شهادت امام رضا: تفاوت میان نسخهها
←شهادت امام{{ع}} از زبان اباصلت
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
[[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرمایند: {{متن حدیث|تُقْتَلُ حَفَدَتِي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ}}؛ «[[فرزندی]] از فرزندانم در [[زمین]] [[خراسان]] کشته خواهد شد»<ref>مجمع البحرین، ج۳، ص۳۸، ذیل واژه حفد.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده: {{متن حدیث|يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ ابْنِي مُوسَى اسْمُهُ اسْمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} إِلَى أَرْضِ طُوسَ وَ هِيَ بِخُرَاسَانَ يُقْتَلُ فِيهَا بِالسَّمِّ}}؛ «مردی از نسل فرزندم [[موسی]] که نامش هم چون نام [[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]{{ع}} میباشد، به خراسان خواهد رفت و در آنجا به وسیله زهر، به [[شهادت]] خواهد رسید»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۵۵.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]]، ص۴۴۴.</ref> | [[پیامبر اکرم]]{{صل}} میفرمایند: {{متن حدیث|تُقْتَلُ حَفَدَتِي بِأَرْضِ خُرَاسَانَ}}؛ «[[فرزندی]] از فرزندانم در [[زمین]] [[خراسان]] کشته خواهد شد»<ref>مجمع البحرین، ج۳، ص۳۸، ذیل واژه حفد.</ref>. در روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} نقل شده: {{متن حدیث|يَخْرُجُ رَجُلٌ مِنْ وُلْدِ ابْنِي مُوسَى اسْمُهُ اسْمُ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ{{ع}} إِلَى أَرْضِ طُوسَ وَ هِيَ بِخُرَاسَانَ يُقْتَلُ فِيهَا بِالسَّمِّ}}؛ «مردی از نسل فرزندم [[موسی]] که نامش هم چون نام [[امیرالمؤمنین علی بن ابی طالب]]{{ع}} میباشد، به خراسان خواهد رفت و در آنجا به وسیله زهر، به [[شهادت]] خواهد رسید»<ref>عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، ص۲۵۵.</ref>.<ref>[[حسین محمدی|محمدی، حسین]]، [[رضانامه (کتاب)|رضانامه]]، ص۴۴۴.</ref> | ||
== | == شهادت امام{{ع}} از زبان [[اباصلت]] == | ||
مهمترین مسئلهای که [[تاریخنویسان]] به آن پرداختهاند، نحوه به شهادت رسیدن امام رضا{{ع}} میباشد در این باره، گزارشاتی از اباصلت، هرثمة بن أعین، عبداللّه بن [[بشیر]] و محمد بن جهم به ثبت رسیده است. طبق تحقیقات وسیع و دقیق در مورد | مهمترین مسئلهای که [[تاریخنویسان]] به آن پرداختهاند، نحوه به شهادت رسیدن امام رضا{{ع}} میباشد در این باره، گزارشاتی از اباصلت، هرثمة بن أعین، عبداللّه بن [[بشیر]] و محمد بن جهم به ثبت رسیده است. طبق تحقیقات وسیع و دقیق در مورد شهادت امام{{ع}} از زبان هرثمة بن اعین، مشخص گردید که تاریخ [[مرگ]] هرثمة بن اعین، سه سال قبل از [[شهادت امام رضا]]{{ع}} بوده و نمیتوانسته [[شاهد]] شهادت امام رضا{{ع}} بوده و [[امام]]{{ع}} با وی پیرامون شهادتشان صحبتی داشته باشند. بنابراین گزارش وی که تاریخ نویسان در گذشته به آن دامان زدهاند، مردود و بیاعتبار است<ref>گزارش شهادت امام رضا{{ع}} از زبان هرثمة بن اعین، در کتاب عیون اخبار الرضا{{ع}}، ج۲، باب ۶۴، ص۶۰۲ تا ص۶۱۳ آمده است. برای آشنایی بیشتر با این شخصیت، به تیتر واژه هرثمة بن اعین مراجعه کنید.</ref>. | ||
