پرش به محتوا

شیعه در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۳٬۱۷۲ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۴ ژوئن ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۶۹: خط ۶۹:
محمد ابوزهره - از [[دانشمندان]] معاصر [[اهل سنت]] - ضمن [[تأیید]] سخنان عبدالقاهر بغدادی می‌نویسد: «[[شیعیان]] عبدالله بن سبأ را از خود نمی‌دانند و حتی او را [[مسلمان]] نمی‌دانند، ما نیز با آنان هم آوا می‌شویم و جز این سخن نمی‌گوییم»<ref>تاریخ المذاهب الإسلامیة، ص۳۵.</ref>.
محمد ابوزهره - از [[دانشمندان]] معاصر [[اهل سنت]] - ضمن [[تأیید]] سخنان عبدالقاهر بغدادی می‌نویسد: «[[شیعیان]] عبدالله بن سبأ را از خود نمی‌دانند و حتی او را [[مسلمان]] نمی‌دانند، ما نیز با آنان هم آوا می‌شویم و جز این سخن نمی‌گوییم»<ref>تاریخ المذاهب الإسلامیة، ص۳۵.</ref>.
مطلب دیگر آن‌که، اگر وهابیان مؤسس مذهب تشیع را، که ریشه در [[زمان پیامبر]]{{صل}} دارد، یک [[یهودی]] می‌دانند، پس مذاهبی که ده‌ها سال پس از [[پیامبر]]{{صل}} سر برآوردند چه کسانی هستند؟ [[وهابیت]] [[نجدی]] که قرن‌ها پس از پیامبر{{صل}} ساخته شد، منسوب به کیست؟»<ref>[[مهدی رستم‌نژاد|رستم‌نژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۴۱ </ref>.
مطلب دیگر آن‌که، اگر وهابیان مؤسس مذهب تشیع را، که ریشه در [[زمان پیامبر]]{{صل}} دارد، یک [[یهودی]] می‌دانند، پس مذاهبی که ده‌ها سال پس از [[پیامبر]]{{صل}} سر برآوردند چه کسانی هستند؟ [[وهابیت]] [[نجدی]] که قرن‌ها پس از پیامبر{{صل}} ساخته شد، منسوب به کیست؟»<ref>[[مهدی رستم‌نژاد|رستم‌نژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۴۱ </ref>.
==تشیع ساخته ایرانیان==
برخی از افراد، بدون توجه به [[تاریخ]]، [[تشیع]] را ساخته و پرداخته [[ایرانیان]] می‌دانند. آنان می‌گویند چون ایرانیان با [[اسلام]] و [[سلطه]] [[عرب]] مخالف بودند با [[نفوذ]] در صفوف [[مسلمانان]] و طرح [[رهبری امام علی]]{{ع}} و فرزندانش، [[مذهب]] جدیدی پدید آوردند تا به این وسیله از [[اعراب]] [[انتقام]] بگیرند<ref>ر.ک: تاریخ المذاهب الاسلامیه، ج۱، ص۴۱؛ فجر الاسلام، ص۱۱۱.</ref>.
در پاسخ، چند نکته یادآوری می‌شود:
#این فرض، زمانی قابل قبول است که [[رهبران]] اصلی [[شیعه]]، از ایرانیان باشند، در حالی که [[امامان شیعه]]، همه عرب بودند و تا [[قرن دهم]]، بسیاری از [[دانشمندان شیعه]]، غیرایرانی بودند و بیشتر در لبنان و [[عراق]] [[زندگی]] می‌کردند.
#این نظریه، زمانی صحیح است که نخستین [[شیعیان]] از ایرانیان باشند، در حالی که چنین نبود و نیست؛ بلکه ایرانیان تقریباً تا قرن دهم، بیشتر از [[اهل سنت]] بودند؛ به همین دلیل، نویسندگان متون اصلی اهل سنت، بلکه نویسندگان [[صحاح سته]]، همه از ایرانیان بودند.
#همان گونه که گفته شد، [[مکتب تشیع]] همان [[مکتب]] اصیل اسلام است که بذر آن با [[آیات الهی]] توسط [[پیامبر گرامی اسلام]]{{صل}} در [[مدینه]] افشانده شد و در دوره [[حکومت]] [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در عراق گسترش یافت. این در حالی بود که هنوز در [[ایران]] خبری از [[مذهب تشیع]] نبوده است.
#شیعه شدن [[مردم ایران]]، محصول عوامل گوناگونی بود که طی ده [[قرن]] به تدریج شکل گرفت و یک پدیده [[خلق]] [[الساعه]] و بی‌مقدمه‌ای نبوده است.<ref>[[مهدی رستم‌نژاد|رستم‌نژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۴۶</ref>.
===عوامل [[گرایش]] ایرانیان به تشیع===
۱. '''[[ظلم]] و [[بیدادگری]] زمام‌داران''': یکی از عوامل مهم در گرایش ایرانیان به [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} و خاندانش، [[رفتار]] تحقیرآمیز اعراب، به خصوص [[امویان]] نسبت به ایرانیان بود. به [[گواهی]] تاریخ، ایرانیان پس از اسلام به عنوان «[[موالی]]» ([[شهروندان]] درجه دو) شناخته می‌شدند و [[پست‌ترین]] [[کارها]] و کم درآمد‌ترین آن به ایرانیان واگذار می‌شد<ref>ر.ک: العقد الفرید، ج۳، ص۴۳۱؛ تاریخ ابن خلدون، ج۳، ص۷۵.</ref>.
حتی آنان [[شاهد]] [[تحقیر]] زبان مادری‌شان توسط اعراب بودند. برابر نقل [[خلیفه دوم]] چون در حال [[طواف]] شنیده بود دو نفر با هم به [[زبان فارسی]] سخن می‌گویند، گفت: «به [[عربی]] سخن بگویید؛ زیرا [[سخن گفتن]] به زبان فارسی [[مروت]] را از بین می‌برد»<ref>تاریخ جرجان، ص۴۲۶.</ref>.
در [[جنگ قادسیه]] حدود چهار هزار [[ایرانی]]، از [[لشکر]] [[ایرانیان]] به [[سپاه اسلام]] ملحق شدند و [[انتظار]] داشتند پس از پایان [[جنگ]]، چون بقیه [[مسلمانان]] به شمار آمده، در [[غنائم]] سهیم باشند؛ ولی سپاه اسلام پس از [[پیروزی]]، [[تخلف]] نمود و به [[تحقیر]] آنان رو آورد.
تحقیر کردن ایرانیان همچنان ادامه داشت تا آن‌که [[امیرمؤمنان]]{{ع}} به [[خلافت]] رسید و آنان برای بار نخست طعم [[محبت]] را در دوران ایشان چشیدند. حضرت به همگان با یک نگاه نگریست و فرقی بین [[عرب]] و [[عجم]] قائل نشد و چون مورد [[اعتراض]] قرار گرفت، فرمود: «در [[کتاب خدا]] فرقی بین [[فرزندان]] اسماعیل و غیره نمی‌بینم»<ref>الغارات، ص۴۶.</ref>.
این برخورد [[انسان]] مدارانه امیرمؤمنان{{ع}}، [[دل]] ایرانیان را بیشتر به [[خاندان اهل بیت]]{{عم}} متوجه ساخت و راه را برای [[گرایش]] آنان به [[تشیع]] باز نمود.
۲. '''[[مهاجرت]] [[اشعریان]] [[یمن]] به [[ایران]]''': ابتدا ایرانیان پس از [[فتح ایران]] توسط [[اعراب]]، به [[اسلام]] گرویدند؛ ولی همه آنها از [[اهل تسنن]] بودند و [[شناختی]] نسبت به [[مکتب تشیع]] نداشتند، تا آن‌که اولین [[خاندان]] عرب [[شیعی]] از یمن وارد [[قم]] شد. آنان فرزندان [[سعد بن مالک]] بودند که در [[قیام زید بن علی]] علیه [[امویان]] در سال ۱۲۱ شرکت کرده بودند. «احوص»، یکی از فرزندان سعد، [[فرماندهی سپاه]] زید را به عهده داشت. وی در آن [[نبرد]]، دستگیر و [[زندانی]] شد و پس از [[آزادی]] همراه برادرش عبدالله و خاندان [[اشعری‌ها]] به قم مهاجرت کرد. به دنبال آنان [[قبیله]] [[اشعری]] به تدریج به قم آمدند و یک پایگاه [[علمی]] [[حدیثی]] [[شیعه]] را در آنجا پایه‌ریزی کردند<ref>تاریخ قم، ص۲۴۷.</ref>.
غیر از [[طایفه]] اشعری‌ها - اولین طایفه شیعی عرب که وارد ایران شدند - [[طوایف]] دیگری از عرب مانند [[عبدالقیس]] و [[خزاعه]] نیز وارد ایران و [[خراسان]] شدند و بذر [[تشیع]] را در [[ایران]] افشاندند<ref>مقاتل الطالبیین، ص۱۱۵.</ref>.
[[یاقوت حموی]] درباره [[شهر قم]] و ساکنان آنجا می‌نویسد:
«[[قم]] شهری است که به دست [[مسلمانان]] بنا شد و کسی از [[عجم]] در آن نیست. نخستین کسی که به آن مکان پا نهاد، [[طلحة بن احوص اشعری]] بود. ساکنان آن [[شهر]] همگی [[شیعه امامیه]] هستند که در ایام [[حجاج بن یوسف ثقفی]] (۸۳ ه) به آنجا وارد شدند. نخستین ساکنان قم، [[فرزندان]] [[سعد بن مالک بن عامر اشعری]] بودند، [[عبدالله بن سعد]] دارای [[فرزندی]] [[شیعه]] بود که از [[کوفه]] برای نخستین بار به قم آمد و تشیع را در آنجا پایه‌ریزی کرد، به گونه‌ای که هیچ [[سنی مذهب]] در آنجا ساکن نیست»<ref>معجم البلدان، ج۴، ص۳۹۶: {{عربی|و كان متقدم هؤلاء الأخوة عبدالله بن سعد، و كان له ولد قدري في الكوفه فانتقل منها إلى قم و كان إماميا و هو الذي نقل التشيع إلى أهلها فلا يوجد بها سني قط}}.</ref>.
وی می‌نویسد: «تشیع تا [[زمان]] [[معتمد عباسی]] (۲۷۵ق) در [[ری]] وارد نشده بود»<ref>معجم البلدان، ج۳، ص۱۲۱.</ref>.
به [[اذعان]] برخی نویسندگان، تشیع ابتدا در [[قبایل]] [[عربی]] شکل گرفت و سپس از آنجا به [[غیر عرب]] سرایت کرد<ref>الخوارج و الشیعه، ص۱۴۵.</ref>.
۳. '''[[مهاجرت امام رضا]]{{ع}} و [[سادات]] به ایران''': از عوامل مهم در گسترش تشیع در ایران، مهاجرت امام رضا{{ع}} به [[طوس]] بوده است. سیمای [[ملکوتی]] آن حضرت با آن [[خصال]] عالی [[انسانی]]، [[عظمت]] [[اهل بیت]]{{عم}} را به عنوان [[فرزندان پیامبر]]{{صل}} در [[قلب]] [[مردم ایران]]، زنده ساخت.
[[مناظرات علمی]] [[امام]] با [[دانشمندان]] سایر [[مذاهب]] و [[ادیان]]، سبب شد تا عظمت [[علمی]] آن حضرت بر همگان آشکار شود تا جایی که [[مأمون]] از [[گرایش]] [[مردم]] نسبت به امام، بیمناک شده، دست به [[قتل]] آن حضرت زد<ref>عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۳۹-۱۵۸.</ref>.
به دنبال مهاجرت امام رضا{{ع}}، گروه‌هایی از [[علویان]] [[حجاز]] و [[عراق]] به ایران رهسپار شدند. آنان که از [[ظلم]] [[خلفای عباسی]] - چون [[منصور دوانیقی]] - به ایران [[مهاجرت]] نمودند، برای [[حفظ جان]] خویش هر یک در منطقه‌ای دور از هم پراکنده شدند. کم کم دل‌های [[مردم ایران]] با [[مشاهده]] [[کرامت]] و [[بزرگواری]] آنان، به آنان متمایل گشت. پراکندگی آنان در سراسر [[ایران]] هم، موجب شد تا [[مذهب تشیع]] در سراسر ایران ریشه بدواند.
[[یحیی بن عبدالله بن حسن بن حسن]]، پس از [[شکست]] [[قیام زید]] با گروهی از [[کوفیان]] به [[دیلم]] آمد و چنان [[تشیع]] در آنجا [[رشد]] کرد که در دیلم، [[طبرستان]] و مازندان، [[حاکمیت]] از آن آنان بود<ref>ر.ک: تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۴۴۹؛ تاریخ الاسلام، ج۱۲، ص۴۵۵؛ سیر اعلام النبلاء، ج۹، ص۲۹۱.</ref>.
در [[قرن چهارم]] [[آل بویه]] با گسترش [[حکومت]] [[شیعی]]، تا [[شیراز]] را تحت [[نفوذ]] خود قرار دادند و از آنجا تا [[بغداد]] را در نوردیدند و بیش از یک [[قرن]] دست تشیع را در [[تبلیغ]] [[مکتب]] خود [[آزاد]] گذاشتند؛ ولی همچنان [[اکثریت]] مردم ایران از [[اهل سنت]] بودند.
در [[قرن هفتم]]، یکی از [[نوادگان]] چنگیز به نام [[سلطان محمد خدابنده]]، تشیع را برگزید - با این که همچنان [[جمعیت]] اهل سنت در ایران از اکثریت برخوردار بودند - [[مذهب شیعه]] کنار دیگر [[مذاهب]] در ایران رسمیت یافت<ref>الحلی، حیاة العلامه الحلی، ص۲۵.</ref>.
اینها سبب شد بذر تشیع در غالب نقاط ایران از شرق تا غرب و از شمال تا جنوب افشانده شود و رو به گسترش بگذارد.
نهایتاً در آغاز [[قرن دهم]] با شروع عصر صفوی‌ها مذهب تشیع در ایران رسمیت یافت و دیگر مذاهب رو به [[انزوا]] نهاد؛ بنابراین با توجه به این [[حقایق]] غیرقابل [[انکار]]، این نظریه که «[[مکتب تشیع]] ساخته و پرداخته [[ایرانیان]] است» حرفی کاملاً خلاف واقع است.
افزون بر موارد فوق، برابر [[اسناد]] [[تاریخی]] تشیع ناخواسته از طریق دیگر هم وارد ایران شد، آن‌گاه که [[عباسیان]] درصدد [[قیام]] علیه [[بنی امیه]] بودند، برای پیشبرد اهداف خود به صورت مبهم و کلی [[فضائل اهل بیت]]{{عم}} را تبلیغ می‌کردند. هرچند آنان دنبال اهداف خود بودند، به طور ناخواسته بر گسترش تشیع در ایران کمک کردند.
برابر تحقیق برخی [[محققان]]، [[تشیع]] در چهار مرحله از [[عراق]] وارد [[ایران]] شده است؛ نخست توسط [[قبیله]] [[اشعری‌ها]]، بار دوم توسط [[شیخ مفید]] و [[شیخ طوسی]]، بار سوم توسط [[علامه حلی]] و بار چهارم توسط علمای [[جبل]] عامل مقیم [[شامات]] و عراق<ref>تاریخ تشیع در ایران، ص۲۱۰.</ref>.<ref>[[مهدی رستم‌نژاد|رستم‌نژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۴۶-۵۱</ref>.


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۸۵۷

ویرایش