پرش به محتوا

بداء در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۹: خط ۹:


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
بداء از ماده "ب ـ د ـ و" و در لغت به معنای ظاهر شدنی آشکار است<ref>مفردات، ص‌۱۱۳، «بدا».</ref>. به گفته برخی به [[صحرانشین]] از آن رو بادی گفته می‌شود که وی هنگام سکونت در [[شهر]] و [[قریه]]، در ساختمانها و [[محیط اجتماع]] پنهان است؛ ولی هنگامی که به بیابان می‌رود در فضایی باز و گسترده که سایه‌ای در آن نیست آشکار می‌شود<ref>مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۱۲، «بدا».</ref>. بداء اگر به [[رأی]] و [[عقیده]] استناد یابد در صورتی که شخص مسبوق به رأیی نباشد به معنای پیدایش رأی وگرنه به معنای تغییر رأی است<ref>همان؛ النهایه، ص‌۱۰۹، «بدا».</ref>. بداء در اصطلاح به معنای تغییر [[مقدرات]] از سوی [[خداوند]] بر اساس پاره‌ای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۸۰‌ـ‌۳۸۱.</ref>.
بداء از ماده "ب ـ د ـ و" و در لغت به معنای ظاهر شدنی آشکار است<ref>مفردات، ص‌۱۱۳، «بدا».</ref>. به گفته برخی به صحرانشین از آن رو بادی گفته می‌شود که وی هنگام سکونت در [[شهر]] و [[قریه]]، در ساختمان‌ها و محیط اجتماع پنهان است؛ ولی هنگامی که به بیابان می‌رود در فضایی باز و گسترده که سایه‌ای در آن نیست آشکار می‌شود<ref>مقاییس اللغه، ج‌۱، ص‌۲۱۲، «بدا».</ref>. بداء اگر به رأی و [[عقیده]] استناد یابد در صورتی که شخص مسبوق به رأیی نباشد به معنای پیدایش رأی وگرنه به معنای تغییر رأی است<ref>همان؛ النهایه، ص‌۱۰۹، «بدا».</ref>. بداء در اصطلاح به معنای تغییر [[مقدرات]] از سوی [[خداوند]] بر اساس پاره‌ای حوادث و وقایع و تحت شرایط و عوامل ویژه است<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۸۰‌ـ‌۳۸۱.</ref>.


بداء در [[جوامع روایی]] [[شیعه]]، به گونه‌ای مورد توجه خاصّ قرار گرفته است که برخی آن را [[نقلی]] صِرف دانسته‌اند<ref>اعتقادات، ص‌۶۷‌.</ref>. [[اهل سنت]] نیز به رغم عدم پذیرش بداء و توهم [[مخالفت]] آن با [[علم الهی]] و نسبت دادن انحصار [[اعتقاد]] آن به شیعه، [[روایات]] بداء را بیش از [[امامیه]] در کتب خود نقل کرده‌اند<ref>بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۲۳.</ref>، به هر حال توجه به [[منزه]] بودن [[ذات الهی]] از هرگونه [[جهل]] و [[نقص]] از یک سو و [[اسناد]] بداء به خداوند در [[متون دینی]] از سوی دیگر زمینه‌ای فراهم آورده تا [[مسئله بداء]] به طور گسترده در [[منابع کلامی]] و [[تفسیری]] مورد توجه و تحقیق قرار گیرد و به طور مستقل کتابهایی در این زمینه تألیف شود. در این‌گونه کتب دو جهت عمده مورد نظر بوده است: نخست تبیین مفهوم بداء و اینکه چگونه اعتقاد به آن مستلزم اسناد[[جهل]] به خداوند نیست و دیگر اینکه اعتقاد مزبور نه تنها موجب پذیرش نقص نیست، بلکه می‌تواند در تصحیح نگرش [[انسان]] به [[اداره جهان]] از سوی خداوند مؤثر باشد.</ref>
بداء در جوامع روایی [[شیعه]]، به گونه‌ای مورد توجه خاصّ قرار گرفته است که برخی آن را [[نقلی]] صِرف دانسته‌اند<ref>اعتقادات، ص‌۶۷‌.</ref>. [[اهل سنت]] نیز به رغم عدم پذیرش بداء و توهم [[مخالفت]] آن با [[علم الهی]] و نسبت دادن انحصار [[اعتقاد]] آن به شیعه، [[روایات]] بداء را بیش از [[امامیه]] در کتب خود نقل کرده‌اند<ref>بحارالانوار، ج‌۴، ص‌۱۲۳.</ref>، به هر حال توجه به [[منزه]] بودن ذات الهی از هرگونه [[جهل]] و نقص از یک سو و ااسناد بداء به خداوند در متون دینی از سوی دیگر زمینه‌ای فراهم آورده تا [[مسئله بداء]] به طور گسترده در منابع کلامی و [[تفسیری]] مورد توجه و تحقیق قرار گیرد و به طور مستقل کتابهایی در این زمینه تألیف شود. در این‌گونه کتب دو جهت عمده مورد نظر بوده است: نخست تبیین مفهوم بداء و اینکه چگونه اعتقاد به آن مستلزم اسناد [[جهل]] به خداوند نیست و دیگر اینکه اعتقاد مزبور نه تنها موجب پذیرش نقص نیست، بلکه می‌تواند در تصحیح نگرش [[انسان]] به اداره جهان از سوی خداوند مؤثر باشد.


بداء به سبب نقشی که در جهات [[تربیتی]] و [[تشویق]] به سرعت گرفتن در کارهای خیر دارد در [[روایات شیعه]] با اهمیت فراوان تلقّی شده است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که [[خداوند]] به چیزی همانند [[بداء]] بزرگ شمرده نشده است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۱۴۶.</ref> و در مورد دیگر فرموده‌اند: اگر [[مردم]] [[پاداش]] [[اعتقاد]] به بداء را می‌دانستند در [[سخن گفتن]] از آن [[سستی]] نمی‌کردند<ref>الکافی، ص‌۱۴۸.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>
بداء به سبب نقشی که در جهات [[تربیتی]] و [[تشویق]] به سرعت گرفتن در کارهای خیر دارد در روایات شیعه با اهمیت فراوان تلقّی شده است. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} آمده است که [[خداوند]] به چیزی همانند [[بداء]] بزرگ شمرده نشده است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۱۴۶.</ref> و در مورد دیگر فرموده‌اند: اگر [[مردم]] [[پاداش]] [[اعتقاد]] به بداء را می‌دانستند در [[سخن گفتن]] از آن [[سستی]] نمی‌کردند<ref>الکافی، ص‌۱۴۸.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>


== بداء در [[قرآن]] ==
== بداء در [[قرآن]] ==
خط ۲۴: خط ۲۴:


== [[بداء]] و [[قضاء و قدر]] ==
== [[بداء]] و [[قضاء و قدر]] ==
بر اساس [[تعالیم قرآنی]]، [[علم خداوند]] از هر جهت مطلق است و محدودیتی ندارد: {{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌دارد. بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه۶۲.</ref> این بدان معناست که [[خداوند]] بر همه حوادث از ازل تا ابد [[آگاه]] است و در این [[علم]] هیچ‌یک از [[مخلوقات]] با وی مشارکت ندارند: {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}}<ref> هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند؛ سوره جن، آیه۲۶.</ref> و ممکن است تنها برخی از آن به صورت استثنا آگاه باشند: {{متن قرآن|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}<ref> جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه۲۷.</ref> و این همان قضای حتمی است.
بر اساس تعالیم قرآنی، [[علم خداوند]] از هر جهت مطلق است و محدودیتی ندارد: {{متن قرآن|اللَّهُ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاء مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَهُ إِنَّ اللَّهَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref> خداوند برای هر کس از بندگانش که (خود) بخواهد روزی را فراخ یا تنگ می‌دارد. بی‌گمان خداوند به هر چیزی داناست؛ سوره عنکبوت، آیه۶۲.</ref> این بدان معناست که [[خداوند]] بر همه حوادث از ازل تا ابد [[آگاه]] است و در این [[علم]] هیچ‌یک از [[مخلوقات]] با وی مشارکت ندارند: {{متن قرآن|فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا}}<ref> هیچ کس را بر نهان خویش آگاه نمی‌کند؛ سوره جن، آیه۲۶.</ref> و ممکن است تنها برخی از آن به صورت استثنا آگاه باشند: {{متن قرآن|إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى مِن رَّسُولٍ}}<ref> جز فرستاده‌ای را که بپسندد؛ سوره جن، آیه۲۷.</ref> و این همان قضای حتمی است.


در کنار این [[حقیقت]]، حقیقتی در سطح نازل‌تر قرار می‌گیرد و آن اینکه [[سرنوشت انسان‌ها]] و حوادث و وقایعی که برای آنها پدید می‌آید بر اثر عوامل و شرایط ویژه‌ای همانند [[اختیار]] افراد و گروههای [[انسانی]] و [[توانایی]] ایشان در [[انتخاب]] راههای گوناگون رقم می‌خورد. این همان قضای غیر محتوم یعنی قدر است که اطلاع بر آن برای نفس [[نبی]] یا ولی ممکن است<ref>اسفار، ج‌۶‌، ص‌۳۹۸‌ـ‌۳۹۹؛ المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۷۶‌ـ‌۳۷۸.</ref>.
در کنار این [[حقیقت]]، حقیقتی در سطح نازل‌تر قرار می‌گیرد و آن اینکه [[سرنوشت انسان‌ها]] و حوادث و وقایعی که برای آنها پدید می‌آید بر اثر عوامل و شرایط ویژه‌ای همانند [[اختیار]] افراد و گروههای [[انسانی]] و [[توانایی]] ایشان در [[انتخاب]] راههای گوناگون رقم می‌خورد. این همان قضای غیر محتوم یعنی قدر است که اطلاع بر آن برای نفس [[نبی]] یا ولی ممکن است<ref>اسفار، ج‌۶‌، ص‌۳۹۸‌ـ‌۳۹۹؛ المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۷۶‌ـ‌۳۷۸.</ref>.


جایگاه بداء در این میان به عنوان یکی از [[افعال]] یا [[اوصاف الهی]] آن است که بر اساس وعده‌های خداوند به جای برخی از [[مقدرات]] غیر حتمی به جهت اختیار و عملکرد [[انسان]] نظیر [[صدقه]]، [[صله رحم]]، [[نیکی به پدر و مادر]] و [[قدردانی]] از آنان یا ترک این‌گونه امور، [[سرنوشت]] بهتر یا بدتری برای وی رقم می‌خورد: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref> بخش نخست این [[آیه]] اشاره به قضای غیر محتوم دارد و قسمت دوم مربوط به قضای محتوم است<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۸۰.</ref>. نظیر این معنا را در آیه {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى}}<ref> اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست؛ سوره انعام، آیه۲.</ref> می‌توان یافت<ref>همان، ج‌۷، ص‌۸‌ـ‌۱۰.</ref>. بر‌ اساس روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} مراد از{{متن قرآن|أَجَلٌ مُّسَمًّى}} [[اجل]] محتوم نزد [[خداوند]] و مقصود از {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً}} [[حکم]] او درباره اجل موقوف است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۱۴۷.</ref>. تأثیر [[اعمال نیک]] و بد در [[سرنوشت انسان]] و [[سعادت]] یا [[شقاوت]] وی در [[احادیث]] نیز [[تأیید]] شده است<ref>الدرالمنثور، ج‌۴، ص‌۶۱۶‌.</ref>، بنابراین [[بداء]] در [[حقیقت]] [[تغییر]] در [[علم الهی]] نیست، بلکه تغییر در مقدّرات غیر محتوم است. [[آیات قرآن]] افزون بر یادآوری این اصل کلی که [[سرنوشت انسان‌ها]] با خواست خود آنها تغییرپذیر است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref> بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند؛ سوره رعد، آیه۱۱.</ref> به موارد عینی و مصادیق خارجی آن نیز اشاره کرده است؛ از جمله برطرف شدن [[عذاب]] از [[قوم یونس]] بر اثر [[تضرع]] و دعای آنان<ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۳۴۶.</ref>{{متن قرآن|فَلَوْلاَ كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُواْ كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ}}<ref> پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهره‌مند ساختیم؛ سوره یونس، آیه۹۸.</ref>، [[تغییر]] [[فرمان الهی]] به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در مورد [[ذبح]] [[حضرت اسماعیل]]{{ع}}: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ}}<ref> و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم؛ سوره یونس، آیه۹۸.</ref>، [[حرام]] ساختن ورود [[بنی‌اسرائیل]] به [[سرزمین مقدس]] به مدت ۴۰ سال در پی [[مخالفت]] آنان با [[فرمان]] ورود در آن<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۳۰۴.</ref>: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ}}<ref> ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید؛ سوره مائده، آیه۲۱.</ref>، تکمیل [[میقات]] [[حضرت موسی]]{{ع}} و پایان یافتن آن در ۴۰ شب: {{متن قرآن|وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref> و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>، تأثیر [[ایمان]] و [[تقوا]] و [[استغفار]] در گشودن برکاتی از [[آسمان]] و [[زمین]] و [[نزول]] [[برکات]] آسمانی: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ}}<ref> و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا}}<ref> و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است تا (باران) آسمان را بر شما ریزان، بفرستد؛ سوره نوح، آیه ۱۰ - ۱۱.</ref>، اعتبار تأثیر برخی از امور در افزایش یا کاهش [[عمر]]، در [[علم الهی]]<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۱۳.</ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref> و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است؛ بی‌گمان این بر خداوند آسان است؛ سوره فاطر، آیه۱۱.</ref> و نیز نقش [[دعا]] و [[تضرع]] در [[شب قدر]] و تأثیر آن در دگرگون شدن تقدیرات غیر محتوم: {{متن قرآن|فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ}}<ref> در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا می‌کنند (و تفصیل می‌دهند)؛ بی‌گمان این بر خداوند آسان است؛ سوره دخان، آیه۴.</ref> و [[ارتباط]] آن با [[آیات]] محو و [[اثبات]] که در [[روایات]] نیز مطرح شده است<ref>جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۳، ص‌۲۱۸.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>
جایگاه بداء در این میان به عنوان یکی از [[افعال]] یا [[اوصاف الهی]] آن است که بر اساس وعده‌های خداوند به جای برخی از [[مقدرات]] غیر حتمی به جهت اختیار و عملکرد [[انسان]] نظیر [[صدقه]]، [[صله رحم]]، [[نیکی به پدر و مادر]] و [[قدردانی]] از آنان یا ترک این‌گونه امور، [[سرنوشت]] بهتر یا بدتری برای وی رقم می‌خورد: {{متن قرآن|يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاء وَيُثْبِتُ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ}}<ref> خداوند هر چه را بخواهد (از لوح محفوظ) پاک می‌کند و (یا در آن) می‌نویسد و لوح محفوظ نزد اوست؛ سوره رعد، آیه۳۹.</ref> بخش نخست این [[آیه]] اشاره به قضای غیر محتوم دارد و قسمت دوم مربوط به قضای محتوم است<ref>المیزان، ج‌۱۱، ص‌۳۸۰.</ref>. نظیر این معنا را در آیه {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً وَأَجَلٌ مُّسَمًّى}}<ref> اجلی مقرر داشت و اجل معیّن نزد اوست؛ سوره انعام، آیه۲.</ref> می‌توان یافت<ref>همان، ج‌۷، ص‌۸‌ـ‌۱۰.</ref>. بر‌ اساس روایتی از [[امام باقر]]{{ع}} مراد از{{متن قرآن|أَجَلٌ مُّسَمًّى}} [[اجل]] محتوم نزد [[خداوند]] و مقصود از {{متن قرآن|قَضَى أَجَلاً}} [[حکم]] او درباره اجل موقوف است<ref>الکافی، ج‌۱، ص‌۱۴۷.</ref>. تأثیر [[اعمال نیک]] و بد در [[سرنوشت انسان]] و [[سعادت]] یا [[شقاوت]] وی در [[احادیث]] نیز [[تأیید]] شده است<ref>الدرالمنثور، ج‌۴، ص‌۶۱۶‌.</ref>، بنابراین [[بداء]] در [[حقیقت]] [[تغییر]] در [[علم الهی]] نیست، بلکه تغییر در مقدّرات غیر محتوم است. [[آیات قرآن]] افزون بر یادآوری این اصل کلی که [[سرنوشت انسان‌ها]] با خواست خود آنها تغییرپذیر است: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لاَ يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُواْ مَا بِأَنفُسِهِمْ}}<ref> بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند؛ سوره رعد، آیه۱۱.</ref> به موارد عینی و مصادیق خارجی آن نیز اشاره کرده است؛ از جمله برطرف شدن [[عذاب]] از [[قوم یونس]] بر اثر [[تضرع]] و دعای آنان<ref>تفسیر قمی، ج‌۱، ص‌۳۴۶.</ref>{{متن قرآن|فَلَوْلاَ كَانَتْ قَرْيَةٌ آمَنَتْ فَنَفَعَهَا إِيمَانُهَا إِلاَّ قَوْمَ يُونُسَ لَمَّا آمَنُواْ كَشَفْنَا عَنْهُمْ عَذَابَ الْخِزْيِ فِي الْحَيَاةَ الدُّنْيَا وَمَتَّعْنَاهُمْ إِلَى حِينٍ}}<ref> پس چرا (مردم) هیچ شهری بر آن نبودند که (به هنگام) ایمان آورند تا ایمانشان آنان را سودمند افتد جز قوم یونس که چون (به هنگام) ایمان آوردند عذاب خواری را در زندگانی این جهان از آنان برداشتیم و تا روزگاری آنان را (از زندگی) بهره‌مند ساختیم؛ سوره یونس، آیه۹۸.</ref>، [[تغییر]] [[فرمان الهی]] به [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} در مورد [[ذبح]] [[حضرت اسماعیل]]{{ع}}: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ فَلَمَّا أَسْلَمَا وَتَلَّهُ لِلْجَبِينِ وَنَادَيْنَاهُ أَنْ يَا إِبْرَاهِيمُ قَدْ صَدَّقْتَ الرُّؤْيَا إِنَّا كَذَلِكَ نَجْزِي الْمُحْسِنِينَ إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْبَلاء الْمُبِينُ وَفَدَيْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِيمٍ}}<ref> و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب می‌بینم که تو را سر می‌برم پس بنگر که چه می‌بینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان می‌یابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت و چون هر دو (بدین کار) تن دادند و (ابراهیم) او را به روی درافکند (او را از آن کار بازداشتیم)؛ و بدو ندا کردیم که: ای ابراهیم! تو خواب خود را راست شمردی؛ ما بدین‌گونه نکوکاران را پاداش می‌دهیم. بی‌گمان این همان آزمایش آشکار بود. و به قربانی سترگی او را بازخریدیم؛ سوره یونس، آیه۹۸.</ref>، [[حرام]] ساختن ورود [[بنی‌اسرائیل]] به [[سرزمین مقدس]] به مدت ۴۰ سال در پی [[مخالفت]] آنان با [[فرمان]] ورود در آن<ref>تفسیر عیاشی، ج‌۱، ص‌۳۰۴.</ref>: {{متن قرآن|يَا قَوْمِ ادْخُلُوا الأَرْضَ المُقَدَّسَةَ}}<ref> ای قوم من! به سرزمین مقدّسی که خداوند برای شما مقرّر فرموده است وارد شوید؛ سوره مائده، آیه۲۱.</ref>، تکمیل [[میقات]] [[حضرت موسی]]{{ع}} و پایان یافتن آن در ۴۰ شب: {{متن قرآن|وَوَاعَدْنَا مُوسَى ثَلاثِينَ لَيْلَةً وَأَتْمَمْنَاهَا بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقَاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَقَالَ مُوسَى لأَخِيهِ هَارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَأَصْلِحْ وَلاَ تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref> و ما با موسی سی شب وعده نهادیم و با ده شب دیگر آن را کامل کردیم و میقات پروردگارش در چهل شب کمال یافت و موسی به برادر خویش هارون گفت: در میان قوم من جانشین من شو و به سامان دادن (امور) بپرداز و از راه و روش تبهکاران پیروی مکن!؛ سوره اعراف، آیه ۱۴۲.</ref>، تأثیر [[ایمان]] و [[تقوا]] و [[استغفار]] در گشودن برکاتی از [[آسمان]] و [[زمین]] و [[نزول]] [[برکات]] آسمانی: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَكِن كَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا كَانُواْ يَكْسِبُونَ}}<ref> و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم؛ سوره اعراف، آیه۹۶.</ref>، {{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا يُرْسِلِ السَّمَاء عَلَيْكُم مِّدْرَارًا}}<ref> و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است تا (باران) آسمان را بر شما ریزان، بفرستد؛ سوره نوح، آیه ۱۰ - ۱۱.</ref>، اعتبار تأثیر برخی از امور در افزایش یا کاهش [[عمر]]، در [[علم الهی]]<ref>تفسیر قرطبی، ج‌۱۴، ص‌۲۱۳.</ref>{{متن قرآن|وَاللَّهُ خَلَقَكُم مِّن تُرَابٍ ثُمَّ مِن نُّطْفَةٍ ثُمَّ جَعَلَكُمْ أَزْوَاجًا وَمَا تَحْمِلُ مِنْ أُنثَى وَلا تَضَعُ إِلاَّ بِعِلْمِهِ وَمَا يُعَمَّرُ مِن مُّعَمَّرٍ وَلا يُنقَصُ مِنْ عُمُرِهِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ إِنَّ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرٌ}}<ref> و خداوند شما را از خاکی آفرید سپس از نطفه‌ای، آنگاه شما را جفت‌هایی (نر و ماده) قرار داد و هیچ مادینه‌ای باردار نمی‌گردد و نمی‌زاید مگر با آگاهی وی و هیچ سالمندی کهنسال نمی‌گردد و از عمر کسی کم نمی‌شود مگر که در کتابی آمده است؛ بی‌گمان این بر خداوند آسان است؛ سوره فاطر، آیه۱۱.</ref> و نیز نقش [[دعا]] و [[تضرع]] در [[شب قدر]] و تأثیر آن در دگرگون شدن تقدیرات غیر محتوم: {{متن قرآن|فِيهَا يُفْرَقُ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ}}<ref> در آن (شب)، هر کار استواری را (که اجمال دارد) جدا می‌کنند (و تفصیل می‌دهند)؛ بی‌گمان این بر خداوند آسان است؛ سوره دخان، آیه۴.</ref> و ارتباط آن با [[آیات]] محو و [[اثبات]] که در [[روایات]] نیز مطرح شده است<ref>جامع‌البیان، مج‌۸‌، ج‌۱۳، ص‌۲۱۸.</ref>.<ref>[[حسین دیبا|دیبا، حسین]]، [[بداء - دیبا (مقاله)|بداء]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم ج۵]]، ص۳۷۴ ـ ۳۷۸.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش