پرش به محتوا

حاطب بن ابی‌بلتعه لخمی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'اهل بدر' به 'اهل بدر'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'اهل بدر' به 'اهل بدر')
خط ۲۹: خط ۲۹:
{{پایان شعر}}
{{پایان شعر}}


داستان مشهور وی که بیشتر کتاب‌های [[سیره]] و [[تاریخ]] بدان پرداخته‌اند مربوط به [[جاسوسی]] حاطب به نفع [[مشرکان]] در آستانه [[فتح مکه]] (سال هشتم) است. حاطب با [[نوشتن]] نامه‌ای و سپردن آن به دست زنی تلاش کرد، مشرکان را از اقدامات [[رسول خدا]] {{صل}} [[آگاه]] نماید. رسول خدا {{صل}} که با نهایت دقت درصدد پوشاندن [[اخبار]] و غافل‌گیر کردن [[قریش]] بود، از این [[اقدام]] حاطب آگاه شد و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را همراه [[زبیر بن عوام]] در تعقیب آن [[زن]] فرستاد. پس از [[دستگیری]] آن زن، رسول خدا {{صل}} حاطب را بازخواست کرد. حاطب درصدد توجیه کار خود برآمد و این [[رفتار]] را نه به جهت رویگردانی از [[ایمان]] و [[تمایل]] به [[ارتداد]]، بلکه به منظور [[حمایت]] از بستگان خود که در [[مکه]] بودند، قلمداد کرد، او گفت چون از اصل قریش نیست (ملصق است)، بدین ترتیب می‌خواسته به آنان [[تقرب]] جسته تا بستگانش که در مکه بودند، مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار نگیرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۴۱؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۹۷.</ref>. رسول خدا {{صل}} دستور داد وی را از [[مسجد]] [[اخراج]] نمایند، چون [[مردم]] به سوی وی شتافتند، آن [[حضرت]] از وی گذشت و او را بخشید<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸.</ref>. [[عمر]] در این ماجرا، تقاضای [[قتل]] وی را نمود و رسول خدا {{صل}} در [[مخالفت]]، حاطب را [[بدری]] و [[اهل]] [[بدر]] را آمرزیده دانست<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۱۹؛ ج۵، ص۱۰.</ref>. به این سخن رسول خدا {{صل}}، [[اهل سنت]] بر [[عدالت صحابه]] استناد کرده‌اند. که قابل پذیرش نیست و بر این نظریه اشکالات جدی وارد شده است، از جمله آنکه [[پیامبر]] خود در [[داستان افک]] بر [[مسطح بن اثاثه]] که [[بدری]] بود، حد جاری ساخت و دیگر آنکه بخشوده بودن [[صحابه]] به صورت مطلق، آنان را از مدار [[تکلیف]] خارج نموده و آنان را [[آزاد]] در رفتارهای خود نشان می‌دهد و حال آنکه [[آیات]] قابل توجهی به [[سرزنش]] صحابه به جهت تخلفاتشان پرداخته است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۲۳۶.</ref>.
داستان مشهور وی که بیشتر کتاب‌های [[سیره]] و [[تاریخ]] بدان پرداخته‌اند مربوط به [[جاسوسی]] حاطب به نفع [[مشرکان]] در آستانه [[فتح مکه]] (سال هشتم) است. حاطب با [[نوشتن]] نامه‌ای و سپردن آن به دست زنی تلاش کرد، مشرکان را از اقدامات [[رسول خدا]] {{صل}} [[آگاه]] نماید. رسول خدا {{صل}} که با نهایت دقت درصدد پوشاندن [[اخبار]] و غافل‌گیر کردن [[قریش]] بود، از این [[اقدام]] حاطب آگاه شد و [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} را همراه [[زبیر بن عوام]] در تعقیب آن [[زن]] فرستاد. پس از [[دستگیری]] آن زن، رسول خدا {{صل}} حاطب را بازخواست کرد. حاطب درصدد توجیه کار خود برآمد و این [[رفتار]] را نه به جهت رویگردانی از [[ایمان]] و [[تمایل]] به [[ارتداد]]، بلکه به منظور [[حمایت]] از بستگان خود که در [[مکه]] بودند، قلمداد کرد، او گفت چون از اصل قریش نیست (ملصق است)، بدین ترتیب می‌خواسته به آنان [[تقرب]] جسته تا بستگانش که در مکه بودند، مورد [[آزار]] و [[اذیت]] قرار نگیرند<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، ج۴، ص۴۱؛ واقدی، المغازی، ج۲، ص۷۹۷.</ref>. رسول خدا {{صل}} دستور داد وی را از [[مسجد]] [[اخراج]] نمایند، چون [[مردم]] به سوی وی شتافتند، آن [[حضرت]] از وی گذشت و او را بخشید<ref>مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۱، ص۵۸.</ref>. [[عمر]] در این ماجرا، تقاضای [[قتل]] وی را نمود و رسول خدا {{صل}} در [[مخالفت]]، حاطب را [[بدری]] و [[اهل بدر]] را آمرزیده دانست<ref>بخاری، صحیح بخاری، ج۴، ص۱۹؛ ج۵، ص۱۰.</ref>. به این سخن رسول خدا {{صل}}، [[اهل سنت]] بر [[عدالت صحابه]] استناد کرده‌اند. که قابل پذیرش نیست و بر این نظریه اشکالات جدی وارد شده است، از جمله آنکه [[پیامبر]] خود در [[داستان افک]] بر [[مسطح بن اثاثه]] که [[بدری]] بود، حد جاری ساخت و دیگر آنکه بخشوده بودن [[صحابه]] به صورت مطلق، آنان را از مدار [[تکلیف]] خارج نموده و آنان را [[آزاد]] در رفتارهای خود نشان می‌دهد و حال آنکه [[آیات]] قابل توجهی به [[سرزنش]] صحابه به جهت تخلفاتشان پرداخته است<ref>طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان، ج۱۹، ص۲۳۶.</ref>.


این [[اقدام]] حاطب بازتاب‌های گسترده‌ای در میان منابع [[سیره]] و [[تاریخ]] داشته و از زوایای مختلف بدان استناد شده است. [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] به [[اتفاق]] [[نزول آیات]] نخستین [[سوره ممتحنه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«ای مؤمنان! دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref> را درباره همین موضوع دانسته‌اند. لفظ این [[آیه]] هرچند عام است و تمام [[مسلمانان]] را از [[دوستی]] با [[مشرکان]] برحذر می‌دارد، اما مورد آن خاص و درباره اقدام حاطب است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۲، ص۳۶۲؛ طوسی، تبیان، ج۵، ص۱۹۴؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۳، ص۳۴۸؛ طبری، جامع، ج۲۸، ص۷۴</ref>. برخی از این آیه که با تعبیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}؛ آغاز شده، [[شهادت]] [[خداوند]] بر [[ایمان]] [[حاطب بن ابی‌بلتعه لخمی]] را استفاده کرده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۹.</ref>. [[فقهای شیعه]] با استناد به [[رفتار رسول خدا]] {{صل}} در برابر [[جاسوسی]] حاطب، [[قتل]] فرد به [[جرم]] جاسوسی برای [[دشمن]] را جایز ندانسته‌اند <ref>طوسی، مبسوط، ج۲، ص۱۵؛ ابن براج، جواهر الفقه، ص۵۱.</ref>.
این [[اقدام]] حاطب بازتاب‌های گسترده‌ای در میان منابع [[سیره]] و [[تاریخ]] داشته و از زوایای مختلف بدان استناد شده است. [[مفسران شیعه]] و [[سنی]] به [[اتفاق]] [[نزول آیات]] نخستین [[سوره ممتحنه]]: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ}}<ref>«ای مؤمنان! دشمن من و دشمن خود را دوست مگیرید» سوره ممتحنه، آیه ۱.</ref> را درباره همین موضوع دانسته‌اند. لفظ این [[آیه]] هرچند عام است و تمام [[مسلمانان]] را از [[دوستی]] با [[مشرکان]] برحذر می‌دارد، اما مورد آن خاص و درباره اقدام حاطب است<ref>قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر، ج۲، ص۳۶۲؛ طوسی، تبیان، ج۵، ص۱۹۴؛ مقاتل بن سلیمان، تفسیر، ج۳، ص۳۴۸؛ طبری، جامع، ج۲۸، ص۷۴</ref>. برخی از این آیه که با تعبیر {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا}}؛ آغاز شده، [[شهادت]] [[خداوند]] بر [[ایمان]] [[حاطب بن ابی‌بلتعه لخمی]] را استفاده کرده‌اند<ref>ابن اثیر، اسد الغابه، ج۱، ص۶۵۹.</ref>. [[فقهای شیعه]] با استناد به [[رفتار رسول خدا]] {{صل}} در برابر [[جاسوسی]] حاطب، [[قتل]] فرد به [[جرم]] جاسوسی برای [[دشمن]] را جایز ندانسته‌اند <ref>طوسی، مبسوط، ج۲، ص۱۵؛ ابن براج، جواهر الفقه، ص۵۱.</ref>.
۲۱۸٬۲۱۵

ویرایش