پرش به محتوا

دلایل قرآنی عدم سهوالنبی چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

 
خط ۱۰: خط ۱۰:


== پاسخ جامع اجمالی ==
== پاسخ جامع اجمالی ==
در [[قرآن کریم]] [[آیات]] فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، در عرصه تطبیق [[شریعت]] و امور شخصی خود، از سهو و اشتباه و [[خطا]]، مصون و [[معصوم]] است مانند: {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند حال آنکه جز خودشان را بیراه نمی‌کنند و به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>. دقت در فقرات [[آیه]] حدود و قلمرو صیانت [[نبی اکرم]] {{صل}} و [[عصمت]] آن حضرت را از [[سهو]] و [[خطا]]، به خوبی مشخص می‌کند.
در [[قرآن کریم]] [[آیات]] فراوانی وجود دارد که نشان می‌دهد [[پیامبر خاتم]]{{صل}}، در عرصه تطبیق [[شریعت]] و امور شخصی خود، از سهو و اشتباه و [[خطا]]، مصون و [[معصوم]] است مانند: {{متن قرآن|وَلَوْلَا فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَرَحْمَتُهُ لَهَمَّتْ طَائِفَةٌ مِنْهُمْ أَنْ يُضِلُّوكَ وَمَا يُضِلُّونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ وَمَا يَضُرُّونَكَ مِنْ شَيْءٍ وَأَنْزَلَ اللَّهُ عَلَيْكَ الْكِتَابَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَكَ مَا لَمْ تَكُنْ تَعْلَمُ وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}<ref>«و اگر بخشش و بخشایش خداوند بر تو نبود گروهی از ایشان به بیراه کردن تو کوشیده بودند حال آنکه جز خودشان را بیراه نمی‌کنند و به تو هیچ زیانی نمی‌رسانند و خداوند کتاب و فرزانگی بر تو فرو فرستاد و به تو چیزی آموخت که نمی‌دانستی و بخشش خداوند بر تو سترگ است» سوره نساء، آیه ۱۱۳.</ref>. دقت در فقرات [[آیه]] حدود و قلمرو صیانت [[نبی اکرم]] {{صل}} و [[عصمت]] آن حضرت را از [[سهو]] و [[خطا]]، به خوبی مشخص می‌کند.


خط ۲۶: خط ۲۰:
# {{متن قرآن|وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}.
# {{متن قرآن|وَكَانَ فَضْلُ اللَّهِ عَلَيْكَ عَظِيمًا}}.


فقره اول دلالت دارد که شخص پیامبر اکرم {{صل}} به [[تنهایی]] مصون و محفوظ از [[گمراهی]]، یعنی داوری برخلاف حق، نیست. این [[خدای سبحان]] است که در همه جا و همه حال [[حافظ]] و [[نگهبان]] آن حضرت است؛ چون در آیه آمده است اگر فضل و [[رحمت خدا]] شامل حال تو نبود، گروهی از آنان تلاش می‌کردند تو را به [[دفاع]] از خائنان [[راضی]] کنند.
فقره اول دلالت دارد که شخص پیامبر اکرم {{صل}} به تنهایی مصون و محفوظ از [[گمراهی]]، یعنی داوری برخلاف حق، نیست. این [[خدای سبحان]] است که در همه جا و همه حال حافظ و [[نگهبان]] آن حضرت است؛ چون در آیه آمده است اگر فضل و [[رحمت خدا]] شامل حال تو نبود، گروهی از آنان تلاش می‌کردند تو را به [[دفاع]] از خائنان [[راضی]] کنند.


