ادب در قرآن: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = ادب| عنوان مدخل = ادب| مداخل مرتبط = [[ادب در قرآن]] - [[ادب در حدیث]] - [[ادب در نهج البلاغه]] - [[ادب در فقه اسلامی]] - [[ادب در معارف و سیره پیامبران]] - [[ادب در معارف و سیره نبوی]] - [[ادب در معارف و سیره فاطمی]] - [[ادب در معارف و سیره رضوی]]| پرسش مرتبط = }} | ||
| موضوع مرتبط = ادب | |||
| عنوان مدخل = ادب | |||
| مداخل مرتبط = [[ادب در قرآن]] - [[ادب در حدیث]] - [[ادب در نهج البلاغه]] - [[ادب در فقه اسلامی]] - [[ادب در معارف و سیره پیامبران]] - [[ادب در معارف و سیره نبوی]] - [[ادب در معارف و سیره فاطمی]] - [[ادب در معارف و سیره رضوی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
== واژهشناسی لغوی == | == واژهشناسی لغوی == | ||
* اَدَب، مصدر ثلاثی مجرّد از باب فَعُلَ یَفعُلُ و جمع آن، [[آداب]] است<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۹۳; المصباح، ص۹.</ref>. اصل این واژه (أدب) به معنای [[دعا]] (فرا خواندن) بوده<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۹۳.</ref> و اَدْب به معنای [[دعوت]]، و جمع کردن [[مردم]] بر سر سفره خود<ref>مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.</ref> نیز از همین ریشه است. | * اَدَب، مصدر ثلاثی مجرّد از باب فَعُلَ یَفعُلُ و جمع آن، [[آداب]] است<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۹۳; المصباح، ص۹.</ref>. اصل این واژه (أدب) به معنای [[دعا]] (فرا خواندن) بوده<ref>لسانالعرب، ج۱، ص۹۳.</ref> و اَدْب به معنای [[دعوت]]، و جمع کردن [[مردم]] بر سر سفره خود<ref>مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.</ref> نیز از همین ریشه است. | ||
* مفهوم متعارف اَدَب نیز با معنای لغوی آن [[ارتباط]] دارد. گویا، [[ادب]] سفرهای از [[نیکیها]] است که [[مردم]] بر گرد آن جمع میشوند و همگان آن را [[نیکو]] میشمارند<ref>مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.</ref>. | * مفهوم متعارف اَدَب نیز با معنای لغوی آن [[ارتباط]] دارد. گویا، [[ادب]] سفرهای از [[نیکیها]] است که [[مردم]] بر گرد آن جمع میشوند و همگان آن را [[نیکو]] میشمارند<ref>مقاییساللغه، ج۱، ص۷۴.</ref>. | ||
* این واژه در [[فارسی]]، با کلمات متعدّد دیگری مانند [[فرهنگ]]، [[هنر]]، [[خم]] و چم، [[حُسن]] [[معاشرت]]، [[حُسن]] محضر، طور [[پسندیده]]، [[حرمت]]، پاس و... ، پیوند معنایی دارد<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref>. تعاریف متعدّدی از این واژه در فرهنگنامههای [[فارسی]] ارائه شده که در عمده آنها، به عناصری مانند: [[نیکی]] احوال و [[رفتار]]<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref> [[پسندیده]] و شایسته بودن<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref> و [[حُسن]] [[معاشرت]] و رعایت [[حرمت]] اشخاص<ref>فرهنگ فارسی، ص۱۷۸.</ref> توجّه شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * این واژه در [[فارسی]]، با کلمات متعدّد دیگری مانند [[فرهنگ]]، [[هنر]]، [[خم]] و چم، [[حُسن]] [[معاشرت]]، [[حُسن]] محضر، طور [[پسندیده]]، [[حرمت]]، پاس و... ، پیوند معنایی دارد<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref>. تعاریف متعدّدی از این واژه در فرهنگنامههای [[فارسی]] ارائه شده که در عمده آنها، به عناصری مانند: [[نیکی]] احوال و [[رفتار]]<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref> [[پسندیده]] و شایسته بودن<ref>لغتنامه، ج۱، ص۱۳۱۳.</ref> و [[حُسن]] [[معاشرت]] و رعایت [[حرمت]] اشخاص<ref>فرهنگ فارسی، ص۱۷۸.</ref> توجّه شده است<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، 390.</ref>. | ||
== [[ادب]] در [[قرآن]] == | == [[ادب]] در [[قرآن]] == | ||
خط ۳۱: | خط ۲۶: | ||
:* '''برخورد با [[خطاکاران]]:''' {{متن قرآن|قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref> «(یوسف) گفت: امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربانترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره یوسف، آیه ۹۸.</ref>، {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>، | :* '''برخورد با [[خطاکاران]]:''' {{متن قرآن|قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref> «(یوسف) گفت: امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربانترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه ۹۲.</ref>، {{متن قرآن|قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ}}<ref>«گفت: به زودی برایتان از پروردگارم آمرزش میخواهم که اوست که آمرزنده بخشاینده است» سوره یوسف، آیه ۹۸.</ref>، {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref>، | ||
:* '''[[ادب]] [[شاگرد]] در برابر استاد:''' {{متن قرآن|قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}}<ref>«موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموختهاند به من بیاموزی؟ گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد. و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟ گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۶ـ۶۹.</ref>، | :* '''[[ادب]] [[شاگرد]] در برابر استاد:''' {{متن قرآن|قَالَ لَهُ مُوسَى هَلْ أَتَّبِعُكَ عَلَى أَن تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْدًا قَالَ إِنَّكَ لَن تَسْتَطِيعَ مَعِيَ صَبْرًا وَكَيْفَ تَصْبِرُ عَلَى مَا لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْرًا قَالَ سَتَجِدُنِي إِن شَاء اللَّهُ صَابِرًا وَلا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}}<ref>«موسی به او گفت: آیا از تو پیروی کنم به شرط آنکه از آن راهدانی که تو را آموختهاند به من بیاموزی؟ گفت: بیگمان تو هرگز همراه من شکیبایی نمیتوانی کرد. و چگونه در چیزی که به آن آگاهی فراگیر نداری شکیب میکنی؟ گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۶ـ۶۹.</ref>، | ||
:* '''[[ادب]] برخورد با مرد نامحرم:''' {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | :* '''[[ادب]] برخورد با مرد نامحرم:''' {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 390-391.</ref>. | ||
== [[ادب]] حضور در [[مکانهای مقدس]] == | == [[ادب]] حضور در [[مکانهای مقدس]] == | ||
* یکی از [[آداب]] مورد توجّه [[قرآن]]، [[ادب]] حضور در مکانهایی است که نوعی تقدّس دارند. این مکانها یا همانند [[مساجد]] و [[معابد]] از آغاز، مکانی [[مقدّس]] در نظر گرفته شدهاند؛ چنانکه [[خداوند]] به [[موسی]] {{ع}} [[فرمان]] میدهد هنگام حضور در [[سرزمین]] [[مقدّس]] {{متن قرآن|طُوًى}} کفشها را درآورده، پای برهنه باشد: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> یا به واسطه حضور اولیای خاصّ [[الهی]] مانند [[پیامبران]]، [[قداست]] یافتهاند؛ چنانکه افراد با [[ایمان]] موظّفاند هنگام حضور درخانههای [[پیامبر]] {{صل}} [[ادب]] را رعایت کرده، با اجازه وارد شوند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار میدهد و از شما شرم میدارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمیکند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پردهای بخواهید، این برای دلهای شما و دلهای آنان پاکیزهتر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>. رعایت این [[ادب]] پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} نیز [[نیکو]] شمرده شده است؛ چنانکه در [[جوامع حدیثی]] [[شیعه]]، خواندن [[اذن دخول]] از [[آداب زیارت]] [[حضرت]] بهشمار میرود<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۱۶۰.</ref> و رعایت این [[ادب]] هنگام حضور در مرقدهای [[مطهر]] [[امامان]] {{ع}} نیز سفارش شده است<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۱۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * یکی از [[آداب]] مورد توجّه [[قرآن]]، [[ادب]] حضور در مکانهایی است که نوعی تقدّس دارند. این مکانها یا همانند [[مساجد]] و [[معابد]] از آغاز، مکانی [[مقدّس]] در نظر گرفته شدهاند؛ چنانکه [[خداوند]] به [[موسی]] {{ع}} [[فرمان]] میدهد هنگام حضور در [[سرزمین]] [[مقدّس]] {{متن قرآن|طُوًى}} کفشها را درآورده، پای برهنه باشد: {{متن قرآن|إِنِّي أَنَا رَبُّكَ فَاخْلَعْ نَعْلَيْكَ إِنَّكَ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى}}<ref>«بیگمان این منم پروردگار تو، پایپوشهای خویش را درآور که تو در سرزمین مقدس «طوی» یی» سوره طه، آیه ۱۲.</ref> یا به واسطه حضور اولیای خاصّ [[الهی]] مانند [[پیامبران]]، [[قداست]] یافتهاند؛ چنانکه افراد با [[ایمان]] موظّفاند هنگام حضور درخانههای [[پیامبر]] {{صل}} [[ادب]] را رعایت کرده، با اجازه وارد شوند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار میدهد و از شما شرم میدارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمیکند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پردهای بخواهید، این برای دلهای شما و دلهای آنان پاکیزهتر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref>. رعایت این [[ادب]] پس از [[رحلت پیامبر]] {{صل}} نیز [[نیکو]] شمرده شده است؛ چنانکه در [[جوامع حدیثی]] [[شیعه]]، خواندن [[اذن دخول]] از [[آداب زیارت]] [[حضرت]] بهشمار میرود<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۱۶۰.</ref> و رعایت این [[ادب]] هنگام حضور در مرقدهای [[مطهر]] [[امامان]] {{ع}} نیز سفارش شده است<ref>بحارالانوار، ج۹۷، ص۲۱۱.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 391.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد با [[اولیای الهی]] == | == [[ادب]] برخورد با [[اولیای الهی]] == | ||
* [[خداوند]] در [[قرآن]] به [[مؤمنان]] [[فرمان]] میدهد هنگام [[سخن گفتن]] با [[پیامبر]] {{صل}}، صدای خود را بلند نکنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> افزون بر این [[سخن گفتن]] آرام و مؤدّبانه با [[حضرت]]، [[نشانه]] [[پرهیزکاری]] دانسته شده: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> و کسانیکه بدون رعایت [[حرمت]] [[پیامبر]]، وی را از فراسوی حجرهها (ازدرون خانههای خود) صدا میزنند، افرادی نابخرد و [[نادان]] شمرده شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند» سوره حجرات، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا میخوانید؛ بیگمان خداوند کسانی از شما را که در پناه کسان دیگر، پنهانی بیرون میآیند میشناسد پس کسانی که از فرمان وی سرمیپیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.</ref> بنابراینکه اضافه "[[دعا]]" به "[[رسول]]"، اضافه مصدر به مفعول باشد [[[لزوم]] [[رعایت ادب]] و نگهداری [[حرمت]] [[حضرت]] هنگام صدا زدن او را بیان میکند <ref>راهنما، ج۱۲، ص۳۵۵.</ref>. در [[قرآن کریم]]، رعایت این [[ادب]] در برابر دیگران نیز سفارش شده است: {{متن قرآن|وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ}}<ref>«و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه که ناپسندترین بانگها بانگ درازگوشان است» سوره لقمان، آیه ۱۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * [[خداوند]] در [[قرآن]] به [[مؤمنان]] [[فرمان]] میدهد هنگام [[سخن گفتن]] با [[پیامبر]] {{صل}}، صدای خود را بلند نکنند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَرْفَعُوا أَصْوَاتَكُمْ فَوْقَ صَوْتِ النَّبِيِّ وَلَا تَجْهَرُوا لَهُ بِالْقَوْلِ كَجَهْرِ بَعْضِكُمْ لِبَعْضٍ أَنْ تَحْبَطَ أَعْمَالُكُمْ وَأَنْتُمْ لَا تَشْعُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! صدایتان را از صدای پیامبر فراتر نبرید و در گفتار با او بلند سخن مگویید چنان که با یکدیگر بلند سخن میگویید؛ مبادا کردارهایتان بیآنکه خود دریابید تباه گردد» سوره حجرات، آیه ۲.</ref> افزون بر این [[سخن گفتن]] آرام و مؤدّبانه با [[حضرت]]، [[نشانه]] [[پرهیزکاری]] دانسته شده: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يَغُضُّونَ أَصْوَاتَهُمْ عِنْدَ رَسُولِ اللَّهِ أُولَئِكَ الَّذِينَ امْتَحَنَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ لِلتَّقْوَى لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأَجْرٌ عَظِيمٌ}}<ref>«بیگمان خداوند دلهای کسانی که صدایشان را نزد فرستاده خداوند فرو میدارند، برای پرهیزگاری آزموده است؛ آنان آمرزش و پاداشی سترگ خواهند داشت» سوره حجرات، آیه ۳.</ref> و کسانیکه بدون رعایت [[حرمت]] [[پیامبر]]، وی را از فراسوی حجرهها (ازدرون خانههای خود) صدا میزنند، افرادی نابخرد و [[نادان]] شمرده شدهاند: {{متن قرآن|إِنَّ الَّذِينَ يُنَادُونَكَ مِنْ وَرَاءِ الْحُجُرَاتِ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْقِلُونَ}}<ref>«به راستی آنان که تو را از پشت (در) اتاقها صدا میزنند، بیشترشان خرد نمیورزند» سوره حجرات، آیه ۴.</ref>، {{متن قرآن|لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَيْنَكُمْ كَدُعَاءِ بَعْضِكُمْ بَعْضًا قَدْ يَعْلَمُ اللَّهُ الَّذِينَ يَتَسَلَّلُونَ مِنْكُمْ لِوَاذًا فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ}}<ref>«پیامبر را میان خویش چنان فرا نخوانید که یکدیگر را فرا میخوانید؛ بیگمان خداوند کسانی از شما را که در پناه کسان دیگر، پنهانی بیرون میآیند میشناسد پس کسانی که از فرمان وی سرمیپیچند از اینکه به آنان آزمونی یا عذابی دردناک رسد باید بپرهیزند» سوره نور، آیه ۶۳.</ref> بنابراینکه اضافه "[[دعا]]" به "[[رسول]]"، اضافه مصدر به مفعول باشد [[[لزوم]] [[رعایت ادب]] و نگهداری [[حرمت]] [[حضرت]] هنگام صدا زدن او را بیان میکند <ref>راهنما، ج۱۲، ص۳۵۵.</ref>. در [[قرآن کریم]]، رعایت این [[ادب]] در برابر دیگران نیز سفارش شده است: {{متن قرآن|وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِنْ صَوْتِكَ إِنَّ أَنْكَرَ الْأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ}}<ref>«و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه که ناپسندترین بانگها بانگ درازگوشان است» سوره لقمان، آیه ۱۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 391-392.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد با [[پدر]] و [[مادر]] == | == [[ادب]] برخورد با [[پدر]] و [[مادر]] == | ||
* یکی از مهمترین آدابی که [[اسلام]] بر آن تأکید فراوان دارد، [[ادب]] برخورد با [[پدر]] و [[مادر]] است. در آیاتی از [[قرآن کریم]] به این مسأله اشاره شده؛ ازجمله سفارش [[خداوند]] به گفتار کریمانه با [[والدین]] و [[لزوم]] [[پرهیز]] از [[تندخویی]] با آنان است: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا }}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی! و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۳-۲۴.</ref>. برخی [[مفسّران]]، مقصود از گفتار کریمانه را نخواندن آنها به اسم دانستهاند<ref>الدرالمنثور، ج۵، ص۲۵۹.</ref>. نمونهای از این [[ادب]]، برخورد مؤدّبانه [[یوسف]] {{ع}} با [[پدر]] و مادرش، هنگام [[دیدار]] در [[مصر]] است. [[یوسف]] به استقبال آنان شتافت و آن دو را بر روی تخت خود نشاند: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ }}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> برخورد مؤدّبانه [[اسماعیل]] {{ع}} با پدرش [[ابراهیم]] {{ع}} در مواجهه با پیشنهاد [[ذبح]] وی، نمونه دیگری از [[ادب]] برخورد با [[والدین]] است<ref>المیزان، ج۶، ص۲۷۳.</ref>. او در برابر پیشنهاد [[ذبح]]، بدون بهانهآوری به [[پدر]] گفت: آنچه پروردگارت به تو [[فرمان]] داده، همان را انجام بده که مرا از بردباران خواهی یافت: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.</ref>. [[پدر]] و [[مادر]] [[بیایمان]] نیز از نگاه [[قرآن]] دارای ارج ویژهای هستند و [[رعایت ادب]] و [[ملاطفت]] با آنها نیز لازم شمرده شده است: {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز میگردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه میکردهاید میآگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * یکی از مهمترین آدابی که [[اسلام]] بر آن تأکید فراوان دارد، [[ادب]] برخورد با [[پدر]] و [[مادر]] است. در آیاتی از [[قرآن کریم]] به این مسأله اشاره شده؛ ازجمله سفارش [[خداوند]] به گفتار کریمانه با [[والدین]] و [[لزوم]] [[پرهیز]] از [[تندخویی]] با آنان است: {{متن قرآن|وَقَضَى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُواْ إِلاَّ إِيَّاهُ وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِندَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاهُمَا فَلاَ تَقُل لَّهُمَا أُفٍّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُل لَّهُمَا قَوْلاً كَرِيمًا وَاخْفِضْ لَهُمَا جَنَاحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَةِ وَقُل رَّبِّ ارْحَمْهُمَا كَمَا رَبَّيَانِي صَغِيرًا }}<ref>«و پروردگارت فرمان داده است که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نکویی کنید؛ اگر هر یک از آن دو یا هر دو، نزد تو به پیری رسند به آنان اف مگو و بر آنها بانگ مزن و با ایشان سخن به نکویی بگوی! و از سر مهر برای آنان به خاکساری افتادگی کن و بگو پروردگارا! بر آنان بخشایش آور چنان که آنها مرا در کودکی پروردند» سوره اسراء، آیه ۲۳-۲۴.</ref>. برخی [[مفسّران]]، مقصود از گفتار کریمانه را نخواندن آنها به اسم دانستهاند<ref>الدرالمنثور، ج۵، ص۲۵۹.</ref>. نمونهای از این [[ادب]]، برخورد مؤدّبانه [[یوسف]] {{ع}} با [[پدر]] و مادرش، هنگام [[دیدار]] در [[مصر]] است. [[یوسف]] به استقبال آنان شتافت و آن دو را بر روی تخت خود نشاند: {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ }}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> برخورد مؤدّبانه [[اسماعیل]] {{ع}} با پدرش [[ابراهیم]] {{ع}} در مواجهه با پیشنهاد [[ذبح]] وی، نمونه دیگری از [[ادب]] برخورد با [[والدین]] است<ref>المیزان، ج۶، ص۲۷۳.</ref>. او در برابر پیشنهاد [[ذبح]]، بدون بهانهآوری به [[پدر]] گفت: آنچه پروردگارت به تو [[فرمان]] داده، همان را انجام بده که مرا از بردباران خواهی یافت: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.</ref>. [[پدر]] و [[مادر]] [[بیایمان]] نیز از نگاه [[قرآن]] دارای ارج ویژهای هستند و [[رعایت ادب]] و [[ملاطفت]] با آنها نیز لازم شمرده شده است: {{متن قرآن|وَإِنْ جَاهَدَاكَ عَلَى أَنْ تُشْرِكَ بِي مَا لَيْسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ فَلَا تُطِعْهُمَا وَصَاحِبْهُمَا فِي الدُّنْيَا مَعْرُوفًا وَاتَّبِعْ سَبِيلَ مَنْ أَنَابَ إِلَيَّ ثُمَّ إِلَيَّ مَرْجِعُكُمْ فَأُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ}}<ref>«و اگر تو را وا دارند تا آنچه را که نمیدانی برای من شریک آوری، از آنان فرمان نبر و در این جهان با آنان به شایستگی همراهی کن و راه کسی را که به درگاه من باز میگردد پیش گیر، سپس بازگشتتان به سوی من است آنگاه شما را از آنچه میکردهاید میآگاهانم» سوره لقمان، آیه ۱۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 392.</ref>. | ||
