پرش به محتوا

انکار شأن ولایت تشریعی امامان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۱۳: خط ۱۳:


روایات پرشماری در‌این‌باره وجود دارد که به آنها اشاره می‌کنیم:
روایات پرشماری در‌این‌باره وجود دارد که به آنها اشاره می‌کنیم:
'''روایات دسته اول:''' در برخی روایات تأکید شده که تمام احکامی که [[مردم]] به آنها نیاز دارند، در صحیفه‌ای نزد امام موجود است که آن را از [[امام علی]]{{ع}} گرفته‌اند. برای نمونه، [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی صحیح به [[ابوبصیر]] فرمود: "ای ابامحمد، [[رسول خدا]]{{صل}} به على{{ع}} [[هزار باب دانش]] آموخت که از هر باب آن، [[هزار باب]] دیگر گشوده می‌شود. گفتم:... [[جامعه]] چیست؟ فرمود: صحیفه‌ای است به طول هفتاد زراعِ [[پیامبر]]، که حضرت با زبانش آن را [[املا]] کرد و على{{ع}} با دست خود نوشت. در این صحيفه همه [[حرام‌ها]] و [[حلال‌ها]] و هرچه مردم به آن نیاز داشته باشند، آمده است؛ حتی [[جریمه]] یک خراش در بدن".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹. نیز، همان، ص۲۴۱ و ۲۴۲. روایت دوم به لحاظ سندی ضعیف است.</ref> در [[روایت]] صحیح دیگری نیز [[امام کاظم]]{{ع}} با رد تسمک به [[قیاس]] تأکید کردند که خداوند پیش از [[قبض روح]] رسولش، تمام [[حلال و حرام]] [[دین]] را بر وی نازل کرد و نزد [[امامان]]{{عم}} مصحفی است که تمام آن [[احکام]] وجود دارند.<ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۷.</ref> در روایتی دیگر هنگامی که از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیده شد که چه علومی به [[امام]] افزوده می‌شود، ایشان تصریح کردند که [[خداوند متعال]]، دین را تمام و کمال بر [[رسول]] خود نازل کرد و امام نسبت به امر حلال و حرام، چیزی دریافت نمی‌کند. ایشان تأکید کردند که [[علوم]] افزودنی، اموری غیر از حلال و حرام هستند<ref>{{متن حدیث|فَقَدْ وَ اللَّهِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ بِكَمَالِهِ وَ لَا يُزَادُ الْإِمَامُ فِي حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَمَا هَذِهِ الزِّيَادَةُ؟ قَالَ: فِي سَائِرِ الْأَشْيَاءِ سِوَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ}} (همان، ص۳۹۳).</ref>. روشن است وقتی تمام احکام مورد نیاز [[مردم]] از سوی [[خداوند]] بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است، جایی برای [[تشریع]] حكم جدید از سوی امامان{{عم}} باقی نمی‌ماند تا خداوند بخواهد [[شأن تشریع]] را به آنها بدهد.
