مقام ابرار به چه معناست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
←پاسخ نخست
(←پانویس) |
برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۱۴: | خط ۱۴: | ||
آیتالله '''[[سید علی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[[با پیشوایان هدایتگر (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]»'' در اینباره گفته است: | آیتالله '''[[سید علی حسینی میلانی]]''' در کتاب ''«[[با پیشوایان هدایتگر (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]»'' در اینباره گفته است: | ||
«{{متن حدیث|وَعَناصِرَ الأبْرارِ}}<ref>و (سلام بر شما) ای عنصرهای نیکان.</ref> [[ائمه]]{{عم}} عنصرهای [[نیکان]] هستند. واژه عناصر جمع عنصر است. میگویند: عنصر فلانی، عنصر باارزش و [[پاکی]] است؛ یعنی اصل [[پاک]] و [[پاکیزه]] دارد، صحیح النسب است و [[نسب]] او [[آلودگی]] ندارد. واژه [[ابرار]] نیز جمع [[برّ]] است. بَرّ به فتح باء به معنای [[آدم]] خوب است و [[بِرّ]] به کسر باء یعنی خوبی. [[زید]] آدم خوبی است؛ یعنی دارای صفات خوب است. خوبیهای این آدم از کجاست؟ از کجا گرفته شده؟ سرچشمه آن ائمه{{عم}} است که عناصر ابرار هستند. در کتابهای لغت واژه عنصر را به اصل معنا کردهاند و گفتهاند: {{عربی|اصل الشیء عنصره، عنصر الشیء أصله}}<ref>ر.ک: لسان العرب: ۴ / ۶۱۱، تاج العروس:۷ / ۲۷۱.</ref> در این زمینه معنایی به [[ذهن]] میرسد که برای آن از لغت [[شاهد]] باید آورد. به نظر میرسد، عنصر به معنای زبده، خلاصه و مایه نیز باشد. بنابراین معنا و با [[مسامحه]] در تعبیر، ائمه{{عم}} خلاصه، چکیده و عصاره ابرار هستند. ولی دقیقتر از اینها، به ذهن میرسد (و البته باید درباره آن بیشتر تحقیق کرد) که بگوییم: هم چنان که در اثر [[پیشرفت علم]] مقدار کثیری از [[شکر]] یا نمک را در یک قرص میگنجانند و به آن به اصطلاح [[عربی]] {{عربی|مُرَکَّز}} گویند. اگر {{عربی|وَعَناصِرَ الأبْرارِ}} را این گونه هم معنا کنیم، صحیح است. امّا اگر از آن خصوصیات بگذریم و عنصر را به معنای اصل بگیریم؛ یعنی ائمه{{عم}} اصول ابرار از حیث خوب بودنشان هستند. پس همه خوبیهای نیکان از ائمه است، همانگونه که [[روایات]] هم بیان گر همین معنا هستند، از جمله این که فرمودهاند: {{متن حدیث|نحن أصل کلّ خیر ومن فروعنا کلّ بر"}}<ref>روضه الکافی: ۲۴۲، باب ائمه{{عم}} اصل تمام خیرها هستند، حدیث ۳۳۶.</ref> مااصل هر چیزی هستیم و هر [[نیکی]] و نیکویی ناشی از ماست. اجمالاً: ائمه{{عم}} اصل و ریشه همه [[خوبیها]] هستند؛ یعنی اگر در ایشان ژرف بنگریم، به [[راستی]] خواهیم یافت که همه [[خوبیها]] از [[اهل بیت]] آغاز میشود و به ایشان منتهی میشود. | |||
