ابودرداء انصاری: تفاوت میان نسخهها
←مقدمه
جز (جایگزینی متن - 'توضیح تصویر = تصویر نمادین دمشق' به 'توضیح تصویر = تصویر کهنی از شهر دمشق') |
(←مقدمه) |
||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
ابودرداء، پس از [[پیامبر]] {{صل}} در [[نبرد]] [[یرموک]] و در محاصره [[دمشق]] حضور داشت.<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص ۹۳.</ref> از [[حیات اجتماعی]] او در دوران [[ابوبکر]]، اطلاع چندانی در دست نیست؛ ولی در دوره [[عمر]]، یکی از سه نفری است که بنا به تقاضای [[یزید بن ابیسفیان]] ([[امیر]] [[شام]]) به [[فرمان]] عمر، برای [[آموزش قرآن]] و [[معارف دینی]] به شام رفت؛<ref> رجال انزل اللّه فیهم قرآناً، ج ۲، ص ۱۹.</ref> سپس (به [[نقلی]]) به [[مقام]] [[قضاوت]] آنجا گمارده شد تا در غیاب [[خلیفه]]، ادای [[وظیفه]] کند <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۰۰.</ref> و هنگامی که این مقام را بدو تهنیت گفتند، گفت: آیا برای [[منصب]] [[قضا]] به من تهنیت میگویید... ، در حالی که اگر [[مردم]] میدانستند قضاوت چه مسؤولیّت بزرگی است هرآینه با بیرغبتی آن را به یکدیگر وا میگذاشتند.<ref> الطبقات، ج ۷، ص ۲۷۵.</ref> گویا از سوی [[عثمان]] نیز به قضاوت آنجا [[نصب]] شد.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۱.</ref> از ابودرداء جملهای نقل شده که اگر [[درستی]] آن [[تأیید]] شود، از علاقه میان او و [[امویان]] حکایت دارد: {{عربی|«لا مَدینةَ بعدَ عُثمان و لا رَجاءَ بعدَ معاویه»}}.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص ۱۰۵.</ref> شاید همین [[گرایش]]، وی را به سوی شام کشانده تا در آنجا سکنا گزیند.<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۹۹.</ref> واگذاری مقام قضاوت دمشق بدو از سوی معاویه (بنابه قولی)<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۰۰.</ref> و ماندگاریاش تا پایان عمر در آنسرزمین، در این جهت قابل توجّه است. | ابودرداء، پس از [[پیامبر]] {{صل}} در [[نبرد]] [[یرموک]] و در محاصره [[دمشق]] حضور داشت.<ref>تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص ۹۳.</ref> از [[حیات اجتماعی]] او در دوران [[ابوبکر]]، اطلاع چندانی در دست نیست؛ ولی در دوره [[عمر]]، یکی از سه نفری است که بنا به تقاضای [[یزید بن ابیسفیان]] ([[امیر]] [[شام]]) به [[فرمان]] عمر، برای [[آموزش قرآن]] و [[معارف دینی]] به شام رفت؛<ref> رجال انزل اللّه فیهم قرآناً، ج ۲، ص ۱۹.</ref> سپس (به [[نقلی]]) به [[مقام]] [[قضاوت]] آنجا گمارده شد تا در غیاب [[خلیفه]]، ادای [[وظیفه]] کند <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۰۰.</ref> و هنگامی که این مقام را بدو تهنیت گفتند، گفت: آیا برای [[منصب]] [[قضا]] به من تهنیت میگویید... ، در حالی که اگر [[مردم]] میدانستند قضاوت چه مسؤولیّت بزرگی است هرآینه با بیرغبتی آن را به یکدیگر وا میگذاشتند.<ref> الطبقات، ج ۷، ص ۲۷۵.</ref> گویا از سوی [[عثمان]] نیز به قضاوت آنجا [[نصب]] شد.<ref>الاستیعاب، ج ۴، ص ۲۱۱.</ref> از ابودرداء جملهای نقل شده که اگر [[درستی]] آن [[تأیید]] شود، از علاقه میان او و [[امویان]] حکایت دارد: {{عربی|«لا مَدینةَ بعدَ عُثمان و لا رَجاءَ بعدَ معاویه»}}.<ref> تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص ۱۰۵.</ref> شاید همین [[گرایش]]، وی را به سوی شام کشانده تا در آنجا سکنا گزیند.<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۲۹۹.</ref> واگذاری مقام قضاوت دمشق بدو از سوی معاویه (بنابه قولی)<ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۰۰.</ref> و ماندگاریاش تا پایان عمر در آنسرزمین، در این جهت قابل توجّه است. | ||
ابودرداء از روایتگران پیامبر است<ref>الطبقات، ج ۷، ص ۲۷۵.</ref> و از [[زید بن ثابت]] و [[عایشه]]، [[همسر رسول خدا]] نیز [[حدیث]] نقل کرده است<ref>تهذیب الکمال، ج ۲۲، ص ۴۷۰.</ref> و افراد بسیاری چون [[انس بن مالک]]، [[فضالة بن عبید]]، [[ابوامامه]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن عبّاس]] و... از او [[روایت]] کردهاند <ref> تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص ۹۳.</ref>. در جایگاه [[علمی]] وی، خبرِ [[لیث بن سعد]] از سعد که میگوید: من [[ابودرداء]] را دیدم که داخل [[مسجد]] میشد، در حالی که همراهیان بسیاری چون [[پیروان]] [[سلطان]] با او بوده، از وی، [[دانش]] کسب میکردند،<ref>تذکرهالحفاظ، ج ۱، ص ۲۵.</ref> شنیدنی است. ابودرداء تا پایان [[عمر]] در [[شام]] زیست و در اواخر [[خلافت عثمان]]، به سال ۳۱ <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۰۰.</ref> یا ۳۲ [[هجری]] در [[دمشق]] درگذشت.<ref>الطبقات، ج ۷، ص ۲۷۶.</ref> بنا به [[نقلی]] وی در دوران [[خلافت علی]] {{ع}} پس از [[صفّین]] [[وفات]] یافته است<ref> الفتوح، ج ۳، ص ۶۱ ـ ۶۳.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابودَرداء انصاری (مقاله)|مقاله «ابودَرداء انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، | ابودرداء از روایتگران پیامبر است<ref>الطبقات، ج ۷، ص ۲۷۵.</ref> و از [[زید بن ثابت]] و [[عایشه]]، [[همسر رسول خدا]] نیز [[حدیث]] نقل کرده است<ref>تهذیب الکمال، ج ۲۲، ص ۴۷۰.</ref> و افراد بسیاری چون [[انس بن مالک]]، [[فضالة بن عبید]]، [[ابوامامه]]، [[عبدالله بن عمر]]، [[عبدالله بن عبّاس]] و... از او [[روایت]] کردهاند <ref> تاریخ دمشق، ج ۴۷، ص ۹۳.</ref>. در جایگاه [[علمی]] وی، خبرِ [[لیث بن سعد]] از سعد که میگوید: من [[ابودرداء]] را دیدم که داخل [[مسجد]] میشد، در حالی که همراهیان بسیاری چون [[پیروان]] [[سلطان]] با او بوده، از وی، [[دانش]] کسب میکردند،<ref>تذکرهالحفاظ، ج ۱، ص ۲۵.</ref> شنیدنی است. ابودرداء تا پایان [[عمر]] در [[شام]] زیست و در اواخر [[خلافت عثمان]]، به سال ۳۱ <ref>الاستیعاب، ج ۳، ص ۳۰۰.</ref> یا ۳۲ [[هجری]] در [[دمشق]] درگذشت.<ref>الطبقات، ج ۷، ص ۲۷۶.</ref> بنا به [[نقلی]] وی در دوران [[خلافت علی]] {{ع}} پس از [[صفّین]] [[وفات]] یافته است<ref> الفتوح، ج ۳، ص ۶۱ ـ ۶۳.</ref><ref>[[سید علی رضا واسعی|واسعی، سید علی رضا]]، [[ابودَرداء انصاری (مقاله)|مقاله «ابودَرداء انصاری»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۱ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۱، ص 661-662.</ref> | ||
== ابودرداء انصاری در [[شأن نزول]] == | == ابودرداء انصاری در [[شأن نزول]] == |