پرش به محتوا

موانع بهره‌مندی از ولایت الهی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
از جمله موانع بهره‌مندی از ولایت الهی موارد ذیل هستند:
از جمله موانع بهره‌مندی از ولایت الهی موارد ذیل هستند:
=== نخست: [[عصیان]] ===
=== نخست: [[عصیان]] ===
{{اصلی|عصیان}}
[[عصیان]]، یکی از اساسی‌ترین موانع تحقق ولایتمداری ولی [[حق]] است و دیگر موانع از مصادیق آن محسوب می‌شوند. [[عصیان]]، به معنای [[تبعیت]] نکردن است و [[مخالفت]] و ترک عمل بر طبق [[سیره]] و دستورهای [[خلیفه]] [[خدای سبحان]]، از موارد بارز آن هستند. [[عصیان]] موجب [[بیزاری]] ولی [[حق]] از [[عمل]] [[عاصیان]]<ref>سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref> و سبب [[گمراهی]] آشکار می‌گردد<ref>سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و نیز باعث بُعد از [[قرب الهی]] و گرفتار شدن در قهر و [[عذاب الهی]] خواهد شد<ref>سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>.
[[عصیان]]، یکی از اساسی‌ترین موانع تحقق ولایتمداری ولی [[حق]] است و دیگر موانع از مصادیق آن محسوب می‌شوند. [[عصیان]]، به معنای [[تبعیت]] نکردن است و [[مخالفت]] و ترک عمل بر طبق [[سیره]] و دستورهای [[خلیفه]] [[خدای سبحان]]، از موارد بارز آن هستند. [[عصیان]] موجب [[بیزاری]] ولی [[حق]] از [[عمل]] [[عاصیان]]<ref>سوره شعراء، آیه ۲۱۶.</ref> و سبب [[گمراهی]] آشکار می‌گردد<ref>سوره احزاب، آیه ۳۶.</ref> و نیز باعث بُعد از [[قرب الهی]] و گرفتار شدن در قهر و [[عذاب الهی]] خواهد شد<ref>سوره نساء، آیه ۱۴.</ref>.


خط ۱۷: خط ۱۸:


=== دوم: انجام [[گناهان بزرگ]] ===
=== دوم: انجام [[گناهان بزرگ]] ===
{{اصلی|گناه کبیره}}
{{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>. [[گناه]] با توجه به [[آیه شریفه]]، به دو نوع تقسیم شده است: بزرگ و کوچک. [[گناهان بزرگ]]، گناهانی هستند که در [[شرع]] [[مقدس]] از آنها [[نهی]] شدید شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۱۷-۲۲۰.</ref>.
{{متن قرآن|إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا}}<ref>«اگر از گناهان بزرگی که از آن بازداشته شده‌اید دوری گزینید از گناهان (کوچک) تان چشم می‌پوشیم و شما را به جایگاهی کرامند در می‌آوریم» سوره نساء، آیه ۳۱.</ref>. [[گناه]] با توجه به [[آیه شریفه]]، به دو نوع تقسیم شده است: بزرگ و کوچک. [[گناهان بزرگ]]، گناهانی هستند که در [[شرع]] [[مقدس]] از آنها [[نهی]] شدید شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۱۷-۲۲۰.</ref>.


=== سوم: [[شرک]] ===
=== سوم: [[شرک]] ===
{{اصلی|شرک}}
{{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ}}<ref>«بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲</ref>.
{{متن قرآن|إِنَّهُ مَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدْ حَرَّمَ اللَّهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ وَمَأْوَاهُ النَّارُ}}<ref>«بی‌گمان هر که برای خداوند شریک آورد خداوند بهشت را بر او حرام می‌گرداند و جایگاهش آتش (دوزخ) است» سوره مائده، آیه ۷۲</ref>.


