تباکی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
خود را به [[گریه]] زدن، خود را گریان نشان دادن، خود را شبیه [[گریه]] کننده ساختن، حالتِ [[گریه]] به خود گرفتن. در | تباکی یعنی خود را به [[گریه]] زدن، خود را گریان نشان دادن، خود را شبیه [[گریه]] کننده ساختن، حالتِ [[گریه]] به خود گرفتن. «تباکی» در فرهنگهای لغت [[عرب]] به معنای {{عربی|تَکَلَّفُ البُکاء}} یعنی گریه از روی [[تکلف]] و [[سختی]] معنا شده است. تباکی در [[عزاداری]] بدان معناست که شخص، حالات فرد گریه کننده را به خود بگیرد تا در اثر آن، [[رقت قلب]]، تأثر [[باطنی]] و گریه برای او حاصل شود. از این جهت تباکی را میتوان نوعی [[خضوع]] و [[فروتنی]] ظاهری دانست که منجر به [[خشوع]] و فروتنی باطنی میشود. در [[روایات]] [[امامان شیعه]] به تباکی در [[مقام]] [[مناجات]] و [[دعا]] برای حصول رقت قلب تأکید شده است<ref>[[مهدی مسائلی|مسائلی، مهدی]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|مقاله «تباکی»، فرهنگ سوگ شیعی]]، ص ۱۱۲.</ref>. | ||
در راه احیای [[عاشورا]] و [[سوگواری]] بر عزای حسین {{ع}}، هم [[گریستن]]، هم گریاندن و هم حالتِ [[گریه]] داشتن [[ثواب]] دارد. حتّی اگر کسی نگرید یا گریهاش نیاید، گرفتن این حالت، هم در خود شخص حالت [[اندوه]] و تحسّر ایجاد میکند، هم به مجلس عزا، چهره و رنگ [[غم]] میبخشد. تباکی، همسویی با داغدارانِ سوگ عاشوراست و مثل [[گریستن]] و گریاندن است. در [[حدیث]] [[امام صادق]] است: {{متن حدیث|مَنْ اَنْشَدَ فِی الحُسَینِ شِعراً فَتَباکی فَلَهُ الجَنَّة}}<ref>بحار النوار جلد ۴۴، ص ۲۸۲.</ref>؛ هرکه درباره [[حسین]]، شعری بگوید و تباکی کند، [[بهشت]] برای اوست. در [[حدیثی]] هم که [[سید بن طاووس]] [[نقل]] کرده، چنین است: {{متن حدیث|مَن تَباکی فَلَهُ الجَنَّة}}<ref>بحار النوار جلد ۴۴، ص ۲۸۸.</ref>؛ هر که برای او خود را به حال [[گریه]] در آورد [[بهشت]] برای اوست. در [[حدیث قدسی]] آمده است: {{متن حدیث|یا مُوسی! ما مِنْ عَبدٍ مِنْ عَبیدی فی ذلِکَ الزَّمانِ بَکی اَوْ تَباکی وَ تَعَزّی عَلی وَلَدِ المُصطَفی اِلاَّ وَ کانَت لَهُ الجَنَّةُ ثابِتاً فیها}}<ref>مستدرك سفينة البحار، نمازى شاهرودى، ج ۷،ص ۲۳۵.</ref>؛ ای [[موسی]] هر یک از بندگانم که در زمان [[شهادت]] [[فرزند]] مصطفی [[گریه]] کند یا حالت [[گریه]] به خود گیرد و بر [[مصیبت]] سبط [[پیامبر]] تعزیت گوید، همواره در [[بهشت]] خواهد بود. | |||
البته غیر از تباکی در [[مصیبت]] ابا عبداللَّه الحسین، حالت [[گریه]] به خود گرفتن در [[مناجات]] و [[دعا]] و از خوفِ [[خدا]] نیز مطلوب است و این از نمونههای روانیِ تأثیر ظاهر در [[باطن]] است. [[رسول خدا]] در این زمینه به [[ابوذر غفاری]] فرمود: {{متن حدیث|یا أباذَر! مَن اِسْتَطاعَ اَن یَبکِیَ فَلْیَبکِ، وَ مَنْ لَم یَستَطِعْ فَلْیُشعِرْ قَلْبَهُ الحُزنَ وَلِیَتَباکِ، اِنَّ الْقَلْبَ الْقاسِیَ بَعیدٌ مِنَ اللَّهِ}}<ref>مكارم الاخلاق، طبرسى، ص ۴۶۲،بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۷۹.</ref>. هرکه میتواند [[گریه]] کند، پس بگرید و هر که نتواند، پس در [[دل]] خویش [[حزن]] قرار دهد و تباکی کند، همانا [[قلب]] [[قساوت]] گرفته، از [[خداوند]] دور است. [[امام صادق]] {{ع}} درباره [[گریه]] بر [[گناه]] خویش و از [[خوف]] [[خدا]] میفرماید: {{متن حدیث|اِنْ لَم یَجِئْکَ الْبُکاءُ فَتَباکِ، فَاِنْ خَرَجَ منکَ مِثْلُ رَأْسِ الذُّبابِ فَبَخٍّ بَخٍّ}}<ref>بحار الانوار، ج ۹۰،ص ۳۴۴.</ref>. اگر گریهات نمیآید، خود را به حالت [[گریه]] درآور، پس اگر به اندازه سر مگسی [[اشک]] بیرون آمد، پس مرحبا به تو<ref>[[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|فرهنگ عاشورا]]، ص ۱۱۲؛ [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها]] ص ۷۹.</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | # [[پرونده:13681024.jpg|22px]] [[جواد محدثی|محدثی، جواد]]، [[فرهنگ عاشورا (کتاب)|'''فرهنگ عاشورا''']] | ||
# [[پرونده:1100827.jpg|22px]] [[مهدی مسائلی|مسائلی، مهدی]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|'''مقاله «تباکی»، فرهنگ سوگ شیعی''']] | # [[پرونده:1100827.jpg|22px]] [[مهدی مسائلی|مسائلی، مهدی]]، [[فرهنگ سوگ شیعی (کتاب)|'''مقاله «تباکی»، فرهنگ سوگ شیعی''']] | ||
# [[پرونده:1100843.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|'''عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها''']] | # [[پرونده:1100843.jpg|22px]] [[ناصر مکارم شیرازی|مکارم شیرازی، ناصر]]، [[عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها (کتاب)|'''عاشورا ریشهها انگیزهها رویدادها پیامدها''']] |