اوس بن حذیفة بن ربیعة ثقفی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن'
جز (جایگزینی متن - 'سال' به 'سال') |
جز (جایگزینی متن - 'احمدبن' به 'احمد بن') |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
بیشتر منابع ابی اَوس را [[کنیه]] [[حذیفه]] دانستهاند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۰۶؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۶؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۹۷؛ درباره تفاوت میان اوس بن اوس و اوس بن ابی اوس.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۱۶.</ref> و [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۱، ص۳۵.</ref>[[اوس بن ابی اوس]] را با [[اوس بن عوف]] یکی دانسته و گفتهاند: اوس بن عوف به جدّ خود منتسب است، در حالی که عوف جد پنجم اوس بن حذیفه و [[نسب]] او چنین است: [[اوس بن حذیفة بن ربیعة بن ابی سلمة بن عمیرة بن عوف]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۰۷؛ ذهبی، ج۱، ص۳۵.</ref>. و چنین انتسابی به جد معمول نیست. افزون بر اینکه بیشتر صحابهنگاران نیز اوس بن حذیفه را غیر از اوس بن عوف دانستهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۶ و ۳۱۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۰۵.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۴۹.</ref>، سال درگذشت اوس بن عوف را سال ۵۹ هجری و سال درگذشت اوس بن حذیفه را ایام [[واقعه حره]] (سال ۶۳) دانسته و هر دو را در شمار صحابه ساکن در [[طائف]] ذکر کرده است. اوس بن حذیفه در [[وفد]] [[ثقیف]] (سال نهم) همراه هفتاد مرد که جمعی از [[قبیله]] [[بنی مالک]] و گروهی از احلاف بودند، [[خدمت پیامبر اکرم]] {{صل}} رسید. احلافیها به [[خانه]] [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] رفتند و [[رسول خدا]] {{صل}} نیز مالکیها را در [[خیمه]] خود که بین خانه و [[مسجد]] بود، [[منزل]] داد. رسول خدا {{صل}} هر شب بعد از [[نماز]] عشا پیش آنان میآمد و ایستاده برای آنان سخن میگفت، و گاه به دلیل خستگی این پا و آن پا میشد و از [[قریش]] [[شکایت]] میکرد و میفرمود: «پیوسته ما در [[مکه]] با [[خواری]] و [[ذلت]] [[زندگی]] میکردیم، اما وقتی به [[مدینه]] آمدیم و قریش به مقابله با ما برخاست، نتایج [[جنگ]] گاهی به نفع ما و گاهی نیز به ضرر ما بود. آنچه سبب [[پیروزی]] ما شد، [[نبوت]] بود»<ref>ابن سعد، ج۶، ص۵۰ و ۵۱: ابونعیم، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. | بیشتر منابع ابی اَوس را [[کنیه]] [[حذیفه]] دانستهاند<ref>خلیفة بن خیاط، ص۱۰۶؛ ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۶؛ ابن حجر، ج۱، ص۲۹۷؛ درباره تفاوت میان اوس بن اوس و اوس بن ابی اوس.</ref>. [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۱۶.</ref> و [[ذهبی]]<ref>ذهبی، ج۱، ص۳۵.</ref>[[اوس بن ابی اوس]] را با [[اوس بن عوف]] یکی دانسته و گفتهاند: اوس بن عوف به جدّ خود منتسب است، در حالی که عوف جد پنجم اوس بن حذیفه و [[نسب]] او چنین است: [[اوس بن حذیفة بن ربیعة بن ابی سلمة بن عمیرة بن عوف]]<ref>ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۶؛ ابونعیم، ج۱، ص۳۰۷؛ ذهبی، ج۱، ص۳۵.</ref>. و چنین انتسابی به جد معمول نیست. افزون بر اینکه بیشتر صحابهنگاران نیز اوس بن حذیفه را غیر از اوس بن عوف دانستهاند<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۰۹؛ ابن اثیر، ج۱، ص۳۱۶ و ۳۱۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۰۵.</ref>. [[ابن سعد]]<ref>ابن سعد، ج۶، ص۴۹.</ref>، سال درگذشت اوس بن عوف را سال ۵۹ هجری و سال درگذشت اوس بن حذیفه را ایام [[واقعه حره]] (سال ۶۳) دانسته و هر دو را در شمار صحابه ساکن در [[طائف]] ذکر کرده است. اوس بن حذیفه در [[وفد]] [[ثقیف]] (سال نهم) همراه هفتاد مرد که جمعی از [[قبیله]] [[بنی مالک]] و گروهی از احلاف بودند، [[خدمت پیامبر اکرم]] {{صل}} رسید. احلافیها به [[خانه]] [[مغیرة بن شعبه ثقفی]] رفتند و [[رسول خدا]] {{صل}} نیز مالکیها را در [[خیمه]] خود که بین خانه و [[مسجد]] بود، [[منزل]] داد. رسول خدا {{صل}} هر شب بعد از [[نماز]] عشا پیش آنان میآمد و ایستاده برای آنان سخن میگفت، و گاه به دلیل خستگی این پا و آن پا میشد و از [[قریش]] [[شکایت]] میکرد و میفرمود: «پیوسته ما در [[مکه]] با [[خواری]] و [[ذلت]] [[زندگی]] میکردیم، اما وقتی به [[مدینه]] آمدیم و قریش به مقابله با ما برخاست، نتایج [[جنگ]] گاهی به نفع ما و گاهی نیز به ضرر ما بود. آنچه سبب [[پیروزی]] ما شد، [[نبوت]] بود»<ref>ابن سعد، ج۶، ص۵۰ و ۵۱: ابونعیم، ج۱، ص۳۰۷.</ref>. | ||
شبی نیز [[حضرت]] تأخیر کرد. وقتی علت دیر آمدن را پرسیدند، فرمود: «تنی چند از [[جنیان]] ناگهان نزد من آمدند، اندکی معطل آنان شدم. اندکی نیز مشغول خواندن حزبی از [[قرآن]] گردیدم که باید هر [[روز]] میخواندم، و [[دوست]] نداشتم قبل از تمام شدن آن [[حزب]] از [[مسجد]] بیرون بیایم». [[محمد بن عبد الله]] [[اسدی]] گوید: وقتی صبح شد، به [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} عرض کردم: [[شب]] گذشته وقتی از علت دیر آمدن [[رسول خدا]] {{صل}} پرسیدم، فرمود: مشغول خواندن حزبی از قرآن بودم! چگونه قرآن را حزب حزب میکنید؟ گفتند: آن را به سه یا پنج یا هفت یا نه یا یازده یا سیزده [[سوره]] و حزب مفصل از [[سوره ق]] به بعد تقسیم میکنیم<ref> | شبی نیز [[حضرت]] تأخیر کرد. وقتی علت دیر آمدن را پرسیدند، فرمود: «تنی چند از [[جنیان]] ناگهان نزد من آمدند، اندکی معطل آنان شدم. اندکی نیز مشغول خواندن حزبی از [[قرآن]] گردیدم که باید هر [[روز]] میخواندم، و [[دوست]] نداشتم قبل از تمام شدن آن [[حزب]] از [[مسجد]] بیرون بیایم». [[محمد بن عبد الله]] [[اسدی]] گوید: وقتی صبح شد، به [[اصحاب رسول خدا]] {{صل}} عرض کردم: [[شب]] گذشته وقتی از علت دیر آمدن [[رسول خدا]] {{صل}} پرسیدم، فرمود: مشغول خواندن حزبی از قرآن بودم! چگونه قرآن را حزب حزب میکنید؟ گفتند: آن را به سه یا پنج یا هفت یا نه یا یازده یا سیزده [[سوره]] و حزب مفصل از [[سوره ق]] به بعد تقسیم میکنیم<ref>احمد بن حنبل، ج۴، ص۹.</ref>. [[روایت]] [[اوس]] درباره حزب کردن قرآن، مفصلترین روایت در این باره است که در کتب لغت نیز در معنای حزب، به روایت او استناد میکنند. | ||
اوس بن حذیفه [[احادیث]] چندی از رسول خدا {{صل}} نقل کرده است<ref>ابن قدامه، المغنی، ج۱، ص۸۰۴.</ref>. از جمله روایت او از رسول خدا {{صل}}، [[حدیثی]] است که بر [[وجوب]] مسح بر روی پا، بدون شستشو دلالت دارد<ref>طبری، ج۴، ص۴۷۵؛ علامه حلی، ج۲، ص۶۵؛ مزی، ج۲، ص۳۵۳.</ref>. [[ابن قدامة]]<ref>الشرح، ج۱، ص۸۰۴.</ref> این [[حدیث]] را به اوس بن اوس نسبت داده است. | اوس بن حذیفه [[احادیث]] چندی از رسول خدا {{صل}} نقل کرده است<ref>ابن قدامه، المغنی، ج۱، ص۸۰۴.</ref>. از جمله روایت او از رسول خدا {{صل}}، [[حدیثی]] است که بر [[وجوب]] مسح بر روی پا، بدون شستشو دلالت دارد<ref>طبری، ج۴، ص۴۷۵؛ علامه حلی، ج۲، ص۶۵؛ مزی، ج۲، ص۳۵۳.</ref>. [[ابن قدامة]]<ref>الشرح، ج۱، ص۸۰۴.</ref> این [[حدیث]] را به اوس بن اوس نسبت داده است. |