پرش به محتوا

علم سیاست: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱۵: خط ۱۵:
ابوالحمد، در صفحه سی و یک مبانی سیاست می‌نویسد: “علم سیاست، [[علمی]] است که مطالعه و [[تحقیق]] پیرامون پدیده‌های [[سیاسی]] و اشکال مختلف [[دولت]]، [[حکومت]]، [[روابط]] [[قدرت]]، مبانی مادی، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] هر یک از آنها در زمان‌ها و مکان‌های مختلف و [[کشف]] روابط پدیده‌های سیاسی و [[علل]] پیدایش آنها و نیز مطالعه و تحقیق درباره [[اداره جامعه]] کشور و [[روابط بین‌الملل]] را انجام می‌دهد”<ref>ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۲۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۸.</ref>
ابوالحمد، در صفحه سی و یک مبانی سیاست می‌نویسد: “علم سیاست، [[علمی]] است که مطالعه و [[تحقیق]] پیرامون پدیده‌های [[سیاسی]] و اشکال مختلف [[دولت]]، [[حکومت]]، [[روابط]] [[قدرت]]، مبانی مادی، [[اخلاقی]] و [[اعتقادی]] هر یک از آنها در زمان‌ها و مکان‌های مختلف و [[کشف]] روابط پدیده‌های سیاسی و [[علل]] پیدایش آنها و نیز مطالعه و تحقیق درباره [[اداره جامعه]] کشور و [[روابط بین‌الملل]] را انجام می‌دهد”<ref>ابوالحمد، عبدالحمید، مبانی سیاست، ص۲۹.</ref>.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۸.</ref>


== [[ارتباط]] علم سیاست با سایر علوم ==
== ارتباط علم سیاست با سایر علوم ==
مسلماً نمی‌توان حوزه و گستره هر علم را به طور دقیق مشخص نمود و مرز میان علوم را به صورت [[قطعی]] [[تعیین]] و ترسیم نمود؛ زیرا [[درهم]] تنیدگی موضوعات و امکان ملاحظه یک موضوع از ابعاد گوناگون، موجب پیدایش حوزه‌های مشترک علوم و گاه هم‌پوشی آنها می‌شود. به‌ویژه، این امر در زمینه [[علوم اجتماعی]] نمود [[عینی]] فراوان‌تری دارد. چون عرصه فعالیت‌های بشری را نمی‌توان به حیطه‌های کاملاً منفصل از یکدیگر تقسیم نمود، همچنین نمی‌توان [[گرایش‌ها]]، [[اندیشه‌ها]] و [[فعالیت‌های سیاسی]] [[انسان]] را از [[جهان‌بینی]]، [[اعتقادات]]، [[اخلاق]] و حیثیت مادی [[زندگی]] او جدا دید.
مسلماً نمی‌توان حوزه و گستره هر علم را به طور دقیق مشخص نمود و مرز میان علوم را به صورت [[قطعی]] تعیین و ترسیم نمود؛ زیرا [[درهم]] تنیدگی موضوعات و امکان ملاحظه یک موضوع از ابعاد گوناگون، موجب پیدایش حوزه‌های مشترک علوم و گاه هم‌پوشی آنها می‌شود. به‌ویژه، این امر در زمینه [[علوم اجتماعی]] نمود [[عینی]] فراوان‌تری دارد. چون عرصه فعالیت‌های بشری را نمی‌توان به حیطه‌های کاملاً منفصل از یکدیگر تقسیم نمود، همچنین نمی‌توان [[گرایش‌ها]]، [[اندیشه‌ها]] و [[فعالیت‌های سیاسی]] [[انسان]] را از [[جهان‌بینی]]، [[اعتقادات]]، [[اخلاق]] و حیثیت مادی [[زندگی]] او جدا دید.
در این میان، ارتباط علم سیاست با [[علوم انسانی]] از [[پیوستگی]] و اشتراک فزون‌تری برخوردار است؛ چرا که سیاست قلمرو وسیعی را شامل می‌شود و نتیجه سیاست در بخش‌های مختلف زندگی [[بشر]] [[ظهور]] و بروز پیدا می‌کند. در مقابل، سیاست نیز از دستاوردهای سایر علوم در تحقق اهداف خود بهره می‌جوید و همین امر موجب می‌شود که برخی، علم سیاست را علمی میان‌رشته‌ای بدانند؛ به شکلی که می‌تواند تنها در چارچوب گسترده‌تر رشته‌های هم پیوند، به بررسی پدیده‌های [[سیاسی]] بپردازد<ref>عالم، عبدالرحمن، تاریخ فلسفه سیاسی غرب، ج۱، ص۶۴.</ref>.
در این میان، ارتباط علم سیاست با [[علوم انسانی]] از [[پیوستگی]] و اشتراک فزون‌تری برخوردار است؛ چرا که سیاست قلمرو وسیعی را شامل می‌شود و نتیجه سیاست در بخش‌های مختلف زندگی [[بشر]] [[ظهور]] و بروز پیدا می‌کند. در مقابل، سیاست نیز از دستاوردهای سایر علوم در تحقق اهداف خود بهره می‌جوید و همین امر موجب می‌شود که برخی، علم سیاست را علمی میان‌رشته‌ای بدانند؛ به شکلی که می‌تواند تنها در چارچوب گسترده‌تر رشته‌های هم پیوند، به بررسی پدیده‌های [[سیاسی]] بپردازد<ref>عالم، عبدالرحمن، تاریخ فلسفه سیاسی غرب، ج۱، ص۶۴.</ref>.
حوزه‌های [[علمی]] هم‌جوار که از تأثیر و تأثر بیشتری نسبت به [[علم سیاست]] برخوردار می‌باشند؛ عبارتند از<ref>بدون شک در ارتباط حوزه‌های علمی، سیاست تنها منحصر به حوزه‌های مذکور نیست و به جرأت می‌توان گفت، هر تلاش علمی و فرهنگی که به شکلی جامعه انسانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، می‌توان آثار آن را در سیاست نیز مورد مطالعه قرار داد؛ چنانچه انقلاب صنعتی و پیامدهای آن موجب شد که نقش عوامل، نیروها و گرایش‌های اقتصادی در سیاست به شکل آشکارتری مورد مطالعه قرار گیرد. از سوی دیگر، اثرگذاری تصمیمات کلان سیاسی بر سایر حوزه‌های علمی، انکارناپذیر است.</ref>: [[فلسفه]]، [[فقه]]، [[اخلاق]]، [[حقوق]]، [[تاریخ]]، جغرافی، [[جامعه‌شناسی]]، [[مردم‌شناسی]]، [[روانشناسی]] [[اجتماعی]]، [[اقتصاد]] و آمار، که در ادامه به طور [[اجمال]] به چگونگی این [[ارتباط]] اشاره می‌شود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۹.</ref>
حوزه‌های [[علمی]] هم‌جوار که از تأثیر و تأثر بیشتری نسبت به [[علم سیاست]] برخوردار می‌باشند؛ عبارتند از<ref>بدون شک در ارتباط حوزه‌های علمی، سیاست تنها منحصر به حوزه‌های مذکور نیست و به جرأت می‌توان گفت، هر تلاش علمی و فرهنگی که به شکلی جامعه انسانی را تحت تأثیر قرار می‌دهد، می‌توان آثار آن را در سیاست نیز مورد مطالعه قرار داد؛ چنانچه انقلاب صنعتی و پیامدهای آن موجب شد که نقش عوامل، نیروها و گرایش‌های اقتصادی در سیاست به شکل آشکارتری مورد مطالعه قرار گیرد. از سوی دیگر، اثرگذاری تصمیمات کلان سیاسی بر سایر حوزه‌های علمی، انکارناپذیر است.</ref>: [[فلسفه]]، [[فقه]]، [[اخلاق]]، [[حقوق]]، [[تاریخ]]، جغرافی، [[جامعه‌شناسی]]، [[مردم‌شناسی]]، [[روانشناسی]] [[اجتماعی]]، [[اقتصاد]] و آمار، که در ادامه به طور [[اجمال]] به چگونگی این [[ارتباط]] اشاره می‌شود.<ref>[[علی اصغر نصرتی|نصرتی، علی اصغر]]، [[نظام سیاسی اسلام (کتاب)|نظام سیاسی اسلام]]، ص ۲۹.</ref>
۱۱۲٬۹۹۷

ویرایش