پرش به محتوا

الواح موسی در قرآن: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۳۰: خط ۳۰:


==افکندن [[الواح]]==
==افکندن [[الواح]]==
[[قوم موسی]] پس از رفتن وی به [[میقات]]، با حیله‌های «[[سامری]]» از زیورهای خود، مجسمه‌ای به شکل گوساله ساخته و به [[پرستش]] آن پرداختند. هنگامی که [[موسی]] {{ع}} از [[نافرمانی]] و [[سرپیچی]] قومش [[آگاه]] شد، به سوی آنان بازگشت و با [[توبیخ]] و [[مذمت]] آنها از شدّت [[خشم]] الواح را افکند، [[موی سر]] برادرش [[هارون]] را گرفت به سوی خود کشید: «ولَمّا رَجَعَ موسی اِلی قَومِهِ غَضبـنَ اَسِفـًا قالَ بِئسَما خَلَفتُمونی مِن بَعدی اَعَجِلتُم اَمرَ رَبِّکُم واَلقَی الاَلواحَ واَخَذَ بِرَأسِ اَخیهِ یَجُرُّهُ اِلَیهِ..».. ([[اعراف]] / ۷، ۱۵۰) از [[ابن‌عباس]] نیز [[روایت]] شده که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] موسی {{ع}} را [[رحمت]] کند. شنیدن، چگونه مانند دیدن است؟ هنگامی که موسی از خداوند شنید که قومش در غیاب او [[فریب]] خورده‌اند، الواح را از روی خشم بر [[زمین]] نکوبید؛ ولی هنگامی که به سوی آنان بازگشت و انحرافشان را به چشم خود دید، با شدّت خشم، الواح را بر زمین زد.<ref>تفسیرعیاشی، ج۲، ص۲۹؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۵۶۴؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۱۷.</ref> برخی از [[مفسران]] گفته‌اند: چون موسی {{ع}} [[فضایل]] بی‌شمار [[امّت]] [[محمّد]] {{صل}} را از خداوند شنید الواح را افکند و از [[خدا]] خواست تا او را از آن امّت قرار دهد؛<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۳؛ کشف‌الاسرار، ج ۳، ص۷۴۵.</ref> ولی این [[تفسیر]] با [[ظاهر آیه]] هیچ‌گونه سازگاری ندارد.
[[قوم موسی]] پس از رفتن وی به [[میقات]]، با حیله‌های «[[سامری]]» از زیورهای خود، مجسمه‌ای به شکل گوساله ساخته و به [[پرستش]] آن پرداختند. هنگامی که [[موسی]] {{ع}} از [[نافرمانی]] و [[سرپیچی]] قومش [[آگاه]] شد، به سوی آنان بازگشت و با [[توبیخ]] و [[مذمت]] آنها از شدّت [[خشم]] الواح را افکند، [[موی سر]] برادرش [[هارون]] را گرفت به سوی خود کشید: {{متن قرآن|وَلَمَّا رَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفًا قَالَ بِئْسَمَا خَلَفْتُمُونِي مِنْ بَعْدِي أَعَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّكُمْ وَأَلْقَى الْأَلْوَاحَ وَأَخَذَ بِرَأْسِ أَخِيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قَالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُونِي وَكَادُوا يَقْتُلُونَنِي فَلَا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْدَاءَ وَلَا تَجْعَلْنِي مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ}}<ref>«و چون موسی به نزد قومش خشمگین اندوهناک بازگشت گفت: در نبودن من از من بد جانشینی کردید؛ آیا از فرمان پروردگارتان پیش افتادید؟! (این بگفت) و الواح را فرو افکند و سر برادرش را گرفت، به سوی خود می‌کشید. (برادرش) گفت: ای فرزند مادرم! این قوم مرا ناتوان شمردند و نزدیک بود مرا بکشند پس دشمنان را به سرزنش من برنیانگیز و مرا با گروه ستمبارگان مگمار!» سوره اعراف، آیه ۱۵۰.</ref> از [[ابن‌عباس]] نیز [[روایت]] شده که [[رسول خدا]] {{صل}} فرمود: [[خداوند]] موسی {{ع}} را [[رحمت]] کند. شنیدن، چگونه مانند دیدن است؟ هنگامی که موسی از خداوند شنید که قومش در غیاب او [[فریب]] خورده‌اند، الواح را از روی خشم بر [[زمین]] نکوبید؛ ولی هنگامی که به سوی آنان بازگشت و انحرافشان را به چشم خود دید، با شدّت خشم، الواح را بر زمین زد.<ref>تفسیرعیاشی، ج۲، ص۲۹؛ الدرالمنثور، ج۳، ص۵۶۴؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۱۷.</ref> برخی از [[مفسران]] گفته‌اند: چون موسی {{ع}} [[فضایل]] بی‌شمار [[امّت]] [[محمّد]] {{صل}} را از خداوند شنید الواح را افکند و از [[خدا]] خواست تا او را از آن امّت قرار دهد؛<ref>تفسیر ماوردی، ج ۲، ص۲۶۳؛ کشف‌الاسرار، ج ۳، ص۷۴۵.</ref> ولی این [[تفسیر]] با [[ظاهر آیه]] هیچ‌گونه سازگاری ندارد.


گروهی [[شبهه]] منافات افکندن الواح و کشیدن موی سر [[برادر]] با [[عصمت]] را چنین پاسخ داده‌اند<ref>التبیان، ج۴، ص۵۵۰؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۷۴۲؛ المیزان، ج ۸، ص۲۵۱.</ref>: ادلّه عصمت این قبیل [[اشتباهات]] را که ریشه در [[اختلاف]] در سلیقه دارد [[نفی]] نمی‌کند؛ زیرا این‌گونه امور به [[حکم خدا]] مربوط نبوده، بلکه با امور [[زندگی]] ارتباط دارد، ازاین‌رو مفسران برای این برخورد موسی احتمالات ذیل را بیان کرده‌اند: ممکن است این کار موسی برای فهماندن [[عظمت]] [[خطا]] و [[انحراف]] قومش باشد، تا بار دیگر تکرار نشود، یا اینکه [[هارون]] را به سوی خود کشیده تا [[حال]] قومش را آهسته از وی بپرسد، ازاین‌رو وقتی هارون ماجرا را برای او بازگو کرد، عذر وی را پذیرفت و برایش [[دعا]] کرد: ([[اعراف]] / ۷، ۱۵۱) هنگامی که [[آتش]] [[خشم]] [[موسی]] {{ع}} فرو نشست الواحی را که نوشته‌های آن برای خداترسان مایه [[هدایت]] و [[رحمت]] بود برگرفت: «و لَمّا سَکَتَ عَن مُوسَی الغَضَبُ اَخَذَ الاَلواحَ وفی نُسخَتِها هُدًی ورَحمَةٌ لِلَّذینَ هُم لِرَبِّهِم یَرهَبون». (اعراف / ۷، ۱۵۴) برخی علّت فرو نشستن خشم موسی {{ع}} را [[توبه]] قومش و برخی دیگر [[اعتذار]] هارون می‌دانند.<ref>مجمع‌البیان، ج۴، ص۷۴۳؛ روح‌المعانی، مج۶، ج۹، ص۱۰۴؛ تفسیر المنار، ج ۹، ص۲۱۴.</ref> همچنین درباره «فی نُسخَتِها» گروهی از [[مفسران]] «[[نسخ]]» را به معنای «نقل» گرفته و بر این باورند که چون موسی {{ع}} از سر خشم [[الواح]] را افکند ۶ جزء از آن شکسته و تنها یک جزء باقی ماند و «وَ فی نُسخَتِها» یعنی آنچه که از آن یک جزء نقل شده است؛<ref>کشف الاسرار، ج ۳، ص۷۴۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۸۶؛ روح‌المعانی، مج ۶، ج ۹، ص۱۰۵.</ref> ولی به نظر می‌رسد در این [[آیه]] «نسخه» از «نسخ» به معنای [[نوشتن]] و نسخه به معنای نوشته است، همان‌گونه که «[[خطبه]]» به معنای «خطاب» است، بنابراین «وَ فی نُسخَتِها» یعنی در نوشته‌های آن الواح برای خداترسان هدایت و رحمت است.<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص۷۴۳؛ کنز الدقائق، ج ۵، ص۱۹۱؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روی، ابوالفضل]]، [[الواح موسی - روحی (مقاله)|مقاله «الواح موسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص.</ref>
گروهی [[شبهه]] منافات افکندن الواح و کشیدن موی سر [[برادر]] با [[عصمت]] را چنین پاسخ داده‌اند<ref>التبیان، ج۴، ص۵۵۰؛ مجمع‌البیان، ج ۴، ص۷۴۲؛ المیزان، ج ۸، ص۲۵۱.</ref>: ادلّه عصمت این قبیل [[اشتباهات]] را که ریشه در [[اختلاف]] در سلیقه دارد [[نفی]] نمی‌کند؛ زیرا این‌گونه امور به [[حکم خدا]] مربوط نبوده، بلکه با امور [[زندگی]] ارتباط دارد، ازاین‌رو مفسران برای این برخورد موسی احتمالات ذیل را بیان کرده‌اند: ممکن است این کار موسی برای فهماندن [[عظمت]] [[خطا]] و [[انحراف]] قومش باشد، تا بار دیگر تکرار نشود، یا اینکه [[هارون]] را به سوی خود کشیده تا [[حال]] قومش را آهسته از وی بپرسد، ازاین‌رو وقتی هارون ماجرا را برای او بازگو کرد، عذر وی را پذیرفت و برایش [[دعا]] کرد: {{متن قرآن|قَالَ رَبِّ اغْفِرْ لِي وَلِأَخِي وَأَدْخِلْنَا فِي رَحْمَتِكَ وَأَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ}}<ref>«(موسی) گفت: پروردگارا! من و برادرم را ببخشای و ما را در (کنف) بخشایش خود درآور و تو بخشاینده‌ترین بخشایندگانی» سوره اعراف، آیه ۱۵۱.</ref> هنگامی که [[آتش]] [[خشم]] [[موسی]] {{ع}} فرو نشست الواحی را که نوشته‌های آن برای خداترسان مایه [[هدایت]] و [[رحمت]] بود برگرفت: {{متن قرآن|وَلَمَّا سَكَتَ عَنْ مُوسَى الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْوَاحَ وَفِي نُسْخَتِهَا هُدًى وَرَحْمَةٌ لِلَّذِينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ}}<ref>«و چون خشم موسی فرو نشست الواح را برداشت و در نوشته  آن برای آنان که از پروردگارشان می‌هراسند رهنمود و بخشایشی بود» سوره اعراف، آیه ۱۵۴.</ref> برخی علّت فرو نشستن خشم موسی {{ع}} را [[توبه]] قومش و برخی دیگر [[اعتذار]] هارون می‌دانند.<ref>مجمع‌البیان، ج۴، ص۷۴۳؛ روح‌المعانی، مج۶، ج۹، ص۱۰۴؛ تفسیر المنار، ج ۹، ص۲۱۴.</ref> همچنین درباره {{متن قرآن|فِي نُسْخَتِهَا}} گروهی از [[مفسران]] «[[نسخ]]» را به معنای «نقل» گرفته و بر این باورند که چون موسی {{ع}} از سر خشم [[الواح]] را افکند ۶ جزء از آن شکسته و تنها یک جزء باقی ماند و {{متن قرآن|وَفِي نُسْخَتِهَا}} یعنی آنچه که از آن یک جزء نقل شده است؛<ref>کشف الاسرار، ج ۳، ص۷۴۵؛ تفسیر قرطبی، ج ۷، ص۱۸۶؛ روح‌المعانی، مج ۶، ج ۹، ص۱۰۵.</ref> ولی به نظر می‌رسد در این [[آیه]] «نسخه» از «نسخ» به معنای [[نوشتن]] و نسخه به معنای نوشته است، همان‌گونه که «[[خطبه]]» به معنای «خطاب» است، بنابراین {{متن قرآن|وَفِي نُسْخَتِهَا}} یعنی در نوشته‌های آن الواح برای خداترسان هدایت و رحمت است.<ref>مجمع‌البیان، ج ۴، ص۷۴۳؛ کنز الدقائق، ج ۵، ص۱۹۱؛ الفرقان، ج ۹، ص۳۲۴.</ref>.<ref>[[ابوالفضل روحی|روی، ابوالفضل]]، [[الواح موسی - روحی (مقاله)|مقاله «الواح موسی»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)|دائرة المعارف قرآن کریم]]، ج۴، ص192-193.</ref>


==الواح و [[تابوت]]==
==الواح و [[تابوت]]==
۱۱۵٬۱۶۹

ویرایش