عدی بن حاتم طائی: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
(←مقدمه) |
||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[ابوطریف عدی بن حاتم بن عبدالله طایی]] [[فرزند]] سخاوتمند مشهور [[عرب]]، [[حاتم طایی]]، و از [[یاران پیامبر]] خداست. عَدی، [[ریاست]] [[قبیله]] خود (طَی) را به عهده داشت و به [[سال هفتم هجری]] به [[خدمت]] [[پیامبر]] رسید و [[اسلام]] آورد. [[پیامبر]] {{صل}} او را گرامی داشت و به وی [[حرمت]] نهاد. عدی، در دگرگونیهای پس از [[پیامبر خدا]]، به [[ولایت]] [[علی]] {{ع}} [[وفادار]] ماند و از [[حریم]] [[حق]] و [[ولایت]]، [[دفاع]] کرد. او در نبردهای [[علی]] {{ع}} همراه وی بود و چون یکی از فرزندانش به [[معاویه]] پیوست، از آن [[فرزند]]، [[برائت]] جست. سخنان او در برابر فتنهآفرینان، نشانی از [[درک عمیق]] او از وقایع و موضع [[علی]] {{ع}} و نیز [[استوار]] گامی وی در [[صراط]] [[حق]] است، از جمله این [[کلام]] ارجمند او که: ای [[مردم]]! به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر کس دیگری جز [[علی]] {{ع}} ما را به [[جنگ]] با نمازگزاران فرا میخواند، پاسخ مثبت نمیدادیم.... او در [[صِفین]]، از کسانی بود که با توجه به [[منطق]] استوارش از سوی [[علی]] {{ع}} برای [[گفتگو]] با دشمنْ [[برگزیده]] شد. همچنین یکی از فرزندانش را در یکی از [[نبردها]] از دست داد و یک چشمش نیز [[نابینا]] گشت. [[معاویه]]، عَدی را بزرگ میداشت و به وی [[حرمت]] مینهاد؛ اما او در مناسبتهای مختلف، از [[امام علی]] {{ع}} یاد میکرد و آن بزرگوار را میستود و در مقابل [[معاویه]]، موضع حقمدارانهاش را از دست نمیداد. او در حدود سال ۶۸ [[هجری]] در ۱۲۰ سالگی درگذشت<ref>[[محمد محمدی ریشهری|محمدی ریشهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین]]، ص ۸۴۹.</ref>. | |||
== عدی بن حاتم طائی == | == عدی بن حاتم طائی == | ||
عدی پسر حاتم طایی، [[رئیس]] قبیلۀ طی و نصرانیمذهب بود. در جریان حملۀ [[لشکر]] [[اسلام]] فرار کرد. خواهرش سفانه به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد. سفانه با [[کرامت]] و [[محبت پیامبر]] {{صل}} مواجه شد. [[رسول خدا]] {{صل}} او را با لباسی نو و [[پول]] و مرکب به قبیلهاش باز گرداند. [[رفتار]] کریمانۀ [[رسول اکرم]] {{صل}} با سفانه، عدی را کنجکاو ساخت تا به دیدن [[پیامبر]] {{صل}} بیاید. او [[کرامت]] و [[رفتار]] پیامبرانه را در ایشان دید و [[ایمان]] آورد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]]، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۳۵۳.</ref> | عدی پسر حاتم طایی، [[رئیس]] قبیلۀ طی و نصرانیمذهب بود. در جریان حملۀ [[لشکر]] [[اسلام]] فرار کرد. خواهرش سفانه به دست [[مسلمانان]] [[اسیر]] شد. سفانه با [[کرامت]] و [[محبت پیامبر]] {{صل}} مواجه شد. [[رسول خدا]] {{صل}} او را با لباسی نو و [[پول]] و مرکب به قبیلهاش باز گرداند. [[رفتار]] کریمانۀ [[رسول اکرم]] {{صل}} با سفانه، عدی را کنجکاو ساخت تا به دیدن [[پیامبر]] {{صل}} بیاید. او [[کرامت]] و [[رفتار]] پیامبرانه را در ایشان دید و [[ایمان]] آورد.<ref>[[مرتضی مطهری|مطهری مرتضی]]، [[داستان راستان (کتاب)|داستان راستان]]، مجموعه آثار، ج ۱۸، ص ۳۵۳.</ref> |