پرش به محتوا

دوستی: تفاوت میان نسخه‌ها

۹ بایت اضافه‌شده ،  ‏۲ دسامبر ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:


== مقدمه ==
== مقدمه ==
[[انسان‌ها]] برحسب نوع [[آفرینش]] خود موجوداتی [[اجتماعی]] و نیازمند ارتباط با یکدیگرند. آن‌ها نیاز دارند فارغ از نیازهای مادی و معنوی به یکدیگر مهر ورزند و روابط [[عاطفی]] داشته باشند. هر دو نفر که با هم روابط [[عاطفی]] برقرار کنند، در اصطلاح [[دوست]] نامیده می‌شوند و آشنایی آن‌ها، که همراه با مهر و [[محبت]] است، دوستی نام دارد. این مفهوم در [[کلام امام علی]] {{ع}}، به‌عنوان انسانی که از زوایای روحی [[انسان‌ها]] [[آگاهی]] دارد، نمود پیدا کرده‌است. از این‌رو در آخرین سفارش‌های خود به فرزندانش آن‌ها را به دوستی با یکدیگر سفارش می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷</ref> و کسی را که دوستی نداشته باشد، [[غریب]] می‌داند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref> و دوستی ورزیدن را نیمی از [[خرد]] برمی‌شمارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۲</ref> و می‌فرماید: ناتوان‌ترین [[مردم]] کسی است در یافتن [[دوست]] ناتوان باشد و ناتوان‌تر از او، کسی است که دوستی فراچنگ آرد و ضایعش گذارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۱: {{متن حدیث|أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ}}</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۰۳.</ref>
[[انسان‌ها]] برحسب نوع [[آفرینش]] خود موجوداتی [[اجتماعی]] و نیازمند ارتباط با یکدیگرند. آن‌ها نیاز دارند فارغ از نیازهای مادی و معنوی به یکدیگر مهر ورزند و روابط [[عاطفی]] داشته باشند. هر دو نفر که با هم روابط [[عاطفی]] برقرار کنند، در اصطلاح [[دوست]] نامیده می‌شوند و آشنایی آن‌ها، که همراه با مهر و [[محبت]] است، دوستی نام دارد. این مفهوم در کلام [[امام علی]] {{ع}}، به‌عنوان انسانی که از زوایای روحی [[انسان‌ها]] [[آگاهی]] دارد، نمود پیدا کرده‌است. از این‌رو در آخرین سفارش‌های خود به فرزندانش آن‌ها را به دوستی با یکدیگر سفارش می‌کند<ref>نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref> و کسی را که دوستی نداشته باشد، غریب می‌داند<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref> و دوستی ورزیدن را نیمی از [[خرد]] برمی‌شمارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۴۲.</ref> و می‌فرماید: ناتوان‌ترین [[مردم]] کسی است در یافتن [[دوست]] ناتوان باشد و ناتوان‌تر از او، کسی است که دوستی فراچنگ آرد و ضایعش گذارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۱: {{متن حدیث|أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اكْتِسَابِ الْإِخْوَانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَيَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ}}.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۰۳.</ref>


== شرایط و معیار [[دوست]] و دوستی ==
== شرایط و معیار [[دوست]] و دوستی ==
هر انسانی فارغ از مسلک و [[مذهب]]، [[شایسته]] دوستی است و تنها معیار دوستی، [[انسان]] بودن است. اما در عین حال برخی خصوصیات وجود دارند که [[امام]] {{ع}} آن‌ها را به‌عنوان معیار برمی‌شمرد. [[امام]] {{ع}} دوستی با [[نیکان]] را سفارش می‌کند، کسانی‌که رفتارشان نیک و دارای صفات [[پسندیده]] و [[سجایای اخلاقی]] هستند. [[انسان]] با دوستی با آنان هم از خلق و [[خوی]] آن‌ها تأثیر می‌پذیرد و هم به صفت آن‌ها متصف می‌شود:
هر انسانی فارغ از مسلک و [[مذهب]]، [[شایسته]] دوستی است و تنها معیار دوستی، [[انسان]] بودن است. اما در عین حال برخی خصوصیات وجود دارند که [[امام]] {{ع}} آن‌ها را به‌عنوان معیار برمی‌شمرد. [[امام]] {{ع}} دوستی با [[نیکان]] را سفارش می‌کند، کسانی‌که رفتارشان نیک و دارای صفات [[پسندیده]] و [[سجایای اخلاقی]] هستند. [[انسان]] با دوستی با آنان هم از خلق و [[خوی]] آن‌ها تأثیر می‌پذیرد و هم به صفت آن‌ها متصف می‌شود:
با [[نیکان]] بیامیز تا از آنان شمرده شوی<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|قَارِنْ أَهْلَ الْخَيْرِ تَكُنْ مِنْهُمْ}}</ref>. از دیگر سو، برخی افراد قابل [[اعتماد]] و [[شایسته]] دوستی نیستند، از جمله افراد [[پست]] و حقیر، زیرا کسی که شخصیت خود را پاس نمی‌دارد، نسبت به دیگران نیز تن به [[خیانت]] می‌دهد: در [[یاور]] [[پست]] و حقیر و در [[دوست]] متهم خیری نیست<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|خَيْرَ فِي مُعِينٍ [مُهِينٍ] مَهِينٍ وَ لَا فِي صَدِيقٍ ظَنِينٍ}}.</ref>.
با [[نیکان]] بیامیز تا از آنان شمرده شوی<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|قَارِنْ أَهْلَ الْخَيْرِ تَكُنْ مِنْهُمْ}}.</ref>. از دیگر سو، برخی افراد قابل [[اعتماد]] و [[شایسته]] دوستی نیستند، از جمله افراد [[پست]] و حقیر، زیرا کسی که شخصیت خود را پاس نمی‌دارد، نسبت به دیگران نیز تن به [[خیانت]] می‌دهد: در [[یاور]] [[پست]] و حقیر و در [[دوست]] متهم خیری نیست<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|خَيْرَ فِي مُعِينٍ [مُهِينٍ] مَهِينٍ وَ لَا فِي صَدِيقٍ ظَنِينٍ}}.</ref>.


[[امام]] در فرازی چهار دسته از افراد را معرفی می‌کند که سزاوار دوستی نیستند:
[[امام]] در فرازی چهار دسته از افراد را معرفی می‌کند که سزاوار دوستی نیستند:
خط ۱۲: خط ۱۲:
# [[بخیل]]، که در شرایط حساس و [[نیازمندی]]، [[آدمی]] را رها می‌کند؛  
# [[بخیل]]، که در شرایط حساس و [[نیازمندی]]، [[آدمی]] را رها می‌کند؛  
# [[فاجر]]، که [[آدمی]] را به اندک می‌فروشد،
# [[فاجر]]، که [[آدمی]] را به اندک می‌فروشد،
# [[دروغ‌گو]] که به سراب می‌ماند، دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می‌دهد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ، فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ}}</ref>.
# [[دروغ‌گو]] که به سراب می‌ماند، دور را نزدیک و نزدیک را دور جلوه می‌دهد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۳۸: {{متن حدیث|إِيَّاكَ وَ مُصَادَقَةَ الْكَذَّابِ، فَإِنَّهُ كَالسَّرَابِ يُقَرِّبُ عَلَيْكَ الْبَعِيدَ وَ يُبَعِّدُ عَلَيْكَ الْقَرِيبَ}}.</ref>.


افزون بر این، برخی صفت‌ها را معرفی می‌کند که صاحبان آن‌ها [[شایسته]] دوستی نیستند. این افراد عبارت‌اند از:
افزون بر این، برخی صفت‌ها را معرفی می‌کند که صاحبان آن‌ها [[شایسته]] دوستی نیستند. این افراد عبارت‌اند از:
# [[حسود]] که همواره در دوستی‌اش خللی و نادرستی وجود دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰۹: {{متن حدیث|حَسَدُ الصَّدِيقِ، مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ}}</ref>.
# [[حسود]] که همواره در دوستی‌اش خللی و نادرستی وجود دارد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۰۹: {{متن حدیث|حَسَدُ الصَّدِيقِ، مِنْ سُقْمِ الْمَوَدَّةِ}}.</ref>.
# اهل [[هوا و هوس]] که [[ایمان]] [[انسان]] را سست می‌کنند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵: {{متن حدیث|مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلْإِيمَانِ}}</ref>.
# اهل [[هوا و هوس]] که [[ایمان]] [[انسان]] را سست می‌کنند<ref>نهج البلاغه، خطبه ۸۵: {{متن حدیث|مُجَالَسَةَ أَهْلِ الْهَوَى مَنْسَاةٌ لِلْإِيمَانِ}}.</ref>.
# کسی‌که [[رفتار]] ناپسند دارد، [[انسان]] از [[رفتار]] او آسیب می‌بیند و به [[رفتار]] بد او نزد [[مردم]] متهم می‌شود<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۹: وَ {{متن حدیث|احْذَرْ صَحَابَةَ مَنْ يَفِيلُ رَأْيُهُ وَ يُنْكَرُ عَمَلُهُ، فَإِنَّ الصَّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصَاحِبِهِ}}.</ref>.
# کسی‌که [[رفتار]] ناپسند دارد، [[انسان]] از [[رفتار]] او آسیب می‌بیند و به [[رفتار]] بد او نزد [[مردم]] متهم می‌شود<ref>نهج البلاغه، نامه ۶۹: وَ {{متن حدیث|احْذَرْ صَحَابَةَ مَنْ يَفِيلُ رَأْيُهُ وَ يُنْكَرُ عَمَلُهُ، فَإِنَّ الصَّاحِبَ مُعْتَبَرٌ بِصَاحِبِهِ}}.</ref>.


خط ۲۲: خط ۲۲:


== شرایط دوستی ==
== شرایط دوستی ==
[[امام]] {{ع}} را امری خارج از [[نفاق]] و دورویی می‌داند. [[دوستان]] باید با یکدیگر صادقانه [[رفتار]] کنند. از این‌رو در کلامی [[دوستان]] را در سه گروه معرفی می‌کند: [[دوستان]] تو سه گروه‌اند... دوستت، [[دوست]] دوستت، [[دشمن]] دشمنت...<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: {{متن حدیث|أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ}}</ref>. آنچه از این [[کلام]] برمی‌آید، آن است‌که انسان‌هایی که در [[زندگی]] [[هدف]] دارند، نمی‌توانند با شخصیت‌های متضاد دوستی گزینند و اگر چنین شد، در [[دل]] یک‌سو و یک جهت نیستند و [[نفاق]] بین آن‌ها به‌وجود می‌آید که عمل به آن‌ موجب ادای برقرار شد، [[التزام]] و حقوقی بین آن‌ها به‌وجود می‌آید که عمل به آن موجب ادای [[حق]] دوستی و گسترش پیوند بین آن‌ها می‌شود. نزد [[امام]]، [[دوست]] به‌مثابه خویشاوند است و [[دوست]] حقیقی کسی است که در [[غیبت]] [[دوست]] نیز پای‌بند به دوستی باشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱</ref>. از این‌رو سه [[حق]] را برای دوستی حقیقی برمی‌شمرد: [[دوست]] باید در سه مورد [[حق]] [[دوست]] را نگاه دارد: گرفتاری، غیاب و پس از [[مرگ]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۲۹: {{متن حدیث|لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ}}.</ref>.
[[امام]] {{ع}} را امری خارج از [[نفاق]] و دورویی می‌داند. [[دوستان]] باید با یکدیگر صادقانه [[رفتار]] کنند. از این‌رو در کلامی [[دوستان]] را در سه گروه معرفی می‌کند: [[دوستان]] تو سه گروه‌اند... دوستت، [[دوست]] دوستت، [[دشمن]] دشمنت...<ref>نهج البلاغه، حکمت ۲۸۷: {{متن حدیث|أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ؛ فَأَصْدِقَاؤُكَ: صَدِيقُكَ وَ صَدِيقُ صَدِيقِكَ وَ عَدُوُّ عَدُوِّكَ}}.</ref>. آنچه از این [[کلام]] برمی‌آید، آن است‌که انسان‌هایی که در [[زندگی]] [[هدف]] دارند، نمی‌توانند با شخصیت‌های متضاد دوستی گزینند و اگر چنین شد، در [[دل]] یک‌سو و یک جهت نیستند و [[نفاق]] بین آن‌ها به‌وجود می‌آید که عمل به آن‌ موجب ادای برقرار شد، [[التزام]] و حقوقی بین آن‌ها به‌وجود می‌آید که عمل به آن موجب ادای [[حق]] دوستی و گسترش پیوند بین آن‌ها می‌شود. نزد [[امام]]، [[دوست]] به‌مثابه خویشاوند است و [[دوست]] حقیقی کسی است که در [[غیبت]] [[دوست]] نیز پای‌بند به دوستی باشد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱.</ref>. از این‌رو سه [[حق]] را برای دوستی حقیقی برمی‌شمرد: [[دوست]] باید در سه مورد [[حق]] [[دوست]] را نگاه دارد: گرفتاری، غیاب و پس از [[مرگ]]<ref>نهج البلاغه، حکمت ۱۲۹: {{متن حدیث|لَا يَكُونُ الصَّدِيقُ صَدِيقاً حَتَّى يَحْفَظَ أَخَاهُ فِي ثَلَاثٍ: فِي نَكْبَتِهِ وَ غَيْبَتِهِ وَ وَفَاتِهِ}}.</ref>.


در نتیجه اگر [[پیمان]] دوستی و [[برادری]] بین دو تن برقرار شد، این [[حق]] برای آن‌دو همیشه محفوظ است و حتی اگر یکی از آن‌دو از [[جهان]] رخت بربست، باز هم [[حق]] رفاقت ادامه خواهد داشت<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۰۴- ۴۰۵.</ref>.
در نتیجه اگر [[پیمان]] دوستی و [[برادری]] بین دو تن برقرار شد، این [[حق]] برای آن‌دو همیشه محفوظ است و حتی اگر یکی از آن‌دو از [[جهان]] رخت بربست، باز هم [[حق]] رفاقت ادامه خواهد داشت<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص ۴۰۴- ۴۰۵.</ref>.
خط ۳۱: خط ۳۱:
[[امام]] راهکارهایی برای حفظ و تحکیم دوستی ارائه می‌دهد:
[[امام]] راهکارهایی برای حفظ و تحکیم دوستی ارائه می‌دهد:
# '''[[صداقت]] و [[راستی]]:'''هنگامی که دوستت تو را به [[برادری]] خویش برگرفت تو برای او (به‌صورت) بنده‌ای باش و [[صداقت]] در [[وفاداری]] و نیکویی [[صفا]] و [[صمیمیت]] را به او اعطا کن.</ref>.
# '''[[صداقت]] و [[راستی]]:'''هنگامی که دوستت تو را به [[برادری]] خویش برگرفت تو برای او (به‌صورت) بنده‌ای باش و [[صداقت]] در [[وفاداری]] و نیکویی [[صفا]] و [[صمیمیت]] را به او اعطا کن.</ref>.
# '''[[وفای به عهد]]:''' [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] آن‌قدر اهمیت دارد که [[امام]] حتی [[وفای به عهد]] با [[دشمن]] را نیز نیکو می‌شمارد و به آن [[فرمان]] می‌دهد: اگر با [[دشمن]] خود [[پیمان]] بستی یا به او [[امان]] دادی، به [[عهد]] خویش وفا کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|وَإِنْ عَقَدْتَ بَيْنَکَ وَبَيْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ}}</ref>. اگر چنین است، [[وفای به عهد]] در دوستی اهمیت بسیار دارد: [[برترین]] برادر [[وفادار]] به یار [[پاک]] و پایدار است<ref>غررالحکم.</ref>.
# '''[[وفای به عهد]]:''' [[وفای به عهد]] و [[پیمان]] آن‌قدر اهمیت دارد که [[امام]] حتی [[وفای به عهد]] با [[دشمن]] را نیز نیکو می‌شمارد و به آن [[فرمان]] می‌دهد: اگر با [[دشمن]] خود [[پیمان]] بستی یا به او [[امان]] دادی، به [[عهد]] خویش وفا کن<ref>نهج البلاغه، نامه ۵۳: {{متن حدیث|وَإِنْ عَقَدْتَ بَيْنَکَ وَبَيْنَ عَدُوِّکَ عُقْدَةً، أَوْ أَلْبَسْتَهُ مِنْکَ ذِمَّةً، فَحُطْ عَهْدَکَ بِالْوَفَاءِ}}.</ref>. اگر چنین است، [[وفای به عهد]] در دوستی اهمیت بسیار دارد: [[برترین]] برادر [[وفادار]] به یار [[پاک]] و پایدار است<ref>غررالحکم.</ref>.
# '''گله از [[دوست]] نزد [[دوست]] بردن:''' [[انسان]] اگر درددل یا گلایه خود را با دوستش در میان نهاد، دوستش آن گله را برطرف می‌کند یا اگر سوءتفاهمی در میان باشد برطرف خواهد شد و پیوند دوستی محکم‌تر می‌شود.
# '''گله از [[دوست]] نزد [[دوست]] بردن:''' [[انسان]] اگر درددل یا گلایه خود را با دوستش در میان نهاد، دوستش آن گله را برطرف می‌کند یا اگر سوءتفاهمی در میان باشد برطرف خواهد شد و پیوند دوستی محکم‌تر می‌شود.
گله‌گذاری زنده ‌کننده دوستی است<ref>غررالحکم.</ref>.
گله‌گذاری زنده ‌کننده دوستی است<ref>غررالحکم.</ref>.
خط ۴۵: خط ۴۵:
# '''پرهیز از به زحمت انداختن [[دوستان]]:''' بدترین [[دوست]] کسی است که [[دوستان]] را به زحمت اندازد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷۱: {{متن حدیث|شَرُّ الْإِخْوَانِ، مَنْ تُكُلِّفَ لَه}}.</ref>.
# '''پرهیز از به زحمت انداختن [[دوستان]]:''' بدترین [[دوست]] کسی است که [[دوستان]] را به زحمت اندازد<ref>نهج البلاغه، حکمت ۴۷۱: {{متن حدیث|شَرُّ الْإِخْوَانِ، مَنْ تُكُلِّفَ لَه}}.</ref>.


به هر روی، گاه ممکن است میان دو تن [[اختلاف]] ایجاد شود. در این صورت، فرد، خود با [[نیکی]] کردن ارتباط را برقرار کند و اگر با [[نکوهش]]، پرخاشگری و سخت‌گیری [[دوست]] روبه‌رو شد، با [[صبر]] و [[نرمی]] با او [[رفتار]] کند و با [[بخشش]] و گذشت از اشتباه و [[لغزش]] [[دوست]] درگذرد و در برقراری ارتباط پیش‌قدم شود و به محض مشاهده زمینه مناسب، فرصت را [[غنیمت]] شمرد و راهی به‌سوی [[دوست]] و ادامه دوستی باز کند: هرگز مباد که برادرت پس از [[قهر]] تو در پیوستن پیشی گیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ}}</ref>. اما گاهی قطع رابطه اتفاق می‌افتد. در این‌صورت فرد باید راهی برای بازگشت [[دوست]] باقی بگذارد و تمام پل‌های پشت سر را خراب نکند، تا دیگر راهی برای عذرخواهی و بازگشت باقی نماند: اگر خواستی با برادرت قطع رابطه کنی، راهی برای آشتی بگذار تا اگر چنانچه روزی خواست، از آن راه بازگردد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِيعَةَ أَخِيكَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِكَ بَقِيَّةً يَرْجِعُ إِلَيْهَا}}</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۴۰۵ ـ ۴۰۷.</ref>
به هر روی، گاه ممکن است میان دو تن [[اختلاف]] ایجاد شود. در این صورت، فرد، خود با [[نیکی]] کردن ارتباط را برقرار کند و اگر با [[نکوهش]]، پرخاشگری و سخت‌گیری [[دوست]] روبه‌رو شد، با [[صبر]] و [[نرمی]] با او [[رفتار]] کند و با [[بخشش]] و گذشت از اشتباه و [[لغزش]] [[دوست]] درگذرد و در برقراری ارتباط پیش‌قدم شود و به محض مشاهده زمینه مناسب، فرصت را [[غنیمت]] شمرد و راهی به‌سوی [[دوست]] و ادامه دوستی باز کند: هرگز مباد که برادرت پس از [[قهر]] تو در پیوستن پیشی گیرد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|احْمِلْ نَفْسَكَ مِنْ أَخِيكَ عِنْدَ صَرْمِهِ عَلَى الصِّلَةِ}}.</ref>. اما گاهی قطع رابطه اتفاق می‌افتد. در این‌صورت فرد باید راهی برای بازگشت [[دوست]] باقی بگذارد و تمام پل‌های پشت سر را خراب نکند، تا دیگر راهی برای عذرخواهی و بازگشت باقی نماند: اگر خواستی با برادرت قطع رابطه کنی، راهی برای آشتی بگذار تا اگر چنانچه روزی خواست، از آن راه بازگردد<ref>نهج البلاغه، نامه ۳۱: {{متن حدیث|وَ إِنْ أَرَدْتَ قَطِيعَةَ أَخِيكَ فَاسْتَبْقِ لَهُ مِنْ نَفْسِكَ بَقِيَّةً يَرْجِعُ إِلَيْهَا}}.</ref>.<ref>[[سید حسین دین‌پرور|دین‌پرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه ج۱]]، ص۴۰۵ ـ ۴۰۷.</ref>


== نظارت بر دوستی ==
== نظارت بر دوستی ==
۱۱۳٬۱۶۱

ویرایش