پرش به محتوا

کربلا در معارف و سیره حسینی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
 
(۲ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۵۷: خط ۵۷:


[[راستی]] قدرتمندان غاصبی که با درخشش [[خیره]] کننده [[شخصیت]] و [[مزار]] [[امام حسین|سیدالشهدا]] {{ع}}، حنای خود را رنگ باخته می‌دیدند و [[هویت]] [[مسخ]] شده خویش را در معرض افشا می‌یافتند، چه می‌اندیشیدند؟! آیا می‌پنداشتند که با سختگیری بر [[عاشقان]] [[امام حسین|حسین]] {{ع}}، می‌توانند [[محبت]] او را از [[دل‌ها]] بیرون کنند و با ویران کردن [[قبر]] [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]] {{ع}} راه او و خط سرخ او و مکتبِ سازنده و بیدارگر کربلایش را می‌توانند نابود سازند؟ آیا با [[تخریب قبر]]، می‌توان [[الهام]] [[معنوی]] و [[روحی]] را از [[تربت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]] {{ع}} گرفت؟ آیا با حمله و [[هجوم]] به مزارات [[معصومین]] {{عم}}، می‌توان [[عقیده]] و [[ایمان]] به آنان را از [[مردم]] سلب کرد؟ تجربه و [[تاریخ]] نشان داده است که [[حکام]] [[ستمگر]] در این مورد هرگز موفق نبوده اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۳۶-۲۴۱.</ref>.
[[راستی]] قدرتمندان غاصبی که با درخشش [[خیره]] کننده [[شخصیت]] و [[مزار]] [[امام حسین|سیدالشهدا]] {{ع}}، حنای خود را رنگ باخته می‌دیدند و [[هویت]] [[مسخ]] شده خویش را در معرض افشا می‌یافتند، چه می‌اندیشیدند؟! آیا می‌پنداشتند که با سختگیری بر [[عاشقان]] [[امام حسین|حسین]] {{ع}}، می‌توانند [[محبت]] او را از [[دل‌ها]] بیرون کنند و با ویران کردن [[قبر]] [[امام حسین|اباعبدالله الحسین]] {{ع}} راه او و خط سرخ او و مکتبِ سازنده و بیدارگر کربلایش را می‌توانند نابود سازند؟ آیا با [[تخریب قبر]]، می‌توان [[الهام]] [[معنوی]] و [[روحی]] را از [[تربت]] [[امام حسین|سیدالشهدا]] {{ع}} گرفت؟ آیا با حمله و [[هجوم]] به مزارات [[معصومین]] {{عم}}، می‌توان [[عقیده]] و [[ایمان]] به آنان را از [[مردم]] سلب کرد؟ تجربه و [[تاریخ]] نشان داده است که [[حکام]] [[ستمگر]] در این مورد هرگز موفق نبوده اند<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ زیارت (کتاب)|فرهنگ زیارت]]، ص۲۳۶-۲۴۱.</ref>.
==ورود امام حسین {{ع}} به [[کربلا]]==
[[سرزمین موعود]]، [[قبله]] [[دل‌ها]]، چشمه‌سار همیشه اشک‌ها، شطی از [[خون]] در [[وادی]] [[عشق]]، تجسم [[رنج]] همه [[انبیاء]]، [[امتحان]] سخت حسین [[برتر]] از امتحان [[آدم]] تا خاتم، [[عطش]]، ناله [[کودکان]]، [[ضجه]] [[زن‌ها]]، سرهای بالای نیزه، سینه‌های کوبیده، بی‌کسی، [[محنت]]، [[نماز شب]]، [[زینب]]،... اینجا کربلاست.
موکب [[امام]]{{ع}} از طرفی و [[حر بن یزید]] هم با [[سپاه]] خود از طرف دیگر راه می‌پیمودند، در اینجا [[زهیر]] به عرض رسانید یابن [[رسول الله]] بهتر آن است که ما در [[زمین]] کربلا فرود آییم و در کنار [[فرات]] توقف نماییم که به [[زحمت]] بی‌آبی گرفتار نشویم و اگر [[دشمن]] با ما [[جنگ]] کند ما هم به [[مبارزه]] و [[قتال]] پردازیم و از [[خدای متعال]] [[یاری]] بخواهیم. [[روز]] [[دوم محرم]] بود که [[سیدالشهداء]] به کربلا رسید، ناگاه موکب سواری امام از [[حرکت]] بازماند و هر چند که به او می‌زدند از جای حرکت نکرد و قدم از قدم برنداشت. امام{{ع}} فرمود تا اسب دیگر آوردند آن هم از جای خود تکان نخورد. [[ابی مخنف]] گوید تا هفت اسب آوردند هیچ کدام قدم از قدم برنداشتند.
در همان [[زمان]] پیک [[حر]] که برای کسب [[تکلیف]] به [[کوفه]] رفته بود، برگشت و به حر این‌گونه دستور داده بود، «اما بعد: کار را بر حسین تنگ گیر و چون پیک من به سوی تو رسد و [[نامه]] مرا به تو رساند حسین را در بیابانی که آب و [[آبادانی]] در آن نایاب باشد پیاده کن. من به پیک خود [[فرمان]] داده‌ام که از تو جدا نشود تا اینکه [[دستورات]] مرا [[اجرا]] کرده و او گزارش اقدامات تو را برای من بیاورد» [[نامه ابن زیاد]] زمانی به دست حر رسید که حضرت به کربلا رسیده بود.
حر به پیک گفت همین نامه را به حسین برسان، پیک نامه ابن زیاد را به سیدالشهداء تحویل و امام آن را خواند، آن‌گاه حضرت فرمود: این زمین چه نام دارد؟ عرض کردند: [[غاضریه]]، [[امام]] فرمود: آیا جز این نام دیگری هم دارد؟ عرض کردند: [[نینوا]]! فرمود: جز این چه نام دارد؟ عرض کردند شاطی الفرات، فرمود: آیا جز اینها برای آن نام دیگری هم هست؟ عرض کردند: [[کربلا]]!! در این وقت [[سیدالشهداء]] وقتی اسم کربلا را شنید صدا را به [[آه]] بلند کرد و [[گریه]] بسیار کرد و فرمود: {{متن حدیث|هي والله أرض كربلا}} بعد فرمود: {{متن حدیث|اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنَ الْكَرْبِ وَ الْبَلَاءِ}}؛ «خدایا [[پناه]] می‌برم به تو از [[سختی]] و [[گرفتاری]]».
بعد فرمود: {{متن حدیث|هَذَا مَوْضِعُ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ... انْزِلُوا هَاهُنَا مَحَطُّ رِحَالِنَا وَ مَسْفَكُ دِمَائِنَا وَ هُنَا مَحَلُّ قُبُورِنَا بِهَذَا حَدَّثَنِي جَدِّي رَسُولُ اللَّهِ{{صل}}}}؛ امام فرمود: اینجاست [[زمین]] [[اندوه]] و [[بلا]]، در اینجا بارها را پیاده کنید، [[قسم به خدا]] جایی که خون‌های ما در آن ریخته می‌شود، اینجا است که [[هتک حرمت]] ما می‌گردد و سراپرده و [[حریم]] ما به [[غارت]] می‌رود، اینجا است که مردان ما به [[خون]] خود آغشته می‌شوند و اطفال ما را مانند گوسفند سر می‌برند، به [[خدا]] قسم اینجا [[مدفن]] ما خواهد شد و [[قبور]] ما [[زیارتگاه]] می‌شود و به این خاک است که جد من [[رسول خدا]]{{صل}} مرا به آن [[وعده]] داد و گفته او خلاف ندارد.
امام به [[فرزندان]] و [[یاران]] خود را که جمع کرده بود لحظه‌ای نگریست و [[اشک]] از دیدگانش جاری شد. بعد دست به [[دعا]] برداشت «بارالها ما افراد [[خاندان پیامبر]] تو هستیم، از [[سرزمین]] خود دور مانده و از [[حرم]] جدمان رانده شده‌ایم. [[بنی‌امیه]] بر ما [[ستم]] روا داشتند، خدایا [[حق]] ما را از آنان بگیر و ما را بر [[ستمکاران]] [[پیروز]] فرما».
وقتی [[زینب کبری]] به کربلا وارد شد فرمود: ای [[برادر]] چه محل هولناکی است که از آن [[خوف]] بزرگی در دلم جای گرفته. سیدالشهداء فرمود: ای [[خواهر]] بدان که من در [[زمان]] [[حرکت]] به [[صفین]] با پدرم علی{{ع}} وارد این سرزمین شدیم، حضرت فرود آمد و ساعتی [[استراحت]] کرد و به [[خواب]] رفت، ناگاه پدرم مشوش از خواب [[بیدار]] شد و می‌گریست، برادرم [[امام حسن]]{{ع}} علت [[گریه]] را پرسید، فرمود در خواب دیدم که این صحرا دریایی بود پر از [[خون]] و حسین در میان آن دریا دست و پا می‌زد و کسی به فریادش نمی‌رسید.
پس پدرم رو کرد به من و فرمود: {{متن حدیث|يا أبا عبدالله كيف تكون إذ أوقعت ههنا الواقعة}} گفتم [[صبر]] می‌کنم و جز صبر چاره‌ای ندارم. [[زینب]] از این سخنان سیلاب اشکش جاری شد<ref>ریاحین الشریعه، ج۳، ص۷۸.</ref>.
به [[دستور امام]] در [[کربلا]] چهل [[خیمه]] به پا کردند در پنج، ردیف، سه ردیف خیمه برای [[اصحاب]] و دو ردیف برای [[زنان]] [[حرم]] و [[امام]] فرمود دور خیمه‌ها خندقی تعبیه کردند و خس و خاشاک بیابان را در آن ریختند تا در [[ضرورت]] آن را [[آتش]] زده و مانع [[هجوم]] نیروها از پشت به خیام [[زن‌ها]] باشد.<ref>[[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|مظلومیت سیدالشهداء]]، ج۱، ص ۱۵۵.</ref>


== منابع ==
== منابع ==
خط ۶۴: خط ۷۷:
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:13681040.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ‌نامه دینی (کتاب)|'''فرهنگ‌نامه دینی''']]
# [[پرونده:1100815.jpg|22px]] [[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۳''']]
# [[پرونده:1100815.jpg|22px]] [[محمد حسن تشیع|تشیع، محمد حسن]]، [[فرهنگ عاشورایی ج۳ (کتاب)|'''فرهنگ عاشورایی ج۳''']]
# [[پرونده:IM010710.jpg|22px]] [[علی راجی|راجی، علی]]، [[مظلومیت سیدالشهداء ج۱ (کتاب)|'''مظلومیت سیدالشهداء ج۱''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۷۰: خط ۸۴:


[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:مدخل فرهنگ عاشورا]]
[[رده:شهرها]]
[[رده:کربلا]]
۷۳٬۳۵۲

ویرایش