خط ۲۷: خط ۳۰:


=== چهارم: ناامیدی از رحمت بی‌انتهای الهی ===
=== چهارم: ناامیدی از رحمت بی‌انتهای الهی ===
{{اصلی|یأس}}
{{متن قرآن|لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref>؛ اگر [[ناامیدی]] کسی از [[رحمت]] بیکران [[الهی]] و دادرسی او از جهت [[اعتقاد]] به عدم [[توانایی]] خدای قادر متعال بر گسترش دادن رحمتش و رفع گرفتاری‌ها و مشکلاتش باشد، چنین [[اعتقادی]] [[کفر]] است؛ زیرا در واقع ایمانش [[تبعیض]] شده و [[معتقد]] است [[خدای متعال]]، [[قدرت]] بر [[رحمت]] و [[گشایش]] دادن امور و رفع [[سختی‌ها]] و [[مشکلات]] او را ندارد. اما اگر فقط‍ [[ناامید]] است و به پیشگاه [[پروردگار]] متعال [[تضرع]] و [[دعا]] نکند، مرتکب گناهی بزرگ شده که باید از آن حالت [[ناامیدی]]، [[استغفار]] و [[توبه]] کند<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>.
{{متن قرآن|لَا تَيْأَسُوا مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِنَّهُ لَا يَيْأَسُ مِنْ رَوْحِ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْكَافِرُونَ}}<ref>«ای فرزندان من! بروید و از یوسف و برادرش خبر گیرید و از رحمت خداوند نومید نگردید که جز گروه کافران (کسی) از رحمت خداوند نومید نمی‌گردد» سوره یوسف، آیه ۸۷.</ref>؛ اگر [[ناامیدی]] کسی از [[رحمت]] بیکران [[الهی]] و دادرسی او از جهت [[اعتقاد]] به عدم [[توانایی]] خدای قادر متعال بر گسترش دادن رحمتش و رفع گرفتاری‌ها و مشکلاتش باشد، چنین [[اعتقادی]] [[کفر]] است؛ زیرا در واقع ایمانش [[تبعیض]] شده و [[معتقد]] است [[خدای متعال]]، [[قدرت]] بر [[رحمت]] و [[گشایش]] دادن امور و رفع [[سختی‌ها]] و [[مشکلات]] او را ندارد. اما اگر فقط‍ [[ناامید]] است و به پیشگاه [[پروردگار]] متعال [[تضرع]] و [[دعا]] نکند، مرتکب گناهی بزرگ شده که باید از آن حالت [[ناامیدی]]، [[استغفار]] و [[توبه]] کند<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۲-۲۲۳.</ref>.


=== پنجم: ايمن بودن از مكر [[الهی]] ===
=== پنجم: ايمن بودن از مكر [[الهی]] ===
{{اصلی|مکر الهی}}
{{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>. هنگامی كه مكر به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود، مراد از آن [[استدراج]] است كه [[خدای سبحان]] [[بنده]] گناهكارش را به حال خود وامی‌گذارد تا با غفلتش به هلاكت بيفتد، لذا [[استدراج]] را تشبيه به مكر كرده‌اند. ايمن بودن از مكر [[الهی]]، اگر به صورت [[اعتقاد]] درآيد و [[بنده]] گناهكار [[باور]] كند [[خدای متعال]]، قادر بر [[انتقام]] از او نيست، چنين [[اعتقادی]] كفر است، اما اگر [[اعتقاد]] نباشد، مرتكب [[گناه]] بزرگ شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>.
{{متن قرآن|أَفَأَمِنُوا مَكْرَ اللَّهِ فَلَا يَأْمَنُ مَكْرَ اللَّهِ إِلَّا الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ}}<ref>«آیا از تدبیر خداوند در امانند؟ و از تدبیر خداوند جز گروه زیانکاران خود را در امان نمی‌دانند» سوره اعراف، آیه ۹۹.</ref>. هنگامی كه مكر به [[خداوند]] نسبت داده می‌شود، مراد از آن [[استدراج]] است كه [[خدای سبحان]] [[بنده]] گناهكارش را به حال خود وامی‌گذارد تا با غفلتش به هلاكت بيفتد، لذا [[استدراج]] را تشبيه به مكر كرده‌اند. ايمن بودن از مكر [[الهی]]، اگر به صورت [[اعتقاد]] درآيد و [[بنده]] گناهكار [[باور]] كند [[خدای متعال]]، قادر بر [[انتقام]] از او نيست، چنين [[اعتقادی]] كفر است، اما اگر [[اعتقاد]] نباشد، مرتكب [[گناه]] بزرگ شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۴-۲۲۵.</ref>.


=== ششم: عقوق والدین ===
=== ششم: عقوق والدین ===
{{اصلی|عاق والدین}}
{{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>«و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۱-۳۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با استناد به [[آیه]] مذکور، عقوق والدین را از [[گناهان]] بزرگ برشمرده است<ref>مجمع‌البحرین، ج۵، ص۲۱۶.</ref>.
{{متن قرآن|وَأَوْصَانِي بِالصَّلَاةِ وَالزَّكَاةِ مَا دُمْتُ حَيًّا وَبَرًّا بِوَالِدَتِي وَلَمْ يَجْعَلْنِي جَبَّارًا شَقِيًّا}}<ref>«و تا زنده‌ام به نماز و زکاتم سفارش فرموده است و (مرا) با مادرم نیکوکار کرده و مرا گردنکشی سنگدل نگردانیده است» سوره مریم، آیه ۳۱-۳۲.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} با استناد به [[آیه]] مذکور، عقوق والدین را از [[گناهان]] بزرگ برشمرده است<ref>مجمع‌البحرین، ج۵، ص۲۱۶.</ref>.


خط ۳۸: خط ۴۴:


=== هفتم: [[قتل نفس محترمه]] ===
=== هفتم: [[قتل نفس محترمه]] ===
{{اصلی|قتل}}
{{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا}}<ref>«و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد کیفر او دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود و خداوند بر او خشم می‌گیرد و لعنت می‌فرستد و برای او عذابی سترگ آماده می‌کند» سوره نساء، آیه ۹۳.</ref>. یکی دیگر از [[گناهان]] بزرگ، [[قتل]] [[نفس]] اعم از خودکشی یا کشتن دیگری است. اگر کسی، فردی را اعم از [[زن]] و مرد، پیر و [[جوان]]، کوچک و بزرگ بکشد، یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌ها و [[گناهان]] بزرگ را مرتکب شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَنْ يَقْتُلْ مُؤْمِنًا مُتَعَمِّدًا فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خَالِدًا فِيهَا وَغَضِبَ اللَّهُ عَلَيْهِ وَلَعَنَهُ وَأَعَدَّ لَهُ عَذَابًا عَظِيمًا}}<ref>«و هر کس مؤمنی را به عمد بکشد کیفر او دوزخ است که در آن جاودانه خواهد بود و خداوند بر او خشم می‌گیرد و لعنت می‌فرستد و برای او عذابی سترگ آماده می‌کند» سوره نساء، آیه ۹۳.</ref>. یکی دیگر از [[گناهان]] بزرگ، [[قتل]] [[نفس]] اعم از خودکشی یا کشتن دیگری است. اگر کسی، فردی را اعم از [[زن]] و مرد، پیر و [[جوان]]، کوچک و بزرگ بکشد، یکی از بزرگ‌ترین جنایت‌ها و [[گناهان]] بزرگ را مرتکب شده است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۲۷-۲۲۸.</ref>.


خط ۴۶: خط ۵۳:


=== نهم: [[ربا خواری]] ===
=== نهم: [[ربا خواری]] ===
{{اصلی|ربا}}
{{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>. [[ربا]] طبق صریح [[آیات]]، [[حرام]] و از [[گناهان]] بزرگ است و دارای [[مجازات]] شدید [[اخروی]] و گرفتاری در [[دنیا]] خواهد بود. و حُرمت ربا، مخصوص [[دین اسلام]] نبوده، بلکه در [[ادیان پیشین]] نیز [[حرام]] و از آن [[نهی]] شده است<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>. منظور از اکل [[ربا]]، تصرف و استفاده کردن از زیادی است که به عنوان سود و بهره، از مدیون گرفته می‌شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>.
{{متن قرآن|الَّذِينَ يَأْكُلُونَ الرِّبَا لَا يَقُومُونَ إِلَّا كَمَا يَقُومُ الَّذِي يَتَخَبَّطُهُ الشَّيْطَانُ مِنَ الْمَسِّ}}<ref>«آنان که ربا می‌خورند جز به گونه کسی که شیطان او را با برخورد، آشفته سر کرده باشد» سوره بقره، آیه ۲۷۵.</ref>. [[ربا]] طبق صریح [[آیات]]، [[حرام]] و از [[گناهان]] بزرگ است و دارای [[مجازات]] شدید [[اخروی]] و گرفتاری در [[دنیا]] خواهد بود. و حُرمت ربا، مخصوص [[دین اسلام]] نبوده، بلکه در [[ادیان پیشین]] نیز [[حرام]] و از آن [[نهی]] شده است<ref>سوره نساء، آیه ۱۶۱.</ref>. منظور از اکل [[ربا]]، تصرف و استفاده کردن از زیادی است که به عنوان سود و بهره، از مدیون گرفته می‌شود<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۳-۲۳۴.</ref>.


=== دهم: [[زنا]] ===
=== دهم: [[زنا]] ===
{{اصلی|زنا}}
{{متن قرآن|وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا}}<ref>«و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید روز رستخیز عذابش دو چندان می‌گردد و در آن (عذاب) به خواری جاوید می‌ماند» سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.</ref>. [[زنا]] یکی از محّرمات و [[گناهان]] بزرگ و قباحت آن به حدی است که در ردیف دو [[گناه]] بزرگ "[[شرک]]" و "[[قتل]] [[نفس]] محترمه" قرار گرفته است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref>.
{{متن قرآن|وَلَا يَزْنُونَ وَمَنْ يَفْعَلْ ذَلِكَ يَلْقَ أَثَامًا يُضَاعَفْ لَهُ الْعَذَابُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَيَخْلُدْ فِيهِ مُهَانًا}}<ref>«و زنا نمی‌کنند و هر که چنین کند کیفر خواهد دید روز رستخیز عذابش دو چندان می‌گردد و در آن (عذاب) به خواری جاوید می‌ماند» سوره فرقان، آیه ۶۸-۶۹.</ref>. [[زنا]] یکی از محّرمات و [[گناهان]] بزرگ و قباحت آن به حدی است که در ردیف دو [[گناه]] بزرگ "[[شرک]]" و "[[قتل]] [[نفس]] محترمه" قرار گرفته است<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۶-۲۳۷.</ref>.


=== یازدهم: غُلُول ([[خیانت]]) ===
=== یازدهم: غُلُول ([[خیانت]]) ===
{{اصلی|خیانت}}
{{متن قرآن|وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>. کلمه "غلّ‌" که مصدر آن، "غُلُول" است، به معنای [[خیانت]] کردن است و معنای اصلی آن، نفوذ تدریجی و مخفیانه آب در ریشه درختان است و چون [[خیانت]] به صورت مخفیانه و تدریجی صورت می‌گیرد، به آن غُلُول می‌گویند؛ موارد آن، [[خیانت]] در [[مال]] یا ناموس یا [[آبرو]] و حُرمت [[مسلمانی]] و از مصادیق آن، پنهانی [[مال]] [[مردم]] را خوردن، نگه‌داشتن [[مال]] دیگری بدون نیاز به آن، کم‌فروشی، غشّ در معامله از قبیل پنهان کردن [[عیب]] کالا بر خریدار، عدم [[صدق]] و [[فریب]] و تزویر در آن است. و با توجه به اطلاق [[آیه شریفه]]، کم و زیاد آن از جهت [[گناه]] بزرگ و [[حرام]] بودن فرقی با هم ندارند، مانند خوردن مال یتیم به‌ناحق<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۸.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَنْ يَغْلُلْ يَأْتِ بِمَا غَلَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>«و هر کس خیانت کند در رستخیز آنچه را خیانت ورزیده است، (با خود) خواهد آورد» سوره آل عمران، آیه ۱۶۱.</ref>. کلمه "غلّ‌" که مصدر آن، "غُلُول" است، به معنای [[خیانت]] کردن است و معنای اصلی آن، نفوذ تدریجی و مخفیانه آب در ریشه درختان است و چون [[خیانت]] به صورت مخفیانه و تدریجی صورت می‌گیرد، به آن غُلُول می‌گویند؛ موارد آن، [[خیانت]] در [[مال]] یا ناموس یا [[آبرو]] و حُرمت [[مسلمانی]] و از مصادیق آن، پنهانی [[مال]] [[مردم]] را خوردن، نگه‌داشتن [[مال]] دیگری بدون نیاز به آن، کم‌فروشی، غشّ در معامله از قبیل پنهان کردن [[عیب]] کالا بر خریدار، عدم [[صدق]] و [[فریب]] و تزویر در آن است. و با توجه به اطلاق [[آیه شریفه]]، کم و زیاد آن از جهت [[گناه]] بزرگ و [[حرام]] بودن فرقی با هم ندارند، مانند خوردن مال یتیم به‌ناحق<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۳۸.</ref>.


خط ۶۵: خط ۷۵:


=== چهاردهم: [[اسراف]] ===
=== چهاردهم: [[اسراف]] ===
{{اصلی|اسراف}}
{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}}<ref>«و گزافکاران دمساز آتشند» سوره غافر، آیه ۴۳.</ref>. [[اسراف]] به معنای [[جهل]]، [[غفلت]] و [[خطا]] نیست؛ بلکه آن معانی، از اسباب و علل [[اسراف]] هستند که موجب [[ظهور]] و بروزش می‌شوند. منشأ [[اسراف]]، حُبّ [[دنیا]] و زیادهَ‌روی از حدّ معقول در امور شهوانی، توجه شدید به ارضای [[امیال نفسانی]] و [[غفلت]] از [[حق]] و [[آخرت]] است. [[اسراف]]، حجابی است برای توجه و دیدن واقعیات [[زندگی]] و کوتاه بودن مدت عالَم [[دنیا]] برای هر فردی است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«بدین گونه در نظر گزافکاران کارهایی را که می‌کردند آراسته‌اند» سوره یونس، آیه ۱۲.</ref>.
{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}}<ref>«و گزافکاران دمساز آتشند» سوره غافر، آیه ۴۳.</ref>. [[اسراف]] به معنای [[جهل]]، [[غفلت]] و [[خطا]] نیست؛ بلکه آن معانی، از اسباب و علل [[اسراف]] هستند که موجب [[ظهور]] و بروزش می‌شوند. منشأ [[اسراف]]، حُبّ [[دنیا]] و زیادهَ‌روی از حدّ معقول در امور شهوانی، توجه شدید به ارضای [[امیال نفسانی]] و [[غفلت]] از [[حق]] و [[آخرت]] است. [[اسراف]]، حجابی است برای توجه و دیدن واقعیات [[زندگی]] و کوتاه بودن مدت عالَم [[دنیا]] برای هر فردی است: {{متن قرآن|كَذَلِكَ زُيِّنَ لِلْمُسْرِفِينَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ}}<ref>«بدین گونه در نظر گزافکاران کارهایی را که می‌کردند آراسته‌اند» سوره یونس، آیه ۱۲.</ref>.


خط ۷۰: خط ۸۱:


=== پانزدهم: [[تبعیت]] از [[هوای نفس]] [[نامشروع]] ===
=== پانزدهم: [[تبعیت]] از [[هوای نفس]] [[نامشروع]] ===
{{اصلی|هوای نفس}}
{{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهش‌ها (ی نفس) شان پیروی می‌کنند و گمراه‌تر از آنکه بی‌رهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟» سوره قصص، آیه ۵۰.</ref>.
{{متن قرآن|فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ}}<ref>«پس اگر پاسخت را ندهند بدان که از خواهش‌ها (ی نفس) شان پیروی می‌کنند و گمراه‌تر از آنکه بی‌رهنمودی از خداوند، از خواهش (نفس) خویش پیروی کند کیست؟» سوره قصص، آیه ۵۰.</ref>.


خط ۷۷: خط ۸۹:


== شانزدهم: [[استهزاء]] ==
== شانزدهم: [[استهزاء]] ==
{{اصلی|استهزاء}}
{{متن قرآن|يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«دریغا بر آن بندگان! هیچ فرستاده‌ای نزدشان نمی‌آمد مگر که او را ریشخند می‌کردند» سوره یس، آیه ۳۰.</ref>. آنچه به عنوان یکی از موانع مطرح بوده، [[تمسخر]] گرفتن همه [[خلفای الهی]] یا یکی از آنان در گفتار یا سیره‌شان یا [[دین]] یا هر یک از افراد [[مؤمن]] به [[دلیل]] [[دینداری]] آنان است، لذا دیگر موارد [[استهزاء]] که جهت‌گیری آن مسائل [[دینی]] نباشد، اگر چه مذموم است، مرادِ عنوان مطرح شده نیست<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>.
{{متن قرآن|يَا حَسْرَةً عَلَى الْعِبَادِ مَا يَأْتِيهِمْ مِنْ رَسُولٍ إِلَّا كَانُوا بِهِ يَسْتَهْزِئُونَ}}<ref>«دریغا بر آن بندگان! هیچ فرستاده‌ای نزدشان نمی‌آمد مگر که او را ریشخند می‌کردند» سوره یس، آیه ۳۰.</ref>. آنچه به عنوان یکی از موانع مطرح بوده، [[تمسخر]] گرفتن همه [[خلفای الهی]] یا یکی از آنان در گفتار یا سیره‌شان یا [[دین]] یا هر یک از افراد [[مؤمن]] به [[دلیل]] [[دینداری]] آنان است، لذا دیگر موارد [[استهزاء]] که جهت‌گیری آن مسائل [[دینی]] نباشد، اگر چه مذموم است، مرادِ عنوان مطرح شده نیست<ref>[[عبدالله حق‌جو|حق‌جو، عبدالله]]، [[ولایت در قرآن (کتاب)|ولایت در قرآن]]، ص۲۵۶-۲۵۷.</ref>.


== هفدهم: اصرار بر گناه ==
== هفدهم: اصرار بر گناه ==
{{همچنین ببینید|گناه}}
{{متن قرآن|وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و بر گناه بزرگ پای می‌فشردند» سوره واقعه، آیه ۴۶.</ref>؛ [[خدای متعال]] در بیان حالات و صفات [[اصحاب]] شِمال که [[اهل]] [[جهنم]] هستند، می‌فرماید: آنان کسانی بودند که در [[دنیا]] در [[ارتکاب گناهان]] بزرگ اصرار می‌ورزیدند.
{{متن قرآن|وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنْثِ الْعَظِيمِ}}<ref>«و بر گناه بزرگ پای می‌فشردند» سوره واقعه، آیه ۴۶.</ref>؛ [[خدای متعال]] در بیان حالات و صفات [[اصحاب]] شِمال که [[اهل]] [[جهنم]] هستند، می‌فرماید: آنان کسانی بودند که در [[دنیا]] در [[ارتکاب گناهان]] بزرگ اصرار می‌ورزیدند.


۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش