پرش به محتوا

آسمان در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

۵٬۲۹۴ بایت حذف‌شده ،  ‏۳ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' آن‌که ' به ' آنکه ')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{نبوت}}
{{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = آسمان| عنوان مدخل  = آسمان| مداخل مرتبط = [[آسمان در قرآن]] - [[آسمان در فقه اسلامی]] - [[آسمان در معارف و سیره رضوی]] - [[آسمان در نهج البلاغه]]| پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = آسمان
| عنوان مدخل  = [[آسمان]]
| مداخل مرتبط = [[آسمان در قرآن]] - [[آسمان در فقه اسلامی]] - [[آسمان در معارف و سیره رضوی]] - [[آسمان در نهج البلاغه]]
| پرسش مرتبط  =  
}}
 
== مقدمه ==
== مقدمه ==
معادل کلمه [[آسمان]] در [[قرآن]]، کلمه "سَماء" است. "سَمَاء" در لغت از ریشه "سمو" (به معنای بلندی) است و اصل آن از آرامی و [[سریانی]] و [[عبری]] (شیمیا) است<ref>التحقیق، ج۵، ص۲۵۴.</ref>؛ [[آسمان]] به معنای بالا و [[برتر]] (فوق) است. [[آسمان]] هر چیزی را بالای آن چیز گویند. برخی از لغویین ادعا کرده‌اند هر بالایی نسبت به پایین آن [[آسمان]] و هر پایین نسبت به بالای آن [[زمین]] است<ref>مفردات، ماده سماء.</ref>.
معادل کلمه [[آسمان]] در [[قرآن]]، کلمه "سَماء" است. "سَمَاء" در لغت از ریشه "سمو" (به معنای بلندی) است و اصل آن از آرامی و [[سریانی]] و [[عبری]] (شیمیا) است<ref>التحقیق، ج۵، ص۲۵۴.</ref>؛ [[آسمان]] به معنای بالا و [[برتر]] (فوق) است. [[آسمان]] هر چیزی را بالای آن چیز گویند. برخی از لغویین ادعا کرده‌اند هر بالایی نسبت به پایین آن [[آسمان]] و هر پایین نسبت به بالای آن [[زمین]] است<ref>مفردات، ماده سماء.</ref>.
خط ۱۰۴: خط ۹۷:
برابر [[عربی]] [[آسمان]]، "سماء" است. ریشه سماء را سُمُوّ، سُمْی و سَمْو به معنای [[علوّ]] گفته‌اند.<ref> الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۸۱، "سما"؛ مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".</ref> مصطفوی، سماء را معرّب شِمَیا در آرامی، [[سریانی]] و [[عبری]] می‌داند.<ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۰، "سمو".</ref> به گفته [[ابن اثیر]] <ref>النهایه، ج ۲، ص ۴۰۶، "سماء".</ref> و راغب،<ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سماء".</ref> سماء مؤنث است و گاهی مذکّر به کار می‌رود؛ امّا جوهری <ref> الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۸۱، "سما".</ref> آن را هم مؤنث و هم مذکّر می‌داند. در [[قرآن]]، [[افعال]] و ضمایرِ سماء، جز در [[آیه]] {{متن قرآن|السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ }}<ref>«آسمان از (سختی) آن می‌شکافد» سوره مزمل، آیه ۱۸.</ref> مؤنث آمده.  
برابر [[عربی]] [[آسمان]]، "سماء" است. ریشه سماء را سُمُوّ، سُمْی و سَمْو به معنای [[علوّ]] گفته‌اند.<ref> الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۸۱، "سما"؛ مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".</ref> مصطفوی، سماء را معرّب شِمَیا در آرامی، [[سریانی]] و [[عبری]] می‌داند.<ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۰، "سمو".</ref> به گفته [[ابن اثیر]] <ref>النهایه، ج ۲، ص ۴۰۶، "سماء".</ref> و راغب،<ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سماء".</ref> سماء مؤنث است و گاهی مذکّر به کار می‌رود؛ امّا جوهری <ref> الصحاح، ج ۶، ص ۲۳۸۱، "سما".</ref> آن را هم مؤنث و هم مذکّر می‌داند. در [[قرآن]]، [[افعال]] و ضمایرِ سماء، جز در [[آیه]] {{متن قرآن|السَّمَاءُ مُنْفَطِرٌ بِهِ }}<ref>«آسمان از (سختی) آن می‌شکافد» سوره مزمل، آیه ۱۸.</ref> مؤنث آمده.  


ابن‌منظور، سماء در مقابل [[ارض]] را مؤنث، و سماء به معنای سقف را مذکّر دانسته است. جمع سماء را اَسمیه، سماوات، سُمِیّ و سماء گفته‌اند.<ref>لسان‌العرب، ج ۶، ص ۳۷۸، "سما".</ref> به نظر راغب <ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سماء".</ref> و مصطفوی،<ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۱، "سمو".</ref> سماء برای جمع و مفرد هر دو به کار می‌رود؛ چنان‌که در آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.</ref> برای آن، ضمیر جمع {{متن قرآن|هُنَّ}} به کار رفته است؛ البتّه برخی آن را مفرد دانسته و گفته‌اند: ضمیر هُنّ در این آیه به مناسبت {{متن قرآن|سَبْعَ سَمَاوَاتٍ}} جمع آمده <ref> قاموس قرآن، ج ۳، ص ۳۳۲، "سماء".</ref> و جهت آنکه سماء، به صورت مذکّر و مؤنث، جمع و مفرد به کار می‌رود، اسم جنس بودن آن است.<ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سما".</ref> سماء به معنای چیزی بالای چیز دیگر و محیط بر آن است <ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۰، "سمو".</ref> و این معنا، در همه مواردِ به کار رفته، جاری است؛ از این رو به [[باران]]،<ref>مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".</ref> گیاه (زیرا از باران که سماء است می‌روید یا چون از [[زمین]] بلندتر است)،<ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سما".</ref> سقف [[خانه]] و پشت اسب نیز سماء می‌گویند.<ref>مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[ابن‌ منظور]]، سماء در مقابل [[ارض]] را مؤنث، و سماء به معنای سقف را مذکّر دانسته است. جمع سماء را اَسمیه، سماوات، سُمِیّ و سماء گفته‌اند.<ref>لسان‌العرب، ج ۶، ص ۳۷۸، "سما".</ref> به نظر راغب <ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سماء".</ref> و مصطفوی،<ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۱، "سمو".</ref> سماء برای جمع و مفرد هر دو به کار می‌رود؛ چنان‌که در آیه {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.</ref> برای آن، ضمیر جمع {{متن قرآن|هُنَّ}} به کار رفته است؛ البتّه برخی آن را مفرد دانسته و گفته‌اند: ضمیر هُنّ در این آیه به مناسبت {{متن قرآن|سَبْعَ سَمَاوَاتٍ}} جمع آمده <ref> قاموس قرآن، ج ۳، ص ۳۳۲، "سماء".</ref> و جهت آنکه سماء، به صورت مذکّر و مؤنث، جمع و مفرد به کار می‌رود، اسم جنس بودن آن است.<ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سما".</ref> سماء به معنای چیزی بالای چیز دیگر و محیط بر آن است <ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۰، "سمو".</ref> و این معنا، در همه مواردِ به کار رفته، جاری است؛ از این رو به [[باران]]،<ref>مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".</ref> گیاه (زیرا از باران که سماء است می‌روید یا چون از [[زمین]] بلندتر است)،<ref>مفردات، ص ۴۲۷، "سما".</ref> سقف [[خانه]] و پشت اسب نیز سماء می‌گویند.<ref>مقاییس، ج ۳، ص ۹۸، "سمو".</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 228.</ref>


== مقصود از سماء ==
== مقصود از سماء ==
خط ۱۱۸: خط ۱۱۱:
در [[قرآن‌کریم]] گویا هرگاه [[آسمان‌ها]] و زمین و موجودات میان آن دو مقصود بوده، چنین آمده: {{متن قرآن|رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ}}<ref>«پروردگار پیروزمند آمرزگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست» سوره ص، آیه ۶۶.</ref> و اگر مجموع آسمان‌ها و زمین از حیث خودشان، نه موجودات در آنها منظور بوده، این‌گونه آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.</ref> و اگر ذوی‌العقول در آن دو منظور بوده، با اسم موصول "مَن" همراه شده: {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز می‌جویند با آنکه آنان که در آسمان‌ها و زمینند خواه‌ناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده می‌شوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref> و هرگاه مطلق [[آسمان]] در برابر [[زمین]] [[اراده]] شده، هردو به صورت مفرد آمده‌اند: {{متن قرآن|فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ}}<ref>«پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.</ref><ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۰، "سمو".</ref> افزون بر "سماء" واژه‌های {{متن قرآن|سَبْعًا شِدَادًا}}<ref>«هفت آسمان پابرجا بنا کردیم» سوره نبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|سَبْعَ طَرَائِقَ }}<ref>«هفت راه (آسمانی)» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref> که مقصود از آن، آسمان‌های هفت‌گانه است <ref> قرطبی، ج ۱۲، ص ۷۵، ج ۱۹، ص ۱۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ}}<ref>«و به بام برافراشته (آسمان)،» سوره طور، آیه ۵.</ref> به معنای آسمانند.
در [[قرآن‌کریم]] گویا هرگاه [[آسمان‌ها]] و زمین و موجودات میان آن دو مقصود بوده، چنین آمده: {{متن قرآن|رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا الْعَزِيزُ الْغَفَّارُ}}<ref>«پروردگار پیروزمند آمرزگار آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست» سوره ص، آیه ۶۶.</ref> و اگر مجموع آسمان‌ها و زمین از حیث خودشان، نه موجودات در آنها منظور بوده، این‌گونه آمده است: {{متن قرآن|إِنَّ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافِ اللَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَآيَاتٍ لِأُولِي الْأَلْبَابِ}}<ref>«بی‌گمان در آفرینش آسمان‌ها و زمین و پیاپی آمدن شب و روز نشانه‌هایی برای خردمندان است» سوره آل عمران، آیه ۱۹۰.</ref> و اگر ذوی‌العقول در آن دو منظور بوده، با اسم موصول "مَن" همراه شده: {{متن قرآن|أَفَغَيْرَ دِينِ اللَّهِ يَبْغُونَ وَلَهُ أَسْلَمَ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَإِلَيْهِ يُرْجَعُونَ}}<ref>«آیا جز دین خداوند را باز می‌جویند با آنکه آنان که در آسمان‌ها و زمینند خواه‌ناخواه گردن نهاده فرمان اویند و به سوی او بازگردانده می‌شوند» سوره آل عمران، آیه ۸۳.</ref> و هرگاه مطلق [[آسمان]] در برابر [[زمین]] [[اراده]] شده، هردو به صورت مفرد آمده‌اند: {{متن قرآن|فَوَرَبِّ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ مَا أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ}}<ref>«پس، سوگند به پروردگار آسمان و زمین که این (سخن) به همان گونه که سخن می‌گویید راستین است» سوره ذاریات، آیه ۲۳.</ref><ref>التحقیق، ج ۵، ص ۲۲۰، "سمو".</ref> افزون بر "سماء" واژه‌های {{متن قرآن|سَبْعًا شِدَادًا}}<ref>«هفت آسمان پابرجا بنا کردیم» سوره نبأ، آیه ۱۲.</ref>، {{متن قرآن|سَبْعَ طَرَائِقَ }}<ref>«هفت راه (آسمانی)» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref> که مقصود از آن، آسمان‌های هفت‌گانه است <ref> قرطبی، ج ۱۲، ص ۷۵، ج ۱۹، ص ۱۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَالسَّقْفِ الْمَرْفُوعِ}}<ref>«و به بام برافراشته (آسمان)،» سوره طور، آیه ۵.</ref> به معنای آسمانند.


در [[قرآن]]، [[روایات]] و [[فرهنگ اسلامی]]، [[آسمان]] دارای جای‌گاه بلند و پراهمّیّتی است و در روایات و اشعار، اشیا و امور ارزش‌مند به آن [[تشبیه]] شده است. نظام‌شگفت‌انگیزآسمان که هر جزء آن آیتی از [[آیات]] الهی‌است، با گذشت میلیون‌هاسال‌بدون کم‌ترین [[انحراف]] ودگرگونی‌ادامه داردوبا [[پیشرفت علم]]، هر [[روز]] پرده از این [[نظام]] شگفت‌آور کنار رفته، اسرار آن آشکار می‌شود و خداوند در آیاتی چند به آسمان [[سوگند]] یاد می‌کند {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ}}<ref>«سوگند به آسمان آراسته به راه‌های ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.</ref> که این سوگند به سبب [[شرف]] و [[نورانیّت]] آن است.<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۷، ص ۱۰۰.</ref> آسمان [[معنوی]] جای‌گاه و [[معبد]] [[فرشتگان]]، محل صدور [[احکام]] و [[اوامر الهی]] و [[الواح]] و مقدّرات است و نامه‌های [[اعمال]] به آنجا می‌رود.<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۱۳۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
در [[قرآن]]، [[روایات]] و [[فرهنگ اسلامی]]، [[آسمان]] دارای جای‌گاه بلند و پراهمّیّتی است و در روایات و اشعار، اشیا و امور ارزش‌مند به آن [[تشبیه]] شده است. نظام‌شگفت‌انگیزآسمان که هر جزء آن آیتی از [[آیات]] الهی‌است، با گذشت میلیون‌هاسال‌بدون کم‌ترین [[انحراف]] ودگرگونی‌ادامه داردوبا [[پیشرفت علم]]، هر [[روز]] پرده از این [[نظام]] شگفت‌آور کنار رفته، اسرار آن آشکار می‌شود و خداوند در آیاتی چند به آسمان [[سوگند]] یاد می‌کند {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ}}<ref>«سوگند به آسمان آراسته به راه‌های ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.</ref> که این سوگند به سبب [[شرف]] و [[نورانیّت]] آن است.<ref>تفسیر ملاصدرا، ج ۷، ص ۱۰۰.</ref> آسمان [[معنوی]] جای‌گاه و [[معبد]] [[فرشتگان]]، محل صدور [[احکام]] و [[اوامر الهی]] و [[الواح]] و مقدّرات است و نامه‌های [[اعمال]] به آنجا می‌رود.<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۱۳۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 228-230.</ref>


== [[آفرینش]] [[آسمان]] ==
== [[آفرینش]] [[آسمان]] ==
خط ۱۳۳: خط ۱۲۶:
## مقصود از "رتق"، [[وحدت]] [[حقیقت]] وجود واحد بسیط، و مقصود از "فتق"، تفصیل آن به صورت آسمان، [[زمین]]، [[عقل]]، نفس و... است.<ref>الحکمه‌المتعالیه، ج ۶، ص ۱۱۷.</ref> طبق این قول، رتق و فتق طولی خواهند بود و بر این اساس تحقّق مرحله فتق مستلزم از بین رفتن مرحله رتق نیست؛ چنان‌که خود این قول نیز در طول اقوال پیشین بوده و با هر یک از آنها قابل جمع است.
## مقصود از "رتق"، [[وحدت]] [[حقیقت]] وجود واحد بسیط، و مقصود از "فتق"، تفصیل آن به صورت آسمان، [[زمین]]، [[عقل]]، نفس و... است.<ref>الحکمه‌المتعالیه، ج ۶، ص ۱۱۷.</ref> طبق این قول، رتق و فتق طولی خواهند بود و بر این اساس تحقّق مرحله فتق مستلزم از بین رفتن مرحله رتق نیست؛ چنان‌که خود این قول نیز در طول اقوال پیشین بوده و با هر یک از آنها قابل جمع است.


[[تورات]] نیز درباره [[آغاز آفرینش]] آسمان‌ها عباراتی دارد که رتق و فتق آسمان‌ها به [[اجمال]] از آن برداشت می‌شود: و [[خداوند]] گفت: فلکی باشد در میان آب‌ها و آب‌ها را از آب‌ها جدا کند و [[خدا]] [[فلک]] را بساخت و آب‌های زیر فلک را از آب‌های بالای فلک جدا کرد و چنین شد.<ref> کتاب مقدّس، پیدایش ۱: ۶. </ref> نویسنده التمهید بر آن است که در [[سفر]] پیدایش تورات این عبارت بوده: خداوند، جوهری را آفرید؛ آن‌گاه با دیده [[هیبت]] به آن نگریست و ماء شد و آسمان‌ها و زمین را از آن آفرید و میانشان جدایی افکند؛ ولی این عبارت از [[تورات]] حذف شده است<ref> التمهید، ج ۶، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[تورات]] نیز درباره [[آغاز آفرینش]] آسمان‌ها عباراتی دارد که رتق و فتق آسمان‌ها به [[اجمال]] از آن برداشت می‌شود: و [[خداوند]] گفت: فلکی باشد در میان آب‌ها و آب‌ها را از آب‌ها جدا کند و [[خدا]] [[فلک]] را بساخت و آب‌های زیر فلک را از آب‌های بالای فلک جدا کرد و چنین شد.<ref> کتاب مقدّس، پیدایش ۱: ۶. </ref> نویسنده التمهید بر آن است که در [[سفر]] پیدایش تورات این عبارت بوده: خداوند، جوهری را آفرید؛ آن‌گاه با دیده [[هیبت]] به آن نگریست و ماء شد و آسمان‌ها و زمین را از آن آفرید و میانشان جدایی افکند؛ ولی این عبارت از [[تورات]] حذف شده است<ref> التمهید، ج ۶، ص ۱۳۳.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 230-233.</ref>


== ترتیب [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] ==
== ترتیب [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] ==
خط ۱۴۰: خط ۱۳۳:
# دسته‌ای دیگر از جمله [[مجاهد]]، [[حسن بصری]] و ابن‌عبّاس با [[استدلال]] به [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا شما به کسی کفر می‌ورزید و برای او همتایانی می‌آورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است» سوره فصلت، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> آفرینش آسمان را پس از زمین می‌دانند.<ref> التحریروالتنویر، ج ۱، ص ۳۸۴.</ref>
# دسته‌ای دیگر از جمله [[مجاهد]]، [[حسن بصری]] و ابن‌عبّاس با [[استدلال]] به [[آیه]] {{متن قرآن|هُوَ الَّذِي خَلَقَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ فَسَوَّاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَهُوَ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ}}<ref>«اوست که همه آنچه را در زمین است برای شما آفرید آنگاه به (آفرینش) آسمان (ها) رو آورد و آنها را (در) هفت آسمان، سامان داد و او به هر چیزی داناست» سوره بقره، آیه ۲۹.</ref> و {{متن قرآن|قُلْ أَئِنَّكُمْ لَتَكْفُرُونَ بِالَّذِي خَلَقَ الْأَرْضَ فِي يَوْمَيْنِ وَتَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَادًا ذَلِكَ رَبُّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«بگو آیا شما به کسی کفر می‌ورزید و برای او همتایانی می‌آورید که زمین را دو روزه آفریده است؟ او پروردگار جهانیان است» سوره فصلت، آیه ۹.</ref>، {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> آفرینش آسمان را پس از زمین می‌دانند.<ref> التحریروالتنویر، ج ۱، ص ۳۸۴.</ref>
# برخی، [[تعارض]] میان آیه [[سوره فصلت]] و آیات سوره نازعات را این گونه برطرف می‌کنند: آسمان‌ها پس از مرحله "دخان" دو بنا داشته‌اند: بنای اوّل، همان است که در این آیات آمده: {{متن قرآن|رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا }}<ref>«بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید و شبش را تیره کرد و روزش را برآورد» سوره نازعات، آیه ۲۸-۲۹.</ref> و بنای دوم، هفت‌گانه کردن آن بوده؛ پس آیات سوره نازعات، بنای اوّل را بیان می‌کند؛ زیرا هفت‌گانه کردن در آنها نیامده و آیات سوره فصلت، هر دو بنا را بیان می‌کند: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد» سوره فصلت، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. و گسترش زمین (دَحوالأرض) و اخراج آب و چراگاه و ارساء کوه‌ها در زمین، در فاصله دو بنای [[آسمان]] صورت گرفته است.<ref>الفرقان، ج ۲۴ و ۲۵، ص ۲۶.</ref>
# برخی، [[تعارض]] میان آیه [[سوره فصلت]] و آیات سوره نازعات را این گونه برطرف می‌کنند: آسمان‌ها پس از مرحله "دخان" دو بنا داشته‌اند: بنای اوّل، همان است که در این آیات آمده: {{متن قرآن|رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا }}<ref>«بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید و شبش را تیره کرد و روزش را برآورد» سوره نازعات، آیه ۲۸-۲۹.</ref> و بنای دوم، هفت‌گانه کردن آن بوده؛ پس آیات سوره نازعات، بنای اوّل را بیان می‌کند؛ زیرا هفت‌گانه کردن در آنها نیامده و آیات سوره فصلت، هر دو بنا را بیان می‌کند: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد» سوره فصلت، آیه ۱۱-۱۲.</ref>. و گسترش زمین (دَحوالأرض) و اخراج آب و چراگاه و ارساء کوه‌ها در زمین، در فاصله دو بنای [[آسمان]] صورت گرفته است.<ref>الفرقان، ج ۲۴ و ۲۵، ص ۲۶.</ref>
# گروهی از [[مفسّران]] از جمله [[طبرسی]]، میان دو دسته [[آیات]] مزبور چنین جمع کرده‌اند: [[خداوند]] جِرم [[زمین]] را پیش از آسمان [[خلق]] کرد؛ ولی آن را گسترش نداد؛ سپس آسمان را آفرید و پس از آن زمین را گسترانید: {{متن قرآن|وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا}}<ref>«و پس از آن زمین را گسترانید،» سوره نازعات، آیه ۳۰.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۹. </ref> بوکای، با بررسی آیات به این نتیجه می‌رسد که [[قرآن]]، ترتیبی را در [[آفرینش آسمان]] و زمین بیان نکرده و کاربرد واژه‌های "واو" "ثمّ" و "بعد" هنگام بیان آفرینش آسمان و زمین، فقط برای [[ارتباط]] [[کلام]] و جمله‌ها است.<ref>مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص ۱۹۵.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# گروهی از [[مفسّران]] از جمله [[طبرسی]]، میان دو دسته [[آیات]] مزبور چنین جمع کرده‌اند: [[خداوند]] جِرم [[زمین]] را پیش از آسمان [[خلق]] کرد؛ ولی آن را گسترش نداد؛ سپس آسمان را آفرید و پس از آن زمین را گسترانید: {{متن قرآن|وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا}}<ref>«و پس از آن زمین را گسترانید،» سوره نازعات، آیه ۳۰.</ref><ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۶۵۹. </ref> بوکای، با بررسی آیات به این نتیجه می‌رسد که [[قرآن]]، ترتیبی را در [[آفرینش آسمان]] و زمین بیان نکرده و کاربرد واژه‌های "واو" "ثمّ" و "بعد" هنگام بیان آفرینش آسمان و زمین، فقط برای [[ارتباط]] [[کلام]] و جمله‌ها است.<ref>مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص ۱۹۵.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص233-235.</ref>


== مدت آفرینش آسمان ها ==
== مدت آفرینش آسمان‌ها ==
در هفت [[آیه]]، مدّت [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و زمین و آن‌چه در آنها قرار دارد ([[جهان]] آفرینش [[مادّی]]) شش [[روز]] بیان شده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ}}<ref>«و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ ماندگی به ما نرسید» سوره ق، آیه ۳۸.</ref> و در یک آیه، مدّت آفرینش آسمان‌ها، دو روز بیان شده: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> بیش‌تر مفسّران برآنند که مقصود از [[یوم]] در آیه، روز معمولی نیست؛ زیرا روز معمولی با حرکت وضعی زمین به دور خود و تابش [[نور]] [[خورشید]] بر آن پدید می‌آید؛ حال آنکه پیش از آفرینش [[زمین]] و خورشید، روز و شبی نبود؛<ref> الکشّاف، ج۳، ص۲۸۸؛ المیزان، ج۱۷، ص ۳۶۲؛ قرطبی، ج۷، ص۱۴۰.</ref> بنابراین، روز به معنای مرحله‌ای از وجود آفرینش است؛ یعنی خداوند، آسمان‌ها و زمین (مجموعه آفرینش) را در شش دوره، و آسمان‌ها را در دو دوره آن آفرید.
در هفت [[آیه]]، مدّت [[آفرینش]] [[آسمان‌ها]] و زمین و آن‌چه در آنها قرار دارد ([[جهان]] آفرینش [[مادّی]]) شش [[روز]] بیان شده است: {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَمَا مَسَّنَا مِنْ لُغُوبٍ}}<ref>«و ما آسمان‌ها و زمین و آنچه را میان آنهاست در شش روز آفریدیم و هیچ ماندگی به ما نرسید» سوره ق، آیه ۳۸.</ref> و در یک آیه، مدّت آفرینش آسمان‌ها، دو روز بیان شده: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref>، {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> بیش‌تر مفسّران برآنند که مقصود از [[یوم]] در آیه، روز معمولی نیست؛ زیرا روز معمولی با حرکت وضعی زمین به دور خود و تابش [[نور]] [[خورشید]] بر آن پدید می‌آید؛ حال آنکه پیش از آفرینش [[زمین]] و خورشید، روز و شبی نبود؛<ref> الکشّاف، ج۳، ص۲۸۸؛ المیزان، ج۱۷، ص ۳۶۲؛ قرطبی، ج۷، ص۱۴۰.</ref> بنابراین، روز به معنای مرحله‌ای از وجود آفرینش است؛ یعنی خداوند، آسمان‌ها و زمین (مجموعه آفرینش) را در شش دوره، و آسمان‌ها را در دو دوره آن آفرید.


اطلاق "یوم" بر مرحله‌ای که در آن حادثه‌ای رخ داده، بسیار به کار رفته؛ از جمله در آیه {{متن قرآن|وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ}}<ref>«ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) می‌گردانیم» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref> و {{متن قرآن|فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشته‌اند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۱۰۲.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۵.</ref>  
اطلاق "یوم" بر مرحله‌ای که در آن حادثه‌ای رخ داده، بسیار به کار رفته؛ از جمله در آیه {{متن قرآن|وَتِلْكَ الْأَيَّامُ نُدَاوِلُهَا بَيْنَ النَّاسِ}}<ref>«ما این روزگاران را میان مردم (دست به دست) می‌گردانیم» سوره آل عمران، آیه ۱۴۰.</ref> و {{متن قرآن|فَهَلْ يَنْتَظِرُونَ إِلَّا مِثْلَ أَيَّامِ الَّذِينَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِهِمْ قُلْ فَانْتَظِرُوا إِنِّي مَعَكُمْ مِنَ الْمُنْتَظِرِينَ}}<ref>«پس آیا چشم به راه روزگاری جز همانند روزگاران کسانی هستند که پیش از آنان، در گذشته‌اند؟ بگو: چشم به راه دارید که من (نیز) با شما از چشم به راه دارندگانم» سوره یونس، آیه ۱۰۲.</ref><ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۲ ـ ۳۶۵.</ref>  


[[رشید رضا]] "[[یوم]]" را به معنای مرحله دانسته، می‌گوید: یعنی در شش [[زمان]] (مرحله) که در هر مرحله یک شکل [[آفرینش]] کامل شده؛ گرچه ممکن است مدّت آن هزاران سال از روزهای [[زمین]] باشد.<ref>المنار، ج ۱۱، ص ۲۹۵.</ref> [[کیهان]] شناسان به مراحل شش‌گانه اشاره‌ای نمی‌کنند؛ امّا به این موضوع که هر مرحله از پیدایش آفرینش، دوره‌ای طولانی بوده، [[اذعان]] دارند؛<ref>مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص ۱۹۲.</ref> از این رو احتمال این که مقصود، همین شش [[روز]] هفته باشد که از یک‌شنبه آغاز و به [[جمعه]] ختم شده، از دلیل [[استواری]] برخوردار نیست؛ هم‌چنین نظر [[مجاهد]] که جمعه را به این نام خوانده است؛ زیرا همه موجودات در آفرینش، در آن روز برای [[خدا]] جمع شدند<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۶۵۹. </ref>. [[صدرالمتألهین]]، یوم را روزهای [[ربوبی]] می‌داند که هر روز آن هزار سالِ [[دنیا]] است<ref> تفسیر ملاصدرا، ج ۶، ص ۲۸ ـ ۳۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[رشید رضا]] "[[یوم]]" را به معنای مرحله دانسته، می‌گوید: یعنی در شش [[زمان]] (مرحله) که در هر مرحله یک شکل [[آفرینش]] کامل شده؛ گرچه ممکن است مدّت آن هزاران سال از روزهای [[زمین]] باشد.<ref>المنار، ج ۱۱، ص ۲۹۵.</ref> [[کیهان]] شناسان به مراحل شش‌گانه اشاره‌ای نمی‌کنند؛ امّا به این موضوع که هر مرحله از پیدایش آفرینش، دوره‌ای طولانی بوده، [[اذعان]] دارند؛<ref>مقایسه‌ای میان تورات، انجیل، قرآن و علم، ص ۱۹۲.</ref> از این رو احتمال این که مقصود، همین شش [[روز]] هفته باشد که از یک‌شنبه آغاز و به [[جمعه]] ختم شده، از دلیل [[استواری]] برخوردار نیست؛ هم‌چنین نظر [[مجاهد]] که جمعه را به این نام خوانده است؛ زیرا همه موجودات در آفرینش، در آن روز برای [[خدا]] جمع شدند<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص ۶۵۹. </ref>. [[صدرالمتألهین]]، یوم را روزهای [[ربوبی]] می‌داند که هر روز آن هزار سالِ [[دنیا]] است<ref> تفسیر ملاصدرا، ج ۶، ص ۲۸ ـ ۳۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 235.</ref>


== [[عظمت]] [[آفرینش]] آسمان‌ها ==
== [[عظمت]] [[آفرینش]] آسمان‌ها ==
درچند [[آیه]]، بر عظمت‌ و [[شگفتی]] آفرینش [[آسمان‌ها]] تصریح شده، و آن را از [[آفرینش انسان]] (باتمام پیچیدگی آن) دشوارتر و مهم‌تر دانسته است: {{متن قرآن|لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«به یقین آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره غافر، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن| أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا}}<ref>«آیا آفرینش شما سخت‌تر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید» سوره نازعات، آیه ۲۷-۲۸.</ref> چنان که در روایتی، [[زمین]] و موجودات آن در برابر [[آسمان]] اوّل به حلقه‌ای در بیابان [[تشبیه]] شده است. <ref>بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۸۳. </ref> [[بشر]] تاکنون درباره بزرگی، گستردگی و پیچیدگی آسمان‌ها و کرات، بسیار تحقیق و تفحّص کرده و کتاب‌های فراوانی نوشته؛ ولی یافته‌ها و دانسته‌های او در مقایسه با نادانسته‌هایش اندک است. در این‌باره می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: [[آفرینش]] آغازین آسمان‌ها، وسعت و گسترش آنها که آسمان دنیا (همه ثوابت و سیّارات که ما می‌بینیم) یکی از آنها است و شمار [[ستارگان]] که با چشم عادی، هفت‌هزار و با تلسکوپ [[قوی]]، دو هزار میلیون و پس از [[کشف]] کهکشان‌ها ده‌ هزار میلیارد گفته شده است،<ref>دانش عصر فضا، ص ۷۱.</ref> فاصله آنان با یک‌دیگر که سال نوری مقیاس اندازه‌گیری آن است، وزن و حجم هر یک و وجود نیروی [[جاذبه]] که هر کدام را در مدار معیّنی نگه داشته و [[نظم]] دقیق در حرکت آنها.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
درچند [[آیه]]، بر عظمت‌ و [[شگفتی]] آفرینش [[آسمان‌ها]] تصریح شده، و آن را از [[آفرینش انسان]] (باتمام پیچیدگی آن) دشوارتر و مهم‌تر دانسته است: {{متن قرآن|لَخَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ أَكْبَرُ مِنْ خَلْقِ النَّاسِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«به یقین آفرینش آسمان‌ها و زمین بزرگ‌تر از آفرینش مردم است اما بیشتر مردم نمی‌دانند» سوره غافر، آیه ۵۷.</ref>، {{متن قرآن| أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا}}<ref>«آیا آفرینش شما سخت‌تر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید» سوره نازعات، آیه ۲۷-۲۸.</ref> چنان که در روایتی، [[زمین]] و موجودات آن در برابر [[آسمان]] اوّل به حلقه‌ای در بیابان [[تشبیه]] شده است. <ref>بحارالانوار، ج ۵۷، ص ۸۳. </ref> [[بشر]] تاکنون درباره بزرگی، گستردگی و پیچیدگی آسمان‌ها و کرات، بسیار تحقیق و تفحّص کرده و کتاب‌های فراوانی نوشته؛ ولی یافته‌ها و دانسته‌های او در مقایسه با نادانسته‌هایش اندک است. در این‌باره می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: [[آفرینش]] آغازین آسمان‌ها، وسعت و گسترش آنها که آسمان دنیا (همه ثوابت و سیّارات که ما می‌بینیم) یکی از آنها است و شمار [[ستارگان]] که با چشم عادی، هفت‌هزار و با تلسکوپ [[قوی]]، دو هزار میلیون و پس از [[کشف]] کهکشان‌ها ده‌ هزار میلیارد گفته شده است،<ref>دانش عصر فضا، ص ۷۱.</ref> فاصله آنان با یک‌دیگر که سال نوری مقیاس اندازه‌گیری آن است، وزن و حجم هر یک و وجود نیروی [[جاذبه]] که هر کدام را در مدار معیّنی نگه داشته و [[نظم]] دقیق در حرکت آنها.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 235-236.</ref>


== تداوم ثبوت [[آسمان‌ها]] به [[امر خداوند]] ==
== تداوم ثبوت [[آسمان‌ها]] به [[امر خداوند]] ==
[[قیام]] آسمان‌ها به امر خداوند از [[آیات الهی]] است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که آسمان و زمین به فرمان او استوارند سپس در آن هنگام که شما را به خواندنی (یگانه) از زمین فرا می‌خواند ناگهان (از گورها) بیرون می‌آیید» سوره روم، آیه ۲۵.</ref> مقصود از قیام [[آسمان]] و [[زمین]] به امر خداوند، ثبوت آن دو بر حالاتی چون حرکت و [[سکون]] و [[تغییر]] و [[ثبات]] است. <ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۱۶۸.</ref> تعبیر به امر در این [[آیه]]، به نهایت [[قدرت پروردگار]] اشاره دارد که برای ادامه [[حیات]] و نظم این [[جهان]] پهناور، فقط یک [[فرمان]] او کافی است <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۴۰۲.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[قیام]] آسمان‌ها به امر خداوند از [[آیات الهی]] است: {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ تَقُومَ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ بِأَمْرِهِ ثُمَّ إِذَا دَعَاكُمْ دَعْوَةً مِنَ الْأَرْضِ إِذَا أَنْتُمْ تَخْرُجُونَ}}<ref>«و از نشانه‌های او این است که آسمان و زمین به فرمان او استوارند سپس در آن هنگام که شما را به خواندنی (یگانه) از زمین فرا می‌خواند ناگهان (از گورها) بیرون می‌آیید» سوره روم، آیه ۲۵.</ref> مقصود از قیام [[آسمان]] و [[زمین]] به امر خداوند، ثبوت آن دو بر حالاتی چون حرکت و [[سکون]] و [[تغییر]] و [[ثبات]] است. <ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۱۶۸.</ref> تعبیر به امر در این [[آیه]]، به نهایت [[قدرت پروردگار]] اشاره دارد که برای ادامه [[حیات]] و نظم این [[جهان]] پهناور، فقط یک [[فرمان]] او کافی است <ref>نمونه، ج ۱۶، ص ۴۰۲.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، 236.</ref>


== [[حقانیت]] [[آفرینش]] آسمان‌ها ==
== [[حقانیت]] [[آفرینش]] آسمان‌ها ==
در [[آیات]] فراوانی از حقانیّتِ [[خلقت]] آسمان‌ها یاد شده: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بی‌درنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.</ref> راغب برای واژه "[[حق]]" کاربردهای گوناگونی از جمله هدف‌داری و حکیمانه بودن را گفته است. <ref>مفردات، ص ۲۴۶، "حق".</ref>
در [[آیات]] فراوانی از حقانیّتِ [[خلقت]] آسمان‌ها یاد شده: {{متن قرآن|وَهُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ بِالْحَقِّ وَيَوْمَ يَقُولُ كُنْ فَيَكُونُ قَوْلُهُ الْحَقُّ وَلَهُ الْمُلْكُ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ عَالِمُ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ وَهُوَ الْحَكِيمُ الْخَبِيرُ}}<ref>«و اوست آن کس که آسمان‌ها و زمین را به درستی آفرید و روزی که فرماید: باش! بی‌درنگ خواهد بود، گفتار او راستین است و روزی که در «صور» دمند فرمانفرمایی از آن اوست؛ دانای نهان و آشکار است و او فرزانه آگاه است» سوره انعام، آیه ۷۳.</ref> راغب برای واژه "[[حق]]" کاربردهای گوناگونی از جمله هدف‌داری و حکیمانه بودن را گفته است. <ref>مفردات، ص ۲۴۶، "حق".</ref>


در برخی آیات به بازیچه نبودن [[آفرینش]] آسمان‌ها: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ}}<ref>«و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.</ref> و [[باطل]] نبودن آن تصریح شده است: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ}}<ref>«و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم؛ این پندار کافران است پس وای از آتش (دوزخ) بر کافران!» سوره ص، آیه ۲۷.</ref> منظور از باطل نبودن آن است که از روی [[مصلحت]] و غایتِ درست، پدید آمده‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۹۱۰ و ج ۸، ص ۷۳۷.</ref> [[غایت]] آسمان‌ها مانند همه موجودات دیگر، بازگشت آنها به سوی [[خدا]] است<ref> المیزان، ج ۷، ص ۱۴۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
در برخی آیات به بازیچه نبودن [[آفرینش]] آسمان‌ها: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا لَاعِبِينَ}}<ref>«و آسمان و زمین و آنچه را میان آنها ست به بازیچه نیافریده‌ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۶.</ref> و [[باطل]] نبودن آن تصریح شده است: {{متن قرآن|وَمَا خَلَقْنَا السَّمَاءَ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا بَاطِلًا ذَلِكَ ظَنُّ الَّذِينَ كَفَرُوا فَوَيْلٌ لِلَّذِينَ كَفَرُوا مِنَ النَّارِ}}<ref>«و ما آسمان و زمین و آنچه را میان آنهاست بیهوده نیافریدیم؛ این پندار کافران است پس وای از آتش (دوزخ) بر کافران!» سوره ص، آیه ۲۷.</ref> منظور از باطل نبودن آن است که از روی [[مصلحت]] و غایتِ درست، پدید آمده‌اند.<ref>مجمع‌البیان، ج ۲، ص ۹۱۰ و ج ۸، ص ۷۳۷.</ref> [[غایت]] آسمان‌ها مانند همه موجودات دیگر، بازگشت آنها به سوی [[خدا]] است<ref> المیزان، ج ۷، ص ۱۴۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 236.</ref>


== آسمان‌ها مخلوق، [[ملک]] و [[میراث]] [[خداوند]] ==
== آسمان‌ها مخلوق، [[ملک]] و [[میراث]] [[خداوند]] ==
خط ۱۶۸: خط ۱۶۱:
#{{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و آسمان را با دست‌هایی (توانا) بنا نهادیم و بی‌گمان ما (آن را) گسترنده‌ایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> به گفته [[قتاده]]، مقصود [[آیه]] این است که ما [[آسمان]] را آفریدیم و با [[بهترین]] [[نظام]] برافراشتیم.<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۴۲.</ref> این تعبیرهای گوناگون، گرچه در اصلِ معنای ایجاد مشترکند، هریک افزون بر معنای اصلی، دارای بار [[معرفتی]] خاصّی نیز هست. از آن جهت که [[خداوند]] [[آفریدگار]] آسمان‌ها، به شمار می‌رود [[مالکیّت]] تام بر آسمان‌ها نیز فقط از آن او است<ref> مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۳۳.</ref>
#{{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و آسمان را با دست‌هایی (توانا) بنا نهادیم و بی‌گمان ما (آن را) گسترنده‌ایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> به گفته [[قتاده]]، مقصود [[آیه]] این است که ما [[آسمان]] را آفریدیم و با [[بهترین]] [[نظام]] برافراشتیم.<ref> مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۴۲.</ref> این تعبیرهای گوناگون، گرچه در اصلِ معنای ایجاد مشترکند، هریک افزون بر معنای اصلی، دارای بار [[معرفتی]] خاصّی نیز هست. از آن جهت که [[خداوند]] [[آفریدگار]] آسمان‌ها، به شمار می‌رود [[مالکیّت]] تام بر آسمان‌ها نیز فقط از آن او است<ref> مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۳۳.</ref>


و در [[آیات]] فراوانی چون: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ }}<ref>«و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین» سوره آل عمران، آیه ۱۸۹.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ }}<ref>«بی‌گمان فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است» سوره توبه، آیه ۱۱۶.</ref> به این مطلب تصریح شده است که مالکیّت آسمان‌ها به خداوند اختصاص دارد. خداوند افزون بر آن‌ که [[خالق]] و [[مالک]] آسمان‌ها است، [[وارث]] آنها نیز شمرده می‌شود: {{متن قرآن| وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«میراث آسمان و زمین از آن خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۸۰.</ref> اضافه {{متن قرآن|مِيرَاثُ}} به {{متن قرآن|السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}} در این آیه، [[بیانیّه]] است؛ یعنی آسمان‌ها و [[زمین]] با آن‌چه در آنها قرار دارد، میراث خداوند است. گویا مقصود از [[میراث]] بودن [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] این است: تمام انسان‌هایی که در [[دنیا]] بر اموالی [[مالکیّت]] اعتباری دارند، سرانجام فانی شده، آن [[اموال]] را از دست می‌دهند و فقط [[خداوند]] که [[مالک]] [[حقیقی]] آن اموال بوده و آنها را به [[انسان‌ها]] [[عطا]] کرده است، مالک آنها باقی خواهد ماند؛ چنان‌که ظاهر [[آیات]] [[قیامت]] مانند [[آیه]] {{متن قرآن|كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ}}<ref>«هر که روی آن (زمین) است از میان رفتنی است» سوره الرحمن، آیه ۲۶.</ref> بر آن دلالت دارند<ref> المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۳.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
و در [[آیات]] فراوانی چون: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ }}<ref>«و فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین» سوره آل عمران، آیه ۱۸۹.</ref> و {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ لَهُ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ }}<ref>«بی‌گمان فرمانفرمایی آسمان‌ها و زمین از آن خداوند است» سوره توبه، آیه ۱۱۶.</ref> به این مطلب تصریح شده است که مالکیّت آسمان‌ها به خداوند اختصاص دارد. خداوند افزون بر آن‌ که [[خالق]] و [[مالک]] آسمان‌ها است، [[وارث]] آنها نیز شمرده می‌شود: {{متن قرآن| وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«میراث آسمان و زمین از آن خداوند است» سوره آل عمران، آیه ۱۸۰.</ref> اضافه {{متن قرآن|مِيرَاثُ}} به {{متن قرآن|السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}} در این آیه، [[بیانیّه]] است؛ یعنی آسمان‌ها و [[زمین]] با آن‌چه در آنها قرار دارد، میراث خداوند است. گویا مقصود از [[میراث]] بودن [[آسمان‌ها]] و [[زمین]] این است: تمام انسان‌هایی که در [[دنیا]] بر اموالی [[مالکیّت]] اعتباری دارند، سرانجام فانی شده، آن [[اموال]] را از دست می‌دهند و فقط [[خداوند]] که [[مالک]] [[حقیقی]] آن اموال بوده و آنها را به [[انسان‌ها]] [[عطا]] کرده است، مالک آنها باقی خواهد ماند؛ چنان‌که ظاهر [[آیات]] [[قیامت]] مانند [[آیه]] {{متن قرآن|كُلُّ مَنْ عَلَيْهَا فَانٍ}}<ref>«هر که روی آن (زمین) است از میان رفتنی است» سوره الرحمن، آیه ۲۶.</ref> بر آن دلالت دارند<ref> المیزان، ج ۱۹، ص ۱۵۳.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص236-237 .</ref>


== شمار آسمان‌ها ==
== شمار آسمان‌ها ==
خط ۱۷۷: خط ۱۷۰:
# همه‌آسمان‌های‌هفت‌گانه، [[مخلوقات]] [[جسمانی]]، و هفت طبقه بر روی هم هستند و نزدیک‌ترین آنها به ما، جهان ثوابت و سیارات (آسمان دنیا) است.
# همه‌آسمان‌های‌هفت‌گانه، [[مخلوقات]] [[جسمانی]]، و هفت طبقه بر روی هم هستند و نزدیک‌ترین آنها به ما، جهان ثوابت و سیارات (آسمان دنیا) است.
# مقصود ازسماوات سبع، اجرام آسمانی یا خصوص بعضی از آنها، مانند [[خورشید و ماه]] نیست.
# مقصود ازسماوات سبع، اجرام آسمانی یا خصوص بعضی از آنها، مانند [[خورشید و ماه]] نیست.
# مواردی از آیات و [[روایات]] که به جای‌گاه [[ملائکه]] بودن آسمان‌ها یا اینکه آسمان درهایی دارد که به روی [[کافران]] باز نمی‌شود و اینکه اشیا و [[روزی‌ها]] از آنجا نازل می‌شوند و مانند این امور اشاره دارد، کاشف از آن است که این اموربه‌آسمان‌های هفت‌گانه، نوعی‌ تعلّق دارند که مانند تعلّق اجسام به جای‌گاه جسمانیشان نیست؛ زیرا امور یاد شده همگی غیر جسمانی هستند؛ پس روشن می‌شود برای [[فرشتگان]]، [[عوالم]] هفت‌گانه ملکوتیه‌ای وجود دارد که آنها جسمانی نیستند. این عوالم در آیات و روایات، آسمان‌های هفت‌گانه نامیده شده و [[خواص]] و آثار آنها به‌ظاهر آسمان‌های جسمانی نسبت داده شده است تا [[فهم]] مخاطبان معمول به آن برسد<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۹ و ۳۷۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# مواردی از آیات و [[روایات]] که به جای‌گاه [[ملائکه]] بودن آسمان‌ها یا اینکه آسمان درهایی دارد که به روی [[کافران]] باز نمی‌شود و اینکه اشیا و [[روزی‌ها]] از آنجا نازل می‌شوند و مانند این امور اشاره دارد، کاشف از آن است که این اموربه‌آسمان‌های هفت‌گانه، نوعی‌ تعلّق دارند که مانند تعلّق اجسام به جای‌گاه جسمانیشان نیست؛ زیرا امور یاد شده همگی غیر جسمانی هستند؛ پس روشن می‌شود برای [[فرشتگان]]، [[عوالم]] هفت‌گانه ملکوتیه‌ای وجود دارد که آنها جسمانی نیستند. این عوالم در آیات و روایات، آسمان‌های هفت‌گانه نامیده شده و [[خواص]] و آثار آنها به‌ظاهر آسمان‌های جسمانی نسبت داده شده است تا [[فهم]] مخاطبان معمول به آن برسد<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۹ و ۳۷۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 237-240.</ref>


== گسترش آسمان‌ها ==
== گسترش آسمان‌ها ==
در صورتی که عبارت {{متن قرآن|وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و آسمان را با دست‌هایی (توانا) بنا نهادیم و بی‌گمان ما (آن را) گسترنده‌ایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> جمله مستأنفه باشد، به گسترش آسمان‌ها اشاره دارد. در اینکه مقصود از توسعه آسمان‌ها چیست، آرای گوناگونی بیان شده است. از ابن‌عبّاس نقل شده که یعنی ما [[توانایی]] آفرینش پدیده‌ای بزرگ‌تر از آسمان‌ها یا توسعه در آفرینش را داریم.<ref>مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۴۲.</ref> به نظر برخی، [[خداوند]] در این آیه، [[عظمت]] [[آفرینش]] آنها را گوشزد کرده؛ یعنی [[آسمان]] به قدری بزرگ است که [[زمین]] و فضای اطراف آن در برابرش، چون حلقه‌ای در کویر است؛<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۲۲۷.</ref> امّا این [[تفسیرها]] با صریح [[آیه]] ناسازگار است؛ زیرا کلمه {{متن قرآن|لَمُوسِعُونَ}} بر فعلیّت و ادامه توسعه دلالت دارد و نه صِرف مقدور بودنش برای [[خداوند]]؛<ref>التمهید، ج ۶، ص ۱۱۱.</ref> ازاین‌رو برخی مفسّرانِ متأخّر، آیه را با توجّه به کشفیّات کیهان‌شناسی [[تفسیر]] کرده و گفته‌اند: به نظر [[دانشمندان]]، همه [[جهان]] در آغاز، یک قطعه بوده است؛ سپس انفجاری رخ داده و کرات و کهکشان‌ها پدید آمده‌اند و همواره در حال دورشدن از مرکز اصلی خود هستند و این [[تغییر]]، تحوّل و [[تکامل]]، میلیون‌ها سال طول کشیده است و هم اکنون نیز ادامه دارد.<ref>الفرقان، ج ۲۶ و ۲۷، ص ۳۳۵؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۳۷۵.</ref> برخی نیز این نظر را یکی از احتمال‌ها، در [[تفسیر آیه]] مذکور دانسته‌اند.<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۸۱.</ref> آنیشتاین، سلیفر و هوبل از جمله کسانی‌اند که بر گسترش دائم آفرینش و کهکشان‌ها تأکید دارند.<ref> من علم الفلک القرآنی، ص ۳۳.</ref> هوبل می‌گوید: تمام سحابی‌ها جز پنج یا شش‌تای آنها که به ما نزدیک‌ترند، از ما دور می‌شوند و سرعت آنها متناسب با فاصله زمین است؛ یعنی ستاره‌ای که یک میلیون سال نوری فاصله دارد، در هر ثانیه ۲۵ کیلومتر از زمین دور می‌شود و آنکه دو میلیون سال نوری فاصله دارد، سرعتش دو برابر اوّلی است؛<ref>هیئت در مکتب اسلام، ص ۱۹۹.</ref> بنابراین، آیه در صدد بیان ادامه گسترش آسمان‌هااست؛ چنان‌ که ‌آیات {{متن قرآن| أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا }}<ref>«آیا آفرینش شما سخت‌تر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید» سوره نازعات، آیه ۲۷-۲۸.</ref> به برافراشتن سقف آسمان (وسعت آفرینش) تصریح دارد. و به سبب توسعه [[آسمان‌ها]]، با وجود [[ستارگان]] نورافشان؛ [[شب]]، تاریک و سیاه است<ref> من علم الفلک القرآنی، ص ۳۳ و ۳۴.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
در صورتی که عبارت {{متن قرآن|وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و آسمان را با دست‌هایی (توانا) بنا نهادیم و بی‌گمان ما (آن را) گسترنده‌ایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> جمله مستأنفه باشد، به گسترش آسمان‌ها اشاره دارد. در اینکه مقصود از توسعه آسمان‌ها چیست، آرای گوناگونی بیان شده است. از ابن‌عبّاس نقل شده که یعنی ما [[توانایی]] آفرینش پدیده‌ای بزرگ‌تر از آسمان‌ها یا توسعه در آفرینش را داریم.<ref>مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۴۲.</ref> به نظر برخی، [[خداوند]] در این آیه، [[عظمت]] [[آفرینش]] آنها را گوشزد کرده؛ یعنی [[آسمان]] به قدری بزرگ است که [[زمین]] و فضای اطراف آن در برابرش، چون حلقه‌ای در کویر است؛<ref> التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۲۲۷.</ref> امّا این [[تفسیرها]] با صریح [[آیه]] ناسازگار است؛ زیرا کلمه {{متن قرآن|لَمُوسِعُونَ}} بر فعلیّت و ادامه توسعه دلالت دارد و نه صِرف مقدور بودنش برای [[خداوند]]؛<ref>التمهید، ج ۶، ص ۱۱۱.</ref> ازاین‌رو برخی مفسّرانِ متأخّر، آیه را با توجّه به کشفیّات کیهان‌شناسی [[تفسیر]] کرده و گفته‌اند: به نظر [[دانشمندان]]، همه [[جهان]] در آغاز، یک قطعه بوده است؛ سپس انفجاری رخ داده و کرات و کهکشان‌ها پدید آمده‌اند و همواره در حال دورشدن از مرکز اصلی خود هستند و این [[تغییر]]، تحوّل و [[تکامل]]، میلیون‌ها سال طول کشیده است و هم اکنون نیز ادامه دارد.<ref>الفرقان، ج ۲۶ و ۲۷، ص ۳۳۵؛ نمونه، ج ۲۲، ص ۳۷۵.</ref> برخی نیز این نظر را یکی از احتمال‌ها، در [[تفسیر آیه]] مذکور دانسته‌اند.<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۸۱.</ref> آنیشتاین، سلیفر و هوبل از جمله کسانی‌اند که بر گسترش دائم آفرینش و کهکشان‌ها تأکید دارند.<ref> من علم الفلک القرآنی، ص ۳۳.</ref> هوبل می‌گوید: تمام سحابی‌ها جز پنج یا شش‌تای آنها که به ما نزدیک‌ترند، از ما دور می‌شوند و سرعت آنها متناسب با فاصله زمین است؛ یعنی ستاره‌ای که یک میلیون سال نوری فاصله دارد، در هر ثانیه ۲۵ کیلومتر از زمین دور می‌شود و آنکه دو میلیون سال نوری فاصله دارد، سرعتش دو برابر اوّلی است؛<ref>هیئت در مکتب اسلام، ص ۱۹۹.</ref> بنابراین، آیه در صدد بیان ادامه گسترش آسمان‌هااست؛ چنان‌ که ‌آیات {{متن قرآن| أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا }}<ref>«آیا آفرینش شما سخت‌تر است یا آسمان که آن را بنا نهاد؟ بام آن را برافراخت و آن را سامان بخشید» سوره نازعات، آیه ۲۷-۲۸.</ref> به برافراشتن سقف آسمان (وسعت آفرینش) تصریح دارد. و به سبب توسعه [[آسمان‌ها]]، با وجود [[ستارگان]] نورافشان؛ [[شب]]، تاریک و سیاه است<ref> من علم الفلک القرآنی، ص ۳۳ و ۳۴.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، 240-241.</ref>


== ویژگی‌های آسمان ==
== ویژگی‌های آسمان ==
خط ۱۹۱: خط ۱۸۴:
[[علامه طباطبایی]] {{متن قرآن|فَسَوَّاهَا}} را به معنای چینش منظّم و مرتب اجزای آسمان می‌داند؛ به گونه‌ای که هر جزئی براساس مقتضای [[حکمت]] در جای خود قرار گرفته است.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۹۰.</ref>
[[علامه طباطبایی]] {{متن قرآن|فَسَوَّاهَا}} را به معنای چینش منظّم و مرتب اجزای آسمان می‌داند؛ به گونه‌ای که هر جزئی براساس مقتضای [[حکمت]] در جای خود قرار گرفته است.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۱۹۰.</ref>


به گفته [[فخر رازی]]، درباره شکل آسمان دو نظر وجود داشته: گروهی آسمان را هم‌چون صفحه‌ای صاف و گسترده و جمعی آن را کروی و مدوّر می‌دانند. تعبیر {{متن قرآن| كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«هر یک در چرخه‌ای شناورند» سوره انبیاء، آیه ۳۳.</ref> نظر دوم را [[تأیید]] می‌کند؛<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۱۴۳.</ref> زیرا اگر کروی باشد، دارای [[فلک]] است. نیز گفته‌اند: [[خداوند]] [[آسمان]] را به شکل بنا، سقف و گنبدی [[استوار]] و بر افراشته برفراز زمین قرار داد و آن را با نیروی [[جاذبه]]، از [[سقوط]] [[حفظ]] کرد.<ref>روح‌المعانی، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۹؛ المنار، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> تعبیر "سقف" از آن رو است که [[ستارگان]] و کرات، چنان سراسر آسمان را پوشانده‌اند که به سقفی می‌مانند؛ هم‌چنین ممکن است به جوّ اطراف [[زمین]] اشاره باشد که مانند سقفی محکم آن را فرا گرفته، از آسیب شهاب ‌سنگ‌ها [[حفظ]] می‌کند<ref>نمونه، ج ۲۲، ص ۴۱۳.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
به گفته [[فخر رازی]]، درباره شکل آسمان دو نظر وجود داشته: گروهی آسمان را هم‌چون صفحه‌ای صاف و گسترده و جمعی آن را کروی و مدوّر می‌دانند. تعبیر {{متن قرآن| كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ}}<ref>«هر یک در چرخه‌ای شناورند» سوره انبیاء، آیه ۳۳.</ref> نظر دوم را [[تأیید]] می‌کند؛<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۵، ص ۱۴۳.</ref> زیرا اگر کروی باشد، دارای [[فلک]] است. نیز گفته‌اند: [[خداوند]] [[آسمان]] را به شکل بنا، سقف و گنبدی [[استوار]] و بر افراشته برفراز زمین قرار داد و آن را با نیروی [[جاذبه]]، از [[سقوط]] [[حفظ]] کرد.<ref>روح‌المعانی، مج ۱۰، ج ۱۷، ص ۵۹؛ المنار، ج ۱، ص ۱۸۷.</ref> تعبیر "سقف" از آن رو است که [[ستارگان]] و کرات، چنان سراسر آسمان را پوشانده‌اند که به سقفی می‌مانند؛ هم‌چنین ممکن است به جوّ اطراف [[زمین]] اشاره باشد که مانند سقفی محکم آن را فرا گرفته، از آسیب شهاب ‌سنگ‌ها [[حفظ]] می‌کند<ref>نمونه، ج ۲۲، ص ۴۱۳.</ref>


=== ذات حبک ===
=== ذات حبک ===
خط ۱۹۸: خط ۱۹۱:
این راه‌ها ممکن است بر اثر شکل‌های گوناگون توده‌های [[ستارگان]] و افلاک موجود بر صفحه آسمان یا بر اثر نقش‌ها و موج‌های ابرها پدید آمده باشد.<ref>التبیان، ج۹، ص۳۸۰؛ الکشّاف، ج۴، ص۳۹۶؛ روح‌المعانی، مج ۱۵، ج۲۷، ص ۴.</ref> از [[حسن بصری]] نقل شده: حبُک یعنی ستارگان فروزان آسمان.<ref>روح‌المعانی، مج ۱۵، ج ۲۷، ص ۴.</ref> ابن‌عبّاس، [[قتاده]]، [[عکرمه]] و [[مجاهد]] گفته‌اند: حبک یعنی [[استواری]]، محکمی و [[زیبایی]] [[آسمان]]<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۹۶؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۳۰.</ref>. [[سعید بن جبیر]] آن را به [[زینت]] و زیبایی [[تفسیر]] کرده است.<ref>روض‌الجنان، ج ۱۸، ص ۹۲.</ref>
این راه‌ها ممکن است بر اثر شکل‌های گوناگون توده‌های [[ستارگان]] و افلاک موجود بر صفحه آسمان یا بر اثر نقش‌ها و موج‌های ابرها پدید آمده باشد.<ref>التبیان، ج۹، ص۳۸۰؛ الکشّاف، ج۴، ص۳۹۶؛ روح‌المعانی، مج ۱۵، ج۲۷، ص ۴.</ref> از [[حسن بصری]] نقل شده: حبُک یعنی ستارگان فروزان آسمان.<ref>روح‌المعانی، مج ۱۵، ج ۲۷، ص ۴.</ref> ابن‌عبّاس، [[قتاده]]، [[عکرمه]] و [[مجاهد]] گفته‌اند: حبک یعنی [[استواری]]، محکمی و [[زیبایی]] [[آسمان]]<ref>الکشاف، ج ۴، ص ۳۹۶؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۲۳۰.</ref>. [[سعید بن جبیر]] آن را به [[زینت]] و زیبایی [[تفسیر]] کرده است.<ref>روض‌الجنان، ج ۱۸، ص ۹۲.</ref>


