پرش به محتوا

بحث:مقام هم‌طرازی با قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ':«' به ': «'
(صفحه‌ای تازه حاوی «==جزایری== بندانگشتی|right|100px|[[سید محمود جزائری|جزائری]] ::::::حجت ا...» ایجاد کرد)
 
جز (جایگزینی متن - ':«' به ': «')
 
خط ۲: خط ۲:
[[پرونده:11905.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمود جزائری|جزائری]]]]
[[پرونده:11905.jpg|بندانگشتی|right|100px|[[سید محمود جزائری|جزائری]]]]
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزائری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایان‌نامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::حجت الاسلام و المسلمین '''[[سید محمود جزائری]]''' در پایان‌نامه کارشناسی ارشد خود با عنوان ''«[[کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان (پایان‌نامه)|کارکردهای علم غیب امامان معصوم در شئون ایشان]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
::::::«یکی از شئون و مقامات ‌[[ائمه]]{{عم}} که از احادیثی چون حدیث متواتر، اجماعی میان فرقین و صحیح السند ثقلین استفاده می‌شود، هم‌طرازی و شباهت علمی ایشان با قرآن است.
:::::: «یکی از شئون و مقامات ‌[[ائمه]]{{عم}} که از احادیثی چون حدیث متواتر، اجماعی میان فرقین و صحیح السند ثقلین استفاده می‌شود، هم‌طرازی و شباهت علمی ایشان با قرآن است.


::::::'''مقصود از هم‌طرازی ‌[[اهل بیت]]{{عم}} با قرآن:''' بررسی تطبیقی همه جانبه فضائل و مقامات قرآن و ‌[[اهل بیت]]{{عم}}، به دلیل دیدگاه‌های فراوان و ادله‌ی دینی به ظاهر گوناگون، از رسالت این رساله خارج و نیازمند رساله مستقلی می‌باشد. اما آنچه در اینجا برای ما حائز اهمیت است هم‌طرازی این دو یادگار پیامبر{{صل}} در شئون مرتبط با [[علم غیب]] می‌باشد. حدیث شریف ثقلین، در چند موضع از ناحیه [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} صادر شده و دارای متون مختلفی می‌باشد اما قدر مشترک آنها این است آن حضرت، تمسک به قرآن و عترت را با هم عامل هدایت دانسته و آنگاه تصریح نمودند که این دو تا روز قیامت هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند. و این عدم تفکیک را مطلق مطرح نمودند یعنی از هیچ جهتی از هم جدا نمی‌شوند. زید بن أرقم از [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}}:‏ {{عربی|اندازه=155%|إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی فإنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض}}.<ref>ابن حیون، نعمان، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار{{عم}}، ج۲، ص۴۷۹، فضائل أهل البیت، ح ۸۴۰؛ ابن بابویه؛ محمد، کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۱، ص۲۳۴؛ همو، الأمالی، النص، ص ۴۱۵، المجلس الرابع و الستون</ref> بر فرض که این اطلاق در سخن [[پیامبر خاتم|نبی مکرم]]{{صل}} انصراف به موردی داشته باشد، یکی از یقینی‌ترین وجوه تقارن و مماثلت ثقلین، هدایتگری است. چرا که در بسیاری از نقل‌های این حدیث آن حضرت غایت تمسک به کتاب خدا و ‌[[اهل بیت]] را عدم گمراهی انسان‌ها برشمردند. بنابراین هر چیزی که در شأن هدایتگری قرآن دخیل باشد جزء شئون ‌[[اهل بیت]]{{عم}} خواهد بود و حتی اگر در یک مورد، ‌[[ائمه]]{{عم}} فاقد آن شأن قرآن باشند، مستلزم جدایی ثقلین از یکدیگر در همان مورد است. و این با اطلاق نفی ابدی افتراق قرآن و عترت سازگار نیست. قرینه این سخن آن است که پیامبر{{صل}} تقارن ثقلین با یکدیگر را همچون دو انگشت سبابه خود که در کنار هم قرار داده بودند، دانستند و تصریح نمودند که نسبت این دو، مانند انگشت سبابه و انگشت وسط نیست. "من در میان شما دو چیز باقی گذاردم که تا به آن دو تمسک کرده‏‌اید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خداوند و ‌اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر با من عهد کرده است که آن دو از یک دیگر جدا نمی‌‏شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند مانند این دو (و حضرت به دو انگشت سبابه خود اشاره فرمودند) و نمی‌‏گویم مثل این دو (و حضرت به انگشت سبابه و وسط اشاره کردند) زیرا یکی از این دو انگشت جلوتر از دیگری است. پس به این دو تمسک کنید تا گمراه نشوید، و از آنان پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید، و از آنان عقب نمانید که متفرق می‌‏شوید، و به آنان چیزی یاد ندهید که از شما عالم‏ترند."<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏۲، ص ۶۱۶، ح ۸؛ و ج ۲، ص ۶۵۵، ح ۱۱؛ تفسیر القمی، ج۱۱، ص۱۷۳، (المائدة، ۶۷ الى ۸۱)؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۲، ص ۴۱۵، باب أدنى ما یکون به العبد مؤمنا أو کافرا أو ضالا، ح ۱</ref>
::::::'''مقصود از هم‌طرازی ‌[[اهل بیت]]{{عم}} با قرآن:''' بررسی تطبیقی همه جانبه فضائل و مقامات قرآن و ‌[[اهل بیت]]{{عم}}، به دلیل دیدگاه‌های فراوان و ادله‌ی دینی به ظاهر گوناگون، از رسالت این رساله خارج و نیازمند رساله مستقلی می‌باشد. اما آنچه در اینجا برای ما حائز اهمیت است هم‌طرازی این دو یادگار پیامبر{{صل}} در شئون مرتبط با [[علم غیب]] می‌باشد. حدیث شریف ثقلین، در چند موضع از ناحیه [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}} صادر شده و دارای متون مختلفی می‌باشد اما قدر مشترک آنها این است آن حضرت، تمسک به قرآن و عترت را با هم عامل هدایت دانسته و آنگاه تصریح نمودند که این دو تا روز قیامت هرگز از یکدیگر جدا نمی‌شوند. و این عدم تفکیک را مطلق مطرح نمودند یعنی از هیچ جهتی از هم جدا نمی‌شوند. زید بن أرقم از [[پیامبر خاتم|رسول الله]]{{صل}}:‏ {{عربی|اندازه=155%|إنی تارک فیکم الثقلین کتاب الله و عترتی أهل بیتی فإنهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض}}.<ref>ابن حیون، نعمان، شرح الأخبار فی فضائل الأئمة الأطهار{{عم}}، ج۲، ص۴۷۹، فضائل أهل البیت، ح ۸۴۰؛ ابن بابویه؛ محمد، کمال الدین و تمام النعمة، ج‏۱، ص۲۳۴؛ همو، الأمالی، النص، ص ۴۱۵، المجلس الرابع و الستون</ref> بر فرض که این اطلاق در سخن [[پیامبر خاتم|نبی مکرم]]{{صل}} انصراف به موردی داشته باشد، یکی از یقینی‌ترین وجوه تقارن و مماثلت ثقلین، هدایتگری است. چرا که در بسیاری از نقل‌های این حدیث آن حضرت غایت تمسک به کتاب خدا و ‌[[اهل بیت]] را عدم گمراهی انسان‌ها برشمردند. بنابراین هر چیزی که در شأن هدایتگری قرآن دخیل باشد جزء شئون ‌[[اهل بیت]]{{عم}} خواهد بود و حتی اگر در یک مورد، ‌[[ائمه]]{{عم}} فاقد آن شأن قرآن باشند، مستلزم جدایی ثقلین از یکدیگر در همان مورد است. و این با اطلاق نفی ابدی افتراق قرآن و عترت سازگار نیست. قرینه این سخن آن است که پیامبر{{صل}} تقارن ثقلین با یکدیگر را همچون دو انگشت سبابه خود که در کنار هم قرار داده بودند، دانستند و تصریح نمودند که نسبت این دو، مانند انگشت سبابه و انگشت وسط نیست. "من در میان شما دو چیز باقی گذاردم که تا به آن دو تمسک کرده‏‌اید هرگز گمراه نخواهید شد: کتاب خداوند و ‌اهل بیتم. خداوند لطیف خبیر با من عهد کرده است که آن دو از یک دیگر جدا نمی‌‏شوند تا بر سر حوض کوثر بر من وارد شوند مانند این دو (و حضرت به دو انگشت سبابه خود اشاره فرمودند) و نمی‌‏گویم مثل این دو (و حضرت به انگشت سبابه و وسط اشاره کردند) زیرا یکی از این دو انگشت جلوتر از دیگری است. پس به این دو تمسک کنید تا گمراه نشوید، و از آنان پیشی نگیرید که هلاک می‌شوید، و از آنان عقب نمانید که متفرق می‌‏شوید، و به آنان چیزی یاد ندهید که از شما عالم‏ترند."<ref>کتاب سلیم بن قیس الهلالی، ج‏۲، ص ۶۱۶، ح ۸؛ و ج ۲، ص ۶۵۵، ح ۱۱؛ تفسیر القمی، ج۱۱، ص۱۷۳، (المائدة، ۶۷ الى ۸۱)؛ کلینی، محمد، الکافی، ج۲، ص ۴۱۵، باب أدنى ما یکون به العبد مؤمنا أو کافرا أو ضالا، ح ۱</ref>
۲۱۸٬۲۲۶

ویرایش