مظلومیت امام علی در تاریخ اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
در [[احادیث]] [[پیشوایان]] [[اسلام]]، به [[مظلومیت علی]] {{ع}} تصریح شده است. [[پیامبر]] بارها به | در [[احادیث]] [[پیشوایان]] [[اسلام]]، به [[مظلومیت علی]] {{ع}} تصریح شده است. [[پیامبر]] بارها به مظلومیت [[امام]] پس از خود، اشاره کرده و او را به [[شکیبایی]] فراخوانده است. [[علی]] {{ع}} نیز از مظلومیت خود یاد کرده و به [[خداوند]] شکوه برده است. [[حضرت زهرا]] {{س}} بر مظلومیت آن حضرت گریسته و [[امام هادی]] {{ع}} در [[زیارتنامه]] علی {{ع}}، او را "نخستین مظلوم" خوانده است. | ||
[[پژوهش]] [[تاریخی]] نشان میدهد که [[سخن گفتن]] از مظلومیت علی {{ع}}، [[عاطفی]] نیست؛ بلکه در حقایق و احادیث [[معصومان]] ریشه دارد. بزرگترین ستمی که بر علی {{ع}} روا داشتند، [[غصب خلافت]] بود. بسیاری در [[زمان حیات پیامبر]] نیز میکوشیدند تا به هر شیوه، مانع به [[خلافت]] رسیدن علی {{ع}} شوند. [[غصب]] این [[حق الهی]]، [[برترین]] [[نشانه]] مظلومیت آن حضرت است. [[غصب فدک]] نیز از دیگر مصداقهای مظلومیت اوست. [[ظلم]] دیگری که بر علی {{ع}}روا داشته شد، ضرب و [[جرح]] و سرانجام، به [[شهادت]] رساندن حضرت زهرا {{س}} بود. [[آتش]] زدن [[خانه]] [[وحی]]، شهادت بانوی اسلام، [[تشییع]] پنهانی و [[تدفین]] شبانه و غریبانه، روشن ترین جلوه مظلومیت [[زهرا]] و علی {{ع}} است. | [[پژوهش]] [[تاریخی]] نشان میدهد که [[سخن گفتن]] از مظلومیت علی {{ع}}، [[عاطفی]] نیست؛ بلکه در حقایق و احادیث [[معصومان]] ریشه دارد. بزرگترین ستمی که بر علی {{ع}} روا داشتند، [[غصب خلافت]] بود. بسیاری در [[زمان حیات پیامبر]] نیز میکوشیدند تا به هر شیوه، مانع به [[خلافت]] رسیدن علی {{ع}} شوند. [[غصب]] این [[حق الهی]]، [[برترین]] [[نشانه]] مظلومیت آن حضرت است. [[غصب فدک]] نیز از دیگر مصداقهای مظلومیت اوست. [[ظلم]] دیگری که بر علی {{ع}}روا داشته شد، ضرب و [[جرح]] و سرانجام، به [[شهادت]] رساندن حضرت زهرا {{س}} بود. [[آتش]] زدن [[خانه]] [[وحی]]، شهادت بانوی اسلام، [[تشییع]] پنهانی و [[تدفین]] شبانه و غریبانه، روشن ترین جلوه مظلومیت [[زهرا]] و علی {{ع}} است. | ||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
بُعد دیگری از مظلومیت علی {{ع}} در دوران [[حکومت]] او رخ مینماید. بسیاری از همان کسان که با او [[بیعت]] کردند، بعدها از دستورهای او سرپیچیدند و او را آزردند و به ستوه آوردند. امام در این زمینه، سخنان دردمندانه بسیار دارد. وجه دیگر مظلومیت آن حضرت که با مظلومیت همسرش تشابه دارد، چگونگی [[شهادت]] و [[تشییع]] و [[تدفین]] غریبانه و شبانه، و پنهان ماندن دراز مدت [[مزار]] اوست. | بُعد دیگری از مظلومیت علی {{ع}} در دوران [[حکومت]] او رخ مینماید. بسیاری از همان کسان که با او [[بیعت]] کردند، بعدها از دستورهای او سرپیچیدند و او را آزردند و به ستوه آوردند. امام در این زمینه، سخنان دردمندانه بسیار دارد. وجه دیگر مظلومیت آن حضرت که با مظلومیت همسرش تشابه دارد، چگونگی [[شهادت]] و [[تشییع]] و [[تدفین]] غریبانه و شبانه، و پنهان ماندن دراز مدت [[مزار]] اوست. | ||
پس از شهادتِ [[امام]] نیز [[آزار]] و [[شکنجه]] و کشتن [[دوستداران]] او آغاز شد و سالیان متمادی ادامه یافت. این نیز ستمی دیگر در [[حق علی]] {{ع}}است<ref>[[دانشنامه امام علی (کتاب)|دانشنامه امام علی]] | پس از شهادتِ [[امام]] نیز [[آزار]] و [[شکنجه]] و کشتن [[دوستداران]] او آغاز شد و سالیان متمادی ادامه یافت. این نیز ستمی دیگر در [[حق علی]] {{ع}}است<ref>[[رضا مختاری|مختاری، رضا]]، [[مظلومیت امام علی (مقاله)|مظلومیت امام علی]]، [[دانشنامه امام علی ج۱۱ (کتاب)|دانشنامه امام علی ج۱۱]].</ref>. | ||
== [[مظلومیت امام علی]] == | == [[مظلومیت امام علی]] == | ||
[[تاریخ]] [[انسانیت]]، مظلومی چون علی {{ع}} به خود ندیده است، اگر شرایط و اوضاع [[زندگانی علی]] {{ع}} را همان گونه که بوده بررسی کنیم این [[حقیقت]] برای همه مجسم خواهد شد زیرا: | [[تاریخ]] [[انسانیت]]، مظلومی چون علی {{ع}} به خود ندیده است، اگر شرایط و اوضاع [[زندگانی علی]] {{ع}} را همان گونه که بوده بررسی کنیم این [[حقیقت]] برای همه مجسم خواهد شد زیرا: او نخستین کسی بود که بعد از [[خدیجه کبری]] به [[ندای آسمانی]] [[پیغمبر اسلام]] لبیک گفت و در همان ساعتهای اول [[بعثت]] به [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} [[ایمان]] آورد، و اول کسی بود که به [[حضرت]] در [[نماز]] [[اقتدا]] کرد و تا چند سال تنها علی و [[خدیجه]] با [[رسول خدا]] نماز میخواندند و {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} میگفتند. | ||
او نخستین کسی بود که بعد از [[خدیجه کبری]] به [[ندای آسمانی]] [[پیغمبر اسلام]] لبیک گفت و در همان ساعتهای اول [[بعثت]] به [[پیغمبر اکرم]] {{صل}} [[ایمان]] آورد، و اول کسی بود که به [[حضرت]] در [[نماز]] [[اقتدا]] کرد و تا چند سال تنها علی و [[خدیجه]] با [[رسول خدا]] نماز میخواندند و {{متن حدیث|لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ}} میگفتند. | |||
علی {{ع}} اول کسی بود که همه جا چون سایه، همراه [[پیغمبر]] [[خدا]] بود و از حضرتش [[دفاع]] میکرد و جلو آزارهای [[قریش]] و مستهزئین را میگرفت، او تنها کسی بود که در «[[یوم الانذار]]» به ندای مولایش رسول خدا {{صل}} لبیک گفت و آشکارا در برابر چهل نفر از بستگان پیغمبر ایمان آورد و [[اعلان]] [[وفاداری]] کرد و در همان جا مورد [[تمسخر]] ابولهبها قرار گرفت. | علی {{ع}} اول کسی بود که همه جا چون سایه، همراه [[پیغمبر]] [[خدا]] بود و از حضرتش [[دفاع]] میکرد و جلو آزارهای [[قریش]] و مستهزئین را میگرفت، او تنها کسی بود که در «[[یوم الانذار]]» به ندای مولایش رسول خدا {{صل}} لبیک گفت و آشکارا در برابر چهل نفر از بستگان پیغمبر ایمان آورد و [[اعلان]] [[وفاداری]] کرد و در همان جا مورد [[تمسخر]] ابولهبها قرار گرفت. | ||
علی {{ع}} تنها کسی بود که در [[شعب ابوطالب]] چون پروانه به دور شمع وجود پیغمبر میگشت و از آن بزرگوار، [[پاسداری]] میکرد و [[خواب]] را در آنجا بر خود جایز نمیشمرد و تا سه سال این برنامه ادامه داشت. | علی {{ع}} تنها کسی بود که در [[شعب ابوطالب]] چون پروانه به دور شمع وجود پیغمبر میگشت و از آن بزرگوار، [[پاسداری]] میکرد و [[خواب]] را در آنجا بر خود جایز نمیشمرد و تا سه سال این برنامه ادامه داشت. علی {{ع}} اولین [[مهاجر]] [[اسلام]] است که با حضرتش به [[طائف]] [[هجرت]] کرد، و در آنجا با پیغمبر خدا {{صل}} [[هدف]] سنگهای [[دشمنان اسلام]] قرار گرفتند. | ||
علی {{ع}} اولین [[مهاجر]] [[اسلام]] است که با حضرتش به [[طائف]] [[هجرت]] کرد، و در آنجا با پیغمبر خدا {{صل}} [[هدف]] سنگهای [[دشمنان اسلام]] قرار گرفتند. | |||
او تنها کسی است که در [[لیلة المبیت]] به جای پیغمبر خوابید و بدون هیچ [[ترس]] و هراسی جانش را در خطر [[مرگ]] قرار داد به [[امید]] آنکه [[جان جانان]] پیغمبر اسلام مصون بماند و پس از آن شب هم با تمام [[مردانگی]] و [[شجاعت]] در [[مسجد الحرام]] آمد و دیون پیغمبر را ادا و امانتهای [[مردم]] را برگرداند و عهود حضرت را [[وفا]] کرد و با فواطم ([[فاطمه زهراء]] [[فاطمه بنت اسد]] و [[فاطمه]] دختر [[زبیر]]) رهسپار [[مدینه]] شد و در [[هجرت به مدینه]] با [[رسول خدا]] {{صل}} [[شریک]] و به وی ملحق گردید. | او تنها کسی است که در [[لیلة المبیت]] به جای پیغمبر خوابید و بدون هیچ [[ترس]] و هراسی جانش را در خطر [[مرگ]] قرار داد به [[امید]] آنکه [[جان جانان]] پیغمبر اسلام مصون بماند و پس از آن شب هم با تمام [[مردانگی]] و [[شجاعت]] در [[مسجد الحرام]] آمد و دیون پیغمبر را ادا و امانتهای [[مردم]] را برگرداند و عهود حضرت را [[وفا]] کرد و با فواطم ([[فاطمه زهراء]] [[فاطمه بنت اسد]] و [[فاطمه]] دختر [[زبیر]]) رهسپار [[مدینه]] شد و در [[هجرت به مدینه]] با [[رسول خدا]] {{صل}} [[شریک]] و به وی ملحق گردید. | ||
در تمام جنگهای کوچک و بزرگ [[حضرت محمد]] {{صل}}، تنها مرد میدان [[جنگ]]، علی {{ع}} بود که مردانه میجنگید و لحظهای [[پیغمبر]] را تنها نمیگذاشت؛ حتی در بعضی از [[جنگها]] دهها جراحت و زخم بر بدنش وارد شد ولی پیغمبر را تنها نگذاشت اگر چه همه فرار کرده بودند و صحنه [[کارزار]] را خالی گذاشته بودند. او تنها کسی بود که در هر صحنه نبردی که حاضر میشد [[دشمنان]] به خود میلرزیدند و [[مسلمانان]] [[روح امید]] و [[پیروزی]] در کالبدشان دمیده میشد. | در تمام جنگهای کوچک و بزرگ [[حضرت محمد]] {{صل}}، تنها مرد میدان [[جنگ]]، علی {{ع}} بود که مردانه میجنگید و لحظهای [[پیغمبر]] را تنها نمیگذاشت؛ حتی در بعضی از [[جنگها]] دهها جراحت و زخم بر بدنش وارد شد ولی پیغمبر را تنها نگذاشت اگر چه همه فرار کرده بودند و صحنه [[کارزار]] را خالی گذاشته بودند. او تنها کسی بود که در هر صحنه نبردی که حاضر میشد [[دشمنان]] به خود میلرزیدند و [[مسلمانان]] [[روح امید]] و [[پیروزی]] در کالبدشان دمیده میشد. | ||
