تعاون در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۶۲: | خط ۶۲: | ||
یکی از بارزترین مظاهر پیوند و [[همبستگی اجتماعی]]، [[حسّ]] [[همکاری]] و [[روح]] تعاون است که خود از [[خواستهای فطری]] و از مقتضیات [[زندگی اجتماعی]] میباشد. اصولاً شدّت و [[ضعف]] حسّ همکاری و تعاون در یک [[جامعه]] میتواند نمایشگر [[قدرت]] و یا ضعف [[همبستگی]] و روح [[الفت]] و پیوند [[اجتماعی]] افراد آن جامعه باشد. جامعه متشکل، متّحد و به هم پیوستهای که [[اسلام]] نظریه آن را به [[بشریت]] عرضه کرده از آنجا که پیوند عناصر تشکیلدهنده آن جامعه ریشههای عمیق و مستحکمی دارد و از [[اراده]] و خواست [[قلب]] و [[جان]] و [[فکر و عقیده]] [[مردم]] آن سرچشمه میگیرد، پس باید واجد آن چنان روح تعاون و [[حس]] همکاری و [[همدردی]] باشد که متناسب با [[مقام]] شامخ [[انسان]] در [[زندگی]] [[شایسته]] [[انسانی]] باشد. روی همین اصل است که اسلام سعی میکند همه افراد جامعه بزرگ [[اسلامی]] را با زنجیر [[مصالح]] و [[منافع]] مشترک به همدیگر مربوط کند و در [[دل]] و جان آنان حسّ همکاری، تعاون، تضامن، [[احساس مسئولیت]] و [[وظیفه]] همگانی به نفع همه را تقویت کند و [[حدود آزادی]] فردی را در مرز مصالح مشترکه و منافع همگانی محدود کند و به این وسیله همه [[درک]] میکنند که در [[اجتماع]] اسلامی هدفهای مشترکی وجود دارد که فرد به [[تنهایی]] [[قادر]] به انجام آن نیست و باید همه برای گسترش آن همکاری و تعاون داشته باشند: {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}<ref>«و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref>. | یکی از بارزترین مظاهر پیوند و [[همبستگی اجتماعی]]، [[حسّ]] [[همکاری]] و [[روح]] تعاون است که خود از [[خواستهای فطری]] و از مقتضیات [[زندگی اجتماعی]] میباشد. اصولاً شدّت و [[ضعف]] حسّ همکاری و تعاون در یک [[جامعه]] میتواند نمایشگر [[قدرت]] و یا ضعف [[همبستگی]] و روح [[الفت]] و پیوند [[اجتماعی]] افراد آن جامعه باشد. جامعه متشکل، متّحد و به هم پیوستهای که [[اسلام]] نظریه آن را به [[بشریت]] عرضه کرده از آنجا که پیوند عناصر تشکیلدهنده آن جامعه ریشههای عمیق و مستحکمی دارد و از [[اراده]] و خواست [[قلب]] و [[جان]] و [[فکر و عقیده]] [[مردم]] آن سرچشمه میگیرد، پس باید واجد آن چنان روح تعاون و [[حس]] همکاری و [[همدردی]] باشد که متناسب با [[مقام]] شامخ [[انسان]] در [[زندگی]] [[شایسته]] [[انسانی]] باشد. روی همین اصل است که اسلام سعی میکند همه افراد جامعه بزرگ [[اسلامی]] را با زنجیر [[مصالح]] و [[منافع]] مشترک به همدیگر مربوط کند و در [[دل]] و جان آنان حسّ همکاری، تعاون، تضامن، [[احساس مسئولیت]] و [[وظیفه]] همگانی به نفع همه را تقویت کند و [[حدود آزادی]] فردی را در مرز مصالح مشترکه و منافع همگانی محدود کند و به این وسیله همه [[درک]] میکنند که در [[اجتماع]] اسلامی هدفهای مشترکی وجود دارد که فرد به [[تنهایی]] [[قادر]] به انجام آن نیست و باید همه برای گسترش آن همکاری و تعاون داشته باشند: {{متن قرآن|وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}<ref>«و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref>. | ||
اجتماع و همکاری همهجانبه افراد [[جامعه اسلامی]] در راه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] براساس [[تقوی]] و [[موازین اسلام]] میتواند محکمترین پیوند اجتماعی و [[سیاسی]] را در جامعه بزرگ اسلامی به وجود آورده و به عنوان قویترین [[پشتیبانی]] [[دفاعی]] [[کشور]] در برابر هر نوع خطر [[تهدید]] کننده داخلی و خارجی بوده و [[امنیّت]] را برای [[نظام]] و مردم تضمین کند<ref>المیزان، ج۵، ص۱۷۳.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۶، ص۸۰ – ۸۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۳۰.</ref> | اجتماع و همکاری همهجانبه افراد [[جامعه اسلامی]] در راه [[ایمان]] و [[عمل صالح]] براساس [[تقوی]] و [[موازین اسلام]] میتواند محکمترین پیوند اجتماعی و [[سیاسی]] را در جامعه بزرگ اسلامی به وجود آورده و به عنوان قویترین [[پشتیبانی]] [[دفاعی]] [[کشور]] در برابر هر نوع خطر [[تهدید]] کننده داخلی و خارجی بوده و [[امنیّت]] را برای [[نظام]] و مردم تضمین کند<ref>المیزان، ج۵، ص۱۷۳.</ref><ref>فقه سیاسی، ج۶، ص۸۰ – ۸۱.</ref>.<ref>[[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|دانشنامه فقه سیاسی]]، ص ۵۳۰.</ref> | ||
==تعاون؛ [[نهادسازی]] بر محور نیکورزی== | |||
«تعاون بر [[برّ]] و [[تقوا]]» اصطلاحی [[قرآنی]] و به معنای کمک به [[نیکی]] و [[پرهیزکاری]] است. [[علامه طباطبایی]] ذیل [[آیه]] تعاون مینویسد: «معنای تعاون بر برّ و تقوا به [[اجتماع]] [[ایمان]] و عمل صالحی که بر اساس تقوا شکل گرفته باشد برمیگردد»<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۱۶۳.</ref>. درباره تقوای جمعی نیز برخی آن را مصداق اعلای [[قاعده تعاون]] دانستهاند که عبارت از [[رعایت حرمت]] افراد، حد و حدود در [[زندگی]] جمعی، [[پاسداشت]] [[حق]] و حقوقها و کمک به [[بر و نیکی]] جمعی است که [[روحیه]] تعاون به یکدیگر را در [[زندگی اجتماعی]] ایجاد میکند<ref>روح الله شریعتی، قواعد فقه سیاسی، ص۲۹۰.</ref>. | |||
[[فقها]] در [[استدلال]] بر قاعده تعاون به [[آیات]]<ref>مانند: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تُحِلُّوا شَعَائِرَ اللَّهِ وَلَا الشَّهْرَ الْحَرَامَ وَلَا الْهَدْيَ وَلَا الْقَلَائِدَ وَلَا آمِّينَ الْبَيْتَ الْحَرَامَ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنْ رَبِّهِمْ وَرِضْوَانًا وَإِذَا حَلَلْتُمْ فَاصْطَادُوا وَلَا يَجْرِمَنَّكُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ أَنْ صَدُّوكُمْ عَنِ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ أَنْ تَعْتَدُوا وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ}} «ای مؤمنان! (حرمت) شعائر خداوند را و نیز (حرمت) ماه حرام و قربانیهای بینشان و قربانیهای دارای گردنبند و (حرمت) زیارتکنندگان بیت الحرام را که بخشش و خشنودی پروردگارشان را میجویند؛ نشکنید و چون از احرام خارج شدید میتوانید شکار کنید و نباید دشمنی با گروهی که شما را از (ورود به) مسجد الحرام باز داشتند، وادارد که به تجاوز دست یازید؛ و یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید و در گناه و تجاوز یاری نکنید و از خداوند پروا کنید، بیگمان خداوند سخت کیفر است» سوره مائده، آیه ۲.</ref> و [[روایات]] پرشماری استناد کردهاند. [[امام علی]]{{ع}} نیز در [[نهج البلاغه]] به [[مردم کوفه]] میفرماید: {{متن حدیث|فَإِنْ كُنْتُ مُحْسِناً أَعَانَنِي}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۵۷.</ref>: اگر [[نیکوکار]] بودم یاریام کنید. و همچنین میفرماید: {{متن حدیث|كُونَا لِلظَّالِمِ خَصْماً وَ لِلْمَظْلُومِ عَوْناً}}<ref>سید رضی، نهج البلاغه، نامه ۴۷.</ref>: [[دشمن]] [[ستمگر]] و [[یاور]] ستمدیده باشید. | |||
شایان ذکر است که محورهای مشارکت که بر اساس بر و [[تقوا]] شکل میگیرد، گاهی حالت توصیهای دارد، گاه با تأکید بیشتری همراه است و زمانی جنبه الزامی به خود میگیرد؛ چنان که [[آیات]] آغازین [[سوره مائده]] عموماً توصیههای جمعی است. به گفته برخی از [[فقها]] [[تعاون]] نمود [[سلامت جامعه]] است: {{عربی|السادس: يدل قوله تعالى {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}}<ref>«یکدیگر را در نیکی و پرهیزگاری یاری کنید» سوره مائده، آیه ۲.</ref> على أن المجتمع الصالح إذا كان بين افراده التعاون و [[الحضر]] أن يكون ذلك على [[البر]] والتقوى... تبيين الآية الكريمة نظرية الإسلام في المجتمع فإنه يرى أنه لابد أن يكون إعداده أعدادا صالحا يتحمل أفراده المسئولية في تنظيمه و مراقبته لئلا يخرج عن المسير الصحيح الذي [[أمر]] به [[الله]] سبحانه و تعالى، فيكون المراد من التقوى في المقام التقوى الجمعي و الشعور بالمسئولية و مراقبة جميع أفراد المجتمع بالتعاون بينهم على البر ونبذ كل ما يكون مانعا عن الوصول إلى الهدف المنشود}}<ref>سید عبدالاعلی سبزواری، مواهب الرحمن، ج۱۰، ص۲۷۰.</ref>: قول [[خداوند]] {{متن قرآن|تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى}} بر [[جامعه صالح]] و سالم دلالت میکند؛ جامعهای [[صالح]] و سالم است که بین افراد آن تعاون و [[همیاری]] در [[نیکی]] و تقوا باشد... این [[آیه کریمه]] نظریه [[اسلام]] درباره [[جامعه]] را تبیین میکند که اسلام [[معتقد]] است باید نهادها و ساختار [[جامعه سالم]] باشد تا افرادش [[مسئولیت]] [[سازماندهی]] و [[مراقبت]] جامعه را بر عهده گیرند تا جامعه از مسیر سالم و صحیح که [[خداوند]] به آن امر کرده، خارج نشود؛ بنابراین مراد از [[تقوا]] در [[آیه]] عبارت است از تقوای جمعی، [[آگاهی]] از [[مسئولیتپذیری]]، مراقبت همه افراد جامعه بر [[تعاون بر نیکی]] و طرد هر آنچه مانع رسیدن به [[هدف]] مورد نظر است. | |||
اساساً ظهور اصطلاح [[تعاون]] در [[اجتماع]] است و در این محیط کاربردهای فراوانی دارد؛ از جمله کمک به [[مبارزه]] با [[منکرات]] و مظاهر [[فساد]]، [[ترویج]] [[فرهنگ اسلامی]] کمک به [[مبلغان]] و مروجان [[دین]]، [[حمایت]] از گروههای [[امر به معروف و نهی از منکر]] و هر گونه [[مشارکت اجتماعی]] و [[سیاسی]] همچون [[انتخابات]]. در واقع به بیان برخی از [[فقها]] «[[انسان]] ذاتاً موجودی [[اجتماعی]] و [[مدنی]] است و [[سرشت]] او با [[مدنیت]] درآمیخته است و نیازهای او جز در [[سایه]] تعاون و [[همیاری]] و [[زندگی اجتماعی]] برطرف نمیشود»<ref>حسینعلی منتظری، مبانی فقهی حکومت اسلامی، ج۱، ص۸۳.</ref>. | |||
[[انسان اجتماعی]] است و [[جامعه انسانی]] بدون [[همراهی]] و مشارکت و [[همکاری]] (تعاون)، بدون مسئولیت مشترک و تأمین و تضامن (تکافل) و بدون [[یاری]] همه جانبه و برابر داشتن (مؤاسات) خالی از [[انسانیت]] است. در واقع [[ارزش]] و اعتبار جامعه انسانی به [[میزان]] تعاون و تکافل و مؤاسات آن است. میزان [[مسئولیت همگانی]] و همیاری جمعی و [[فداکاری]] عمومی و همکاری در تحقق [[نیکیها]] و جلوگیری از [[بدیها]] بیانگر میزان زنده بودن جامعه است<ref>مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی دفتر دوم: سیره اجتماعی، ص۲۳۷.</ref>. | |||
[[امام علی]]{{ع}} درباره تعاون میفرماید: {{متن حدیث|طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى إِقَامَةِ الْحَقِّ دِيَانَةٌ وَ أَمَانَةٌ: طَلَبُ التَّعَاوُنِ عَلَى نُصْرَةِ الْبَاطِلِ جِنَايَةٌ وَ خِيَانَةٌ}}<ref>تمیمی آمدی، غرر الحکم، ج۲، ص۱۳.</ref>: «درخواست همکاری جستن برای برپاکردن [[حق]]، [[دینداری]] و [[امانتداری]] است. درخواست همکاری برای [[یاری کردن]] [[باطل]]، [[جنایت]] و خیانتکاری است». | |||
[[کمال اخلاق]] [[انسانی]] در ساخت [[اجتماعی]] به [[میزان]] پیوند با [[بندگان خدا]] و تضامن و مؤاسات با آنان است. در همین راستاست که [[رسول خدا]]{{صل}} [[برترین]] [[مردم]] را خیر خواهترین آنان به دیگران میداند: «برترین [[مردمان]] نزد رسول خدا{{صل}} کسانی بودند که بیشترین [[خیرخواهی]] را درباره مردم داشتند و والاترینشان نزد آن حضرت کسانی بودند که [درباره [[برادران دینی]]] [[نیکوترین]] مؤاسات و مساعدت را داشتند»<ref>ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۱، ص۴۲۴، به نقل از: مصطفی دلشاد تهرانی، سیره نبوی: دفتر دوم: سیره اجتماعی، ص۲۴۰.</ref>. | |||
در جهت تأکید و [[ضرورت]] [[تعاون]] در [[جامعه]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرماید: {{متن حدیث|مَنْ أَصْبَحَ وَ لَايَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِينَ فَلَيْسَ بِمُسْلِمٍ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۱۶۳؛ حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۱، ص۵۵۹.</ref>: «هر که صبح کند و به امور [[مسلمانان]] اهتمام نکند، [[مسلمان]] نیست». | |||
در پایان باید گفت از عوامل بازدارنده در برابر [[تهدیدات]] [[امنیت اجتماعی]]، تعاون و [[همیاری]] [[آحاد جامعه]] است که سبب میشود افزون بر [[ایجاد انسجام]] و [[وحدت در جامعه]]، زمینههای این [[تهدیدها]] نیز کاهش یابد؛ به بیان دیگر از منظر [[فقه]]، [[امنیت]] و [[رفاه]] در جامعه در پرتو [[اتحاد]] و [[انسجام]] به دست میآید و [[ناامنی]] و [[مصائب]] در [[سایه]] [[تفرقه]] عارض میشود.<ref>[[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|فقه و امنیت]] ص ۱۱۰.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | # [[پرونده: 1100699.jpg|22px]] [[عباس علی عمید زنجانی|عمید زنجانی، عباس علی]]، [[دانشنامه فقه سیاسی ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه فقه سیاسی ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM010643.jpg|22px]] [[محمد اسماعیل نباتیان|نباتیان، محمد اسماعیل]]، [[فقه و امنیت (کتاب)|'''فقه و امنیت''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||