|
|
خط ۶۵: |
خط ۶۵: |
|
| |
|
| البته [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مسأله جداییناپذیر بودن [[اهلبیت]] و قرآن را بارها در طول [[رسالت]] خویش گوشزد کرده است. به عنوان مثال، [[امسلمه]] میگوید از [[پیامبر]] شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح۳۲۹۱۲؛ فیض القدیر، ج۴، ص۳۵۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۴، الصواعق المحرقه، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نورالابصار، ص۸۰.</ref>؛ | | البته [[پیامبر اکرم]] {{صل}} مسأله جداییناپذیر بودن [[اهلبیت]] و قرآن را بارها در طول [[رسالت]] خویش گوشزد کرده است. به عنوان مثال، [[امسلمه]] میگوید از [[پیامبر]] شنیدم که میفرمود: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْقُرْآنِ وَ الْقُرْآنُ مَعَ عَلِيٍّ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ}}<ref>کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۰۳، ح۳۲۹۱۲؛ فیض القدیر، ج۴، ص۳۵۶؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۳۴؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۴، الصواعق المحرقه، ص۱۲۳-۱۲۴؛ نورالابصار، ص۸۰.</ref>؛ |
|
| |
| '''[[علی بن ابیطالب]]، مدار و [[معیار حق]]''': در برخی از [[روایات]]، [[علی]] {{ع}} محور [[حق]] معرفی گردیده و گفتار و [[کردار]] آن [[حضرت]]، میزانی برای تمییز حق از [[باطل]] دانسته شده است. حال آنکه درباره انسانهای غیر معصوم، نخست باید حق را [[شناخت]] تا آنگاه افراد بر حق شناخته شوند. {{متن حدیث|وَ اعْرِفِ الْحَقَ تَعْرِفْ أَهْلَهُ}}<ref>بحارالانوار، ج۴۰، ص۱۲۶.</ref>. تنها در صورتی میتوان حق را از رهگذر اشخاص شناخت، که آنان برخوردار از عصمت باشند. در این زمینه، به روایات فراوانی میتوان استناد نمود. از جمله [[حدیث]] مشهوری از پیامبر اکرم {{صل}} که میفرمایند: {{متن حدیث|عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَ الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ وَ لَنْ يَفْتَرِقَا حَتَّى يَرِدَا عَلَيَّ الْحَوْضَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ}}<ref>تاریخ بغداد، ج۱۴، ص۳۲۱.</ref>؛
| |
|
| |
| [[فخر رازی]] در [[تفسیر]] {{متن قرآن|بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ}}، در مسأله مربوط به جهر و اخفات در [[نماز]] میگوید: "با [[تواتر]] ثابت شده است که علی بن ابیطالب {{ع}} آن را جهراً میخوانده است" سپس میافزاید: {{متن حدیث|و من اقتدی فی دینه بعلی بن ابی طالب فقد اهتدی}}<ref>«هر کس علی {{ع}} را به عنوان امام و مرجع دینی خویش بر گریند، به حتم هدایت خواهد یافت». تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۱۵۹.</ref>؛
| |
|
| |
| به [[اذعان]] [[فخر رازی]]، [[دلیل]] این مدعا، [[حدیث شریف]] {{متن حدیث|اللَّهُمَّ أَدِرِ الْحَقَّ مَعَ عَلِيٍّ حَيْثُ دَارَ}}<ref>سنن الترمذی، ج۵، کتاب المناقب، باب ۲۰، ص۶۳۳؛ المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۳۵.</ref> میباشد. همو اندکی بعد، بر این نکته تأکید ورزیده، میگوید: {{متن حدیث|و من اتخذ علیا أماما لدینه فقد استمسک بالعروة الوثقی فی دینه و نفسه}}<ref>«هر کس علی را در دین، امام و پیشوای خود قرار دهد، در همه امور مربوط به دین و خودش به دستاویز محکمی چنگ زده است». تفسیر فخر رازی، ج۱، ص۱۶۱.</ref>؛
| |
|
| |
| در یکی دیگر از [[روایات]]، از [[نبی گرامی اسلام]] [[نقل]] شده است: {{متن حدیث|سَيَكُونُ بَعْدِي فِتْنَةٌ فَإِذَا كَانَ ذَلِكَ فَالْزَمُوا عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فَإِنَّهُ َالْفَارُوقِ بَيْنَ الْحَقِّ وَ الْبَاطِلِ}}<ref>«بعد از من فتنهای سامان مییابد. پس در آن زمان، همواره با علی بن ابی طالب باشید [و قول و عمل او را معیار شناسایی حق بدانید] چرا که او جدا کننده حق از باطل است». کنزالعمال، ج۱۱، ص۶۱۲، ح۳۲۹۶۴.</ref>؛
| |
|
| |
|
| '''[[رستگاری]]، در [[پیروی]] از [[اهلبیت]]''': در پارهای از روایات، پیروی و [[اطاعت]] مطلق از اهلبیت، سبب [[رهایی]] و رستگاری [[انسان]] شمرده شده است. دلالت برخی از این روایات بر [[عصمت]]، از نظر وضوح به حدّی است که ما را از هر گونه توضیح [[بینیاز]] میکند. به بخشی از روایاتی که در این زمینه در مورد اهلبیت و یا خصوص [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} نقل شدهاند، اشاره میکنیم: | | '''[[رستگاری]]، در [[پیروی]] از [[اهلبیت]]''': در پارهای از روایات، پیروی و [[اطاعت]] مطلق از اهلبیت، سبب [[رهایی]] و رستگاری [[انسان]] شمرده شده است. دلالت برخی از این روایات بر [[عصمت]]، از نظر وضوح به حدّی است که ما را از هر گونه توضیح [[بینیاز]] میکند. به بخشی از روایاتی که در این زمینه در مورد اهلبیت و یا خصوص [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} از [[پیامبر گرامی اسلام]] {{صل}} نقل شدهاند، اشاره میکنیم: |
خط ۸۵: |
خط ۷۷: |
| '''[[اهلبیت]]، [[مرجع]] حلّ [[اختلافات]]''': در برخی از [[احادیث]]، همچون [[حدیث]] معروف "[[امان]]"، اهلبیت {{عم}} به عنوان مرجعی برای حلّ اختلافات [[امّت]] معرفی شدهاند؛ به گونهای که اگر گروهی از [[مردم]] برای [[رفع اختلاف]] به آنها مراجعه نکرده، [[راه]] [[مخالفت]] پیش گیرند، در شمار [[حزب شیطان]] داخل میشوند. [[حدیث امان]] به نقلهای متفاوتی گزارش شده است. در برخی از [[منابع اهل سنت]]، بدین گونه آمده است: {{متن حدیث|أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی مِنَ الِاخْتِلَافِ، فَإِذَا خَالَفَتْهَا قَبِیلَةٌ مِنَ الْعَرَبِ اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِیسَ}}<ref>«اهل بیت من، امّتم را از اختلاف در امان نگه خواهند داشت. پس هرگاه گروهی از عرب با آنها مخالفت ورزد، راه اختلاف را پیش گرفته و از حزب شیطان خواهد بود». المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۲، ح۴۷۱۵؛ ر.ک: الصواعق المحرقه، ص۱۸۱؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۷۴؛ ذخائر العقبی، ص۱۷؛ فیض القدیر، ج۶، ص۲۹۷؛ المعجم الکبیر، ج۷، ص۲۲، ح۶۲۶۰؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۲. </ref>. | | '''[[اهلبیت]]، [[مرجع]] حلّ [[اختلافات]]''': در برخی از [[احادیث]]، همچون [[حدیث]] معروف "[[امان]]"، اهلبیت {{عم}} به عنوان مرجعی برای حلّ اختلافات [[امّت]] معرفی شدهاند؛ به گونهای که اگر گروهی از [[مردم]] برای [[رفع اختلاف]] به آنها مراجعه نکرده، [[راه]] [[مخالفت]] پیش گیرند، در شمار [[حزب شیطان]] داخل میشوند. [[حدیث امان]] به نقلهای متفاوتی گزارش شده است. در برخی از [[منابع اهل سنت]]، بدین گونه آمده است: {{متن حدیث|أَهْلُ بَیْتِی أَمَانٌ لِأُمَّتِی مِنَ الِاخْتِلَافِ، فَإِذَا خَالَفَتْهَا قَبِیلَةٌ مِنَ الْعَرَبِ اخْتَلَفُوا فَصَارُوا حِزْبَ إِبْلِیسَ}}<ref>«اهل بیت من، امّتم را از اختلاف در امان نگه خواهند داشت. پس هرگاه گروهی از عرب با آنها مخالفت ورزد، راه اختلاف را پیش گرفته و از حزب شیطان خواهد بود». المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۲، ح۴۷۱۵؛ ر.ک: الصواعق المحرقه، ص۱۸۱؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۱۷۴؛ ذخائر العقبی، ص۱۷؛ فیض القدیر، ج۶، ص۲۹۷؛ المعجم الکبیر، ج۷، ص۲۲، ح۶۲۶۰؛ کنز العمال، ج۱۲، ص۱۰۲. </ref>. |
|
| |
|
| در [[روایت]] دیگری، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خطاب به [[علی]] {{ع}} میفرمایند: {{متن حدیث|أنت تبيّن لأمّتي ما اختلفوا فيه من بعدي}}<ref>«آنچه که امّتم بعد از من در آن اختلاف میکنند، تو [حق در] آن را بیان میکنی». کنز العمال، ج۱۱، ص۶۱۵، ح۳۲۹۸۳.</ref>؛ | | در [[روایت]] دیگری، [[پیامبر اکرم]] {{صل}} خطاب به [[علی]] {{ع}} میفرمایند: {{متن حدیث|أنت تبيّن لأمّتي ما اختلفوا فيه من بعدي}}<ref>«آنچه که امّتم بعد از من در آن اختلاف میکنند، تو [حق در] آن را بیان میکنی». کنز العمال، ج۱۱، ص۶۱۵، ح۳۲۹۸۳.</ref>.<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>. |
| | |
| '''[[تفاخر]] دو [[فرشته]] [[امیرالمؤمنین]] {{ع}}''': در پارهای از [[روایات]]، پیامبر اکرم {{صل}} در [[فضیلت علی]] {{ع}} میفرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ حَافِظَيْ عَلِيٍّ يَفْتَخِرَانِ عَلَى سَائِرِ الْحَفَظَةِ بِكَوْنِهِمَا مَعَ عَلِيٍّ {{ع}} ذَلِكَ أَنَّهُمَا لَمْ يَصْعَدَا إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِشَيْءٍ مِنْهُ فَيُسْخِطَهُ}}<ref>«دو فرشته نگهبان [و ثبتکننده اعمال] علی از اینکه با آن حضرت بودهاند، بر سایر ملائکه، فخر میفروشند؛ زیرا آن دو هرگز عملی را به پیشگاه پاری تعالی نبردهاند که سبب خشم و نارضایتی او گردد». کنز الفوائد، ج۲۷، ص۳۴۸؛ عقیدة الشیعه، ص۳۱۹؛ بحار الانوار، ج۳۸، ص۶۵، ح۳.</ref>؛
| |
| | |
| '''[[غضب]] [[خدا]] برای [[غضب فاطمه]]''': همان طور که پیشتر اشاره کردیم، [[امامیه]] [[معتقد]] است که [[فاطمه زهرا]] {{س}}، دخت گرامی [[پیامبر اسلام]] {{صل}}، همچون [[ائمه اطهار]]، به [[دلیل]] [[آیه تطهیر]] و [[روایات]] فراوان دیگر، در شمار معصومانند. قبلاً چگونگی دلالت روایاتی همچون [[حدیث ثقلین]]، [[سفینه]] و [[امان]] را بر [[عصمت اهل بیت]] - که فاطمه زهرا {{س}} یکی از مصادیق مسلّم آن میباشد - بررسی نمودیم. اینک دستهای از روایات [[مورد اتفاق]] [[شیعه]] و [[سنّی]] را که به روشنی بر خصوص [[عصمت]] آن [[حضرت]] دلالت دارند، مورد بحث و توجه قرار میدهیم. بر اساس این روایات، [[رسول گرامی اسلام]] {{صل}} میفرمایند: {{متن حدیث|إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى: يَغْضَبُ لِغَضَبِ فَاطِمَةَ وَ يَرْضَى لِرِضَاهَا}}<ref>«همانا خداوند تبارک و تعالی - به خاطر خشم فاطمه، غضب میکند و به دلیل رضایت او، راضی میگردد». کنز العمال، ج۱۲، ص۱۱۱؛ ر.ک: المستدرک علی الصحیحین، ج۳، ص۱۶۷؛ الصواعق المحرقه، ص۱۷۵؛ مجمع الزوائد، ج۹، ص۲۰۳؛ ذخائر العقبی، ص۳۹؛ مقتل الخوارزمی، ج۱، ف ۵۰، ص۵۲؛ کفایة الطالب، ب ۹۹، ص۲۱۹؛ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۶۰۹؛ الاصابة، ج۴، ص۳۷۸؛ اسد الغابة، ج۶، ص۲۲۴.</ref>؛
| |
| | |
| این [[حدیث]] از جمله احادیثی است که هیچگونه [[شک]] و تردیدی در صحّت آن، [[راه]] ندارد؛ زیرا:
| |
| | |
| '''اولاً''': در کتب گوناگون شیعه و [[سنی]] [[نقل]] شده است.
