پرش به محتوا

سیره معصوم: تفاوت میان نسخه‌ها

 
(۸ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
{{در دست ویرایش ۲|ماه=[[خرداد]]|روز=[[27]]|سال=[[۱۴۰۳]]|کاربر=Bahmani}}
{{سیره معصوم}}{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = سیره| عنوان مدخل  = سیره معصوم| مداخل مرتبط = [[سیره معصوم در اخلاق اسلامی]] - [[سیره معصوم در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}
{{سیره معصوم}}{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = سیره| عنوان مدخل  = سیره معصوم| مداخل مرتبط = [[سیره معصوم در اخلاق اسلامی]] - [[سیره معصوم در معارف مهدویت]]| پرسش مرتبط  = }}


'''سیره''' به معنای جریان داشتن و در حرکت بودن است که در اصطلاح [[دینی]] به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و [[اخلاق]] عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از اخلاق و رفتار مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند.
'''[[سیره]]''' به معانی طریقه، روش و [[رفتار]] و اخلاق عملی به کار رفته است. وقتی [[سیره پیامبر]] یا [[امامان]] گفته می‌شود، نمونه‌هایی از [[اخلاق]] و رفتار مستمر آنان مقصود است که در [[زندگی]] بر آن روش عمل می‌کردند. سیره می‌تواند [[سیره فردی]] و یا سیره اجتماعی باشد. [[سیره معصومان]] راه زندگی، راه سازندگی، راه تلاش، راه تعامل [[اجتماعی]]، راه برخورد [[سیاسی]]، راه [[مبارزه]] و [[جهاد]] و راه [[خُلق و خوی]] پسندیده را نشان می‌دهد. برخی از ویژگی‌های سیره معصومان عبارت است از: داشتن منشأ [[الهی]]؛ محتوای عمیق؛ ارائه ارزش‌های اسلامی؛ [[جامعیت]] و شمول.


== معناشناسی ==
== معناشناسی ==
=== معنای لغوی ===
=== معنای لغوی ===
{{اصلی|سیره در لغت}}
{{اصلی|سیره در لغت}}
سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر. ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر. ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>
سیره در ادبیات و لغت به معنای رفتن، جریان داشتن و در حرکت بودن به کار رفته است<ref>ر.ک: محمدمرتضی زبیدی، تاج‌العروس من جواهر القاموس، ج۲، ص۵۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۲، ص۲۵۲.</ref> و بر این اساس، بسیاری نیز واژه “سیره” را به نوع حرکت و شیوه جریان داشتن و یا به عبارتی نوع، سبک و شیوه رفتار و [[کردار]] تعریف کرده‌اند<ref>ر.ک: ابوالحسین احمد بن فارس، معجم مقاییس‌اللغة، ج۳، ص۱۲۰-۱۲۱؛ ابو القاسم حسن بن محمد راغب اصفهانی، مفردات، ص۷۲۴؛ جمال‌الدین محمد بن مکرم، لسان‌العرب، ج۶، ص۴۵۴؛ فخرالدین طریحی، مجمع البحرین، ج۳، ص۳۴۰.</ref>. نوعی دوام و استمرار در معنای سیره نهفته است. [[خداوند متعال]] در [[قرآن]]، سیره را به مفهوم [[هیئت]]، صورت و شکل به کار برده است: {{متن قرآن|قَالَ خُذْهَا وَلَا تَخَفْ سَنُعِيدُهَا سِيرَتَهَا الْأُولَى}}<ref>«فرمود: آن را بگیر و مترس! ما آن را به روال نخست آن، باز می‌گردانیم» سوره طه، آیه ۲۱.</ref>.<ref>[[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور]] ص ۲۷؛ [[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۹.</ref>


=== معنای اصطلاحی ===
=== معنای اصطلاحی ===
خط ۳۹: خط ۳۸:
منابع مهم سیره را عموماً کتاب‌های [[تاریخی]] می‌دانند و در این زمینه کمتر به منابع روایی توجه می‌شود و نسبت به کتاب‌های تاریخی در درستی مطالب آنها دقت و توجه کامل نمی‌شود؛ در نتیجه گاه اندیشه‌های ناروا و نادرستی از طریق نقل آنها به [[جامعه]] راه می‌یابد که گاه با [[قرآن]] و مسائل بدیهی و مسلم فقهی ناسازگاری دارد و دستاویزی برای مخالفان اسلام و دشمنان دین می‌شود؛ به ویژه که سیره جاذبه دارد و برای عموم قابل دریافت و فهم است. گاهی گونه‌ای ناسازگاری بین آنچه به عنوان سیره از معصومان نقل می‌شود و مسائل فقهی رخ می‌نماید و جامعه را دچار اندیشه‌های ناهماهنگ و ملتهب می‌کند؛ لذا باید در پی راه‌ها و روش‌هایی بود که ما را به سرچشمۀ زلال [[سیره]] رهنمون گردد و از آلودگی‌ها دور سازد. ما بر این باوریم که سیره، نمونۀ متعالی [[احکام اسلامی]] است و نباید با آن در تضاد باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.
منابع مهم سیره را عموماً کتاب‌های [[تاریخی]] می‌دانند و در این زمینه کمتر به منابع روایی توجه می‌شود و نسبت به کتاب‌های تاریخی در درستی مطالب آنها دقت و توجه کامل نمی‌شود؛ در نتیجه گاه اندیشه‌های ناروا و نادرستی از طریق نقل آنها به [[جامعه]] راه می‌یابد که گاه با [[قرآن]] و مسائل بدیهی و مسلم فقهی ناسازگاری دارد و دستاویزی برای مخالفان اسلام و دشمنان دین می‌شود؛ به ویژه که سیره جاذبه دارد و برای عموم قابل دریافت و فهم است. گاهی گونه‌ای ناسازگاری بین آنچه به عنوان سیره از معصومان نقل می‌شود و مسائل فقهی رخ می‌نماید و جامعه را دچار اندیشه‌های ناهماهنگ و ملتهب می‌کند؛ لذا باید در پی راه‌ها و روش‌هایی بود که ما را به سرچشمۀ زلال [[سیره]] رهنمون گردد و از آلودگی‌ها دور سازد. ما بر این باوریم که سیره، نمونۀ متعالی [[احکام اسلامی]] است و نباید با آن در تضاد باشد<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۶.</ref>.


== لزوم نگارش سیره معصوم ==
==ویژگی‌های سیره معصوم==
مایه [[تأسف]] است که در آغاز دوران [[خلافت]]، به بهانه بی توجهی به [[قرآن]] با [[سنت]] و سیره [[حضرت رسول]] {{صل}} [[مبارزه]] شد. [[خلیفه دوم]] به طور رسمی [[مردم]] را از نگاشتن [[حدیث]] بازداشت<ref>علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۵۲۳؛ ابن رجب حنبلی، ذیل طبقات الحنابله، ج۴، ص۳۶۸، شرح حال سلیمان بن عبدالقوی.</ref> و سال‌ها بعد هم اگر اثری تدوین می‌شد، [[دستگاه خلافت]] آن را از بین می‌برد. نمونه روشن آن [[کتاب]] [[سیره پیامبر]] {{صل}} بود که [[ابان بن عثمان بن عفان]] آن را نگاشت و در [[حج]] سال ۸۲ به [[سلیمان بن عبدالملک]] فرزند [[خلیفه]] وقت تقدیم کرد؛ امّا وی آن را از بین برد<ref>خیرالدین زرکلی، الأعلام، ج۱، ص۲۷؛ زبیر بن بکار، الأخبار الموفقیات، ص۳۳۲.</ref>. [[بنی امیه]] با دید قبیله‌ای و مانند قبل از [[اسلام]] به [[پیامبر اسلام]] {{صل}} می‌نگریستند؛ این نکته از اشعار [[یزید]] در هنگام ورود اسرای [[کربلا]] به دروازه [[شام]]<ref>{{عربی|لما بدت تلك الحمول و أشرفت/ تلك الرؤوس على شفا جيرون/ نعب الغراب فقلت قل أو لا تقل/ فقد اقتضيت من الرسول ديوني}}. آلوسی درباره این اشعار می‌نویسد: وقتی کاروان اسیران کربلا همراه سرهای شهدا به منطقه باب جیرون شام رسید و کلاغی قار قار کرد، یزید در اشعاری گفت: «کلاغ قار قار کرد، گفتم: بگو یا نگو (صدای کلاغ حکایت از خبر شوم دارد)؛ به تحقیق دَین خودم را به رسول {{صل}} پرداختم»؛ یعنی به انتقام آنچه رسول خدا {{صل}} روز بدر کشت، مانند جدم عتبه و دایی‌ام فرزند عتبه، اکنون خانواده او را کشتم و اسیر کردم و این کفر صریح یزید است (سیدمحمود آلوسی، روح المعانی، ج۱۳، ص۲۲۸؛ محمد بن احمد سفارینی، غذاء الألباب شرح منظومة الأداب، ج۱، ص۹۶).</ref> و در کاخش، به خوبی پیداست<ref>ابن‌شهرآشوب، مناقب آل أبی طالب، ج۴، ص۱۱۴: {{عربی|لعبت هاشم بالملك فلا/ خبر جاء و لا وحي نزل}}.</ref>. آنها به همین علت با تدوین آثار [[پیامبر]] {{صل}} [[مخالف]] بودند. ممنوعیت [[تدوین حدیث]] تا [[زمان]] [[خلافت]] [[عمر بن عبدالعزیز]] ادامه داشت. وی در آغاز [[قرن دوم]] [[دستور]] [[نگارش]] [[حدیث]] را صادر کرد<ref>علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۷۱؛ بدرالدین عینی، عمدة القاری، ج۲، ص۱۲۹.</ref>؛ ولی در عمل تا چند سال بعد از [[سقوط]] [[بنی امیه]] در سال ۱۴۳ تدوین حدیث انجام نگرفت<ref>شمس الدین ذهبی، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۱۳؛ علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ج۱، ص۶۷۶؛ محمدباقر بهبودی، معرفة الحدیث، ص۱. {{عربیفي هذا العصر شرع علماء الاسلام في تدوين الحديث و الفقه و التفسير، فصنّف ابن جريح التصانيف بمكة...}}.</ref>.
تردیدی وجود ندارد که سیره معصومین{{عم}} با [[رفتار]] دیگران متفاوت است و نمی‌توان گفتار و رفتار ایشان را با افراد معمولی یکسان دانست؛ زیرا عملکرد [[معصومین]]{{عم}} دارای ویژگی‌ها و ظرافت‌هایی است که به هیچ وجه در رفتار دیگران یافت نمی‌شود. مهم‌ترین ویژگی‌های سیره معصومین{{عم}} که به لحاظ [[اخلاقی]] و تربیتی دارای اهمیت می‌باشند و با دقت در رفتار آن بزرگواران به دست می‌آیند، عبارت‌اند از:
 
#'''منشأ [[الهی]]''': یکی از خصوصیات [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} آن است که رفتار آن بزرگواران بر اساس خواست و [[اراده خداوند]] شکل گرفته است؛ به گونه‌ای که همه گفتار و رفتار آنان، مستند به [[وحی الهی]] هستند و در این حوزه قابل [[تفسیر]] و تبیین می‌باشند. ریز و درشت عمل ایشان، منطبق با [[دستورات]] [[خداوند]] است و کوچک‌ترین کاری بر خلاف [[احکام الهی]] انجام نداده‌اند. خداوند درباره [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۴-۵.</ref>. در جای دیگر نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى}}<ref>«جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref>؛ این بیان عام است و اختصاص به [[آیات قرآن]] و گفتار پیامبر{{صل}} ندارد، بلکه همه عملکردهای آن حضرت را شامل می‌شود؛ یعنی تمامی سخنان پیامبر{{صل}} که به عنوان احادیث نبوی معروف‌اند و همه رفتار آن حضرت که به [[سنت]] و [[سیره]] تعبیر می‌شوند، طبق وحی الهی صادر گشته‌اند<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۸۱.</ref>. پیامبر{{صل}} هرچه کرد، از [[وحی]] آسمانی سرچشمه گرفته بود، آن را عمل نمود<ref>تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۴۸.</ref>. چنان که پیامبر{{صل}} در جواب [[اعتراض]] جمعی از [[اصحاب]] به دلیل بستن درهای خانه‌هایشان به سوی [[مسجد]]، فرمود: ای [[مردم]]! من درها را نبستم و نگشودم و من شما را از مسجد بیرون نکردم<ref>{{متن حدیث|يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَا أَنَا سَدَدْتُهَا وَ لَا أَنَا فَتَحْتُهَا وَ لَا أَنَا أَخْرَجْتُكُمْ وَ أَسْكَنْتُهُ}}؛ (تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۸۱).</ref>؛ بلکه آنچه انجام دادم [[وحی الهی]] و [[فرمان خدا]] بود. بر این اساس، نه تنها سخنان پیامبر{{صل}} بر طبق [[وحی]] است، که [[اعمال]] و [[کردار]] او که سیره عملی آن حضرت را تشکیل می‌دهند نیز چنین است. پس از [[اثبات عصمت اهل بیت]]{{عم}} و این که [[پیامبر]]{{صل}} آنان را هم‌پای [[قرآن]] معرفی کرده است<ref>پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ- كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ- وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي}}؛ «من دو چیز نفیس و گرانبها من در میان شما می‌گذارم بعد از من تا زمانی که به آن دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ یکی آن دو، بزرگ‌تر از دیگری است و آن کتاب خدا و ریسمانی کشیده در میان آسمان و زمین است؛ دوم، عترت و اهل بیتم هستند» (مسند احمد، ج۳، ص۳۵۱؛ طرایف، ص۲۷۱).</ref>، تردیدی باقی نمی‌ماند که گفتار و [[رفتار]] آن بزرگواران، ریشه در [[کلام الهی]] دارد؛ یعنی هر عملی که در [[زندگی]] از آنان سرزده هماهنگ با [[قرآن کریم]] و [[اراده]] [[خدای متعال]] بوده است. [[امام علی]]{{ع}}، [[معصوم]] را چنین توصیف می‌کند: «پیشوای شایسته [[امامت]]، نشانه‌هایی دارد: معصوم بودن از تمام گناهان صغیره و کبیره، عدم [[لغزش]] در صدور [[حکم]]، پاسخ [[خطا]] ندادن و [[سهو]] و نسیان نداشتن»<ref>{{متن حدیث|الْإِمَامُ الْمُسْتَحِقُّ لِلْإِمَامَةِ لَهُ عَلَامَاتٌ فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى}}؛ بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>. به همین دلیل در توصیف سخن و عمل [[معصومین]]{{عم}} آمده است: «سخن شما [[نور]]، دستور شما [[هدایت]]، سفارش شما [[پرهیزکاری]] و کار شما خیر محض است»<ref>{{متن حدیث|كَلَامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامع کبیره، ص۹۰۹.</ref>؛ در جای دیگر نیز این گونه توصیف شده است: «([[اهل بیت]]{{عم}} کسانی هستند که) از [[خداوند]] [[اطاعت]] می‌کنند، به [[فرمان]] او [[قیام]] می‌نمایند و [[رفتار]] آنها طبق [[اراده خداوند]] است»<ref>{{متن حدیث|الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ}}؛ مفاتیح الجنان، زیارت جامع کبیره، ص۹۰۹.</ref>.
اولین یا مهم‌ترین کتاب [[سیره]] که [[محمد بن اسحاق بن یسار]] (م ۱۵۰) آن را نگاشته بود، اکنون در دسترس نیست و از بین رفته است. نگارش سیره [[ابن اسحاق]] در دوران [[خلافت عباسی]] به درخواست [[منصور]] برای فرزندش [[مهدی]] انجام شد<ref>ابن هشام، السیرة النبویه، مقدمه، ص۱۰.</ref>. این اثر تا حدود [[قرن هشتم]] و نهم در دسترس بوده است. این موضوع نشان می‌دهد افرادی [[تفکر]] [[امویان]] را در از بین بردن [[سیره نبوی]] دنبال می‌کردند و جمعی در گذشته با [[سنت]] و سیره نبوی [[مبارزه]] کرده و تلاش داشته‌اند منابع اولیه آن را از بین ببرند. خوشبختانه در سال‌های اخیر اوراق پراکنده‌ای از سیره ابن اسحاق در کتابخانه [[ظاهریه]] [[دمشق]] پیدا شده و دو تن، جداگانه آن را منتشر کرده‌اند<ref>سیره ابن اسحاق توسط سهیل زکار و محمد حمیدالله در دو تحقیق جداگانه منتشر شده است. حسین مرادی‌نسب نیز روایات یونس بن بکیر را از ابن اسحاق در مجموعه‌ای گردآوری کرده است.</ref>.
#'''محتوای عمیق''': ویژگی دوم [[سیره معصومین]]{{عم}} آن است که رفتار آنان همانند گفتارشان دارای محتوای ژرف و عمیق است. [[کلام]] و [[سیره پیامبر]]{{صل}} به فرموده آن حضرت، «جامع کلمه‌هاست»<ref>{{متن حدیث|أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلِمِ‌}}؛ «خدا به من کلمات جامعه داده است» (امالی طوسی، ج۲، ص۹۸).</ref> که می‌تواند با یک سخن و رفتار کوچک، یک [[دنیا]] مطلب را بیان کند. همچنین [[سیره]] سایر [[معصومین]]{{عم}} که هم‌پای سیره پیامبر{{صل}} هستند و ارتباط مستقیم با [[قرآن کریم]] دارند، دارای عمق و ژرفای عمیقند. [[شهید مطهری]] در این زمینه می‌گوید: «رفتار معصومین{{عم}} مثل گفتارشان دارای عمق است و نیاز به تبیین دارد؛ یعنی رفتار [[معصوم]]{{عم}} معنی و مفهوم ژرف و بلند دارد و باید در آن [[تأمل]] کرد تا عمق رفتار آنان را فهمید. اگر سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} به خوبی فهمیده شود و تجزیه و تحلیل گردد، می‌توان از کوچک‌ترین رفتار آنان، مهم‌ترین [[قوانین اسلامی]] را استخراج کرد؛ چراکه یک کار کوچک ایشان به مثابه یک چراغ و یک نورافکن [[قوی]] برای [[انسان]] است تا مسافت‌های بسیار دور، نورافشانی می‌کند»<ref>سیره نبوی، ص۴۶.</ref>. اگر کسی این [[پرسش]] را مطرح کند که چگونه محتوای عمیق داشتن با رفتار که صرفاً حرکات ظاهری است، قابل جمع می‌باشد، پاسخ روشن است؛ زیرا مشاهده می‌کنیم که با گذشت قرن‌ها، هنوز هم سیره امامان معصوم{{عم}} نیاز به [[تفسیر]] و تبیین دارد و هنوز زوایای پنهان آن برای فرهیختگان و دانشمندان روشن نشده است. سیره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} در [[زمان]] حیات رسول الله{{صل}} با [[رفتار]] او پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}}، [[سیره]] [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} که حاضر به صلح با معاویه شد و [[سیره امام حسین]]{{ع}} که به هیچ وجه [[سازش]] با یزید را نپذیرفت و [[قیام عاشورا]] را رقم زد، نمونه‌هایی از رفتار این بزرگان هستند که با نوشتن صدها کتاب در این زمینه، هنوز هم ابعاد زیادی از سیره ره آن بزرگواران را به خوبی [[کشف]] نکرده‌اند. از این جاست که می‌توان به عمق و ژرفایی [[سیره معصومین]]{{عم}} پی برد.
 
#'''[[تفسیر]] و [[تبیین قرآن]]''': همان‌گونه که گفته شد، سیره معصومین{{عم}} برخاسته از [[اراده خدا]] و مطابق با [[قرآن]] است؛ از این رو [[شناخت]] صحیح سیره آنان، به فهم قرآن کمک می‌کند. به خصوص سیره [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که بسیاری از اسباب و [[شأن]] نزول‌های [[آیات قرآن]] را تشکیل می‌دهد و [[درک]] معنای واقعی آنان قرآن را آسان می‌گرداند. به عنوان نمونه، زمانی که [[آیه]] [[وجوب]] [[نماز]]، {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي}}<ref>«و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.</ref> نازل شد، [[مردم]] شیوه [[نماز خواندن]] را نمی‌دانستند. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‌}}<ref>بحارالانوار، ج۸۵، ص۱۷۹.</ref>؛ «این‌گونه که من نماز می‌گذارم، نماز به جای آورید». همچنین [[سیره امام علی]]{{ع}} در برخی موارد، شأن نزول آیات قرآن را بازگو می‌کند؛ چنان که [[مفسران]] گفته‌اند [[شأن نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> رفتار علی{{ع}} در «[[لیلة المبیت]]» بوده است که در بستر پیامبر{{صل}} خوابید»<ref>المیزان، ج۲، ص۹۹ و ۱۰۰.</ref>. مفسران [[عقیده]] دارند که برخی از [[آیات]] [[سوره]] «[[انسان]]»<ref>{{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا * وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} «به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است * و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۷-۸.</ref> درباره [[نذر]] علی{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} است که طعام خود را سه [[روز]] پشت سرهم به هنگام [[افطار]]، به [[مسکین]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] بخشیدند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۳۲.</ref>. بنابراین، [[سیره]] و [[رفتار]] [[معصومین]]{{عم}} [[مفسر]] و بیانگر [[قرآن کریم]] است و با [[شناخت]] آن می‌توان به [[حقیقت]] مفاهیم [[قرآن]] بهتر پی برد و معنای واقعی [[کلام خداوند]] را فهمید.
آنچه [[ذهبی]] بیان کرده، نشانه روشنی از بی‌توجهی به تدوین [[احادیث]] و [[تفسیر]] در دوران [[خلافت اموی]] است. وی در حوادث سال ۱۴۳ که ده سال بعد از [[خلافت]] [[عباسیان]] است می‌نویسد: در این عصر علمای [[اسلام]] شروع به [[تدوین حدیث]]، [[فقه]] و [[تفسیر]] کردند و ابن [[جریح]] در [[مکه]] و دیگران به تصنیف پرداختند<ref>شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۹ (سال ۱۴۱-۱۶۰)، ص۱۳: {{عربی|و في هذا العصر شرع علماء الاسلام في تدوين الحديث و الفقه و التفسير فصنف ابن جريح التصانيف بمكة}}.</ref>.
#'''ارائه ارزش‌های اسلامی''': [[سیره معصومین]]{{عم}} در واقع تجسم عملی ارزش‌های اسلامی و کاربست آن در عمل و [[رفتار فردی]] و [[اجتماعی]] است.عملکرد [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} تجلی [[دستورات]] و [[احکام اسلام]] است که در قالب عمل و رفتار عینی در معرض دید علاقه‌مندان به ارزش‌های دینی قرار گرفته است. آنچه در باب خصوصیات سیره آن بزرگواران ذکر شد، این مطلب را به [[اثبات]] می‌رساند که گفتار و رفتار آنان، تبلور عینی [[معارف اسلامی]] است که در قرآن کریم وجود دارند. اگر [[انسان]] به رفتار آن [[اولیای الهی]] توجه کند، افزون بر شناخت [[ارزش‌ها]]، نحوه عملیاتی کردن آنها را نیز به دست خواهد آورد؛ چراکه معصومین{{عم}} بر [[تربیت]] عملی، بیش از تربیت زبانی تأکید داشتند و همواره [[مردم]] را با رفتارشان به خوبی‌ها [[دعوت]] می‌کردند. [[امام صادق]]{{ع}} به دیگران توصیه می‌کردند: {{متن حدیث|كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِكُمْ‌، وَ لَا تَكُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِكُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۵، ص۱۹۸.</ref>؛ «با [[کردار]] و رفتارتان مردم را به [[حق]] دعوت کنید، نه فقط با زبانتان». بنابراین، گذشته از قرآن و [[احادیث اسلامی]] که منبع اصلی [[معارف دینی]] هستند، سیره عملی معصومین{{عم}} نیز بیانگر ارزش‌های [[اسلام]] در تمام زمینه‌هاست. رفتار آنها در حوزه‌های مختلف [[زندگی]] و برخورد آنان با دیگران در محیط خانوده و [[جامعه]] با تک تک افراد، هم بایدهای [[اسلامی]] و هم چگونگی عمل به آن بایدها را نشان می‌دهد. از این روی، می‌توان یکی از ویژگی‌های [[سیره پیامبر]]{{صل}} و اهل بیت{{عم}} را ارائه ارزش‌های اسلامی دانست. رفتار آنها چیزی جز عمل به ارزش‌های اسلامی نبوده است.
#'''[[جامعیت]] و شمول''': از ویژگی‌های مهم [[سیره معصومین]]{{عم}} جامعیت و فراگیری دامنه آن است. [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} همه شئون زندگی فردی و [[اجتماعی]] [[انسان]] را [[پوشش]] می‌دهد و هیچ گوشه‌ای از زوایای [[حیات آدمی]]، بیرون از دامنه [[سیره]] بره قرار نمی‌گیرد. جامعیت، غیر از عمیق بودن است؛ زیرا عمق، وصف عمودی و جامعیت، صفتی پهنایی است که گستره سیره را نشان می‌دهد. بر اساس این ویژگی، ابعاد مختلف [[زندگی]] انسان اعم از بعد [[دینی]]، [[اخلاقی]]، [[تربیتی]]، اجتماعی، [[اقتصادی]] و امثال آن، مشمول سیره است و در هر زمینه می‌توان شواهدی از [[سیره اخلاقی]] و تربیتی آن بزرگواران به دست آورد و به علاقمندان عرضه داشت. [[امام علی]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: «برای تو کافی است که راه و رسم [[زندگی پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[اطاعت]] نمایی تا راهنمای خوبی در [[شناخت]] بدی‌ها و عیب‌های [[دنیا]] و رسوایی‌ها و زشتی‌های آن برای تو باشد»<ref>{{متن حدیث|لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} كَافٍ لَكَ فِي الْأُسْوَةِ وَ دَلِيلٌ لَكَ عَلَى ذَمِّ الدُّنْيَا وَ عَيْبِهَا وَ كَثْرَةِ مَخَازِيهَا وَ مَسَاوِيهَا}}؛ نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.</ref>. علی{{ع}} در این گفتار، شخص [[پیامبر]]{{صل}} را به عنوان الگوی جامع زندگی معرفی کرده و [[تأسی]] به سیره آن حضرت را در شناخت بدی‌ها و خوبی‌های دنیا و همه شئونات زندگی کافی دانسته است؛ یعنی وجود [[رسول الله]]{{صل}} برای [[آموختن]] ارزش‌های دینی و [[انسانی]] کافی است و نیاز به الگوهای دیگر ندارد. [[شخصیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} یک الگوی همیشه زنده و جاوید است که در طول [[تاریخ]]، یگانه [[رهبر]] و پیشوای همه [[بشریت]] به ویژه [[مسلمانان]] بوده و هست و اکنون نیز به عنوان یک [[سرمشق]] ماندگار و [[اسوه حسنه]]، فراتر از محدودیت‌های [[زمان]] و مکان می‌درخشد. شخصیت آن بزرگوار، منحصر به زمان خاصی نبوده و نیست، بلکه یک [[حقیقت]] فرازمان و [[جاودانی]] است که برای هر نسلی مطابق با واقعیت‌های زندگی آنان تبلور پیدا می‌کند. [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} به اقیانوس بی‌کرانی می‌ماند که مملو از خوبی‌ها و [[فضایل]] [[انسانی]] است و هرکس می‌تواند به اندازه [[استعداد]] و توان خود، از آن منبع جوشان کمالات الهی توشه‌ای برگیرد. [[اهل بیت]]{{عم}} نیز مانند آن حضرت، شعاع وجودی‌شان به قدری گسترده و فراگیر است که در ظرف [[زمان]] و مکان نمی‌گنجد و برای همه [[بشریت]]، الگوهایی شایسته و [[نیکو]] هستند.


بر خلاف جریان خلافت، [[رهبران]] [[شیعه]] بر سیرۀ [[نبوی]] تأکید داشتند و آن را ملاک عمل خود دانسته<ref>شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۶، ص۱۵۵.</ref> و [[فقیه]] [[واقعی]] را کسی می‌دانستند که به [[سنت پیامبر]] {{صل}} متمسک شود<ref>محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۷۰: {{متن حدیث|إِنَّ الْفَقِيهَ حَقَّ الْفَقِيهِ الزَّاهِدُ فِي الدُّنْيَا الرَّاغِبُ فِي الْآخِرَةِ الْمُتَمَسِّكُ بِسُنَّةِ النَّبِيِّ}}.</ref>. بخشی از [[سیره نبوی]] و [[ائمه اطهار]] {{عم}} در [[کتب اربعه]] بازتاب یافته است. شیعه تلاش کرده است [[سیره معصومان]] را از مهم‌ترین منابع معتبر استخراج کند. همه [[صاحب‌نظران]] بر این باورند که [[بهترین]] [[اخبار]] و معتبرترین آنها در این چهار اثر موجود است؛ بنابراین خبری که در این سه یا چهار اثر [[نقل]] شده باشد، از درصد [[اعتماد]] بالایی برخوردار است و سیرۀ مستخرج از این منابع می‌تواند از [[پذیرش]] و اقبال عمومی بیشتری برخوردار شود.<ref>[[علی اکبر ذاکری|اکبر ذاکری، علی]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه]]، ص ۵۷.</ref>
هر چند خصوصیات یادشده دربارۀ ویژگی‌های [[معصومین]]{{عم}}، اختصاص به [[سیره اخلاقی]] و [[تربیتی]] آن بزرگواران ندارد و [[سیره]] آنان در همه زمینه‌ها از چنین ویژگی‌هایی برخوردار است، ولی احراز این خصیصه‌ها در رفتار پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} به لحاظ [[اخلاقی]] و تربیتی [[ارزش]] خاصی دارد. خصوصیاتی مانند منشاء [[الهی]] داشتن و مبین قرآن بودن، نقش الگویی معصومین{{عم}} را بیش از پیش برجسته می‌سازد. ترکیب این ویژگی‌ها با صفات شخصیتی آن بزرگواران نظیر [[عصمت]]، [[طهارت]] ذاتی و [[علم]] بی‌پایان نیز به نقش اخلاقی و تربیتی ایشان می‌افزاید و آنان را به عنوان اسوه‌های جامع الهی به [[جامعه بشری]] معرفی می‌کند<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۳۵.</ref>.


==ویژگی‌های سیره معصوم==
== حجیت سیره معصومین{{عم}} ==
تردیدی وجود ندارد که سیره معصومین{{عم}} با [[رفتار]] دیگران متفاوت است و نمی‌توان گفتار و رفتار ایشان را با افراد معمولی یکسان دانست؛ زیرا عملکرد [[معصومین]]{{عم}} دارای ویژگی‌ها و ظرافت‌هایی است که به هیچ وجه در رفتار دیگران یافت نمی‌شود. مهم‌ترین ویژگی‌های سیره معصومین{{عم}} که به لحاظ [[اخلاقی]] و تربیتی دارای اهمیت می‌باشند و با دقت در رفتار آن بزرگواران به دست می‌آیند، عبارتند از:
از مباحث مهم و قابل توجه در باب [[سیره]]، اعتبار و حجیت آن است. آیا می‌توان به سیره عملی به عنوان دلیل شرعی و مورد اعتنا نگاه کرد؟ همان‌گونه که پیش از این اشاره شد، سیره دارای گونه‌های مختلفی است که هر کدام بحث مستقل و مفصلی را می‌طلبد. از آنجا که بحث انواع سیره و [[اثبات]] حجیت آن، مرتبط به هستند و سیره عقلا و متشرعه در [[علم اصول]] بحث شده‌اند. در زمینه [[اثبات]] حجیت [[سیره معصومین]]{{عم}} چند راه وجود دارد که به آنها اشاره می‌شود:
#'''منشأ [[الهی]]''': یکی از خصوصیات [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} آن است که رفتار آن بزرگواران بر اساس خواست و [[اراده خداوند]] شکل گرفته است؛ به گونه‌ای که همه گفتار و رفتار آنان، مستند به [[وحی الهی]] هستند و در این حوزه قابل [[تفسیر]] و تبیین می‌باشند. ریز و درشت عمل ایشان، منطبق با [[دستورات]] [[خداوند]] است و کوچک‌ترین کاری بر خلاف [[احکام الهی]] انجام نداده‌اند. خداوند درباره [[پیامبر]]{{صل}} می‌فرماید: {{متن قرآن|وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى * إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى}}<ref>«و از سر هوا و هوس سخن نمی‌گوید * آن (قرآن) جز وحیی نیست که بر او وحی می‌شود» سوره نجم، آیه ۴-۵.</ref>. در جای دیگر نیز می‌فرماید: {{متن قرآن|إِنْ أَتَّبِعُ إِلَّا مَا يُوحَى}}<ref>«جز از آنچه به من وحی می‌شود پیروی نمی‌کنم» سوره انعام، آیه ۵۰.</ref>؛ این بیان عام است و اختصاص به [[آیات قرآن]] و [[گفتار پیامبر]]{{صل}} ندارد، بلکه همه عملکردهای آن حضرت را شامل می‌شود؛ یعنی تمامی [[سخنان پیامبر]]{{صل}} که به عنوان [[احادیث نبوی]] معروف‌اند و همه رفتار آن حضرت که به [[سنت]] و [[سیره]] تعبیر می‌شوند، طبق وحی الهی صادر گشته‌اند<ref>تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۸۱.</ref>. پیامبر{{صل}} هرچه کرد، از [[وحی]] آسمانی سرچشمه گرفته بود، آن را عمل نمود<ref>تفسیر نمونه، ج۵، ص۲۴۸.</ref>. چنان که پیامبر{{صل}} در جواب [[اعتراض]] جمعی از [[اصحاب]] به دلیل بستن درهای خانه‌هایشان به سوی [[مسجد]]، فرمود: ای [[مردم]]! من درها را نبستم و نگشودم و من شما را از مسجد بیرون نکردم<ref>{{متن حدیث|يَا أَيُّهَا النَّاسُ مَا أَنَا سَدَدْتُهَا وَ لَا أَنَا فَتَحْتُهَا وَ لَا أَنَا أَخْرَجْتُكُمْ وَ أَسْكَنْتُهُ}}؛ (تفسیر نمونه، ج۲۲، ص۴۸۱).</ref>؛ بلکه آنچه انجام دادم [[وحی الهی]] و [[فرمان خدا]] بود. بر این اساس، نه تنها [[سخنان پیامبر]]{{صل}} بر طبق [[وحی]] است، که [[اعمال]] و [[کردار]] او که [[سیره عملی]] آن حضرت را تشکیل می‌دهند نیز چنین است. پس از [[اثبات عصمت اهل بیت]]{{عم}} و این که [[پیامبر]]{{صل}} آنان را هم‌پای [[قرآن]] معرفی کرده است<ref>پیامبر اکرم{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|إِنِّي تَارِكٌ فِيكُمُ الثَّقَلَيْنِ مَا إِنْ تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا بَعْدِي، أَحَدُهُمَا أَكْبَرُ مِنَ الْآخَرِ- كِتَابُ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ حَبْلٌ مَمْدُودٌ مِنَ السَّمَاءِ إِلَى الْأَرْضِ- وَ عِتْرَتِي أَهْلُ بَيْتِي}}؛ «من دو چیز نفیس و گرانبها من در میان شما می‌گذارم بعد از من تا زمانی که به آن دو تمسک جویید، هرگز گمراه نخواهید شد؛ یکی آن دو، بزرگ‌تر از دیگری است و آن کتاب خدا و ریسمانی کشیده در میان آسمان و زمین است؛ دوم، عترت و اهل بیتم هستند» (مسند احمد، ج۳، ص۳۵۱؛ طرایف، ص۲۷۱).</ref>، تردیدی باقی نمی‌ماند که گفتار و [[رفتار]] آن بزرگواران، ریشه در [[کلام الهی]] دارد؛ یعنی هر عملی که در [[زندگی]] از آنان سرزده هماهنگ با [[قرآن کریم]] و [[اراده]] [[خدای متعال]] بوده است. [[امام علی]]{{ع}}، [[معصوم]] را چنین توصیف می‌کند: {{متن حدیث|الْإِمَامُ الْمُسْتَحِقُّ لِلْإِمَامَةِ لَهُ عَلَامَاتٌ فَمِنْهَا أَنْ يُعْلَمَ أَنَّهُ مَعْصُومٌ مِنَ الذُّنُوبِ كُلِّهَا صَغِيرِهَا وَ كَبِيرِهَا لَا يَزِلُّ فِي الْفُتْيَا وَ لَا يُخْطِئُ فِي الْجَوَابِ وَ لَا يَسْهُو وَ لَا يَنْسَى}}<ref>بحارالانوار، ج۲۵، ص۱۶۴.</ref>؛ «[[پیشوای شایسته]] [[امامت]]، نشانه‌هایی دارد: معصوم بودن از تمام [[گناهان صغیره]] و [[کبیره]]، عدم [[لغزش]] در صدور [[حکم]]، پاسخ [[خطا]] ندادن و [[سهو]] و [[نسیان]] نداشتن». به همین دلیل در توصیف سخن و عمل [[معصومین]]{{عم}} آمده است: {{متن حدیث|كَلَامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامع کبیره، ص۹۰۹.</ref>؛ «سخن شما [[نور]]، دستور شما [[هدایت]]، سفارش شما [[پرهیزکاری]] و کار شما [[خیر محض]] است»؛ در جای دیگر نیز این گونه توصیف شده است: {{متن حدیث|الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ}}<ref>مفاتیح الجنان، زیارت جامع کبیره، ص۹۰۹.</ref>؛ «([[اهل بیت]]{{عم}} کسانی هستند که) از [[خداوند]] [[اطاعت]] می‌کنند، به [[فرمان]] او [[قیام]] می‌نمایند و [[رفتار]] آنها طبق [[اراده خداوند]] است».
# '''[[قرآن کریم]]:''' نخستین دلیل بر حجیت سیره معصومین{{عم}} قرآن کریم است؛ زیرا [[خداوند]] در [[آیات]] متعدد [[قرآن]]، [[پیامبر]]{{صل}} را به عنوان [[اسوه حسنه]] معرفی نموده و [[تأسی]] به آن حضرت را لازم دانسته است {{متن قرآن|لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَنْ كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيرًا}}<ref>«بی‌گمان فرستاده خداوند برای شما نمونه‌ای نیکوست، برای آن کس (از شما) که به خداوند و به روز بازپسین امید دارد و خداوند را بسیار یاد می‌کند» سوره احزاب، آیه ۲۱.</ref>. [[قرآن کریم]] [[اطاعت]] از همه [[معصومین]]{{عم}} را در [[آیات]] متعدد لازم کرده است: {{متن قرآن|يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ}}<ref>«ای مؤمنان، از خداوند فرمان برید و از پیامبر و زمامدارانی که از شمایند فرمانبرداری کنید» سوره نساء، آیه ۵۹.</ref>.
#'''محتوای عمیق''': ویژگی دوم [[سیره معصومین]]{{عم}} آن است که رفتار آنان همانند گفتارشان دارای محتوای ژرف و عمیق است. [[کلام]] و [[سیره پیامبر]]{{صل}} به فرموده آن حضرت، «جامع کلمه‌هاست»<ref>{{متن حدیث|أُعْطِيتُ جَوَامِعَ الْكَلِمِ‌}}؛ «خدا به من کلمات جامعه داده است» (امالی طوسی، ج۲، ص۹۸).</ref> که می‌تواند با یک سخن و رفتار کوچک، یک [[دنیا]] مطلب را بیان کند. همچنین [[سیره]] سایر [[معصومین]]{{عم}} که هم‌پای سیره پیامبر{{صل}} هستند و [[ارتباط مستقیم]] با [[قرآن کریم]] دارند، دارای عمق و ژرفای عمیقند. [[شهید مطهری]] در این زمینه می‌گوید: «رفتار معصومین{{عم}} مثل گفتارشان دارای عمق است و نیاز به تبیین دارد؛ یعنی رفتار [[معصوم]]{{عم}} معنی و مفهوم ژرف و بلند دارد و باید در آن [[تأمل]] کرد تا عمق رفتار آنان را فهمید. اگر سیره پیامبر{{صل}} و اهل بیت{{عم}} به خوبی فهمیده شود و تجزیه و تحلیل گردد، می‌توان از کوچک‌ترین رفتار آنان، مهم‌ترین [[قوانین اسلامی]] را استخراج کرد؛ چراکه یک کار کوچک ایشان به مثابه یک چراغ و یک نورافکن [[قوی]] برای [[انسان]] است تا مسافت‌های بسیار دور، نورافشانی می‌کند»<ref>سیره نبوی، ص۴۶.</ref>. اگر کسی این [[پرسش]] را مطرح کند که چگونه محتوای عمیق داشتن با رفتار که صرفاً حرکات ظاهری است، قابل جمع می‌باشد، پاسخ روشن است؛ زیرا [[مشاهده]] می‌کنیم که با گذشت قرن‌ها، هنوز هم [[سیره امامان معصوم]]{{عم}} نیاز به [[تفسیر]] و تبیین دارد و هنوز زوایای پنهان آن برای فرهیختگان و [[دانشمندان]] روشن نشده است. سیره [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} در [[زمان]] [[حیات رسول الله]]{{صل}} با [[رفتار]] او پس از [[رحلت پیامبر]]{{صل}}، [[سیره]] [[امام حسن مجتبی]]{{ع}} که حاضر به [[صلح با معاویه]] شد و [[سیره امام حسین]]{{ع}} که به هیچ وجه [[سازش]] با یزید را نپذیرفت و [[قیام عاشورا]] را رقم زد، نمونه‌هایی از رفتار این بزرگان هستند که با [[نوشتن]] صدها کتاب در این زمینه، هنوز هم ابعاد زیادی از سیره ره آن بزرگواران را به خوبی [[کشف]] نکرده‌اند. از این جاست که می‌توان به عمق و ژرفایی [[سیره معصومین]]{{عم}} پی برد.
# '''[[ادله عصمت]]:''' راه دیگر برای [[اثبات]] اعتبار [[سیره معصومین]]{{عم}}، [[دلایل عصمت]] ایشان است. عصمت در واقع، برآیند [[طهارت]] ذاتی اهل بیت{{عم}} از اشتباه و [[گناه]] در تمام ابعاد [[زندگی]] و قوای نفسانی است. ایشان طبق [[آیه تطهیر]]، از حین ولادت تا هنگام [[وفات]] از هر گونه آلودگی‌های [[فکری]] و عملی - چه عمدی و چه [[سهوی]] ـ [[پاک]] و [[منزه]] هستند. گذشته از قصد و [[نیت]] [[معصیت]]، تخیل [[گناه]] هم در ذهن و [[اندیشه]] ایشان راه ندارد<ref>اوایل المقالات ص۷۴؛ معارف امامیه، ج۲، ص۶۵۶.</ref>.