به نظر [[علامه طباطبایی]] "حُبُک" درباره آسمان اگربه معنای زینت و زیبایی باشد، با [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ}}<ref>«ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.</ref> [[تأیید]] می‌شود و اگر به معنای [[آفرینش]] [[استوار]] باشد، با آیه {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و آسمان را با دست‌هایی (توانا) بنا نهادیم و بی‌گمان ما (آن را) گسترنده‌ایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> تقویت می‌شود و اگر به معنای راه‌های گوناگون آسمان باشد، در آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و همانا ما بر فراز شما هفت راه (آسمانی) آفریده‌ایم و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref> بیان شده‌است واین معنا با جمله [[قسم]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ}}<ref>«سوگند به آسمان آراسته به راه‌های ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.</ref> و جواب آن {{متن قرآن|إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ}}<ref>«بی‌گمان شما در گفتاری گوناگونید» سوره ذاریات، آیه ۸.</ref> که در آن گوناگونی [[آرای مردم]] را باز می‌گوید، مناسب‌تر است.<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۶۶.</ref> از [[امام‌ رضا]] {{ع}} روایتی نقل شده که از آن استفاده می‌شود، حُبُک نیروی [[جاذبه]] میان آسمان و زمین است <ref>قمی، ج ۲، ص ۳۳۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
به نظر [[علامه طباطبایی]] "حُبُک" درباره آسمان اگربه معنای زینت و زیبایی باشد، با [[آیه]] {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ}}<ref>«ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.</ref> [[تأیید]] می‌شود و اگر به معنای [[آفرینش]] [[استوار]] باشد، با آیه {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ}}<ref>«و آسمان را با دست‌هایی (توانا) بنا نهادیم و بی‌گمان ما (آن را) گسترنده‌ایم» سوره ذاریات، آیه ۴۷.</ref> تقویت می‌شود و اگر به معنای راه‌های گوناگون آسمان باشد، در آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و همانا ما بر فراز شما هفت راه (آسمانی) آفریده‌ایم و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref> بیان شده‌است واین معنا با جمله [[قسم]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ}}<ref>«سوگند به آسمان آراسته به راه‌های ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.</ref> و جواب آن {{متن قرآن|إِنَّكُمْ لَفِي قَوْلٍ مُخْتَلِفٍ}}<ref>«بی‌گمان شما در گفتاری گوناگونید» سوره ذاریات، آیه ۸.</ref> که در آن گوناگونی [[آرای مردم]] را باز می‌گوید، مناسب‌تر است.<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۶۶.</ref> از [[امام‌ رضا]] {{ع}} روایتی نقل شده که از آن استفاده می‌شود، حُبُک نیروی [[جاذبه]] میان آسمان و زمین است <ref>قمی، ج ۲، ص ۳۳۶.</ref>


=== ذات رجع ===
=== ذات رجع ===
{{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ}}<ref>«و سوگند به آسمان باران‌زا» سوره طارق، آیه ۱۱.</ref> بیش‌تر [[مفسّران]]، "رجع" را به باران [[تفسیر]] کرده‌اند؛<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۱۶.</ref> زیرا به شکل بخار از دریا به آسمان می‌رود و دوباره از آنجا به [[زمین]] بازمی‌گردد. <ref>روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۷۸.</ref> [[مؤیّد]] این نظر، [[سیاق آیه]] بعدی است: {{متن قرآن|وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ}}<ref>«و به زمین برشکافته (از گیاه)» سوره طارق، آیه ۱۲.</ref> که با قسم به آسمان پر باران مناسب است. <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۳۷۲.</ref> برخی "رجع" را به حرکت، رفت و برگشت و جابه‌جایی [[ستارگان]]، [[خورشید و ماه]] تفسیر کرده‌اند <ref>روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۷۸؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۶۰.</ref> و [[قرطبی]] آن را به معنای نفع، نقل کرده است. [[فرشتگان]] را نیز رجع آسمان دانسته‌اند؛ چون به زمین می‌آیند و با [[اعمال]] [[بندگان]] به آسمان بازمی‌گردند<ref>قرطبی، ج ۲۰، ص ۸. </ref>.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
{{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ}}<ref>«و سوگند به آسمان باران‌زا» سوره طارق، آیه ۱۱.</ref> بیش‌تر [[مفسّران]]، "رجع" را به باران [[تفسیر]] کرده‌اند؛<ref>مجمع‌البیان، ج ۱۰، ص ۷۱۶.</ref> زیرا به شکل بخار از دریا به آسمان می‌رود و دوباره از آنجا به [[زمین]] بازمی‌گردد. <ref>روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۷۸.</ref> [[مؤیّد]] این نظر، [[سیاق آیه]] بعدی است: {{متن قرآن|وَالْأَرْضِ ذَاتِ الصَّدْعِ}}<ref>«و به زمین برشکافته (از گیاه)» سوره طارق، آیه ۱۲.</ref> که با قسم به آسمان پر باران مناسب است. <ref>نمونه، ج ۲۶، ص ۳۷۲.</ref> برخی "رجع" را به حرکت، رفت و برگشت و جابه‌جایی [[ستارگان]]، [[خورشید و ماه]] تفسیر کرده‌اند <ref>روح‌المعانی، مج ۱۶، ج ۳۰، ص ۱۷۸؛ المیزان، ج ۲۰، ص ۲۶۰.</ref> و [[قرطبی]] آن را به معنای نفع، نقل کرده است. [[فرشتگان]] را نیز رجع آسمان دانسته‌اند؛ چون به زمین می‌آیند و با [[اعمال]] [[بندگان]] به آسمان بازمی‌گردند<ref>قرطبی، ج ۲۰، ص ۸. </ref>


=== ذات بروج ===
=== ذات بروج ===
[[خداوند]]، در سه [[آیه]] تصریح کرده که در آسمان برج‌هایی را قرار داده است: {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref> و {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آنکه در آسمان برج‌هایی پدید آورد و در آن چراغی و ماهی درخشان نهاد» سوره فرقان، آیه ۶۱.</ref>. گفته‌اند: بروجِ [[آسمان‌ها]]، ستارگانند که مانند قصر در آسمان برافراشته‌اند.<ref> کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۶۰. </ref> جمعی، بروج را ستارگان مخصوص دانسته‌اند، نه همه ستارگان،<ref> پرتوی از قرآن، ج ۳، ص ۳۰۳.</ref> و گروهی، آن را بروج [[دوازده‌گانه]] شمرده‌اند که عبارتند از: حَمَل، ثور، جوزاء، سرطان، [[اسد]]، سُنبله، [[میزان]]، عقرب، قوس، جدی، دلو و [[حوت]]،<ref> الکشّاف، ج ۴، ص ۷۲۹؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref> و برخی آن را به منظومه شمسی تفسیر کرده‌اند؛<ref> قرطبی، ج ۱۰، ص ۸. </ref> ولی [[علامه طباطبایی]]، بروج را جایگاه ستارگان[[آسمان]] می‌داند و [[معتقد]] است که تفسیر آن به بروج دوازده‌گانه [[علم]] هیأت درست نیست.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۴۹.</ref> گویا مقصود وی از جایگاه [[ستارگان]]، کهکشان‌ها باشد؛ چنان‌که بروج [[آسمان]] را به کهکشان‌ها نیز [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>من علم الفلک القرآنی، ص ۴۳ و ۴۵.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[خداوند]]، در سه [[آیه]] تصریح کرده که در آسمان برج‌هایی را قرار داده است: {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ}}<ref>«سوگند به آسمان که باروها دارد،» سوره بروج، آیه ۱.</ref> و نیز {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref> و {{متن قرآن|تَبَارَكَ الَّذِي جَعَلَ فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَجَعَلَ فِيهَا سِرَاجًا وَقَمَرًا مُنِيرًا}}<ref>«بزرگوار است آنکه در آسمان برج‌هایی پدید آورد و در آن چراغی و ماهی درخشان نهاد» سوره فرقان، آیه ۶۱.</ref>. گفته‌اند: بروجِ [[آسمان‌ها]]، ستارگانند که مانند قصر در آسمان برافراشته‌اند.<ref> کشف‌الاسرار، ج ۷، ص ۶۰. </ref> جمعی، بروج را ستارگان مخصوص دانسته‌اند، نه همه ستارگان،<ref> پرتوی از قرآن، ج ۳، ص ۳۰۳.</ref> و گروهی، آن را بروج [[دوازده‌گانه]] شمرده‌اند که عبارتند از: حَمَل، ثور، جوزاء، سرطان، [[اسد]]، سُنبله، [[میزان]]، عقرب، قوس، جدی، دلو و [[حوت]]،<ref> الکشّاف، ج ۴، ص ۷۲۹؛ مجمع‌البیان، ج ۷، ص ۲۷۹.</ref> و برخی آن را به منظومه شمسی تفسیر کرده‌اند؛<ref> قرطبی، ج ۱۰، ص ۸. </ref> ولی [[علامه طباطبایی]]، بروج را جایگاه ستارگان[[آسمان]] می‌داند و [[معتقد]] است که تفسیر آن به بروج دوازده‌گانه [[علم]] هیأت درست نیست.<ref>المیزان، ج ۲۰، ص ۲۴۹.</ref> گویا مقصود وی از جایگاه [[ستارگان]]، کهکشان‌ها باشد؛ چنان‌که بروج [[آسمان]] را به کهکشان‌ها نیز [[تفسیر]] کرده‌اند.<ref>من علم الفلک القرآنی، ص ۴۳ و ۴۵.</ref>


=== برافراشته با ستون نامریی ===
=== برافراشته با ستون نامریی ===
خط ۲۱۱: خط ۲۰۴:
در تفسیر این دو آیه گفته‌اند: اگر {{متن قرآن|تَرَوْنَهَا}} را جمله معترضه بدانیم، به این معنا است که آسمان‌ها [[ستون]] ندارند و به [[فرمان خداوند]] نگه‌داری می‌شوند.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۷۲؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۲۱.</ref> این نظر با هیأت بطلمیوس (بطلیموس) که آسمان‌ها را چون پوست پیاز تو در تو می‌داند، موافق است؛ زیرا براساس آن، هریک از آسمان‌ها به دیگری تکیه دارد و معلّق نیست تا به ستون نیاز داشته باشد.<ref>نمونه، ج ۱۰، ص ۱۱۱.</ref> [[شیخ طوسی]] نیز بر آن است که {{متن قرآن|بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا}} یعنی ستون ندارند؛ زیرا اگر چنین می‌بود، دیده می‌شدند و به سبب بزرگی‌شان نیاز به ستون‌های دیگری داشتند و همین‌طور ادامه می‌یافت و [[تسلسل]] لازم می‌آمد.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۷۳.</ref> اگر {{متن قرآن|تَرَوْنَهَا}} را صفت {{متن قرآن|عَمَدٍ}} بدانیم باید گفت: براساس [[قانون]] عمومی "علّیت"، آسمان‌ها نیز دارای ستونند و ممکن است ستون آنها قوّه [[جاذبه]] یا اسباب دیگری باشد؛ ولی دیدنی نیستند و این از [[قدرت خداوند]] دور نیست؛ چه اینکه او خود، آسمان‌ها را با جاذبه برافراشته است.<ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۲۸۷.</ref>
در تفسیر این دو آیه گفته‌اند: اگر {{متن قرآن|تَرَوْنَهَا}} را جمله معترضه بدانیم، به این معنا است که آسمان‌ها [[ستون]] ندارند و به [[فرمان خداوند]] نگه‌داری می‌شوند.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۷۲؛ مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۲۱.</ref> این نظر با هیأت بطلمیوس (بطلیموس) که آسمان‌ها را چون پوست پیاز تو در تو می‌داند، موافق است؛ زیرا براساس آن، هریک از آسمان‌ها به دیگری تکیه دارد و معلّق نیست تا به ستون نیاز داشته باشد.<ref>نمونه، ج ۱۰، ص ۱۱۱.</ref> [[شیخ طوسی]] نیز بر آن است که {{متن قرآن|بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا}} یعنی ستون ندارند؛ زیرا اگر چنین می‌بود، دیده می‌شدند و به سبب بزرگی‌شان نیاز به ستون‌های دیگری داشتند و همین‌طور ادامه می‌یافت و [[تسلسل]] لازم می‌آمد.<ref>التبیان، ج ۸، ص ۲۷۳.</ref> اگر {{متن قرآن|تَرَوْنَهَا}} را صفت {{متن قرآن|عَمَدٍ}} بدانیم باید گفت: براساس [[قانون]] عمومی "علّیت"، آسمان‌ها نیز دارای ستونند و ممکن است ستون آنها قوّه [[جاذبه]] یا اسباب دیگری باشد؛ ولی دیدنی نیستند و این از [[قدرت خداوند]] دور نیست؛ چه اینکه او خود، آسمان‌ها را با جاذبه برافراشته است.<ref>المیزان، ج ۱۱، ص ۲۸۷.</ref>


در هیأت جدید نیز [[ثابت]] شده که تمام اجرام آسمانی (ثوابت و سیّارات) در فضایی بی‌پایان، مشمول قانون جاذبه عمومی، و همه جاذب و مجذوب یک‌دیگرند و آسمان‌ها را همین قانون، نگه داشته است.<ref>هیئت در مکتب اسلام، ص ۵۹. </ref> برخی {{متن قرآن|الْمِيزَانَ}} در آیه {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ}}<ref>«و آسمان را برافراشت و ترازو را بگذاشت» سوره الرحمن، آیه ۷.</ref> را به معنای [[تعادل]] میان قوای جاذبه آسمان‌ها دانسته‌اند که از [[سقوط]] و جدایی آنها جلوگیری می‌کند.<ref>التفسیر العلمی للآیات الکونیّه، ص ۲۴۷.</ref> از [[امام رضا]] {{ع}} روایتی نقل شده که از آن برداشت می‌شود، مقصود از {{متن قرآن|الْحُبُكِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ}}<ref>«سوگند به آسمان آراسته به راه‌های ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.</ref> نیروی [[جاذبه]] است<ref>قمی، ج ۲، ص ۳۳۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
در هیأت جدید نیز [[ثابت]] شده که تمام اجرام آسمانی (ثوابت و سیّارات) در فضایی بی‌پایان، مشمول قانون جاذبه عمومی، و همه جاذب و مجذوب یک‌دیگرند و آسمان‌ها را همین قانون، نگه داشته است.<ref>هیئت در مکتب اسلام، ص ۵۹. </ref> برخی {{متن قرآن|الْمِيزَانَ}} در آیه {{متن قرآن|وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ}}<ref>«و آسمان را برافراشت و ترازو را بگذاشت» سوره الرحمن، آیه ۷.</ref> را به معنای [[تعادل]] میان قوای جاذبه آسمان‌ها دانسته‌اند که از [[سقوط]] و جدایی آنها جلوگیری می‌کند.<ref>التفسیر العلمی للآیات الکونیّه، ص ۲۴۷.</ref> از [[امام رضا]] {{ع}} روایتی نقل شده که از آن برداشت می‌شود، مقصود از {{متن قرآن|الْحُبُكِ}} در [[آیه]] {{متن قرآن|وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْحُبُكِ}}<ref>«سوگند به آسمان آراسته به راه‌های ستارگان» سوره ذاریات، آیه ۷.</ref> نیروی [[جاذبه]] است<ref>قمی، ج ۲، ص ۳۳۶.</ref>


=== بی‌شکاف و [[شکست]] ===
=== بی‌شکاف و [[شکست]] ===
[[خداوند]] [[آسمان‌ها]] را پُر از [[ستارگان]] [[زیبا]] آفرید؛ با این حال، هیچ رخنه و شکافی در آن دیده نمی‌شود: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}}<ref>«آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.</ref>. {{متن قرآن|مَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}} یا معنای نبود شکاف در [[آسمان]] اطراف [[زمین]] (جوّ) را دارد که تعبیر دیگر آن، {{متن قرآن|سَقْفًا مَحْفُوظًا}} در آیه {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و آسمان را چون بامی نگهداشته آفریدیم و آنان از نشانه‌های آن رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۳۲.</ref> است یا به معنای نبود [[نقص]] و ناموزونی در آسمان‌ها است و یا به این نظریّه اشاره دارد که فضای تمام عالم [[مادّی]] و فواصل ستارگان، از مادّه‌ای بی‌رنگ و بی‌وزن به نام اِتِر (اثیر) پر است که امواج [[نور]] را حمل می‌کند. طبق این نظریّه، هیچ شکافی در آسمان‌ها نیست؛ بلکه همه سیّارات و ثوابت در آن مادّه غوطه‌ورند؛ البتّه این سه [[تفسیر]] با یک‌دیگر منافاتی ندارند <ref>نمونه، ج ۲۲، ص ۲۳۴.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[خداوند]] [[آسمان‌ها]] را پُر از [[ستارگان]] [[زیبا]] آفرید؛ با این حال، هیچ رخنه و شکافی در آن دیده نمی‌شود: {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}}<ref>«آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.</ref>. {{متن قرآن|مَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}} یا معنای نبود شکاف در [[آسمان]] اطراف [[زمین]] (جوّ) را دارد که تعبیر دیگر آن، {{متن قرآن|سَقْفًا مَحْفُوظًا}} در آیه {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و آسمان را چون بامی نگهداشته آفریدیم و آنان از نشانه‌های آن رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۳۲.</ref> است یا به معنای نبود [[نقص]] و ناموزونی در آسمان‌ها است و یا به این نظریّه اشاره دارد که فضای تمام عالم [[مادّی]] و فواصل ستارگان، از مادّه‌ای بی‌رنگ و بی‌وزن به نام اِتِر (اثیر) پر است که امواج [[نور]] را حمل می‌کند. طبق این نظریّه، هیچ شکافی در آسمان‌ها نیست؛ بلکه همه سیّارات و ثوابت در آن مادّه غوطه‌ورند؛ البتّه این سه [[تفسیر]] با یک‌دیگر منافاتی ندارند <ref>نمونه، ج ۲۲، ص ۲۳۴.</ref>


=== مبدأ [[نزول]] [[باران]] ===
=== مبدأ [[نزول]] [[باران]] ===
براساس [[آیات]] بسیاری، [[آسمان]] مبدأ نزول باران شمرده شده: {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ}}<ref>«و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید، بی‌گمان در این (کار) برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌ای است» سوره نحل، آیه ۶۵.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
براساس [[آیات]] بسیاری، [[آسمان]] مبدأ نزول باران شمرده شده: {{متن قرآن|وَاللَّهُ أَنْزَلَ مِنَ السَّمَاءِ مَاءً فَأَحْيَا بِهِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِهَا إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَةً لِقَوْمٍ يَسْمَعُونَ}}<ref>«و خداوند از آسمان آبی فرو فرستاد و با آن زمین را پس از آنکه مرده بود زنده گردانید، بی‌گمان در این (کار) برای گروهی که می‌شنوند نشانه‌ای است» سوره نحل، آیه ۶۵.</ref>
 
=== محکم و [[استوار]] ===
=== محکم و [[استوار]] ===
{{متن قرآن|وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا}}<ref>«و بر فرازتان، هفت آسمان پابرجا بنا کردیم» سوره نبأ، آیه ۱۲.</ref> خداوند، [[آسمانها]] را به {{متن قرآن|شِدَادًا}} وصف کرده؛ زیرا با [[صلابت]] و فسادناپذیر است. آن را بدون ستون دیده شدنی برافراشته و از [[سقوط]] [[حفظ]] کرده<ref>کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۳۵۱.</ref> و شکستگی و سوراخ در آن نیست و {{متن قرآن|بَنَيْنَا}} (آن را بنا کردیم) به این اشاره دارد که آسمان سقف است؛ ولی در محکمی، به بُنیان می‌مانَد که در برابر آفت‌ها و خرابی‌ها از سقف مقاوم‌تر است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۷.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
{{متن قرآن|وَبَنَيْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعًا شِدَادًا}}<ref>«و بر فرازتان، هفت آسمان پابرجا بنا کردیم» سوره نبأ، آیه ۱۲.</ref> خداوند، [[آسمانها]] را به {{متن قرآن|شِدَادًا}} وصف کرده؛ زیرا با [[صلابت]] و فسادناپذیر است. آن را بدون ستون دیده شدنی برافراشته و از [[سقوط]] [[حفظ]] کرده<ref>کشف‌الاسرار، ج ۱۰، ص ۳۵۱.</ref> و شکستگی و سوراخ در آن نیست و {{متن قرآن|بَنَيْنَا}} (آن را بنا کردیم) به این اشاره دارد که آسمان سقف است؛ ولی در محکمی، به بُنیان می‌مانَد که در برابر آفت‌ها و خرابی‌ها از سقف مقاوم‌تر است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۳۱، ص ۷.</ref>
 
=== مزین به ستارگان ===
=== مزین به ستارگان ===
در آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref> "[[تزیین]]" برای مطلقِ آسمان و در آیات {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ}}<ref>«ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.</ref> و {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ}}<ref>«آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.</ref> برای [[آسمان]] [[دنیا]] (اوّل / نزدیک) دانسته شده و در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}}<ref>«آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.</ref> به [[تزیین]] آسمانی که بالای سر [[انسان‌ها]] قرار دارد، اشاره شده. همین امر، سبب [[اختلاف]] [[مفسّران]] شده که آیا [[ستارگان]]، مخصوص آسمان دنیا و [[زینت]] آن هستند یا در همه [[آسمان‌ها]] پراکنده شده، از آنجا بر آسمان اوّل می‌تابند و موجب زینت آن شده‌اند. برخی برآنند که ستارگان، نه تنها برای ساکنان [[زمین]]، بلکه برای همه تماشاگران، در همه [[جهان]]، زینت آسمانند؛ بنابراین، همه ستارگان در همه آسمان‌ها، سبب زینت آسمان هستند. <ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۴۴.</ref> [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: معنای تزیین آسمان به ستارگان، این است که آنها در آسمان اوّل (یا ابتدای آن) مانند قندیل‌هایی آویزانند و اگر در همه آسمان‌ها پراکنده بودند، نه تنها زینت آسمان اوّل، بلکه زینت دیگر آسمان‌ها نیز شمرده می‌شدند؛ در حالی که [[قرآن]] می‌گوید: آنها زینت آسمان دنیا هستند. افزون بر این، از ظاهر [[آیات]] به دست می‌آید که آسمان اوّل، همین عالمِ [[نجوم]] و کواکب بالای سر ما است؛ پس این نظر که در همه آسمان‌ها[[ستاره]] وجود دارد و چون بر آسمان اوّل می‌تابند، زینت آن شمرده شده‌اند، بی‌دلیل است. <ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۹ و ۳۷۰.</ref>
در آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref> "[[تزیین]]" برای مطلقِ آسمان و در آیات {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ}}<ref>«ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.</ref> و {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ}}<ref>«آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.</ref> برای [[آسمان]] [[دنیا]] (اوّل / نزدیک) دانسته شده و در [[آیه]] {{متن قرآن|أَفَلَمْ يَنْظُرُوا إِلَى السَّمَاءِ فَوْقَهُمْ كَيْفَ بَنَيْنَاهَا وَزَيَّنَّاهَا وَمَا لَهَا مِنْ فُرُوجٍ}}<ref>«آیا در آسمان بر فراز سرشان ننگریسته‌اند که چگونه آن را ساختیم و آراستیم و هیچ رخنه‌ای ندارد؟» سوره ق، آیه ۶.</ref> به [[تزیین]] آسمانی که بالای سر [[انسان‌ها]] قرار دارد، اشاره شده. همین امر، سبب [[اختلاف]] [[مفسّران]] شده که آیا [[ستارگان]]، مخصوص آسمان دنیا و [[زینت]] آن هستند یا در همه [[آسمان‌ها]] پراکنده شده، از آنجا بر آسمان اوّل می‌تابند و موجب زینت آن شده‌اند. برخی برآنند که ستارگان، نه تنها برای ساکنان [[زمین]]، بلکه برای همه تماشاگران، در همه [[جهان]]، زینت آسمانند؛ بنابراین، همه ستارگان در همه آسمان‌ها، سبب زینت آسمان هستند. <ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۴۴.</ref> [[علامه طباطبایی]] [[معتقد]] است: معنای تزیین آسمان به ستارگان، این است که آنها در آسمان اوّل (یا ابتدای آن) مانند قندیل‌هایی آویزانند و اگر در همه آسمان‌ها پراکنده بودند، نه تنها زینت آسمان اوّل، بلکه زینت دیگر آسمان‌ها نیز شمرده می‌شدند؛ در حالی که [[قرآن]] می‌گوید: آنها زینت آسمان دنیا هستند. افزون بر این، از ظاهر [[آیات]] به دست می‌آید که آسمان اوّل، همین عالمِ [[نجوم]] و کواکب بالای سر ما است؛ پس این نظر که در همه آسمان‌ها[[ستاره]] وجود دارد و چون بر آسمان اوّل می‌تابند، زینت آن شمرده شده‌اند، بی‌دلیل است. <ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۹ و ۳۷۰.</ref>


[[خداوند]] در یک جا زینت آسمان دنیا را ستارگان معرّفی می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ}}<ref>«ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.</ref> و در آیات {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ}}<ref>«آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.</ref> از ستارگان زینت‌دهنده آسمان، به مصابیح تعبیر کرده است. و در جای دیگر، بنابر احتمالی "بروج" را زینت آسمان می‌داند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref> مفسّران، مصابیح را همان ستارگان و بروج را ستارگان یا منازل [[سیر]] آنان می‌دانند. [[زینت]] بودن [[ستارگان]] برای [[آسمان]]، به سبب [[نور]] آنها است؛ زیرا هنگامی که به آسمان می‌نگریم، ستارگان را می‌بینیم که هم چون گوهرهای درخشان‌ بر روی آن، زیباترین صحنه‌ها را پدید آورده‌اند یا با شکل‌های متناسب و گوناگون، مانند جوزاء، بنات نعش، ثریّا یا با طلوع و غروبشان زینتند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۲۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[خداوند]] در یک جا زینت آسمان دنیا را ستارگان معرّفی می‌کند: {{متن قرآن|إِنَّا زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِزِينَةٍ الْكَوَاكِبِ}}<ref>«ما آسمان نزدیک‌تر را به آرایه ستارگان، آراسته‌ایم» سوره صافات، آیه ۶.</ref> و در آیات {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> و {{متن قرآن|وَلَقَدْ زَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَجَعَلْنَاهَا رُجُومًا لِلشَّيَاطِينِ وَأَعْتَدْنَا لَهُمْ عَذَابَ السَّعِيرِ}}<ref>«آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی آراستیم و آنها را ابزار رماندن شیطان‌ها کردیم و عذاب آتش سوزان را برای آنان آماده ساختیم» سوره ملک، آیه ۵.</ref> از ستارگان زینت‌دهنده آسمان، به مصابیح تعبیر کرده است. و در جای دیگر، بنابر احتمالی "بروج" را زینت آسمان می‌داند: {{متن قرآن|وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِي السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَيَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِينَ}}<ref>«و بی‌گمان در آسمان کوشک هایی آفریده‌ایم و آن را برای بینندگان آراسته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۶.</ref> مفسّران، مصابیح را همان ستارگان و بروج را ستارگان یا منازل [[سیر]] آنان می‌دانند. [[زینت]] بودن [[ستارگان]] برای [[آسمان]]، به سبب [[نور]] آنها است؛ زیرا هنگامی که به آسمان می‌نگریم، ستارگان را می‌بینیم که هم چون گوهرهای درخشان‌ بر روی آن، زیباترین صحنه‌ها را پدید آورده‌اند یا با شکل‌های متناسب و گوناگون، مانند جوزاء، بنات نعش، ثریّا یا با طلوع و غروبشان زینتند<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۶، ص ۱۲۰.</ref>
 
=== دارای [[ملکوت]] ===
=== دارای [[ملکوت]] ===
آسمان و [[زمین]] دارای [[مُلک]] و ملکوتند. به گفته ابن‌منظور، مُلک و ملکوت به معنای [[قدرت]] و [[عظمت]] است<ref>لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۱۸۲، "ملک".</ref> و [[خداوند]] [[مردم]] را به [[اندیشه]] در ملکوت [[آسمان‌ها]] و زمین سفارش می‌کند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ }}<ref>«آیا در گستره آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته‌اند» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.</ref> ملکوت، از [[ملک]] به معنای [[حکومت]] و [[مالکیّت]]، و رساتر از مُلک در مالکیّت است؛ زیرا "واو" و "تاء" بر [[مبالغه]] دلالت می‌کنند.<ref>التبیان، ج ۴، ص ۱۷۶.</ref> هر موجودی به جز وجه ظاهری که رو به خود او است (مُلک) وجهی [[باطنی]] نیز دارد که رو به [[خدا]] است و در عرف [[قرآن]] به آن ملکوت گفته می‌شود: {{متن قرآن| إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره یس، آیه ۸۲-۸۳.</ref> و این که [[قرآن]] می‌فرماید: ملکوت هر چیز به [[دست خدا]] است، برای این است که دلالت کند خداوند بر [[باطن]] هر چیز تسلّط دارد و غیر او کسی از این تسلّط بهره‌مند نیست. [[مشاهده]] ملکوت ملازم با [[یقین]] است؛ از این رو خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref><ref> المیزان، ج ۸، ص ۳۴۸، ج ۱۷، ص ۱۱۶.</ref> آرای [[مفسّران]] درباره ارائه ملکوت آسمان‌ها و زمین به ابراهیم گوناگون است:
آسمان و [[زمین]] دارای [[مُلک]] و ملکوتند. به گفته ابن‌منظور، مُلک و ملکوت به معنای [[قدرت]] و [[عظمت]] است<ref>لسان‌العرب، ج ۱۳، ص ۱۸۲، "ملک".</ref> و [[خداوند]] [[مردم]] را به [[اندیشه]] در ملکوت [[آسمان‌ها]] و زمین سفارش می‌کند: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَنْظُرُوا فِي مَلَكُوتِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ }}<ref>«آیا در گستره آسمان‌ها و زمین و هر چیزی که خداوند آفریده است ننگریسته‌اند» سوره اعراف، آیه ۱۸۵.</ref> ملکوت، از [[ملک]] به معنای [[حکومت]] و [[مالکیّت]]، و رساتر از مُلک در مالکیّت است؛ زیرا "واو" و "تاء" بر [[مبالغه]] دلالت می‌کنند.<ref>التبیان، ج ۴، ص ۱۷۶.</ref> هر موجودی به جز وجه ظاهری که رو به خود او است (مُلک) وجهی [[باطنی]] نیز دارد که رو به [[خدا]] است و در عرف [[قرآن]] به آن ملکوت گفته می‌شود: {{متن قرآن| إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ}}<ref>«فرمان او جز این نیست که چون چیزی را بخواهد بدو می‌گوید: باش! بی‌درنگ خواهد بود پس پاکا آنکه فرمانفرمایی هر چیز در دست اوست و به سوی او بازگردانده می‌شوید» سوره یس، آیه ۸۲-۸۳.</ref> و این که [[قرآن]] می‌فرماید: ملکوت هر چیز به [[دست خدا]] است، برای این است که دلالت کند خداوند بر [[باطن]] هر چیز تسلّط دارد و غیر او کسی از این تسلّط بهره‌مند نیست. [[مشاهده]] ملکوت ملازم با [[یقین]] است؛ از این رو خداوند می‌فرماید: {{متن قرآن|وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ}}<ref>«و این‌گونه ما گستره آسمان‌ها و زمین را به ابراهیم می‌نمایانیم و (چنین می‌کنیم) تا از باورداران گردد» سوره انعام، آیه ۷۵.</ref><ref> المیزان، ج ۸، ص ۳۴۸، ج ۱۷، ص ۱۱۶.</ref> آرای [[مفسّران]] درباره ارائه ملکوت آسمان‌ها و زمین به ابراهیم گوناگون است:
خط ۲۳۲: خط ۲۲۸:
# منظور، [[عبادت]] [[فرشتگان]] و شگفتی‌های آفرینش است.<ref> قرطبی، ج ۷، ص ۱۷.</ref> ابوالفتوح می‌گوید: خداوند[[حجاب]] را از مقابل چشمان [[ابراهیم]] برداشت. درهای [[آسمان]] به رویش گشوده شد و [[عرش]] را به او نشان داد تا عجایب آسمان و زمین را ببیند؛<ref>روض‌الجنان، ج ۷، ص ۳۴۲.</ref>
# منظور، [[عبادت]] [[فرشتگان]] و شگفتی‌های آفرینش است.<ref> قرطبی، ج ۷، ص ۱۷.</ref> ابوالفتوح می‌گوید: خداوند[[حجاب]] را از مقابل چشمان [[ابراهیم]] برداشت. درهای [[آسمان]] به رویش گشوده شد و [[عرش]] را به او نشان داد تا عجایب آسمان و زمین را ببیند؛<ref>روض‌الجنان، ج ۷، ص ۳۴۲.</ref>
# [[ملک عظیم]] و [[سلطه]] [[قاهر]] خداوند است.<ref>روح‌المعانی، مج ۵، ج ۷، ص ۲۸۷.</ref>
# [[ملک عظیم]] و [[سلطه]] [[قاهر]] خداوند است.<ref>روح‌المعانی، مج ۵، ج ۷، ص ۲۸۷.</ref>
از امام‌صادق {{ع}} نقل شده که خداوند برای ابراهیم از آسمان و زمین و هر آن‌چه در آنها وجود دارد و از فرشته‌ای که آسمان را حمل می‌کند و از عرش و کسی که بر آن قرار دارد، پرده برداشت و همین معنا برای [[رسول‌خدا]] {{صل}} و [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز وجود داشت<ref>قمی، ج ۱، ص ۲۳۴.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
از امام‌صادق {{ع}} نقل شده که خداوند برای ابراهیم از آسمان و زمین و هر آن‌چه در آنها وجود دارد و از فرشته‌ای که آسمان را حمل می‌کند و از عرش و کسی که بر آن قرار دارد، پرده برداشت و همین معنا برای [[رسول‌خدا]] {{صل}} و [[امیرمؤمنان]] {{ع}} نیز وجود داشت<ref>قمی، ج ۱، ص ۲۳۴.</ref>
 
=== مورد [[عرضه امانت]] ===
=== مورد [[عرضه امانت]] ===
خداوند می‌فرماید: ما [[امانت]] را به [[آسمان‌ها]] و زمین عرضه کردیم؛ ولی آنها از پذیرش آن سرباز زدند و از آن ترسیدند: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref> نظر [[مفسّران]] درباره امانتی که به آسمان‌ها عرضه شد، گوناگون است:  
خداوند می‌فرماید: ما [[امانت]] را به [[آسمان‌ها]] و زمین عرضه کردیم؛ ولی آنها از پذیرش آن سرباز زدند و از آن ترسیدند: {{متن قرآن|إِنَّا عَرَضْنَا الْأَمَانَةَ عَلَى السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالْجِبَالِ فَأَبَيْنَ أَنْ يَحْمِلْنَهَا وَأَشْفَقْنَ مِنْهَا وَحَمَلَهَا الْإِنْسَانُ إِنَّهُ كَانَ ظَلُومًا جَهُولًا}}<ref>«ما امانت را بر آسمان‌ها و زمین و کوه‌ها عرضه کردیم، از برداشتن آن سر برتافتند و از آن هراسیدند و آدمی آن را برداشت؛ بی‌گمان او ستمکاره‌ای نادان است» سوره احزاب، آیه ۷۲.</ref> نظر [[مفسّران]] درباره امانتی که به آسمان‌ها عرضه شد، گوناگون است:  
خط ۲۴۰: خط ۲۳۷:
# قول {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} است؛<ref> روح‌المعانی، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۴۰.</ref>
# قول {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ}} است؛<ref> روح‌المعانی، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۴۰.</ref>
# ولایت الهی و کمال [[عبودیت]] است؛<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۵۰.</ref>
# ولایت الهی و کمال [[عبودیت]] است؛<ref>المیزان، ج ۱۶، ص ۳۵۰.</ref>
# منظور صفت [[اختیار]] و [[آزادی]] [[اراده]] است که [[انسان]] را از دیگر موجودات ممتاز می‌کند.<ref>نمونه، ج ۱۷، ص ۴۵۲.</ref> به گفته [[ابن عبّاس]]، عدم پذیرش [[امانت الهی]] از سوی [[آسمان]] از باب [[معصیت]] نبوده؛ بلکه می‌ترسیده که نتواند به [[تکلیف]] عمل کند<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۶۷. </ref>.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# منظور صفت [[اختیار]] و [[آزادی]] [[اراده]] است که [[انسان]] را از دیگر موجودات ممتاز می‌کند.<ref>نمونه، ج ۱۷، ص ۴۵۲.</ref> به گفته [[ابن عبّاس]]، عدم پذیرش [[امانت الهی]] از سوی [[آسمان]] از باب [[معصیت]] نبوده؛ بلکه می‌ترسیده که نتواند به [[تکلیف]] عمل کند<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۲، ص ۶۷. </ref>.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 241-247.</ref>


== ویژگی‌های آسمان [[معنوی]] ==
== ویژگی‌های آسمان [[معنوی]] ==
=== جایگاه [[فرشتگان]] ===
=== جایگاه [[فرشتگان]] ===
از [[آیات]] به دست می‌آید که جایگاه فرشتگان [[آسمان]] است: {{متن قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا}}<ref>«بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى}}<ref>«و بسا فرشته‌هایی در آسمان‌هاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمی‌آید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۶.</ref> [[حضرت علی]] {{ع}} در وصف فرشتگان ‌و اعمالشان می‌گوید: سپس خداوندِ سبحان، آسمان‌های برافراشته را از هم گشود و میان آنها را از اقسام فرشتگان پر کرد. <ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱، ص ۱۶.</ref> آیا مقصود از آسمان‌هایی که محل فرشتگان است، کرات و افلاک محسوس و [[مادّی]] است یا کنایه از عالمی دیگر است؟ به نظر [[علامه طباطبایی]]، مقصود، آسمانی که می‌بینیم، نیست؛ بلکه [[عالم ملکوت]] است که افقی عالی‌تر از عالم [[ملک]] و محسوس دارد؛<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۲۵.</ref> چنان‌که [[ملائکه]] نیز خود مجرّدند نه مادّی.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
از [[آیات]] به دست می‌آید که جایگاه فرشتگان [[آسمان]] است: {{متن قرآن|قُلْ لَوْ كَانَ فِي الْأَرْضِ مَلَائِكَةٌ يَمْشُونَ مُطْمَئِنِّينَ لَنَزَّلْنَا عَلَيْهِمْ مِنَ السَّمَاءِ مَلَكًا رَسُولًا}}<ref>«بگو: اگر بر زمین فرشتگانی می‌بودند که با آرامش راه می‌پیمودند (باز هم) بر آنان از آسمان فرشته‌ای را به پیامبری می‌فرستادیم» سوره اسراء، آیه ۹۵.</ref>، {{متن قرآن|وَكَمْ مِنْ مَلَكٍ فِي السَّمَاوَاتِ لَا تُغْنِي شَفَاعَتُهُمْ شَيْئًا إِلَّا مِنْ بَعْدِ أَنْ يَأْذَنَ اللَّهُ لِمَنْ يَشَاءُ وَيَرْضَى}}<ref>«و بسا فرشته‌هایی در آسمان‌هاست که میانجیگریشان هیچ به کار نمی‌آید مگر پس از آنکه خداوند برای کسی که بخواهد و بپسندد، اجازه دهد» سوره نجم، آیه ۲۶.</ref> [[حضرت علی]] {{ع}} در وصف فرشتگان ‌و اعمالشان می‌گوید: سپس خداوندِ سبحان، آسمان‌های برافراشته را از هم گشود و میان آنها را از اقسام فرشتگان پر کرد. <ref>نهج‌البلاغه، خطبه ۱، ص ۱۶.</ref> آیا مقصود از آسمان‌هایی که محل فرشتگان است، کرات و افلاک محسوس و [[مادّی]] است یا کنایه از عالمی دیگر است؟ به نظر [[علامه طباطبایی]]، مقصود، آسمانی که می‌بینیم، نیست؛ بلکه [[عالم ملکوت]] است که افقی عالی‌تر از عالم [[ملک]] و محسوس دارد؛<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۱۲۵.</ref> چنان‌که [[ملائکه]] نیز خود مجرّدند نه مادّی.
=== دارای کلید ===
=== دارای کلید ===
در [[آیه]] {{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند» سوره زمر، آیه ۶۳.</ref> از کلیدهای آسمان یاد شده. نظر [[مفسّران]] درباره کلیدهای آسمان گوناگون است:
در [[آیه]] {{متن قرآن|لَهُ مَقَالِيدُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«کلیدهای آسمان‌ها و زمین از آن اوست و آنان که به آیات خداوند انکار ورزیدند زیانکارند» سوره زمر، آیه ۶۳.</ref> از کلیدهای آسمان یاد شده. نظر [[مفسّران]] درباره کلیدهای آسمان گوناگون است:
خط ۲۵۰: خط ۲۴۷:
# کلید [[ارزاق]] آسمان و [[زمین]] و اسباب [[رزق]] چون [[باران]] است؛<ref>مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۷.</ref>
# کلید [[ارزاق]] آسمان و [[زمین]] و اسباب [[رزق]] چون [[باران]] است؛<ref>مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۳۷.</ref>
# [[طاعت]] آنها مقصود است و معنای آیه چنین می‌شود: اِطاعت هر آنکه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین‌ها]] وجود دارد برای [[خدا]] است؛<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۷۹.</ref>
# [[طاعت]] آنها مقصود است و معنای آیه چنین می‌شود: اِطاعت هر آنکه در [[آسمان‌ها]] و [[زمین‌ها]] وجود دارد برای [[خدا]] است؛<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۷۹.</ref>
# مراد از کلیدهای آسمان‌ها و زمین، کلیدهای [[خزائن]] و [[غیب]] آنها است که تمام اشیاء و [[نظام]] جاری در آنها از آنجا ظهور کرده، به [[عالم شهادت]] می‌آیند و [[مالکیّت]] کلیدها کنایه از [[مالکیت]] این خزائن است که از جمله آنها وجود اشیا و [[روزی‌ها]] و عمرهای آنان و هر آن چه از ابتدای وجود تا هنگام [[رجوع]] به [[پروردگار]] با آن مواجه هستند، به شمار می‌رود. [[پیامبراکرم]] {{صل}} در [[تفسیر]] "مقالید" فرمود: یعنی، هر [[صبح و شام]] ده بار این جمله را تکرار کنی: {{متن حدیث| لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ هُوَ اَلْأَوَّلُ وَ اَلْآخِرُ وَ اَلظّٰاهِرُ وَ اَلْبٰاطِنُ لَهُ اَلْمُلْكُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي وَ هُوَ حَيٌّ لاَ يَمُوتُ بِيَدِهِ اَلْخَيْرُ وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۷۹.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# مراد از کلیدهای آسمان‌ها و زمین، کلیدهای [[خزائن]] و [[غیب]] آنها است که تمام اشیاء و [[نظام]] جاری در آنها از آنجا ظهور کرده، به [[عالم شهادت]] می‌آیند و [[مالکیّت]] کلیدها کنایه از [[مالکیت]] این خزائن است که از جمله آنها وجود اشیا و [[روزی‌ها]] و عمرهای آنان و هر آن چه از ابتدای وجود تا هنگام [[رجوع]] به [[پروردگار]] با آن مواجه هستند، به شمار می‌رود. [[پیامبراکرم]] {{صل}} در [[تفسیر]] "مقالید" فرمود: یعنی، هر [[صبح و شام]] ده بار این جمله را تکرار کنی: {{متن حدیث| لاَ إِلَهَ إِلاَّ اَللَّهُ وَحْدَهُ لاَ شَرِيكَ لَهُ سُبْحَانَ اَللَّهِ وَ بِحَمْدِهِ أَسْتَغْفِرُ اَللَّهَ وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ مٰا شٰاءَ اَللّٰهُ وَ لاٰ قُوَّةَ إِلاّٰ بِاللّٰهِ هُوَ اَلْأَوَّلُ وَ اَلْآخِرُ وَ اَلظّٰاهِرُ وَ اَلْبٰاطِنُ لَهُ اَلْمُلْكُ وَ لَهُ اَلْحَمْدُ يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي وَ هُوَ حَيٌّ لاَ يَمُوتُ بِيَدِهِ اَلْخَيْرُ وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ }}<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۷۹.</ref>


=== دارای درب ===
=== دارای درب ===
خط ۲۵۹: خط ۲۵۶:
# وجودِ در برای [[آسمان]] و گشوده نشدن آن کنایه و [[تمثیل]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۳۶.</ref> و این‌گونه نیست که آسمان دارای سقفی جرمانی با دو لنگه در باشد که به روی بعضی باز و به روی برخی بسته باشد. <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۳۶.</ref>
# وجودِ در برای [[آسمان]] و گشوده نشدن آن کنایه و [[تمثیل]] است<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۳۶.</ref> و این‌گونه نیست که آسمان دارای سقفی جرمانی با دو لنگه در باشد که به روی بعضی باز و به روی برخی بسته باشد. <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۱۳۶.</ref>


گشوده شدن درهای آسمان‌که همان‌جوّ بالای سر ما است، به وسیله آب: {{متن قرآن|فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ}}<ref>«آنگاه درهای آسمان را با آبی ریزان گشودیم» سوره قمر، آیه ۱۱.</ref> نیز کنایه‌ای تمثیلی از شدّت ریختن آب و جریان پپاپی [[باران]] است که گویی باران در پشت آسمان [[انبار]] شده و همین که درهای آسمان باز می‌شود، به شدّت فرو می‌ریزد<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۶۸. </ref>.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
گشوده شدن درهای آسمان‌که همان‌جوّ بالای سر ما است، به وسیله آب: {{متن قرآن|فَفَتَحْنَا أَبْوَابَ السَّمَاءِ بِمَاءٍ مُنْهَمِرٍ}}<ref>«آنگاه درهای آسمان را با آبی ریزان گشودیم» سوره قمر، آیه ۱۱.</ref> نیز کنایه‌ای تمثیلی از شدّت ریختن آب و جریان پپاپی [[باران]] است که گویی باران در پشت آسمان [[انبار]] شده و همین که درهای آسمان باز می‌شود، به شدّت فرو می‌ریزد<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۶۸. </ref>
 
=== مجرای [[نزول وحی]] ===
=== مجرای [[نزول وحی]] ===
از [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref>«گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref> استفاده می‌شود، [[پیامبر]] که در [[انتظار]] [[تغییر قبله]] بود، برای نزول وحی به آسمان می‌نگریست. [[طبرسی]] در [[شأن نزول]] این آیه می‌گوید: پیامبر به [[جبرئیل]] گفت: دوست دارم [[خداوند]] مرا از [[قبله]] [[یهود]] به غیرِ آن بگرداند. [[جبرئیل]] گفت: من هم بنده‌ای چون تو هستم. تو نزد پروردگارت با کرامتی. از او درخواست کن. چون جبرئیل به آسمان رفت، [[حضرت]]، پیوسته به آسمان نظر می‌کرد تا این آیه نازل شد<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۴۱۹.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
از [[آیه]] {{متن قرآن|قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَحَيْثُ مَا كُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَكُمْ شَطْرَهُ وَإِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَابَ لَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَمَا اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا يَعْمَلُونَ}}<ref>«گرداندن رویت را به آسمان، می‌بینیم پس رویت را به قبله‌ای که می‌پسندی خواهیم گرداند؛ اکنون به سوی مسجد الحرام رو کن و (همه) هرجا هستید به سوی آن روی کنید، و اهل کتاب بی‌گمان می‌دانند که آن (حکم) از سوی پروردگارشان، راستین است و خداوند از آنچه انجام می‌دهند غافل نیست» سوره بقره، آیه ۱۴۴.</ref> استفاده می‌شود، [[پیامبر]] که در [[انتظار]] [[تغییر قبله]] بود، برای نزول وحی به آسمان می‌نگریست. [[طبرسی]] در [[شأن نزول]] این آیه می‌گوید: پیامبر به [[جبرئیل]] گفت: دوست دارم [[خداوند]] مرا از [[قبله]] [[یهود]] به غیرِ آن بگرداند. [[جبرئیل]] گفت: من هم بنده‌ای چون تو هستم. تو نزد پروردگارت با کرامتی. از او درخواست کن. چون جبرئیل به آسمان رفت، [[حضرت]]، پیوسته به آسمان نظر می‌کرد تا این آیه نازل شد<ref>مجمع‌البیان، ج ۱، ص ۴۱۹.</ref>
 
=== جایگاه و مبدأ [[تدبیر امور]] ===
=== جایگاه و مبدأ [[تدبیر امور]] ===
از [[آیات قرآن]] به دست می‌آید که جایگاه تدبیر امور، [[آسمان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref> تدبیر، عبارت از چینش اشیای گوناگون در جای خاصّ خود با نظمی [[زیبا]] است؛ به طوری که هر چیز به [[هدف]] و مقصود خود برسد.<ref> المیزان، ج ۱۱، ص ۲۸۹.</ref> خداوند که بر هر چیز احاطه دارد، تدبیر امور [[زمین]] را از [[آسمان]] نازل می‌کند؛ بنابراین، موطن [[تدبیر امر]] زمینی، [[آسمان]] است: {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود» سوره سجده، آیه ۵.</ref><ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۲۴۷ و ۲۴۸.</ref>
از [[آیات قرآن]] به دست می‌آید که جایگاه تدبیر امور، [[آسمان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ رَبَّكُمُ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ثُمَّ اسْتَوَى عَلَى الْعَرْشِ يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مَا مِنْ شَفِيعٍ إِلَّا مِنْ بَعْدِ إِذْنِهِ ذَلِكُمُ اللَّهُ رَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ أَفَلَا تَذَكَّرُونَ}}<ref>«به راستی پروردگارتان خداوندی است که آسمان‌ها و زمین را در شش روز آفرید سپس بر اورنگ (فرمانفرمایی جهان) استیلا یافت؛ کار (هستی) را کارسازی می‌کند، هیچ میانجی مگر با اذن او (در کار) نیست، این است خداوند پروردگار شما، او را بپرستید! آیا پند نمی‌گیرید؟» سوره یونس، آیه ۳.</ref> تدبیر، عبارت از چینش اشیای گوناگون در جای خاصّ خود با نظمی [[زیبا]] است؛ به طوری که هر چیز به [[هدف]] و مقصود خود برسد.<ref> المیزان، ج ۱۱، ص ۲۸۹.</ref> خداوند که بر هر چیز احاطه دارد، تدبیر امور [[زمین]] را از [[آسمان]] نازل می‌کند؛ بنابراین، موطن [[تدبیر امر]] زمینی، [[آسمان]] است: {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ فِي يَوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ أَلْفَ سَنَةٍ مِمَّا تَعُدُّونَ}}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند سپس (کردارها) در روزی که در شمار شما هزار سال است به سوی او بالا می‌رود» سوره سجده، آیه ۵.</ref><ref> المیزان، ج ۱۶، ص ۲۴۷ و ۲۴۸.</ref>


به گفته ابن‌عبّاس، مقصود از [[تدبیر]]، [[نزول]] [[قضا]] و [[قدر]] از آسمان است.<ref> قرطبی، ج ۱۴، ص ۵۸. </ref> به گفته [[علامه طباطبایی]]، از مجموعه [[آیات]] مربوط به امر در [[آسمان‌ها]] معنای دقیقی فهمیده می‌شود. از [[آیه]] {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ }}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند» سوره سجده، آیه ۵.</ref> استفاده می‌شود که آسمان، مبدأ امری است که از ناحیه [[خداوند]] به [[زمین]] نازل می‌شود و آیه {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا}}<ref>«خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود می‌آید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است» سوره طلاق، آیه ۱۲.</ref> دلالت دارد که امر، از آسمانی به آسمان دیگر نازل می‌شود تا به زمین می‌رسد و از آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و همانا ما بر فراز شما هفت راه (آسمانی) آفریده‌ایم و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref> استفاده می‌شود که آسمان‌ها راه‌هایی برای [[سلوک]] [[امر]] از سوی خداوند هستند؛ بنابراین در آیه {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> مقصود از [[وحی]] کردن امر هر آسمانی به آن، این است که خداوند به [[اهل]] هر آسمانی یعنی [[فرشتگان]] ساکن آن، امر مربوط به آنها را که عبارت از [[خلق]] اشیا و ایجاد حوادث باشد، وحی کرده است؛<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۷ و ۳۶۸.</ref> البتّه در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref>، آرای دیگری نیز گفته شده است؛ مانند: خداوند آن‌چه که هر آسمانی [[استعداد]] آن را داشت یا [[حکمت الهی]] مقتضی وجود آن در آسمان‌ها بود، مانند فرشتگان، [[ستارگان]] و... را آفرید.<ref>روح المعانی، مج ۱۳، ج ۲۴، ص ۱۵۹.</ref> به فرشتگان هر آسمان، [[فرمان]] [[عبادت]] را وحی کرد.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۲۵؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص۹.</ref> برای هر آسمان [[تکالیف]] ویژه‌ای قرار داد و به آن وحی فرستاد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۱۰۷.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
به گفته ابن‌عبّاس، مقصود از [[تدبیر]]، [[نزول]] [[قضا]] و [[قدر]] از آسمان است.<ref> قرطبی، ج ۱۴، ص ۵۸. </ref> به گفته [[علامه طباطبایی]]، از مجموعه [[آیات]] مربوط به امر در [[آسمان‌ها]] معنای دقیقی فهمیده می‌شود. از [[آیه]] {{متن قرآن|يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ }}<ref>«کار (جهان) را از آسمان تا زمین تدبیر می‌کند» سوره سجده، آیه ۵.</ref> استفاده می‌شود که آسمان، مبدأ امری است که از ناحیه [[خداوند]] به [[زمین]] نازل می‌شود و آیه {{متن قرآن|اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَمِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْمًا}}<ref>«خداوند است که هفت آسمان را و از زمین همانند آنها را آفریده است. فرمان (وی) میان آنها فرود می‌آید تا بدانید که خداوند بر هر کاری تواناست و اینکه دانش خداوند فراگیر همه چیز است» سوره طلاق، آیه ۱۲.</ref> دلالت دارد که امر، از آسمانی به آسمان دیگر نازل می‌شود تا به زمین می‌رسد و از آیه {{متن قرآن|وَلَقَدْ خَلَقْنَا فَوْقَكُمْ سَبْعَ طَرَائِقَ وَمَا كُنَّا عَنِ الْخَلْقِ غَافِلِينَ}}<ref>«و همانا ما بر فراز شما هفت راه (آسمانی) آفریده‌ایم و از آفریدگان غافل نیستیم» سوره مؤمنون، آیه ۱۷.</ref> استفاده می‌شود که آسمان‌ها راه‌هایی برای [[سلوک]] [[امر]] از سوی خداوند هستند؛ بنابراین در آیه {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref> مقصود از [[وحی]] کردن امر هر آسمانی به آن، این است که خداوند به [[اهل]] هر آسمانی یعنی [[فرشتگان]] ساکن آن، امر مربوط به آنها را که عبارت از [[خلق]] اشیا و ایجاد حوادث باشد، وحی کرده است؛<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۷ و ۳۶۸.</ref> البتّه در [[تفسیر آیه]] {{متن قرآن|فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاءٍ أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاءَ الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ}}<ref>«آنگاه آنها را در دو روز (به گونه) هفت آسمان برنهاد و در هر آسمانی کار آن را وحی کرد و آسمان نزدیک‌تر را به چراغ‌هایی (از ستارگان) آراستیم و نیک آن را نگاه داشتیم؛ این سنجش (خداوند) پیروز داناست» سوره فصلت، آیه ۱۲.</ref>، آرای دیگری نیز گفته شده است؛ مانند: خداوند آن‌چه که هر آسمانی [[استعداد]] آن را داشت یا [[حکمت الهی]] مقتضی وجود آن در آسمان‌ها بود، مانند فرشتگان، [[ستارگان]] و... را آفرید.<ref>روح المعانی، مج ۱۳، ج ۲۴، ص ۱۵۹.</ref> به فرشتگان هر آسمان، [[فرمان]] [[عبادت]] را وحی کرد.<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۴، ص ۱۲۵؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص۹.</ref> برای هر آسمان [[تکالیف]] ویژه‌ای قرار داد و به آن وحی فرستاد<ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۱۰۷.</ref>


=== جایگاه [[بهشت]] ===
=== جایگاه [[بهشت]] ===
از ظاهر بعضی آیات استفاده می‌شودکه بهشت در [[آسمان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«درهای آسمان بر کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و از (پذیرش) آنها سرکشی ورزیدند گشوده نخواهد شد و به بهشت وارد نخواهند گشت تا آنگاه که شتر به سوراخ سوزن در آید! و این چنین تبهکاران را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.</ref> به نظر برخی [[مفسران]] مقصود از {{متن قرآن|مَا تُوعَدُونَ}} بهشت است که با توجّه به [[آیه]] {{متن قرآن|عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى}}<ref>«کنار درخت سدری که در واپسین جای است که نزد آن بوستان‌سراست» سوره نجم، آیه ۱۴-۱۵.</ref> فهمیده می‌شود؛<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref> زیرا سدره‌المنتهی نیز در [[آسمان‌ها]] قرار دارد. [[زمخشری]]، جایگاه بهشت را در آسمان هفتم، تحت [[عرش]] می‌داند. <ref>الکشّاف، ج ۴، ص ۴۰۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
از ظاهر بعضی آیات استفاده می‌شودکه بهشت در [[آسمان]] است: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَاسْتَكْبَرُوا عَنْهَا لَا تُفَتَّحُ لَهُمْ أَبْوَابُ السَّمَاءِ وَلَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ حَتَّى يَلِجَ الْجَمَلُ فِي سَمِّ الْخِيَاطِ وَكَذَلِكَ نَجْزِي الْمُجْرِمِينَ}}<ref>«درهای آسمان بر کسانی که آیات ما را دروغ شمردند و از (پذیرش) آنها سرکشی ورزیدند گشوده نخواهد شد و به بهشت وارد نخواهند گشت تا آنگاه که شتر به سوراخ سوزن در آید! و این چنین تبهکاران را کیفر می‌دهیم» سوره اعراف، آیه ۴۰.</ref>، {{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.</ref> به نظر برخی [[مفسران]] مقصود از {{متن قرآن|مَا تُوعَدُونَ}} بهشت است که با توجّه به [[آیه]] {{متن قرآن|عِندَ سِدْرَةِ الْمُنتَهَى عِندَهَا جَنَّةُ الْمَأْوَى}}<ref>«کنار درخت سدری که در واپسین جای است که نزد آن بوستان‌سراست» سوره نجم، آیه ۱۴-۱۵.</ref> فهمیده می‌شود؛<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref> زیرا سدره‌المنتهی نیز در [[آسمان‌ها]] قرار دارد. [[زمخشری]]، جایگاه بهشت را در آسمان هفتم، تحت [[عرش]] می‌داند. <ref>الکشّاف، ج ۴، ص ۴۰۰.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 247-250.</ref>


== ویژگی‌های مشترک بین آسمان مادی و [[معنوی]] ==
== ویژگی‌های مشترک بین آسمان مادی و [[معنوی]] ==
=== [[تسبیح]] کننده ===
=== [[تسبیح]] کننده ===
آسمان‌ها همانند دیگر موجودات عالم، [[حمد]] و تسبیح [[خدا]] را می‌گویند: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> شاید از پایان آیه که دلالت دارد [[انسان‌ها]]، [[تسبیح]] اشیا از جمله آسمان‌ها را نمی‌فهمند، بتوان استفاده کرد که مقصود از این تسبیح، تسبیح [[تکوینی]] نیست؛ زیرا وجود هر موجودی تسبیح تکوینی او را نشان می‌دهد و این مطلب برای انسان‌ها قابل [[فهم]] است.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
آسمان‌ها همانند دیگر موجودات عالم، [[حمد]] و تسبیح [[خدا]] را می‌گویند: {{متن قرآن|تُسَبِّحُ لَهُ السَّمَاوَاتُ السَّبْعُ وَالْأَرْضُ وَمَنْ فِيهِنَّ وَإِنْ مِنْ شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَكِنْ لَا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ إِنَّهُ كَانَ حَلِيمًا غَفُورًا}}<ref>«آسمان‌های هفتگانه و زمین و آنچه در آنهاست او را به پاکی می‌ستایند و هیچ چیز نیست مگر اینکه او را به پاکی می‌ستاید اما شما ستایش آنان را در نمی‌یابید؛ بی‌گمان او بردباری آمرزنده است» سوره اسراء، آیه ۴۴.</ref> شاید از پایان آیه که دلالت دارد [[انسان‌ها]]، [[تسبیح]] اشیا از جمله آسمان‌ها را نمی‌فهمند، بتوان استفاده کرد که مقصود از این تسبیح، تسبیح [[تکوینی]] نیست؛ زیرا وجود هر موجودی تسبیح تکوینی او را نشان می‌دهد و این مطلب برای انسان‌ها قابل [[فهم]] است.
=== [[مطیع]] [[خداوند]] ===
=== [[مطیع]] [[خداوند]] ===
[[قرآن]]، با [[صراحت]]، [[فرمان‌برداری]] [[آسمان]] و [[زمین]] در مقابل [[اوامر الهی]] را بیان می‌کند: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> به گفته ابن‌عبّاس، خداوند پس از [[آفرینش آسمان]] و زمین به آنها فرمود: همراه با آن‌چه در شما [[خلق]] کردم بیایید. آسمان به همراه [[خورشید و ماه]] و [[ستارگان]] آمد. خداوند به آسمان فرمود: خورشید و ماه و ستارگان تو طلوع کنند و آن‌چه امر می‌کنم، انجام ده. <ref>کشف‌الاسرار، ج ۸، ص ۵۱۱؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۸. </ref>[[اطاعت]] [[آسمان]] و [[زمین]] چون [[امر خداوند]] به آنها، [[تکوینی]] و ایجادی بوده است<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
[[قرآن]]، با [[صراحت]]، [[فرمان‌برداری]] [[آسمان]] و [[زمین]] در مقابل [[اوامر الهی]] را بیان می‌کند: {{متن قرآن|ثُمَّ اسْتَوَى إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْهًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ}}<ref>«سپس به آسمان رو آورد که (چون) دودی بود و به آن و به زمین فرمود: خواه یا ناخواه بیایید! گفتند: فرمانبردارانه آمدیم» سوره فصلت، آیه ۱۱.</ref> به گفته ابن‌عبّاس، خداوند پس از [[آفرینش آسمان]] و زمین به آنها فرمود: همراه با آن‌چه در شما [[خلق]] کردم بیایید. آسمان به همراه [[خورشید و ماه]] و [[ستارگان]] آمد. خداوند به آسمان فرمود: خورشید و ماه و ستارگان تو طلوع کنند و آن‌چه امر می‌کنم، انجام ده. <ref>کشف‌الاسرار، ج ۸، ص ۵۱۱؛ مجمع‌البیان، ج ۹، ص ۸. </ref>[[اطاعت]] [[آسمان]] و [[زمین]] چون [[امر خداوند]] به آنها، [[تکوینی]] و ایجادی بوده است<ref>المیزان، ج ۱۷، ص ۳۶۶.</ref>
 
=== جایگاه [[رزق]] و [[برکت]] ===
=== جایگاه [[رزق]] و [[برکت]] ===
[[آیات]] فراوانی گویای این است که رزق و روزی شما در [[آسمان]] است: {{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.</ref> در آیه دیگر می‌فرماید: چه‌کسی شما را از آسمان‌ و زمین روزی می‌دهد؟ {{متن قرآن|أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا آن کسی که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست می‌گویید برهانتان را بیاورید» سوره نمل، آیه ۶۴.</ref> در جای دیگر می‌فرماید: آیا جز [[خداوند]] کسی هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref>«ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفریننده‌ای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده می‌شوید؟» سوره فاطر، آیه ۳.</ref> به گفته بسیاری از [[مفسّران]]، مقصود از رزق در این‌گونه آیات، اسباب رزق، و منظور از اسباب رزق، [[نزول]] [[باران]] <ref>التبیان، ج ۹، ص ۳۸۵؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۴۰۰.</ref> یا اعمّ از [[خورشید]]، ماه، [[ستارگان]] و [[اختلاف]] [[شب]] و [[روز]] و پیدایش چهار فصل است. در [[آیه]] دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>
[[آیات]] فراوانی گویای این است که رزق و روزی شما در [[آسمان]] است: {{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.</ref> در آیه دیگر می‌فرماید: چه‌کسی شما را از آسمان‌ و زمین روزی می‌دهد؟ {{متن قرآن|أَمَّنْ يَبْدَأُ الْخَلْقَ ثُمَّ يُعِيدُهُ وَمَنْ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أَإِلَهٌ مَعَ اللَّهِ قُلْ هَاتُوا بُرْهَانَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ}}<ref>«یا آن کسی که آفرینش را می‌آغازد سپس آن را باز می‌گرداند و کسی که از آسمان و زمین به شما روزی می‌رساند؛ آیا با خداوند، خدایی (دیگر) هست؟ بگو: اگر راست می‌گویید برهانتان را بیاورید» سوره نمل، آیه ۶۴.</ref> در جای دیگر می‌فرماید: آیا جز [[خداوند]] کسی هست که شما را از آسمان و زمین روزی دهد؟ {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا النَّاسُ اذْكُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَيْكُمْ هَلْ مِنْ خَالِقٍ غَيْرُ اللَّهِ يَرْزُقُكُمْ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ فَأَنَّى تُؤْفَكُونَ}}<ref>«ای مردم! نعمت خداوند را بر خویش به یاد آورید؛ آیا آفریننده‌ای جز خداوند هست که از آسمان و زمین به شما روزی دهد؟ هیچ خدایی جز او نیست پس چگونه (از حق) باز گردانده می‌شوید؟» سوره فاطر، آیه ۳.</ref> به گفته بسیاری از [[مفسّران]]، مقصود از رزق در این‌گونه آیات، اسباب رزق، و منظور از اسباب رزق، [[نزول]] [[باران]] <ref>التبیان، ج ۹، ص ۳۸۵؛ الکشّاف، ج ۴، ص ۴۰۰.</ref> یا اعمّ از [[خورشید]]، ماه، [[ستارگان]] و [[اختلاف]] [[شب]] و [[روز]] و پیدایش چهار فصل است. در [[آیه]] دیگر می‌فرماید: {{متن قرآن|وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِمْ بَرَكَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ وَلَكِنْ كَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا كَانُوا يَكْسِبُونَ}}<ref>«و اگر مردم آن شهرها ایمان می‌آوردند و پرهیزگاری می‌ورزیدند بر آنان از آسمان و زمین برکت‌هایی می‌گشودیم اما (پیام ما را) دروغ شمردند بنابراین برای آنچه می‌کردند آنان را فرو گرفتیم» سوره اعراف، آیه ۹۶.</ref>


به گفته برخی، مقصود از {{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.</ref> این است که [[رزق و روزی]] شما در آسمان اندازه‌گیری می‌شود یا اینکه رزق و روزی شما در لوحِ محفوظِ موجود در آسمان نوشته شده است. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref>این احتمال نیز وجود دارد که منظور از آسمان، [[عالم غیب]] باشد و مقصود از رزق، هر آن چه [[انسان]] از آن بهره می‌برد، اعمّ از خوردنی، نوشیدنی، [[لباس]]، [[مسکن]]، فرزند، [[علم]]، نیرو، و مانند آنکه تمام این موارد از عالم غیب و از نزد خداوند نازل می‌شوند<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
به گفته برخی، مقصود از {{متن قرآن|وَفِي السَّمَاءِ رِزْقُكُمْ وَمَا تُوعَدُونَ}}<ref>«و روزی شما و آنچه به شما نوید می‌دهند در آسمان است» سوره ذاریات، آیه ۲۲.</ref> این است که [[رزق و روزی]] شما در آسمان اندازه‌گیری می‌شود یا اینکه رزق و روزی شما در لوحِ محفوظِ موجود در آسمان نوشته شده است. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۸، ص ۲۰۸؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref>این احتمال نیز وجود دارد که منظور از آسمان، [[عالم غیب]] باشد و مقصود از رزق، هر آن چه [[انسان]] از آن بهره می‌برد، اعمّ از خوردنی، نوشیدنی، [[لباس]]، [[مسکن]]، فرزند، [[علم]]، نیرو، و مانند آنکه تمام این موارد از عالم غیب و از نزد خداوند نازل می‌شوند<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۳۷۵.</ref>
 
=== سقف محفوظ ===
=== سقف محفوظ ===
آسمان، سقفی برافراشته و در همان حال، محفوظ است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و آسمان را چون بامی نگهداشته آفریدیم و آنان از نشانه‌های آن رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۳۲.</ref> درباره محفوظ بودن [[آسمان]]، تفسیرهای گوناگونی بیان شده است:
آسمان، سقفی برافراشته و در همان حال، محفوظ است: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا السَّمَاءَ سَقْفًا مَحْفُوظًا وَهُمْ عَنْ آيَاتِهَا مُعْرِضُونَ}}<ref>«و آسمان را چون بامی نگهداشته آفریدیم و آنان از نشانه‌های آن رو گردانند» سوره انبیاء، آیه ۳۲.</ref> درباره محفوظ بودن [[آسمان]]، تفسیرهای گوناگونی بیان شده است:
خط ۲۸۴: خط ۲۸۵:
# از [[نفوذ]] و استراق [[سمع]] شیطان‌ها حفظ شده؛ چنان‌که در جای دیگر آمده است: {{متن قرآن|وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۷.</ref><ref> کشف‌الاسرار، ج ۶، ص ۲۳۱؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۸۰.</ref>
# از [[نفوذ]] و استراق [[سمع]] شیطان‌ها حفظ شده؛ چنان‌که در جای دیگر آمده است: {{متن قرآن|وَحَفِظْنَاهَا مِنْ كُلِّ شَيْطَانٍ رَجِيمٍ}}<ref>«و آن را از هر شیطان رانده‌ای نگه داشته‌ایم» سوره حجر، آیه ۱۷.</ref><ref> کشف‌الاسرار، ج ۶، ص ۲۳۱؛ المیزان، ج ۱۴، ص ۲۸۰.</ref>
# [[خداوند]]، آن را از [[سقوط]] بر [[زمین]] حفظ کرده. در آیه‌ای دیگر آمده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«آیا ندیده‌ای که خداوند آنچه را در زمین است و (نیز) کشتی‌ها را که در دریا به فرمان وی روانند، برای شما رام کرده است و آسمان را از فرو افتادن روی زمین- جز به اذن وی- باز می‌دارد؟ بی‌گمان خداوند با مردم، مهربانی است بخشاینده» سوره حج، آیه ۶۵.</ref><ref>کشف‌الاسرار، ج ۶، ص ۲۳۱؛ قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۸۹.</ref>
# [[خداوند]]، آن را از [[سقوط]] بر [[زمین]] حفظ کرده. در آیه‌ای دیگر آمده است: {{متن قرآن|أَلَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ سَخَّرَ لَكُمْ مَا فِي الْأَرْضِ وَالْفُلْكَ تَجْرِي فِي الْبَحْرِ بِأَمْرِهِ وَيُمْسِكُ السَّمَاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلَّا بِإِذْنِهِ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَءُوفٌ رَحِيمٌ}}<ref>«آیا ندیده‌ای که خداوند آنچه را در زمین است و (نیز) کشتی‌ها را که در دریا به فرمان وی روانند، برای شما رام کرده است و آسمان را از فرو افتادن روی زمین- جز به اذن وی- باز می‌دارد؟ بی‌گمان خداوند با مردم، مهربانی است بخشاینده» سوره حج، آیه ۶۵.</ref><ref>کشف‌الاسرار، ج ۶، ص ۲۳۱؛ قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۸۹.</ref>
# از [[شرک]] و [[گناهان]] محفوظ است؛<ref>قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۸۹.</ref> یعنی در آن شرک و گناهی واقع نمی‌شود.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# از [[شرک]] و [[گناهان]] محفوظ است؛<ref>قرطبی، ج ۱۱، ص ۱۸۹.</ref> یعنی در آن شرک و گناهی واقع نمی‌شود.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، 250-251.</ref>


== [[حیات]] در آسمان ها ==
== [[حیات]] در آسمان‌ها ==
در وجود موجودات جان‌دار و [[عاقل]] دیگر، جز [[فرشتگان]] در [[آسمان‌ها]] [[اختلاف]] است. گروهی با ادلّه [[عقلی]]، [[روایی]] و [[قرآنی]]، [[اصرار]] بر [[اثبات وجود]] [[حیات]] در آسمان‌ها دارند. از دو [[آیه]] می‌توان وجود {{متن قرآن|دَابَّةٍ}} در آسمان‌ها را استفاده کرد: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و هر جنبنده‌ای که در آسمان‌ها و در زمین است و (نیز) فرشتگان به خداوند سجده می‌برند و آنان سرکشی نمی‌ورزند» سوره نحل، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین است و آنچه در آنها از جنبندگان پراکنده است و او بر گرد آوردن آنها هرگاه که بخواهد تواناست» سوره شوری، آیه ۲۹.</ref> برخی برآنند که در آیه نخستین، چون فرشتگان از دابّه جدا شده‌اند، نمی‌توان دابّه را به [[فرشته]] [[تفسیر]] کرد؛ افزون بر این که اطلاق دابّه بر فرشته مصطلح نیست. <ref>روح‌المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۶۱؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۵۸. </ref> از سوی دیگر بعید است که از این کرات و اجرام آسمانی و کهکشان‌های [[عظیم]]، فقط [[زمین]] [[محل زندگی]] باشد. <ref>الفرقان، ج ۲۴ و ۲۵، ص ۱۹۷.</ref> گروهی دیگر، به وجود موجودات زنده، جز [[فرشتگان]] در [[آسمان‌ها]] [[عقیده]] ندارند و در [[تفسیر آیات]] مذکور گفته‌اند: در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و هر جنبنده‌ای که در آسمان‌ها و در زمین است و (نیز) فرشتگان به خداوند سجده می‌برند و آنان سرکشی نمی‌ورزند» سوره نحل، آیه ۴۹.</ref> ؛{{متن قرآن|دَابَّةٍ}} مربوط به زمین، و [[فرشته]] مربوط به [[آسمان]] است و در آیه {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین است و آنچه در آنها از جنبندگان پراکنده است و او بر گرد آوردن آنها هرگاه که بخواهد تواناست» سوره شوری، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|دَابَّةٍ}} به آسمان و زمین نسبت داده شده؛ ولی ویژه زمین است؛ چنان‌که خروج لؤلؤ و مرجان از آب [[شور]] است؛ امّا در آیه {{متن قرآن|يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ}}<ref>«از آنها مروارید و مرجان برون می‌آید» سوره الرحمن، آیه ۲۲.</ref> به آب شور و شیرین هر دو نسبت داده شده است<ref> قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۰۷.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
در وجود موجودات جان‌دار و [[عاقل]] دیگر، جز [[فرشتگان]] در [[آسمان‌ها]] [[اختلاف]] است. گروهی با ادلّه [[عقلی]]، [[روایی]] و [[قرآنی]]، [[اصرار]] بر [[اثبات وجود]] [[حیات]] در آسمان‌ها دارند. از دو [[آیه]] می‌توان وجود {{متن قرآن|دَابَّةٍ}} در آسمان‌ها را استفاده کرد: {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و هر جنبنده‌ای که در آسمان‌ها و در زمین است و (نیز) فرشتگان به خداوند سجده می‌برند و آنان سرکشی نمی‌ورزند» سوره نحل، آیه ۴۹.</ref>، {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین است و آنچه در آنها از جنبندگان پراکنده است و او بر گرد آوردن آنها هرگاه که بخواهد تواناست» سوره شوری، آیه ۲۹.</ref> برخی برآنند که در آیه نخستین، چون فرشتگان از دابّه جدا شده‌اند، نمی‌توان دابّه را به [[فرشته]] [[تفسیر]] کرد؛ افزون بر این که اطلاق دابّه بر فرشته مصطلح نیست. <ref>روح‌المعانی، مج ۱۴، ج ۲۵، ص ۶۱؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۵۸. </ref> از سوی دیگر بعید است که از این کرات و اجرام آسمانی و کهکشان‌های [[عظیم]]، فقط [[زمین]] [[محل زندگی]] باشد. <ref>الفرقان، ج ۲۴ و ۲۵، ص ۱۹۷.</ref> گروهی دیگر، به وجود موجودات زنده، جز [[فرشتگان]] در [[آسمان‌ها]] [[عقیده]] ندارند و در [[تفسیر آیات]] مذکور گفته‌اند: در [[آیه]] {{متن قرآن|وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الْأَرْضِ مِنْ دَابَّةٍ وَالْمَلَائِكَةُ وَهُمْ لَا يَسْتَكْبِرُونَ}}<ref>«و هر جنبنده‌ای که در آسمان‌ها و در زمین است و (نیز) فرشتگان به خداوند سجده می‌برند و آنان سرکشی نمی‌ورزند» سوره نحل، آیه ۴۹.</ref> ؛{{متن قرآن|دَابَّةٍ}} مربوط به زمین، و [[فرشته]] مربوط به [[آسمان]] است و در آیه {{متن قرآن|وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَثَّ فِيهِمَا مِنْ دَابَّةٍ وَهُوَ عَلَى جَمْعِهِمْ إِذَا يَشَاءُ قَدِيرٌ}}<ref>«و از نشانه‌های او آفرینش آسمان‌ها و زمین است و آنچه در آنها از جنبندگان پراکنده است و او بر گرد آوردن آنها هرگاه که بخواهد تواناست» سوره شوری، آیه ۲۹.</ref>؛ {{متن قرآن|دَابَّةٍ}} به آسمان و زمین نسبت داده شده؛ ولی ویژه زمین است؛ چنان‌که خروج لؤلؤ و مرجان از آب [[شور]] است؛ امّا در آیه {{متن قرآن|يَخْرُجُ مِنْهُمَا اللُّؤْلُؤُ وَالْمَرْجَانُ}}<ref>«از آنها مروارید و مرجان برون می‌آید» سوره الرحمن، آیه ۲۲.</ref> به آب شور و شیرین هر دو نسبت داده شده است<ref> قرطبی، ج ۱۷، ص ۱۰۷.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 251-252.</ref>