== [[ادب]] [[پدر]] در برابر [[فرزند]] == | == [[ادب]] [[پدر]] در برابر [[فرزند]] == | ||
* همانطور که رعایت [[احترام]] [[والدین]] و مراعات [[ادب]] در محضر آنان برای [[فرزندان]] لازم شمرده شده، در برابر، مراعات [[ادب]] در برخورد [[پدر]] و [[مادر]] با [[فرزندان]] نیز لازم و [[پسندیده]] است. برخی [[مفسّران]]، نظرخواهی [[ابراهیم]] {{ع}} از فرزندش [[اسماعیل]] درباره [[فرمان الهی]] مبنی بر [[ذبح]] او را ادبی از [[ناحیه]] [[پدر]] در برابر [[فرزند]] برشمردهاند: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.</ref><ref>المیزان، ج۶، ص۲۷۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * همانطور که رعایت [[احترام]] [[والدین]] و مراعات [[ادب]] در محضر آنان برای [[فرزندان]] لازم شمرده شده، در برابر، مراعات [[ادب]] در برخورد [[پدر]] و [[مادر]] با [[فرزندان]] نیز لازم و [[پسندیده]] است. برخی [[مفسّران]]، نظرخواهی [[ابراهیم]] {{ع}} از فرزندش [[اسماعیل]] درباره [[فرمان الهی]] مبنی بر [[ذبح]] او را ادبی از [[ناحیه]] [[پدر]] در برابر [[فرزند]] برشمردهاند: {{متن قرآن|فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قَالَ يَا بُنَيَّ إِنِّي أَرَى فِي الْمَنَامِ أَنِّي أَذْبَحُكَ فَانْظُرْ مَاذَا تَرَى قَالَ يَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِينَ}}<ref>«و چون در تلاش، همپای او گشت (ابراهیم) گفت: پسرکم! من در خواب میبینم که تو را سر میبرم پس بنگر که چه میبینی؟ گفت: ای پدر! آنچه فرمان مییابی انجام ده که- اگر خداوند بخواهد- مرا از شکیبایان خواهی یافت» سوره صافات، آیه ۱۰۲.</ref><ref>المیزان، ج۶، ص۲۷۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 392.</ref>. | ||
== [[ادب]] [[شاگرد]] در برابر استاد == | == [[ادب]] [[شاگرد]] در برابر استاد == | ||
خط ۵۲: | خط ۴۷: | ||
# فقط بخشی از [[علم]] او راطلبید{{متن قرآن| مِمَّا عُلِّمْتَ}}؛ | # فقط بخشی از [[علم]] او راطلبید{{متن قرآن| مِمَّا عُلِّمْتَ}}؛ | ||
# [[وعده]] صریح به [[صبر]] نداد؛ بلکه بهصورت {{متن قرآن|قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref> ذکر کرد؛ | # [[وعده]] صریح به [[صبر]] نداد؛ بلکه بهصورت {{متن قرآن|قَالَ سَتَجِدُنِي إِنْ شَاءَ اللَّهُ صَابِرًا}}<ref>«گفت: اگر خداوند بخواهد مرا شکیبا خواهی یافت» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref> ذکر کرد؛ | ||
# سفارشهای او را امر تلقّی کرد و متعهّد شد که با او در هیچ زمانی [[مخالفت]] نکند: {{متن قرآن|وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}} <ref>و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | # سفارشهای او را امر تلقّی کرد و متعهّد شد که با او در هیچ زمانی [[مخالفت]] نکند: {{متن قرآن|وَلَا أَعْصِي لَكَ أَمْرًا}} <ref>و از هیچ فرمان تو سرنمیپیچم» سوره کهف، آیه ۶۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 392-393.</ref>. | ||
== [[ادب]] ورود به [[خانه]] دیگران == | == [[ادب]] ورود به [[خانه]] دیگران == | ||
* [[مؤمنان]] باید هنگام ورود به [[خانه]] دیگران اجازه بگیرند و چنانچه به عللی به آنها اجازه ورود داده نشد، برگردند:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }}<ref>«ای مؤمنان! به خانههایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه) ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید پس اگر در آن (خانه) ها کسی را نیابید درون آنها در نیایید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گویند: باز گردید! باز گردید، این برایتان پاکیزهتر است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست» سوره نور، آیه ۲۷-۲۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * [[مؤمنان]] باید هنگام ورود به [[خانه]] دیگران اجازه بگیرند و چنانچه به عللی به آنها اجازه ورود داده نشد، برگردند:{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لا تَدْخُلُوا بُيُوتًا غَيْرَ بُيُوتِكُمْ حَتَّى تَسْتَأْنِسُوا وَتُسَلِّمُوا عَلَى أَهْلِهَا ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ فَإِن لَّمْ تَجِدُوا فِيهَا أَحَدًا فَلا تَدْخُلُوهَا حَتَّى يُؤْذَنَ لَكُمْ وَإِن قِيلَ لَكُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْكَى لَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ عَلِيمٌ }}<ref>«ای مؤمنان! به خانههایی جز خانه خودتان درنیایید تا آنکه آشنایی دهید و بر اهل آن (خانه) ها سلام کنید؛ این برای شما بهتر است، باشد که پند گیرید پس اگر در آن (خانه) ها کسی را نیابید درون آنها در نیایید تا به شما اجازه داده شود و اگر به شما گویند: باز گردید! باز گردید، این برایتان پاکیزهتر است و خداوند به آنچه انجام میدهید داناست» سوره نور، آیه ۲۷-۲۸.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 393.</ref>. | ||
== [[ادب]] [[سلام]] == | == [[ادب]] [[سلام]] == | ||
خط ۶۷: | خط ۶۲: | ||
# '''تحیّت و اظهار [[ادب]] [[بهشتیان]] به یکدیگر با [[سلام]] کردن:''' {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا تَأْثِيمًا إِلاَّ قِيلا سَلامًا سَلامًا}}<ref>«در آن سخن یاوه و گناهآلودی نمیشنوند (هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>، | # '''تحیّت و اظهار [[ادب]] [[بهشتیان]] به یکدیگر با [[سلام]] کردن:''' {{متن قرآن|دَعْوَاهُمْ فِيهَا سُبْحَانَكَ اللَّهُمَّ وَتَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ وَآخِرُ دَعْوَاهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ}}<ref>«دعای آنان در آن (بهشت) سبحانک اللّهم «پاکا که تویی بار پروردگارا» ست و درودشان، «سلام» و پایان دعاشان، الحمد للّه ربّ العالمین «سپاس خداوند پروردگار جهانیان را»» سوره یونس، آیه ۱۰.</ref>، {{متن قرآن|لا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلا تَأْثِيمًا إِلاَّ قِيلا سَلامًا سَلامًا}}<ref>«در آن سخن یاوه و گناهآلودی نمیشنوند (هیچ سخنی نشنوند) جز گفته: درود، درود» سوره واقعه، آیه ۲۵-۲۶.</ref>، | ||
# '''اظهار [[ادب]] [[فرشتگان]] در برابر [[بهشتیان]] با [[سلام]] کردن بر آنان:''' {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«بهشتهایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمیآیند درود بر شما به شکیبی که ورزیدهاید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۳-۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}}<ref>«و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دستهدسته به سوی بهشت گسیل میکنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.</ref>، | # '''اظهار [[ادب]] [[فرشتگان]] در برابر [[بهشتیان]] با [[سلام]] کردن بر آنان:''' {{متن قرآن|جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَهَا وَمَنْ صَلَحَ مِنْ آبَائِهِمْ وَأَزْوَاجِهِمْ وَذُرِّيَّاتِهِمْ وَالْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِم مِّن كُلِّ بَابٍ سَلامٌ عَلَيْكُم بِمَا صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ}}<ref>«بهشتهایی جاودان که آنان و شایستگان از نیاکان و همسران و فرزندانشان در آن وارد میشوند و فرشتگان از هر دری بر آنان درمیآیند درود بر شما به شکیبی که ورزیدهاید که فرجام آن سرای، نیکوست!» سوره رعد، آیه ۲۳-۲۴.</ref>، {{متن قرآن|وَسِيقَ الَّذِينَ اتَّقَوْا رَبَّهُمْ إِلَى الْجَنَّةِ زُمَرًا حَتَّى إِذَا جَاءُوهَا وَفُتِحَتْ أَبْوَابُهَا وَقَالَ لَهُمْ خَزَنَتُهَا سَلَامٌ عَلَيْكُمْ طِبْتُمْ فَادْخُلُوهَا خَالِدِينَ}}<ref>«و آنان را که از پروردگارشان پروا کردند دستهدسته به سوی بهشت گسیل میکنند تا چون به آن رسند و درهای آن گشوده شود و نگهبانان آن به آنان بگویند: درود بر شما، خوش آمدید، جاودانه در آن درآیید» سوره زمر، آیه ۷۳.</ref>، | ||
# '''اظهار [[ادب]] [[اصحاب اعراف]] در برابر [[بهشتیان]] با [[سلام]] به آنان:''' {{متن قرآن|وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ}}<ref>«و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامدهاند ولی (آن را) امید میبرند ندا میدهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | # '''اظهار [[ادب]] [[اصحاب اعراف]] در برابر [[بهشتیان]] با [[سلام]] به آنان:''' {{متن قرآن|وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الْأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلًّا بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَنْ سَلَامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ}}<ref>«و میان آن دو پردهای است و بر آن پشتهها کسانی هستند که هر گروه (از آنان) را از چهرهشان باز میشناسند و به بهشتیان که هنوز به آن (بهشت) در نیامدهاند ولی (آن را) امید میبرند ندا میدهند که: درود بر شما!» سوره اعراف، آیه ۴۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 393-394.</ref>. | ||
== [[ادب]] [[ضیافت]] == | == [[ادب]] [[ضیافت]] == | ||
* برخی [[مفسّران]]، از [[آیات قرآن کریم]]، آدابی را برای مهمان داری استفاده کردهاند: پس از ورود مهمان، بیدرنگ به [[پذیرایی]] او مبادرت شود و مهمان کمتر در [[انتظار]] [[پذیرایی]] بماند و میزبان، پنهانی و دور از چشم مهمان برای فراهم ساختن [[غذا]] [[اقدام]] کند تا او، وی را از این کار بازندارد: {{متن قرآن|هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلامًا قَالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ}}<ref>«آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟ هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانوادهاش رفت و گوسالهای فربه (که بریان کرده بود) آورد» سوره ذاریات، آیه ۲۴-۲۶.</ref><ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۲۳۷; الصافی، ج۵، ص۷۱.</ref>. مهمان نیز نباید بدون [[دعوت]] به [[خانه]] کسی برود و پس از [[پذیرایی]] و تناول [[غذا]] نیز بیش از حد معمول در [[خانه]] میزبان نماند تا مزاحم او و خانوادهاش نشود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار میدهد و از شما شرم میدارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمیکند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پردهای بخواهید، این برای دلهای شما و دلهای آنان پاکیزهتر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * برخی [[مفسّران]]، از [[آیات قرآن کریم]]، آدابی را برای مهمان داری استفاده کردهاند: پس از ورود مهمان، بیدرنگ به [[پذیرایی]] او مبادرت شود و مهمان کمتر در [[انتظار]] [[پذیرایی]] بماند و میزبان، پنهانی و دور از چشم مهمان برای فراهم ساختن [[غذا]] [[اقدام]] کند تا او، وی را از این کار بازندارد: {{متن قرآن|هَلْ أَتَاكَ حَدِيثُ ضَيْفِ إِبْرَاهِيمَ الْمُكْرَمِينَ إِذْ دَخَلُوا عَلَيْهِ فَقَالُوا سَلامًا قَالَ سَلامٌ قَوْمٌ مُّنكَرُونَ فَرَاغَ إِلَى أَهْلِهِ فَجَاءَ بِعِجْلٍ سَمِينٍ}}<ref>«آیا داستان مهمانان گرامی ابراهیم به (گوش) تو رسیده است؟ هنگامی که بر او وارد شدند و درود گفتند، او نیز درود گفت (و پنداشت) گروهی ناشناسند آنگاه (پنهان از مهمانان) نزد خانوادهاش رفت و گوسالهای فربه (که بریان کرده بود) آورد» سوره ذاریات، آیه ۲۴-۲۶.</ref><ref>مجمعالبیان، ج۹، ص۲۳۷; الصافی، ج۵، ص۷۱.</ref>. مهمان نیز نباید بدون [[دعوت]] به [[خانه]] کسی برود و پس از [[پذیرایی]] و تناول [[غذا]] نیز بیش از حد معمول در [[خانه]] میزبان نماند تا مزاحم او و خانوادهاش نشود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلَّا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ إِلَى طَعَامٍ غَيْرَ نَاظِرِينَ إِنَاهُ وَلَكِنْ إِذَا دُعِيتُمْ فَادْخُلُوا فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِينَ لِحَدِيثٍ إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ يُؤْذِي النَّبِيَّ فَيَسْتَحْيِي مِنْكُمْ وَاللَّهُ لَا يَسْتَحْيِي مِنَ الْحَقِّ وَإِذَا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتَاعًا فَاسْأَلُوهُنَّ مِنْ وَرَاءِ حِجَابٍ ذَلِكُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِكُمْ وَقُلُوبِهِنَّ وَمَا كَانَ لَكُمْ أَنْ تُؤْذُوا رَسُولَ اللَّهِ وَلَا أَنْ تَنْكِحُوا أَزْوَاجَهُ مِنْ بَعْدِهِ أَبَدًا إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ عِنْدَ اللَّهِ عَظِيمًا}}<ref>«ای مؤمنان! به خانههای پیامبر وارد نشوید مگر به شما برای (خوردن) خوراک، اجازه دهند- بیآنکه چشم به راه آماده شدن آن (خوراک) باشید- ولی چون فرا خوانده شدید درون روید و چون خوراک خوردید پراکنده شوید و دل به گفت و گو نسپارید که این (کار) پیامبر را آزار میدهد و از شما شرم میدارد ولی خداوند از (گفتن) حقیقت شرم نمیکند و چون از آنان چیزی خواستید از پشت پردهای بخواهید، این برای دلهای شما و دلهای آنان پاکیزهتر است و شما حقّ ندارید که پیامبر را بیازارید و نه هرگز پس از او همسرانش را به همسری گیرید که آن نزد خداوند، سترگ است» سوره احزاب، آیه ۵۳.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 394.</ref>. | ||
== [[ادب]] نشستن | == [[ادب]] نشستن در مجالس عمومی == | ||
* از [[آداب]] [[اجتماعی]] مورد توجّه [[قرآن]]، جا دادن به تازهواردان در مجالس عمومی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. [[شأن نزول]] [[آیه]]، درباره گروهی از شرکت کنندگان در [[جنگ بدر]] است که در "صفّه" بر [[پیامبر]] و یارانش وارد شدند. [[پیامبر]] [[دستور]] داد که حاضران به آنان جای دهند<ref>روحالمعانی، ج۲۸، ص۳۹ـ۴۰.</ref>. برخی، این [[عمل]] [[پیامبر]] {{صل}} را نوعی [[ادب]] آموزی و درس [[احترام]] گذاشتن به [[پیشگامان]] [[جهاد]] و [[ایمان]] دانستهاند<ref>نمونه، ج۲۳، ص۴۳۹.</ref>. برخی نیز با توجّه به ذیل [[آیه]]، احتمال دادهاند که [[آیه]] به [[رعایت ادب]] در برابر [[عالمان]] و [[دانشمندان]] ناظر باشد<ref>احسنالحدیث، ج۱۱، ص۶۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * از [[آداب]] [[اجتماعی]] مورد توجّه [[قرآن]]، جا دادن به تازهواردان در مجالس عمومی است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قِيلَ لَكُمْ تَفَسَّحُوا فِي الْمَجَالِسِ فَافْسَحُوا يَفْسَحِ اللَّهُ لَكُمْ وَإِذَا قِيلَ انْشُزُوا فَانْشُزُوا يَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَالَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجَاتٍ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ}}<ref>«ای مؤمنان! چون در نشستها به شما گویند جا باز کنید، باز کنید تا خداوند برایتان (در بهشت) جا باز کند و چون گویند: برخیزید، برخیزید تا خداوند (پایگاه) مؤمنان از شما و فرهیختگان را چند پایه بالا برد و خداوند از آنچه انجام میدهید آگاه است» سوره مجادله، آیه ۱۱.</ref>. [[شأن نزول]] [[آیه]]، درباره گروهی از شرکت کنندگان در [[جنگ بدر]] است که در "صفّه" بر [[پیامبر]] و یارانش وارد شدند. [[پیامبر]] [[دستور]] داد که حاضران به آنان جای دهند<ref>روحالمعانی، ج۲۸، ص۳۹ـ۴۰.</ref>. برخی، این [[عمل]] [[پیامبر]] {{صل}} را نوعی [[ادب]] آموزی و درس [[احترام]] گذاشتن به [[پیشگامان]] [[جهاد]] و [[ایمان]] دانستهاند<ref>نمونه، ج۲۳، ص۴۳۹.</ref>. برخی نیز با توجّه به ذیل [[آیه]]، احتمال دادهاند که [[آیه]] به [[رعایت ادب]] در برابر [[عالمان]] و [[دانشمندان]] ناظر باشد<ref>احسنالحدیث، ج۱۱، ص۶۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 394.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد با سفیهان و [[نادانان]] == | == [[ادب]] برخورد با سفیهان و [[نادانان]] == | ||
* [[رعایت ادب]] در برخورد با [[جاهلان]] و [[نادانان]] از ویژگیهای [[بندگان]] ممتاز [[خداوند]] است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>، و این [[ادب]] چیزی جز برخورد و [[رفتاری]] کریمانه با آنان نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>؛ چنانکه در آیاتی دیگر به [[حسن]] گفتار با سفیهان و [[نادانان]] سفارش شده است: {{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * [[رعایت ادب]] در برخورد با [[جاهلان]] و [[نادانان]] از ویژگیهای [[بندگان]] ممتاز [[خداوند]] است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref>، و این [[ادب]] چیزی جز برخورد و [[رفتاری]] کریمانه با آنان نیست: {{متن قرآن|وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَامًا}}<ref>«و آنان که گواهی دروغ نمیدهند و چون بر یاوه بگذرند بزرگوارانه میگذرند» سوره فرقان، آیه ۷۲.</ref>؛ چنانکه در آیاتی دیگر به [[حسن]] گفتار با سفیهان و [[نادانان]] سفارش شده است: {{متن قرآن|وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا وَارْزُقُوهُمْ فِيهَا وَاكْسُوهُمْ وَقُولُوا لَهُمْ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«و داراییهایتان را که خداوند (مایه) پایداری (زندگی) شما گردانیده است به کمخردان نسپارید و از در آمد آن، آنان را روزی و پوشاک رسانید و با آنان با زبانی شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص394.</ref>. | ||
== [[ادب]] [[انفاق]] و برخورد با [[فقیران]] == | == [[ادب]] [[انفاق]] و برخورد با [[فقیران]] == | ||
* [[قرآن کریم]] ضمن سفارشهای فراوانی که درباره [[انفاق]] [[اموال]] در [[راه خدا]] و رسیدگی به [[مستمندان]] و [[فقیران]] میفرماید، رعایت آدابی را در این زمینه لازم شمرده است: برخورد با [[فقیر]] و [[مسکین]] بدون هرگونه منّت و [[ایذاء]]:{{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند و از پی آنچه بخشیدهاند منّتی نمینهند و آزاری نمیدهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۶۲.</ref>، و [[لزوم]] گفتار [[پسندیده]] با [[فقیران]]: {{متن قرآن| وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا}}<ref>«و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۸.</ref>، [[انفاق]] از [[بهترین]] و محبوبترین [[اموال]] خود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref>، و {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref> از دیگر [[آداب]] [[انفاق]]، رعایت حدّ [[اعتدال]] و عدم [[اسراف]] و [[تبذیر]] در آن است: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>، و این نکته، از ویژگیهای [[بندگان]] [[خالص]] [[الهی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>؛ چنانکه برخی [[مفسران]]، ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>، رعایت حدّ [[اعتدال]] در [[انفاق]] را از [[آداب]] [[انفاق]] دانستهاند که [[خداوند]] به پیامبرش آموخته است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۹۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * [[قرآن کریم]] ضمن سفارشهای فراوانی که درباره [[انفاق]] [[اموال]] در [[راه خدا]] و رسیدگی به [[مستمندان]] و [[فقیران]] میفرماید، رعایت آدابی را در این زمینه لازم شمرده است: برخورد با [[فقیر]] و [[مسکین]] بدون هرگونه منّت و [[ایذاء]]:{{متن قرآن|الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ ثُمَّ لَا يُتْبِعُونَ مَا أَنْفَقُوا مَنًّا وَلَا أَذًى لَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ}}<ref>«آنان که داراییهای خود را در راه خداوند میبخشند و از پی آنچه بخشیدهاند منّتی نمینهند و آزاری نمیدهند، پاداش آنها نزد پروردگار آنان است و نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند» سوره بقره، آیه ۲۶۲.</ref>، و [[لزوم]] گفتار [[پسندیده]] با [[فقیران]]: {{متن قرآن| وَإِذَا حَضَرَ الْقِسْمَةَ أُوْلُواْ الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينُ فَارْزُقُوهُم مِّنْهُ وَقُولُواْ لَهُمْ قَوْلاً مَّعْرُوفًا}}<ref>«و چون وابستگان و یتیمان و مستمندان در تقسیم (میراث) حاضر باشند به آنها از آن روزی دهید و با آنان شایسته سخن گویید» سوره نساء، آیه ۸.</ref>، [[انفاق]] از [[بهترین]] و محبوبترین [[اموال]] خود: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِنْ طَيِّبَاتِ مَا كَسَبْتُمْ وَمِمَّا أَخْرَجْنَا لَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَلَا تَيَمَّمُوا الْخَبِيثَ مِنْهُ تُنْفِقُونَ وَلَسْتُمْ بِآخِذِيهِ إِلَّا أَنْ تُغْمِضُوا فِيهِ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ}}<ref>«ای مؤمنان! از دستاوردهای پاکیزه خود و آنچه ما از زمین برای شما بر میآوریم ببخشید و بر آن نباشید که از نامرغوبهای آنها ببخشید در حالی که خود نیز آنها را جز با چشمپوشی نسبت به آنها نمیستاندید؛ و بدانید که خداوند بینیازی ستوده است» سوره بقره، آیه ۲۶۷.</ref>، و {{متن قرآن|لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنْفِقُوا مِنْ شَيْءٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِيمٌ}}<ref>«هرگز به نیکی دست نخواهید یافت مگر از آنچه دوست دارید (به دیگران) ببخشید و هر چیزی ببخشید بیگمان خداوند آن را میداند» سوره آل عمران، آیه ۹۲.</ref> از دیگر [[آداب]] [[انفاق]]، رعایت حدّ [[اعتدال]] و عدم [[اسراف]] و [[تبذیر]] در آن است: {{متن قرآن|وَآتِ ذَا الْقُرْبَى حَقَّهُ وَالْمِسْكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَلَا تُبَذِّرْ تَبْذِيرًا}}<ref>«و حقّ خویشاوند را به او برسان و نیز (حقّ) مستمند و در راه مانده را و هیچگونه فراخرفتاری مورز» سوره اسراء، آیه ۲۶.</ref>، و این نکته، از ویژگیهای [[بندگان]] [[خالص]] [[الهی]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> و {{متن قرآن|وَالَّذِينَ إِذَا أَنْفَقُوا لَمْ يُسْرِفُوا وَلَمْ يَقْتُرُوا وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ قَوَامًا}}<ref>«و آنان که چون بخشش کنند نه گزافکاری میکنند و نه تنگ میگیرند و (بخشش آنها) میانگینی میان این دو، است» سوره فرقان، آیه ۶۷.</ref>؛ چنانکه برخی [[مفسران]]، ذیل [[آیه]] {{متن قرآن|وَلَا تَجْعَلْ يَدَكَ مَغْلُولَةً إِلَى عُنُقِكَ وَلَا تَبْسُطْهَا كُلَّ الْبَسْطِ فَتَقْعُدَ مَلُومًا مَحْسُورًا}}<ref>«و (هنگام بخشش) نه دست خود را فرو بند و نه یکسره بگشای که نکوهیده دریغ خورده فرو مانی» سوره اسراء، آیه ۲۹.</ref>، رعایت حدّ [[اعتدال]] در [[انفاق]] را از [[آداب]] [[انفاق]] دانستهاند که [[خداوند]] به پیامبرش آموخته است<ref>التفسیر الکبیر، ج۲۰، ص۱۹۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 394-395.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد با [[مخالفان]] [[عقیدتی]] == | == [[ادب]] برخورد با [[مخالفان]] [[عقیدتی]] == | ||
خط ۹۱: | خط ۸۶: | ||
# '''[[مجادله]] با [[مخالف]]، بهصورت [[جدال]] احسن:'''{{متن قرآن|وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ }}<ref>«با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>. احتمال دارد در این [[آیه]]، هنگام برخورد با [[مخالفان]] [[عقیدتی]]، ابتدا به گفتار حکیمانه و [[پند]] و [[اندرز]] و درصورت عدم تأثیر به مباحثه با آنها توجّه شده باشد. برخی [[مفسّران]] بر آنند که قید {{متن قرآن|أَحْسَنُ}}، این نکته را بیان میکند که در [[جدال]] با [[مخالفان]] [[عقیدتی]] باید نکاتی را رعایت کرد؛ از جمله، [[پرهیز]] از سخنانی که موجب تهییج و واداشتن او به [[دشمنی]] و لجبازی شود، بهکار نبردن مقدّمات کاذب هرچند در نظر او راست پنداشته شود، [[پرهیز]] از بهکار بردن تعبیرات [[سوء]] و توهین به او و آنچه در نظر او [[مقدّس]] است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱ـ۳۷۲.</ref>. | # '''[[مجادله]] با [[مخالف]]، بهصورت [[جدال]] احسن:'''{{متن قرآن|وَجَادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ أَحْسَنُ }}<ref>«با آنان با روشی که بهتر باشد چالش ورز!» سوره نحل، آیه ۱۲۵.</ref>. احتمال دارد در این [[آیه]]، هنگام برخورد با [[مخالفان]] [[عقیدتی]]، ابتدا به گفتار حکیمانه و [[پند]] و [[اندرز]] و درصورت عدم تأثیر به مباحثه با آنها توجّه شده باشد. برخی [[مفسّران]] بر آنند که قید {{متن قرآن|أَحْسَنُ}}، این نکته را بیان میکند که در [[جدال]] با [[مخالفان]] [[عقیدتی]] باید نکاتی را رعایت کرد؛ از جمله، [[پرهیز]] از سخنانی که موجب تهییج و واداشتن او به [[دشمنی]] و لجبازی شود، بهکار نبردن مقدّمات کاذب هرچند در نظر او راست پنداشته شود، [[پرهیز]] از بهکار بردن تعبیرات [[سوء]] و توهین به او و آنچه در نظر او [[مقدّس]] است<ref>المیزان، ج۱۲، ص۳۷۱ـ۳۷۲.</ref>. | ||
# '''داشتن [[بردباری]] و عدم [[مقابله به مثل]] در برابر توهینها و تهمتهای آنان:''' گفتار مؤدّبانه [[نوح]] {{ع}} در برابر سخنان بی ادبانه [[کافران]]، نمونهای از این [[ادب]] است، هنگامی که آنان با عبارت {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«سرکردگان قوم او گفتند: بیگمان ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم» سوره اعراف، آیه ۶۰.</ref> به آن [[حضرت]] توهین کردند، او در کمال [[متانت]] و [[ادب]] فقط به این پاسخ بسنده کرد: {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! در من هیچ گمراهی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و برای شما خیرخواهی میکنم و از (سوی) خداوند چیزهایی میدانم که شما نمیدانید» سوره اعراف، آیه ۶۱-۶۲.</ref>. نمونه دیگر آن، واکنش مؤدّبانه [[هود]] در برابر تهمتها و گفتار ناشایست قومش بود که با لسانی نرم و محبّتآمیز به آنان فرمود: تهمتهایی که به من نسبت میدهید، در من نیست و بدانید که من برای شما نصیحت کنندهای [[امین]] هستم. {{متن قرآن|قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ}}<ref>«سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم گفت: ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۶-۶۸.</ref>. [[علامه طباطبایی]] با ذکر نمونههای بسیاری از [[تحمّل]] و [[بردباری]] [[پیامبران الهی]] در برابر انواع توهینها و [[ناسزا]] گوییهای [[مخالفان]]، و عدم [[مقابله به مثل]] با آنان، این [[رفتار]] را از آموزههای [[الهی]] و [[ادب]] جمیلی ناشی میداند که [[خداوند]] پیامبرانش را به آن مؤدّب ساخته است<ref> المیزان، ج۶، ص۲۹۷ـ۲۹۸.</ref>. | # '''داشتن [[بردباری]] و عدم [[مقابله به مثل]] در برابر توهینها و تهمتهای آنان:''' گفتار مؤدّبانه [[نوح]] {{ع}} در برابر سخنان بی ادبانه [[کافران]]، نمونهای از این [[ادب]] است، هنگامی که آنان با عبارت {{متن قرآن|قَالَ الْمَلَأُ مِنْ قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي ضَلَالٍ مُبِينٍ}}<ref>«سرکردگان قوم او گفتند: بیگمان ما تو را در گمراهی آشکاری میبینیم» سوره اعراف، آیه ۶۰.</ref> به آن [[حضرت]] توهین کردند، او در کمال [[متانت]] و [[ادب]] فقط به این پاسخ بسنده کرد: {{متن قرآن|قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي ضَلالَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنصَحُ لَكُمْ وَأَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لاَ تَعْلَمُونَ}}<ref>«گفت: ای قوم من! در من هیچ گمراهی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و برای شما خیرخواهی میکنم و از (سوی) خداوند چیزهایی میدانم که شما نمیدانید» سوره اعراف، آیه ۶۱-۶۲.</ref>. نمونه دیگر آن، واکنش مؤدّبانه [[هود]] در برابر تهمتها و گفتار ناشایست قومش بود که با لسانی نرم و محبّتآمیز به آنان فرمود: تهمتهایی که به من نسبت میدهید، در من نیست و بدانید که من برای شما نصیحت کنندهای [[امین]] هستم. {{متن قرآن|قَالَ الْمَلأُ الَّذِينَ كَفَرُواْ مِن قَوْمِهِ إِنَّا لَنَرَاكَ فِي سَفَاهَةٍ وَإِنَّا لَنَظُنُّكَ مِنَ الْكَاذِبِينَ قَالَ يَا قَوْمِ لَيْسَ بِي سَفَاهَةٌ وَلَكِنِّي رَسُولٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ أُبَلِّغُكُمْ رِسَالاتِ رَبِّي وَأَنَاْ لَكُمْ نَاصِحٌ أَمِينٌ}}<ref>«سرکردگان کافر از قوم وی گفتند: بیگمان ما تو را در نابخردی میبینیم و ما تو را از دروغگویان میدانیم گفت: ای قوم من! در من هیچ نابخردی نیست بلکه من فرستادهای از سوی پروردگار جهانیانم پیامهای پروردگارم را به شما میرسانم و من برای شما خیرخواهی امینم» سوره اعراف، آیه ۶۶-۶۸.</ref>. [[علامه طباطبایی]] با ذکر نمونههای بسیاری از [[تحمّل]] و [[بردباری]] [[پیامبران الهی]] در برابر انواع توهینها و [[ناسزا]] گوییهای [[مخالفان]]، و عدم [[مقابله به مثل]] با آنان، این [[رفتار]] را از آموزههای [[الهی]] و [[ادب]] جمیلی ناشی میداند که [[خداوند]] پیامبرانش را به آن مؤدّب ساخته است<ref> المیزان، ج۶، ص۲۹۷ـ۲۹۸.</ref>. | ||
# '''[[پناه دادن]] به [[مخالفان]] [[عقیدتی]] و فراهم ساختن محیطی [[امن]] برای آنان به منظور تحقیق درباره مسائل [[دینی]]:''' {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | # '''[[پناه دادن]] به [[مخالفان]] [[عقیدتی]] و فراهم ساختن محیطی [[امن]] برای آنان به منظور تحقیق درباره مسائل [[دینی]]:''' {{متن قرآن|وَإِنْ أَحَدٌ مِنَ الْمُشْرِكِينَ اسْتَجَارَكَ فَأَجِرْهُ حَتَّى يَسْمَعَ كَلَامَ اللَّهِ ثُمَّ أَبْلِغْهُ مَأْمَنَهُ ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لَا يَعْلَمُونَ}}<ref>«و اگر یکی از مشرکان از تو پناه خواست به او پناه ده تا کلام خداوند را بشنود سپس او را به پناهگاه وی برسان؛ این بدان روست که اینان گروهی نادانند» سوره توبه، آیه ۶.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 395-396.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد با [[خطاکار]] == | == [[ادب]] برخورد با [[خطاکار]] == | ||
* یکی از نکات مهمّ [[تربیتی]] که تأثیر فراوانی در [[تربیت]] افراد دارد، این است که خطاها و لغزشهای افراد گنهکار به رخ آنان کشیده نشود. نمونهای از اینگونه برخورد در مواجهه [[یوسف]] {{ع}} با [[برادران]] خطاکارش دیده میشود. هنگامی که [[برادران]]، پس از آن همه [[ظلم]] و [[بدی]] که در [[حقّ]] [[یوسف]] روا داشتند، به [[دیدار]] او آمدند، [[یوسف]] {{ع}} از جفاهایی که آنان در [[حقّ]] وی کرده بودند، اصلا سخنی نگفت و از آنان به [[بدی]] یاد نکرد، بلکه فقط با تعبیر {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> به آن اشاره کرد و آنان را به [[آمرزش]] و [[بخشش الهی]] [[بشارت]] داد. {{متن قرآن|قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«(یوسف) گفت: امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربانترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه ۹۲.</ref> برخی [[مفسّران]]، این سخن [[یوسف]] را از لطیفترین ادبها دانستهاند<ref> المیزان، ج۶،همان، ص۲۷۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * یکی از نکات مهمّ [[تربیتی]] که تأثیر فراوانی در [[تربیت]] افراد دارد، این است که خطاها و لغزشهای افراد گنهکار به رخ آنان کشیده نشود. نمونهای از اینگونه برخورد در مواجهه [[یوسف]] {{ع}} با [[برادران]] خطاکارش دیده میشود. هنگامی که [[برادران]]، پس از آن همه [[ظلم]] و [[بدی]] که در [[حقّ]] [[یوسف]] روا داشتند، به [[دیدار]] او آمدند، [[یوسف]] {{ع}} از جفاهایی که آنان در [[حقّ]] وی کرده بودند، اصلا سخنی نگفت و از آنان به [[بدی]] یاد نکرد، بلکه فقط با تعبیر {{متن قرآن|وَرَفَعَ أَبَوَيْهِ عَلَى الْعَرْشِ وَخَرُّوا لَهُ سُجَّدًا وَقَالَ يَا أَبَتِ هَذَا تَأْوِيلُ رُؤْيَايَ مِنْ قَبْلُ قَدْ جَعَلَهَا رَبِّي حَقًّا وَقَدْ أَحْسَنَ بِي إِذْ أَخْرَجَنِي مِنَ السِّجْنِ وَجَاءَ بِكُمْ مِنَ الْبَدْوِ مِنْ بَعْدِ أَنْ نَزَغَ الشَّيْطَانُ بَيْنِي وَبَيْنَ إِخْوَتِي إِنَّ رَبِّي لَطِيفٌ لِمَا يَشَاءُ إِنَّهُ هُوَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ}}<ref>«و پدر و مادر خود را بر اورنگ (خویش) فرا برد و همه برای او به فروتنی در افتادند و گفت: پدر جان! این تعبیر خواب پیشین من است که خداوند آن را درست گردانید و بیگمان به من نیکی فرمود هنگامی که مرا از زندان بیرون آورد و شما را پس از آنکه شیطان میان من و برادرانم را خراب کرده بود از بیابان (نزد من) آورد؛ به راستی پروردگارم در آنچه بخواهد، نازکبین است؛ همانا اوست که دانای فرزانه است» سوره یوسف، آیه ۱۰۰.</ref> به آن اشاره کرد و آنان را به [[آمرزش]] و [[بخشش الهی]] [[بشارت]] داد. {{متن قرآن|قَالَ لَا تَثْرِيبَ عَلَيْكُمُ الْيَوْمَ يَغْفِرُ اللَّهُ لَكُمْ وَهُوَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«(یوسف) گفت: امروز (دیگر) بر شما سرزنشی نیست، خداوند شما را ببخشاید و او مهربانترین مهربانان است» سوره یوسف، آیه ۹۲.</ref> برخی [[مفسّران]]، این سخن [[یوسف]] را از لطیفترین ادبها دانستهاند<ref> المیزان، ج۶،همان، ص۲۷۷.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 396.</ref>. | ||
== [[ادب]] | == [[ادب]] نامهنگاری == | ||
* از دیگر [[آداب]] مورد تأکید [[قرآن]]، این است که [[نامهها]] با نام [[مبارک]] [[خداوند]] و ذکر [[شریف]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آغاز شود؛ چنانکه [[نامه]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} به [[مردم]] [[سرزمین]] [[سبأ]] با این ذکر [[شریف]] آغاز میشود {{متن قرآن|إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ}}<ref>«آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده با من گردنکشی نورزید و گردن نهاده، نزد من آیید» سوره نمل، آیه ۳۰-۳۱.</ref>، و [[سیره]] [[رسول گرامی اسلام]] نیز در [[نامه]] نگاریها چنین بوده است<ref>مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * از دیگر [[آداب]] مورد تأکید [[قرآن]]، این است که [[نامهها]] با نام [[مبارک]] [[خداوند]] و ذکر [[شریف]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}<ref>«به نام خداوند بخشنده بخشاینده» سوره فاتحه، آیه ۱.</ref> آغاز شود؛ چنانکه [[نامه]] [[حضرت سلیمان]] {{ع}} به [[مردم]] [[سرزمین]] [[سبأ]] با این ذکر [[شریف]] آغاز میشود {{متن قرآن|إِنَّهُ مِن سُلَيْمَانَ وَإِنَّهُ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ أَلاَّ تَعْلُوا عَلَيَّ وَأْتُونِي مُسْلِمِينَ}}<ref>«آن (نامه) از سوی سلیمان است و (متن آن) این است: «به نام خداوند بخشنده بخشاینده با من گردنکشی نورزید و گردن نهاده، نزد من آیید» سوره نمل، آیه ۳۰-۳۱.</ref>، و [[سیره]] [[رسول گرامی اسلام]] نیز در [[نامه]] نگاریها چنین بوده است<ref>مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 397.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد [[زنان]] با مردان نامحرم == | == [[ادب]] برخورد [[زنان]] با مردان نامحرم == | ||
* [[قرآن کریم]]، [[زنان پیامبر]] را از [[سخن گفتن]] با مردان نامحرم بهگونهای نرم و هوسانگیز که سبب [[طمع]] بیمار دلان میشود، [[نهی]] فرموده، و به آنان سفارش کرده است به طرزی [[شایسته]] [[سخن]] بگویند: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref> برخی [[مفسّران]] رعایت این [[ادب]] را برای تمام [[زنان]] [[مسلمان]]، لازم دانستهاند<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۳، ص۴۹۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * [[قرآن کریم]]، [[زنان پیامبر]] را از [[سخن گفتن]] با مردان نامحرم بهگونهای نرم و هوسانگیز که سبب [[طمع]] بیمار دلان میشود، [[نهی]] فرموده، و به آنان سفارش کرده است به طرزی [[شایسته]] [[سخن]] بگویند: {{متن قرآن|يَا نِسَاءَ النَّبِيِّ لَسْتُنَّ كَأَحَدٍ مِنَ النِّسَاءِ إِنِ اتَّقَيْتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَيَطْمَعَ الَّذِي فِي قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفًا}}<ref>«ای زنان پیامبر! اگر پرهیزگاری ورزید همانند هیچ یک از زنان نیستید (بلکه برترید)؛ پس نرم سخن مگویید مبادا آنکه بیماردل است به طمع افتد و (نیز) سخن به شایستگی گویید» سوره احزاب، آیه ۳۲.</ref> برخی [[مفسّران]] رعایت این [[ادب]] را برای تمام [[زنان]] [[مسلمان]]، لازم دانستهاند<ref>تفسیر ابنکثیر، ج۳، ص۴۹۰.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 397.</ref>. | ||
== [[ادب]] در امور جنسی == | == [[ادب]] در امور جنسی == | ||
* یکی از [[آداب]] مورد تأکید [[قرآن]]، عدم تصریح به عناوین جنسی است<ref>المیزان، ج۲، ص۴۴.</ref>؛ برای مثال از عمل آمیزش همواره با الفاظ کنایی مانند: "رفث"{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، "لمس" {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دستهای خود را مسح نمایید، خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا افکند ولی میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>، "مسّ" {{متن قرآن|قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«مریم گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندی تواند بود که بشری به من دست نزده است؟» سوره آل عمران، آیه ۴۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا}}<ref>«گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبودهام» سوره مریم، آیه ۲۰.</ref>، "اتیان" {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>، "مباشره" {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، "دخول" {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«بر شما حرام است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شیردهتان و خواهران شیرخوردهتان و مادرزنهایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کردهاید، که اگر با آنها همخوابگی نکردهاید بر شما گناهی نیست؛ و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند؛ و (نیز) جمع میان دو خواهر، مگر آنکه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> و "[[قرب]]" {متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref> استفاده کرده است. | * یکی از [[آداب]] مورد تأکید [[قرآن]]، عدم تصریح به عناوین جنسی است<ref>المیزان، ج۲، ص۴۴.</ref>؛ برای مثال از عمل آمیزش همواره با الفاظ کنایی مانند: "رفث"{{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، "لمس" {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا قُمْتُمْ إِلَى الصَّلَاةِ فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيْدِيَكُمْ إِلَى الْمَرَافِقِ وَامْسَحُوا بِرُءُوسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ إِلَى الْكَعْبَيْنِ وَإِنْ كُنْتُمْ جُنُبًا فَاطَّهَّرُوا وَإِنْ كُنْتُمْ مَرْضَى أَوْ عَلَى سَفَرٍ أَوْ جَاءَ أَحَدٌ مِنْكُمْ مِنَ الْغَائِطِ أَوْ لَامَسْتُمُ النِّسَاءَ فَلَمْ تَجِدُوا مَاءً فَتَيَمَّمُوا صَعِيدًا طَيِّبًا فَامْسَحُوا بِوُجُوهِكُمْ وَأَيْدِيكُمْ مِنْهُ مَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيَجْعَلَ عَلَيْكُمْ مِنْ حَرَجٍ وَلَكِنْ يُرِيدُ لِيُطَهِّرَكُمْ وَلِيُتِمَّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ}}<ref>«ای مؤمنان! چون برای نماز برخاستید چهره و دستهایتان را تا آرنج بشویید و بخشی از سرتان را مسح کنید و نیز پاهای خود را تا برآمدگی روی پا و اگر جنب بودید غسل کنید و اگر بیمار یا در سفر بودید و یا از جای قضای حاجت آمدید یا با زنان آمیزش کردید و آبی نیافتید به خاکی پاک تیمّم کنید، با آن بخشی از چهره و دستهای خود را مسح نمایید، خداوند نمیخواهد شما را در تنگنا افکند ولی میخواهد شما را پاکیزه گرداند و نعمت خود را بر شما تمام کند باشد که سپاس گزارید» سوره مائده، آیه ۶.</ref>، "مسّ" {{متن قرآن|قَالَتْ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي وَلَدٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ قَالَ كَذَلِكِ اللَّهُ يَخْلُقُ مَا يَشَاءُ إِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ}}<ref>«مریم گفت: پروردگارا! چگونه مرا فرزندی تواند بود که بشری به من دست نزده است؟» سوره آل عمران، آیه ۴۷.</ref>؛ {{متن قرآن|وَاذْكُرْ فِي الْكِتَابِ مَرْيَمَ إِذِ انْتَبَذَتْ مِنْ أَهْلِهَا مَكَانًا شَرْقِيًّا}}<ref>«و در این کتاب از مریم یاد کن هنگامی که از خانواده خویش در جایگاهی خاوری گوشه گزید» سوره مریم، آیه ۱۶.</ref>، {{متن قرآن|قَالَتْ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَلَمْ يَمْسَسْنِي بَشَرٌ وَلَمْ أَكُ بَغِيًّا}}<ref>«گفت: چگونه مرا پسری تواند بود که بشری به من دست نزده است و بدکاره هم نبودهام» سوره مریم، آیه ۲۰.</ref>، "اتیان" {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref>، "مباشره" {{متن قرآن|أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيَامِ الرَّفَثُ إِلَى نِسَائِكُمْ هُنَّ لِبَاسٌ لَكُمْ وَأَنْتُمْ لِبَاسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتَانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ وَعَفَا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَابْتَغُوا مَا كَتَبَ اللَّهُ لَكُمْ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْرِ ثُمَّ أَتِمُّوا الصِّيَامَ إِلَى اللَّيْلِ وَلَا تُبَاشِرُوهُنَّ وَأَنْتُمْ عَاكِفُونَ فِي الْمَسَاجِدِ تِلْكَ حُدُودُ اللَّهِ فَلَا تَقْرَبُوهَا كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ آيَاتِهِ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَّقُونَ}}<ref>«آمیزش با زنانتان در شب روزهداری برای شما حلال شده است. آنها جامه شما و شما جامه آنهایید. خداوند معلوم داشت که شما با خود نادرستی میورزیدید، بنابراین، از شما در گذشت و شما را بخشود؛ اکنون (میتوانید) با آنان آمیزش کنید و آنچه خداوند برای شما مقرّر داشته است باز جویید، و تا سپیدی سپیدهدم از سیاهی (شب) برای شما آشکار شود (میتوانید) بخورید و بیاشامید؛ سپس روزه را تا شب به پایان رسانید و در حالی که در مسجدها اعتکاف کردهاید از آنان کام مجویید، اینها حدود خداوند است، به آنها نزدیک نشوید. خداوند این چنین آیاتش را برای مردم روشن میگرداند باشد که آنان پرهیزگاری ورزند» سوره بقره، آیه ۱۸۷.</ref>، "دخول" {{متن قرآن|حُرِّمَتْ عَلَيْكُمْ أُمَّهَاتُكُمْ وَبَنَاتُكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ وَعَمَّاتُكُمْ وَخَالَاتُكُمْ وَبَنَاتُ الْأَخِ وَبَنَاتُ الْأُخْتِ وَأُمَّهَاتُكُمُ اللَّاتِي أَرْضَعْنَكُمْ وَأَخَوَاتُكُمْ مِنَ الرَّضَاعَةِ وَأُمَّهَاتُ نِسَائِكُمْ وَرَبَائِبُكُمُ اللَّاتِي فِي حُجُورِكُمْ مِنْ نِسَائِكُمُ اللَّاتِي دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَإِنْ لَمْ تَكُونُوا دَخَلْتُمْ بِهِنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ وَحَلَائِلُ أَبْنَائِكُمُ الَّذِينَ مِنْ أَصْلَابِكُمْ وَأَنْ تَجْمَعُوا بَيْنَ الْأُخْتَيْنِ إِلَّا مَا قَدْ سَلَفَ إِنَّ اللَّهَ كَانَ غَفُورًا رَحِيمًا}}<ref>«بر شما حرام است (ازدواج با) مادرانتان و دخترانتان و خواهرانتان و عمههایتان و خالههایتان و دختران برادر و دختران خواهر و مادران شیردهتان و خواهران شیرخوردهتان و مادرزنهایتان و ختران زنانتان (از شوهر پیشین) که (اینک) در سرپرستی شمایند، (اگر) از همسرانی (باشند) که با آنان همخوابگی کردهاید، که اگر با آنها همخوابگی نکردهاید بر شما گناهی نیست؛ و همسران آن پسرانتان که از پشت شمایند؛ و (نیز) جمع میان دو خواهر، مگر آنکه از پیش (در زمان جاهلیت) روی داده است، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نساء، آیه ۲۳.</ref> و "[[قرب]]" {متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْمَحِيضِ قُلْ هُوَ أَذًى فَاعْتَزِلُوا النِّسَاءَ فِي الْمَحِيضِ وَلَا تَقْرَبُوهُنَّ حَتَّى يَطْهُرْنَ فَإِذَا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ أَمَرَكُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ التَّوَّابِينَ وَيُحِبُّ الْمُتَطَهِّرِينَ}}<ref>«و از تو درباره حیض میپرسند؛ بگو که آن، گونهای رنج است. پس در حیض از زنان کناره گیرید و با آنان آمیزش نکنید تا پاک شوند و چون شست و شو کردند، از همانجا که خداوند به شما فرموده است با آنان آمیزش کنید، بیگمان خداوند توبه کاران و شستوشوکنندگان را دوست» سوره بقره، آیه ۲۲۲.</ref> استفاده کرده است. | ||
* یکی دیگر از [[آداب]] امور جنسی، عدم حضور در خلوتِ [[زن]] و شوهر است. بر اساس [[آیات قرآن]]، خدمتگزاران و [[کودکان]] بالغ موظّفند هنگام ورود به اتاقی که [[پدر]] و [[مادر]] در آن قرار دارند، اجازه بگیرند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در میآورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر میبرید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان میدارد و خداوند دانایی فرزانه است. و چون کودکانتان به بلوغ رسیدند باید (هنگام ورود) اجازه بگیرند مانند کسانی که پیش از آنان اجازه میگرفتند، بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میدارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸-۵۹.</ref>؛ حتّی [[کودکان]] نابالغ که پیوسته نزد [[پدر]] و [[مادر]] هستند، لازم است اینگونه [[تأدیب]] شوند که دست کم در سه زمان (پیش از [[نماز صبح]]، پس از [[نماز]] عشاء و هنگام ظهر) که بهطور معمول [[پدر]] و [[مادر]] به استراحت میپردازند، بدون اجازه به اتاق آنان وارد نشوند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در میآورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر میبرید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان میدارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸.</ref>. برخی از [[مفسّران]] این [[دستور]] [[قرآنی]] را نوعی [[ادب]] [[اسلامی]] دانستهاند<ref>تفسیرثعالبی، ج۴، ص۱۹۶؛ نمونه، ج۱۴، ص۵۴۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * یکی دیگر از [[آداب]] امور جنسی، عدم حضور در خلوتِ [[زن]] و شوهر است. بر اساس [[آیات قرآن]]، خدمتگزاران و [[کودکان]] بالغ موظّفند هنگام ورود به اتاقی که [[پدر]] و [[مادر]] در آن قرار دارند، اجازه بگیرند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در میآورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر میبرید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان میدارد و خداوند دانایی فرزانه است. و چون کودکانتان به بلوغ رسیدند باید (هنگام ورود) اجازه بگیرند مانند کسانی که پیش از آنان اجازه میگرفتند، بدین گونه خداوند آیات خود را برای شما روشن میدارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸-۵۹.</ref>؛ حتّی [[کودکان]] نابالغ که پیوسته نزد [[پدر]] و [[مادر]] هستند، لازم است اینگونه [[تأدیب]] شوند که دست کم در سه زمان (پیش از [[نماز صبح]]، پس از [[نماز]] عشاء و هنگام ظهر) که بهطور معمول [[پدر]] و [[مادر]] به استراحت میپردازند، بدون اجازه به اتاق آنان وارد نشوند {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لِيَسْتَأْذِنْكُمُ الَّذِينَ مَلَكَتْ أَيْمَانُكُمْ وَالَّذِينَ لَمْ يَبْلُغُوا الْحُلُمَ مِنْكُمْ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ مِنْ قَبْلِ صَلَاةِ الْفَجْرِ وَحِينَ تَضَعُونَ ثِيَابَكُمْ مِنَ الظَّهِيرَةِ وَمِنْ بَعْدِ صَلَاةِ الْعِشَاءِ ثَلَاثُ عَوْرَاتٍ لَكُمْ لَيْسَ عَلَيْكُمْ وَلَا عَلَيْهِمْ جُنَاحٌ بَعْدَهُنَّ طَوَّافُونَ عَلَيْكُمْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَعْضٍ كَذَلِكَ يُبَيِّنُ اللَّهُ لَكُمُ الْآيَاتِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}}<ref>«ای مؤمنان! باید کسانی که بردگان شمایند و نابالغان شما سه بار از شما رخصت بخواهند: پیش از نماز بامداد و هنگامی که نیمروز لباس خود را در میآورید و پس از نماز عشاء که سه هنگام برهنگی و تنهایی شماست پس از آن بر شما و ایشان گناهی نیست (اگر از شما رخصت نگیرند) که گرد شما در گردشند و با یکدیگر به سر میبرید؛ بدین گونه خداوند آیات را برای شما روشن بیان میدارد و خداوند دانایی فرزانه است» سوره نور، آیه ۵۸.</ref>. برخی از [[مفسّران]] این [[دستور]] [[قرآنی]] را نوعی [[ادب]] [[اسلامی]] دانستهاند<ref>تفسیرثعالبی، ج۴، ص۱۹۶؛ نمونه، ج۱۴، ص۵۴۵.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص397.</ref>. | ||
== [[ادب]] برخورد بامالیات دهندگان == | == [[ادب]] برخورد بامالیات دهندگان == | ||
* [[قرآن کریم]] ضمن آنکه پرداخت [[زکات]] را سبب [[پاکی]] و [[طهارت]] [[معنوی]] و [[برکت]] در [[مال]] زکاتدهندگان<ref>الکشّاف، ج۲، ص۳۰۷.</ref> میداند، به [[پیامبر]] {{صل}} سفارش میفرماید که با آنان، برخوردی [[شایسته]] داشته باشد و با [[دعا]] و تحیّت برای آنان، بهگونهای از آنان [[سپاس]] و تشکر شود: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> عبارت {{متن قرآن|وَصَلِّ عَلَيْهِمْ}} در ذیل [[آیه]] میتواند [[ادب]] برخورد با پرداخت کنندگان [[مالیات]]، و دستورالعملی برای متصدّیان اخذ [[مالیات]] باشد تا ضمن برخورد مؤدّبانه با [[مالیات]] دهندگان، باعث تشکّر از آنها و [[تشویق]] ایشان شود<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * [[قرآن کریم]] ضمن آنکه پرداخت [[زکات]] را سبب [[پاکی]] و [[طهارت]] [[معنوی]] و [[برکت]] در [[مال]] زکاتدهندگان<ref>الکشّاف، ج۲، ص۳۰۷.</ref> میداند، به [[پیامبر]] {{صل}} سفارش میفرماید که با آنان، برخوردی [[شایسته]] داشته باشد و با [[دعا]] و تحیّت برای آنان، بهگونهای از آنان [[سپاس]] و تشکر شود: {{متن قرآن|خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَّ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}}<ref>«از داراییهای آنان زکاتی بردار که با آن آنها را پاک میداری و پاکیزه میگردانی و برای آنها (به نیکی) دعا کن که دعای تو (مایه) آرامش آنان است و خداوند شنوایی داناست» سوره توبه، آیه ۱۰۳.</ref> عبارت {{متن قرآن|وَصَلِّ عَلَيْهِمْ}} در ذیل [[آیه]] میتواند [[ادب]] برخورد با پرداخت کنندگان [[مالیات]]، و دستورالعملی برای متصدّیان اخذ [[مالیات]] باشد تا ضمن برخورد مؤدّبانه با [[مالیات]] دهندگان، باعث تشکّر از آنها و [[تشویق]] ایشان شود<ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 397-398.</ref>. | ||
== [[ادب]] [[راه رفتن]] == | == [[ادب]] [[راه رفتن]] == | ||
* یکی از ویژگیهای [[بندگان]] ممتاز [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[راه رفتن]] بدون [[تکبّر]] و با [[تواضع]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> از آنجا که [[رفتار]] ظاهری [[انسان]]، به تدریج حالتی درونی متناسب با آن [[رفتار]] پدیدمیآورد، [[شایسته]] است هر حرکت و [[رفتاری]] که نشان دهنده نوعی [[غرور]] و [[تکبّر]] در [[انسان]] است، کنترل شود تا به صفتی درونی تبدیل نشود؛ ازجمله [[راه رفتن]] همراه با [[تکبّر]]؛ به همین مناسبت، یکی از آدابی که [[لقمان]] به فرزندش سفارش میکند، آن است که با [[غرور]] و بیخبری راه [[مرو]]؛ بلکه همواره در [[راه رفتن]] [[معتدل]] و میانهرو باش: {{متن قرآن|وَلا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلا تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ}}<ref>«و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین خرامان گام برمدار که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه که ناپسندترین بانگها بانگ درازگوشان است» سوره لقمان، آیه ۱۸-۱۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | * یکی از ویژگیهای [[بندگان]] ممتاز [[خداوند]] در [[قرآن]]، [[راه رفتن]] بدون [[تکبّر]] و با [[تواضع]] شمرده شده است: {{متن قرآن|وَعِبَادُ الرَّحْمَنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا}}<ref>«و بندگان (خداوند) بخشنده آنانند که بر زمین فروتنانه گام برمیدارند و هرگاه نادانان با آنان سخن سر کنند پاسخی نرم گویند» سوره فرقان، آیه ۶۳.</ref> از آنجا که [[رفتار]] ظاهری [[انسان]]، به تدریج حالتی درونی متناسب با آن [[رفتار]] پدیدمیآورد، [[شایسته]] است هر حرکت و [[رفتاری]] که نشان دهنده نوعی [[غرور]] و [[تکبّر]] در [[انسان]] است، کنترل شود تا به صفتی درونی تبدیل نشود؛ ازجمله [[راه رفتن]] همراه با [[تکبّر]]؛ به همین مناسبت، یکی از آدابی که [[لقمان]] به فرزندش سفارش میکند، آن است که با [[غرور]] و بیخبری راه [[مرو]]؛ بلکه همواره در [[راه رفتن]] [[معتدل]] و میانهرو باش: {{متن قرآن|وَلا تُصَعِّرْ خَدَّكَ لِلنَّاسِ وَلا تَمْشِ فِي الأَرْضِ مَرَحًا إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ كُلَّ مُخْتَالٍ فَخُورٍ وَاقْصِدْ فِي مَشْيِكَ وَاغْضُضْ مِن صَوْتِكَ إِنَّ أَنكَرَ الأَصْوَاتِ لَصَوْتُ الْحَمِيرِ}}<ref>«و روی خود را از مردم مگردان و بر زمین خرامان گام برمدار که خداوند هیچ خود پسند خویشتنستایی را دوست نمیدارد و در راه رفتنت میانهرو باش و از آوایت فرو کاه که ناپسندترین بانگها بانگ درازگوشان است» سوره لقمان، آیه ۱۸-۱۹.</ref><ref>[[محمد ابوطالبی|ابوطالبی، محمد]]، [[ادب (مقاله)|مقاله «ادب»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۲ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۲، ص 398.</ref>. | ||
== منابع == | == منابع == |