پرش به محتوا

بحث:نصب الهی امام: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱٬۰۷۷ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۷۹: خط ۷۹:
با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان گفت گرچه واژه “نصب” در [[آیات شریفه]] کاربرد چندانی نداشته است، الفاظ مشابه آن در [[آیات]] متعددی به کار رفته که بیان‌گر [[الهی]] بودن [[مقام]] عده‌ای از انسان‌هاست. به عبارت دیگر، با بررسی قرائن موجود در [[قرآن کریم]] می‌توان گفت که [[خداوند متعال]]، برخی افراد را در منصب‌های “نبوت، [[وزارت]]، [[امامت]]، [[زمامداری]]، [[خلافت]] و نقابت” [[منصوب]] ساخته است.
با توجه به مطالب ذکر شده می‌توان گفت گرچه واژه “نصب” در [[آیات شریفه]] کاربرد چندانی نداشته است، الفاظ مشابه آن در [[آیات]] متعددی به کار رفته که بیان‌گر [[الهی]] بودن [[مقام]] عده‌ای از انسان‌هاست. به عبارت دیگر، با بررسی قرائن موجود در [[قرآن کریم]] می‌توان گفت که [[خداوند متعال]]، برخی افراد را در منصب‌های “نبوت، [[وزارت]]، [[امامت]]، [[زمامداری]]، [[خلافت]] و نقابت” [[منصوب]] ساخته است.
فراوانی [[آیات شریفه]] در این موضوع نشان می‌دهد این مطلب از ابتدا برای [[مسلمانان]]، امری روشن و پذیرفتنی بوده است که [[خداوند متعال]]، برخی [[انسان‌ها]] را برای [[ریاست]] و [[حاکمیت]] و یا برای پُست و مقامی نزدیک به آن [[منصوب]] می‌سازد<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص ۳۳-۳۸.</ref>.
فراوانی [[آیات شریفه]] در این موضوع نشان می‌دهد این مطلب از ابتدا برای [[مسلمانان]]، امری روشن و پذیرفتنی بوده است که [[خداوند متعال]]، برخی [[انسان‌ها]] را برای [[ریاست]] و [[حاکمیت]] و یا برای پُست و مقامی نزدیک به آن [[منصوب]] می‌سازد<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص ۳۳-۳۸.</ref>.
== رابطه خلافت الهی با نظریه نصب الهی امام  ==
در تعداد زیادی از [[روایات]]، [[اهل بیت]] {{عم}}، خود یا دیگر [[امامان معصوم]] را [[خلیفه‌الله]] و [[جانشین خداوند]] خوانده‌اند که به نظر می‌رسد بتوان از کاربرد این مفهوم در [[کلام]] ایشان، [[اعتقاد]] آنها را نسبت به [[نصب الهی]] امامان معصوم دریافت.
مفهوم [[خلیفه]]، در لغت به معنای کسی است که به جای کسی و پس از کسی می‌آید تا قائم‌مقام او بوده<ref>خلیل بن احمد فراهیدی، العین، ج۴، ص۲۶۷؛ محمد بن مکرم بن منظور، لسان‌العرب، ج۹، ص۸۹.</ref> در نتیجه، متصدی کارهای او شود.
البته لازم به ذکر است که امر [[خلافت]] و [[جانشینی]] در میان [[انسان‌ها]] همراه با تأخر زمانی است. خلیفه کسی است که پس از فردِ اول می‌آید و [[وظایف]] و اختیارات او را به عهده می‌گیرد؛ اما این تأخر که در معنای “خلیفه” نهفته است، درباره خلیفه‌الله به چه معنایی است؟ روشن است که تأخر زمانی، درباره [[جانشینی از خدا]] که ذاتی [[سرمدی]] است، معنا ندارد، بلکه در اینجا تأخر به لحاظ کیفی مورد نظر است که عالی‌ترین [[مقامات]] [[روحانی]] را در بر می‌گیرد<ref>حسن مصطفوی، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۳، ص۱۱۰-۱۱۱.</ref>.
توضیح مطلب این است که خلیفه و [[نائب]] باید از نظر اوصاف [[علمی]] و [[رفتاری]] همانند مستخلف‌عنه یا شبیه و متناسب با وی باشد تا بتواند وظایف او را انجام دهد. مثلاً خلیفه عالِم، باید عالِم، خلیفه [[فرمانده]] نظامی باید نظامی و [[آگاه]] به مسائل [[جنگ]] و خلیفه یک مدیر باید توانا در امر [[مدیریت]] باشد. هرچند درباره انسان‌ها و [[امور دنیوی]] ممکن است خلیفه، از [[جهت]] کیفی مثل و حتی [[برتر]] از فرد اول باشد؛ اما از آنجا که همانند یا برتر از [[خدا]] قابل [[تصور]] نیست، خلیفه‌الله کسی خواهد بود که بعد از [[الله]]، [[برترین]] است. این معنای تأخر در مفهوم “خلیفه‌الله” است. [[جانشین خدا]] کسی است که شبیه‌ترین انسان‌ها به [[باری‌تعالی]] باشد. او باید دست‌ِکم به همه نیازهای [[مردم]]، عالم و در انجام همه کارهای خیر عامل بوده، از همه [[زشتی‌ها]] دور باشد، و روشن است که تشخیص و [[انتخاب]] چنین فردی تنها به دست [[خداوند]] میسر است. کاربرد [[قرآنی]] این واژه هم نشان‌دهنده [[الهی]] بودن و [[عظمت]] جایگاه خلیفه‌اللهی است. در [[آیات قرآن]]، [[خلیفه خدا]] تنها درباره [[پیامبران الهی]] به کار رفته است: {{متن قرآن|وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً...}}<ref>«و (یاد کن) آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم»... سوره بقره، آیه ۳۰.</ref>.
به استناد سخن برخی [[مفسران]]، در این [[آیه]]، منظور از خلیفه خدا نمی‌تواند نوع [[انسان‌ها]] باشد؛ بلکه آن کسی را که [[خدا]] (مطابق این آیه) [[خلیفه]] خود قرار داد، [[حضرت آدم]] {{ع}} بوده است. این سخن با آیه‌ای دیگر که [[باری‌تعالی]] [[حضرت داود]] {{ع}} را خلیفه خود خوانده است، [[تأیید]] می‌شود. {{متن قرآن|يَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِيفَةً فِي الْأَرْضِ فَاحْكُمْ بَيْنَ النَّاسِ بِالْحَقِّ...}}<ref>«ای داود! ما تو را در زمین خلیفه (خویش) کرده‌ایم پس میان مردم به درستی داوری کن»... سوره ص، آیه ۲۶.</ref>.
اگر منظور از [[خلیفه‌الله]] در آیه اول، نوع [[بشر]] باشد، اختصاصش به حضرت داود {{ع}} که یکی از مصادیق بشر است، بی‌معنا خواهد بود.
برخی [[روایات]] نیز به گونه‌ای سخن گفته‌اند که گویا مقام خلیفه‌اللهی با [[نصب]] و [[گزینش]] خداوند ملازمت داشته، کسی [[حق]] [[اعتراض]] به آن را ندارد. از [[امام صادق]] {{ع}} چنین نقل شده است که: “امامت، [[خلافت]] خداوند است و کسی حق ندارد بگوید چرا خداوند، آن را در [[نسل]] [[امام حسین]] {{ع}} نه [[امام حسن]] {{ع}} - قرار داد؛ زیرا خداوند در کارهای خود [[حکیم]] است”<ref>ر. ک: محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، معانی الاخبار، ص۱۲۷؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، الخصال، ج۱، ص۳۰۵؛ محمد بن علی بن بابویه قمی (شیخ صدوق)، کمال‌الدین، ج۲، ص۳۵۹.</ref>. در این [[روایت]]، امام صادق {{ع}} به مسئله نصب و [[جعل الهی]] در مورد [[منصب]] خلیفه‌اللهی تصریح کرده‌اند و با توجه به خلافتِ [[الهی بودن مقام امامت]]، [[لزوم]] [[تعیین الهی]] [[امام]] را امری روشن و غیر قابل تردید دانسته، [[سخن]] خود را به مرحله بعد از آن و دلیل [[امامت الهی]] [[نسل]] [[امام حسین]] {{ع}} معطوف کرده‌اند؛ یعنی لازمه خلافت الهی، [[نصب الهی]] است.
بنابراین با توجه به کاربرد [[قرآنی]] و [[روایی]] واژه “خلیفه خدا” می‌توان [[خلیفه خدا]] را فرد [[منصوب]] از سوی [[خدا]] دانست. به علاوه، از آنجا که خلیفه خدا در [[حقیقت]]، متصدی کارهای [[خداوند]] است، این خداوند است که [[جانشین]] خود را [[تعیین]] می‌کند و اساساً اینکه [[مردم]] بخواهند برای [[خداوند متعال]] جانشین و [[نماینده]] [[انتخاب]] کنند، امری بی‌معنا خواهد بود.
برای پاسخ به این سؤال که “خلیفه‌الله” در [[روایات]]، کدام [[شأن]] از [[شئون امامت]] را در بر می‌گیرد، در [[کلام]] خود [[ائمه]] پاسخ روشن و قابل استنادی یافت نشد. البته با توجه به کاربرد قرآنی “خلیفه” که به [[پیامبران]] اطلاق شده است، همچنین معنای لغوی “خلیفه‌الله” که متصدی کار خداست، شاید بتوان از این واژه، [[شأن مرجعیت دینی]] را دریافت.
می‌توان با مراجعه به [[منابع تاریخی]]، نکات مفیدی را در این موضوع دریافت. از بررسی منابع به دست می‌آید که بعد از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}}، مردم، [[حاکمان]] و خلفای [[زمان]] خود را “خلیفه‌الله” می‌نامیدند<ref>ر. ک: احمد بن حنبل، مسند احمد، ج۱، ص۱۰؛ ابن ابی‌الحدید، شرح نهج‌البلاغه، ج۱۲، ص۹۴؛ محمد بن جریر طبری، تاریخ الطبری، ج۴، ص۲۰۹؛ عبدالله بن مسلم ابن قتیبه دینوری، الامامه و السیاسه، ج۱، ص۳۸.</ref>. هر چند برخی [[خلفا]] این عنوان را برای خود نمی‌پسندیدند و خود را [[خلیفه رسول‌الله]] {{صل}} معرفی می‌کردند<ref>ر. ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۳، ص۱۳۷؛ ابن ابی‌شیبه الکوفی، المصنف، ج۸، ص۵۷۲؛ ابن عبدالبر، الاستیعاب، ج۳، ص۹۷۲؛ سیدعلی بن موسی ابن طاووس، الطرائف، ج۲، ص۴۰۴.</ref>. به هر حال، مراد آنها از این [[عناوین]]، [[مرجعیت]] و [[امامت دینی]] آنها نبود، بلکه آنان از این عنوان، تنها [[جانشینی]] خلفا در [[حاکمیت]] و [[رهبری جامعه اسلامی]] را در نظر داشتند؛ چراکه افرادی مانند [[خلیفه دوم]]<ref>چنان‌که خلیفه دوم در خطبه‌ای چنین گفته است: «ای مردم! هر کس می‌خواهد درباره قرآن چیزی بپرسد، برود پیش «ابی بن کعب» و کسی که می‌خواهد از فرائض و احکام مربوط به ارث چیزی بپرسد، برود پیش «زید بن ثابت» و کسی که می‌خواهد از حلال و حرام چیزی بپرسد، برود پیش «معاذ بن جبل»، (حاکم نیسابوری، المستدرک، ج۳، ص۲۷۱).</ref> و سوم و [[حاکمان اموی]] و [[عباسی]] که از [[جهت]] [[علمی]] در مقابل [[اهل بیت]] {{عم}} و دیگر [[دانشمندان دینی]] ادعایی نداشتند نیز [[خلیفه خدا]] یا [[خلیفة رسول‌الله]] {{صل}} خوانده می‌شدند. بنابراین در اصطلاحِ [[مسلمانان]]، “خلیفه‌الله” عنوانی بود که آنان پس از [[رحلت نبی اکرم]] {{صل}} به [[حاکمان]] و [[رهبران]] [[سیاسی]] [[جامعه اسلامی]] می‌دادند.
در مجموع می‌توان گفت در کاربرد [[روایی]]، مصداق “خلیفه‌الله” و [[امامان]] [[منصوب]] از سوی [[خدا]] هستند و بر [[شأن]] [[حاکمیت]] و [[امامت]] سیاسی و همچنین [[مرجعیت دینی]] آنها دلالت دارد<ref>[[سید احمد حسینی|حسینی، سید احمد]]، [[نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه (کتاب)|نظریه نصب الهی امام معصوم در تاریخ تفکر امامیه]]، ص ۵۵.</ref>.
==پانویس==
==پانویس==
{{پانویس}}
{{پانویس}}
۱۱۳٬۰۷۵

ویرایش