ولایت در لغت: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
لغتشناسان برای واژه «وَلْی» دو معنای کلی ذکر کردهاند: | لغتشناسان برای واژه «وَلْی» دو معنای کلی ذکر کردهاند: | ||
# '''[[قرب]] و نزدیک شدن:''' در موجودات مادی، شرط تأثیر و تأثر این است که نزدیک هم باشند. وقتی نزدیکی برقرار شد زمینه تأثیر و تأثر هم فراهم میشود و یکی در دیگری | # '''[[قرب]] و نزدیک شدن:''' در موجودات مادی، شرط تأثیر و تأثر این است که نزدیک هم باشند. وقتی نزدیکی برقرار شد زمینه تأثیر و تأثر هم فراهم میشود و یکی در دیگری تصرف میکند یا هر دو در هم تصرف میکنند. این معنای دیگری است که علاوه بر قرب، از کلمه «[[ولایت]]» فهمیده میشود<ref>[[محمد تقی مصباح یزدی|مصباح یزدی، محمد تقی]]، [[در پرتو ولایت (کتاب)|در پرتو ولایت]]، ص۲۶۴.</ref>. به همین جهت برخی گفتهاند: اصل در معنای "ولی"، شدت قرب و نزدیکی دو شیء یا بیشتر به یکدیگر است<ref>کتاب مقاییساللغة میگوید: {{عربی|جَلَسَ ممّا يَلِينى، أى يُقارِبُنی}} و سپس اضافه میکند: اینکه به بارانی که بلافاصله بعد از [[باران]] بهاری {{عربی|الوَسمِی}} میبارد {{عربی|الوَلِیّ}} گفته شده، به خاطر آن است که بعد از آن میبارد: {{عربی|المَطَر يجىءُ بعد الوَسْمىّ، سمِّى بذلك لأنَّه يلى الوسمِىّ}}معجم مقاییس اللغة، ج۶، ص۱۴۱. همین بیان را فیومی در المصباح المنیر ذکر میکند و میگوید: {{عربی|الولی مثل الفلس، بمعنی القرب و حصول الثانی بعد الأول من غیر فصل}} المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص۴۳؛ [[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۳.</ref> | ||
# '''آمدن چیزی در پی چیز دیگر؛ بدون آنکه فاصلهای میان آن دو باشد'''<ref>{{عربی|الوَلْیُ: مِثْلُ فَلْسِ الْقُرْبُ... وَ قِیلَ (الْوَلْیُ) حُصُولُ الثَّانِی بَعْدَ الْأَوَّلِ مِنْ غَیْرِ فَصْل}}، فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref> که میتوان از آن به «اتصال و پیوند دو شیء» تعبیر کرد. | # '''آمدن چیزی در پی چیز دیگر؛ بدون آنکه فاصلهای میان آن دو باشد'''<ref>{{عربی|الوَلْیُ: مِثْلُ فَلْسِ الْقُرْبُ... وَ قِیلَ (الْوَلْیُ) حُصُولُ الثَّانِی بَعْدَ الْأَوَّلِ مِنْ غَیْرِ فَصْل}}، فیومی، المصباح المنیر، ج۲، ص۶۷۲.</ref> که میتوان از آن به «اتصال و پیوند دو شیء» تعبیر کرد. | ||
علاوه بر این دو معنا، برای کلمه "ولی" (اسم مصدر) و مشتقات آن، معانی گوناگون دیگری در کتابهای لغت ذکر شده، بهگونهای که برخی این معانی را تا ٢۱ معنا نیز دانستهاند<ref>تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰، کلمه ولی.</ref>، از قبیل: تسلّط، [[قدرت]]، [[فرمانروایی]]، [[محبّت]] و [[دوستی]]، کمک و [[یاری]]، عهدهدار شدن کاری با [[مسئولیت]] و سِمَتی، [[حکم]]، [[سلطنت]]، | علاوه بر این دو معنا، برای کلمه "ولی" (اسم مصدر) و مشتقات آن، معانی گوناگون دیگری در کتابهای لغت ذکر شده، بهگونهای که برخی این معانی را تا ٢۱ معنا نیز دانستهاند<ref>تاج العروس، ج۲۰، ص۳۱۰، کلمه ولی.</ref>، از قبیل: تسلّط، [[قدرت]]، [[فرمانروایی]]، [[محبّت]] و [[دوستی]]، کمک و [[یاری]]، عهدهدار شدن کاری با [[مسئولیت]] و سِمَتی، [[حکم]]، [[سلطنت]]، پشتیبانی، [[زمامداری]]، [[سرپرستی]] و تصرّف در اشیا و امور [[انسانها]]<ref>اقرب الموارد، ج۵، (ل - ی)، ص۸۳۲-۸۳۳، ماده «ولی»، فرهنگ نوین، ص۸۱۵، ماده «ولی»؛ مجمع البحرین، ج۲، النهایة، ج۵، ماده «ولی»؛ المختار من صحاح اللغة، ص۵۸۴، مادّه «ولی».</ref>. [[خلیل]] فراهیدی در این باره مینویسد: “وَلِی الرجل، یعنی، پشت کرد و اینکه فلانی بر چیزی مسلط شده، هنگامی که آن چیز در اختیارش قرار گرفت”<ref>{{عربی|"و وَلَّى الرجل، أي: أدبر. و اسْتَوْلَى فلان على شيء، إذا صار في يده"}}، خلیل بن احمد، فراهیدی، العین، ج۸، ص۳۶۶.</ref>. ابن منظور نیز مینویسد: “ولی در (از) [[نامهای خداوند]] متعال است، ولی همان ناصر است و گفته شده که ولی [[مسئول]] امور عالم و مخلوقاتی است که [[قائم]] به او هستند”<ref>محمد بن مکرم بن منظور، لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref>. | ||
اگر در معانی ذکر شده دقت شود، همگی نوع خاصی از نزدیکی هستند که با تأثیر و تأثر و سرپرستی و تصرّف در امور همراه هستند. این معنای از [[ولایت]] همان معنای مورد نظر [[قرآن]] و [[اسلام]] است؛ چون [[مفسران]] | اگر در معانی ذکر شده دقت شود، همگی نوع خاصی از نزدیکی هستند که با تأثیر و تأثر و سرپرستی و تصرّف در امور همراه هستند. این معنای از [[ولایت]] همان معنای مورد نظر [[قرآن]] و [[اسلام]] است؛ چون [[مفسران]] ولایت قرآنی را نیز [[قرب]] و نزدیکی خاصی میدانند که با نوع یا انواعی از تأثیر و تأثّر، تصرف، تملک، [[تدبیر]]، سرپرستی و مانند آن همراه است<ref>ر. ک: علامه طباطبائی، المیزان، ج۵، ص۳۶۸- ۳۶۹؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۳۶۵.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان (کتاب)|معنا و چیستی امامت در قرآن سنت و آثار متکلمان]]، ص ۱۵۶؛ [[آرزو شکری|شکری، آرزو]]، [[حقوق اهل بیت (کتاب)|حقوق اهل بیت]]، ص۱۵۶- ۱۵۸؛ [[عبدالله حقجو|حقجو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۳۴-۳۶؛ [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص۱۶۱.</ref> | ||
با این وجود هنگامی که این واژه در | با این وجود هنگامی که این واژه در روابط انسانی و امور اجتماعی به کار میرود، بیانگر تدبیر و ولایت [[ولیّ]] بر مُوَلَّی علیه خود است<ref>چنان که ابناثیر معنای اصلی ولایت را مقید به سه قید میکند که اگر با هم جمع نشوند، معنای ولایت محقق نمیگردد؛ آن سه شرط عبارتاند از: تدبیر، قدرت بر اعمال تدبیر و بالاخره فعلیت آن. النهایة فی غریب الحدیث و الأثر، ج۵، ص۲۲۷ و شاید به همین دلیل است که ابنمنظور نیز معنای «الولی» را مدبر و متصرف در امور عالم معنا میکند و میگوید: {{عربی|الولی، المتولی الأمور العالم و الخلائق، القائم بها، و من أسمائه عزوجل الوالی؛ و هو مالک الأشیاء جمیعها التصرف فیها}} لسان العرب، ج۱۵، ص۴۰۷.</ref>.<ref>[[محمد تقی فیاضبخش|فیاضبخش]] و [[فرید محسنی|محسنی]]، [[ولایت و امامت از منظر عقل و نقل ج۴ (کتاب)|ولایت و امامت از منظر عقل و نقل]]، ج۴ ص۴۳؛ [[محمد ساعدی|ساعدی، محمد]]، [[آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار (کتاب)|آیات امامت و ولایت در تفسیر المنار]]، ص۴۲.</ref> | ||
== معناشناسی ولایت == | == معناشناسی ولایت == |