پیروان واقعی: و چون کلمه برّ به معنای خوبی، | [[پیروان]] [[واقعی]]: و چون کلمه [[برّ]] به معنای خوبی، [[پاکی]]، [[پاکیزگی]]، درست کاری است، پس [[شیعیان]] اهل بیت{{عم}} مصداق تامّ [[ابرار]] هستند. البتّه افرادی که به معنای صحیح [[شیعه]] هستند. آنان از هر جهت [[پاک]] و [[پاکیزه]] هستند. [[اعتقادات]]، [[اعمال]]، گفتار، [[اخلاق]] و همه ابعاد وجود و [[زندگی]] آنان مصداق تام ابرار است. شیعیان در تمام ابعاد زندگی خویش به [[ائمه]]{{عم}} [[رجوع]] میکنند و ایشان به معنای صحیح [[تربیتی]] [[تربیت]] یافتگان [[مکتب]] اهل بیت{{عم}} هستند و از نظر اصل وجود نیز چنین است. در روایتی آمده است: {{متن حدیث|شیعتنا منّا خلقوا من فاضل طینتنا}}<ref>«شیعیان ما از ما هستند؛ آنان از فزونی طینت ما آفریده شدهاند» بحار الانوار: ۵۳ / ۳۰۳، روضه الواعظین:۲۶۹.</ref> بنابراین [[روایت]]، وقتی لفظ "مِن" به معنای [[تبعیض]] باشد؛ یعنی شیعیان ما بعض ما و جزو ما هستند، به عبارت دیگر شیعیان از همان مادّهای [[آفریده]] شدهاند که اهل بیت{{عم}} را آفریدهاند. در نتیجه شیعیان از آن عنصری خواهند بود که ائمه{{عم}} به وجود آمدهاند. از این رو به طور قطع شیعیان واقعی عین پاکی و پاکیزگی خواهند بود و این واضح است. در روایت دیگری آمده است که [[ابوحمزه ثمالی]] گوید: [[امام باقر]]{{ع}} فرمود: همانا [[خدا]] ما را از [[اعلی علیین]] آفرید و دلهای شیعیان ما را از آن چه ما را [[خلق]] کرد آفرید و پیکرهایشان را از درجه پایینش آفرید؛ از این رو دلهای شیعیان به ما متوجه است؛ زیرا از آن چه ما آفریده شدهایم آفریده شدهاند. سپس این [[آیه]] را قرائت فرمود: "[[نامه اعمال]] [[نیکان]] در علیّین است. تو چه میدانی [[علیین]] چیست؟ کتابی است نوشته شده که [[مقربان]] [[شاهد]] آنند" و [[دشمن]] ما را از [[سجین]] آفرید و دلهای پیروانشان را از آن چه آنها را آفریده آفرید و پیکرهایشان را از [[پایینتر]] آن آفرید؛ از این رو دلهای پیروانشان به آنها متوجه است؛ زیرا اینها از آن چه آنها [[آفریده]] شدهاند [[خلق]] شدهاند؛ سپس این [[آیه]] را [[تلاوت]] فرمود: "[[نامه اعمال]] [[بدکاران]] در [[سجّین]] است. تو چه میدانی سجّین چیست؟ کتابی است نوشته شده".<ref>{{متن حدیث|إنّ اللّه خلقنا من أعلی علیّین، وخلق قلوب شیعتنا ممّا خلقنا منه، وخلق أبدانهم من دون ذلک، وقلوبهم تحنّ إلینا لأنّها خلقت ممّا خلقنا، ثمّ تلا هذه الآیه: {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ* كِتَابٌ مَّرْقُومٌ* يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ}}؛ وخلق عدوّنا من سجّین، وخلق قلوب شیعتهم ممّا خلقهم، وأبدانهم من دون ذلک، فقلوبهم تهوی إلیهم، لأنها خلقت ممّا خلقوا منه، ثمّ تلا هذه الآیه: {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الْفُجَّارِ لَفِي سِجِّينٍ* وَمَا أَدْرَاكَ مَا سِجِّينٌ* كِتَابٌ مَّرْقُومٌ}}}} الکافی: ۱ / ۳۹۰، بحار الانوار: ۲۵ / ۱۰، حدیث ۱۴؛ سوره مطففین آیات ۱۸ الی ۲۱ و آیات ۷ الی۹</ref> و این خبر را [[حافظ]] [[ابن عساکر]] دمشقی به سند خود از [[امام سجاد]]{{ع}} از [[امام حسین|سیدالشهداء]]{{ع}} آورده است<ref>ر.ک: تاریخ مدینه دمشق: ۴۱ / ۲۵۵</ref>.<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۱ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]؛ ج۱، ص۱۴۸.</ref> | ||
«{{متن حدیث|واَنْتُم نُور الاَْخْیارِ وهداةُ الاَْبرارِ}}<ref>و شما روشنى خوبان و راهنماى نیکان هستید.</ref> چگونه میشود، به مراتب [[ائمه]] اطهار{{عم}} رسید و به کنه معرفتشان راه یافت که حتی [[اخیار]] و [[ابرار]] نیز در مسیر معرفتشان به [[نور]] آنان نیاز دارند که آن بزرگواران نور اخیار و [[هادی]] ابرار هستند. اخیار یعنی چه؟ اخیار یعنی [[مردم]] زبده. به تعبیر دیگر، بهترینها، همان اخیار هستند. ائمه اطهار{{عم}} نور این گونه مردم هستند. آن راهی که این گونه از [[انسانها]] میخواهند قدم بردارند بایستی ائمه اطهار{{ع}} پیشاپیش اینها و نور اینها باشند تا اینها بتوانند در این راه حرکت کنند. همان ابراری که [[قرآن]] درباره آنان میفرماید: {{متن قرآن|كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ}}<ref>«چنان نیست، بلکه نامه اعمال نیکان در علیین است» سوره مطففین آیه ۱۸.</ref> این [[مقام]] بسیار بلندی است. [[نیکان]] به [[ائمه]]{{عم}} نیاز دارند تا آنها را در مسیر، [[هدایت]] کنند. ائمهای که در این حد هستند که افراد زبده و بهترینها به آنها نیاز دارند. و این حال [[اخیار]] و [[ابرار]] است در دار [[دنیا]]. اما در [[جهان آخرت]]، آنها پشت سر و همراه [[ائمه|محمد و آل محمد]]{{عم}} خواهند بود که [[قرآن مجید]] میفرماید: {{متن قرآن|يَوْمَ تَرَى الْمُؤْمِنِينَ وَالْمُؤْمِنَاتِ يَسْعَى نُورُهُم بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَبِأَيْمَانِهِم بُشْرَاكُمُ الْيَوْمَ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِن تَحْتِهَا الأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا ذَلِكَ هُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ}}<ref>«روزى که مردان و زنان باایمان را مىنگرى که نورشان پیش رو و در سمت راستشان به سرعت حرکت مىکند (و به آنها مىگویند:) مژده باد بر شما امروز به باغهایى از بهشت که نهرها از زیر درختان آن جارى است؛ جاودانه درآن خواهید ماند و این همان رستگارى بزرگ است» سوره حدید آیه ۱۲.</ref> آن گاه کسانی که در این عالم به [[اهل بیت]]{{عم}} [[ایمان]] نداشتند وقتی این وضعیت را میبینند چه خواهند گفت؟ [[قرآن کریم]]، [[کلام]] آنها را این گونه حکایت میکند: {{متن قرآن|يَوْمَ يَقُولُ الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ لِلَّذِينَ آمَنُوا انظُرُونَا نَقْتَبِسْ مِن نُّورِكُمْ}}<ref>«روزى که مردان و زنان منافق به مؤمنان مىگویند: نظرى به ما بیفکنید تا از نور شما پرتوى برگیریم» سوره حدید آیه ۱۳.</ref> در پاسخ آنها [[قرآن]] میفرماید: {{متن قرآن|قِيلَ ارْجِعُوا وَرَاءكُمْ فَالْتَمِسُوا نُورًا}}<ref>«به آنها گفته مىشود: به پشت سر خود بازگردید و کسب نور کنید» همان.</ref> ولی هرگز؛ {{متن قرآن|فَضُرِبَ بَيْنَهُم بِسُورٍ لَّهُ بَابٌ بَاطِنُهُ فِيهِ الرَّحْمَةُ وَظَاهِرُهُ مِن قِبَلِهِ الْعَذَابُ}}<ref>«در این هنگام دیوارى میان آنها زده مىشود که درى دارد، درونش رحمت است و برونش عذاب» همان.</ref> کوتاه سخن این که [[ائمه|ائمه اطهار]]{{عم}} [[راهنمایان]] اخیار و ابرار هستند و این یکی از خصایص و منازل آن حضرات است»<ref>ر.ک: [[سید علی حسینی میلانی|حسینی میلانی، سید علی]]، [[با پیشوایان هدایتگر ج۱ (کتاب)|با پیشوایان هدایتگر]]؛ ج۴، ص۱۵۶.</ref>. | |||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == |