پرش به محتوا

امانت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۲: خط ۱۲:
ایشان حتی نخ و سوزن را به صاحبش برمی‌گرداند<ref>سنن النبی، ص۱۳۰.</ref>. آن حضرت امانتداری در سخن را نیز توصیه فرموده‌اند: وقتی کسی سخنی گفت و به اطراف خود نگریست، آن سخن نزد شما امانت است<ref>الجامع الصغیر، ج۱، ص۸۷.</ref>.
ایشان حتی نخ و سوزن را به صاحبش برمی‌گرداند<ref>سنن النبی، ص۱۳۰.</ref>. آن حضرت امانتداری در سخن را نیز توصیه فرموده‌اند: وقتی کسی سخنی گفت و به اطراف خود نگریست، آن سخن نزد شما امانت است<ref>الجامع الصغیر، ج۱، ص۸۷.</ref>.


در [[نبرد خیبر]]، [[مسلمانان]] دچار کم‌غذایی شدیدی شدند، به گونه‌ای که برای رفع [[گرسنگی]]، از گوشت برخی حیوانات که خوردن آنها [[مکروه]] است، استفاده می‌کردند. مسلمانان چند [[دژ]] از دژهای [[خیبر]] را گشوده بودند، ولی دژی که مواد غذایی فراوانی در آنجا [[انبار]] کرده بودند، به دست مسلمانان نیفتاده بود. در این هنگام، چوپان سیه‌چرده‌ای که برای [[یهودیان]] خیبر گله‌داری می‌کرد، به حضور حضرت شرفیاب شد و درخواست کرد که [[اسلام]] را بر او عرضه کند. وی در همان نخستین جلسه، بر اثر گفتار مستدل و منطقی پیامبر [[ایمان]] آورد. سپس گفت: همه این گوسفندان، متعلق به یهودیان خیبر و در دست من امانت است. اکنون که رابطه من به جهت [[مسلمان]] شدن با صاحبان گوسفند قطع شده است، [[تکلیف]] من چیست؟ حضرت در برابر چشم صدها سرباز گرسنه، با کمال صراحت فرمود: در آیین ما، خیانت به امانت، یکی از بزرگ‌ترین [[گناهان]] است. بر تو لازم است همه گوسفندان را تا در قلعه ببری و به دست صاحبانشان برسانی. او نیز از دستور پیامبر [[پیروی]] کرد و بی‌درنگ در [[جنگ]] علیه [[یهود]] به [[جهاد]] پرداخت و در راه [[اسلام]] به [[شهادت]] رسید<ref>حسین سیدی، هم نام گل‌های بهاری، صص ۶۴ و ۶۵.</ref>.
در [[نبرد خیبر]]، [[مسلمانان]] دچار کم‌غذایی شدیدی شدند، به گونه‌ای که برای رفع [[گرسنگی]]، از گوشت برخی حیوانات که خوردن آنها [[مکروه]] است، استفاده می‌کردند. مسلمانان چند دژ از دژهای [[خیبر]] را گشوده بودند، ولی دژی که مواد غذایی فراوانی در آنجا [[انبار]] کرده بودند، به دست مسلمانان نیفتاده بود. در این هنگام، چوپان سیه‌چرده‌ای که برای [[یهودیان]] خیبر گله‌داری می‌کرد، به حضور حضرت شرفیاب شد و درخواست کرد که [[اسلام]] را بر او عرضه کند. وی در همان نخستین جلسه، بر اثر گفتار مستدل و منطقی پیامبر [[ایمان]] آورد. سپس گفت: همه این گوسفندان، متعلق به یهودیان خیبر و در دست من امانت است. اکنون که رابطه من به جهت [[مسلمان]] شدن با صاحبان گوسفند قطع شده است، [[تکلیف]] من چیست؟ حضرت در برابر چشم صدها سرباز گرسنه، با کمال صراحت فرمود: در آیین ما، خیانت به امانت، یکی از بزرگ‌ترین [[گناهان]] است. بر تو لازم است همه گوسفندان را تا در قلعه ببری و به دست صاحبانشان برسانی. او نیز از دستور پیامبر [[پیروی]] کرد و بی‌درنگ در [[جنگ]] علیه [[یهود]] به [[جهاد]] پرداخت و در راه [[اسلام]] به [[شهادت]] رسید<ref>حسین سیدی، هم نام گل‌های بهاری، صص ۶۴ و ۶۵.</ref>.


همچنین نقل است که [[پیامبر]] هنگام ورود به [[مسجدالحرام]]، [[عثمان بن طلحه]] را که [[کلیددار]] [[کعبه]] بود، نزد خود‌طلبید تا در کعبه را باز کند و درون کعبه را از وجود [[بت‌ها]] [[پاک]] سازد. پس از پاکسازی کعبه، [[عباس]] عموی پیامبر، از حضرت خواست تا کلید [[خانه خدا]] را به او تحویل دهد و مقام کلیدداری بیت الله را که در میان [[عرب]]، مقامی برجسته و شامخ بود، به او بسپرد. پیامبر بر خلاف این تقاضا، کلید را به عثمان بن طلحه تحویل داد، در حالی که این [[آیه]] راتلاوت می‌کرد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.<ref>داستان‌های شنیدنی از فتح مکه و جنگ حنین، ص۵۷؛ به نقل از: مجمع البیان، ج۳، ذیل آیه ۵۸ نساء.</ref>
همچنین نقل است که [[پیامبر]] هنگام ورود به [[مسجدالحرام]]، [[عثمان بن طلحه]] را که [[کلیددار]] [[کعبه]] بود، نزد خود‌طلبید تا در کعبه را باز کند و درون کعبه را از وجود [[بت‌ها]] [[پاک]] سازد. پس از پاکسازی کعبه، [[عباس]] عموی پیامبر، از حضرت خواست تا کلید [[خانه خدا]] را به او تحویل دهد و مقام کلیدداری بیت الله را که در میان [[عرب]]، مقامی برجسته و شامخ بود، به او بسپرد. پیامبر بر خلاف این تقاضا، کلید را به عثمان بن طلحه تحویل داد، در حالی که این [[آیه]] راتلاوت می‌کرد: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}<ref>«خداوند به شما فرمان می‌دهد که امانت‌ها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>.<ref>داستان‌های شنیدنی از فتح مکه و جنگ حنین، ص۵۷؛ به نقل از: مجمع البیان، ج۳، ذیل آیه ۵۸ نساء.</ref>
۱۰۷٬۳۹۱

ویرایش