کارکردهای عصمت معصومان: تفاوت میان نسخهها
←ج) بحث جهتی: حمل روایت بر تقیه
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
'''۷. استناد به فعل معصوم برای جواز استفاده از سبزهزارها''' | '''۷. استناد به فعل معصوم برای جواز استفاده از سبزهزارها''' | ||
این حوزه از [[عصمت]]، در دایره افعال غیرعبادی و [[مالکیت]] اموال عمومی توسط حاکم | این حوزه از [[عصمت]]، در دایره افعال غیرعبادی و [[مالکیت]] اموال عمومی توسط حاکم است. یکی از مواردی که اعتقاد به [[عصمت]] در فتوای [[فقیه]] امامی مسلک تأثیر مستقیم گذاشته است، [[فتوا]] در مورد مسئله زیر در [[شئون]] حاکم بر امام میباشد. | ||
شیخ طوسی میگوید: امام معصوم[[حق]] دارد سبزهزار و کَلاء را تحت حمایت خود قرار دهد یا برای عموم [[مسلمانان]] مورد استفاده قرار دهد. اما [[شافعی]] و [[ابوحنیفه]] میگویند [[امام]] چنین حقی ندارد. دلیل فتوای دو امام [[اهل سنت]]، این است که امام را [[معصوم]] نمیدانند؛ اما مستند فتوای [[شیخ طوسی]] این است که تمامی [[افعال]] معصوم صواب است<ref>مفلح بن الحسن الصمیری البحرانی، تلخیص الخلاف و خلاصة الاختلاف - منتخب الخلاف، ج۲، ص۲۱۳؛ ر.ک: شیخ طوسی، الخلاف، ج۳، ص۵۲۸.</ref>. | شیخ طوسی میگوید: امام معصوم [[حق]] دارد سبزهزار و کَلاء را تحت حمایت خود قرار دهد یا برای عموم [[مسلمانان]] مورد استفاده قرار دهد. اما [[شافعی]] و [[ابوحنیفه]] میگویند [[امام]] چنین حقی ندارد. دلیل فتوای دو امام [[اهل سنت]]، این است که امام را [[معصوم]] نمیدانند؛ اما مستند فتوای [[شیخ طوسی]] این است که تمامی [[افعال]] معصوم صواب است<ref>مفلح بن الحسن الصمیری البحرانی، تلخیص الخلاف و خلاصة الاختلاف - منتخب الخلاف، ج۲، ص۲۱۳؛ ر.ک: شیخ طوسی، الخلاف، ج۳، ص۵۲۸.</ref>. | ||
'''۸. [[عصمت]]، منشأ تفصیل [[حکم]] جواز عمل [[حاکم]] به [[علم]] خود در مقام [[قضاوت]] و تطبیق [[احکام الهی]]''' | '''۸. [[عصمت]]، منشأ تفصیل [[حکم]] جواز عمل [[حاکم]] به [[علم]] خود در مقام [[قضاوت]] و تطبیق [[احکام الهی]]''' | ||
از مواردی که ردّ پای [[اندیشه]] عصمت را در فتاوای [[فقها]] میتوان جستجو کرد، فتوایی است که [[ابوالصلاح حلبی]] در کافی آورده است: در جایی که [[حاکم شرع]] به [[عقد]] یا ایقاعی علم داشته باشد، میتواند به علم خود عمل نماید؛ اما اگر علم [[حاکم]] موجب [[اجرای حد]] شود در صورتی میتواند به علم خود عمل کند که حاکم، | از مواردی که ردّ پای [[اندیشه]] عصمت را در فتاوای [[فقها]] میتوان جستجو کرد، فتوایی است که [[ابوالصلاح حلبی]] در کافی آورده است: در جایی که [[حاکم شرع]] به [[عقد]] یا ایقاعی علم داشته باشد، میتواند به علم خود عمل نماید؛ اما اگر علم [[حاکم]] موجب [[اجرای حد]] شود در صورتی میتواند به علم خود عمل کند که حاکم، امام، [[معصوم از خطا]] باشد؛ اما اگر حاکم غیرمعصوم مثلاً [[شهادت]] به زنای کسی بدهد گرچه علم داشته باشد، این شهادت و قضاوت او موجب اجرای حدّ [[قذف]] بر حاکم خواهد شد<ref>ابوالصلاح حلبی، الکافی فی الفقه، ص۴۳۲.</ref>. البته این مسئله در موردی که شهادت دهنده معصوم است، نمیباشد؛ معصوم میتواند، گرچه یک نفر باشد، به زنای فرد شهادت دهد و [[زنا]] ثابت میشود و این مورد از [[احکام]] اختصاصی معصوم است. | ||
'''۹. جزء العله بودن فعل معصوم برای یافتن حکم اولیّه [[اسلام]] در مورد حکم [[نماز]] هنگام [[خوف]]''' | '''۹. جزء العله بودن فعل معصوم برای یافتن حکم اولیّه [[اسلام]] در مورد حکم [[نماز]] هنگام [[خوف]]''' | ||
خط ۱۰۳: | خط ۱۰۳: | ||
شاید آن حضرت نماز ظهر و عصر را در آخر وقت و سپس نماز [[مغرب]] و عشا را در ابتدای وقت اقامه نموده است و چهار نماز پشت سر هم تحقق پیدا کرده است و هیچ نمازی ساقط نشده است. صرف این احتمال، [[سخن]] شهید را مخدوش میکند. | شاید آن حضرت نماز ظهر و عصر را در آخر وقت و سپس نماز [[مغرب]] و عشا را در ابتدای وقت اقامه نموده است و چهار نماز پشت سر هم تحقق پیدا کرده است و هیچ نمازی ساقط نشده است. صرف این احتمال، [[سخن]] شهید را مخدوش میکند. | ||
در واقع تمامی این نُه مثال | در واقع تمامی این نُه مثال ذکر شده مصادیقی از حجیّت سنت را ترسیم میکردند. به عبارت دیگر این موارد پیامدهای [[فقهی]] همان تطبیق پیامد اصولی در موارد خاص است و دلیل تخصیص به ذکر آنها این بوده است که [[فقها]] تصریح به دخالت دیدگاه عصمت خود در مسیر [[استدلال]] و استنباط حکم فقهی داشتهاند و آن ارتکاز و اصل موضوعی ذهنی خود را بر زبان آوردهاند<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص۴۰۲-۳۹۲.</ref>. | ||
'''گفتار دوم: تفکیک [[سنت]] واقعی از غیر سنت (شرط اعتبار حدیث)''' | '''گفتار دوم: تفکیک [[سنت]] واقعی از غیر سنت (شرط اعتبار حدیث)''' | ||
خط ۱۱۵: | خط ۱۱۵: | ||
'''بررسی و ارزیابی''' | '''بررسی و ارزیابی''' | ||
[[حق]] این | [[حق]] این است، چنان که [[شیخ بهایی]] نیز مطرح کرده است به دلیل مبنای عصمت، روایت را باید طرد کرد. شیخ بهایی از [[علامه حلّی]] نقل میکند که بعد از ذکر بعضی از [[اخبار]] نوم النبی{{صل}} میگوید: این حدیث [[باطل]] است؛ چون محال است چنین فعلی از [[پیامبر]]{{صل}} صادر شده باشد<ref>سیدعبدالاعلی موسوی سبزواری؛ مهذب الاحکام؛ ج۵، ص۱۳۷.</ref>. این دیدگاه [[علامه حلّی]] مبتنی بر دیدگاه [[کلامی]] [[عصمت]] است که چون [[انبیا]]، به خصوص [[پیامبر اسلام]]{{صل}} از هر نقصی مبرّاست، هر روایتی که چنین نقصی را [[اثبات]] نماید، مردود و [[باطل]] است. | ||
'''۲. طرد [[روایت]] به دلیل اسناد [[خطا]] به قول معصوم''' | '''۲. طرد [[روایت]] به دلیل اسناد [[خطا]] به قول معصوم''' | ||
از مواردی که فقهای امامی مسلک، روایتی را به دلیل اینکه مفاد آن با [[عصمت امام]]{{ع}} منافات دارد، طرد کردهاند، می توان به این مورد اشاره کرد: هنگامی که مکلّف در [[لباس]] خود، بعد از [[نماز]]، نجاستی را یافت، آیا لازم است نماز را اعاده کند؟ بنا بر موثقه [[ابوبصیر]]<ref>سیدابوالقاسم خویی؛ فقه الشیعه؛ ج۴، ص۱۵۱، موثقة ابی بصیر عن ابی عبدالله{{ع}} {{متن حدیث|قال: سألته عن رجل صلّی و فی ثوبه بول او جنابة فقال علم به أولم یعلم، فعلیه اعادة الصلاة اذا علم}}</ref> [[فتوا]] میدهند که اگر قبل از نماز [[علم]] به [[نجاست]] داشت باید نماز را اعاده کند؛ اما [[شاهد]] ما روایت صحیح "وهب بن عبد ربّه"<ref>سیدابوالقاسم خویی؛ فقه الشیعه؛ ج۴، ص۱۵۱، صحیح وهب بن عبد ربّه {{متن حدیث|عن الصادق{{ع}}: فی الجنابة تصیب الثوب و لایعلم بها صاحبه، فیصلّی فیه، ثم یعلم بعد ذلک؟ قال: یعید اذا لم یکن علم}}.</ref> است که از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند شخصی، علم به نجس بودن لباس خود ندارد و بعد از نماز متوجه میشود. [[امام]] میفرماید: {{متن حدیث|یعید اذا لم یکن علم}}: اگر نمیداند باید اعاده کند. اما [[مرحوم خویی]] در استناد به این روایت خدشه میکند؛ چون منطوق آن میگوید: اگر شخصی [[جاهل]] به وجود نجاست در لباس خود بود، باید نماز را اعاده کند و مفهوم جمله شرطیه میگوید: اگر شخص عالم به وجود نجاست بود، نباید اعاده کند و [[اراده]] چنین معنایی خطاست و با توجه به عصمت امام از خطا، استناد صدور این جمله به [[معصوم]]، خطاست و اگر مراد امام{{ع}} این بود که باید در هر دو صورت [[علم]] و [[جهل]] [[نماز]] را اعاده کند، بهتر این بود که با ادات وصل جمله خود را ادا میکرد: {{عربی|یعید و إن لم یکن علم}} یا اینکه میگفت: {{عربی|حتی اذا لم یکن علم}} یا {{عربی|ولو لم یکن علم}}؛ اما [[روایت]] چنین نیست و نمیتوان به ظاهر آن [[استدلال]] کرد<ref>سیدعبدالاعلی موسوی سبزواری؛ مهذب الاحکام؛ ج۵، ص۱۳۷.</ref>. | از مواردی که فقهای امامی مسلک، روایتی را به دلیل اینکه مفاد آن با [[عصمت امام]]{{ع}} منافات دارد، طرد کردهاند، می توان به این مورد اشاره کرد: هنگامی که مکلّف در [[لباس]] خود، بعد از [[نماز]]، نجاستی را یافت، آیا لازم است نماز را اعاده کند؟ بنا بر موثقه [[ابوبصیر]]<ref>سیدابوالقاسم خویی؛ فقه الشیعه؛ ج۴، ص۱۵۱، موثقة ابی بصیر عن ابی عبدالله{{ع}} {{متن حدیث|قال: سألته عن رجل صلّی و فی ثوبه بول او جنابة فقال علم به أولم یعلم، فعلیه اعادة الصلاة اذا علم}}.</ref> [[فتوا]] میدهند که اگر قبل از نماز [[علم]] به [[نجاست]] داشت باید نماز را اعاده کند؛ اما [[شاهد]] ما روایت صحیح "وهب بن عبد ربّه"<ref>سیدابوالقاسم خویی؛ فقه الشیعه؛ ج۴، ص۱۵۱، صحیح وهب بن عبد ربّه {{متن حدیث|عن الصادق{{ع}}: فی الجنابة تصیب الثوب و لایعلم بها صاحبه، فیصلّی فیه، ثم یعلم بعد ذلک؟ قال: یعید اذا لم یکن علم}}.</ref> است که از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند شخصی، علم به نجس بودن لباس خود ندارد و بعد از نماز متوجه میشود. [[امام]] میفرماید: {{متن حدیث|یعید اذا لم یکن علم}}: اگر نمیداند باید اعاده کند. اما [[مرحوم خویی]] در استناد به این روایت خدشه میکند؛ چون منطوق آن میگوید: اگر شخصی [[جاهل]] به وجود نجاست در لباس خود بود، باید نماز را اعاده کند و مفهوم جمله شرطیه میگوید: اگر شخص عالم به وجود نجاست بود، نباید اعاده کند و [[اراده]] چنین معنایی خطاست و با توجه به عصمت امام از خطا، استناد صدور این جمله به [[معصوم]]، خطاست و اگر مراد امام{{ع}} این بود که باید در هر دو صورت [[علم]] و [[جهل]] [[نماز]] را اعاده کند، بهتر این بود که با ادات وصل جمله خود را ادا میکرد: {{عربی|"یعید و إن لم یکن علم"}} یا اینکه میگفت: {{عربی|"حتی اذا لم یکن علم"}} یا {{عربی|"ولو لم یکن علم"}}؛ اما [[روایت]] چنین نیست و نمیتوان به ظاهر آن [[استدلال]] کرد<ref>سیدعبدالاعلی موسوی سبزواری؛ مهذب الاحکام؛ ج۵، ص۱۳۷.</ref>. | ||
'''۳. طرد روایت به دلیل تنافی آن با [[عصمت پیامبر]] از خطای در فهم مسائل [[اجتماعی]]''' | '''۳. طرد روایت به دلیل تنافی آن با [[عصمت پیامبر]] از خطای در فهم مسائل [[اجتماعی]]''' | ||
خط ۱۲۷: | خط ۱۲۷: | ||
'''۴. طرد روایت به دلیل اشتمال بر انتساب [[فراموشی]] و [[سهو]] به [[رسول خدا]]{{صل}} در حوزه [[احکام الهی]]''' | '''۴. طرد روایت به دلیل اشتمال بر انتساب [[فراموشی]] و [[سهو]] به [[رسول خدا]]{{صل}} در حوزه [[احکام الهی]]''' | ||
از مواردی که [[فقها]] ([[شیخ بهایی]]) روایتی را بر مبنای [[معصوم بودن امام]]{{ع}}، سند روایت و صدور آن را طرد نمودهاند، روایت ذیل | از مواردی که [[فقها]] ([[شیخ بهایی]]) روایتی را بر مبنای [[معصوم بودن امام]]{{ع}}، سند روایت و صدور آن را طرد نمودهاند، روایت ذیل است. | ||
[[امام باقر]]{{ع}} میگوید عمربن خطاب، [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} را ـ که در میان آنها [[حضرت علی]]{{ع}} هم بود ـ در محلی جمع کرد و از آنها در مورد مسح روی کفش به هنگام [[وضو]] سؤال کرد. [[مغیره]] برخاست و گفت: من رسول خدا{{صل}} را دیدم که بر روی کفش مسح میکرد. در این هنگام حضرت علی{{ع}} فرمود آیا این کار رسول خدا{{صل}} قبل از نزول [[سوره مائده]] بود یا بعد از آن؟ مغیره اظهار بیاطلاعی کرد. آن گاه حضرت علی{{ع}} فرمود مسح بر کفش قبل از نزول سوره مائده بوده است، آن گاه چنین فرمود: {{متن حدیث|نزلت المائدة قبل أن یقبض شهرین أو ثلاثة}}: سوره مائده دو یا سه ماه قبل از [[ارتحال]] رسول خدا{{صل}} نازل شده است. فقها میگویند: این روایت محال است از [[معصوم]] صادر شده باشد؛ چون مشتمل بر عبارتی است که نشان میدهد معصوم [[شک]] داشته است که [[زمان]] [[حکم خدا]] چه بوده است. وقوع چنین تردیدی در مورد غیرمعصوم هیچ مشکلی ندارد و امری بسیار عادی است؛ اما چون معصوم از هرگونه سهو و فراموشی برکنار است، محال است چنین جملهای از معصوم صادر شده باشد؛ چون منشأ [[شک]] در اینکه دو ماه یا سه ماه قبل از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} این [[آیه]] نازل شده، همان سهو یا فراموشی است، بلکه شک چیزی جز همان سهو نیست<ref>شیخ بهایی؛ مشرق الشمسین مع تعلیقات الخواجوئی؛ ص۱۷۷.</ref>. | [[امام باقر]]{{ع}} میگوید عمربن خطاب، [[اصحاب پیامبر]]{{صل}} را ـ که در میان آنها [[حضرت علی]]{{ع}} هم بود ـ در محلی جمع کرد و از آنها در مورد مسح روی کفش به هنگام [[وضو]] سؤال کرد. [[مغیره]] برخاست و گفت: من رسول خدا{{صل}} را دیدم که بر روی کفش مسح میکرد. در این هنگام حضرت علی{{ع}} فرمود آیا این کار رسول خدا{{صل}} قبل از نزول [[سوره مائده]] بود یا بعد از آن؟ مغیره اظهار بیاطلاعی کرد. آن گاه حضرت علی{{ع}} فرمود مسح بر کفش قبل از نزول سوره مائده بوده است، آن گاه چنین فرمود: {{متن حدیث|نزلت المائدة قبل أن یقبض شهرین أو ثلاثة}}: سوره مائده دو یا سه ماه قبل از [[ارتحال]] رسول خدا{{صل}} نازل شده است. فقها میگویند: این روایت محال است از [[معصوم]] صادر شده باشد؛ چون مشتمل بر عبارتی است که نشان میدهد معصوم [[شک]] داشته است که [[زمان]] [[حکم خدا]] چه بوده است. وقوع چنین تردیدی در مورد غیرمعصوم هیچ مشکلی ندارد و امری بسیار عادی است؛ اما چون معصوم از هرگونه سهو و فراموشی برکنار است، محال است چنین جملهای از معصوم صادر شده باشد؛ چون منشأ [[شک]] در اینکه دو ماه یا سه ماه قبل از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} این [[آیه]] نازل شده، همان سهو یا فراموشی است، بلکه شک چیزی جز همان سهو نیست<ref>شیخ بهایی؛ مشرق الشمسین مع تعلیقات الخواجوئی؛ ص۱۷۷.</ref>. | ||
''' | '''۵. طرد روایت به دلیل انتساب [[فراموشی]] [[وضو]] به [[امام علی]]{{ع}}''' | ||
بحث مفصّلی در مورد اشتراط [[عدالت]] برای [[امام جماعت]] میان فقهای شیعه مطرح است<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. اما متذکر شدهاند که عدالت محرزه شرط است نه عدالت واقعی<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. در [[تأیید]] این مطلب به روایاتی استناد شده است که در آنها به مأمومین گفته شده در صورت [[کشف]] خلاف نیازی به اعاده نیست، حتی اگر بعد از [[نماز]] متوجه شدی امام جماعت [[یهودی]] بوده است، باز نماز مأمومین نیاز به اعاده ندارد<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. [[شهید]] در ذکری بعد از ذکر این مطلب میگوید: اشکالی به این مطلب شده است که [[حضرت علی]]{{ع}} بدون وضو [[امامت]] جماعت را عهدهدار شد و بعد از نماز شخصی را فرستاد که اعلام کند [[امیرالمؤمنین]] وضو نداشته است؛ مأمومین باید نمازهایشان را اعاده کنند و این مطلب را [[شاهدان]] به غایبان خبر دهند<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. در پاسخ این مطلب [[شهید]] میگوید که مفاد آن منافی با [[عصمت امام]]{{ع}} است، پس روایت مردود است<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref> و مؤیّد آن [[کلام]] [[شیخ طوسی]] در [[تهذیب]] پس از ذکر روایت است<ref>شیخ طوسی؛ تهذیب الاحکام؛ ج۳، ص۴۰، ح۱۴۰. همو، الاستبصار؛ ج۱، ص۴۳۳، ح۵۲.</ref>. | بحث مفصّلی در مورد اشتراط [[عدالت]] برای [[امام جماعت]] میان فقهای شیعه مطرح است<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. اما متذکر شدهاند که عدالت محرزه شرط است نه عدالت واقعی<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. در [[تأیید]] این مطلب به روایاتی استناد شده است که در آنها به مأمومین گفته شده در صورت [[کشف]] خلاف نیازی به اعاده نیست، حتی اگر بعد از [[نماز]] متوجه شدی امام جماعت [[یهودی]] بوده است، باز نماز مأمومین نیاز به اعاده ندارد<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. [[شهید]] در ذکری بعد از ذکر این مطلب میگوید: اشکالی به این مطلب شده است که [[حضرت علی]]{{ع}} بدون وضو [[امامت]] جماعت را عهدهدار شد و بعد از نماز شخصی را فرستاد که اعلام کند [[امیرالمؤمنین]] وضو نداشته است؛ مأمومین باید نمازهایشان را اعاده کنند و این مطلب را [[شاهدان]] به غایبان خبر دهند<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref>. در پاسخ این مطلب [[شهید]] میگوید که مفاد آن منافی با [[عصمت امام]]{{ع}} است، پس روایت مردود است<ref>شهید اول؛ ذکری الشیعة فی أحکام الشریعه؛ ج۴، ص۳۸۸.</ref> و مؤیّد آن [[کلام]] [[شیخ طوسی]] در [[تهذیب]] پس از ذکر روایت است<ref>شیخ طوسی؛ تهذیب الاحکام؛ ج۳، ص۴۰، ح۱۴۰. همو، الاستبصار؛ ج۱، ص۴۳۳، ح۵۲.</ref>. | ||
''' | '''۶. استفاده از [[عصمت]] برای طرد [[روایت]] مشتمل بر نکتهای غیر معقول''' | ||
ارتکاز فقهای امامی، عصمت [[امامان معصوم]] در تمامی موارد عقلایی و اشراف به تمامی موارد مختلف [[شرعی]] یک [[حکم]] است؛ از این رو اگر [[امام]] [[معصوم]] یک حکم الهی و [[فقهی]] را بیان میکند باید به صورت جامع باشد. از این قبیل است [[حدیث]] و روایتی که [[داوود بن فرقد]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که هنگام زوال وقت مخصوص نماز ظهر شروع میشود و تا گذشتن به اندازه چهار رکعت وقت مخصوص ظهر است و بعد از مقدار چهار رکعت وقت مشترک ظهر و عصر شروع میشود تا به اندازه چهار رکعت به غروب مانده که وقت مخصوص عصر آغاز میشود<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام؛ باب اوقات الصلاة و علامة کل وقت؛ ج۲، ص۲۵.</ref>. [[شیخ الشریعه اصفهانی]] میگوید: اگر مراد امام{{ع}} مشخص کردن وقت نماز ظهر بهگونهای باشد که این مقدار مخصوص اقامه نماز ظهر باشد، لازمهاش این است که تا این وقت مخصوص نگذشته است، نمیتوان نماز عصر را خواند و لازمهاش این است که شخص مسافر که نمازش شکسته است اگر بعد از دو رکعت ظهر، نماز عصر را خواند نمازش [[باطل]] باشد، همچنین در نماز خوف و... . بنابراین چنین تحدیدی از جانب امام محال است و از معصوم چنین بیانی صادر نمیشود<ref>شیخ الشریعة اصفهانی؛ احکام الصلاه؛ ص۱۳.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، | ارتکاز فقهای امامی، عصمت [[امامان معصوم]] در تمامی موارد عقلایی و اشراف به تمامی موارد مختلف [[شرعی]] یک [[حکم]] است؛ از این رو اگر [[امام]] [[معصوم]] یک حکم الهی و [[فقهی]] را بیان میکند باید به صورت جامع باشد. از این قبیل است [[حدیث]] و روایتی که [[داوود بن فرقد]] از [[امام صادق]]{{ع}} نقل میکند که هنگام زوال وقت مخصوص نماز ظهر شروع میشود و تا گذشتن به اندازه چهار رکعت وقت مخصوص ظهر است و بعد از مقدار چهار رکعت وقت مشترک ظهر و عصر شروع میشود تا به اندازه چهار رکعت به غروب مانده که وقت مخصوص عصر آغاز میشود<ref>شیخ طوسی، تهذیب الاحکام؛ باب اوقات الصلاة و علامة کل وقت؛ ج۲، ص۲۵.</ref>. [[شیخ الشریعه اصفهانی]] میگوید: اگر مراد امام{{ع}} مشخص کردن وقت نماز ظهر بهگونهای باشد که این مقدار مخصوص اقامه نماز ظهر باشد، لازمهاش این است که تا این وقت مخصوص نگذشته است، نمیتوان نماز عصر را خواند و لازمهاش این است که شخص مسافر که نمازش شکسته است اگر بعد از دو رکعت ظهر، نماز عصر را خواند نمازش [[باطل]] باشد، همچنین در نماز خوف و... . بنابراین چنین تحدیدی از جانب امام محال است و از معصوم چنین بیانی صادر نمیشود<ref>شیخ الشریعة اصفهانی؛ احکام الصلاه؛ ص۱۳.</ref>.<ref>[[بهروز مینایی|مینایی، بهروز]]، [[اندیشه کلامی عصمت (کتاب)|اندیشه کلامی عصمت]]، ص۴۱۶-۴۰۲.</ref> | ||
==== اصول فقه [[امامیه]] ==== | ==== اصول فقه [[امامیه]] ==== |