اینها از یک طرف، و از طرف دیگر میبینیم [[پیغمبر اسلام]] [[بهترین زنان]] عالم، [[فاطمه زهرا]] {{س}} را به [[ازدواج]] او در آورد و دهها بار او را به عنوان [[وزیر]]، [[جانشین]] و [[امام]] بعد از خودش به [[مردم]] معرفی کرد. | اینها از یک طرف، و از طرف دیگر میبینیم [[پیغمبر اسلام]] [[بهترین زنان]] عالم، [[فاطمه زهرا]] {{س}} را به [[ازدواج]] او در آورد و دهها بار او را به عنوان [[وزیر]]، [[جانشین]] و [[امام]] بعد از خودش به [[مردم]] معرفی کرد. | ||
اما با این همه میبینیم او کسی است که پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} از همان لحظهای که خبر [[وفات پیامبر]] به گوشها میرسد و طبق [[وصیت]] [[رسول الله]] در [[خانه]] مشغول [[تجهیز]] [[غسل]] و [[کفن]] و [[نماز]] و [[دفن]] پیغمبر است، [[حق]] مسلمش ضایع میشود و [[خلافت]] و [[امامت]] را از او میگیرند، و به مدت ۲۵ سال او را [[خانهنشین]] میکنند، و نخستین کسی است که درب خانهاش را میسوزانند. | اما با این همه میبینیم او کسی است که پس از [[رحلت رسول خدا]] {{صل}} از همان لحظهای که خبر [[وفات پیامبر]] به گوشها میرسد و طبق [[وصیت]] [[رسول الله]] در [[خانه]] مشغول [[تجهیز]] [[غسل]] و [[کفن]] و [[نماز]] و [[دفن]] پیغمبر است، [[حق]] مسلمش ضایع میشود و [[خلافت]] و [[امامت]] را از او میگیرند، و به مدت ۲۵ سال او را [[خانهنشین]] میکنند، و نخستین کسی است که درب خانهاش را میسوزانند. | ||
او اولین کسی است که همسرش را مقابل چشمان خود و فرزندانش میزنند، و [[محسن]] را در رحم همسرش میکشند. | او اولین کسی است که همسرش را مقابل چشمان خود و فرزندانش میزنند، و [[محسن]] را در رحم همسرش میکشند. | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
آیا مظلومیت از این بیشتر میشود که خود فرمود: | آیا مظلومیت از این بیشتر میشود که خود فرمود: | ||
{{متن حدیث|فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً...}}؛ | {{متن حدیث|فَصَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجًا أَرَى تُرَاثِي نَهْباً...}}؛ | ||
[[صبر]] کردم در حالی که به کسی میماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته و با چشم خود میدیدم میراثم ([[حکومت]]) را به [[غارت]] میبرند. | [[صبر]] کردم در حالی که به کسی میماندم که خاشاک چشمش را پر کرده و استخوان راه گلویش را گرفته و با چشم خود میدیدم میراثم ([[حکومت]]) را به [[غارت]] میبرند...»<ref>نهج البلاغه، خطبه ۳.</ref>. | ||
و از این بدتر آنکه حضرتش تمام این [[مصائب]] را در [[دل]] میبرد و با کسی در میان نمیگذاشت، در برابر همه آن [[ستمها]] و [[ظلمها]] صبر کرد و [[راز]] دل به کسی نگفت تا [[اسلام]] بماند و [[قرآن]] [[حاکم]] باشد و تشتت و [[تفرقه]] در صفوف [[مسلمین]] ایجاد نشود تا [[خدای بزرگ]] از او [[راضی]] باشد، و بیخود نبود که خود گفت: | و از این بدتر آنکه حضرتش تمام این [[مصائب]] را در [[دل]] میبرد و با کسی در میان نمیگذاشت، در برابر همه آن [[ستمها]] و [[ظلمها]] صبر کرد و [[راز]] دل به کسی نگفت تا [[اسلام]] بماند و [[قرآن]] [[حاکم]] باشد و تشتت و [[تفرقه]] در صفوف [[مسلمین]] ایجاد نشود تا [[خدای بزرگ]] از او [[راضی]] باشد، و بیخود نبود که خود گفت: {{متن حدیث|مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ {{صل}} إِلَى يَوْمِ النَّاسِ هَذَا}}؛ «روزی که [[پیغمبر]] [[خدا]] به [[درود]] [[حیات]] گفت و [[قبض روح]] شد تا امروز همیشه [[مظلوم]] هستم»<ref>سید مرتضی، شافی، ج۳، ص۲۲۳؛ سفینة البحار، ج۲، ص۱۰۸، ماده «ظلم».</ref>. | ||
{{متن حدیث|مَا زِلْتُ مَظْلُوماً مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ {{صل}} إِلَى يَوْمِ النَّاسِ هَذَا}}؛ | |||
«روزی که [[پیغمبر]] [[خدا]] به [[درود]] [[حیات]] گفت و [[قبض روح]] شد تا امروز همیشه [[مظلوم]] هستم»<ref>سید مرتضی، شافی، ج۳، ص۲۲۳؛ سفینة البحار، ج۲، ص۱۰۸، ماده «ظلم».</ref>. | |||
به قدری مصائب و [[مظلومیت علی]] زیاد بود که حتی در پنج سالی که به حکومت رسید و مردم با او [[بیعت]] کردند، نتوانست ظلمهایی که به او شده بود به مردم بگوید، و مردم هم [[تحمل]] شنیدن دردهای دلش را نداشتند لذا به بیابان میرفت و در دل خود را با [[چاه]] در میان میگذاشت. اما کجا دلش آرام میشد. | به قدری مصائب و [[مظلومیت علی]] زیاد بود که حتی در پنج سالی که به حکومت رسید و مردم با او [[بیعت]] کردند، نتوانست ظلمهایی که به او شده بود به مردم بگوید، و مردم هم [[تحمل]] شنیدن دردهای دلش را نداشتند لذا به بیابان میرفت و در دل خود را با [[چاه]] در میان میگذاشت. اما کجا دلش آرام میشد. | ||
آری، آن گاه دلش آرام شد و از دردها و ظلمهایی که به او روا داشته بودند آسوده گشت، که سپیده [[روز]] ۱۹ [[ماه رمضان]] دمید و در [[مسجد کوفه]] [[ضربت ابن ملجم]] بر فرق مبارکش نشست و فریاد {{متن حدیث|فُزْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ}} از بند بند وجودش برخاست. آسوده گشت چون به [[دیدار]] آرامبخش [[دلها]] شتافت و روحش به [[ملکوت]] [[اعلی]] پیوست و در [[رضوان]] [[خدای بزرگ]]، مأوی گرفت | آری، آن گاه دلش آرام شد و از دردها و ظلمهایی که به او روا داشته بودند آسوده گشت، که سپیده [[روز]] ۱۹ [[ماه رمضان]] دمید و در [[مسجد کوفه]] [[ضربت ابن ملجم]] بر فرق مبارکش نشست و فریاد {{متن حدیث|فُزْتَ وَ رَبِّ الْكَعْبَةِ}} از بند بند وجودش برخاست. آسوده گشت چون به [[دیدار]] آرامبخش [[دلها]] شتافت و روحش به [[ملکوت]] [[اعلی]] پیوست و در [[رضوان]] [[خدای بزرگ]]، مأوی گرفت<ref>[[سید اصغر ناظمزاده|ناظمزاده، سید اصغر]]، [[تجلی امامت (کتاب)|تجلی امامت]] ص ۵۱۷.</ref>. | ||
== ظلم اول == | == ظلم اول == |