شرک در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
== دیدگاه [[وهابیت]] در شرک و مصادیق آن == | == دیدگاه [[وهابیت]] در شرک و مصادیق آن == | ||
[[پیروان اندیشه وهابی]] معتقدند هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است. بر این اساس از منظر ایشان، هر گونه درخواست از غیرخدا و واسطه قرار دادن او جهت رسیدن به حوائج [[دنیوی]] و [[اخروی]] و نیز اعتقاد به وجود برخی [[صفات الهی]] برای غیر خدا همچون [[علم غیب]]، از آنجا که منجر به [[مشارکت]] غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا میشود، شرک شمرده میشود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: [[تبرک]] جستن به غیرخدا به واسطه ساخت [[قبور انبیا]] و [[اولیاء الله]]، [[زیارت]]، بوسیدن و مس نمودن [[قبور]] ایشان<ref>ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰. </ref>، [[توسل]]<ref>ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶. </ref>، [[شفاعت]] خواهی از ایشان<ref>آل شیخ، عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص۱۱۸ و ۱۱۷. </ref> و قسم خوردن به غیر خدا<ref>ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۷ و ۲۰۹. </ref>شرک بوده و همه کسانی که به این امور [[معتقد]] یا ملتزم شوند، مشرک هستند. | [[پیروان اندیشه وهابی]] معتقدند هر عملی که در آن به غیر خدا بها داده شده، شرک و صاحب آن عمل، مشرک است. بر این اساس از منظر ایشان، هر گونه درخواست از غیرخدا و واسطه قرار دادن او جهت رسیدن به حوائج [[دنیوی]] و [[اخروی]] و نیز اعتقاد به وجود برخی [[صفات الهی]] برای غیر خدا همچون [[علم غیب]]، از آنجا که منجر به [[مشارکت]] غیرخدا با خدا در صفات مختص خدا میشود، شرک شمرده میشود. لذا در نگاه ایشان اموری همچون: [[تبرک]] جستن به غیرخدا به واسطه ساخت [[قبور انبیا]] و [[اولیاء الله]]، [[زیارت]]، بوسیدن و مس نمودن [[قبور]] ایشان<ref>ابن عبدالوهاب، کتاب التوحید، ص۴۸؛ بن باز، مجموع فتاوی و مقالات المتنوعة، ج۴، ج۳۳۰. </ref>، [[توسل]]<ref>ابن قیم جوزی، زاد المعاد فی هدی خیرالعباد، ج۱، ص۱۴۶. </ref>، [[شفاعت]] خواهی از ایشان<ref>آل شیخ، عبدالرحمان بن حسن، فتح المجید فی شرح کتاب التوحید، ص۱۱۸ و ۱۱۷. </ref> و قسم خوردن به غیر خدا<ref>ابن تیمیه، مجموع الرسائل و المسائل، ج۱، ص۱۷ و ۲۰۹. </ref>شرک بوده و همه کسانی که به این امور [[معتقد]] یا ملتزم شوند، مشرک هستند. | ||
==شرک در خالقیت== | |||
[[شبهه]]: [[شیعیان]] به جای این که خود را [[بنده خدا]] بدانند، خود را [[بنده]] امامانشان میدانند. آنان [[اعتقاد]] دارند که [[امامان]] آنها [[خالق]] آنهایند؛ از این رو خود را عبدالحسین، عبدالحسن، [[عبد]] علی و... مینامند، آنان با این نامگذاری گرفتار [[شرک]] در [[خالقیت]] هستند؛ زیرا صفت خالقیت تنها برازنده [[خدا]] است و کل [[کائنات]] - از جمله [[انسانها]] - [[عبد خدا]] (عبدالله) هستند. | |||
'''تحلیل و بررسی''': در پاسخ به این شبهه، گفتنی است: شیعیان هرگز نسبت به امامان [[بزرگوار]] خویش، چنین [[اعتقادی]] ندارند. آنان امامانشان را نه تنها خالق خویش نمیدانند، بلکه آنان را بهترین و مخلصترین [[بندگان خدا]] میدانند. [[وهابیان]] هم هیچ دلیلی بر این ادعایشان، جز همین نامگذاری اقامه نکردهاند. | |||
ظاهراً این تصور از آنجا ناشی شده، که شبهه کننده یا شبهه کنندگان [[گمان]] کردند اگر کسی نامش را عبدالحسین یا عبدالحسن نامید، این به معنای [[بندگی]] از باب اعتقاد به [[ربوبیت]] است، در حالی که واژه «عبد» حداقل در سه معنی به کار میرود: | |||
۱. عبد به معنی مخلوق و مملوک، در مقابل [[ربّ]] به معنی خالق. | |||
در چنین استعمالی، «عبد» به معنی مملوک بودن و [[مخلوق بودن]] است و فقط به [[اسم خدا]] اضافه میشود و گفته میشود: «عبدالله». | |||
چنان که [[قرآن]] در این باره از زبان [[حضرت عیسی]]{{ع}} نقل میکند: {{متن قرآن|قَالَ إِنِّي عَبْدُ اللَّهِ}}<ref>«(نوزاد) گفت: بیگمان من بنده خداوندم، به من کتاب (آسمانی) داده و مرا پیامبر کرده است» سوره مریم، آیه ۳۰.</ref>. | |||
چنین معنایی به [[انسان]] اختصاص ندارد، بلکه ماسوی [[الله]] نسبت به [[خداوند]]، همه عبد و مملوکاند. قرآن میفرماید: {{متن قرآن|إِنْ كُلُّ مَنْ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ إِلَّا آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا}}<ref>«جز این نیست که هر که در آسمانها و زمین است به بندگی به درگاه (خداوند) بخشنده میآید» سوره مریم، آیه ۹۳.</ref>. | |||
۲. عبد به معنی [[غلام]] و برده، این معنی مربوط به باب «[[عبید]]» و «إماء» است که در [[زمان]] سابق، [[اسیران جنگی]] تحت شرایطی «عبد» محسوب میشدند. | |||
«عبد» به این معنی به مالکش اضافه میشود؛ چنان که در [[قرآن]] آمده است: {{متن قرآن|وَأَنْكِحُوا الْأَيَامَى مِنْكُمْ وَالصَّالِحِينَ مِنْ عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ}}<ref>«و بیهمسران (آزاد) و بردگان و کنیزان شایستهتان را همسر دهید، اگر نادار باشند خداوند از بخشش خویش به آنان بینیازی میدهد و خداوند نعمتگستری داناست» سوره نور، آیه ۳۲.</ref>. | |||
چنان که ملاحظه میشود در این [[آیه]] تعبیر به {{متن قرآن|عِبَادِكُمْ وَإِمَائِكُمْ}} آمده که واژه «[[عبد]]» به غیر [[خدا]] اضافه شده است. | |||
۳. عبد به معنی [[مطیع]] و فرمانبر، به این معنی در کتابهای لغت اشاره شده است<ref>ر.ک: مفردات الفاظ القرآن، ص۵۴۲؛ کتاب العین، ج۲، ص۴۸؛ لسان العرب ج۳، ص۲۷۰.</ref>. | |||
اکنون از این سه معنی، معنایی که مناسبتر با نامهایی چون عبدالحسین و عبدالحسن است، همین معنی سوم است؛ بنابراین منظور از عبدالحسین یعنی مطیع حسین. | |||
بیتردید [[اطاعت از امام]] [[مفترض الطاعة]] یا [[اطاعت]] از [[رسول مکرم اسلام]]{{صل}} به [[امر الهی]] [[واجب]] است و هیچ [[مسلمانی]] برای این کار [[سرزنش]] نمیشود. | |||
قرآن میفرماید: {{متن قرآن|وَمَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ}}<ref>«و ما هیچ پیامبری را نفرستادیم مگر برای آنکه به اذن خداوند از او فرمانبرداری کنند و اگر آنان هنگامی که به خویش ستم روا داشتند نزد تو میآمدند و از خداوند آمرزش میخواستند و پیامبر برای آنان آمرزش میخواست خداوند را توبهپذیر بخشاینده مییافتند» سوره نساء، آیه ۶۴.</ref>. | |||
و فرمود: {{متن قرآن|أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید و اگر به خداوند و روز بازپسین ایمان دارید، چون در چیزی با هم به ستیز برخاستید آن را به خداوند و پیامبر بازبرید که این بهتر و بازگشت آن نیکوتر است» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>. | |||
قرآن خواسته است [[رسول اسلام]] و [[اولی الامر]]، «[[مطاع]]» باشند و بقیه [[مسلمانان]] از آنها اطاعت کنند، حال اگر کسی خود را عبدالرسول به معنی مطیع [[پیامبر]]{{صل}} بنامد چه ایرادی دارد؟! | |||
بنابراین [[تعارض]] بین عبدالله و عبدالرسول نیست؛ زیرا یکی مربوط به [[عبودیت]] به معنی اول است و دیگری مربوط به عبودیت به معنی سوم، [[وهابیان]] بین این دو معنی خلط کردهاند. | |||
نامگذاری به امثال عبدالحسین و عبدالمهدی به معنی عبودیت و [[بندگی]] نیست بلکه به معنی [[اطاعت]] و [[تبعیت]] است؛ بنابراین چنین نامهایی به معنای [[اعتقاد]] به [[ربوبیت غیر خدا]] نیست بلکه این مقولات تنها از وسواسهای بیجای عدهای ناشی شده است که دایره [[شرک]] و [[توحید]] را به قدری تنگ نمودهاند که کمترین چیز را به شرک گره میزنند.<ref>[[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه]] ص ۱۱۳.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | # [[پرونده:10119661.jpg|22px]] [[مسلم محمدی|محمدی، مسلم]]، [[فرهنگ اصطلاحات علم کلام (کتاب)|'''فرهنگ اصطلاحات علم کلام''']] | ||
# [[پرونده:IM010573.jpg|22px]] [[مهدی رستمنژاد|رستمنژاد، مهدی]]، [[پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه (کتاب)|'''پاسخ به شبهات وهابیان علیه شیعه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||