رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>، [[حضرت ابراهیم]] {{ع}} {{متن قرآن|قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِي إِبْرَاهِيمَ وَالَّذِينَ مَعَهُ}}<ref>«بی‌گمان برای شما ابراهیم و همراهان وی نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۴.</ref> و کسانی که همراه ایشان بودند: {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِيهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ}}<ref>«بی‌گمان برای شما آنان نمونه‌ای نیکویند» سوره ممتحنه، آیه ۶.</ref>.


آنچه از [[حکم]] [[رسالت]] [[حضرت محمد]] {{صل}} و [[ایمان]] به [[رسالت]] آن [[حضرت]] مستفاد می‌گردد، [[لزوم]] [[تأسی]] و [[اقتدا]] به گفتار و [[کردار]] اوست و از دیدگاه [[قرآن]]، [[تأسی]] به [[رسول خدا]] {{صل}} [[خصلت]] نیکویی است که مخصوص کسانی است که به [[خدا]] و روز واپسین [[امید]] ([[قلبی]] و عملی) دارند و [[خدا]] را بسیار یاد می‌کنند: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۲۸۸- ۲۸۹. محسن معینی، "اسوه"، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص‌۲۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۹۴.</ref>
آنچه از [[حکم]] [[رسالت]] [[حضرت محمد]] {{صل}} و [[ایمان]] به [[رسالت]] آن حضرت مستفاد می‌گردد، [[لزوم]] [[تأسی]] و [[اقتدا]] به گفتار و [[کردار]] اوست و از دیدگاه [[قرآن]]، [[تأسی]] به [[رسول خدا]] {{صل}} خصلت نیکویی است که مخصوص کسانی است که به [[خدا]] و روز واپسین [[امید]] ([[قلبی]] و عملی) دارند و [[خدا]] را بسیار یاد می‌کنند: {{متن قرآن|لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>.<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۱۶، ص۲۸۸- ۲۸۹. محسن معینی، "اسوه"، دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ج۱، ص‌۲۲۷.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص۹۴.</ref>


گفتار و [[کردار]] [[معصومین]] {{ع}} از آن جهت که ظرف [[مشیّت]] و [[اراده خداوند]] متعال هستند، همواره منطبق با خواست [[حضرت حق]] است. قلمروی تأسی از [[معصوم]] {{ع}} حامل افعالی است که اقتضای عمومیت داشته و مانعی از شمول آن به غیر معصومین وجود نداشته باشد. در [[نصوص]] [[اسلامی]] از [[اصول حاکم بر نظام اداری]] اسوه بودن است. مدیران باید تجسّم عینی [[ارزش‌ها]] و خصایص نیروهای زبده و کارآمد باشند تا از آنها الگو ساخته شود و برای سایر نیروها اسوه باشند {{متن حدیث|أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۴۹۴.</ref> یعنی: آیا به همین [[رضایت]] دهم که مرا [[امیرالمؤمنین]] خواننده و در تلخی‌های [[روزگار]] با [[مردم]] [[شریک]] نباشم و در سختی‌های [[زندگی]] الگوی آنان نگردم؟<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۸۳.</ref>.
گفتار و [[کردار]] [[معصومین]] {{ع}} از آن جهت که ظرف [[مشیّت]] و [[اراده خداوند]] متعال هستند، همواره منطبق با خواست [[حضرت حق]] است. قلمروی تأسی از [[معصوم]] {{ع}} حامل افعالی است که اقتضای عمومیت داشته و مانعی از شمول آن به غیر معصومین وجود نداشته باشد. در [[نصوص]] [[اسلامی]] از [[اصول حاکم بر نظام اداری]] اسوه بودن است. مدیران باید تجسّم عینی [[ارزش‌ها]] و خصایص نیروهای زبده و کارآمد باشند تا از آنها الگو ساخته شود و برای سایر نیروها اسوه باشند {{متن حدیث|أَ أَقْنَعُ مِنْ نَفْسِي بِأَنْ يُقَالَ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ لَا أُشَارِكُهُمْ فِي مَكَارِهِ الدَّهْرِ أَوْ أَكُونَ أُسْوَةً لَهُمْ فِي جُشُوبَةِ الْعَيْشِ}}<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۵.</ref>.<ref>فقه سیاسی، ج۷، ص۴۹۴.</ref> یعنی: آیا به همین [[رضایت]] دهم که مرا [[امیرالمؤمنین]] خواننده و در تلخی‌های [[روزگار]] با [[مردم]] [[شریک]] نباشم و در سختی‌های [[زندگی]] الگوی آنان نگردم؟<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۱۸۳.</ref>.
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش