تمدن در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
لذا به جوانان توصیه میکنند به دنبال [[تقلید]] نباشید. بر روی شیوه و راهی که در آن [[ذهن]] و [[اراده]] و [[ایمان]] شما [[قوی]] میشود و [[اخلاق]] شما [[پاک]] و آراسته میگردد، [[فکر]] کنید. آنگاه شما عنصری خواهید بود که مثل یک ستون، سقف [[مدنیت]] این [[کشور]] و [[تمدن]] [[حقیقی]] این [[ملت]] بر روی آن قرار میگیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جوانان و فرهنگیان در مصلای رشت، ۱۲/۲/۱۳۸۰.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۲.</ref> | لذا به جوانان توصیه میکنند به دنبال [[تقلید]] نباشید. بر روی شیوه و راهی که در آن [[ذهن]] و [[اراده]] و [[ایمان]] شما [[قوی]] میشود و [[اخلاق]] شما [[پاک]] و آراسته میگردد، [[فکر]] کنید. آنگاه شما عنصری خواهید بود که مثل یک ستون، سقف [[مدنیت]] این [[کشور]] و [[تمدن]] [[حقیقی]] این [[ملت]] بر روی آن قرار میگیرد<ref>حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با جوانان و فرهنگیان در مصلای رشت، ۱۲/۲/۱۳۸۰.</ref>.<ref>[[عبدالحسین خسروپناه|خسروپناه]] و [[مهدی شاهرخ اصفهانی|شاهرخ اصفهانی]]، [[تمدن اسلامی ۲ - خسروپناه و اصفهانی (مقاله)|مقاله «تمدن اسلامی»]]، [[منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲ (کتاب)|منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲]] ص ۱۳۴۲.</ref> | ||
== علل رکود و [[ترقی]] [[تمدنها]] == | |||
در طول [[تاریخ]] بسیاری از تمدنها، ظهور کرده و درخشیدهاند و پس از مدتی رو به افول گذاشته و دچار زوال شدهاند؛ گویی این [[سنت]] [[قطعی]] در طبیعت است و یک تمدن برای همیشه باقی نخواهد ماند<ref>مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۳۸.</ref>. طبق برخی از مکاتب مادی، ترتیب مراحل تاریخ، غیرقابل [[تغییر]] است؛ [[تاریخ]] در طبیعت خود یک جریان مداوم است و توقف ندارد و این حرکت مداوم معلول [[کشمکش]]، تضاد و برخوردهای [[اجتماعی]] درون [[جامعه]] است که گروههای مختلف با هم دارند و براساس [[منافع]] گروهها شکل میگیرد<ref>مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۱۴۴–۱۵۵.</ref>؛ این در حالی است که از نظر [[منطق قرآن]]، نابودی [[تمدنها]] امری جبری و خارج از [[اختیار انسان]] نیست<ref>مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۴۳.</ref>. مهمترین عوامل در نابودی یا [[رشد]] تمدنها در [[قرآن کریم]] که در واقع درسی عملی برای [[ملتها]] است را میتوان در چهار موضوع خلاصه کرد: | |||
# [[ظلم]] و [[عدالت اجتماعی]]: از اصول مسلم [[اسلام]] این است که اگر در هر ملتی، ظلم [[جانشین]] [[عدالت]] شود، ظلم بنیاد آن [[ملت]] را نابود میکند<ref>مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۴۳.</ref>؛ | |||
# [[فسق]] و [[فجور]] و [[تقوا]] و [[پاکی]]: اخلاقی بودن یا عمل برخلاف [[قواعد]] [[اخلاق]] نیز به عنوان یک امر مؤثر در بقا و زوال یک [[قوم]] یادشده است و قرآن کریم به [[صراحت]] از [[اراده الهی]] در نابودی ملتی یاد میکند که [[سرنوشت]] خود را به دست [[فاسقان]] دادهاند<ref>اسراء، ۱۶؛ مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۴۶.</ref>؛ | |||
# [[تفرقه]] و [[اتحاد]]: در [[تاریخ]] [[زندگی]] [[انسانها]] همواره اتحاد و اتفاق از یک سو و [[تفرق]] و تشتت از سوی دیگر، [[راز]] دوام یا زوال و [[انحطاط]] یک قوم بوده است. [[اختلاف]] تا آنجا که به معنای تنوع در نظر و سلیقه باشد، نهتنها آسیبزننده نیست بلکه [[راز]] [[تکامل]] و ضروری در [[طبیعت]] است و از بینرفتنی هم نیست؛ آنچه موجب نابودی یک قوم میشود، [[اختلافات]] کینهتوزانه و فرقهفرقه شدن است که نیروی [[جامعه]] را صرف [[مبارزه]] گروهها با هم میکند<ref>مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۵۱–۵۴.</ref>؛ | |||
# [[امر به معروف و نهی از منکر]] و ترک آن: طبیعی است که در هر جامعهای [[انحراف]] و [[ترک معروف]] بروز میکند؛ اما باید افرادی باشند که مروج و مشوق [[نیکیها]] باشند و مخالف و [[مبارز]] با [[بدیها]]<ref>مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۵۴.</ref>. قرآن کریم گاه در بیان نابودی بعضی از [[اقوام]] گذشته، دلیل آن را نبود کسانی در میان قوم میداند که [[نهی از منکر]] کنند<ref>هود، ۱۱۶–۱۱۷.</ref>. در واقع به تصریح [[کلام الهی]]، [[خداوند]] وضع و [[سرنوشت]] هیچ قومی را عوض نمیکند، مگر اینکه آنها خود آنچه را مربوط به خودشان و در مسئولیتشان است، [[تغییر]] بدهند و آنچه از عوامل [[ترقی]] یا نابودی [[تمدنها]] گفته شد، [[تفسیر]] همین [[آیه]] از [[کلام خدا]] است<ref>رعد، ۱۱؛ مطهری، انحطاط و ترقی تمدنها، ۵۷.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == |