تدبیر در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - 'برنامه ریزی' به 'برنامهریزی'
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
جز (جایگزینی متن - 'برنامه ریزی' به 'برنامهریزی') |
||
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
==[[برنامهریزی]]== | ==[[برنامهریزی]]== | ||
این اصطلاح در کاربردهای [[سیاسی]] خود به هرگونه تلاش برای دستیابی به یک [[هدف]] نظیر [[رفاه اقتصادی]] یا الگوی خاص استفاده از [[زمین]] از [[راه هدایت]] مرکزی اشاره میکند. مهمترین [[پرسش]] درباره برنامهریزی این است که آیا میتوان میان برنامهریزی و دیگر شکلهای سیاستگذاری تمایز قائل شد. [[عقیده]] شدید به تمایز میان آنها بیش از هر چیز از [[اعتقاد]] به [[برتری]] دادن [[ | این اصطلاح در کاربردهای [[سیاسی]] خود به هرگونه تلاش برای دستیابی به یک [[هدف]] نظیر [[رفاه اقتصادی]] یا الگوی خاص استفاده از [[زمین]] از [[راه هدایت]] مرکزی اشاره میکند. مهمترین [[پرسش]] درباره برنامهریزی این است که آیا میتوان میان برنامهریزی و دیگر شکلهای سیاستگذاری تمایز قائل شد. [[عقیده]] شدید به تمایز میان آنها بیش از هر چیز از [[اعتقاد]] به [[برتری]] دادن [[برنامهریزی]] به عنوان شکلی از سیاستگذاری بر سایر اشکال برنامهریزی ناشی میشود. در اواسط سده بیستم اعتقاد گستردهای به شکلهای برنامهریزی از جمله برنامهریزی [[اقتصادی]] و شهری وجود داشت. به نظر میرسید [[موفقیت]] «برنامههای پنج ساله» [[اتحاد]] شوروی و مؤثر بودن برنامهریزی جامع [[تولید]] و [[توزیع]] منابع در [[انگلستان]] [[زمان]] [[جنگ]]، [[آینده]] را در [[اختیار]] برنامه ریزان قرار داده است<ref>فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ص۶۰۶.</ref>. اما از اوایل دهه ۱۹۷۰ این برداشت گسترده بوجود آمده است که شناخته شدهترین شکلهای برنامهریزی یعنی برنامهریزی [[اقتصاد]] و شهری در اهداف خود [[شکست]] خوردهاند. احیای نظریات سیاستهای [[آزادی]] [[کسب و کار]] و [[توسعه]] نظریههای [[انتخاب]] عقلایی که میگوید برنامهریزان [[واقعی]] نمیتوانند عینیت یا وسعت بینشی لازم برای برنامهریزی موفق را داشته باشند، این برداشت را به لحاظ نظری توصیه کرده است. | ||
در غیاب ساز و کارهای مؤثر کنترل، ممکن است چیزی به نام «برنامهریزی» تداوم یابد، اما میتواند نقشهای بسیار متفاوتی داشته باشد. برنامهریزان میتوانند داور باشند. برنامهریزی میتواند به عرصه [[رقابت]] [[مردم]] برای [[اعمال]] [[نفوذ]] بر [[سیاست]] تبدیل شود یا یکی از چند رقیب اعمال نفوذ در یک چارچوب وسیعتر باشد. اگر برنامهریزان در سیاستگذاری فاقد «نقش [[حاکم]] مطلق» باشند، هرگز به معنای درست آن برنامهریز واقعی نیستند، هر چند که معمولاً ما همچنان آنها را برنامهریز بخوانیم و آنها را به دلیل بلاهایی که نمیتواند [[مسئول]] آن باشند، ملامت کنیم. تمایز میان برنامهریزی و سایر انواع سیاست، تمایزی مشکوک است. حتی کسانی که به تمایز آشکار معتقدند، به ناچار اعتراف میکنند که آنچه در واقع در [[جهان]] رخ میدهد نتیجه [[برنامهریزی]] نیست<ref>فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ص۶۰۷.</ref>. | در غیاب ساز و کارهای مؤثر کنترل، ممکن است چیزی به نام «برنامهریزی» تداوم یابد، اما میتواند نقشهای بسیار متفاوتی داشته باشد. برنامهریزان میتوانند داور باشند. برنامهریزی میتواند به عرصه [[رقابت]] [[مردم]] برای [[اعمال]] [[نفوذ]] بر [[سیاست]] تبدیل شود یا یکی از چند رقیب اعمال نفوذ در یک چارچوب وسیعتر باشد. اگر برنامهریزان در سیاستگذاری فاقد «نقش [[حاکم]] مطلق» باشند، هرگز به معنای درست آن برنامهریز واقعی نیستند، هر چند که معمولاً ما همچنان آنها را برنامهریز بخوانیم و آنها را به دلیل بلاهایی که نمیتواند [[مسئول]] آن باشند، ملامت کنیم. تمایز میان برنامهریزی و سایر انواع سیاست، تمایزی مشکوک است. حتی کسانی که به تمایز آشکار معتقدند، به ناچار اعتراف میکنند که آنچه در واقع در [[جهان]] رخ میدهد نتیجه [[برنامهریزی]] نیست<ref>فرهنگ علوم سیاسی آکسفورد، ص۶۰۷.</ref>. | ||