#'''[[تفسیر]] و [[تبیین قرآن]]''': همان‌گونه که گفته شد، سیره معصومین{{عم}} برخاسته از [[اراده خدا]] و مطابق با [[قرآن]] است؛ از این رو [[شناخت]] صحیح سیره آنان، به [[فهم قرآن]] کمک می‌کند. به خصوص سیره [[پیامبر اسلام]]{{صل}} که بسیاری از اسباب و [[شأن]] نزول‌های [[آیات قرآن]] را تشکیل می‌دهد و [[درک]] معنای [[واقعی]] آنان قرآن را آسان می‌گرداند. به عنوان نمونه، زمانی که [[آیه]] [[وجوب]] [[نماز]]، {{متن قرآن|وَأَقِمِ الصَّلَاةَ لِذِكْرِي}}<ref>«و نماز را برای یادکرد من بپا دار» سوره طه، آیه ۱۴.</ref> نازل شد، [[مردم]] شیوه [[نماز خواندن]] را نمی‌دانستند. [[پیامبر]]{{صل}} فرمود: {{متن حدیث|صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي‌}}<ref>بحارالانوار، ج۸۵، ص۱۷۹.</ref>؛ «این‌گونه که من نماز می‌گذارم، نماز به جای آورید». همچنین [[سیره امام علی]]{{ع}} در برخی موارد، [[شأن نزول آیات قرآن]] را بازگو می‌کند؛ چنان که [[مفسران]] گفته‌اند [[شأن نزول آیه]] {{متن قرآن|وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغَاءَ مَرْضَاتِ اللَّهِ وَاللَّهُ رَءُوفٌ بِالْعِبَادِ}}<ref>«و از مردم کسی است که در به دست آوردن خشنودی خداوند از جان می‌گذرد و خداوند به بندگان مهربان است» سوره بقره، آیه ۲۰۷.</ref> رفتار علی{{ع}} در «[[لیلة المبیت]]» بوده است که در بستر پیامبر{{صل}} خوابید»<ref>المیزان، ج۲، ص۹۹ و ۱۰۰.</ref>. مفسران [[عقیده]] دارند که برخی از [[آیات]] [[سوره]] «[[انسان]]»<ref>{{متن قرآن|يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا * وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا}} «به پیمان خود وفا می‌کنند و از روزی می‌هراسند که شرّ آن همه‌گیر است * و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر می‌دهند» سوره انسان، آیه ۷-۸.</ref> درباره [[نذر]] علی{{ع}} و [[فاطمه]]{{س}} است که طعام خود را سه [[روز]] پشت سرهم به هنگام [[افطار]]، به [[مسکین]] و [[یتیم]] و [[اسیر]] بخشیدند<ref>المیزان، ج۲۰، ص۱۳۲.</ref>. بنابراین، [[سیره]] و [[رفتار]] [[معصومین]]{{عم}} [[مفسر]] و بیانگر [[قرآن کریم]] است و با [[شناخت]] آن می‌توان به [[حقیقت]] مفاهیم [[قرآن]] بهتر پی برد و معنای [[واقعی]] [[کلام خداوند]] را فهمید.
# '''[[ادله]] حجیت سنت:''' در [[علم اصول]] بیان شده که سیره، بخشی از [[سنت پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} است؛ زیرا [[سنت]]، سه بخش دارد که عبارت‌اند از قول، فعل و تقریر معصوم{{عم}}. حجیت سنت در [[علم اصول]] به [[اثبات]] رسیده که نیاز به ذکر آن نیست<ref>دروس فی علم الاصول، ج۱، ص۲۷۵ به بعد.</ref>. وقتی [[سنت]] معتبر بود، [[سیره]] که بخشی از آن است نیز [[حجت]] خواهد بود.
#'''ارائه [[ارزش‌های اسلامی]]''': [[سیره معصومین]]{{عم}} در واقع تجسم عملی ارزش‌های اسلامی و کاربست آن در عمل و [[رفتار فردی]] و [[اجتماعی]] است.عملکرد [[پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} تجلی [[دستورات]] و [[احکام اسلام]] است که در قالب عمل و رفتار عینی در معرض دید علاقه‌مندان به [[ارزش‌های دینی]] قرار گرفته است. آنچه در باب خصوصیات سیره آن بزرگواران ذکر شد، این مطلب را به [[اثبات]] می‌رساند که گفتار و رفتار آنان، تبلور عینی [[معارف اسلامی]] است که در قرآن کریم وجود دارند. اگر [[انسان]] به رفتار آن [[اولیای الهی]] توجه کند، افزون بر شناخت [[ارزش‌ها]]، نحوه عملیاتی کردن آنها را نیز به دست خواهد آورد؛ چراکه معصومین{{عم}} بر [[تربیت]] عملی، بیش از تربیت زبانی تأکید داشتند و همواره [[مردم]] را با رفتارشان به [[خوبی‌ها]] [[دعوت]] می‌کردند. [[امام صادق]]{{ع}} به دیگران توصیه می‌کردند: {{متن حدیث|كُونُوا دُعَاةَ النَّاسِ بِأَعْمَالِكُمْ‌، وَ لَا تَكُونُوا دُعَاةً بِأَلْسِنَتِكُمْ}}<ref>بحار الانوار، ج۵، ص۱۹۸.</ref>؛ «با [[کردار]] و رفتارتان مردم را به [[حق]] دعوت کنید، نه فقط با زبانتان». بنابراین، گذشته از قرآن و [[احادیث اسلامی]] که منبع اصلی [[معارف دینی]] هستند، [[سیره عملی معصومین]]{{عم}} نیز بیانگر ارزش‌های [[اسلام]] در تمام زمینه‌هاست. رفتار آنها در حوزه‌های مختلف [[زندگی]] و برخورد آنان با دیگران در محیط خانوده و [[جامعه]] با تک تک افراد، هم بایدهای [[اسلامی]] و هم چگونگی عمل به آن بایدها را نشان می‌دهد. از این روی، می‌توان یکی از ویژگی‌های [[سیره پیامبر]]{{صل}} و اهل بیت{{عم}} را ارائه ارزش‌های اسلامی دانست. رفتار آنها چیزی جز عمل به [[ارزش‌های اسلامی]] نبوده است.
# '''[[دلیل عقلی]]:''' علاوه بر [[دلایل]] یاد شده، پشتوانه [[عقلی]] [[قوی]] نیز در باب حجیت [[سیره معصومین]]{{عم}} وجود دارد. وقتی [[عصمت پیامبر]] و اهل بیت{{عم}} به [[اثبات]] رسید و ثابت شد که افراد معینی از خطا و اشتباه [[معصوم]] هستند، از دانش بی‌پایان برخوردارند، تابع [[هوای نفس]] نیستند، هر کاری انجام دهند فقط برای [[خدا]] و کسب [[رضایت]] اوست، به چیزی جز خیر و [[صلاح]] [[مردم]] نمی‌اندیشند، راه‌های [[هدایت]] و [[سعادت بشر]] را بیش از خود مردم می‌دانند، هر دستوری از ناحیه آنها صادر شود بدون در نظر گرفتن منافع شخصی و در جهت تأمین [[مصالح جامعه]] است، در این صورت [[عقل]] هر [[انسانی]] به لزوم تأسی و [[پیروی]] از آنان [[فرمان]] می‌دهد که اگر خلاف این باشد، [[ارسال رسل]] و [[بعثت انبیا]] [[لغو]] و [[بیهوده]] خواهد بود<ref>دلایل الصدق، ص۳۳ و نیز ترجمه المیزان، ج۴، ذیل آیه ۵۹ سوره نساء، ص۶۱۹.</ref>. اگر [[رفتار]] آنان فاقد حجیت و اعتبار باشد، خلاف [[حکمت]] و [[فلسفه نبوت]] و [[امامت]] است<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص۵۲ ـ ۵۷.</ref>.
#'''[[جامعیت]] و شمول''': از ویژگی‌های مهم [[سیره معصومین]]{{عم}} جامعیت و فراگیری دامنه آن است. [[سیره پیامبر]]{{صل}} و [[اهل بیت]]{{عم}} همه [[شئون زندگی فردی]] و [[اجتماعی]] [[انسان]] را [[پوشش]] می‌دهد و هیچ گوشه‌ای از زوایای [[حیات آدمی]]، بیرون از دامنه [[سیره]] بره قرار نمی‌گیرد. جامعیت، غیر از عمیق بودن است؛ زیرا عمق، وصف عمودی و جامعیت، صفتی پهنایی است که گستره سیره را نشان می‌دهد. بر اساس این ویژگی، ابعاد مختلف [[زندگی]] انسان اعم از بعد [[دینی]]، [[اخلاقی]]، [[تربیتی]]، اجتماعی، [[اقتصادی]] و امثال آن، مشمول سیره است و در هر زمینه می‌توان شواهدی از [[سیره اخلاقی]] و تربیتی آن بزرگواران به دست آورد و به علاقمندان عرضه داشت. [[امام علی]]{{ع}} در این باره می‌فرماید: {{متن حدیث|لَقَدْ كَانَ فِي رَسُولِ اللَّهِ{{صل}} كَافٍ لَكَ فِي الْأُسْوَةِ وَ دَلِيلٌ لَكَ عَلَى ذَمِّ الدُّنْيَا وَ عَيْبِهَا وَ كَثْرَةِ مَخَازِيهَا وَ مَسَاوِيهَا}}<ref>نهج البلاغه، خطبه ۱۶۰.</ref>؛ «برای تو کافی است که [[راه و رسم]] [[زندگی پیامبر اسلام]]{{صل}} را [[اطاعت]] نمایی تا راهنمای خوبی در [[شناخت]] [[بدی‌ها]] و عیب‌های [[دنیا]] و رسوایی‌ها و زشتی‌های آن برای تو باشد». علی{{ع}} در این گفتار، شخص [[پیامبر]]{{صل}} را به عنوان [[الگوی جامع]] زندگی معرفی کرده و [[تأسی]] به سیره آن حضرت را در شناخت بدی‌ها و خوبی‌های دنیا و همه شئونات زندگی کافی دانسته است؛ یعنی وجود [[رسول الله]]{{صل}} برای [[آموختن]] [[ارزش‌های دینی]] و [[انسانی]] کافی است و نیاز به الگوهای دیگر ندارد. [[شخصیت]] [[رسول خدا]]{{صل}} یک الگوی همیشه زنده و جاوید است که در طول [[تاریخ]]، یگانه [[رهبر]] و پیشوای همه [[بشریت]] به ویژه [[مسلمانان]] بوده و هست و اکنون نیز به عنوان یک [[سرمشق]] ماندگار و [[اسوه حسنه]]، فراتر از محدودیت‌های [[زمان]] و مکان می‌درخشد. شخصیت آن [[بزرگوار]]، منحصر به زمان خاصی نبوده و نیست، بلکه یک [[حقیقت]] فرازمان و [[جاودانی]] است که برای هر نسلی مطابق با واقعیت‌های زندگی آنان تبلور پیدا می‌کند. [[سیره پیامبر اکرم]]{{صل}} به اقیانوس بی‌کرانی می‌ماند که مملو از [[خوبی‌ها]] و [[فضایل]] [[انسانی]] است و هرکس می‌تواند به اندازه [[استعداد]] و توان خود، از آن منبع جوشان [[کمالات الهی]] توشه‌ای برگیرد. [[اهل بیت]]{{عم}} نیز مانند آن حضرت، شعاع وجودی‌شان به قدری گسترده و فراگیر است که در ظرف [[زمان]] و مکان نمی‌گنجد و برای همه [[بشریت]]، الگوهایی شایسته و [[نیکو]] هستند.
هر چند خصوصیات یادشده دربارهٔ ویژگی‌های [[معصومین]]{{عم}}، اختصاص به [[سیره اخلاقی]] و [[تربیتی]] آن بزرگواران ندارد و [[سیره]] آنان در همه زمینه‌ها از چنین ویژگی‌هایی برخوردار است، ولی احراز این خصیصه‌ها در [[رفتار پیامبر]]{{صل}} و اهل بیت{{عم}} به لحاظ [[اخلاقی]] و تربیتی [[ارزش]] خاصی دارد. خصوصیاتی مانند منشاء [[الهی]] داشتن و [[مبین قرآن]] بودن، نقش الگویی معصومین{{عم}} را بیش از پیش برجسته می‌سازد. ترکیب این ویژگی‌ها با صفات شخصیتی آن بزرگواران نظیر [[عصمت]]، [[طهارت]] ذاتی و [[علم]] بی‌پایان نیز به نقش اخلاقی و تربیتی ایشان می‌افزاید و آنان را به عنوان اسوه‌های جامع الهی به [[جامعه بشری]] معرفی می‌کند.<ref>[[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|سیره اخلاقی و تربیتی معصومین]]، ص ۳۵.</ref>.


== ساحت‌های سیره معصوم ==
== ساحت‌های سیره معصوم ==
خط ۸۱: خط ۷۹:
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:136812498.jpg|22px]] [[محمد ملک‌زاده|ملک‌زاده، محمد]]، [[سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور (کتاب)|'''سیره سیاسی معصومان در عصر حاکمیت جور''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:1100516.jpg|22px]] [[علی اکبر ذاکری|ذاکری، علی اکبر]]، [[درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه (کتاب)|'''درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه''']]
# [[پرونده:IM010671.jpg|22px]] [[محمد احسانی|احسانی، محمد]]، [[سیره اخلاقی و تربیتی معصومین (کتاب)|'''سیره اخلاقی و تربیتی معصومین''']]
# [[پرونده:152236.jpg|22px]] [[قنبر علی صمدی|صمدی، قنبر علی]]، [[سیره امام مهدی در عصر ظهور (کتاب)|'''سیره امام مهدی در عصر ظهور''']]
{{پایان منابع}}
{{پایان منابع}}


خط ۸۷: خط ۸۷:


[[رده:سیره]]
[[رده:سیره]]
[[رده:سیره معصوم]]
۱۱۳٬۶۸۰

ویرایش