پرش به محتوا

تأمین معیشت در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخه‌ها

خط ۱۰۰: خط ۱۰۰:
با توجه به این [[روحیه]] محتاطانه، آن حضرت اطرافیان خود به ویژه [[ائمه]]{{عم}} را به همین منوال [[تربیت]] می‌کرد؛ تا بدان پایه که حتی بهره‌مندی دخترش [[فاطمه]]{{س}} از گردنبندی که از سهم شوهرش از [[بیت‌المال]] تهیه شده بود<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۵۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۱.</ref> و نیز آویخته شدن پرده‌ای به [[خانه]] ایشان را برنمی‌تافت. [[اکراه]] آن حضرت موجب شد فاطمه{{س}} نیز از سهم [[حلال]] خویش از این مظاهر مادی، [[چشم]] بپوشد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۱.</ref>.<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی پیامبر اعظم - جباری (کتاب)|سیره اخلاقی پیامبر اعظم]]، ص ۱۸۶.</ref>.
با توجه به این [[روحیه]] محتاطانه، آن حضرت اطرافیان خود به ویژه [[ائمه]]{{عم}} را به همین منوال [[تربیت]] می‌کرد؛ تا بدان پایه که حتی بهره‌مندی دخترش [[فاطمه]]{{س}} از گردنبندی که از سهم شوهرش از [[بیت‌المال]] تهیه شده بود<ref>شیخ صدوق، الأمالی، ص۵۵۲؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۱.</ref> و نیز آویخته شدن پرده‌ای به [[خانه]] ایشان را برنمی‌تافت. [[اکراه]] آن حضرت موجب شد فاطمه{{س}} نیز از سهم [[حلال]] خویش از این مظاهر مادی، [[چشم]] بپوشد<ref>ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۱۲۱.</ref>.<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی پیامبر اعظم - جباری (کتاب)|سیره اخلاقی پیامبر اعظم]]، ص ۱۸۶.</ref>.


===[[پرهیز]] از [[اسراف]] و [[تبذیر]]===
===پرهیز از [[اسراف]] و [[تبذیر]]===
اسراف به معنای «[[تجاوز از حد]] در هر کاری» است<ref>راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ص۲۳۰.</ref> و تبذیر نیز «تضییع [[مال]] و [[مصرف]] کردن آن در مسیر غیر مناسب» است<ref>راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ص۴۰.</ref>. این دو خصلتِ [[رفتاری]] را می‌توان از آفات و آسیب‌های [[نظام]] مصرفی - به ویژه در [[جهان]] امروز – برشمرد. در [[قرآن کریم]]، هر دو واژه به کرّات به کار رفته و تعابیر تندی نیز نسبت به [[اهل]] اسراف و تبذیر به چشم می‌خورد؛ به گونه‌ای که مُسرفان [[اهل آتش]]<ref>{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}} «و گزافکاران دمساز آتشند» سوره غافر، آیه ۴۳.</ref>، و مبذّران نیز [[برادران شیاطین]]<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ}} «که فراخ‌رفتاران یاران شیطانند» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref> معرفی شده‌اند.
اسراف به معنای «تجاوز از حد در هر کاری» است<ref>راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ص۲۳۰.</ref> و تبذیر نیز «تضییع [[مال]] و [[مصرف]] کردن آن در مسیر غیر مناسب» است<ref>راغب اصفهانی، مفردات غریب القرآن، ص۴۰.</ref>. این دو خصلتِ [[رفتاری]] را می‌توان از آفات و آسیب‌های [[نظام]] مصرفی - به ویژه در [[جهان]] امروز – برشمرد. در [[قرآن کریم]]، هر دو واژه به کرّات به کار رفته و تعابیر تندی نیز نسبت به [[اهل]] اسراف و تبذیر به چشم می‌خورد؛ به گونه‌ای که مُسرفان [[اهل آتش]]<ref>{{متن قرآن|وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ}} «و گزافکاران دمساز آتشند» سوره غافر، آیه ۴۳.</ref>، و مبذّران نیز برادران شیاطین<ref>{{متن قرآن|إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ}} «که فراخ‌رفتاران یاران شیطانند» سوره اسراء، آیه ۲۷.</ref> معرفی شده‌اند.
در [[سیره اقتصادی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} [[بهره‌مندی از نعمت‌های الهی]] به شکل مطلوب و مناسبِ هر [[نعمت]]، دیده می‌شود آن حضرت حتی به هنگام تناول خرما از دور ریختن هسته‌های آن پرهیز و آنها را به [[درستی]] [[مصرف]] می‌کرد؛ چنان‌که مثلاً در یک مورد، پس از صرف خرما هسته‌های آن را خوراکِ یک گوسفند کرد<ref>{{متن حدیث|وَ أَكَلَ النَّبِيُّ{{صل}} يَوْماً رُطَباً كَانَ فِي يَمِينِهِ وَ كَانَ يَحْفَظُ النَّوَى فِي يَسَارِهِ فَمَرَّتْ شَاةٌ فَأَشَارَ إِلَيْهَا بِالنَّوَى فَجَعَلَتْ تَأْكُلُ فِي كَفِّهِ الْيُسْرَى وَ هُوَ يَأْكُلُ بِيَمِينِهِ حَتَّى فَرَغَ وَ انْصَرَفَتِ الشَّاةُ}}. (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۰۴؛ الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۲۹؛ الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۵۴۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۴۴؛ ج۱۷، ص۳۹۱؛ ج۶۳، ص۱۴۱؛ المناوی، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۵، ص۲۴۷؛ العجلونی، کشف الخفاء، ج۱، ص۱۷۴).</ref>. در موردی دیگر، تکه نانی را که در [[حجره]] همسرش ([[عایشه]]) بر [[زمین]] افتاده و نزدیک بود پایمال شود، برداشت و میل کرد. سپس به او فرمودند:
در [[سیره اقتصادی]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بهره‌مندی از نعمت‌های الهی به شکل مطلوب و مناسبِ هر [[نعمت]]، دیده می‌شود آن حضرت حتی به هنگام تناول خرما از دور ریختن هسته‌های آن پرهیز و آنها را به [[درستی]] [[مصرف]] می‌کرد؛ چنان‌که مثلاً در یک مورد، پس از صرف خرما هسته‌های آن را خوراکِ یک گوسفند کرد<ref>{{متن حدیث|وَ أَكَلَ النَّبِيُّ{{صل}} يَوْماً رُطَباً كَانَ فِي يَمِينِهِ وَ كَانَ يَحْفَظُ النَّوَى فِي يَسَارِهِ فَمَرَّتْ شَاةٌ فَأَشَارَ إِلَيْهَا بِالنَّوَى فَجَعَلَتْ تَأْكُلُ فِي كَفِّهِ الْيُسْرَى وَ هُوَ يَأْكُلُ بِيَمِينِهِ حَتَّى فَرَغَ وَ انْصَرَفَتِ الشَّاةُ}}. (ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۱۰۴؛ الطبرسی، مکارم الأخلاق، ص۲۹؛ الحر العاملی، وسائل الشیعة، ج۱۶، ص۵۴۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۴۴؛ ج۱۷، ص۳۹۱؛ ج۶۳، ص۱۴۱؛ المناوی، فیض القدیر شرح الجامع الصغیر، ج۵، ص۲۴۷؛ العجلونی، کشف الخفاء، ج۱، ص۱۷۴).</ref>. در موردی دیگر، تکه نانی را که در [[حجره]] همسرش ([[عایشه]]) بر [[زمین]] افتاده و نزدیک بود پایمال شود، برداشت و میل کرد. سپس به او فرمودند:
ای عایشه! [[نعمت‌های الهی]] را [[پاس]] دار که اگر [[نعمت‌ها]] از قومی -به علت [[کفران نعمت]] - گرفته شد، سخت است که بازگردد<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلَى عَائِشَةَ فَرَأَى كِسْرَةً كَادَ أَنْ يَطَأَهَا فَأَخَذَهَا وَ أَكَلَهَا وَ قَالَ يَا حميرى [حُمَيْرَاءُ] أَكْرِمِي جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكِ فَإِنَّهَا لَمْ تَنْفِرْ مِنْ قَوْمٍ فَكَادَتْ تَعُودُ إِلَيْهِمْ}}. (الکلینی، الکافی، ج۶، ص۳۰۰، ح۶؛ البرقی، المحاسن، ج۲، ص۴۴۵، ح۳۳۱).</ref>.
ای عایشه! [[نعمت‌های الهی]] را [[پاس]] دار که اگر [[نعمت‌ها]] از قومی -به علت [[کفران نعمت]] - گرفته شد، سخت است که بازگردد<ref>{{متن حدیث|عَنْ عَمْرِو بْنِ جُمَيْعٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: دَخَلَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَلَى عَائِشَةَ فَرَأَى كِسْرَةً كَادَ أَنْ يَطَأَهَا فَأَخَذَهَا وَ أَكَلَهَا وَ قَالَ يَا حميرى [حُمَيْرَاءُ] أَكْرِمِي جِوَارَ نِعَمِ اللَّهِ عَلَيْكِ فَإِنَّهَا لَمْ تَنْفِرْ مِنْ قَوْمٍ فَكَادَتْ تَعُودُ إِلَيْهِمْ}}. (الکلینی، الکافی، ج۶، ص۳۰۰، ح۶؛ البرقی، المحاسن، ج۲، ص۴۴۵، ح۳۳۱).</ref>.


[[روحیه]] [[پرهیز]] از [[تبذیر]] نیز در آن حضرت تا حدی بود که به هنگام صرف غذا به حداقل میزانِ مورد نیاز برای بدن از نظر (کمّی و کیفی) بسنده می‌کرد. روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در دهکده [[قبا]] حضور داشت و چون هنگام [[افطار]] رسید، حضرت نوشیدنی [[طلب]] کرد و برای ایشان شیر و عسل آوردند. حضرت فرمود:
[[روحیه]] پرهیز از [[تبذیر]] نیز در آن حضرت تا حدی بود که به هنگام صرف غذا به حداقل میزانِ مورد نیاز برای بدن از نظر (کمّی و کیفی) بسنده می‌کرد. روزی [[پیامبر اکرم]]{{صل}} در دهکده [[قبا]] حضور داشت و چون هنگام [[افطار]] رسید، حضرت نوشیدنی [[طلب]] کرد و برای ایشان شیر و عسل آوردند. حضرت فرمود:
دو نوشیدنی که به یکی از آنها می‌توان بسنده کرد؛ نه آن را می‌نوشم و نه تحریمش می‌کنم، ولکن در پیشگاه [[الهی]] [[تواضع]] می‌کنم که هرکس تواضع کند، [[خداوند]] او را [[رفعت]] بخشد و هر آن کس که [[تکبر]] ورزد، خداوند او را فرود آورد و هر آن کس که در [[زندگی]]، [[اهل]] [[میانه‌روی]] باشد، [[خداوند]] روزی‌اش دهد و هر آن کس که [[اهل]] [[تبذیر]] باشد، خداوند محرومش سازد و هر آن کس که [[یاد مرگ]] بسیار کند، خداوند دوستش دارد<ref>{{متن حدیث|ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: أَفْطَرَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَشِيَّةَ خَمِيسٍ فِي مَسْجِدِ قُبَا فَقَالَ هَلْ مِنْ شَرَابٍ فَأَتَاهُ أَوْسُ بْنُ خَوَلِيٍّ الْأَنْصَارِيُّ بِعُسِّ مَخِيضٍ بِعَسَلٍ فَلَمَّا وَضَعَهُ عَلَى فِيهِ نَحَّاهُ ثُمَّ قَالَ شَرَابَانِ يُكْتَفَى بِأَحَدِهِمَا مِنْ صَاحِبِهِ لَا أَشْرَبُهُ وَ لَا أُحَرِّمُهُ وَ لَكِنْ أَتَوَاضَعُ لِلَّهِ فَإِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ وَ مَنِ اقْتَصَدَ فِي مَعِيشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوْتِ أَحَبَّهُ اللَّهُ}}. (الکلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۲، ح۳؛ ابن شعبه الحرانی، تحف العقول، ص۴۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۶۵؛ ج۶۳، ص۳۲۵؛ ج۷۲، ص۱۲۲ و ۱۲۶؛ ج۷۴، ص۱۴۹).</ref>.<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی پیامبر اعظم - جباری (کتاب)|سیره اخلاقی پیامبر اعظم]]، ص ۱۸۹.</ref>.
دو نوشیدنی که به یکی از آنها می‌توان بسنده کرد؛ نه آن را می‌نوشم و نه تحریمش می‌کنم، ولکن در پیشگاه [[الهی]] [[تواضع]] می‌کنم که هرکس تواضع کند، [[خداوند]] او را [[رفعت]] بخشد و هر آن کس که [[تکبر]] ورزد، خداوند او را فرود آورد و هر آن کس که در [[زندگی]]، [[اهل]] [[میانه‌روی]] باشد، [[خداوند]] روزی‌اش دهد و هر آن کس که [[اهل]] [[تبذیر]] باشد، خداوند محرومش سازد و هر آن کس که [[یاد مرگ]] بسیار کند، خداوند دوستش دارد<ref>{{متن حدیث|ابْنُ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَبْدِ الرَّحْمَنِ بْنِ الْحَجَّاجِ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ{{ع}} قَالَ: أَفْطَرَ رَسُولُ اللَّهِ{{صل}} عَشِيَّةَ خَمِيسٍ فِي مَسْجِدِ قُبَا فَقَالَ هَلْ مِنْ شَرَابٍ فَأَتَاهُ أَوْسُ بْنُ خَوَلِيٍّ الْأَنْصَارِيُّ بِعُسِّ مَخِيضٍ بِعَسَلٍ فَلَمَّا وَضَعَهُ عَلَى فِيهِ نَحَّاهُ ثُمَّ قَالَ شَرَابَانِ يُكْتَفَى بِأَحَدِهِمَا مِنْ صَاحِبِهِ لَا أَشْرَبُهُ وَ لَا أُحَرِّمُهُ وَ لَكِنْ أَتَوَاضَعُ لِلَّهِ فَإِنَّ مَنْ تَوَاضَعَ لِلَّهِ رَفَعَهُ اللَّهُ وَ مَنْ تَكَبَّرَ خَفَضَهُ اللَّهُ وَ مَنِ اقْتَصَدَ فِي مَعِيشَتِهِ رَزَقَهُ اللَّهُ وَ مَنْ بَذَّرَ حَرَمَهُ اللَّهُ وَ مَنْ أَكْثَرَ ذِكْرَ الْمَوْتِ أَحَبَّهُ اللَّهُ}}. (الکلینی، الکافی، ج۲، ص۱۲۲، ح۳؛ ابن شعبه الحرانی، تحف العقول، ص۴۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۱۶، ص۲۶۵؛ ج۶۳، ص۳۲۵؛ ج۷۲، ص۱۲۲ و ۱۲۶؛ ج۷۴، ص۱۴۹).</ref>.<ref>[[محمد رضا جباری|جباری، محمد رضا]]، [[سیره اخلاقی پیامبر اعظم - جباری (کتاب)|سیره اخلاقی پیامبر اعظم]]، ص ۱۸۹.</ref>.


۱۱۳٬۱۶۴

ویرایش