مبارزه با فساد اداری: تفاوت میان نسخهها
←راهکارهای سیاسی و اداری
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
==== راهکارهای سیاسی و [[اداری]] ==== | ==== راهکارهای سیاسی و [[اداری]] ==== | ||
راهکارهای سیاسی و اداری [[مبارزه با فساد]]، ناظر به اصلاح قوانین و نیز [[تغییر]] شرایط در حوزههای مربوط به اداره جامعه در سطح کلان و همچنین اداره سازمانها در سطح [[خرد]] است. ساختار کلی [[نظام]] [[حکومت]] و [[تشکیلات]] و فرایندهای [[اداری]] موضوع این نوع راهکارها خواهد بود. در ذیل برخی از این راهکارها بیان میشود. | راهکارهای سیاسی و اداری [[مبارزه با فساد]]، ناظر به اصلاح قوانین و نیز [[تغییر]] شرایط در حوزههای مربوط به اداره جامعه در سطح کلان و همچنین اداره سازمانها در سطح [[خرد]] است. ساختار کلی [[نظام]] [[حکومت]] و [[تشکیلات]] و فرایندهای [[اداری]] موضوع این نوع راهکارها خواهد بود. در ذیل برخی از این راهکارها بیان میشود. | ||
# '''[[تعادل]] در عدم تمرکز اداری:''' در بحث از [[مفاسد اداری]]، گستردگی نفوذ و دخالتهای [[دولت]] در عرصههای مختلف [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و... را یکی از اصلیترین عوامل بروز [[فساد]] میدانند و از چنین ساختار [[حکومتی]] و اداری با عنوان دولت متمرکز نام میبرند. در مقابل، دولتی که گستره دخالتهایش در امور مختلف اجرایی محدود باشد، غیرمتمرکز نامیده میشود. تمرکز و عدم تمرکز اداری، هر دو از مزایا و معایب و نیز طرفداران مخصوص به خود برخوردارند. [[افراط]] در تمرکز اداری منجر به [[استبداد]] و تضییع [[حقوق]] بخشهایی از [[جامعه]] شده و با ایجاد محدودیت در فعالیتهای [[آزاد]] سیاسی، [[اجتماعی]]، اقتصادی و... زمینههای بروز هرگونه فساد از جمله [[فساد اداری]] را فراهم میسازد. عدم تمرکز در [[اداره امور]] مملکت نیز در درازمدت منجر به [[استقلال]] مدیریتهای خرد و محلی و در نهایت تضاد و برخورد آراء و منافع آنان با یکدیگر و با [[مدیریت]] مرکزی خواهد شد که نتیجه آن همان زوال و فساد اداری است<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]]، ص ۱۶۶.</ref> | |||
# '''برخورداری [[مدیران]] از [[قدرت]] [[مرجعیت]]:''' قدرت عبارت است از [[توانایی]] [[اعمال]] نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیرمستقیم باعث [[تغییر]] در [[رفتار]] یا نظرات دیگران میشود. قدرت مرجعیت معمولاً در [[اختیار]] [[رهبران]] سازمانی قرار میگیرد؛ زیرا اغلب رهبران ویژگیهایی دارند که در نظر دیگران، مطلوب و مناسب است؛ بنابراین دیگران آنها را به عنوان [[الگو]] و [[مرجع]] قبول میکنند و میکوشند تا [[باورها]]، [[ارزشها]] و نگرشهای خود را طبق خواسته او تغییر دهند و از عملکرد و رفتارش [[تبعیت]] نمایند تا همانند او شوند. وجود [[رهبر]] یا رهبرانی [[قدرتمند]] و بانفوذ که با اهداف والا و رفتارهای مناسب، در مقام الگو و اسوه، بتوانند بر [[کارگزاران]] خود تأثیر گذاشته و اعمال آنها را در جهت اهداف [[سازمان]] سوق دهند، از جمله عوامل بسیار مهم در [[سلامت]] سازمان و [[پیشرفت]] آن است<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]] ص ۱۶۷.</ref>. | |||
در بحث از [[مفاسد اداری]]، گستردگی نفوذ و دخالتهای [[دولت]] در عرصههای مختلف [[سیاسی]]، [[اقتصادی]] و... را یکی از اصلیترین عوامل بروز [[فساد]] میدانند و از چنین ساختار [[حکومتی]] و اداری با عنوان دولت متمرکز نام میبرند. در مقابل، دولتی که گستره دخالتهایش در امور مختلف اجرایی محدود باشد، غیرمتمرکز نامیده میشود. تمرکز و عدم تمرکز اداری، هر دو از مزایا و معایب و نیز طرفداران مخصوص به خود برخوردارند. [[افراط]] در تمرکز اداری منجر به [[استبداد]] و تضییع [[حقوق]] بخشهایی از [[جامعه]] شده و با ایجاد محدودیت در فعالیتهای [[آزاد]] سیاسی، [[اجتماعی]]، اقتصادی و... زمینههای بروز هرگونه فساد از جمله [[فساد اداری]] را فراهم میسازد. عدم تمرکز در [[اداره امور]] مملکت نیز در درازمدت منجر به [[استقلال]] مدیریتهای خرد و محلی و در نهایت تضاد و برخورد آراء و منافع آنان با یکدیگر و با [[مدیریت]] مرکزی خواهد شد که نتیجه آن همان زوال و فساد اداری است<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]]، ص ۱۶۶.</ref> | # '''دقت در گزینش کارگزاران:''' [[خداوند متعال]] در خصوص واگذاری [[مسئولیتها]] و از آن جمله [[مسئولیت]] خطیر اداره شئون مملکت [[اسلامی]] به افراد شایسته میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}<ref>«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>. این [[آیه]] و ذیل آن که در ارتباط با [[داوری]] به [[قسط]] میباشد و همچنین قرار گرفتن در کنار [[آیه اولوالأمر]]، جمعاً نشان دهنده آن است که منظور از [[امانت]]، تنها معنای عام آن نیست بلکه [[امانت]] [[رهبری]] و اداره جامعه اسلامی است<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]] ص ۱۶۸.</ref>. | ||
# '''رعایت و ارتقاء منزلت کارکنان:''' تحقیقات نشان میدهد مدیران سازمانها کمتر توانستهاند از جایگاه کارکنان به تبیین [[خواستهها]] و نیازهای واقعی آنان بپردازند. اگرچه [[حقوق]] و دستمزد به عنوان عامل نگه دارنده حائز اهمیت است؛ اما عواملی چون کسب [[موفقیت]] [[قدردانی]] برای انجام کار، [[مسئولیت]] فزاینده و [[رشد]] و [[توسعه]] از عوامل انگیزشی به شمار میروند؛ زیرا کارکنان بعد از تأمین نیازهای مادی به سلسله نیازهای بالاتر مانند تعلق [[احترام]] و خودیابی احتیاج پیدا میکنند<ref>کریمیان، احمدرضا؛ فروغینسب، رجبعلی، «روشهای احترام به کارکنان در محیط کار و خارج از آن»، توسعه مدیریت، شماره ۵۵، ص۷.</ref>. توجه به [[منزلت]] و [[شأن]] [[انسانی]] در بطن قوانین اداری و ترویج [[فرهنگ]] [[فروتنی]] و [[احترام]] در مناسبات رسمی [[مدیران]] با کارکنان و تقویت [[احساسات]] [[برابری]]، تعلق به [[سازمان]]، [[خودباوری]]، [[توانایی]] [[رشد]] و [[پیشرفت]] و... در آنان، موجب [[رضایت]] شغلی و [[امنیت]] خاطر شده و راه را بر اقدامات خلاصی جویانه که بعضاً توأم با قانونگریزی و هنجارشکنی و به عبارت دیگر فسادآمیز است، [[سد]] مینماید<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]]، ص ۱۶۹.</ref>. | |||
# '''[[نظارت]] و بازرسی:''' اصل [[نظارت و کنترل]]، در فرهنگ اسلامی از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است. نظارت [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ}} «بگو: ای اهل کتاب! چرا به آیات خداوند کفر میورزید در حالی که خداوند به آنچه میکنید گواه است» سوره آل عمران، آیه ۹۸.</ref>، [[فرشتگان]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ * كِرَامًا كَاتِبِينَ * يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ}} «و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند * که نویسندگانی بزرگوارند * آنچه انجام میدهید میدانند» سوره انفطار، آیه ۱۰-۱۲.</ref>، [[پیامبران]]<ref>{{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا}} «پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.</ref> و... بر [[اعمال انسان]] و [[شهادت]] آنان در [[روز قیامت]]، از این قبیل است. [[حضرت علی]]{{ع}} به فرماندار خود میفرمایند: «سپس [[رفتار]] [[کارگزاران]] را بررسی کن و جاسوسانی [[راستگو]] و [[وفا]] پیشه بر آنان بگمار که [[مراقبت]] و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب [[امانتداری]] و [[مهربانی]] با [[رعیت]] خواهد بود و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان دست به [[خیانت]] زد و گزارش [[جاسوسان]] تو هم آن خیانت را [[تأیید]] کرد، به همین مقدار [[گواهی]] [[قناعت]] کرده، او را با تازیانه [[کیفر]] کن و آنچه از [[اموال]] که در [[اختیار]] دارد از او باز پس گیر، سپس او را [[خوار]] دار و [[خیانتکار]] بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن»<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِيَّةِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]]، ص ۱۷۰.</ref> | |||
قدرت عبارت است از [[توانایی]] [[اعمال]] نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت از اعمالی است که مستقیم یا غیرمستقیم باعث [[تغییر]] در [[رفتار]] یا نظرات دیگران میشود. قدرت مرجعیت معمولاً در [[اختیار]] [[رهبران]] سازمانی قرار میگیرد؛ زیرا اغلب رهبران ویژگیهایی دارند که در نظر دیگران، مطلوب و مناسب است؛ بنابراین دیگران آنها را به عنوان [[الگو]] و [[مرجع]] قبول میکنند و میکوشند تا [[باورها]]، [[ارزشها]] و نگرشهای خود را طبق خواسته او تغییر دهند و از عملکرد و رفتارش [[تبعیت]] نمایند تا همانند او شوند. | |||
وجود [[رهبر]] یا رهبرانی [[قدرتمند]] و بانفوذ که با اهداف والا و رفتارهای مناسب، در مقام الگو و اسوه، بتوانند بر [[کارگزاران]] خود تأثیر گذاشته و اعمال آنها را در جهت اهداف [[سازمان]] سوق دهند، از جمله عوامل بسیار مهم در [[سلامت]] سازمان و [[پیشرفت]] آن است<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]] ص ۱۶۷.</ref>. | |||
[[خداوند متعال]] در خصوص واگذاری [[مسئولیتها]] و از آن جمله [[مسئولیت]] خطیر اداره شئون مملکت [[اسلامی]] به افراد شایسته میفرماید: {{متن قرآن|إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا}}<ref>«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید» سوره نساء، آیه ۵۸.</ref>. این [[آیه]] و ذیل آن که در ارتباط با [[داوری]] به [[قسط]] میباشد و همچنین قرار گرفتن در کنار [[آیه اولوالأمر]]، جمعاً نشان دهنده آن است که منظور از [[امانت]]، تنها معنای عام آن نیست بلکه [[امانت]] [[رهبری]] و اداره جامعه اسلامی است<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]] ص ۱۶۸.</ref>. | |||
تحقیقات نشان میدهد مدیران سازمانها کمتر توانستهاند از جایگاه کارکنان به تبیین [[خواستهها]] و نیازهای واقعی آنان بپردازند. اگرچه [[حقوق]] و دستمزد به عنوان عامل نگه دارنده حائز اهمیت است؛ اما عواملی چون کسب [[موفقیت]] [[قدردانی]] برای انجام کار، [[مسئولیت]] فزاینده و [[رشد]] و [[توسعه]] از عوامل انگیزشی به شمار میروند؛ زیرا کارکنان بعد از تأمین نیازهای مادی به سلسله نیازهای بالاتر مانند تعلق [[احترام]] و خودیابی احتیاج پیدا میکنند<ref>کریمیان، احمدرضا؛ فروغینسب، رجبعلی، «روشهای احترام به کارکنان در محیط کار و خارج از آن»، توسعه مدیریت، شماره ۵۵، ص۷.</ref>. | |||
توجه به [[منزلت]] و [[شأن]] [[انسانی]] در بطن قوانین اداری و ترویج [[فرهنگ]] [[فروتنی]] و [[احترام]] در مناسبات رسمی [[مدیران]] با کارکنان و تقویت [[احساسات]] [[برابری]]، تعلق به [[سازمان]]، [[خودباوری]]، [[توانایی]] [[رشد]] و [[پیشرفت]] و... در آنان، موجب [[رضایت]] شغلی و [[امنیت]] خاطر شده و راه را بر اقدامات خلاصی جویانه که بعضاً توأم با قانونگریزی و هنجارشکنی و به عبارت دیگر فسادآمیز است، [[سد]] مینماید<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]]، ص ۱۶۹.</ref>. | |||
اصل [[نظارت و کنترل]]، در فرهنگ اسلامی از جایگاه و اهمیت بالایی برخوردار است. نظارت [[خداوند]]<ref>{{متن قرآن|قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ لِمَ تَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ شَهِيدٌ عَلَى مَا تَعْمَلُونَ}} «بگو: ای اهل کتاب! چرا به آیات خداوند کفر میورزید در حالی که خداوند به آنچه میکنید گواه است» سوره آل عمران، آیه ۹۸.</ref>، [[فرشتگان]]<ref>{{متن قرآن|وَإِنَّ عَلَيْكُمْ لَحَافِظِينَ * كِرَامًا كَاتِبِينَ * يَعْلَمُونَ مَا تَفْعَلُونَ}} «و بیگمان بر شما نگهبانی گماردهاند * که نویسندگانی بزرگوارند * آنچه انجام میدهید میدانند» سوره انفطار، آیه ۱۰-۱۲.</ref>، [[پیامبران]]<ref>{{متن قرآن|فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَؤُلَاءِ شَهِيدًا}} «پس آن هنگام که از هر امّتی گواهی آوریم و تو را (نیز) بر آنان، گواه گیریم (حالشان) چگونه خواهد بود؟» سوره نساء، آیه ۴۱.</ref> و... بر [[اعمال انسان]] و [[شهادت]] آنان در [[روز قیامت]]، از این قبیل است. | |||
[[حضرت علی]]{{ع}} به فرماندار خود میفرمایند: «سپس [[رفتار]] [[کارگزاران]] را بررسی کن و جاسوسانی [[راستگو]] و [[وفا]] پیشه بر آنان بگمار که [[مراقبت]] و بازرسی پنهانی تو از کار آنان، سبب [[امانتداری]] و [[مهربانی]] با [[رعیت]] خواهد بود و از همکاران نزدیکت سخت مراقبت کن و اگر یکی از آنان دست به [[خیانت]] زد و گزارش [[جاسوسان]] تو هم آن خیانت را [[تأیید]] کرد، به همین مقدار [[گواهی]] [[قناعت]] کرده، او را با تازیانه [[کیفر]] کن و آنچه از [[اموال]] که در [[اختیار]] دارد از او باز پس گیر، سپس او را [[خوار]] دار و [[خیانتکار]] بشمار و طوق بدنامی به گردنش بیفکن»<ref>{{متن حدیث|ثُمَّ تَفَقَّدْ أَعْمَالَهُمْ وَ ابْعَثِ الْعُيُونَ مِنْ أَهْلِ الصِّدْقِ وَ الْوَفَاءِ عَلَيْهِمْ فَإِنَّ تَعَاهُدَكَ فِي السِّرِّ لِأُمُورِهِمْ حَدْوَةٌ لَهُمْ عَلَى اسْتِعْمَالِ الْأَمَانَةِ وَ الرِّفْقِ بِالرَّعِيَّةِ وَ تَحَفَّظْ مِنَ الْأَعْوَانِ فَإِنْ أَحَدٌ مِنْهُمْ بَسَطَ يَدَهُ إِلَى خِيَانَةٍ اجْتَمَعَتْ بِهَا عَلَيْهِ عِنْدَكَ أَخْبَارُ عُيُونِكَ اكْتَفَيْتَ بِذَلِكَ شَاهِداً فَبَسَطْتَ عَلَيْهِ الْعُقُوبَةَ فِي بَدَنِهِ وَ أَخَذْتَهُ بِمَا أَصَابَ مِنْ عَمَلِهِ ثُمَّ نَصَبْتَهُ بِمَقَامِ الْمَذَلَّةِ وَ وَسَمْتَهُ بِالْخِيَانَةِ وَ قَلَّدْتَهُ عَارَ التُّهَمَةِ}}؛ نهج البلاغه، نامه ۵۳.</ref>.<ref>[[جمال فرزند وحی|فرزند وحی، جمال]]، [[فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات (مقاله)|فساد اداری عوامل و راهکارهای مقابله با آن از منظر آیات و روایات]]، ص ۱۷۰.</ref> | |||
==== راهکارهای [[اقتصادی]] ==== | ==== راهکارهای [[اقتصادی]] ==== |