بنیعبدالقیس: تفاوت میان نسخهها
←تاریخ جاهلی
خط ۱۱: | خط ۱۱: | ||
== تاریخ جاهلی == | == تاریخ جاهلی == | ||
=== منازل و مساکن در جاهلیت === | |||
موطن اصلی [[عبدالقیس]] در [[جاهلیت]] «تهامه»<ref>«تهامه، سرزمینی است در جزیره العرب که حدود غربی آن به دریای سرخ و در جنوب به صنعاء محدود میشود و دامنه آن تا حوالی مکه و نجران امتداد مییابد». (اصطخری، المسالک و الممالک، ص۲۵)</ref> بود<ref> ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۳۴۷.</ref>، اما به مرور [[زمان]] و در پی افزایش [[جمعیت]]، مجبور به ترک دیار خود و [[هجرت]] به [[بحرین]]<ref> بحرین پیش از اسلام و تا حدود قرن هفتم هجری، نام عامی بود برای سرزمینهای ساحل جنوبی خلیج فارس، بین بصره و عُمان«بحرین» اطلاق میشده است. (حموی، معجم البلدان، ج۱، ص۵۰۶-۵۰۷؛ فراهیدی، کتاب العین، ج ۳، ص۲۲۰.) </ref> و عمان شدند<ref> البکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۷۴.</ref>. [[زمان]] این [[مهاجرت]] را همزمان با [[ظهور اسلام]] یا اندکی قبل از آن و به [[نقلی]] به احتمال زیاد، مقارن با سالهای [[فروپاشی]] [[امپراتوری]] اشکانی و روی کار آمدن شاهنشاهی ساسانیان گفتهاند<ref> ابن خلدون، تاریخ ابن خلدون، ج۱، ص۲۸۰؛ زیدان، تاریخ تمدن اسلام، ص۴۲۵.</ref>. بنی عبدالقیس، به [[زعامت]] [[عَبدالعُزی بن عنزی]]<ref> دینوری، اخبار الطوال، ص۴۱.</ref> بر [[بحرین]] [[سلطه]] یافتند<ref> البکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۷۴.</ref> و با برقراری [[روابط]] با [[قبیله ازد]] ـ از ساکنین کهن [[بحرین]] ـ، آن دیار را میان خود تقسیم کردند<ref> البکری، معجم ما استعجم، ج۱، ص۷۳۱.</ref>. این [[جابجایی]] [[عظیم]] جمعیتی، هر چند از بُعد [[سیاسی]] مورد توجه قرار گرفته اما پیامدهای ادبی، شعری و [[دینی]] آن نسبتاً مغفول مانده است. عبدالقیسیها تا هنگامی که در "بادیة العرب" (کانون [[فصاحت]] و [[بلاغت]]) مقیم بودند، [[شاعران]] و سخنوران نام آوری در میان آنان پدید نیامد. اما بعد از [[مهاجرت]] به سوی عمان و خلیج فارس، نوعی از [[تحول]] و [[پویایی]] [[فرهنگی]] میان آنان نمایان گردید؛ بهطوری که در میان عبدالقیسیهای بحرین، شاعران و [[خطیبان]]<ref> صعصعه، زید و سیحان پسران صوحان بن حجر بن حارث از خطبا و سخنوران برجسته عبدالقبس بودند. ابن قتیبه صعصعه را خطیبترین مردم به شمار آورده (ابن قتیبه، المعارف، ص۴۰۲-۶۲۴) صعصعه در زمان کودکی و در عصر رسول الله)ص(در حالی که ایشان را ندیده بود اسلام آورد. پسران صوحان همگی از شیعیان و صحابه امام علی به شمار میآیند. (ابن عبد البر، الاستیعاب فی معرفة الصحابه، ج۲، ص۷۱۷) </ref> ظریف گو و چیره دستی پیدا شدند و بر اشتهار این [[قبیله]] افزودند<ref>ابن درید، الاشتقاق، ج۲، ص۳۳۰؛ فوال بابتی، معجم الشعراء الجاهلیین، ص۳۴۸).</ref>. از دیگر پیامدهای [[مهاجرت]] بنی عبد القیس به سواحل خلیج فارس، [[نفوذ]] [[مسیحیت]] در میان آنان است<ref> بهادر قیم، مسعود و لی زاده، نقش و عملکرد قبیله عبدالقیس در روند تحولات سیاسی جهان اسلام، ص۱۳۱-۱۳۳.</ref>. | |||
عبدالقیس بن افصی را سومین [[خاندان]] از [[قبیله ربیعه]] دانستهاند که به [[ریاست]] دست یافت. مدت زمانی ریاست و پرچمداری این قبیله را [[نسل]] اندر نسل برای خود [[حفظ]] کردند و سپس آن را به تیره [[نمر بن قاسط بن هنب بن افصی]] واگذاردند<ref>ابن عبد البر، الإنباه علی قبائل الرواة، ص۸۸.</ref>. جنگهای این [[قبیله]] در [[دوران جاهلیت]] در سه دسته قابل بررسی است: | عبدالقیس بن افصی را سومین [[خاندان]] از [[قبیله ربیعه]] دانستهاند که به [[ریاست]] دست یافت. مدت زمانی ریاست و پرچمداری این قبیله را [[نسل]] اندر نسل برای خود [[حفظ]] کردند و سپس آن را به تیره [[نمر بن قاسط بن هنب بن افصی]] واگذاردند<ref>ابن عبد البر، الإنباه علی قبائل الرواة، ص۸۸.</ref>. جنگهای این [[قبیله]] در [[دوران جاهلیت]] در سه دسته قابل بررسی است: | ||