فقره دوم آیه، به منابع [[حکم]] و مدارک داوری آن حضرت اشاره دارد به اینکه این حکم و داوری در این عرصه، تنها بر اساس [[آموزه‌های الهی]] است. از آن نظر که این نوع [[علم کلی]]، یکی از دو رکن داوری است و به تنهایی برای داوری به حق وافی نیست؛ لذا در مرحله نخست باید موضوعات، یعنی حق از [[باطل]] و [[خائن]] از [[امین]]، مشخص گردد. از این نظر، فقره سوم را آورده و فرموده است: «آنچه را نمی‌دانستی به تو آموخت». بنابراین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تمکن و [[توانایی]] بر رکن اول [[داوری]] صحیح و درست، یعنی [[علم به احکام]] کلی را که در [[کتاب و سنت]] وارد است، دارد. همین‌طور تمکن بر رکن دوم آن، یعنی [[علم]] به موضوعات و جزئیات را هم دارد. پس [[دانا]] بودن به [[حکم شرع]]، و تشخیص موضوعات، دو بال برای [[قاضی]] و داور است که به وسیله آنها به [[حق]] داوری نموده، بدون اینکه به سوی [[باطل]] متمایل شود یا در [[گمراهی]] [[سقوط]] کند.
فقره دوم آیه، به منابع [[حکم]] و مدارک داوری آن حضرت اشاره دارد به اینکه این حکم و داوری در این عرصه، تنها بر اساس [[آموزه‌های الهی]] است. از آن نظر که این نوع [[علم کلی]]، یکی از دو رکن داوری است و به تنهایی برای داوری به حق وافی نیست؛ لذا در مرحله نخست باید موضوعات، یعنی حق از [[باطل]] و [[خائن]] از [[امین]]، مشخص گردد. از این نظر، فقره سوم را آورده و فرموده است: «آنچه را نمی‌دانستی به تو آموخت». بنابراین [[پیامبر اکرم]] {{صل}} تمکن و [[توانایی]] بر رکن اول [[داوری]] صحیح و درست، یعنی [[علم به احکام]] کلی را که در [[کتاب و سنت]] وارد است، دارد. همین‌طور تمکن بر رکن دوم آن، یعنی [[علم]] به موضوعات و جزئیات را هم دارد. پس [[دانا]] بودن به [[حکم شرع]]، و تشخیص موضوعات، دو بال برای [[قاضی]] و داور است که به وسیله آنها به [[حق]] داوری نموده، بدون اینکه به سوی [[باطل]] متمایل شود یا در [[گمراهی]] [[سقوط]] کند.
خط ۳۸: خط ۳۲:
این [[آیات]] از یک‌سو دلالت دارند که میان هر امّتی، شاهدانی بر [[اعمال]] آنها وجود دارد که [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}} در رأس آنان است. از سوی دیگر [[شهادت]] در عرصه [[قیامت]]، بر صورت ظاهر اعمال و [[افعال]] نیست؛ زیرا این‌گونه شهادت، در شهادت [[اخروی]] کافی نیست. بلکه {{متن حدیث|مَشْهُودٌ عَلَيْهِ‌}}؛ «آنچه شهادت بر آن اقامه می‌شود»، [[حقیقت]] اعمال از قبیل [[ایمان]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[ریا]]، [[اخلاص]] و... است. بسیار روشن است که تشخیص این مشهودات و شهادت بر آنها، از طریق [[حواس ظاهری]] امکان‌پذیر نیست؛ زیرا حواس ظاهری، [[توانایی]] [[ادراک]] و استکشاف [[حقایق]] اعمال را ندارند. بنابراین [[انبیا]] باید به [[حس]] و [[درک]] مخصوصی مجهز و مسلح باشند تا بدین وسیله [[قادر]] به شهادت بر چیزهایی باشند که حواس ظاهری توان درک آنها را ندارند، و این همان چیزی است که ما آن را «طناب [[عصمت]]» می‌نامیم. تمام این امور به دستور و اجازه [[خداوند متعال]] است و کسی که به این حس مجهز، و مسلح به این [[سلاح]] باشد، هیچ‌گاه مرتکب [[سهو]] و [[اشتباه]] نمی‌شود. افزون بر اینکه پیامد شهادت اشتباه در صحنه قیامت، [[مجازات]] [[مطیع]] یا [[پاداش]] [[مجرم]] است، و این دو، عقلاً [[قبیح]] است؛ به ویژه مجازات مطیع. بنابراین شهادت [[شاهد]] باید [[مصون از خطا]] و [[اشتباه]] باشد تا قبحی بر آن مترتب نشود.
این [[آیات]] از یک‌سو دلالت دارند که میان هر امّتی، شاهدانی بر [[اعمال]] آنها وجود دارد که [[رسول مکرم اسلام]] {{صل}} در رأس آنان است. از سوی دیگر [[شهادت]] در عرصه [[قیامت]]، بر صورت ظاهر اعمال و [[افعال]] نیست؛ زیرا این‌گونه شهادت، در شهادت [[اخروی]] کافی نیست. بلکه {{متن حدیث|مَشْهُودٌ عَلَيْهِ‌}}؛ «آنچه شهادت بر آن اقامه می‌شود»، [[حقیقت]] اعمال از قبیل [[ایمان]]، [[کفر]]، [[نفاق]]، [[ریا]]، [[اخلاص]] و... است. بسیار روشن است که تشخیص این مشهودات و شهادت بر آنها، از طریق [[حواس ظاهری]] امکان‌پذیر نیست؛ زیرا حواس ظاهری، [[توانایی]] [[ادراک]] و استکشاف [[حقایق]] اعمال را ندارند. بنابراین [[انبیا]] باید به [[حس]] و [[درک]] مخصوصی مجهز و مسلح باشند تا بدین وسیله [[قادر]] به شهادت بر چیزهایی باشند که حواس ظاهری توان درک آنها را ندارند، و این همان چیزی است که ما آن را «طناب [[عصمت]]» می‌نامیم. تمام این امور به دستور و اجازه [[خداوند متعال]] است و کسی که به این حس مجهز، و مسلح به این [[سلاح]] باشد، هیچ‌گاه مرتکب [[سهو]] و [[اشتباه]] نمی‌شود. افزون بر اینکه پیامد شهادت اشتباه در صحنه قیامت، [[مجازات]] [[مطیع]] یا [[پاداش]] [[مجرم]] است، و این دو، عقلاً [[قبیح]] است؛ به ویژه مجازات مطیع. بنابراین شهادت [[شاهد]] باید [[مصون از خطا]] و [[اشتباه]] باشد تا قبحی بر آن مترتب نشود.


هر چند [[آیات]] فوق، مصونیت [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} را از [[سهو]] و اشتباه درباره [[شهادت]] [[اثبات]] می‌کند، هیچ‌کس بین شهادت و غیر شهادت فرقی نگذاشته است<ref>سبحانی تبریزی، الالهیات، ج۳، ص۱۹۵ و۱۹۶.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات]]، ج۱۳، ص ۹۲.</ref>
هر چند [[آیات]] فوق، مصونیت [[نبی مکرم اسلام]] {{صل}} را از [[سهو]] و اشتباه درباره [[شهادت]] [[اثبات]] می‌کند، هیچ‌کس بین شهادت و غیر شهادت فرقی نگذاشته است<ref>سبحانی تبریزی، الالهیات، ج۳، ص۱۹۵ و۱۹۶.</ref>.<ref>[[عبدالله مهدوی ارزگانی|مهدوی ارزگانی، عبدالله]]، [[شیعه و سهوالنبی (مقاله)|مقاله «شیعه و سهوالنبی»]]، [[موسوعه رد شبهات ج۱۳ (کتاب)|موسوعه رد شبهات ج۱۳]]، ص ۹۲.</ref>


علاوه بر این [[آیات]] دیگری <ref>سوره نساء، آیات ۱۰۵ و ۶۴ و ۱۶۵؛ سوره بقره، آیه ۱۴۳؛ سوره مائده، آیه ۱۱۷؛ سوره احزاب، آیه ۲۱ و ۳۳، سوره آل عمران، آیات ۳۱ و ۳۲ و ۳۳؛ سوره حشر، آیه ۹؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷ و ۲۸؛ سوره انعام، آیه ۹۰؛ سوره مریم، آیه ۵۸.</ref> نیز در این خصوص هستند که می‌توان به آنها استناد نمود.  
علاوه بر این [[آیات]] دیگری<ref>سوره نساء، آیات ۱۰۵ و ۶۴ و ۱۶۵؛ سوره بقره، آیه ۱۴۳؛ سوره مائده، آیه ۱۱۷؛ سوره احزاب، آیه ۲۱ و ۳۳، سوره آل عمران، آیات ۳۱ و ۳۲ و ۳۳؛ سوره حشر، آیه ۹؛ سوره جن، آیات ۲۶ و ۲۷ و ۲۸؛ سوره انعام، آیه ۹۰؛ سوره مریم، آیه ۵۸.</ref> نیز در این خصوص هستند که می‌توان به آنها استناد نمود.  


'''آیه تطهیر'''
'''آیه تطهیر'''
۱۱۲٬۴۴۳

ویرایش