حجاج بن یوسف ثقفی: تفاوت میان نسخهها
←منابع
جز (جایگزینی متن - 'ref>[[دانشنامه نهج البلاغه' به 'ref>دینپرور، سید حسین، [[دانشنامه نهج البلاغه') |
(←منابع) برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
حجاج در [[رمضان]] یا [[شوال]] ۹۵ پس از عمری جنایت در ۵۴ سالگی مبتلا به دلدرد شدیدی شد و پس از پانزده روز دست و پنجه نرم کردن با [[بیماری]] و مبتلا شدن به [[مرض]] لرزه و سردی اندام که هر چه [[آتش]] در اطرافش برمیافروختند باز گرم نمیشد، سرانجام به [[هلاکت]] رسید. وی به [[جانشین]] خود، [[یزید بن ابی مسلم]]، [[وصیت]] کرده بود که او را مخفیانه [[دفن]] کند و روی قبرش [[آب]] بریزد و آن را محو سازد تا کسی جای آن را نداند و نبش نکند. او را در واسط (میان راه [[بصره]] و [[کوفه]]) [[دفن]] کردند»<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۷۶- ۲۷۹.</ref>. | حجاج در [[رمضان]] یا [[شوال]] ۹۵ پس از عمری جنایت در ۵۴ سالگی مبتلا به دلدرد شدیدی شد و پس از پانزده روز دست و پنجه نرم کردن با [[بیماری]] و مبتلا شدن به [[مرض]] لرزه و سردی اندام که هر چه [[آتش]] در اطرافش برمیافروختند باز گرم نمیشد، سرانجام به [[هلاکت]] رسید. وی به [[جانشین]] خود، [[یزید بن ابی مسلم]]، [[وصیت]] کرده بود که او را مخفیانه [[دفن]] کند و روی قبرش [[آب]] بریزد و آن را محو سازد تا کسی جای آن را نداند و نبش نکند. او را در واسط (میان راه [[بصره]] و [[کوفه]]) [[دفن]] کردند»<ref>[[سید حسین دینپرور|دینپرور، سید حسین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|دانشنامه نهج البلاغه]]، ج۱، ص ۲۷۶- ۲۷۹.</ref>. | ||
==حجاج بن یوسف== | |||
وقتی [[ابن زبیر]] ساختمان [[خانه خدا]] را پایان داد، [[زمان]] زیادی نگذشت که حجاج خونآشام ([[فرمانده سپاه]] [[عبدالملک مروان]]) در (سال ۷۳ ه) برای سرکوبی او، که [[کعبه]] را [[دژ]]، و [[پناهگاه]] خود قرار داده بود نیز محاصره کرد و او هم مانند ([[ابن نمیر]]) منجنیق بر [[کوه]] [[ابوقبیس]] [[استوار]] ساخته، با سنگ و گلولههای نفطی، ابن زبیر را زیر [[آتش]] و رگبار گرفت! | |||
این محاصره پنجاه [[روز]] (و به قولی چهار ماه) طول کشید، تا این که بر او [[پیروز]] شد، سقف [[خانه]] را بر سرش خراب کرد و او را در میان [[مسجد الحرام]] کشت. | |||
سپس سر ابن زبیر را از تن جدا کرد و نزد [[عبدالملک]] فرستاده و بدنش را واژگون به دار کشید! | |||
وقتی حجاج او را به دار آویخت، گفت: این [[سرکش]]، را از دار به زیر نمیآورم تا مادرش [[اسماء دختر ابیبکر]]، [[شفاعت]] او را بکند. مدتها بر دار آویخته بود تا آنکه مادرش بر او عبور کرد و گفت: وقت آن نشده که این راکب را از مرکبش پیاده کنند؟ پس او را به زیر آوردند و در مقابر [[یهود]] [[دفن]] نمودند. | |||
چون این بار به کعبه آسیب بسیاری وارد گشته و دیوارهای آن شکاف یافته بود، حجاج با عبدالملک درباره ساختمان خانه و اندازهای که ابن زبیر بر آن افزوده بود [[مشورت]] کرد. | |||
عبدالملک دستور داد که آن را مانند ساختمان [[قریش]]، و آنطور که در عصر [[رسول خدا]]{{صل}} بوده تعمیر کنند. بنابراین آن مساحت را (سه متر و اندی در جهت [[حجر اسماعیل]]) که ابن زبیر ضمیمه خانه کرده بود، حجاج بن یوسف جدا ساخت، و بر اساسی که قریش بنا نهاده بودند، به همان کیفیت [[دیوار]] کوتاهی کشید! | |||
و دیگر باب [[غربی]] خانه را مسدود، و باب شرقی آن را، بیش از یک قامت برجسته، از [[زمین]] [[منصوب]] ساخت، و خانه را تا آنجا که باب [[بیت]] را کار گذاشته بودند پر کردند. بقیه ساختمان را [[تغییر]] نداده به [[حال]] خود گذاشت ولی شکافهایی را که در دیوارها پدید آمده بود، [[اصلاح]] کرد و سقف [[خانه]] را که ویران شده بود از نو ساخت. | |||
دیواری که اکنون در جهت [[حجر اسماعیل]] واقع، و ناودان طلائی خانه روی آن قرار دارد به وسیله حجاج بن یوسف بنا شده، و با مختصر دقتی میشود وصله آن را با دیگر دیوارهای خانه امتیاز داد. | |||
در آن وقت که حجاج کار [[کعبه]] را به اتمام رساند، [[امام چهارم]]{{ع}} در [[مکه]] بودند که حجاج از آن حضرت تقاضا کرد تا [[حجر الاسود]] را در محل خود [[نصب]] فرماید. | |||
در [[فروع کافی]] از [[ابان بن تغلب]] چنین میگوید: زمانی که حجاج بن یوسف خانه را خراب نمود، خاک آن را [[مردم]] مکه به عنوان [[تبرک]] بردند، حجاج چون خواست تجدید بنا کند، یک مار عظیم پدید آمد و [[حمله]] کرد، به طوری که از ساختمان جلوگیری کرد و کسی [[قدرت]] [[دفاع]] آن را نداشت، حجاج از این امر سخت در [[حیرت]] شده از مردم چارهجوئی کرد!؟ پیرمردی گفت: تنها کسی که چاره این کار به دست اوست این روزها به مکه آمده است، حجاج پرسید آن مرد کیست؟ گفت [[علی بن الحسین]]{{ع}} است. | |||
حجاج دستور داد آن آقا را حاضر ساختند، و موضوع به عرض حضرت رسید، فرمود: خاکهای کعبه را هر کس هر چه برده برگرداند، خانهای که ساختمان آن به دست [[حضرت ابراهیم]] و اسماعیل{{عم}} بنا شده است، سزاوار نباشد که خاکش در اطراف و جوانب پخش شود، آیا [[گمان]] کردهاید که این یک نوع ارثی است برای شما باقی مانده است؟ سپس حضرت دستور داد محل چهار [[دیوار کعبه]] را برای بنا آماده سازند، و با آمدن حضرت آن مار ناپدید گردید! آن جناب با دست خود پایهها و زیربناهای دیوارهای کعبه را آماده ساخت، و دستور داد تا ساختمان را به اتمام رسانند، چون [[دیوار]] به جایی رسید که الان باب [[کعبه]] آنجا [[نصب]] میباشد، فرمود: خاکهایی را که [[مردم]] برگرداندهاند در میان چهار رکن [[دیوار کعبه]] بریزند تا پر شود. و لذا کعبه برجستهتر از سطح [[مسجد الحرام]] قرار دارد. گویا آن مار، [[مأموریت]] داشته تا اساس [[خانه]] به دست فرزند ابراهیم{{ع}} پیریزی گردد.<ref>[[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|محمدنامه]]، ص ۳۶۲.</ref> | |||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | # [[پرونده:13681048.jpg|22px]] [[سید جمالالدین دینپرور|دینپرور، سیدجمالالدین]]، [[دانشنامه نهج البلاغه ج۱ (کتاب)|'''دانشنامه نهج البلاغه ج۱''']] | ||
# [[پرونده:IM010703.jpg|22px]] [[مجتبی تونهای|تونهای، مجتبی]]، [[محمدنامه (کتاب)|'''محمدنامه''']] | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||