جامعه بشری در قرآن: تفاوت میان نسخهها
جز
جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن '
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - ' لیکن ' به ' لکن ') |
||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
در قرآن، [[آیات]] بسیاری گویای واقعیتها و ابعاد اجتماعیاند و در دوران کنونی که مسائل [[اجتماعی]] پیچیدهتر میشوند، بحث درباره آن [[ضرورت]] بیشتری مییابد و از جمله این موارد، بحث از [[طبقات اجتماعی]] است. | در قرآن، [[آیات]] بسیاری گویای واقعیتها و ابعاد اجتماعیاند و در دوران کنونی که مسائل [[اجتماعی]] پیچیدهتر میشوند، بحث درباره آن [[ضرورت]] بیشتری مییابد و از جمله این موارد، بحث از [[طبقات اجتماعی]] است. | ||
طبقات اجتماعی ریشه ای [[تاریخی]] دارد که در هر جامعه ای میتوان سابقه تاریخی آن را [[کاوش]] کرد که البته در منشأ پدیدآیی آن [[اختلاف]] نظرهایی وجود دارد.<ref>دو طبقه اجتماعی در قرآن، ص۱۵.</ref> آنچه از [[متون دینی]] به دست میآید این است که [[جامعه]]، نخست، دارای [[طبقه اجتماعی]] به معنای اصطلاحی و علمیاش نبوده است.<ref>جامعهشناسی طبقات اجتماعی، ص۱۸.</ref> طبقه، زمانی پدید آمد که [[روح تکبر]] در میان جامعه نشینان شایع شد و [[احساس]] [[برتری]] و [[تسلط]] در آنان [[رشد]] کرد. اصولاً این شیوه [[طواغیت]] است که [[مردم]] را گروه گروه کرده، با برتری جویی خویش در [[زمین]]، عده ای را با دادن امکانات مادی و [[منزلت اجتماعی]] به ریختن [[خون]] گروه دیگر واداشته، به [[استضعاف]] کشانند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد. دستهای از آنان را به ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> [[اختلاف]] و انشعاب افراد جامعه به گروهها و دستههای مختلف اگر با ندای [[پیامبران]] جهت گیرد سازنده [[تاریخ]] و موجب [[پویایی]] جامعه و [[حاکمیت صالحان]] است: {{متن قرآن|لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>؛ | طبقات اجتماعی ریشه ای [[تاریخی]] دارد که در هر جامعه ای میتوان سابقه تاریخی آن را [[کاوش]] کرد که البته در منشأ پدیدآیی آن [[اختلاف]] نظرهایی وجود دارد.<ref>دو طبقه اجتماعی در قرآن، ص۱۵.</ref> آنچه از [[متون دینی]] به دست میآید این است که [[جامعه]]، نخست، دارای [[طبقه اجتماعی]] به معنای اصطلاحی و علمیاش نبوده است.<ref>جامعهشناسی طبقات اجتماعی، ص۱۸.</ref> طبقه، زمانی پدید آمد که [[روح تکبر]] در میان جامعه نشینان شایع شد و [[احساس]] [[برتری]] و [[تسلط]] در آنان [[رشد]] کرد. اصولاً این شیوه [[طواغیت]] است که [[مردم]] را گروه گروه کرده، با برتری جویی خویش در [[زمین]]، عده ای را با دادن امکانات مادی و [[منزلت اجتماعی]] به ریختن [[خون]] گروه دیگر واداشته، به [[استضعاف]] کشانند: {{متن قرآن|إِنَّ فِرْعَوْنَ عَلَا فِي الْأَرْضِ وَجَعَلَ أَهْلَهَا شِيَعًا يَسْتَضْعِفُ طَائِفَةً مِنْهُمْ يُذَبِّحُ أَبْنَاءَهُمْ وَيَسْتَحْيِي نِسَاءَهُمْ إِنَّهُ كَانَ مِنَ الْمُفْسِدِينَ}}<ref>«بیگمان فرعون در زمین (مصر) گردنکشی ورزید و مردم آنجا را دستهدسته کرد. دستهای از آنان را به ناتوانی میکشاند، پسرانشان را سر میبرید و زنانشان را زنده وا مینهاد، به یقین او از تبهکاران بود» سوره قصص، آیه ۴.</ref> [[اختلاف]] و انشعاب افراد جامعه به گروهها و دستههای مختلف اگر با ندای [[پیامبران]] جهت گیرد سازنده [[تاریخ]] و موجب [[پویایی]] جامعه و [[حاکمیت صالحان]] است: {{متن قرآن|لَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ}}<ref>«پس آنان را به اذن خداوند تار و مار کردند و داود جالوت را کشت و خداوند به وی پادشاهی و فرزانگی ارزانی داشت و آنچه خود میخواست بدو آموخت، و اگر خداوند برخی مردم را با برخی دیگر باز نمیداشت، زمین تباه میگردید امّا خداوند بر جهانیان بخششی (بزرگ) دارد» سوره بقره، آیه ۲۵۱.</ref>؛ لکن چنانچه در [[استخدام]] طواغیت و [[مستکبران]] قرار گیرد به [[فساد]]، [[حاکمیت طاغوت]] و [[استکبار]] و در نهایت به رکود و [[اضمحلال جامعه]] میانجامد. | ||
مفهوم طبقه در نگرش [[جامعه شناختی]] آن با آنچه در [[قرآن]] آمده متفاوت است و معیار و ملاک مختلفی دارد؛ اما به هر جهت قرآن نیز از دو جریان [[اجتماعی]] به طور مکرر یاد کرده است که یکی با صفت «[[حق]]» وصف شده، و دیگری با وصف «[[باطل]]». البته [[حق و باطل]] مصادیق فراوانی دارند و در بعد اجتماعی نیز دارای مصادیقیاند که در قالب داستانها، قصص، گفتار و [[رفتار]] [[اقوام]] و [[افراد در قرآن]] ترسیم شدهاند. | مفهوم طبقه در نگرش [[جامعه شناختی]] آن با آنچه در [[قرآن]] آمده متفاوت است و معیار و ملاک مختلفی دارد؛ اما به هر جهت قرآن نیز از دو جریان [[اجتماعی]] به طور مکرر یاد کرده است که یکی با صفت «[[حق]]» وصف شده، و دیگری با وصف «[[باطل]]». البته [[حق و باطل]] مصادیق فراوانی دارند و در بعد اجتماعی نیز دارای مصادیقیاند که در قالب داستانها، قصص، گفتار و [[رفتار]] [[اقوام]] و [[افراد در قرآن]] ترسیم شدهاند. |