مبارزه با اختلاس در معارف و سیره علوی: تفاوت میان نسخهها
مبارزه با اختلاس در معارف و سیره علوی (نمایش مبدأ)
نسخهٔ ۹ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۴۴
، ۹ دسامبر ۲۰۲۳بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== | == بسترهای اختلاس و راههای مبارزه با آن== | ||
=== نخست: عدم پایبندی مذهبی و [[اخلاقی]]=== | |||
به طور کلی پایبندیهای مذهبی و اخلاقی در افراد میتواند به عنوان یک عامل بازدارنده در [[جلوگیری از فساد]] [[اقتصادی]] و [[اداری]] عمل کند؛ ولی وقتی که این پایبندیهای مذهبی همراه با [[اخلاق حرفهای]]، [[وجدان کاری]]، جلوگیری از روحیه مادیگرایی و [[مصرفگرایی]] در افراد باشد، بیشتر میتواند در کنترل [[فساد]] مؤثر باشد<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | |||
با | |||
==== عوامل بازدارنده این [[فساد]] ==== | |||
====عوامل بازدارنده این [[فساد]]==== | |||
برخی عوامل بازدارنده مربوط به حوزه [[رفتار]] در [[نظام اداری]] هستند که [[حضرت امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در دو زمینه راهکارهایی را ارائه میدهند: | برخی عوامل بازدارنده مربوط به حوزه [[رفتار]] در [[نظام اداری]] هستند که [[حضرت امیرالمؤمنین علی]]{{ع}} در دو زمینه راهکارهایی را ارائه میدهند: | ||
===== ۱. | ===== ۱. تقویت ایمان و [[باورهای دینی]] ===== | ||
[[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در نامهای به یکی از [[کارگزاران]] و مأموران خود [[فرمان]] میدهد به [[تقوا]] و [[ترس از خدا]] در امور پنهانی و [[اعمال]] مخفی، در آنجا که جز [[خدا]] هیچ کس [[شاهد]] و [[گواه]] و احدی غیر از او [[وکیل]] نیست و نیز به او فرمان داد که برخی از اطاعتهای [[الهی]] را آشکارا انجام ندهد. در حالی که در پنهان خلاف آن را انجام میدهد (و باید بداند) آن کس که پنهان و آشکارش، [[کردار]] و گفتارش با هم [[مخالفت]] نداشته باشد، [[امانت الهی]] را ادا کرده و [[عبادت]] را خالصانه انجام داده است<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۲۶.</ref>. | [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در نامهای به یکی از [[کارگزاران]] و مأموران خود [[فرمان]] میدهد به [[تقوا]] و [[ترس از خدا]] در امور پنهانی و [[اعمال]] مخفی، در آنجا که جز [[خدا]] هیچ کس [[شاهد]] و [[گواه]] و احدی غیر از او [[وکیل]] نیست و نیز به او فرمان داد که برخی از اطاعتهای [[الهی]] را آشکارا انجام ندهد. در حالی که در پنهان خلاف آن را انجام میدهد (و باید بداند) آن کس که پنهان و آشکارش، [[کردار]] و گفتارش با هم [[مخالفت]] نداشته باشد، [[امانت الهی]] را ادا کرده و [[عبادت]] را خالصانه انجام داده است<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۲۶.</ref>. | ||
در این [[نامه]]، [[حضرت علی]]{{ع}} پیش از آنکه | در این [[نامه]]، [[حضرت علی]]{{ع}} پیش از آنکه دستورهای حکومتی و [[مدیریتی]] خویش را به [[کارگزار]] خود ارائه کند، او را به تقوا و [[پایبندی]] به [[دستورهای الهی]] [[دعوت]] کرد و کوشید که تقوا و [[پرهیزکاری]] را در او نهادینه کند. البته این شیوه منحصر به این نامه نیست؛ روش ایشان در بسیاری از [[نامهها]] و رهنمودهای دیگر به کارگزاران، استانداران، فرمانداران، فرماندهان لشکری و... نیز چنین بوده است. چنان که در نامه معروف آن حضرت به [[مالک اشتر]]، ایشان پیش از ارائه [[دستورها]] و مقررات مدیریتی، او را به [[تقوای الهی]] و متابعت از دستورهای [[خداوند متعال]] دعوت میکرد<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref> | ||
===== | ===== ۲. حقمحوری ===== | ||
[[امام علی]]{{ع}} [[فلسفه]] [[حکومت]] خود را [[اقامه حق]] میدانست و با [[مداهنه]] و [[سازش]] کاری در [[اداره امور]] [[مردم]] که [[سیاست]] [[اموی]] است، به شدت مخالف بود. | [[امام علی]]{{ع}} [[فلسفه]] [[حکومت]] خود را [[اقامه حق]] میدانست و با [[مداهنه]] و [[سازش]] کاری در [[اداره امور]] [[مردم]] که [[سیاست]] [[اموی]] است، به شدت مخالف بود. در [[جنگ جمل]] وقتی [[حارث همدانی]]، یکی از [[یاران]] حضرت به دلیل حضور [[عایشه]] ([[همسر پیامبر]]) و [[طلحه]] و [[زبیر]] در [[سپاه]] مقابل، دچار [[لغزش]] و تردید نسبت به موقعیت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میشود، حضرت در پاسخ به او بدون جانبداری از خود اینگونه میفرماید: نگاهت را به زیر افکندی و بالای سرت را نگاه نکردی؛ به همین جهت سرگردان شدی! تو [[حق]] را نشناختی تا [[اهل]] آن را بشناسی و [[باطل]] را نشناختی تا پیرو باطل را بشناسی<ref>سید رضی، نهج البلاغه، ص۲۶۲.</ref>. | ||
در [[جنگ جمل]] وقتی [[حارث همدانی]]، یکی از [[یاران]] حضرت به دلیل حضور [[عایشه]] ([[همسر پیامبر]]) و [[طلحه]] و [[زبیر]] در [[سپاه]] مقابل، دچار [[لغزش]] و تردید نسبت به موقعیت [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} میشود، حضرت در پاسخ به او بدون جانبداری از خود اینگونه میفرماید: نگاهت را به زیر افکندی و بالای سرت را نگاه نکردی؛ به همین جهت | |||
بازگرداندن | بازگرداندن اموال غصب شده [[بیت المال]] و بر کنار کردن فرماندارانی که [[عثمان]] آنان را به باطل به کار گماشته بود و [[اجرای حدود الهی]] حتی بر [[نزدیکان]]، نمونهای از کارهای [[حضرت علی]]{{ع}} و سیره عملی آن حضرت بر حقمداری حکومت میتوان شمرد. [[عبدالله بن زمعه]] از علی{{ع}} درخواست [[مالی]] کرد، اما آن حضرت فرمود: «این [[مال]]، نه از من است و نه از تو، بلکه از بیت المال مسلمانان است»<ref>{{متن حدیث|إِنَّ هَذَا الْمَالَ لَيْسَ لِي وَ لَا لَكَ وَ إِنَّمَا هُوَ فَيْءٌ لِلْمُسْلِمِينَ}}، سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۳۲.</ref>.<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref> | ||
===== ۳. | ===== ۳. اصلاح نگرشها ===== | ||
[[امیر مؤمنان]]{{ع}} در نامهای به [[اشعث بن قیس]]، به این مسئله مهم پرداخته، خطاب به او چنین مینویسد: کاری که در دست توست، طعمه (و فرصتی برای [[چپاول]]) نیست، بلکه امانتی است بر گردن تو<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵.</ref>. در این [[نامه]]، حضرت تلاش میکند تا نگرش [[اشعث]] را به عنوان یک [[کارگزار]] [[حکومتی]]، به [[پست]] و مقامی که در [[اختیار]] اوست، [[تغییر]] دهد و او را به این [[حقیقت]] رهنمون سازد که [[قدرت]] و اختیاری که به او داده شده، تنها امانتی در دستان اوست تا بتواند [[وظایف]] محوله را به نحو احسن انجام دهد تا به اهداف مورد نظر دست یابد<ref>ابوطالب خدمتی، «سیره حضرت علی{{ع}} در مبارزه با فساد اداری»، روششناسی علوم انسانی، شماره ۴۵، ص۴۳-۲۴.</ref>. | [[امیر مؤمنان]]{{ع}} در نامهای به [[اشعث بن قیس]]، به این مسئله مهم پرداخته، خطاب به او چنین مینویسد: کاری که در دست توست، طعمه (و فرصتی برای [[چپاول]]) نیست، بلکه امانتی است بر گردن تو<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵.</ref>. در این [[نامه]]، حضرت تلاش میکند تا نگرش [[اشعث]] را به عنوان یک [[کارگزار]] [[حکومتی]]، به [[پست]] و مقامی که در [[اختیار]] اوست، [[تغییر]] دهد و او را به این [[حقیقت]] رهنمون سازد که [[قدرت]] و اختیاری که به او داده شده، تنها امانتی در دستان اوست تا بتواند [[وظایف]] محوله را به نحو احسن انجام دهد تا به اهداف مورد نظر دست یابد<ref>ابوطالب خدمتی، «سیره حضرت علی{{ع}} در مبارزه با فساد اداری»، روششناسی علوم انسانی، شماره ۴۵، ص۴۳-۲۴.</ref>. | ||
همچنین حضرت [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در نامهای دیگری به | همچنین حضرت [[امیرمؤمنان]]{{ع}} در نامهای دیگری به قاضی منصوب از جانب خویش در منطقه [[اهواز]] چنین مینویسد: ای [[رفاعه]]! بدان که این امارت و [[حکومت]]، امانتی است که هر کس به آن [[خیانت]] کند، [[لعنت خدا]] تا [[روز قیامت]] بر او باشد<ref>نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، ج۲، ص۵۳۱.</ref>. | ||
لذا [[حضرت امیرالمؤمنین]]{{ع}} در حکومت خویش کنار ساختارهایی که برای [[جلوگیری از فساد]] طرحریزی کرده بودند، از عوامل [[فرهنگی]] و [[اجتماعی]] نیز [[غافل]] نبودند و برای ایجاد زمینههای فرهنگی و اجتماعی [[مبارزه با فساد]] در [[نظام اداری]]، راهکار تغییر نگرش [[کارگزاران]] نسبت به [[مسئولیت]] و [[وجدان کاری]] را ارائه دادهاند. میتوان گفت بین وجدان کاری و [[فساد]]، رابطهای معکوس وجود دارد؛ به این معنا که با فقدان وجدان کاری، فساد و [[انحرافات]] افزایش خواهند یافت و وجود آن میتواند موجب کاهش فساد در سازمانها شود. بدین ترتیب، [[ضعف]] وجدان کاری از مهمترین ریشههای فرهنگی و اجتماعی فساد است<ref>علی حسنی، و عبدالحمید شمس، «راهکارهای مبارزه با فساد اداری بر اساس ارزشهای اسلامی»، اسلام و پژوهشهای مدیریتی، شماره ۵، ص۱۰۴-۸۱.</ref>؛ بنابراین علی{{ع}} با ارائه الگوی درست برای [[اقتصاد]] [[خانواده]] و [[کشور]] در [[حکومت علوی]] عنوان و بیان میکرد<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | |||
=== دوم: وجود خلأهای قانونی، [[ضعف]] [[قوانین]] و ضعف نهادهای نظارتی === | |||
وجود خلأهای قانونی و نارساییهای قانونی در برخی موارد زمینهساز [[مفاسد اقتصادی]] و شکلگیری پدیده [[زشت]] اختلاس میشود. در پارهای موارد، بازدارنده نبودن قوانین موجود، موجب شکلگیری مفاسد اقتصادی و ارتکاب چندین باره اختلاس میشود. ضعف نهادهای نظارتی نیز یکی از عوامل مهم بروز مفاسد اقتصادی و اختلاس در [[کشور]] است. در صورتی که نهادهای نظارتی با دقت و تیزبینی لازم گلوگاهها و نقاط آسیبپذیر را [[شناسایی]] و عملکرد [[مسئولان]] و نهادهای مختلف را زیر نظر داشته باشند، [[شاهد]] بروز مفاسد اقتصادی و اختلاس در این سطح نخواهیم بود<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | |||
====عوامل بازدارنده==== | ====عوامل بازدارنده==== | ||
===== ۱. [[سیستم]] [[نظارت]] [[قوی]] و مستمر===== | ===== ۱. [[سیستم]] [[نظارت]] [[قوی]] و مستمر===== | ||
اصل | اصل بازرسی و نظارت به عنوان یکی از [[وظایف]] حساس و اصلی در هر [[سازمان]] و مؤسسه و نهاد و ارگان است که به وسیله آن میتوان بر ساختار و عملکرد و برنامههای یک مجموعه نظارت کرد و نقاط قوت و [[ضعف]] و [[اعتدال]] و یا [[انحراف]] آن را فهمید. | ||
آن | آن بزرگوار در [[فرمان]] به [[مالک اشتر]] میفرماید: «با فرستادن مأموران مخفی که [[اهل]] [[صدق]] و [[راستی]] و [[وفا]] باشند کارهای آنان را زیر نظر بگیر! زیرا بازرسی نهانی در کارشان، آنان را به رعایت [[امانت]] و ملاطفت با [[مردم]] وادار میسازد و با دقت فراوان، مواظب اعوان و [[انصار]] و [[کارگزاران]] خود باش و [[اعمال]] ایشان را تحت نظر داشته باش و چنانچه یکی از آنان دست به خیانتی زدند و مأموران مخفی تو به طور جمعی آن را [[تأیید]] کردند، باید که به آن اکتفا کنی و بدون تأخیر [[خیانتکار]] را به مقدار خیانتی که انجام داده است، [[کیفر]] دهی، آنگاه وی را در مقام [[خواری]] و [[مذلت]] بنشان و داغ [[خیانت]] بر پیشانی او بگذار و طوق رسوایی بر گردنش بیفکن»<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ...}}، سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | ||
جالبتر از این فرمان [[حضرت علی]]{{ع}} به [[لزوم]] بازرسی مخفیانه است: {{متن حدیث|فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ}}؛ جمله نخست نیز که حضرت علی{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ}} [[کاوش]] و پیگیری و جستوجو و [[مراقبت]] و مانند آن را میرساند. | جالبتر از این فرمان [[حضرت علی]]{{ع}} به [[لزوم]] بازرسی مخفیانه است: {{متن حدیث|فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ}}؛ جمله نخست نیز که حضرت علی{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ}} [[کاوش]] و پیگیری و جستوجو و [[مراقبت]] و مانند آن را میرساند. | ||
نکته دیگر آن است که واژه | نکته دیگر آن است که واژه «تفقد» در چند بخش از این فرمان [[مبارک]] تکرار شده که نشان دهنده حوزههای مختلف کاری و نظارتی است: نظارت بر دستگاههای اجرایی، نظارت بر [[مالیات]] و دخل و [[خرج]] [[کشور]] و بودجه عمومی و [[بیت المال]] و تأکید بر [[تولید]] و [[سرمایهگذاری]] و [[آبادانی]] و [[عمران]]، [[نظارت بر بازار]] و توزیع و مبادلات اقتصادی و تجارتی و صنعتی و رسیدگی به کلیه امور مربوط به [[بازرگانان]] و [[صنعتگران]] و کسبه و [[تجار]] و خدمات مربوط. بازرسی باید دو نوع باشد: یکی رسیدگی و بررسی حضوری است و دیگری رسیدگی و بازرسی در دورترین نقاط [[دنیای اسلام]]: {{متن حدیث|وَ تَفَقَّدْ أُمُورَهُمْ بِحَضْرَتِكَ}}؛ و امور آنان را در حضور خودت بررسی کن! {{متن حدیث|وَ فِي حَوَاشِي بِلَادِكَ}}؛ و امور آنان را که در شهرهای دیگر و اطراف [[کشور]] اقامت دارند، بررسی کن! | ||
در [[نهج البلاغه]] | در [[نهج البلاغه]]، [[حضرت علی]]{{ع}} میفرماید: {{متن حدیث|وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ «بازرسانی را بر آنان اعزام کن که [[اهل]] [[راستی]] و [[وفادار]] باشند» و در همان [[نامه]] همچنین میفرماید: {{متن حدیث|فَاسْتَعْمِلْهُمُ اخْتِبَاراً وَ لَا تُوَلِّهِمْ مُحَابَاةً وَ أَثَرَةً}}؛ «آنان را بر اساس خبرؤیت و شایستگی به کار بگمار و از روی روابط و امتیازهای نابجا آنان را به کار نگیر!». | ||
این موضوع بسیار جالب و آموزنده و حساس و سرنوشتساز، در ابعاد گوناگون و [[حفظ]] و | این موضوع بسیار جالب و آموزنده و حساس و سرنوشتساز، در ابعاد گوناگون و [[حفظ]] و حراست و [[مراقبت]] در برابر نفوذ، [[وابستگی]]، [[سوء استفاده]]، [[اختلاس]] و [[ارتشا]]، [[فساد]] و سوء استفاده از مال و ثروت و قدرت، از چشم تیزبین و ژرفنگر امیرالمؤمنین علی{{ع}} هرگز مخفی نمانده است و ایشان بر آن تأکیدی [[بلیغ]] و آموزنده دارند. | ||
[[تحقق عدالت]] نیازمند | [[تحقق عدالت]] نیازمند ثابت قدمی در [[مسیر حق]] است؛ چراکه در این مسیر موانع و [[مشکلات]] فراوانی وجود دارد که دستیابی به [[عدالت]] را دور و غیرممکن جلوه میکند و این امر موجب تضعیف [[اراده]] و انگیزه عدالتخواهان خواهد شد. | ||
چالشهای [[اقتصادی]] از چند علت برمیخیزند: | چالشهای [[اقتصادی]] از چند علت برمیخیزند: | ||
# علت درونی که عبارت است از «عملکردهای ضعیف» ( | # علت درونی که عبارت است از «عملکردهای ضعیف» («ضعفهای مدیریتی») و «عیوب ساختاری». [[مشکلات]] درونی نیز مشتمل هستند بر: «دولتی بودن [[اقتصاد]]»، «[[وابستگی]] اقتصاد به نفت»، «عدم [[ثبات]] سیاستها»، «عدم رعایت اولویتها»، «بودجهبندی معیوب و نامتوازن»، «استفاده اندک از ظرفیتهای [[انسانی]] بومی» و «هزینههای زائد و حتی مسرفانه [[حکومتی]]»<ref>آیت الله خامنهای، بیانیه گام دوم انقلاب.</ref>. | ||
# علت بیرونی که عبارت است از [[جنگ اقتصادی]] دشمن و ابزارهای فشارش مانند: «[[تحریم]]» و غیره. | # علت بیرونی که عبارت است از [[جنگ اقتصادی]] دشمن و ابزارهای فشارش مانند: «[[تحریم]]» و غیره. | ||
با این حال، در صورت [[اصلاح]] مشکل درونی، همه فشاذهای اقتصادی بیگانگان، «کم اثر» و حتی «بی اثر» خواهد شد. | با این حال، در صورت [[اصلاح]] مشکل درونی، همه فشاذهای اقتصادی بیگانگان، «کم اثر» و حتی «بی اثر» خواهد شد. | ||
به نظر میرسد در اینجا، علت العلل، عبارت است از | به نظر میرسد در اینجا، علت العلل، عبارت است از «ضعفهای مدیریتی»، چون از یک سو، «تحریم» فرع بر مشکل درونی است و از سوی دیگر، «عیوب ساختاری» نیز حاصل ضعفهای مدیریتی در ایجاد یا برطرف کردن آنها است. به این ترتیب، باید گره اصلی و [[نقص]] عمده را «ضعفهای مدیریتی» قلمداد کرد و برای اصلاح وضع اقتصادی از همین نقطه «شروع» کرد و «تحول مدیریتی» را جدی و تعیین کننده انگاشت<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | ||
===== ۲. [[نظارت عمومی]]===== | ===== ۲. [[نظارت عمومی]] ===== | ||
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[مردم]] و [[حاکم]] را دارای [[حق]] معرفی میکند و [[حقوق]] هر یک را چنین برمیشمارد: بزرگترین چیزی که [[خداوند متعال]] از حقوق [[واجب]] گردانیده است، | [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[مردم]] و [[حاکم]] را دارای [[حق]] معرفی میکند و [[حقوق]] هر یک را چنین برمیشمارد: بزرگترین چیزی که [[خداوند متعال]] از حقوق [[واجب]] گردانیده است، حق حاکم بر مردم و [[حق مردم]] بر حاکم است؛ واجبی که [[خداوند]] هر یک را بر دیگری واجب گردانیده و از این طریق، نظمی را برای [[الفت]] و [[دوستی]] ایشان و مایه [[عزت]] دینشان قرار داده است. پس مردم اصلاح نمیشوند، مگر به وسیله [[اصلاح]] [[حاکمان]] و حاکمان اصلاح نمیشوند مگر به [[پایداری]] [[مردم]]<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>. | ||
در [[حقیقت]] [[وظیفه]] سنگین [[امر به معروف و نهی از منکر]] بحث [[نظارت]] به مفهوم عام و فراگیر کلمه است و در حوزه [[حکومت]] و مردم قابل پیگیری است. انجام دادن این دو وظیفه [[مقدس]] هم در درون | در [[حقیقت]] [[وظیفه]] سنگین [[امر به معروف و نهی از منکر]] بحث [[نظارت]] به مفهوم عام و فراگیر کلمه است و در حوزه [[حکومت]] و مردم قابل پیگیری است. انجام دادن این دو وظیفه [[مقدس]] هم در درون سیستم اداری و [[قضایی]] حکومت، به صورت یک اصل فراگیر، قابل توجه و دارای بازدهی و بهرهدهی فراوان است و آثار و [[برکات]] بیشمار اجرایی و کاری دارد و هم در رابطه متقابل [[دولت]] با مردم و مردم با دولت، به معنای عام کلمه. | ||
نقش [[عیون]] و [[عریف]] و [[نقیب]] و عوامل [[بازار]] و مأموران [[حسبه]] و [[محتسب]]، در | نقش [[عیون]] و [[عریف]] و [[نقیب]] و عوامل [[بازار]] و مأموران [[حسبه]] و [[محتسب]]، در صدر اسلام و تاریخ اسلام و دوران خلفا، به این مبنای عمیق و ریشهدار [[اسلامی]] بر میگردد. اداره و یا نهاد حسبه و نیز بحث آمرین به معروف و [[ناهیان از منکر]] و نیز بحث [[نظارت عمومی]] و نظارت بر صحت جریان امور و بحث [[تعزیر]] و [[تأدیب]] و [[تعزیرات]] [[حکومتی]] از همین مفهوم بلند نشأت گرفته است. ابعاد و حوزه گسترده این دو وظیفه خطیر در [[فرهنگ]] و [[نظام]] و [[میراث]] گرانبهای [[علوی]]{{ع}} از جایگاهی بلند و مکانی [[ارزشمند]] برخوردار است. نکته جالب و برازنده، حضور و اشراف و نظارت [[انسانی]] [[عادل]] و عدالتخواه و عدالتپرور به عنوان سکاندار [[نظام اسلامی]] و حامی [[عدالت]] و پشتوانه [[حق]] و [[عدل]] در [[جامعه اسلامی]] است که در مقایسه با نظامهای دیگر، نقطه عطف است. | ||
در مرتبه بعد، | در مرتبه بعد، سازماندهی [[امر]] نظارت و بهکارگیری عناصر کارآمد و عیون و انسانهای [[بصیر]] و [[خبیر]] و ثقه و [[امین]] و تیزبین در امر نظارت و بازرسی و پیگیری [[کارها]] است که خود، برگ زرین دیگری در امر نظارت و [[مراقبت]] و [[برخورد با فساد]] در جامعه اسلامی است<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | ||
=== سوم: فقدان [[اراده]] جدی مسئولان و عدم سرعت، [[قاطعیت]] و | === سوم: فقدان [[اراده]] جدی مسئولان و عدم سرعت، [[قاطعیت]] و جدیت در برخوردها === | ||
این مورد یکی از اصول اساسی در [[مبارزه با فساد]] برخورد یکسان و بدون [[تبعیض]] و جدی با مرتکبان آن است. [[احترام]] [[امام علی]]{{ع}} به [[قانون]] به حدی بود که خود را در برابر قانون | این مورد یکی از اصول اساسی در [[مبارزه با فساد]] برخورد یکسان و بدون [[تبعیض]] و جدی با مرتکبان آن است. [[احترام]] [[امام علی]]{{ع}} به [[قانون]] به حدی بود که خود را در برابر قانون صاحب اختیار نمیدانست. ایشان [[معتقد]] بود هیچ کس فراتر از قانون نیست. هیچ کس نمیتواند و نباید مانع [[اجرای قانون الهی]] شود. از این رو، حضرت میفرمودند: مبادا که رعایت حق و مراعات کسی شما را از برپایی حق باز دارد<ref>تمیمی آمدی، غررالحکم و دررالکلم، ص۷۵۴.</ref>. | ||
