جهاد اقتصادی در قرآن: تفاوت میان نسخهها
←منابع
(←منابع) |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۳۴۴: | خط ۳۴۴: | ||
لازم است با [[هوشیاری]] و [[مدیریت]] سالم جامعه، اجازه داده نشود تا ثروت جامعه در مسیری غیر از تولید و جهاد اقتصادی قرار گیرد و به کنزاندوزی و تکاثرجویی کشانده شود که از نظر [[قرآن]] [[رفتاری]] نه تنها ضد [[اخلاقی]] و ضد اقتصادی است بلکه گناهی نابخشودنی است و [[خشم خداوند]] را بر میانگیزد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی (مقاله)|نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی]].</ref>. | لازم است با [[هوشیاری]] و [[مدیریت]] سالم جامعه، اجازه داده نشود تا ثروت جامعه در مسیری غیر از تولید و جهاد اقتصادی قرار گیرد و به کنزاندوزی و تکاثرجویی کشانده شود که از نظر [[قرآن]] [[رفتاری]] نه تنها ضد [[اخلاقی]] و ضد اقتصادی است بلکه گناهی نابخشودنی است و [[خشم خداوند]] را بر میانگیزد.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی (مقاله)|نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی]].</ref>. | ||
==[[تقابل]] [[جوامع]] مادیگرا و [[آخرت]] گرا== | |||
هر جامعهای برای خود اهداف مشخصی تعیین کرده و روشهای خاص را نیز برای تحقق آن در نظر گرفته است؛ هرچند که همه جوامع دو [[هدف]] مشخص [[آسایش]] و [[آرامش]] را در دستور کار اصلی خود قرارداده و تحقق آن را از طریق جامعه و نهادهای آن پیگیری میکنند، ولی تفاوتهای مشخصی در روشهای آنها به سبب تفاوتهای جغرافیایی، [[فرهنگی]]، ادراکی و مانند آن پدید میآید که جامعهای را از جامعه دیگر جدا میسازد. | |||
البته میتوان تفاوتهای مشخصی را در دو هدف اصلی میان جوامع [[مشاهده]] کرد. از این رو جوامع را میتوان به جوامع مادیگرا و [[معنویت]] گرا، یا [[دنیاگرا]] و آخرتگرا دستهبندی کرد. این تفاوت بینشی و نگرشی چنان در دو هدف اصلی جوامع تاثیر میگذارد که جوامع در همه ابعاد در دو طیف مقابل هم قرار میگیرند؛ زیرا جوامع مادیگرا و دنیاگرا، آسایش و آرامش را تنها در [[دنیا]] و [[امور مادی]] میجویند و چیزی جز همین دنیا و [[مادیات]] برای آنان معنا و مفهوم و اصالتی نمییابد. | |||
در مقابل، جوامع معنویتگرا و آخرتگرا قرار میگیرند که [[زندگی دنیا]] و آسایش و آرامش را هرچند مطلوب میدانند، ولی برای آن اصالتی قایل نمیشوند و بیشترین [[همت]] و توجه خویش را به آخرت معطوف میدارند و لذا اهدافی چون آسایش و آرامش، تنها نقش ابزاری برای آخرت و آسایش و آرامش باقی و [[پایدار]] آن دارد. | |||
این دو [[بینش]] و نگرش متقابل، از نظر [[اسلام]] به [[حق و باطل]] [[تفسیر]] شده است. از این رو تقابل آن دو میتواند دو جامعه را از نظرهای گوناگون در برابر هم قرار دهد؛ زیرا اصالت بخشی به مادیات و دنیا و هدف قرارگرفتن آسایش و آرامش مادی و [[دنیوی]]، به این معناست که میتوان برای دست یابی به این اهداف، همه چیز را [[قربانی]] کرد. این گونه است که [[حدود آزادی]] تنها در [[مرز]] تضییع [[حقوق]] دیگران پایان مییابد و از آن جایی که این [[مرز]] بیپشتوانه و خاستگاههای [[استوار]] است، میتوان به [[سادگی]] آن را دور زد و یا نادیده گرفت. بدین ترتیب [[قوانین]] و [[اصول اخلاقی]] در [[جوامع]] مادیگرا و [[دنیاگرا]]، قوانین در معرض خطر است و هر آن میتواند از سوی [[اکثریت]] یا اقلیتی پایمال شود؛ زیرا بنیادهای [[اخلاقی]] آن [[متزلزل]] است و وقتی [[هدف]]، [[آسایش]] و [[آرامش]] مادی و [[دنیوی]] باشد، هر آن چه در برابر آن قرار گیرد، پایمال و نابود میشود. | |||
این که برخی از جوامع مادی و دنیاگرا، قوانین را به [[سختی]] مراعات میکنند، از آن روست که برای [[حفظ]] کف بهره مندیها لازم است تا قوانین را مراعات کنند وگرنه همین آسایش و آرامش مادی آنان باخطر مواجه میشود. براین اساس، هرگاه [[احساس]] کنند که دور زدن [[قانون]] و یا پایمال کردن آن، آسیبی به آسایش و آرامش مطلوب آنان وارد نمیسازد، به سادگی قوانین را نادیده میگیرند. این [[سیاست]] به ویژه در برابر جوامع دیگر به سادگی و آسانی انجام میگیرد؛ زیرا نهایت [[جامعهگرایی]] در جوامع مادیگرا و دنیوی، [[حفظ جامعه]] خودی و [[محافظت]] بر آن است. این مسئله را میتوان در [[بینش]] و نگرش سبک آمریکایی [[شناسایی]] کرد. | |||
[[تقابل]] جوامع مادیگرا و معنویگرا یا دنیاگرا و [[آخرت]] گرا، تقابل جدی است؛ زیرا جوامع مادی گرا، به نوعی از نظر ذاتی طغیانگرا و [[متجاوز]] به [[حقوق]] دیگران است و [[ظلم و ستم]] به دیگران را برای رسیدن به هدف آسایش و آرامش مادی و دنیوی توجیه میکند. | |||
از آن جایی که [[جامعه اسلامی]] و [[ایمانی]]، جامعهای با اهداف [[معنوی]] و آخرت گراست، اگر بخواهد در مسیر تعالی خود گام بردارد، نیازمند [[استقلال اقتصادی]] است تا بتواند در برابر فشارها و تعدیات جوامع مادیگرا و دنیاگرا تاب بیاورد و مسیر [[فرهنگی]] و معنوی خویش را چنان که میخواهد بپیماید و از همه ظرفیتهای دنیوی برای رسیدن به اهداف [[اخروی]] و معنوی بهره برد؛ چراکه [[جوامع]] رقیب مادی، خواهان بهرهمندی از ظرفیتها و امکانات مادی [[جامعه]] [[ایمانی]] است و [[اجازه]] نمیدهد تاجامعه ایمانی در یک شرایط مناسب در مسیر خود گام بردارد. | |||
به سخن دیگر، [[همزیستی مسالمتآمیز]] میان دو نگرش [[حق و باطل]] یا نگرش [[دنیوی]] و [[اخروی]]، شدنی نیست،؛ چراکه حتی اگر جامعه ایمانی به سبب [[عدالت خواهی]] و [[عدالت]] گروی، به [[حقوق]] و امکانات مادی خود بسنده کند و چشم داشتی به امکانات مادی دیگر جوامع نداشته باشد، جامعه مادیگرا به طور طبیعی چون اصالت را به ماده و [[دنیا]] میدهد و باوری به [[آخرت]] ندارد، خواهان دست یابی به همه امکانات مادی جهت [[آسایش]] و [[آرامش]] و دیگر اهداف مادی و دنیوی میباشد و به اشکال گوناگون میخواهد حقوق دیگر جوامع را تضییع کرده و بر آنان و امکاناتشان [[تسلط]] یابد. این گونه است که جوامع مادی گرا، جوامع [[سلطه]] جو و استکباری هستند و [[استقلال]] دیگر جوامع را [[تهدید]] میکنند و باخطر جدی مواجه میسازند. | |||
به عبارت دیگر، [[سلطه جویی]] و استکبارورزی و ستمگرایی، جزو ذاتیات جوامع مادی و دنیاگراست و دیگر جوامع نمیتوانند در چنین شرایطی [[احساس امنیت]] از [[تهدیدات]] و خطرات این جوامع داشته باشند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال (مقاله)|جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال]].</ref>. | |||
==[[جهاد اقتصادی]]، [[جهاد]] [[خودکفایی]] و استقلال== | |||
[[جوامع بشری]] به سبب جهات گوناگون به یکدیگر نیازمند هستند و نمیتوان از [[رشد]] و [[توسعه اقتصادی]] و [[تمدنی]] سخن گفت و در همان حال خواهان قطع کامل [[روابط اقتصادی]]، [[فرهنگی]] و [[سیاسی]] شد. | |||
می دانیم که ثروتهای [[زمین]] در جغرافیای زمین پراکنده است و در هیچ منطقهای از زمین همه امکانات [[اقتصادی]] به تمام و کمال وجود ندارد؛ هر چند که در هر منطقه جغرافیایی، بیشترین امکانات ابتدایی وجود دارد و آسایش و آرامش نسبی فراهم است ولی آن چه ما از آن سخن میگوییم تحقق امکاناتی برای [[تمدنسازی]] است. از این رو لازم است تا همه امکانات زمین در همه مناطق جغرافیایی مورد استفاده قرار گیرد. این بدان معناست که نیاز به ارتباط دست کم [[اقتصادی]] برای دسترسی به امکانات و ظرفیتهای [[تمدنی]] [[ضرورت]] مییابد. | |||
از سوی دیگر، همه چیز را همگان میدانند و همگان هنوز از مادر نزادهاند. این بدان معناست که [[علم]] و [[دانش]] در همه [[انسانها]] وجود دارد و نیاز است تا با ارتباط، این دانش در دسترس قرار گیرد. [[ارتباطات]] [[فرهنگی]] کمک میکند تا تجربیات و دانشهای [[جوامع]] و امتهای دیگر به یکدیگر منتقل شود و شرایط مناسب برای زایش تمدنی یا گسترش آن فراهم آید. | |||
بنابراین، هنگامی که از [[جهاد اقتصادی]] سخن به میان میآید، به معنای [[جهاد]] دسترسی به امکانات تمدنی است تا [[جامعه]] از [[وابستگی اقتصادی]] برهد و در مسیر تحقق اهداف آفرینشی چون ربانی شدن قرار گیرد. [[خودکفایی]] به معنای [[توانمندی]] در تحقق [[اهداف اقتصادی]] و برآورد نیازهای جامعه از طریق بهرهگیری از تمام موجودیت و ظرفیت است. خودکفایی به این معنا کمک میکند تا جامعه، بسیاری از نیازهای خود را در داخل سرزمینی و [[فکری]] و فرهنگی خود تأمین نماید و در کمترین سطح [[وابستگی]] به بیرون قرار گیرد. چنین حالتی به جامعه کمک میکند تا بتواند بقیه نیازهای تمدنی خویش را به سبب [[غلبه]] اقتصادی و [[علمی]] و فرهنگی از دیگر جوامع تأمین نماید بیآنکه این تأمین از دیگر مناطق و جوامع، موجب وابستگی و عدم [[استقلال]] در این عرصه یا عرصههای دیگر چون [[سیاسی]] و نظامی و فرهنگی شود.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال (مقاله)|جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال]].</ref>. | |||
==ضرورت [[قطع رابطه اقتصادی]] با [[دشمنان]]== | |||
[[خداوند]] در [[آیه]] ۲۸ [[سوره توبه]]، نیازمندیهای اقتصادی جامعه را عامل وابستگی اقتصادی و در نهایت [[وابستگی سیاسی]] و فرهنگی میشمارد و به [[مؤمنان]] و جامعه [[ایمانی]] هشدار میدهد تا با جهاد اقتصادی و تلاش، خود را از این وابستگی [[نجات]] بخشند و [[اجازه]] ندهند تا [[دشمن]] با سوءاستفاده از نیازهای اقتصادی و وابستگی اقتصادی، [[سرنوشت]] [[امت]] و جامعه ایمانی را در [[اختیار]] گیرد و [[سیاستهای نظامی]] و فرهنگی و سیاسی جامعه را تحت [[سلطه]] خود درآورد. | |||
البته برخی [[گمان]] میکنند که قطع ارتباط [[اقتصادی]] با [[دشمنان]] [[جامعه اسلامی]] به معنای اختلال در [[نظام اقتصادی]] و فقدان [[رشد]] و شکوفایی آن و در نتیجه از دست رفتن اهداف کلان [[جامعه]] میشود؛ در حالی که [[خداوند]] در همین [[آیه]] به [[مسلمانان]] و جامعه [[ایمانی]] [[وعده]] میدهد که اگر قطع ارتباط اقتصادی به قصد رسیدن به [[خودکفایی]] از طریق [[جهاد اقتصادی]] باشد، این قطع به سبب این که [[الهی]] و [[فی سبیل الله]] است، خداوند به طرق دیگری و با [[امدادهای غیبی]] کمک میکند تا [[اقتصاد جامعه]] از اختلال مصون بماند. | |||
به هر حال، قطع [[روابط اقتصادی]] با دشمنان هر چند که در کوتاه مدت شوک اقتصادی وارد میکند ولی در بلندمدت موجب [[رهایی از وابستگی]] اقتصادی و در نتیجه [[سیاسی]] و [[فرهنگی]] شده و [[استقلال]] جامعه را در ابعاد گوناگون تضمین میکند. همچنین این قطع که همراه با جهاد اقتصادی است، [[فرصت]] شکوفایی [[تمدنی]] را به جامعه میبخشد و جامعه به ظرفیتهای کلان اسمایی سرشته در ذات خویش پی میبرد و میتواند از [[مقام]] متاله (ربانی) شدن، همانند خداوند عمل کند و شگفتیها بیافریند و در [[علم]] و [[دانش]] چنان شود که از همه ظرفیت جامعه خود به بهترین شکل استفاده کند و با تغییرات مناسب در [[خلقت]]، همانند خداوند از کمترین و سادهترین مواد، پیچیدهترین مواد مورد نیاز را بسازد؛ زیرا عناصری که همه این هستی را شکل بخشیده، عناصر محدودی است و علم به عناصر و چگونگی [[ساخت و ساز]] موجودات میتواند جامعه ایمانی را در وضعیتی قرار دهد که همه نیازهای خود را در همان بخش جغرافیایی تأمین کند. | |||
البته رسیدن به این مقام نیازمند دست یابی به جامعه ایمانی مطلوب و انسانهای کاملی است که همه [[اسمای الهی]] را در خود فعلیت بخشیده یا دست کم در بخش اعظم آن [[موفقیت]] داشتهاند. این همان [[عنایت]] فضلی خداوند به جامعه ایمانی است که در آیه ۲۸ [[سوره توبه]] پس از قطع روابط ناسالم [[اقتصادی]] میان [[جامعه]] [[ایمانی]] و جامعه [[دشمن]] اتفاق میافتد و جامعه ایمانی را به کمال میرساند. | |||
[[خداوند]] در این [[آیه]] به [[مؤمنان]] و جامعه ایمانی هشدار میدهد که نگران [[قطع رابطه اقتصادی]] با [[دشمنان]] [[متجاوز]] و معاند و [[کافر]] نباشند؛ زیرا این [[قطع رابطه]] نه تنها موجب اختلال در حوزه اقتصادی نمیشود، بلکه زمینه و فرصتی مناسب برای جامعه فراهم میآورد تا ضمن [[شناخت]] ظرفیتهای وجودی خود، از [[فضل الهی]] بهره مند شود و گامهای بلندی را در راه [[تمدنسازی]] بردارد و [[خودکفایی]] را در همه عرصهها [[تجربه]] کند و چیزهایی را بسازد که به نظر غیرقابل دسترس و امکان و امکانات بشری است؛ چراکه خداوند از فضل خودش جامعه ایمانی را به [[علم الهی]] بهره مند میکند و [[فلسفه]] و [[حکمت]] بهرهمندی در مسیر [[اهداف]] [[آفرینش]] را در این جامعه شکوفا میکند.<ref>{{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّمَا الْمُشْرِكُونَ نَجَسٌ فَلَا يَقْرَبُوا الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ بَعْدَ عَامِهِمْ هَذَا وَإِنْ خِفْتُمْ عَيْلَةً فَسَوْفَ يُغْنِيكُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ إِنْ شَاءَ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ حَكِيمٌ}} «ای مؤمنان! مشرکان پلیدند بنابراین پس از امسال نباید به مسجد الحرام نزدیک شوند و اگر از ناداری بیمناکید خداوند به زودی شما را با بخشش خویش اگر بخواهد بینیاز میگرداند که خداوند دانایی فرزانه است» سوره توبه، آیه ۲۸.</ref> | |||
به هر حال آن چه از [[آیات]] و [[روایات]] در این زمینه برمی آید، دست یابی به خودکفایی اقتصادی از طرق گوناگون چون قطع رابطه [[ظالمانه]] با [[دشمنان اسلام]]، این امکان را به جامعه ایمانی میبخشد تا بتواند در مسیر شکوفایی [[تمدنی]] گام بردارد و از [[امدادهای الهی]] برخوردار شود و خداوند استعدادهای آنان را شکوفا کرده و به آنان [[فرصت]] بهرهمندی تمام و کمال از همه آن چه در [[زمین]] جغرافیایی و منابع [[انسانی]] وجود دارد، بدهد. | |||
قطع روابط ظالمانه با [[مستکبران]] و [[ظالمان]] کافر و دشمن، نوعی [[تقوای الهی]] است که فرصت مضاعفی به [[جامعه]] [[ایمانی]] میبخشد؛ زیرا [[خداوند]] در [[آیه]] ۹۶ [[سوره اعراف]] و ۲ و ۳ [[سوره طلاق]]، رعایت [[تقوای الهی]] را از عوامل دست یابی [[جوامع]] به [[توسعه اقتصادی]] و شکوفایی [[تمدنی]] برشمرده است. بیگمان، [[قطع رابطه اقتصادی]] با [[دشمن]] [[دین]] و [[خدا]] و [[بشریت]]، از مهمترین مصادیق تقوای الهی است. | |||
خداوند در [[آیات]] اخیر به صراحت بیان میکند که تقوای الهی موجب میشود تا خداوند از طرقی که بیرون از [[حساب و کتاب]] است، به آن جامعه [[عنایت]] نماید و از فضل خاص خویش به آن ببخشد. | |||
این بدان معناست که خداوند فرصتهای دیگری برای آن جامعه [[تقوا]] پیشه فراهم میآورد که در [[عقل]] و حساب [[انسانی]] نمیگنجد. این همان چیزی است که از آن به [[امدادهای غیبی]] خداوند برای جوامع ایمانی یاد شده است. | |||
به سخن دیگر، [[استقامت در دین]] و [[پایداری]] بر مسایل [[فرهنگی]] و [[معنوی]] و [[اخروی]] از سوی جامعه ایمانی، طریق خاصی را برای [[انسان]] میگشاید که در چارچوب معیارهای مادی و دنیائی نمیگنجد.<ref>{{متن قرآن|وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا}} «و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب میکنیم؛» سوره جن، آیه ۱۶.</ref> چنان که [[استغفار]] و مانند آن خود راهی برای [[توسعه]] و [[رشد اقتصادی]] است که به ظاهر برخلاف هر اصل [[عقلانی]] و عقلایی است ولی خداوند در آیاتی از جمله آیه ۳ و ۵۳ [[سوره هود]]<ref>{{متن قرآن|وَأَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى وَيُؤْتِ كُلَّ ذِي فَضْلٍ فَضْلَهُ وَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ كَبِيرٍ * قَالُوا يَا هُودُ مَا جِئْتَنَا بِبَيِّنَةٍ وَمَا نَحْنُ بِتَارِكِي آلِهَتِنَا عَنْ قَوْلِكَ وَمَا نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنِينَ}} «و اینکه از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به پیشگاه او توبه کنید تا شما را تا زمانی معیّن از بهرهای نیکو بهرهمند سازد و به هر کس که سزاوار بخششی است، بخشش شایسته او را عطا کند و اگر روی گردانید من به راستی از عذاب روزی بزرگ بر شما بیم دارم * گفتند: ای هود! برهانی برای ما نیاوردهای و ما با سخن تو از خدایانمان دست نمیکشیم و ما به تو ایمان نمیآوریم» سوره هود، آیه ۳ و ۵۳.</ref>، و ۱۰ تا ۱۲ [[سوره نوح]]<ref>{{متن قرآن|فَقُلْتُ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ إِنَّهُ كَانَ غَفَّارًا * يُرْسِلِ السَّمَاءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا * وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا}} «و گفتم: از پروردگارتان آمرزش بخواهید که او بسیار آمرزنده است * و ای قوم من! از پروردگارتان آمرزش بخواهید و آنگاه به سوی او توبه آورید تا از آسمان بر شما بارانی یکریز فرستد و شما را نیرو بر نیرو بیفزاید و گناهکارانه رو مگردانید * و شما را با داراییها و پسران، یاوری کند و برایتان بوستانها پدید آورد و جویبارها پدیدار گرداند» سوره نوح، آیه ۱۰-۱۲.</ref>، مسأله [[استغفار]] را یکی از عوامل تاثیرگذار در [[رشد]] و [[شکوفایی اقتصادی]] و فراهم آوری عوامل مادی [[توسعه]] برمی شمارد و برآن تاکید میورزد. | |||
به هر حال، [[جهاد اقتصادی]] در چارچوب [[معنویت]] و [[دین]] و [[آخرتگرایی]] و در [[سایه]] سار عواملی چون [[عدالت]]، [[تقوا]] و استغفار میتواند شرایط جدید و شگفتآوری برای [[جامعه]] فراهم آورد که [[خودکفایی]] [[واقعی]] را تحقق بخشد و جامعه را به [[استقلال]] همه جانبه برساند.<ref>[[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال (مقاله)|جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال]].</ref>. | |||
== منابع == | == منابع == | ||
خط ۳۵۴: | خط ۳۹۱: | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اقتصاد معنویت محور اساس جهاد اقتصادی (مقاله)|'''اقتصاد معنویت محور اساس جهاد اقتصادی''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[اقتصاد معنویت محور اساس جهاد اقتصادی (مقاله)|'''اقتصاد معنویت محور اساس جهاد اقتصادی''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی (مقاله)|'''نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی''']] | # [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی (مقاله)|'''نقش امنیت روانی در جهاد اقتصادی''']] | ||
# [[پرونده:11790.jpg|22px]] [[خلیل منصوری|منصوری، خلیل]]، [[جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال (مقاله)|'''جهاد اقتصادی عامل خودکفایی و استقلال''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||