== عدم [[نفوذ]] در آسمان و گذر از آن ==
== عدم [[نفوذ]] در آسمان و گذر از آن ==
براساس هیأت قدیم، افلاکی وجود دارند که دارای صفات اجسام عنصری از جمله خرق و التیام نیستند؛<ref>شرح منظومه، ص ۲۶۸.</ref> ازاین‌رو نفوذ به آسمان‌ها غیر ممکن است. کیهان‌شناسان کنونی به طور کلّی نظریّه افلاک را [[باطل]] می‌دانند.<ref>روح‌المعانی، مج ۵، ج ۸، ص ۱۷۶.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ}}<ref>«ای گروه پریان و آدمیان! اگر از کرانه‌های آسمان‌ها و زمین می‌توانید رخنه کنید، بکنید! جز با توانمندی، نمی‌توانید رخنه کنید» سوره الرحمن، آیه ۳۳.</ref> به خروج از آسمان‌ها اشاره شده است. از [[سیاق آیات]] به دست می‌آید که این خطاب، به [[روز قیامت]] مربوط بوده، خطابی تعجیزی است؛ یعنی [[انسان‌ها]] نمی‌توانند با نفوذ از نواحی آسمان‌ها و زمین، از [[ملک]] [[الهی]] خارج شده، از [[مؤاخذه]] بگریزند؛ زیرا این نفوذ، به نوعی [[سلطه]] و [[قدرت]] نیاز دارد که انسان‌ها فاقد آن هستند.<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۰۶ و ۱۰۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۱۱۳.</ref> در [[تفسیر]] این آیه نظریّات دیگری نیز ارائه شده است؛ مانند اینکه [[آیه]]، هم ناظر به [[رستاخیز]] و هم ناظر به [[دنیا]] است و یا اینکه آیه به مسافرت‌های فضایی [[بشر]] اشاره دارد که شرط آن داشتن [[سلطه]] [[علمی]] و صنعتی است یا اینکه منظور از [[نفوذ]]، نفوذ [[فکری]] و علمی در اقطار [[آسمان‌ها]] است که با [[قدرت]] [[استدلال]] امکان دارد.<ref> نمونه، ج ۲۳، ص ۱۴۹.</ref>
براساس هیأت قدیم، افلاکی وجود دارند که دارای صفات اجسام عنصری از جمله خرق و التیام نیستند؛<ref>شرح منظومه، ص ۲۶۸.</ref> ازاین‌رو نفوذ به آسمان‌ها غیر ممکن است. کیهان‌شناسان کنونی به طور کلّی نظریّه افلاک را [[باطل]] می‌دانند.<ref>روح‌المعانی، مج ۵، ج ۸، ص ۱۷۶.</ref> در آیه {{متن قرآن|يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ}}<ref>«ای گروه پریان و آدمیان! اگر از کرانه‌های آسمان‌ها و زمین می‌توانید رخنه کنید، بکنید! جز با توانمندی، نمی‌توانید رخنه کنید» سوره الرحمن، آیه ۳۳.</ref> به خروج از آسمان‌ها اشاره شده است. از [[سیاق آیات]] به دست می‌آید که این خطاب، به [[روز قیامت]] مربوط بوده، خطابی تعجیزی است؛ یعنی [[انسان‌ها]] نمی‌توانند با نفوذ از نواحی آسمان‌ها و زمین، از [[ملک]] [[الهی]] خارج شده، از [[مؤاخذه]] بگریزند؛ زیرا این نفوذ، به نوعی [[سلطه]] و [[قدرت]] نیاز دارد که انسان‌ها فاقد آن هستند.<ref>المیزان، ج ۱۹، ص ۱۰۶ و ۱۰۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۲۹، ص ۱۱۳.</ref> در [[تفسیر]] این آیه نظریّات دیگری نیز ارائه شده است؛ مانند اینکه [[آیه]]، هم ناظر به [[رستاخیز]] و هم ناظر به [[دنیا]] است و یا اینکه آیه به مسافرت‌های فضایی [[بشر]] اشاره دارد که شرط آن داشتن [[سلطه]] [[علمی]] و صنعتی است یا اینکه منظور از [[نفوذ]]، نفوذ [[فکری]] و علمی در اقطار [[آسمان‌ها]] است که با [[قدرت]] [[استدلال]] امکان دارد.<ref> نمونه، ج ۲۳، ص ۱۴۹.</ref>


برخی نیز مقصود از خروج از آسمان‌ها و [[زمین]] را فرار از [[مرگ]] دانسته‌اند که برای [[آدمیان]] و جنّیان امکان‌پذیر نیست.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۱۰.</ref> [[خداوند]] در جایی دیگر، مشرکان ‌را به تحدّی (مبارزه ‌طلبی) فرا می‌خواند که اگر می‌توانند، با اسباب به آسمان‌ها بروند و در امور آنجا تصرّف و دخالت کنند و نگذارند بر [[پیامبر]]، [[وحی]] نازل شود: {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ}}<ref>«یا فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن ایشان است؟ پس بر ریسمان‌ها (به آسمان) فرا روند! (تا جلو وحی را بگیرند)» سوره ص، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|الْأَسْبَابِ}} در اینجا به چیزهای نفوذناپذیر، مانند راه‌های [[آسمان]] <ref> روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۴۸.</ref> یا درهای آن، [[تفسیر]] شده است.<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۰۱.</ref> در جای دیگر، از این مطلب که [[شیاطین]] می‌خواهند به آسمان‌ها نفوذ کرده، سخنان [[ملکوت]] اعلا را بشنوند، ولی شهاب‌ها آنان را تعقیب می‌کنند و از [[استراق سمع]] بازشان می‌دارند، [[سخن]] به میان آمده است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ}}<ref>«مگر کسی که ربایشی ویژه کند که شهابی فروزان در پی‌اش می‌افتد» سوره صافات، آیه ۱۰.</ref> بیش‌تر [[مفسّران]] از جمله [[طبری]]،<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۵۰. </ref> [[آلوسی]] <ref>روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۱۰۶.</ref> و [[سیدقطب]]،<ref> فی ظلال، ج ۵، ص ۲۹۸۴.</ref> [[آیات]] پیشین را بر ظاهرشان تفسیر کرده‌اند؛ ولی برخی احتمال داده‌اند که آسمان، شهاب و [[رجم]] جنّیان تمثیل‌هایی باشد که خداوند برای [[تشبیه]] معقول به محسوس آورده و مقصود از آسمان، ملکوت اعلا و مقصود از شهاب، [[نور]] ملکوت باشد که شیاطین را تعقیب می‌کند و آنان را از آنجا می‌راند.<ref> المیزان، ج ۱۷، ص ۱۲۵.</ref> در اینجا آیات مربوط به [[معراج]] پیامبر {{صل}} و [[عروج عیسی]] {{ع}} به [[آسمان‌ها]] نیز قابل توجّه است.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
برخی نیز مقصود از خروج از آسمان‌ها و [[زمین]] را فرار از [[مرگ]] دانسته‌اند که برای [[آدمیان]] و جنّیان امکان‌پذیر نیست.<ref>مجمع البیان، ج ۹، ص ۳۱۰.</ref> [[خداوند]] در جایی دیگر، مشرکان ‌را به تحدّی (مبارزه ‌طلبی) فرا می‌خواند که اگر می‌توانند، با اسباب به آسمان‌ها بروند و در امور آنجا تصرّف و دخالت کنند و نگذارند بر [[پیامبر]]، [[وحی]] نازل شود: {{متن قرآن|أَمْ لَهُمْ مُلْكُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَمَا بَيْنَهُمَا فَلْيَرْتَقُوا فِي الْأَسْبَابِ}}<ref>«یا فرمانروایی آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست از آن ایشان است؟ پس بر ریسمان‌ها (به آسمان) فرا روند! (تا جلو وحی را بگیرند)» سوره ص، آیه ۱۰.</ref>؛ {{متن قرآن|الْأَسْبَابِ}} در اینجا به چیزهای نفوذناپذیر، مانند راه‌های [[آسمان]] <ref> روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۲۴۸.</ref> یا درهای آن، [[تفسیر]] شده است.<ref>قرطبی، ج ۱۵، ص ۱۰۱.</ref> در جای دیگر، از این مطلب که [[شیاطین]] می‌خواهند به آسمان‌ها نفوذ کرده، سخنان [[ملکوت]] اعلا را بشنوند، ولی شهاب‌ها آنان را تعقیب می‌کنند و از [[استراق سمع]] بازشان می‌دارند، [[سخن]] به میان آمده است: {{متن قرآن|إِلَّا مَنْ خَطِفَ الْخَطْفَةَ فَأَتْبَعَهُ شِهَابٌ ثَاقِبٌ}}<ref>«مگر کسی که ربایشی ویژه کند که شهابی فروزان در پی‌اش می‌افتد» سوره صافات، آیه ۱۰.</ref> بیش‌تر [[مفسّران]] از جمله [[طبری]]،<ref>جامع‌البیان، مج ۱۲، ج ۲۳، ص ۵۰. </ref> [[آلوسی]] <ref>روح‌المعانی، مج ۱۳، ج ۲۳، ص ۱۰۶.</ref> و [[سیدقطب]]،<ref> فی ظلال، ج ۵، ص ۲۹۸۴.</ref> [[آیات]] پیشین را بر ظاهرشان تفسیر کرده‌اند؛ ولی برخی احتمال داده‌اند که آسمان، شهاب و [[رجم]] جنّیان تمثیل‌هایی باشد که خداوند برای [[تشبیه]] معقول به محسوس آورده و مقصود از آسمان، ملکوت اعلا و مقصود از شهاب، [[نور]] ملکوت باشد که شیاطین را تعقیب می‌کند و آنان را از آنجا می‌راند.<ref> المیزان، ج ۱۷، ص ۱۲۵.</ref> در اینجا آیات مربوط به [[معراج]] پیامبر {{صل}} و [[عروج عیسی]] {{ع}} به [[آسمان‌ها]] نیز قابل توجّه است.<ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 252-253.</ref>


== [[گریه]] [[آسمان]] ==
== [[گریه]] [[آسمان]] ==
در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ}}<ref>«آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.</ref> از گریه آسمان یاد شده است. ابن‌عبّاس می‌گوید: [[آسمان]] و زمین بر [[مرگ]] [[مؤمن]] می‌گریند؛ زیرا با مرگ او دری که روزی‌اش از آن نازل می‌شود و عمل نیکش از آن بالا می‌رود، بسته می‌شود. <ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۱۶۱.</ref> به نظر [[حسن بصری]]، منظور، گریه [[اهل آسمان]] است،<ref> الکشّاف، ج ۴، ص ۲۷۷.</ref> و به نظر بعضی از [[مفسّران]]، گریه آسمان، غیر [[حقیقی]] و کنایه از [[عظمت]] [[مصیبت]] و شدّت تأثر برای از دست رفتن چیزی است. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۲۴۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۴۱.</ref> مردی از [[دشمنان خدا]] و [[پیامبر]] بر [[امام علی]] {{ع}} گذشت و [[حضرت]]، این آیه را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ }}؛ سپس [[حسین]] {{ع}} بر حضرت گذشت. فرمود: آسمان و زمین بر حسین می‌گرید و فرمود آسمان و زمین فقط بر [[یحیی ‌بن ‌زکرّیا]] و [[حسین ‌بن علی]] گریست<ref>قمی، ج ۲، ص ۲۹۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
در [[آیه]] {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ وَمَا كَانُوا مُنْظَرِينَ}}<ref>«آنگاه، نه آسمان بر آنان گریست و نه زمین و نه مهلت یافتند» سوره دخان، آیه ۲۹.</ref> از گریه آسمان یاد شده است. ابن‌عبّاس می‌گوید: [[آسمان]] و زمین بر [[مرگ]] [[مؤمن]] می‌گریند؛ زیرا با مرگ او دری که روزی‌اش از آن نازل می‌شود و عمل نیکش از آن بالا می‌رود، بسته می‌شود. <ref>جامع‌البیان، مج ۱۳، ج ۲۵، ص ۱۶۱.</ref> به نظر [[حسن بصری]]، منظور، گریه [[اهل آسمان]] است،<ref> الکشّاف، ج ۴، ص ۲۷۷.</ref> و به نظر بعضی از [[مفسّران]]، گریه آسمان، غیر [[حقیقی]] و کنایه از [[عظمت]] [[مصیبت]] و شدّت تأثر برای از دست رفتن چیزی است. <ref>التفسیر الکبیر، ج ۲۷، ص ۲۴۵؛ المیزان، ج ۱۸، ص ۱۴۱.</ref> مردی از [[دشمنان خدا]] و [[پیامبر]] بر [[امام علی]] {{ع}} گذشت و [[حضرت]]، این آیه را [[تلاوت]] کرد: {{متن قرآن|فَمَا بَكَتْ عَلَيْهِمُ السَّمَاءُ وَالْأَرْضُ }}؛ سپس [[حسین]] {{ع}} بر حضرت گذشت. فرمود: آسمان و زمین بر حسین می‌گرید و فرمود آسمان و زمین فقط بر [[یحیی ‌بن ‌زکرّیا]] و [[حسین ‌بن علی]] گریست<ref>قمی، ج ۲، ص ۲۹۶.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 253.</ref>


== فرجام آسمان ==
== فرجام آسمان ==
[[خداوند]]، برای [[عالم هستی]] [[اجل]] معیّنی قرار داده که از آن فراتر نمی‌رود: {{متن قرآن|مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ}}<ref>«ما آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست جز به حق و در زمانی معین نیافریده‌ایم و کافران از آنچه بیمشان داده‌اند رویگردانند» سوره احقاف، آیه ۳.</ref> با فرا رسیدن اجل معیّن آسمان‌ها که [[روز قیامت]] است،<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۸۶.</ref> آسمان، چون طومار، [[درهم]] پیچیده می‌شود: {{متن قرآن|يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ}}<ref>«روزی که آسمان‌ها را چون در هم پیچیدن طومار نوشته‌ها درهم پیچیم، همان‌گونه که آفرینش نخستین را آغاز کردیم آن را باز می‌گردانیم، بنابر وعده‌ای که (برآوردنش) بر عهده ماست؛ به راستی ما کننده (ی این کار) ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۴.</ref> اجل معیّنِ آسمان‌ها، در [[لوح محفوظ]] نوشته شده است و [[فرشتگان]] از آن آگاهند. <ref>التبیان، ج ۹، ص ۲۶۷.</ref> براساس پاره‌ای از [[آیات]]، پایان [[عمر]] آسمان را حوادثی تشکیل می‌دهد که با انقراض عالم و از بین رفتن [[نظام]] موجود ملازم است؛ نظیر شکافته شدن و از هم گُسستن ‌آسمان: {{متن قرآن|وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ}}<ref>«و آسمان از هم می‌شکافد و در آن روز، گسسته‌وار خواهد بود» سوره حاقه، آیه ۱۶.</ref> و به حرکت درآمدن آن: {{متن قرآن|يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا}}<ref>«روزی که آسمان، سخت به جنب و جوش افتد» سوره طور، آیه ۹.</ref> و برآمدن دودی نمایان از آن: {{متن قرآن|فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«پس به روزی چشم بدوز که آسمان دودی آشکار برمی‌آورد» سوره دخان، آیه ۱۰.</ref> به فرموده [[پیامبر]] {{صل}} "دخان" دودی است که در [[آستانه قیامت]]، [[جهان]] را فرا می‌گیرد <ref>الدرّالمنثور، ج۷، ص ۴۰۸.</ref> و تبدیل [[آسمان‌ها]] به آسمان‌های دیگر: {{متن قرآن|يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ}}<ref>«روزی که (این) زمین زمینی دیگر گردد و آسمان‌ها نیز و (همگان) نزد خداوند یگانه دادفرما پدیدار شوند» سوره ابراهیم، آیه ۴۸.</ref> [[مفسّران]] درباره تبدیل و دگرگونی آسمان‌ها آرای گوناگونی دارند؛ مانند اینکه صورت آسمان‌ها [[تغییر]] می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که [[خورشید و ماه]] و ستاره‌های آن از میان می‌روند. <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۹۸.</ref> آسمان‌ها به [[بهشت]]، و [[زمین]] به [[آتش]] تبدیل می‌شود <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۸۸.</ref> و.... به گفته فخررازی، تبدیل و دگرگونی آسمان‌ها به دو گونه است:
[[خداوند]]، برای [[عالم هستی]] [[اجل]] معیّنی قرار داده که از آن فراتر نمی‌رود: {{متن قرآن|مَا خَلَقْنَا السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ وَأَجَلٍ مُسَمًّى وَالَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ}}<ref>«ما آسمان‌ها و زمین و آنچه میان آنهاست جز به حق و در زمانی معین نیافریده‌ایم و کافران از آنچه بیمشان داده‌اند رویگردانند» سوره احقاف، آیه ۳.</ref> با فرا رسیدن اجل معیّن آسمان‌ها که [[روز قیامت]] است،<ref>المیزان، ج ۱۸، ص ۱۸۶.</ref> آسمان، چون طومار، [[درهم]] پیچیده می‌شود: {{متن قرآن|يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُعِيدُهُ وَعْدًا عَلَيْنَا إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ}}<ref>«روزی که آسمان‌ها را چون در هم پیچیدن طومار نوشته‌ها درهم پیچیم، همان‌گونه که آفرینش نخستین را آغاز کردیم آن را باز می‌گردانیم، بنابر وعده‌ای که (برآوردنش) بر عهده ماست؛ به راستی ما کننده (ی این کار) ایم» سوره انبیاء، آیه ۱۰۴.</ref> اجل معیّنِ آسمان‌ها، در [[لوح محفوظ]] نوشته شده است و [[فرشتگان]] از آن آگاهند. <ref>التبیان، ج ۹، ص ۲۶۷.</ref> براساس پاره‌ای از [[آیات]]، پایان [[عمر]] آسمان را حوادثی تشکیل می‌دهد که با انقراض عالم و از بین رفتن [[نظام]] موجود ملازم است؛ نظیر شکافته شدن و از هم گُسستن ‌آسمان: {{متن قرآن|وَانْشَقَّتِ السَّمَاءُ فَهِيَ يَوْمَئِذٍ وَاهِيَةٌ}}<ref>«و آسمان از هم می‌شکافد و در آن روز، گسسته‌وار خواهد بود» سوره حاقه، آیه ۱۶.</ref> و به حرکت درآمدن آن: {{متن قرآن|يَوْمَ تَمُورُ السَّمَاءُ مَوْرًا}}<ref>«روزی که آسمان، سخت به جنب و جوش افتد» سوره طور، آیه ۹.</ref> و برآمدن دودی نمایان از آن: {{متن قرآن|فَارْتَقِبْ يَوْمَ تَأْتِي السَّمَاءُ بِدُخَانٍ مُبِينٍ}}<ref>«پس به روزی چشم بدوز که آسمان دودی آشکار برمی‌آورد» سوره دخان، آیه ۱۰.</ref> به فرموده [[پیامبر]] {{صل}} "دخان" دودی است که در [[آستانه قیامت]]، [[جهان]] را فرا می‌گیرد <ref>الدرّالمنثور، ج۷، ص ۴۰۸.</ref> و تبدیل [[آسمان‌ها]] به آسمان‌های دیگر: {{متن قرآن|يَوْمَ تُبَدَّلُ الْأَرْضُ غَيْرَ الْأَرْضِ وَالسَّمَاوَاتُ وَبَرَزُوا لِلَّهِ الْوَاحِدِ الْقَهَّارِ}}<ref>«روزی که (این) زمین زمینی دیگر گردد و آسمان‌ها نیز و (همگان) نزد خداوند یگانه دادفرما پدیدار شوند» سوره ابراهیم، آیه ۴۸.</ref> [[مفسّران]] درباره تبدیل و دگرگونی آسمان‌ها آرای گوناگونی دارند؛ مانند اینکه صورت آسمان‌ها [[تغییر]] می‌یابد؛ به‌گونه‌ای که [[خورشید و ماه]] و ستاره‌های آن از میان می‌روند. <ref>مجمع‌البیان، ج ۶، ص ۴۹۸.</ref> آسمان‌ها به [[بهشت]]، و [[زمین]] به [[آتش]] تبدیل می‌شود <ref>المیزان، ج ۱۲، ص ۸۸.</ref> و.... به گفته فخررازی، تبدیل و دگرگونی آسمان‌ها به دو گونه است:
# تبدیل ذات؛
# تبدیل ذات؛
# تبدیل صفات. <ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref> منشأاختلاف در تفسیرِ تبدیل، [[اختلاف]] روایاتی است که در [[تفسیر]] این [[آیه]] آمده و [[آیات]] مربوط به تبدیل زمین و [[آسمان]]، گویای این معنا است که تبدیل، بزرگ‌تر از حدّ [[تصوّر]] است، و آن‌چه در [[روایات]] آمده، [[تمثیل]] و برای نزدیک کردن به [[ذهن]] است<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۸۸.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱.</ref>
# تبدیل صفات. <ref> التفسیر الکبیر، ج ۱۹، ص ۱۴۶ و ۱۴۷.</ref> منشأاختلاف در تفسیرِ تبدیل، [[اختلاف]] روایاتی است که در [[تفسیر]] این [[آیه]] آمده و [[آیات]] مربوط به تبدیل زمین و [[آسمان]]، گویای این معنا است که تبدیل، بزرگ‌تر از حدّ [[تصوّر]] است، و آن‌چه در [[روایات]] آمده، [[تمثیل]] و برای نزدیک کردن به [[ذهن]] است<ref> المیزان، ج ۱۲، ص ۸۸.</ref><ref>[[مرتضی اورعی|اورعی]] و [[لطف‌الله خراسانی|خراسانی]]، [[آسمان - اورعی و خراسانی (مقاله)|مقاله «آسمان»]]، [[دائرةالمعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرةالمعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 253-254.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۱۱۵٬۱۸۳

ویرایش