| |
| | |
| '''ثانیاً''': بزرگان و محققان شیعه و [[اهل سنت]]، مهر [[تأیید]] بر آن زدهاند. به گونهای که حتی فردی همانند [[ذهبی]]، محقق نامدار و مشهور اهل سنت - که نسبت به روایاتی که در [[فضیلت]] ائمه اطهار و [[اهلبیت پیامبر]] وارد شدهاند، حساسیت شگفتی دارد- در کتاب [[میزان]] الاعتدال<ref>میزان الاعتدال، ج۳، ص۲۰۶. (در ترجمه عبدالله بن محمد بن سالم القزاز).</ref> خود، [[سند]] این [[روایت]] را معتبر شمرده است<ref>مقتطفات ولائیة، ص۱۳۹-۱۴۰.</ref>.
| |
| | |
| نکته دقیقی که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که: گاه [[انسان]] به مقامی میرسد که {{متن حدیث|یرضی لرضا الله و و یغضب لغضب الله}}؛ یعنی هر چه که مورد [[رضایت خداوند]] باشد، مورد [[رضا]] و [[خشنودی]] اوست و هر چه [[خدا]] را به [[خشم]] میآورد، او را نیز غضبناک میکند. امّا تعبیری که در [[روایت]] به کار رفته، این است که: [[خشم فاطمه]]، [[غضب الهی]] را به دنبال میآورد و [[رضایت]] او [[خشنودی]] [[خداوند]] را. و این معنا، جز با [[عصمت]] مطلقه آن گرامی، سازگار نیست<ref>البته، تعبیر اول نیز قابل تطبیق بر مقام عصمت میباشد، اما دلالت تعبیر دوم بسیار روشنتر است؛ به گونهای که حتی برخی از بزرگان، این روایت را حاکی از مقامی دانستهاند که فراتر از فهم و درک عقل میباشد. ر.ک: مقتطفات ولائیة، ص۱۴۰-۱۴۲.</ref>؛ زیرا با توجه به اینکه [[انسان]] حالات مختلفی دارد و هر لحظه دستخوش تحولات گوناگونی است، معقول نیست کسی در تمامی این شرایط به گونهای عمل کند که [[خشم]] و رضایت او مساوی با [[غضب]] و خشنودی خداوند باشد، مگر اینکه به [[توفیق الهی]] بهرهمند از عصمت مطلقه باشد<ref>ر.ک: فاطمة الزهرا، ص۹۵.</ref>»<ref>[[احمد حسین شریفی|شریفی، احمد حسین]]، [[حسن یوسفیان|یوسفیان، حسن]]، [[پژوهشی در عصمت معصومان (کتاب)|پژوهشی در عصمت معصومان]] ص ۳۱۷-۳۲۶.</ref>.
| |
| }} | | }} |
| {{پاسخ پرسش | | {{پاسخ پرسش |
خط ۱۳۰: |
خط ۱۱۰: |
| در خصوص [[اثبات عصمت اهل بیت]] باید گفت: وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع [[مردم]] در پیمودن راه حقاند، این یگانه طریق نجات، همسان با [[عصمت]] است، چون اگر اهل بیت [[معصوم]] نبوده و دچار [[اشتباه]] شوند، [[اطاعت]] از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و [[عدم اطاعت]] در برخی موارد با [[اطاعت]] مطلق سازگار نیست<ref>ر.ک: [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref>. | | در خصوص [[اثبات عصمت اهل بیت]] باید گفت: وقتی تنها راه نجات، راه اهل بیت باشد و آنان تنها ملجأ و مرجع [[مردم]] در پیمودن راه حقاند، این یگانه طریق نجات، همسان با [[عصمت]] است، چون اگر اهل بیت [[معصوم]] نبوده و دچار [[اشتباه]] شوند، [[اطاعت]] از آنها عقلاً و شرعاً جایز نیست و [[عدم اطاعت]] در برخی موارد با [[اطاعت]] مطلق سازگار نیست<ref>ر.ک: [[ابراهیم صفرزاده|صفرزاده، ابراهیم]]، [[عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی (کتاب)|عصمت امامان از دیدگاه عقل و وحی]]، ص۲۴۳.</ref>. |
| }} | | }} |
| {{پاسخ پرسش
| |
| | عنوان پاسخدهنده = 4. جعفر سبحانی؛
| |
| | تصویر = sobhani.jpg
| |
| | پاسخدهنده = جعفر سبحانی
| |
| | پاسخ = آیت الله '''[[جعفر سبحانی|سبحانی]]''' در کتاب ''«[[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]»'' در اینباره گفتهاست:
| |
|
| |
| [[حدیث نبوی]] {{متن حدیث|فاطمه بضعة منی}} یکی از روایات دال بر [[عصمت حضرت زهرا]]{{س}} است<ref>برای نمونه نگاه کنید به سید مرتضی، الشافی فی الامامة، ۱۴۱۰ق، ج۴، ص۹۵؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابیطالب، ۱۳۷۹ق، ج۳، ص۳۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۱۴۰۳ق، ج۲۹، ص۳۳۵</ref>. بر اساس این حدیث [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} در [[شأن]] دختر گرامی خویش فرموده است: {{متن حدیث|فاطمة بضعة منی فمن ءاذاها فقد ءاذانی و من ءاذانی فقد ءاذی الله}}؛ «فاطمه پارۀ تن من است؛ هر کس او را بیازارد مرا آزرده و هر کس مرا بیازارد [[خدا]] را آزرده است». در این روایت، [[خشنودی]] و [[ناخشنودی]] [[حضرت زهرا]]{{س}} محور و ملاک خشنودی و ناخشنودی خدا و رسولش شمرده شده و از آنجا که [[خداوند]] جز به [[اعمال صالح]] [[خشنود]] نمیشود و به [[گناه]] و [[نافرمانی]] از دستوراتش [[رضایت]] نمیدهد، اگر حضرت زهرا{{س}} گناهی مرتکب میشد یا حتی [[فکر]] انجام آن را در سر میپروراند، در این صورت به چیزی خشنود شده بود که خدا از آن ناخشنود است؛ در حالی که حدیث بضعة، [[رضایت الهی]] را با خشنودی حضرت فاطمه{{س}} پیوند داده است. بنابراین این روایت به [[عصمت]] هم جانبه آن حضرت دلالت دارد<ref> [[جعفر سبحانی|سبحانی، جعفر]]، [[پژوهشی در شناخت و عصمت امام (کتاب)|پژوهشی در شناخت و عصمت امام]]، ص۲۷.</ref>.
| |
| }}
| |
| {{پاسخ پرسش
| |
| | عنوان پاسخدهنده = 5. علی شاه علیزاده؛
| |
| | تصویر = 13681319.jpg
| |
| | پاسخدهنده = علی شاه علیزاده
| |
| | پاسخ = آیت الله '''[[علی شاه علیزاده|علیزاده]]''' در کتاب ''«[[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]»'' در اینباره گفتهاست:
| |
|
| |
| در برخی [[روایات]]، القابی برای [[حضرت فاطمه ]]{{س}} نقل شده که یا به [[صراحت]] بر [[عصمت]] آن حضرت دلالت میکنند و یا به صورت غیر مستقیم این معنا را میرسانند. برخی از آن القاب عبارتاند از: [[فاطمه]]، [[صدیقة]]، [[طاهرة]]، [[مطهرة]]، [[بتول]]، [[راضیه]]، [[تقیه]]، [[نقیه]]، [[سیدة نساء اهل الجنة]] و ...<ref>[[علی شاه علیزاده]]، [[علی گرامی]]، [[اسماء و اوصاف فاطمه (مقاله)|اسماء و اوصاف فاطمه]]، [[دانشنامه فاطمی ج۲ (کتاب)|دانشنامه فاطمی ج۲]]، ص۲۱.</ref>.
| |
| }} | | }} |
| {{پاسخ پرسش | | {{پاسخ پرسش |
| | عنوان پاسخدهنده = 6. جواد محدثی؛ | | | عنوان پاسخدهنده = 4. جواد محدثی؛ |
| | تصویر = 11282.jpg | | | تصویر = 11282.jpg |
| | پاسخدهنده = جواد محدثی | | | پاسخدهنده = جواد محدثی |