'''روایات دسته اول:''' در برخی روایات تأکید شده که تمام احکامی که [[مردم]] به آنها نیاز دارند، در صحیفه‌ای نزد امام موجود است که آن را از [[امام علی]]{{ع}} گرفته‌اند. برای نمونه، [[امام صادق]]{{ع}} در روایتی صحیح به [[ابوبصیر]] فرمود: "ای ابامحمد، [[رسول خدا]]{{صل}} به على{{ع}} [[هزار باب دانش]] آموخت که از هر باب آن، [[هزار باب]] دیگر گشوده می‌شود. گفتم:... [[جامعه]] چیست؟ فرمود: صحیفه‌ای است به طول هفتاد زراعِ [[پیامبر]]، که حضرت با زبانش آن را [[املا]] کرد و على{{ع}} با دست خود نوشت. در این صحيفه همه [[حرام‌ها]] و [[حلال‌ها]] و هرچه مردم به آن نیاز داشته باشند، آمده است؛ حتی [[جریمه]] یک خراش در بدن".<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۹. نیز، همان، ص۲۴۱ و ۲۴۲. روایت دوم به لحاظ سندی ضعیف است.</ref> در [[روایت]] صحیح دیگری نیز [[امام کاظم]]{{ع}} با رد تسمک به [[قیاس]] تأکید کردند که خداوند پیش از [[قبض روح]] رسولش، تمام [[حلال و حرام]] [[دین]] را بر وی نازل کرد و نزد [[امامان]]{{عم}} مصحفی است که تمام آن [[احکام]] وجود دارند.<ref>محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۱۴۷.</ref> در روایتی دیگر هنگامی که از [[امام صادق]]{{ع}} پرسیده شد که چه علومی به [[امام]] افزوده می‌شود، ایشان تصریح کردند که [[خداوند متعال]]، دین را تمام و کمال بر [[رسول]] خود نازل کرد و امام نسبت به امر حلال و حرام، چیزی دریافت نمی‌کند. ایشان تأکید کردند که [[علوم]] افزودنی، اموری غیر از حلال و حرام هستند<ref>{{متن حدیث|فَقَدْ وَ اللَّهِ أَنْزَلَهُ اللَّهُ عَلَى نَبِيِّهِ بِكَمَالِهِ وَ لَا يُزَادُ الْإِمَامُ فِي حَلَالٍ وَ لَا حَرَامٍ. قَالَ: فَقُلْتُ: فَمَا هَذِهِ الزِّيَادَةُ؟ قَالَ: فِي سَائِرِ الْأَشْيَاءِ سِوَى الْحَلَالِ وَ الْحَرَامِ}} (همان، ص۳۹۳).</ref>. روشن است وقتی تمام احکام مورد نیاز [[مردم]] از سوی [[خداوند]] بر [[پیامبر]]{{صل}} نازل شده است، جایی برای [[تشریع]] حكم جدید از سوی امامان{{عم}} باقی نمی‌ماند تا خداوند بخواهد [[شأن تشریع]] را به آنها بدهد.


'''[[روایات]] دسته دوم:''' در روایات پرشماری آمده است که امام هرچه می‌گوید از [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] است و از خود چیزی بدان نمی‌افزاید. این روایات (که بیش از ده روایت‌اند) دست‌کم [[مستفیض]] بوده، [[انسان]] را به صدور این محتوا از [[معصوم]] مطمئن می‌سازند. برای نمونه، [[امام باقر]]{{ع}} در ضمن روایتی صحیح فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر ما براساس نظر خود با مردم سخن بگوییم یا سخن گفته باشیم، به [[یقین]] از هلاک‌شدگان خواهیم بود و ما به وسیله آثاری که از [[رسول الله]]{{صل}} نزد ماست و [[نسل]] به نسل به ما می‌رسد، با مردم سخن می‌گوییم؛ آثاری که آنها را ذخیره کرده‌ایم؛ چنان‌که مردم طلا و [[نقره]] خود را ذخیره می‌کنند".<ref>همان، ص۳۰۰. همچنین، ر. ک: همان، ص۲۹۹ و ۳۰۱.</ref> همچنین نقل شده است که از امام صادق{{ع}} مسئله‌ای پرسیده شد. امام پاسخ فرمودند و در ادامه تأکید کردند که وقتی پاسخ تو را می‌دهم، این پاسخ از [[رسول خدا]]{{صل}} است و چنین نیست که از نزد خود چیزی بگویم».<ref>همان، ص۳۰۰ و ۳۰۱.</ref> همچنین [[سماعة بن مهران]] در روایتی صحیح از [[امام کاظم]]{{ع}} پرسید که آیا هر آنچه می‌گویید در [[کتاب خدا]] و [[سنت]] است یا آنکه براساس [[رأی]] خود می‌گویید؟ [[امام]]{{ع}} فرمودند: «هر آنچه می‌گوییم در کتاب خدا و سنت پیامبرش است».<ref>همان، ص۳۰۱.</ref> نکته دیگر آنکه در برخی [[روایات]] نسبت به کسانی که [[معتقد]] بودند چون همه چیز در [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] نیست، باید به [[قیاس]] [[پناه]] برد، موضع‌گیری شده است؛ چنان‌که [[سعید اعرج]] در روایتی صحیح درباره این مسئله از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید. امام{{ع}} فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]، [[دروغ]] می‌گویند. هیچ چیزی نیست مگر آنکه در قرآن و سنت [[[حکم]]] آن آمده است».<ref>همان، ص۳۰۱ و ۳۰۲.</ref> در [[روایت]] صحیح دیگری، سورة بن [[کلیب]] این [[پرسش]] را [[خدمت]] امام صادق{{ع}} طرح می‌کند که امام بر چه اساسی حکم می‌کند؟ امام صادق{{ع}} فرمود: براساس قرآن. سورة بن کلیب پرسید: اگر چیزی نه در سنت باشد و نه در قرآن، چه می‌کند؟ امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|قَدْ أَعْرِفُ الَّذِي تُرِيدُ يُسَدَّدُ وَ يُوَفَّقُ وَ لَيْسَ كَمَا تَظُنُّ‏}}<ref>همان، ص۳۸۸.</ref>. در [[حقیقت]] امام{{ع}} به [[راوی]] می‌فهماند که اگر بر فرض، چیزی از ایشان پرسیده شود که در قرآن و سنت نیامده باشد، با [[عنایت الهی]] به ایشان فهمانده می‌شود؛ اما بدان که چنین فرضی وجود ندارد.<ref>نظیر این مضمون، دست‌کم در دو روایت دیگر نیز آمده است (ر. ک: همان).</ref> بدین معنا که همه چیز در قرآن و سنت نبوی وجود دارد، و از‌این‌رو نمی‌توان گفت که [[خداوند]] این [[شأن]] را به [[امامان]]{{عم}} داده است.
'''[[روایات]] دسته دوم:''' در روایات پرشماری آمده است که امام هرچه می‌گوید از [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] است و از خود چیزی بدان نمی‌افزاید. این روایات (که بیش از ده روایت‌اند) دست‌کم [[مستفیض]] بوده، [[انسان]] را به صدور این محتوا از [[معصوم]] مطمئن می‌سازند. برای نمونه، [[امام باقر]]{{ع}} در ضمن روایتی صحیح فرمودند: "به [[خدا]] [[سوگند]]، اگر ما براساس نظر خود با مردم سخن بگوییم یا سخن گفته باشیم، به [[یقین]] از هلاک‌شدگان خواهیم بود و ما به وسیله آثاری که از [[رسول الله]]{{صل}} نزد ماست و [[نسل]] به نسل به ما می‌رسد، با مردم سخن می‌گوییم؛ آثاری که آنها را ذخیره کرده‌ایم؛ چنان‌که مردم طلا و [[نقره]] خود را ذخیره می‌کنند".<ref>همان، ص۳۰۰. همچنین، ر. ک: همان، ص۲۹۹ و ۳۰۱.</ref> همچنین نقل شده است که از امام صادق{{ع}} مسئله‌ای پرسیده شد. امام پاسخ فرمودند و در ادامه تأکید کردند که وقتی پاسخ تو را می‌دهم، این پاسخ از [[رسول خدا]]{{صل}} است و چنین نیست که از نزد خود چیزی بگویم».<ref>همان، ص۳۰۰ و ۳۰۱.</ref> همچنین [[سماعة بن مهران]] در روایتی صحیح از [[امام کاظم]]{{ع}} پرسید که آیا هر آنچه می‌گویید در [[کتاب خدا]] و [[سنت]] است یا آنکه براساس [[رأی]] خود می‌گویید؟ [[امام]]{{ع}} فرمودند: «هر آنچه می‌گوییم در کتاب خدا و سنت پیامبرش است».<ref>همان، ص۳۰۱.</ref> نکته دیگر آنکه در برخی [[روایات]] نسبت به کسانی که [[معتقد]] بودند چون همه چیز در [[قرآن]] و [[سنت نبوی]] نیست، باید به [[قیاس]] [[پناه]] برد، موضع‌گیری شده است؛ چنان‌که [[سعید اعرج]] در روایتی صحیح درباره این مسئله از [[امام صادق]]{{ع}} پرسید. امام{{ع}} فرمود: «به [[خدا]] [[سوگند]]، [[دروغ]] می‌گویند. هیچ چیزی نیست مگر آنکه در قرآن و سنت [[حکم]] آن آمده است».<ref>همان، ص۳۰۱ و ۳۰۲.</ref> در [[روایت]] صحیح دیگری، سورة بن [[کلیب]] این [[پرسش]] را [[خدمت]] امام صادق{{ع}} طرح می‌کند که امام بر چه اساسی حکم می‌کند؟ امام صادق{{ع}} فرمود: براساس قرآن. سورة بن کلیب پرسید: اگر چیزی نه در سنت باشد و نه در قرآن، چه می‌کند؟ امام{{ع}} فرمود: {{متن حدیث|قَدْ أَعْرِفُ الَّذِي تُرِيدُ يُسَدَّدُ وَ يُوَفَّقُ وَ لَيْسَ كَمَا تَظُنُّ‏}}<ref>همان، ص۳۸۸.</ref>. در [[حقیقت]] امام{{ع}} به [[راوی]] می‌فهماند که اگر بر فرض، چیزی از ایشان پرسیده شود که در قرآن و سنت نیامده باشد، با [[عنایت الهی]] به ایشان فهمانده می‌شود؛ اما بدان که چنین فرضی وجود ندارد.<ref>نظیر این مضمون، دست‌کم در دو روایت دیگر نیز آمده است (ر. ک: همان).</ref> بدین معنا که همه چیز در قرآن و سنت نبوی وجود دارد، و از‌این‌رو نمی‌توان گفت که [[خداوند]] این [[شأن]] را به [[امامان]]{{عم}} داده است.


'''روایات دسته سوم:''' در برخی روایات تأكيد شده است که به جز [[پیامبر اکرم]] کسی [[حلال و حرام]] نمی‌آورد؛ چنان‌که [[زراره]] در روایتی صحیح از امام صادق{{ع}} نقل می‌کند که فرمودند: {{متن حدیث|حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِي‏ءُ غَيْرُهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۸.</ref>. در این [[روایت]] تصریح شده است که کسی جز [[پیامبر]]، [[حلال و حرام]] نمی‌آورد. اطلاق این روایت، شامل [[امامان]]{{عم}} نیز می‌شود؛ بنابراین، ایشان [[شأن]] [[تشريع احکام]] را ندارند.
'''روایات دسته سوم:''' در برخی روایات تأكيد شده است که به جز [[پیامبر اکرم]] کسی [[حلال و حرام]] نمی‌آورد؛ چنان‌که [[زراره]] در روایتی صحیح از امام صادق{{ع}} نقل می‌کند که فرمودند: {{متن حدیث|حَلَالُ مُحَمَّدٍ حَلَالٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَ حَرَامُهُ حَرَامٌ أَبَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ لَا يَكُونُ غَيْرُهُ وَ لَا يَجِي‏ءُ غَيْرُهُ}}<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۵۸.</ref>. در این [[روایت]] تصریح شده است که کسی جز [[پیامبر]]، [[حلال و حرام]] نمی‌آورد. اطلاق این روایت، شامل [[امامان]]{{عم}} نیز می‌شود؛ بنابراین، ایشان [[شأن]] [[تشريع احکام]] را ندارند.
۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش