جهان اسلام: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
(۳ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
{{مدخل مرتبط | {{مدخل مرتبط| موضوع مرتبط = | عنوان مدخل =| مداخل مرتبط = [[جهان اسلام در فقه سیاسی]] - [[جهان اسلام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]- [[جهان اسلام در فقه اسلامی]]| پرسش مرتبط =}} | ||
| موضوع مرتبط = | |||
| عنوان مدخل = | |||
| مداخل مرتبط = [[جهان اسلام در فقه سیاسی]] - [[جهان اسلام در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | |||
| پرسش مرتبط = | |||
}} | |||
==مقدمه== | ==مقدمه== | ||
خط ۱۱: | خط ۶: | ||
==[[امنیت]] جهان اسلام ([[دارالاسلام]])== | ==[[امنیت]] جهان اسلام ([[دارالاسلام]])== | ||
از مسائل مهم در [[فقه]]، محیطشناسی و «دار»هاست. | از مسائل مهم در [[فقه]]، محیطشناسی و «دار»هاست. | ||
در فقه [[اسلام]]، عنصر [[ایمان]] و [[عقیده]]، شاخص [[ملت]] و عنصر [[واقعی]] [[تکوین]] آن و مرزبندی با [[ملل]] دیگر محسوب میشود. بر این اساس [[امت اسلامی]] را افراد و تودههایی تشکیل میدهند که به [[آیین اسلام]] گرویده و به عقیده و [[قانون اسلامی]] ایمان آورده باشند. بر همین اساس است که در [[آموزههای اسلامی]]، به جای ملت، اصطلاح «[[امت]]» به کار رفته و امت [[معتقد]] به اسلام را [[امت واحده]] دانسته است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، صص ۱۹۰ و ۲۱۲.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ}}<ref>«به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت به مدینه]]، امت اسلامی را بر اساس [[مبانی دینی]] تأسیس کرد. | در فقه [[اسلام]]، عنصر [[ایمان]] و [[عقیده]]، شاخص [[ملت]] و عنصر [[واقعی]] [[تکوین]] آن و مرزبندی با [[ملل]] دیگر محسوب میشود. بر این اساس [[امت اسلامی]] را افراد و تودههایی تشکیل میدهند که به [[آیین اسلام]] گرویده و به عقیده و [[قانون اسلامی]] ایمان آورده باشند. بر همین اساس است که در [[آموزههای اسلامی]]، به جای ملت، اصطلاح «[[امت]]» به کار رفته و امت [[معتقد]] به اسلام را [[امت واحده]] دانسته است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، صص ۱۹۰ و ۲۱۲.</ref>: {{متن قرآن|إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ}}<ref>«به راستی این امّت شماست، امّتی یگانه و من پروردگار شمایم بنابراین مرا بپرستید» سوره انبیاء، آیه ۹۲.</ref>. [[پیامبر اکرم]]{{صل}} نیز پس از [[هجرت به مدینه]]، امت اسلامی را بر اساس [[مبانی دینی]] تأسیس کرد. | ||
مرزبندی در [[فقه اسلامی]]، [[عقیدتی]] است؛ بر این اساس [[فقها]] در یک تقسیمبندی کلان، [[جهان]] را به دارالاسلام و [[دارالکفر]] تقسیم میکنند. البته در محیطشناسی فقه، «دار»های بسیاری بر اساس شرایط [[سرزمینها]] تعریف شده و مورد بحث قرار گرفته است. آنچه در فقه مرکزیت دارد و [[حیات]] و کیان آن برای فقه و فقها مهم و بلکه ضروری است، دارالاسلام است. | مرزبندی در [[فقه اسلامی]]، [[عقیدتی]] است؛ بر این اساس [[فقها]] در یک تقسیمبندی کلان، [[جهان]] را به دارالاسلام و [[دارالکفر]] تقسیم میکنند. البته در محیطشناسی فقه، «دار»های بسیاری بر اساس شرایط [[سرزمینها]] تعریف شده و مورد بحث قرار گرفته است. آنچه در فقه مرکزیت دارد و [[حیات]] و کیان آن برای فقه و فقها مهم و بلکه ضروری است، دارالاسلام است. | ||
در تعریف دارالاسلام و گستره و [[احکام]] [[حاکم]] بر آن مباحث بسیاری در [[ابواب فقه]]، همچون لقطه، [[سوق المسلمین]]، کتاب الجهاد، [[مرابطه]] محاربه و [[بغی]]<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایستههای فقه جزاء، ص۲۱۰.</ref> مورد توجه قرار گرفته و امنیت آن از [[واجبات]] شمرده شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۸۵-۱۸۸.</ref>. | در تعریف دارالاسلام و گستره و [[احکام]] [[حاکم]] بر آن مباحث بسیاری در [[ابواب فقه]]، همچون لقطه، [[سوق المسلمین]]، کتاب الجهاد، [[مرابطه]] محاربه و [[بغی]]<ref>سید محمود هاشمی شاهرودی، بایستههای فقه جزاء، ص۲۱۰.</ref> مورد توجه قرار گرفته و امنیت آن از [[واجبات]] شمرده شده است<ref>محمد حسن نجفی، جواهر الکلام، ج۳۸، ص۱۸۵-۱۸۸.</ref>. | ||
تتبع در آثار [[فقها]] درباره مسئله [[دارالاسلام]] بیانگر عدم توافق آنها بر تعریف واحدی از این مفهوم است. [[شهید]] اول در تعریفی، ویژگی دارالاسلام را [[اجرای احکام اسلامی]] در آن میداند: {{عربی|المراد بدار الإسلام ما ينفذ فيه الحكم الإسلام، فلا يكون بها كافر إلّا معاهدا}}<ref>شهید اول، الدروس، ج۳، ص۷۸.</ref>: «مراد از دارالاسلام جغرافیایی است که در آن [[احکام اسلام]] نافذ باشند و کافری نباشد، مگر اینکه [[پیمان]] بسته باشد». | تتبع در آثار [[فقها]] درباره مسئله [[دارالاسلام]] بیانگر عدم توافق آنها بر تعریف واحدی از این مفهوم است. [[شهید]] اول در تعریفی، ویژگی دارالاسلام را [[اجرای احکام اسلامی]] در آن میداند: {{عربی|المراد بدار الإسلام ما ينفذ فيه الحكم الإسلام، فلا يكون بها كافر إلّا معاهدا}}<ref>شهید اول، الدروس، ج۳، ص۷۸.</ref>: «مراد از دارالاسلام جغرافیایی است که در آن [[احکام اسلام]] نافذ باشند و کافری نباشد، مگر اینکه [[پیمان]] بسته باشد». | ||
خط ۱۹: | خط ۱۸: | ||
[[علامه حلی]] در [[تذکره]] الفقها دارالاسلام را به دو قسمت تقسیم میکند و [[معتقد]] است: {{عربی|إن دار الاسلام قسمان: دار خطها المسلمون كبغداد والبصرة والكوفة... دار فتحها المسلمون كمدائن والشام... اما دار الكفر... بلد كان للمسلمين فغلب الكفار عليه}}<ref>علامه حلی، تذکره الفقها، ج۲، ص۲۷۵.</ref>: «دارالاسلام به دو قسم است: سرزمینی که مسلمانان بنا کردهاند، مثل بغداد و بصره و [[کوفه]]؛ و سرزمینی که مسلمانان فتح کردهاند، مانند [[مدائن]] و [[شام]]... اما [[دارالکفر]]... سرزمین مسلمانان که کفار بر آن غلبه یافتهاند». | [[علامه حلی]] در [[تذکره]] الفقها دارالاسلام را به دو قسمت تقسیم میکند و [[معتقد]] است: {{عربی|إن دار الاسلام قسمان: دار خطها المسلمون كبغداد والبصرة والكوفة... دار فتحها المسلمون كمدائن والشام... اما دار الكفر... بلد كان للمسلمين فغلب الكفار عليه}}<ref>علامه حلی، تذکره الفقها، ج۲، ص۲۷۵.</ref>: «دارالاسلام به دو قسم است: سرزمینی که مسلمانان بنا کردهاند، مثل بغداد و بصره و [[کوفه]]؛ و سرزمینی که مسلمانان فتح کردهاند، مانند [[مدائن]] و [[شام]]... اما [[دارالکفر]]... سرزمین مسلمانان که کفار بر آن غلبه یافتهاند». | ||
از فقهای معاصر، [[آیتالله بروجردی]] دارالاسلام را محدوده جغرافیایی [[حکومت اسلامی]] میداند؛ یعنی [[جهان اسلام]] سرزمینهایی است که تحت سیطره حکومت اسلامی است<ref>علی اکبر کلانتری، «دارالاسلام و دارالکفر و آثار ویژه آن دو»، ص۳۹، به نقل از محمد فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۵۰۵.</ref>. | از فقهای معاصر، [[آیتالله بروجردی]] دارالاسلام را محدوده جغرافیایی [[حکومت اسلامی]] میداند؛ یعنی [[جهان اسلام]] سرزمینهایی است که تحت سیطره حکومت اسلامی است<ref>علی اکبر کلانتری، «دارالاسلام و دارالکفر و آثار ویژه آن دو»، ص۳۹، به نقل از محمد فاضل لنکرانی، القواعد الفقهیه، ج۱، ص۵۰۵.</ref>. | ||
یکی از فقهای معاصر که مستوفا به محیطشناسی در [[فقه شیعه]] پرداخته، [[آیتالله]] عمید زنجانی است. به [[اعتقاد]] ایشان [[دارالاسلام]] [[کشور]] و [[سرزمین]] [[امت اسلامی]] و آن قسمت از [[جهان]] است که [[قلمرو اسلام]] بوده، [[زندگی]] در آن تحت [[نفوذ]] [[احکام اسلام]] است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>. به بیان دیگر سرزمینهایی که [[قانون]] [[اسلام]] در آن به طور [[آزاد]]، نافذ و [[حاکم]] است و [[مسلمانان]] در کمال [[آزادی]]، طبق قانون [[شرع]] [[رفتار]] میکنند و [[شعائر دینی]] کاملاً آزاد است و مسلمانان از [[امنیت]] کامل برخوردارند<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. بر این اساس سرزمینهایی که تحت [[تصرف]] [[کفار]] هستند و به دست [[حکومت]] غیر [[اسلامی]] اداره میشود، در صورتی که محل سکونت جمعی از مسلمانان باشد، ممکن است عنوان [[سرزمین اسلامی]] به خود بگیرد و این مطلب هنگامی [[صدق]] میکند که مسلمانان مزبور در [[اقامه شعائر]] و [[اجرای احکام]] [[دینی]] و [[قانون اسلامی]] آزادی داشته باشند؛ به تعبیر دیگر میتوان گفت دارالاسلام سرزمینی است که امکان تحقق [[حکومت اسلامی]] در آن باشد<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>. | یکی از فقهای معاصر که مستوفا به محیطشناسی در [[فقه شیعه]] پرداخته، [[آیتالله]] عمید زنجانی است. به [[اعتقاد]] ایشان [[دارالاسلام]] [[کشور]] و [[سرزمین]] [[امت اسلامی]] و آن قسمت از [[جهان]] است که [[قلمرو اسلام]] بوده، [[زندگی]] در آن تحت [[نفوذ]] [[احکام اسلام]] است<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>. به بیان دیگر سرزمینهایی که [[قانون]] [[اسلام]] در آن به طور [[آزاد]]، نافذ و [[حاکم]] است و [[مسلمانان]] در کمال [[آزادی]]، طبق قانون [[شرع]] [[رفتار]] میکنند و [[شعائر دینی]] کاملاً آزاد است و مسلمانان از [[امنیت]] کامل برخوردارند<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۱، ص۲۴۱.</ref>. بر این اساس سرزمینهایی که تحت [[تصرف]] [[کفار]] هستند و به دست [[حکومت]] غیر [[اسلامی]] اداره میشود، در صورتی که محل سکونت جمعی از مسلمانان باشد، ممکن است عنوان [[سرزمین اسلامی]] به خود بگیرد و این مطلب هنگامی [[صدق]] میکند که مسلمانان مزبور در [[اقامه شعائر]] و [[اجرای احکام]] [[دینی]] و [[قانون اسلامی]] آزادی داشته باشند؛ به تعبیر دیگر میتوان گفت دارالاسلام سرزمینی است که امکان تحقق [[حکومت اسلامی]] در آن باشد<ref>عباسعلی عمید زنجانی، فقه سیاسی، ج۳، صص۲۳۳ و ۲۴۵-۲۴۷.</ref>. | ||
خط ۲۶: | خط ۲۷: | ||
[[امام خمینی]] در تحریر الوسیله بر [[حکم]] وجوب دفاع از [[سرزمینهای اسلامی]] تأکید میکند و مینویسد: {{عربی|لو خيف على احدى الدول الإسلامية من هجمة الأجانب يجب على جميع الدول الإسلامية الدفاع عنها بأي وسيلة ممكنة كما يجب على سائر المسلمين}}<ref>سیدروح الله خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۲.</ref>: «اگر [[ترس]] از تهاجم [[بیگانگان]] بر یکی از [[دولتهای اسلامی]] باشد، بر همه دولتهای اسلامی دفاع از آن، با هر وسیله و ابزار ممکن، واجب است؛ همان طور که بر [[مسلمانان]] دیگر واجب است». | [[امام خمینی]] در تحریر الوسیله بر [[حکم]] وجوب دفاع از [[سرزمینهای اسلامی]] تأکید میکند و مینویسد: {{عربی|لو خيف على احدى الدول الإسلامية من هجمة الأجانب يجب على جميع الدول الإسلامية الدفاع عنها بأي وسيلة ممكنة كما يجب على سائر المسلمين}}<ref>سیدروح الله خمینی، تحریر الوسیله، ج۱، ص۴۶۲.</ref>: «اگر [[ترس]] از تهاجم [[بیگانگان]] بر یکی از [[دولتهای اسلامی]] باشد، بر همه دولتهای اسلامی دفاع از آن، با هر وسیله و ابزار ممکن، واجب است؛ همان طور که بر [[مسلمانان]] دیگر واجب است». | ||
با توجه به توضیحاتی که داده شد، دارالاسلام مرزهای فراگیری دارد و نمیتواند به مرزهای جغرافیایی ملی محدود باشد؛ لذا [[امنیت]] آن را میتوان در سطحی فراملی و به عبارتی، همان [[جهان اسلام]] مطالعه کرد. البته برخی از فقهای معاصر، مفهوم دارالاسلام را بر [[وطن]] و سطح ملی تقلیل دادهاند: «در [[شریعت]] [[مطهره]]، [[حفظ]] [[بیضه اسلام]] را از اهم جمیع [[تکالیف]] و [[سلطنت]] اسلامیه را از [[وظایف]] و [[شئون امامت]] مقرر فرمودهاند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>؛ همچنین این [[حکم شرعی]] در قالب یک اصل نیز بیان شده است: «[[تحفظ]] از [[مداخله]] [[اجانب]] و تحذر از حیل معموله در این باب و تهیه [[قوه]] دفاعیه و استعدادات [[حربیه]] و غیر ذلک و این معنی را در لسان [[متشرعین]]، "[[حفظ]] [[بیضه اسلام]]" و سایر [[ملل]] "حفظ وطنش" خوانند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>. | با توجه به توضیحاتی که داده شد، دارالاسلام مرزهای فراگیری دارد و نمیتواند به مرزهای جغرافیایی ملی محدود باشد؛ لذا [[امنیت]] آن را میتوان در سطحی فراملی و به عبارتی، همان [[جهان اسلام]] مطالعه کرد. البته برخی از فقهای معاصر، مفهوم دارالاسلام را بر [[وطن]] و سطح ملی تقلیل دادهاند: «در [[شریعت]] [[مطهره]]، [[حفظ]] [[بیضه اسلام]] را از اهم جمیع [[تکالیف]] و [[سلطنت]] اسلامیه را از [[وظایف]] و [[شئون امامت]] مقرر فرمودهاند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>؛ همچنین این [[حکم شرعی]] در قالب یک اصل نیز بیان شده است: «[[تحفظ]] از [[مداخله]] [[اجانب]] و تحذر از حیل معموله در این باب و تهیه [[قوه]] دفاعیه و استعدادات [[حربیه]] و غیر ذلک و این معنی را در لسان [[متشرعین]]، "[[حفظ]] [[بیضه اسلام]]" و سایر [[ملل]] "حفظ وطنش" خوانند»<ref>محمد حسین نائینی، تنبیه الامه و تنزیه المله، ص٣٩.</ref>. | ||