پرش به محتوا

آیا عصمت موهبتی است یا اکتسابی؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۴۰: خط ۴۰:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری]]''' در مقاله ''«[[راه‌های کسب عصمت و صیانت از آن (مقاله)|راه‌های کسب عصمت و صیانت از آن]]»'' در این‌باره گفته است:
| پاسخ = حجت الاسلام و المسلمین '''[[خلیل منصوری]]''' در مقاله ''«[[راه‌های کسب عصمت و صیانت از آن (مقاله)|راه‌های کسب عصمت و صیانت از آن]]»'' در این‌باره گفته است:


«از نظر [[قرآن]]، عصمت یک [[تفضل الهی]] است که مانع [[پلیدی]] و [[رجس]] و دفع [[شرور]] و [[بدی]] کرده و شخص به [[طور]] [[فطری]] [[گرایش]] به پلیدی ندارد و از آن [[پرهیز]] و اجتناب می‌‌کند<ref>لسان العرب، ابن منظور، ج ۹، ص۲۴۴؛ ترتیب العین، ج ۲، ص۱۲۲۰.</ref>. اما در اصطلاح [[کلامی]] و [[اخلاقی]] وقتی از عصمت سخن به میان می‌‌آید مراد همان [[علم نافع]] و [[حکمت بالغه]]‌ای است که [[انسان]] را از وقوع در [[مهالک]] رذایل و [[آلودگی]] به پلیدی [[معاصی]] دور و از هر گونه [[ضلالت]] و [[خطا]] [[حفظ]] می‌‌کند. بنابراین، عصمت همانند [[شجاعت]]، [[عفت]] و [[سخاوت]] صورت علمیه راسخه و [[ملکه]] نفسانیه‌ای است که صاحب خویش را از ارتکاب عملی که جایز نیست چه [[گناه]] یا خطا نگه می‌‌دارد<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۳۸؛ ج ۵، ص۷۸.</ref>. البته مراد از این [[علم]]، همان [[حقیقت علم]] است که به آن [[برهان]] می‌‌گویند که [[رؤیت]] آن موجب می‌‌شود تا انسان از گناه صیانت بشود<ref>سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>.
«از نظر [[قرآن]]، عصمت یک [[تفضل الهی]] است که مانع [[پلیدی]] و [[رجس]] و دفع [[شرور]] و [[بدی]] شده و شخص به [[طور]] [[فطری]] [[گرایش]] به پلیدی ندارد و از آن [[پرهیز]] و اجتناب می‌‌کند<ref>لسان العرب، ابن منظور، ج ۹، ص۲۴۴؛ ترتیب العین، ج ۲، ص۱۲۲۰.</ref>. اما در اصطلاح [[کلامی]] و [[اخلاقی]] وقتی از عصمت سخن به میان می‌‌آید مراد همان [[علم نافع]] و [[حکمت بالغه]]‌ای است که [[انسان]] را از وقوع در [[مهالک]] رذایل و [[آلودگی]] به پلیدی [[معاصی]] دور و از هر گونه [[ضلالت]] و [[خطا]] [[حفظ]] می‌‌کند. بنابراین، عصمت همانند [[شجاعت]]، [[عفت]] و [[سخاوت]] صورت علمیه راسخه و [[ملکه]] نفسانیه‌ای است که صاحب خویش را از ارتکاب عملی که جایز نیست چه [[گناه]] یا خطا نگه می‌‌دارد<ref>المیزان، ج ۲، ص۱۳۸؛ ج ۵، ص۷۸.</ref>. البته مراد از این [[علم]]، همان [[حقیقت علم]] است که به آن [[برهان]] می‌‌گویند که [[رؤیت]] آن موجب می‌‌شود تا انسان از گناه صیانت بشود<ref>سوره یوسف، آیه ۲۴.</ref>.


از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، [[پیامبران]] برای انجام [[رسالت]] خویش دارای [[عصمت]] ذاتی هستند که آنان را از هر گونه [[گناه]] [[حفظ]] می‌‌کند. البته این عصمت تنها در محدوده رسالت یا در [[عصر رسالت]] آنان نیست، بلکه اصولا از بچگی آن را دارا هستند؛ زیرا اگر عصمت نداشته باشند، جزو [[ظالمین]] بوده و [[عهد الهی]] به آنان نمی‌رسد<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ ثانیا به سبب فقدان عصمت در دوره‌ای [[مردم]] به آنان [[اعتماد]] نمی‌کنند<ref>سوره نساء، آیات ۱۶۳ و ۱۶۵.</ref>. این [[عصمت پیامبران]] تفضلی خاص برای آنان است و [[خدا]] هر کس را بخواهد [[تفضل]] می‌‌بخشد.
از نظر [[آموزه‌های وحیانی قرآن]]، [[پیامبران]] برای انجام [[رسالت]] خویش دارای [[عصمت]] ذاتی هستند که آنان را از هر گونه [[گناه]] [[حفظ]] می‌‌کند. البته این عصمت تنها در محدوده رسالت یا در [[عصر رسالت]] آنان نیست، بلکه اصولا از بچگی آن را دارا هستند؛ زیرا اگر عصمت نداشته باشند، جزو [[ظالمین]] بوده و [[عهد الهی]] به آنان نمی‌رسد<ref>سوره بقره، آیه ۱۲۴.</ref>؛ ثانیا به سبب فقدان عصمت در دوره‌ای [[مردم]] به آنان [[اعتماد]] نمی‌کنند<ref>سوره نساء، آیات ۱۶۳ و ۱۶۵.</ref>. این [[عصمت پیامبران]] تفضلی خاص برای آنان است و [[خدا]] هر کس را بخواهد [[تفضل]] می‌‌بخشد.
۱۱٬۲۰۲

ویرایش