اجرای آزادی سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←فرد
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←فرد) |
||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
=== فرد === | === فرد === | ||
[[انسان]] در [[قرآن کریم]]، موجود مختار، با [[اراده]] و آزاد است که دارای [[حق]] [[انتخاب]] در عرصه [[سیاسی]] است. این از [[سنتهای الهی]] است که [[انسانها]]، به [[اختیار]] خویش ایمان آورند | [[انسان]] در [[قرآن کریم]]، موجود مختار، با [[اراده]] و آزاد است که دارای [[حق]] [[انتخاب]] در عرصه [[سیاسی]] است. این از [[سنتهای الهی]] است که [[انسانها]]، به [[اختیار]] خویش ایمان آورند<ref>سوره روم، آیه ۴۱؛ سوره لیل، آیه ۴-۱۰.</ref>. در نگرش [[قرآنی]]، درست است که [[انسان]]، [[اختیار]] [[تکوینی]] دارد که [[حق]] یا [[باطل]] را [[انتخاب]] کند، مسیر خویش را به سوی راه یا [[چاه]] بپیماید، اما به واقع و به [[حکم]] [[تشریع الهی]]، نباید باطل را برگزیند و لذا اگر چنین کند در [[دادگاه الهی]] [[محاکمه]] میشود. درست است که [[خداوند]] انسان را تکویناً آزاد [[آفریده]] است؛ امّا هرگز نفرموده که نتیجه هر دو طریق (ایمان و [[کفر]]) واحد است و او را به یک مقصد رهنمون میسازند. انسان، تکویناً صاحب [[اراده]]، [[خلق]] شده و میتواند یکی از دو مسیر [[هدایت]] یا [[ضلالت]] را برگزیند<ref>سوره انسان، آیه ۳.</ref>، لیکن پس از انتخاب مسیر و ادامه آن قادر به انتخاب نتیجه نخواهد بود؛ زیرا نتایج [[اعمال]]، اعتباری نیستند، بلکه [[حقیقی]] و تکوینیاند. نتیجه طریق ایمان، [[بهشت]] است و مقصد کفر، [[جهنم]]؛ اولی تنّعم است و دومی تألّم. پس [[انسان]] هرچند از حیث [[تکوینی]] میتواند هر نوع [[حکومتی]] را برگزیند، اما از حیث [[تشریعی]] و با توجه به دستور دین، نمیتواند [[حکومت استبدادی]] را بپذیرد و طبعاً آثاری که از هر [[حکومت]] به [[جامعه انسانی]] میرسد، متفاوت خواهد بود. | ||
در نگرش [[قرآنی]]، درست است که [[انسان]]، [[اختیار]] [[تکوینی]] دارد که [[حق]] یا [[باطل]] را [[انتخاب]] کند، مسیر خویش را به سوی راه یا [[چاه]] بپیماید، اما به واقع و به [[حکم]] [[تشریع الهی]]، نباید باطل را برگزیند و لذا اگر چنین کند در [[دادگاه الهی]] [[محاکمه]] میشود. درست است که [[خداوند]] انسان را تکویناً آزاد [[آفریده]] است؛ امّا هرگز نفرموده که نتیجه هر دو طریق (ایمان و [[کفر]]) واحد است و او را به یک مقصد رهنمون میسازند. انسان، تکویناً صاحب [[اراده]]، [[خلق]] شده و میتواند یکی از دو مسیر [[هدایت]] یا [[ضلالت]] را برگزیند<ref>سوره انسان، آیه ۳.</ref>، لیکن پس از انتخاب مسیر و ادامه آن قادر به انتخاب نتیجه نخواهد بود؛ زیرا نتایج [[اعمال]]، اعتباری نیستند، بلکه [[حقیقی]] و تکوینیاند. نتیجه طریق ایمان، [[بهشت]] است و مقصد کفر، [[جهنم]]؛ اولی تنّعم است و دومی تألّم. پس [[انسان]] هرچند از حیث [[تکوینی]] میتواند هر نوع [[حکومتی]] را برگزیند، اما از حیث [[تشریعی]] و با توجه به دستور دین، نمیتواند [[حکومت استبدادی]] را بپذیرد و طبعاً آثاری که از هر [[حکومت]] به [[جامعه انسانی]] میرسد، متفاوت خواهد بود. | |||
در این نگره، آزادی، نخست از درون آغاز میشود و با خلاصی از زنجیرهای [[اسارت]] درون، انسان [[آزاده]] میکوشد به آزادی برسد. [[انسانی]] که آزاده نباشد، آسانتر به [[حکم]] [[طاغوت]] سر فرو میآورد؛ بنابراین انسان به عنوان عامل آزادی که [[اختیار]] را در ذات و [[سرشت]] خویش دارد و [[خداوند]] او را [[آزاد]] [[آفریده]] است، بیشترین نقش برای به دست آوردن [[آزادی سیاسی]] دارد و تا زمانی که [[اقدام]] نکند، [[جامعه]] در آرامشی گورستانی فرو خواهد رفت و صدای احدی در [[اعتراض]] به [[ستم]] دیکتاتورها شنیده نخواهد شد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۲۵.</ref>. | در این نگره، آزادی، نخست از درون آغاز میشود و با خلاصی از زنجیرهای [[اسارت]] درون، انسان [[آزاده]] میکوشد به آزادی برسد. [[انسانی]] که آزاده نباشد، آسانتر به [[حکم]] [[طاغوت]] سر فرو میآورد؛ بنابراین انسان به عنوان عامل آزادی که [[اختیار]] را در ذات و [[سرشت]] خویش دارد و [[خداوند]] او را [[آزاد]] [[آفریده]] است، بیشترین نقش برای به دست آوردن [[آزادی سیاسی]] دارد و تا زمانی که [[اقدام]] نکند، [[جامعه]] در آرامشی گورستانی فرو خواهد رفت و صدای احدی در [[اعتراض]] به [[ستم]] دیکتاتورها شنیده نخواهد شد<ref>[[سید کاظم سیدباقری|سیدباقری، سید کاظم]]، [[آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم (کتاب)|آزادی سیاسی از منظر قرآن کریم]] ص ۲۲۵.</ref>. |