در این بخش نیز | در این بخش نیز سیره عملی [[امیرمؤمنان]] بسیار واضح و آشکار است؛ چراکه ایشان هیچگونه تساهلی در برخورد شدید با افرادی که از [[قدرت]] خویش سوء استفاده کرده و به کسب امتیازات و منافعی برای خویش پرداختهاند، از خود نشان نمیدهد و به دور از [[مصالحه]] و [[مسامحه]] آنان را مؤاخذه] و [[تنبیه]] میکند: {{متن حدیث|بَلَغَنِي أَنَّكَ جَرَّدْتَ الْأَرْضَ فَأَخَذْتَ مَا تَحْتَ قَدَمَيْكَ وَ أَكَلْتَ مَا تَحْتَ يَدَيْكَ فَارْفَعْ إِلَيَّ حِسَابَكَ وَ اعْلَمْ أَنَّ حِسَابَ اللَّهِ أَعْظَمُ مِنْ حِسَابِ النَّاسِ}}؛ «باخبر شدم که [[زمین]] را از محصول خالی کردهای و هر چه زیر پایت بود برگرفتهای و [[بیت]] المالی را که در [[اختیار]] داشتی خوردهای! پس حسابت را نزد من فرست! و بدان که حساب کشیدن [[خدا]] از حساب کشیدن [[مردم]] سختتر است<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۰.</ref>. | ||
ایشان در نامهای به [[منذر بن جارود عبدی]] که خیانتی در [[بیت المال]] انجام داده بود، به شدت وی را [[شماتت]] و | ایشان در نامهای به [[منذر بن جارود عبدی]] که خیانتی در [[بیت المال]] انجام داده بود، به شدت وی را [[شماتت]] و تحقیر و از کار برکنار کرد: {{متن حدیث|وَ لَئِنْ كَانَ مَا بَلَغَنِي عَنْكَ حَقّاً لَجَمَلُ أَهْلِكَ وَ شِسْعُ نَعْلِكَ خَيْرٌ مِنْكَ فَأَقْبِلْ إِلَيَّ حِينَ يَصِلُ إِلَيْكَ كِتَابِي هَذَا}}؛ «اگر آنچه از تو برایم گزارش شده درست باشد، شتر [[خانواده]] تو و بند [[کفش]] تو از تو بهتر است، پس هنگامی که نامهام به دستت میرسد به نزد من آی<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۷۱.</ref>. | ||
از دیگر | از دیگر نقلهای درخور توجه، گفتگوی میان [[امیر مؤمنان]]{{ع}} با [[شریح قاضی]] است. هنگامی که در [[زمان]] [[حکومت]] آن حضرت، شریح قاضی خانهای به قیمت هشتاد دینار خریداری کرد و این خبر به [[امام]]{{ع}} رسید و آنگاه ایشان [[شریح]] را خواست و با لحن و نگاهی [[خشمگین]] وی را ملامت کرد و به تفصیل وی را با [[نصایح]] و مؤعظههای آتشین مورد نقد قرار داد: {{متن حدیث|فَانْظُرْ يَا شُرَيْحُ لَا تَكُونُ ابْتَعْتَ هَذِهِ الدَّارَ مِنْ غَيْرِ مَالِكَ أَوْ نَقَدْتَ الثَّمَنَ مِنْ غَيْرِ حَلَالِكَ فَإِذَا أَنْتَ قَدْ خَسِرْتَ دَارَ الدُّنْيَا وَ دَارَ الآْخِرَةِ}}؛ بنگر که مبادا این [[خانه]] را از غیر [[مال]] خود خریده باشی، یا بهای آن را از غیر [[حلال]] به دست آورده باشی که در این صورت هم در [[دنیا]] زبان کردهای و هم در [[آخرت]]»<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۳.</ref>. در مجموع با نگاهی اجمالی به [[سیره]] [[حکومت علوی]] در مییابیم که [[امیر مؤمنان]]{{ع}} در مقابل زیادهخواهی و فرصتطلبی ایشان ذرهای [[تسامح]] به [[خرج]] ندادند. | ||
از نگاه [[حکیم]] فرزانه | از نگاه [[حکیم]] فرزانه انقلاب اسلامی نیز «رکن دوم بعد از [[قانون]] جامع برای [[مبارزه با فساد]] نیروی اجرا کننده این [[قوانین]] است؛ اگر قوانین عادلانه باشد اما نیروی اجرا کننده [[عادل]] نداشته باشد از [[عدل]] [[اجتماعی]] خبری نخواهد بود و در نتیجه [[فساد]] ایجاد میشود. بهترین قوانین اگر مجریان شایستهای نداشته باشد همیشه معطل خواهد ماند. یکی از مصداقهای [[عدالت]] مبارزه با فساد [[مالی]] و [[اقتصادی]] است که بایستی جدی گرفته شود. من سالها پیش هم این را گفتهام، بارها هم تأکید کردهام، تلاشهای خوبی هم انجام گرفته است و دارد انجام میگیرد؛ اما مبارزه با فساد کار [[دشواری]] است؛ کاری است که [[انسان]] مخالف پیدا میکند. [[شایعه]] درست میکنند، [[دروغ]] میگویند و آن کسی که در این میدان جلوتر از دیگران حرکت کند، بیشتر از همه مورد تهاجم قرار میگیرد. این [[مبارزه]] لازم است و باید انجام بگیرد. خوب، کسانی که بخواهند این کارهای بزرگ را چه در زمینه [[پیشرفت]]، چه در زمینه عدالت انجام دهند، باید مدیرانی باشند که به این چیزها [[معتقد]] باشند؛ حقیقتاً [[عقیده]] داشته باشند که عدالت باید برقرار شود، باید با فساد مبارزه شود. مدیران معتقد و [[مؤمن]] به این مبانی که دارای [[شجاعت]] باشند، دارای [[اخلاص]] باشند، دارای [[تدبیر]] و عزم راسخ باشند، قطعاً میتوانند این مقاصد و این اغراض عالی [[الهی]] را تحقق ببخشند. این مطلب اولی که لازم بود عرض کنم<ref>آیت الله خامنهای، بیانات در حرم امام رضا{{ع}} ۱/۱/۱۳۸۸.</ref>. | ||
به واقع این دستهای پاکاند که خواهند توانست [[پاکی]] و [[درستی]] را برای [[جامعه]] به ارمغان بیاورند. نکته تکمیلی آنکه تحقق این امر را باید در فرآیندهای | به واقع این دستهای پاکاند که خواهند توانست [[پاکی]] و [[درستی]] را برای [[جامعه]] به ارمغان بیاورند. نکته تکمیلی آنکه تحقق این امر را باید در فرآیندهای گزینش کارگزاران [[نظام اسلامی]] دنبال کرد که مهمترین آن عرصه [[انتخابات]] است. انتخابات اگر در مردمسالار [[دینی]] به فرآیند [[شایستهسالاری]] و [[گزینش]] [[اصلح]] بدل شود، آنگاه به جرئت میتوان گفت که مکانیزم [[تحقق عدالت]] در [[جامعه]] نیز نهادینه خواهد شد.<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | ||
=== چهارم: [[امتیاز]] و رانت و عدم | === چهارم: [[امتیاز]] و رانت و عدم بازپسگیری بیت المال === | ||
[[امیرمؤمنان]]{{ع}} با | [[امیرمؤمنان]]{{ع}} با عنایت به اینکه [[نزدیکان]] والی بزرگترین خطر برای استفاده خاص از [[منافع عمومی]] و موقعیتهای ویژه [[اقتصادی]] هستند، در بخشی از [[فرمان]] خود به [[مالک اشتر]]، این امر را بررسی کرد و مالک را از آن [[نهی]] کرده و میفرمایند: «... دگر آنکه هر [[زمامداری]]، [[یاران]] نزدیک و [[محرم]] اسراری دارد که در میان ایشان امتیازخواهی و دراز دستی و [[بیانصافی]] در روابط اقتصادی پیدا میشود؛ اما تو ریشه [[ستم]] و [[فساد]] اینان را با بریدن اسباب آن بر کن. مبادا به هیچ یک از نزدیکانت زمینی واگذاری و مبادا کسی از سوی تو به این [[طمع]] افتد که مالک آب و زمینی شود تا به [[همسایگان]] در آبیاری یا کار مشترک خسارت وارد آورد و بارش را بر دوش دیگران اندازد»<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | ||
از این فراز چند نکته برداشت میشود: | از این فراز چند نکته برداشت میشود: | ||
#آنکه، به | #آنکه، به والیان هشدار میدهند که همواره به طور طبیعی در اطرافیان و نزدیکان [[حاکم]] روحیه] سودجویی بروز کند. علت بروز نیز غالباً مقاصد اقتصادی است که معمولاً به صورت امتیازهای ویژه آشکار میشود. | ||
#اینکه، باید مواجهه [[کارگزار]] به گونهای باشد که این امتیازخواهی را در ریشه بخشکاند. | # اینکه، باید مواجهه [[کارگزار]] به گونهای باشد که این امتیازخواهی را در ریشه بخشکاند. | ||
#اینکه، در صورت بروز این پدیده، کارگزار به هیچ عنوان به فعلیت رسیدن آن را برنتابد و به گونهای [[رفتار]] کند که | # اینکه، در صورت بروز این پدیده، کارگزار به هیچ عنوان به فعلیت رسیدن آن را برنتابد و به گونهای [[رفتار]] کند که سوء استفاده کننده از طمع خویش [[ناامید]] شود. | ||
#اینکه اگر آنان خود امکاناتی را فراهم آوردند، رفتار والی به گونهای باشد که آنان از امتیاز [[خویشاوندی]] یا نزدیکی که دارند، در جهت استفاده بیشتر از منابع عمومی و [[مشترکات]] با همسایگان به کار نگیرند و بار خویش را به دوش دیگران نیفکنند و به آنان خسارت وارد نیاورند<ref>علیرضا صدر، «روش امام علی{{ع}} در برقراری عدالت اقتصادی»، پژوهشهای نهج البلاغه، شماره ۱۷ و ۱۸، ص۱۲۴-۱۰۸.</ref>. | # اینکه اگر آنان خود امکاناتی را فراهم آوردند، رفتار والی به گونهای باشد که آنان از امتیاز [[خویشاوندی]] یا نزدیکی که دارند، در جهت استفاده بیشتر از منابع عمومی و [[مشترکات]] با همسایگان به کار نگیرند و بار خویش را به دوش دیگران نیفکنند و به آنان خسارت وارد نیاورند<ref>علیرضا صدر، «روش امام علی{{ع}} در برقراری عدالت اقتصادی»، پژوهشهای نهج البلاغه، شماره ۱۷ و ۱۸، ص۱۲۴-۱۰۸.</ref>. | ||
[[امام علی]]{{ع}} با [[انحصارگرایی]] و [[انحصارطلبیها]] [[مبارزه]] میکرد. معادل | [[امام علی]]{{ع}} با [[انحصارگرایی]] و [[انحصارطلبیها]] [[مبارزه]] میکرد. معادل عربی [[انحصارطلبی]]، واژه استثار است. استئثار از ریشه أثر، در مقابل [[ایثار]] و به معنای مقدم داشتن خود یا وابستگان و هواداران خود بر دیگران در تأمین نیازها و خواستها است<ref>ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۸.</ref>. عوامل زیادی در انحصارطلبی [[انسانها]] نقش دارند. همچون [[بیاعتنایی]] به [[حقوق مردم]]، [[بیرغبتی]] به [[مکارم اخلاقی]]، [[حرص]]، [[بخل]] و [[خست]]؛ اما مهمترین عوامل و ریشههای انحصارطلبی، [[خودخواهی]]، بیایمانی یا ضعف ایمان است. | ||
اگر [[ایمان]]، خودخواهی ذاتی [[انسان]] را مهار نکند، [[انسان]] به طور طبیعی | اگر [[ایمان]]، خودخواهی ذاتی [[انسان]] را مهار نکند، [[انسان]] به طور طبیعی انحصار طلب میشود و همه چیز را برای خود و وابستگان خود میخواهد. به فرموده امام علی{{ع}} هر کس به [[فرمانروایی]] رسد، انحصارطلبی پیشه کند<ref>سید رضی، نهج البلاغه، حکمت ۱۶۰.</ref>. | ||
یکی از بهترین | یکی از بهترین روشهای مبارزه با انحصارطلبی زیردستان، دوری کردن [[مسئولان]] رده بالا از انحصارطلبی است. از [[ابواسحاق سبیعی]] نقل شده است که امام علی{{ع}} در [[بیت المال]] چیزی باقی نمیگذاشت<ref>ابن عبدالبر، الاستیعاب فی معرفه الأصحاب، ج۳، ص۲۱۰.</ref>. | ||
روش دیگر مبارزه با [[انحصارطلبی]]، توجه در گمارش افراد است. چنان که حضرت میفرماید: دربانان و اطرافیان خود را از [[نیکان]] برگزین و کسانی از آنها را که امتیازخواه و [[متجاوز]] و فاقد انصافاند از خود دور گردان و به احدی از کسان خود و اطرافیانت قطیعهای وا مگذار و به آنان [[اجازه]] مده که ملکی را برای خویش گیرند<ref>نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۶۷.</ref>. | روش دیگر مبارزه با [[انحصارطلبی]]، توجه در گمارش افراد است. چنان که حضرت میفرماید: دربانان و اطرافیان خود را از [[نیکان]] برگزین و کسانی از آنها را که امتیازخواه و [[متجاوز]] و فاقد انصافاند از خود دور گردان و به احدی از کسان خود و اطرافیانت قطیعهای وا مگذار و به آنان [[اجازه]] مده که ملکی را برای خویش گیرند<ref>نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، ج۱، ص۳۶۷.</ref>. | ||
[[امام علی]]{{ع}} میفرمودند: {{متن حدیث|وَ لَا تُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>؛ با من با ساخت و پاخت و [[تبانی]]، [[معاشرت]] نکنید | [[امام علی]]{{ع}} میفرمودند: {{متن حدیث|وَ لَا تُخَالِطُونِي بِالْمُصَانَعَةِ}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>؛ با من با ساخت و پاخت و [[تبانی]]، [[معاشرت]] نکنید<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | ||
=== پنجم: عدم [[استقلال قضات]] و برخورد [[قضایی]]=== | === پنجم: عدم [[استقلال قضات]] و برخورد [[قضایی]]=== | ||
در [[فرهنگ]] و [[میراث]] [[علوی]]{{ع}} بحث [[دستگاه قضایی]] و اعتبار و [[استقلال]] و [[هویت]] و کفایت آن، به عنوان یک اصل روشن و کارساز و مؤثر در | در [[فرهنگ]] و [[میراث]] [[علوی]]{{ع}} بحث [[دستگاه قضایی]] و اعتبار و [[استقلال]] و [[هویت]] و کفایت آن، به عنوان یک اصل روشن و کارساز و مؤثر در پیشگیری از جرم و جنایت و در برخورد با [[مجرمان]] و جنایتکاران به حساب آمده است و از این حیث، همه در برابر [[قانون]] برابرند و [[قاضی]] موظف به اجرای حق و [[عدل]] و [[احقاق حقوق]] [[عامه]] و [[مبارزه با فساد]] در اشکال گوناگون آن شده است. | ||
به لحاظ اهمیت [[قضاوت]] در [[جامعه]]، حضرت هم در [[انتخاب]] قاضیان معیارهایی را توصیه کرده و هم پس از گماشته شدن به این [[منصب]]، سفارشهای لازم را درباره آنان کرده تا به [[ظلم و ستم]] وارد نشده و [[دنیاطلبی]] بر آنان مسلط نشود. معیارهایی که در انتخاب قاضی توصیه کردهاند عبارت است از: | به لحاظ اهمیت [[قضاوت]] در [[جامعه]]، حضرت هم در [[انتخاب]] قاضیان معیارهایی را توصیه کرده و هم پس از گماشته شدن به این [[منصب]]، سفارشهای لازم را درباره آنان کرده تا به [[ظلم و ستم]] وارد نشده و [[دنیاطلبی]] بر آنان مسلط نشود. معیارهایی که در انتخاب قاضی توصیه کردهاند عبارت است از: | ||
#[[برترین]] فرد در [[علم]] [[قضا]]؛ | #[[برترین]] فرد در [[علم]] [[قضا]]؛ | ||
#پُر حوصله و | #پُر حوصله و صبور؛ | ||
#[[اشتباه]] پذیر؛ | #[[اشتباه]] پذیر؛ | ||
#[[اهل]] بررسی و تحقیق؛ | #[[اهل]] بررسی و تحقیق؛ | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۱۲: | ||
#[[شکیبا]]؛ | #[[شکیبا]]؛ | ||
#[[قاطع]] در [[فصل خصومت]]؛ | #[[قاطع]] در [[فصل خصومت]]؛ | ||
# | #استحکام [[اراده]] و [[ثبات]] رأی (که در اثر [[مدح]] و [[ستایش]] [[وسوسه]] نشود و با [[تملق]] دیگران [[منحرف]] نگردد<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | ||
در این میان یکی از مسائل و موضوعات مهم در [[مبارزه با فساد]] و [[غارت]] [[بیت المال]] و در شرایط کنونی برخورد با هر | در این میان یکی از مسائل و موضوعات مهم در [[مبارزه با فساد]] و [[غارت]] [[بیت المال]] و در شرایط کنونی برخورد با هر مدیر و [[مسئول]] متخلف است؛ [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} در این خصوص تأکید میکند: {{متن حدیث|لَا يُقِيمُ أَمْرَ اللَّهِ إِلَّا مَنْ لَا يُصَانِعُ...}}؛ «[[امر خدا]] را هرگز نمیتواند اقامه کند جز کسی که اهل [[سازش]] و زد و بند با [[مفسدان]] و [[دشمنان]] نباشد»؛ حال اگر دستان متولیان مبارزه با فساد [[ناپاک]] باشد، چنین دستان آلودهای که شکمهای خود را از بیت المال پر کردهاند را، نمیتوان «امانتدار بزرگ بیت المال» خواند<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref>. | ||
=== ششم: عدم ریشه یابی عوامل و [[بسترهای فسادزا]] و از بین بردن آنها=== | === ششم: عدم ریشه یابی عوامل و [[بسترهای فسادزا]] و از بین بردن آنها=== | ||
گام بعدی [[امام علی]]{{ع}} در برخورد با [[مفاسد]] ریشهیابی عوامل و بسترهای فسادزا و از بین بردن آنها بود. یکی از بزرگترین [[اهداف]] | گام بعدی [[امام علی]]{{ع}} در برخورد با [[مفاسد]] ریشهیابی عوامل و بسترهای فسادزا و از بین بردن آنها بود. یکی از بزرگترین [[اهداف]] پذیرش حکومت توسط [[امام]]{{ع}} [[مبارزه با ظلم]]، [[فساد]] و [[طغیان]]، [[تبعیض]]، [[بیعدالتی]] و [[احقاق حقوق]] [[مردم]] و [[حاکمیت اسلام]] اصیل و ایجاد [[اصلاحات]] همه جانبه، عمیق و گسترده و کارساز و فراگیر در [[جامعه اسلامی]] بود. یک بخش مهم از این اصلاحات به تحولات ساختاری، [[اداری]] و [[مدیریتی]]، [[قضایی]] و اجرایی و نوع نگرش به بودجه عمومی کشور و بیت المال مسلمانان و نوع بهرهبرداری و استفاده از آن بوده است. امام{{ع}} [[وعده]] این تحولات و اصلاحات را در آغاز [[مسئولیت]] و [[زمامداری]] خود داد و فرمود: «به آنچه میگویم [[متعهد]] و پایبند هستم و سر حرف خود ایستادهام و با کسی ملاحظه و رودربایستی نخواهم داشت<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۶.</ref>. | ||
با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع، [[سیره]] و شیوهها و سیاستهای آن | با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع، [[سیره]] و شیوهها و سیاستهای آن بزرگوار را در راه تحقق و اجرای عدالت باز مینماییم. | ||
#[[مبارزه]] با [[جنون]] [[قدرت]]<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ | #[[مبارزه]] با [[جنون]] [[قدرت]]<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>؛ | ||
# | #تصفیه و پالایش [[جامعه]] از عناصر [[فاسد]] و فرصت طلب<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۶.</ref>؛ | ||
#مبارزه با [[تکبر]] و تفرعن<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>؛ | #مبارزه با [[تکبر]] و تفرعن<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶.</ref>؛ | ||
# مبارزه با [[تملق]] و [[چاپلوسی]]<ref>سید رضی، نهج البلاغه، حکمت ۳۴۷.</ref>؛ | # مبارزه با [[تملق]] و [[چاپلوسی]]<ref>سید رضی، نهج البلاغه، حکمت ۳۴۷.</ref>؛ | ||
#مبارزه با | #مبارزه با اغنیا و [[مترفین]]<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۱۹۲.</ref>؛ | ||
#[[مبارزه]] با [[تبانی]] و ساخت و پاخت<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶؛ نامه ۴۰.</ref>؛ | #[[مبارزه]] با [[تبانی]] و ساخت و پاخت<ref>سید رضی، نهج البلاغه، خطبه ۲۱۶؛ نامه ۴۰.</ref>؛ | ||
#[[نفی تبعیض]] حتی نسبت به نزدیکترین افراد<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۱-۲۰-۴۰.</ref>؛ | #[[نفی تبعیض]] حتی نسبت به نزدیکترین افراد<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۱-۲۰-۴۰.</ref>؛ | ||
#هشدار در مورد [[خیانت]] در [[بیت المال]] و مبارزه با آن<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۲۶.</ref>. | #هشدار در مورد [[خیانت]] در [[بیت المال]] و مبارزه با آن<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۲۶.</ref>. | ||
لذا تلاشگران [[تحقق عدالت]] باید تلاش کنند تا در گام اول کاستیهای [[قوانین]] موجود مرتفع شود و در نهایت قوانین عادلانهای جامع تدوین شود تا معیاری برای عمل قرار گیرد.<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]]</ref> | لذا تلاشگران [[تحقق عدالت]] باید تلاش کنند تا در گام اول کاستیهای [[قوانین]] موجود مرتفع شود و در نهایت قوانین عادلانهای جامع تدوین شود تا معیاری برای عمل قرار گیرد.<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref> | ||
===هفتم: عدم | ===هفتم: عدم تأمین نیازهای اقتصادی [[کارگزاران]] [[صالح]]=== | ||
[[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[معتقد]] بود برای | [[امیرمؤمنان علی]]{{ع}} [[معتقد]] بود برای پیشگیری از فساد، باید [[کارگزاران دولت]] از [[حقوق]] کافی برای تأمین [[زندگی]] برخوردار باشند تا زمینه برای [[اصلاح]] آنان فراهم شود و نیاز به اخذ [[اموال عمومی]] و بهانهای برای فساد و خیانت نداشته باشند. مسئله تأمین زندگی و نیازهای [[اقتصادی]] کارگزاران را حضرت از [[وظایف]] [[سازمان]] [[حاکمیت]] میداند و این امر را به صورت جدی به مدیران گوشزد میکند. ایشان در نامهای خطاب به [[مالک اشتر]] میفرماید: «آنگاه [[حقوق]] کافی به آنان بده؛ زیرا این کار آنها را در [[اصلاح]] خویشتن تقویت میکند و از [[خیانت]] در اموالی که زیر دست آنها است، بینیاز میسازد و حجتی علیه آنهاست، اگر از [[دستورات]] تو [[سرپیچی]] کنند و یا در [[امانت]] تو خیانت کنند»<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>. | ||
[[امام علی]]{{ع}} در | [[امام علی]]{{ع}} در استحکام [[اراده]] و [[ثبات]] رأی (که در اثر [[مدح]] و [[ستایش]]، [[وسوسه]] نشود و با تعلق دیگران [[منحرف]] نگردد، سفارش میکند: «پس از [[انتخاب]] [[قاضی]]، هرچه بیشتر در قضاوتهای او بیندیش و آنقدر به او ببخش که نیازهای او برطرف گردد و به [[مردم]] نیازمند نباشد و از نظر مقام و [[منزلت]] آنقدر او را گرامی دار که [[نزدیکان]] تو، به نفوذ در او [[طمع]] نکنند تا از [[توطئه]] آنان در نزد تو در [[امان]] باشد<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم»]].</ref> | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «'''عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم'''»]] | # [[پرونده:9030760879.jpg|22px]] [[حسن یعقوبی|یعقوبی]] و [[داوود خوشباور|خوشباور]]، [[عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم (مقاله)|مقاله «'''عوامل فساد اقتصادی اختلاس و راهکارهای پیشگیری آن از منظر علی با تأکید بر بیانیه گام دوم'''»]] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} |