پرش به محتوا

اثبات عصمت امام: تفاوت میان نسخه‌ها

۴٬۶۰۵ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۵ نوامبر ۲۰۲۳
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۴۱: خط ۱۴۱:
# '''تقریر اول:''' این [[آیه]]، برهانی را اقامه می‌کند که می‌توان آن را در این قالب منطقی ارائه کرد: اگر [[اهل الذکر]] فاقد [[علم]] بودند و در [[اخبار]] خود [[معصوم]] نبودند، [[قبیح]] بود [[خداوند]] ما را به سؤال از آنها [[تکلیف]] کند؛ ولی خداوند ما را به سؤال کردن از آنان تکلیف کرده است؛ پس آنها دارای علم‌اند و در اِخبار خود، معصوم هستند<ref>{{عربی|و ذلک یقتضی علم المسؤولین کل مسؤول عنه و عصمتهم فیما یخبرون به، لقبح تکلیف الرد دونهما}}، ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۷۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۴۶.</ref>
# '''تقریر اول:''' این [[آیه]]، برهانی را اقامه می‌کند که می‌توان آن را در این قالب منطقی ارائه کرد: اگر [[اهل الذکر]] فاقد [[علم]] بودند و در [[اخبار]] خود [[معصوم]] نبودند، [[قبیح]] بود [[خداوند]] ما را به سؤال از آنها [[تکلیف]] کند؛ ولی خداوند ما را به سؤال کردن از آنان تکلیف کرده است؛ پس آنها دارای علم‌اند و در اِخبار خود، معصوم هستند<ref>{{عربی|و ذلک یقتضی علم المسؤولین کل مسؤول عنه و عصمتهم فیما یخبرون به، لقبح تکلیف الرد دونهما}}، ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۷۹.</ref>.<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۴۶.</ref>
# '''تقریر دوم:''' «این [[آیه]] بر [[عصمت]] دلالت می‌کند. در این آیه، به «سؤال» از «[[اهل ذکر]]» امر شده است. امر به سؤال، یعنی پذیرش جواب و عمل به آن. از [[ائمه]] {{عم}} نیز [[روایت]] شده که باید به آنها رجوع کرده و مسائل خود را از ایشان بپرسند؛ ولی بر ائمه [[واجب]] نیست بر هر پرسشی پاسخ بدهند<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۱۰ - ۲۱۱، ح۳.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۵۲.</ref>.
# '''تقریر دوم:''' «این [[آیه]] بر [[عصمت]] دلالت می‌کند. در این آیه، به «سؤال» از «[[اهل ذکر]]» امر شده است. امر به سؤال، یعنی پذیرش جواب و عمل به آن. از [[ائمه]] {{عم}} نیز [[روایت]] شده که باید به آنها رجوع کرده و مسائل خود را از ایشان بپرسند؛ ولی بر ائمه [[واجب]] نیست بر هر پرسشی پاسخ بدهند<ref>ر.ک: الکافی، ج۱، ص۲۱۰ - ۲۱۱، ح۳.</ref>.<ref>[[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[عصمت از منظر فریقین (کتاب)|عصمت از منظر فریقین]] ص ۱۵۲.</ref>.
===== آیه شهادت =====
برخی متکلمان متقدم به آیه شهادت بر عصمت امامان تمسک کرده‌اند. آیه می‌فرماید: «{{متن قرآن|يَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيدًا عَلَيْهِمْ مِنْ أَنْفُسِهِمْ}}<ref>«و (یاد کن) روزی را که در هر امّتی گواهی از خودشان بر آنان برانگیزیم و تو را بر اینان گواه آوریم و بر تو این کتاب را فرو فرستادیم که بیانگر هر چیز و رهنمود و بخشایش و نویدبخشی برای مسلمانان است» سوره نحل، آیه ۸۹.</ref>.
ابوالصلاح حلبی ظاهرا تنها فردی است که به این آیه بر اثبات عصمت امامان استناد کرده است. وی پس از اینکه مصداق [[شهید]] در این [[آیه]] را [[پیامبر اکرم]] {{صل}} و [[امامان معصوم]] {{عم}} می‌شمرد<ref>با مراجعه به تفاسیر شیعه روشن می‌شود که برخی از مفسران، مصداق شهید را پیامبران دانسته‌اند. (ر.ک: ابوالفتوح حسین بن علی رازی، روض الجنان، ج۱۲، ص۸۱؛ محمد بن محمدرضا قمی مشهدی، کنز الدقائق، ج۷، ص۲۵۲؛ سیدمحمدتقی مدرسی، من هدی القرآن، ج۶، ص۱۱۱؛ ملا فتح الله کاشانی، منهج الصادقین، ج۵، ص۲۱۴). برخی دیگر از آنها مصداق آن را امامان نیز دانسته‌اند (ر.ک: محمد بن حبیب الله سبزواری نجفی، الجدید فی تفسیر القرآن، ج۴، ص۲۵۱؛ ملافتح الله کاشانی، زبادة التفاسیر، ج۲، ص۵۹۹؛ محمد بن علی شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ج۲، ص۷۴۲؛ سید محمدحسین فضل الله، من وحی القرآن، ج۱۳، ص۲۷۸).</ref>، از دو جهت برای اثبات عصمت امامان [[معصوم]] {{عم}} به آن تمسک می‌کند: نخست آنکه پیامبر اکرم {{صل}} و [[امام]] {{ع}}، هر دو شاهدند: {{عربی|و ذلک یقتضی عصمته من وجهین أحدهما ثبوت التساوی بینه و بین النبی فی الحجة بالشهادة}}<ref>ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۸۰.</ref>.
حلبی، [[استدلال]] خود را بیش از این ادامه نمی‌دهد، و ممکن است مقصود وی این باشد که با توجه به اینکه [[آیه کریمه]] درباره [[شهادت]] در [[روز قیامت]] است و با در نظر گرفتن [[مقام]] بالای کسی که باید [[شاهد]] [[اعمال]] جمیع [[امت]] باشد، نمی‌توان [[تصور]] کرد که [[انسانی]] [[گناهکار]] بتواند در روز قیامت در مقام شاهد امت خود حاضر شود. از این‌رو، شهادت در روز قیامت، مستلزم [[عصمت]] شاهد از [[گناهان]] است.
وی تقریر دوم خود را این‌گونه بیان می‌کند: اگر [[شهید]]، خود [[گناه]] کند، نیاز به شهیدی دیگر دارد، و اگر آن شهید نیز [[گناهکار]] باشد، باز خود نیاز به شهیدی دیگر دارد و... که در این صورت [[تسلسل]] لازم می‌شود؛ پس شهید باید از گناه [[معصوم]] باشد. وی می‌نویسد:
اگر انجام دادن [[فعل قبیح]] و اخلال به [[واجب]] از [[شاهد]] ممکن باشد، به مقتضای [[آیه]]، خود به شاهد دیگری محتاج است، و آن دوباره تا بی‌نهایت مقتضی وجود شاهدی برای هر شاهد است یا اینکه شاهدی وجود داشته باشد که خود به شاهد نیاز نداشته باشد، و چنین شاهدی وجود نخواهد داشت؛ مگر آنکه معصوم باشد، و این صفت جز برای [[امامان]] ما {{عم}} ثابت و درباره کسی نیز ادعار نشده است<ref>ابوالصلاح حلبی، تقریب المعارف، تحقیق فارس تبریزیان، ص۱۸۰.</ref>»<ref>[[محمد حسین فاریاب|فاریاب، محمد حسین]]، [[عصمت امام (کتاب)|عصمت امام]]، ص ۳۴۸.</ref>


=== دیدگاه متکلمان ===
=== دیدگاه متکلمان ===
۱۱٬۱۹۲

ویرایش