اما بهترین و مستندترین گزارش، گزارش جناب [[اباصلت هروی]] میباشد. [[امید]] است از این پس، در مورد گزارش شهادت امام رضا{{ع}}، تنها به گزارشی از ایشان استناد شود. [[ابن بابویه قمی]] به [[سند معتبر]] در [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} آن را نقل کرده است. [[اباصلت]] میگوید: «یک [[روز]] قبل از [[شهادت]] [[حضرت رضا]]{{ع}}، نزد ایشان بودم. حضرت فرمودند: ای اباصلت! به این قبّهای که [[قبر]] [[هارون الرشید]] در آن است وارد شو و از چهار طرف قبر او، مشتی از خاک برگیر و نزد من بیاور. من طبق دستور حضرت، خاکها را آماده کردم، حضرت آن خاکی را که مربوط به پشت و پایین و بالای سر هارون بود، بوئیدند و سپس بر [[زمین]] ریختند و فرمودند: [[مأمون]] قصد دارد مرا پشت سر هارون [[دفن]] کند که قبر او [[قبله]] من قرار گیرد و دستور میدهد که آن ناحیه را حفر کنند، ولی زمانی که کلنگ میزنند به صخرهای اصابت میکند که اگر تمام کلنگ داران [[توس]] جمع شوند، نمیتوانند آن را [[حرکت]] دهند. وقتی حضرت خاک سمت قبله را بوئیدند، فرمودند: به زودی دفن من در این موضع خواهد بود، پس امر کن که این محل را حفر کنند تا ضریحی نمایان شود و امر کن که لحد آن را دو ذراع و یک وجب بسازند و [[حق تعالی]] هر اندازه که خواهد آن را گسترده خواهد نمود و آن را [[باغی]] از باغهای [[بهشتی]] میگرداند. در آن هنگام از جانب بالای سر [[قبر]]، رطوبتی ظاهر میشود، همان وقت آنچه را که به تو میآموزم بخوان تا به [[قدرت الهی]]، آن قدر آب میجوشد که لحد را فرا میگیرد و ماهیان کوچکی در آب ظاهر میشوند و این نانی را که به تو میدهم، برای آنها در آب ریزه کن تا آن ماهیان بخوردند؛ سپس ماهی بزرگی ظاهر میشود و آن ماهیان کوچک را میبلعد؛ و ناپدید میشود. پس در آن هنگام، [[دست]] خود را در آب بگذار و این دعایی را که به تو [[تعلیم]] میکنم قرائت کن تا [[آبها]] بر [[زمین]] فرو رود و قبر خشک گردد. آنگاه که مرا درون قبر میکنید، قبر به هم متصل میگردد و احتیاج به ریختن خاک نیست. همانا این [[اعمال]] تو در حضور [[مأمون]] خواهد بود». | اما بهترین و مستندترین گزارش، گزارش جناب [[اباصلت هروی]] میباشد. [[امید]] است از این پس، در مورد گزارش شهادت امام رضا{{ع}}، تنها به گزارشی از ایشان استناد شود. [[ابن بابویه قمی]] به [[سند معتبر]] در [[عیون اخبار الرضا]]{{ع}} آن را نقل کرده است. [[اباصلت]] میگوید: «یک [[روز]] قبل از [[شهادت]] [[حضرت رضا]]{{ع}}، نزد ایشان بودم. حضرت فرمودند: ای اباصلت! به این قبّهای که [[قبر]] [[هارون الرشید]] در آن است وارد شو و از چهار طرف قبر او، مشتی از خاک برگیر و نزد من بیاور. من طبق دستور حضرت، خاکها را آماده کردم، حضرت آن خاکی را که مربوط به پشت و پایین و بالای سر هارون بود، بوئیدند و سپس بر [[زمین]] ریختند و فرمودند: [[مأمون]] قصد دارد مرا پشت سر هارون [[دفن]] کند که قبر او [[قبله]] من قرار گیرد و دستور میدهد که آن ناحیه را حفر کنند، ولی زمانی که کلنگ میزنند به صخرهای اصابت میکند که اگر تمام کلنگ داران [[توس]] جمع شوند، نمیتوانند آن را [[حرکت]] دهند. وقتی حضرت خاک سمت قبله را بوئیدند، فرمودند: به زودی دفن من در این موضع خواهد بود، پس امر کن که این محل را حفر کنند تا ضریحی نمایان شود و امر کن که لحد آن را دو ذراع و یک وجب بسازند و [[حق تعالی]] هر اندازه که خواهد آن را گسترده خواهد نمود و آن را [[باغی]] از باغهای [[بهشتی]] میگرداند. در آن هنگام از جانب بالای سر [[قبر]]، رطوبتی ظاهر میشود، همان وقت آنچه را که به تو میآموزم بخوان تا به [[قدرت الهی]]، آن قدر آب میجوشد که لحد را فرا میگیرد و ماهیان کوچکی در آب ظاهر میشوند و این نانی را که به تو میدهم، برای آنها در آب ریزه کن تا آن ماهیان بخوردند؛ سپس ماهی بزرگی ظاهر میشود و آن ماهیان کوچک را میبلعد؛ و ناپدید میشود. پس در آن هنگام، [[دست]] خود را در آب بگذار و این دعایی را که به تو [[تعلیم]] میکنم قرائت کن تا [[آبها]] بر [[زمین]] فرو رود و قبر خشک گردد. آنگاه که مرا درون قبر میکنید، قبر به هم متصل میگردد و احتیاج به ریختن خاک نیست. همانا این [[اعمال]] تو در حضور [[مأمون]] خواهد بود». |